eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️امـام علی علیه السلام: تعـــجّب است از کسـى که دعـــــا مى‌ڪند و اجـــابتِ آن را ڪُنـــد مـی‌شمـــــارد در حالـــے كه راه ‌اجابت را با گنــــاهان بســـته است! 📚تذکرةالخواص ص۱۳۷ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
🍁اگه تنها دعايى كه هر روز میکنی 🍁خدایا شکرت باشه، همين كافيه❗️ خدا را شکر کنیم❣ برای چیزهایی که داده و قدر نمی‌دانیم و برای چیزهایی که گرفته و حکمتش را نمی‌دانیم خدایا بابت همه چی شکرت🧡 🍁بسم الله الرحمن الرحیم🍁 🍂الهی به امیدتو🍂 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
📕داستانی واقعی و زیبا از یک دختر پاکدامن فواید🌸 #آیة_الکرسی 🌸 🌃 شبی دخترک مسلمان از نیویورک آمریکا از دانشگاه به سمت خانه می رفت که پس از مدتی متوجه شد مردی با ژاکت کلاه دار که سعی در پنهان نمودن چهره اش مینمود او را تعقیب می کند. 🔻 دختر بسیار وحشت زده بود و شروع کرد به خواندن آیت الکرسی و به الله سبحان و تعالی توکل کرد... 🔸الحمدالله بخیر گذشت و دختر به سلامت به خانه رسید. ولی فردای آن شب در اخبار شنید که دیشب به دختری در همان محل و همان ساعت تجاوز شده و جسد دختر را در میان دو ساختمان پیدا نموده اند. 🔹پلیس از مردم خواست که اگر کسی شاهد بوده و یا چیزی دیده به اداره پلیس برود تا قاتل را شناسایی کنند. 🚨 دختر به اداره پلیس رفته و ماجرا را به پلیس گفته و از بین مردهایی که صف کشیده بودند از پشت آینه قاتل شناسایی کرد. پلیس از قاتل می پرسد که در آن شب یک دختر با حجاب را تعقیب میکردی چرا به او حمله نکردی؟ 💥 قاتل گفت من ترسیدم چون دو مرد هیکل دار با او راه میرفتند. ♦️این است عظمت🍃توکل به خداوند.❤️ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
#تربیت_فرزند 👈 وقتی کودکتان حرفتان را گوش نمی دهد رفتار خودتان را اصلاح کنید 🔹️آیا هر چه به کودکتان می گویید، حرف شما را گوش نمی دهد؟ کلافه شده اید و نمی دانید چه کنید؟ ➕ساده است چون بچه ها شنوده های خوبی نیستند اما مقلدهای خیلی خوبی هستند. وقتی شما فریاد می زنید که چاقو را زمین بگذارد، او نه تنها چاقو را زمین نمی گذارد، بلکه فریاد هم می کشد. چرا که شما با داد و فریاد حرف تان را زده اید. اگر با مهربانی رفتار کنید، آنها هم جواب مهربانی شما را می دهند. اگر با احترام با او برخورد کنید، او هم به شما احترام می گذارد. در هر حال این شما هستید که تعیین می کنید، رفتار او باید چگونه باشد #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #لحظه شهادت ، بر حاج قاسم چگونه گذشت؟ سوالی که در عالم خواب از حاج قاسم پرسیده شد و ایشان اینگونه پاسخ دادند. #شهید_زنده_است #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ✨ گاهی اعتماد کن گاهی فراموش کن گاهی زندگی کن گاهی باور کن گاهی فرشته باش گاهی فریاد کن گاهی دریا باش گاهی برکه و گاه همه چیز اما همیشه انسان باش این است رسالت تو: انسانیت •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ✍پادشاهي تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند، اما بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متاهل باشد. پدر دستور داد یکصد دختر زیبا جمع کنند تا برای پسرش همسری انتخاب کند. آنگاه همه دخترها را در سالنی جمع کرد و به هر کدام از آنها بذر کوچکی داد و گفت: طی سه ماه آینده که بهار است، هر کس با این بذر زیباترین گل را پرورش دهد عروس من خواهد شد. دختران از روز بعد دست به کار شدند و در میان آنها دختر فقیری بود که در روستا زندگی می کرد. او با مشورت کشاورزان روستایش بذر را در گلدان کاشت، اما در پایان 90 روز هیچ گلی سبز نشد. خیلی ها گفتند که دیگر به جلسه نهایی نرو، اما او گفت: نمی خواهم که هم ناموفق محسوب شوم و هم ترسو! روز موعود پادشاه دید که 99 دختر هر کدام با گلهایی زیبا آمدند، سپس از دختر روستایی دلیل را پرسید و جواب را عیناً شنید. آنگاه رو به همه گفت عروس من این دختر روستایی است! قصد من این بود که صادق ترین دختر بيابم! تمام بذر گل هایی که به شما داده بودم عقیم و نابارور بود، اما همه شما نیرنگ زدید و گلهایی دیگر آوردید، جز این دختر که حقیقت را آورد. 💥زیباترین منش انسان راستگویی است! ‌‌ •✾📚 @Dastan 📚✾•
دوقلوهایش که به دنیا آمدند برای نام گذاری‌شان گفت : هرچی قـرآن بگه قـرآن را که باز کـرد آیه آمد : " بشیراً و نذیراً " اسم پسرهایش را گذاشت بشیـر و نذیـز ... کودکی‌هایی که کنار لبخندهای پدر ناتمــام ماند . . . #شهید_حاج_مهدی_کازرونی #فرمانده‌طرح‌وعملیات‌_لشکر۴۱ثارالله #یاد_شهدا_صلوات 🌷 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
امام على عليه السلام: گذشته ی امروزت سپرى شد و آينده ‏اش مورد ترديد است و زمان حال غنیمت است ماضي يَومِكَ فائتٌ، وآتيهِ مُتَّهَمٌ، ووَقتُكَ مُغتَنَمٌ غررالحكم، حدیث 9840 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
🍂هم چون هوایی که تنفس میکنیم عشق خدا هم دراطراف ما درحال گردش است 💫 🍂پیش از هر چیز بر هدايت و حمايت خدا اعتماد کن ✅ 🍂تا عظیم ترین ثروت جهان یعنی"بيداري" را به دست آوری ❣ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
💧 ! 💎 لقمان در آغاز، برده خواجه ای توانگر و خوش قلب بود. ارباب او در عین جاه و جلال و ثروت و مکنت دچار شخصیتی ضعیف و در برابر ناملایمات زندگی بسیار رنجور بود و با اندک سختی زبان به ناله و گلایه می گشود، این امر لقمان را می آزرد اما راه چاره ای به نظر او نمی رسید، زیرا بیم آن داشت که با اظهار این معنی، غرور خواجه جریحه دار شود و با او راه عناد پیش گیرد. روزگاری دراز وضع بدین منوال گذشت تا روزی یکی از دوستان خواجه خربزه ای به رسم هدیه و نوبر برای او فرستاد. خواجه تحت تأثیر خصائل ویژه لقمان، خربزه را قطعه قطعه نمود به لقمان تعارف کرد و لقمان با روی گشاده و اظهار تشکر آنها را تناول کرد تا به قطعه آخر رسید، در این هنگام .... خواجه قطعه آخر را خود به دهان برد و متوجه شد که خربزه به شدت تلخ است. سپس با تعجب زیاد رو به لقمان کرد و گفت: چگونه چنین خربزه تلخی را خوردی و لب به اعتراض نگشودی؟ لقمان که دریافت زمان تهذیب و تأدیب خواجه فرا رسیده است، به آرامی و با احتیاط گفت: واضح است که من تلخی و ناگواری این میوه را به خوبی احساس کردم اما سالهای متمادی من از دست پر برکت شما، لقمه های شیرین و گوارا را گرفته ام، سزاوار نبود که با دریافت اولین لقمه ناگوار، شکوه و شکایت آغاز کنم. خواجه از این برخورد، درس عبرت گرفت و به ضعف و زبونی خود در برابر ناملایمات پی برد و در اصلاح نفس و تهذیب و تقویت روح خود همت گماشت و خود را به صبر و شکیبایی بیاراست. •✾📚 @Dastan 📚✾•
💑 حوادث ناگوار را ازهمسرتان پنهان نکنید❌ زیراممکن است او از راه دیگری مطلع شود و ناگوارتر از آنچه واقعیت دارد، تصورکند و رنج ببرد •✾📚 @Dastan 📚✾•