#داستان
این داستان مربوط به قبرستان تخت فولاد اصفهان است
یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود.
گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه را برداشتی؟!
گفت: من کلاه کسی را برنداشتم.
گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست.
گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم.
بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده امااز خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد.
برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند.
از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن
احوال پرسی کردم و از فوت مادرش سوال کردم، گفت: دیشب شب اول قبر او بود
گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟
گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟
داستان را گفتم ، او گفت: هر روز زیارت عاشورا می خواند
📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص۱۱۱
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#شهید_هاشمی_نژاد_
استاد اخلاق، حجت الاسلام والمسلمین واله (ره) :
✨مرحوم شهید هاشمی امتیازات فوق العاده ای داشتند، آنقدری که بنده به ایشان عرض ارادت کردهام برای احدی این کار را نکرده ام.
ایشان دو بار خدمت حضرت مهدی رسیده بود. وقتی برای او گفتم، ناراحت شد به من فرمود :حالا اگر یک موقعی یک حالتی برای انسان دست داد که همیشه باقی نمیماند.✨
اسوه تهذیب نفس ص139
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📔داستانی زیبا و خواندنی
مردی خانه ای زیبا با حیاطی
پر از درختان میوه داشت.
در همسایگی او مردی حسود منزل
داشت و همیشه سعی می کرد اوقات
او را تلخ کند و بنحوی او را آزار دهد.
همسایه خوب یک روز صبح که خواست
از در خانه خارج شود دید یک سطل پر
از زباله کنار در است. فهمید که مال مرد
حسود همسایه است , پس سطل را تمیز
کرد و آن را از میوه های حیاط خود پر
کرد تا برای همسایه ببرد.
وقتی همسایه صدای در زدن او را
شنید خوشحال شد و پیش خود فکر
کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است.
وقتی در را باز کرد مرد میوه های
تازه را به او داد و گفت:
هرکس آن چیزی رابا دیگری
قسمت میکند که از آن بیشتر دارد
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فرض کنید زمینی به شما دادهاند و وسطش خط کشیدهاند. اسم نصفش را «دنیا» و نصف دیگرش را «آخرت» بگذار. تو پیدرپی نصفۀ آخرت را حفاری کردی و با خاکش آجر برای نصفۀ دنیا ساختی و پله گذاشتی و آوردی بالا. در ابتدا دنیا و آخرت در یک سطح بود اما تو از آخرت برداشته و روی دنیا گذاشتی. موقع مرگ میگویند: از دنیا به آخرت برو، یعنی از این بالا بپر پایین. تو میترسی. میگویی اگر از این دیوار صدمتری، توی آن گودال صدمتری بپرم، استخوانهایم خرد میشود. چه کسی از آخرت یک گودال بیمنتها ساخته؟ خود تو! این ترس، از عمل توست.
انسان وقتی توبه میکند، یک قسمت از دنیا را برمیدارد و در آخرت میگذارد. یواش یواش آخرت بالا میآید و این دو همسطح میشوند. وقتی میگویند، بفرمایید برویم، قدم از دنیا برمیداری و راحت به آخرت میروی و اصلا نمیهراسی . . .
👤 آیت الله حائری
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📔#داستان_کوتاه
آبراهام لینکلن پسر یک کفاش بود ،
پدر او کفش های افراد مهم سیاسی را تعمیر می کرد!
آبراهام پس از سالها تلاش ، به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد ، اولین سخنرانی او در مجلس سنای بدین صورت گذشت :
نمایندگان مجلس از اینکه لینکلن رئیس جمهور شده بود ناراضی بودند .
یکی از نمایندگان مخالف با عصبانیت و بی ادبی تمام از سوی جایگاه خود فریاد زد :
آبراهام! حالا که بطور شانسی رئیس جمهور شده ای فراموش نکن که می دانیم تو یک بچه کفاش بیشتر نیستی!
آبراهام لینکلن لبخندی زد و سخنرانی خود را اینطور شروع کرد :
من از آقای نماینده بسیار بسیار ممنونم که در چنین روزی مرا به یاد پدرم انداخت ،
چه روز خوبی و چه یاد آوری خوبی! من زندگی و جایگاهم را مدیون زحمات پدرم هستم ...
آقایان نماینده بنده در اینجا اعلام می کنم که بنده مانند پدرم ماهر نیستم ، با این حال از دستان هنرمند او چیزهایی آموخته ام ، پس اگر کسی از شما تمایل به تعمیر کفش خود داشت با کمال میل حاضر به تعمیر کفشش خواهم بود .
یکی ازاقدامات مهم او خاتمه بخشیدن به تاریخ برده داری بود!
و درپایان جمله معروف :
معیار واقعی ثروت ما این است که اگر پولمان را گم کنیم ، چقدر می ارزیم .
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔴پیش بینی حضرت علی علیه السلام در مورد ایران و عربستان!
✅روزی در کوفه حضرت علی علیه السلام سخنرانی میکرد که در این زمان اشعث بن قیص فرمانده عرب اعتراض کرد و گفت :
🔷«ایرانیان در جلوی چشمان شما از اعراب پیشی میگیرند و شما در این مورد هیچ کار نمیکنید. من نشان خواهم داد اعراب کیستند.»
🌺علی علیه السلام پاسخ داد : «وقتی اعراب تنبل در رختخواب نرم میخوابند، ایرانیان در گرمترین روزها به سختی کار میکنند تا خدا را با اعمال خود شاد کنند.
🔴و این اعراب از من چه میخواهند؟ تا به ایرانیان ظلم کنم و یک ظالم شوم!
🌼به خداوندی که نطفه را شکافت و انسان را ایجاد کرد سوگند میخورم که من از پیامبر خدا شنیدم:
🍃 که همانگونه که شما اعراب امروزه با ایرانیان در راه اسلام میجنگید روزی ایرانیان نیز در راه اسلام با شما خواهند جنگید...
📒سفینه البحار،مرحوم حاج شیخ عباس قمی جلد ۲ صفحه ۶۹۳
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
اگر جای دانه هایت را که
روزی کاشته ای
فراموش کردی، باران روزی به تو
خواهد گفت کجا کاشته ای …
پس نیکی را بکار،
بالای هر زمینی و زیر هر آسمانی برای هر کسی...
تو نمیدانی کی و کجا آن را خواهی یافت!!
که کار نیک هر جا که کاشته شود به بار مینشیند …
اثر زیبا باقی میماند،
حتی اگر روزی صاحب اثر دیگر حضور نداشته باشد.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌈🌦☔️🌦🌈
خدای مهربانم......💕💞
دلم را به تو میسپارم تا از عمق جانم بزدایی هر چه حائل است بین من و خودت....
هر چه مرا دور میکند ز تو....
همه آنچه از منیت و نواقصم در من است را از من بگیر....
و ببخشای بر من از عشق و الطاف بی پایان خودت....
چنان همیشه که بخشیده ایی ....
مرا رها ساز از بند هر چه غیر خوبی و نیکی در وجودم هست....
و پر کن خالی درونم را با عشق ناب الهی خود....
که جز این نتوانم نیک بمانم و مهر بیفشانم.....
مهربانا....💕💞
هزاران شکر که در کنارمان هستی
و قرار و آرام دلهای بیقرارمان.....
جز تو چه جوییم
و جز تو که را خوانیم......
که همه تویی و جز تو همه هیچ.....
خداوندا....💕💞
لحظاتمان را قرین رحمت و مهربانی ات بفرما....
و ما را در ادامه راهمان تنها مگذار که یک لحظه بی تو ....ویرانی دنیاییست....
روزتون مزین به نگاه مهربان پروردگار💕💞
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•