eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 از و مدیون شدن بپرهیزید، که آن موجب در شب و در روز می گردد 🔸 👈 علل الشرایع، ج2، ص 527 @Dastan
🕯⚔🕯⚔🕯⚔🕯 آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش، عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟ آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود، اگر نه آنرا کنار میگذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا، مرا در کوره های رنج قرار ده، اما کنار نگذار... •┈••✾🔹📍📚📍🔹✾••┈• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🔻بیشترین زنگ‌ تلفن در دنیا زنگ تلفن مادرهاست و بیشترین تماس بی‌پاسخ نصیب مادرهاست چقدر بی‌منت مهربونند❣️ خدایا سایه مادرا رو بالای سرمون نگه دار🌹🙏 #عصر_پنجشنبه شادی روح همه پدر و مادرهایی که دیگه صدای مهربونشون رو نمی شنویم #صلوات •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴تشرف ابو راجح حمامى🔴 🔵 در حله به مرجان صغير, كه حاكمى ناصبى بود, خبر دادند ابو راجح , پيوسته صحابه را سب و سرزنش مى كند. دستور داد كه او را حاضر كنند. وقتى حاضر شد, آن بى دينان به قدرى او را زدند كه مشرف به هلاكت شد و تمام بدن او خرد گرديد, حتى آن قدر به صورتش زدند كه دندانهايش ريخت. 🌺 بعد هم زبان او را بيرون آوردند و با زنجير آهنى بستند. بينى اش را هم سوراخ كردند و ريسمانى از مو داخل سوراخ بينى او كردند. سپس حاكم آن ريسمان را به ريسمان ديگرى بست و به دست چند نفر از مامورانش سپرد و دستورداد او را با همان حال , در كوچه هاى حله بگردانند و بزنند. آنها هم همين كار را كردند, به طورى كه بر زمين افتاد و نزديك به هلاكت رسيد. ♦️ وضع او را به حاكم ملعون خبر دادند. آن خبيث دستور قتلش را صادر كرد. حاضران گفتند: او پيرمردى بيش نيست و آن قدر جراحت ديده كه همان جراحتها او را از پاى در مى آورد و احتياج به اعدام ندارد, لذا خود را مسئول خون او نكن. خلاصه آن قدر با او صحبت كردند, تا دستور رهايى ابوراجح را داد. 🔷 بستگانش او را به خانه بردند و شك نداشتند كه در همان شب خواهد مرد. صبح ,مردم سراغ او رفتند, ولى با كمال تعجب ديدند سالم ايستاده و مشغول نماز است ودندانهاى ريخته او برگشته و جراحتهايش خوب شده است , به طورى كه اثرى از آنهانيست. تعجب كنان قضيه را از او پرسيدند. 🔴 گفت: من به حالى رسيدم كه مرگ را به چشم ديدم. زبانى برايم نمانده بود كه از خداچيزى بخواهم , لذا در دل با حق تعالى مناجات و به مولايم حضرت صاحب الزمان علیه السلام استغاثه كردم. ناگاه ديدم حضرتش دست شريف خود را به روى من كشيدند, و فرمودند: 🔴 از خانه خارج شو و براى زن و بچه ات كار كن چون حق تعالى به تو عافيت مرحمت كرده است. پس از آن به اين حالت كه مى بينيد, رسيدم. شيخ شمس الدين محمد بن قارون (ناقل قضيه ) مى گويد: 🌺 به خدا قسم ابوراجح مردى ضعيف اندام و زرد رنگ و بدصورت و كوسج (مردى كه محاسن نداشته باشد) بود ومن هميشه براى نظافت به حمامش مى رفتم. خوش هيكل شده بود در منزلش ديدم. ريش او بلند و رويش سرخ ,به طورى كه مثل جوان بيست ساله اى ديده مى شد. و به همين هيئت و جوانى بود, تاوقتى كه از دنيا رفت. 🔴بعد از شفا يافتن , خبر به حاكم رسيد. او هم ابوراجح را احضار كرد و وقتى وضعيتش را نسبت به قبل مشاهده كرد, رعب و وحشتى به او دست داد. از طرفى قبل از اين جريان , حاكم هميشه وقتى كه در مجلس خود مى نشست , پشت خود را به طرف قبله و مقام حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه، كه در حله است مى كرد, ولى بعد از اين قضيه , روى خود را به سمت آن مقام كرده و با اهل حله , نيكى و مدارا مى نمود و بعد از چند وقتى به درك واصل شد, در حالى كه چنين معجزه روشنى در آن خبيث تاثيرى نداشت. 🌺ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌺 •✾📚 @Dastan 📚✾•
کمال الملک نقاش چیره دست ایرانی (دوران قاجار) برای آشنایی با شیوه ها و سبکهای نقاشان فرنگی به اروپا سفر کرد زمانی که در پاریس بود فقر دامانش را گرفت و حتی برای سیر کردن شکمش هم پولی نداشت یک روز وارد رستورانی شد و سفارش غذا داد در آنجا رسم بود که افراد متشخص پس از صرف غذا پول غذا را روی میز میگذاشتند و میرفتند، معمولا هم مبلغی بیشتر، چرا که این مبلغ اضافی بعنوان انعام به گارسون میرسید اما کمال الملک پولی در بساط نداشت بنابراین پس از صرف غذا از فرصت استفاده کرد از داخل خورجینی که وسایل نقاشی اش در آن بود مدادی برداشت و پس از تمیز کردن کف بشقاب عکس یک اسکناس را روی آن کشید بشقاب را روی میز گذاشت و از رستوران بیرون آمد گارسون که اسکناس را داخل بشقاب دید دست برد که آن را بردارد ولی متوجه شد که پولی در کار نیست و تنها یک نقاشی ست بلافاصله با عصبانیت دنبال کمال الملک دوید یقه او را گرفت و شروع به داد و فریاد کرد صاحب رستوران جلو آمد و جریان را پرسید گارسون بشقاب را به او نشان داد و گفت این مرد یک دزد و شیادست بجای پول عکس اش را داخل بشقاب کشیده صاحب رستوران که مردی هنر شناس بود دست در جیب برد و مبلغی پول به کمال الملک داد بعد به گارسون گفت رهایش کن برود این بشقاب خیلی بیشتر از یک پرس غذا ارزش دارد امروز این بشقاب در موزه ی لوور پاریس بعنوان بخشی از تاریخ هنری این شهر نگهداری میشود. ─┅─═इई 🌺🌼🌺ईइ═─┅─ •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨🌸انـدرزی زیبا🌸✨ ✅مردی از امام صادق علیه السلام اندرزی خواست. حضرت فرمود: 🌺اگر خدا کفیل است غصه برای چه؟ اگر رزق تقسیم شده حرص چرا؟! 🌼اگر دنیا فریبنده است اعتماد به آن چرا؟! اگر بهشت حق است تظاهر به ایمان چرا؟! 🌺اگر قبر یک حقیقت است ساختمانهای مجلل چرا؟! اگر جهنم راست است این همه ناحق کردن چرا؟! 🌼اگر حساب اخرت وجود دارد جمع مال حرام چرا؟! اگر قیامتی هست خیانت به مردم چرا؟! 🌺اگر دشمن انسان شیطان است‌، پیروی از او چرا؟! ..... 📚 @Dastan 📚.....
کودکانی که از اول با ایمان به خدا تربیت می شوند، اراده ای قوی و روانی نیرومند دارند و از دوران کودکی رشید و با شهامت هستند و نتایج درخشان ایمان از خلال گفتار و رفتارشان به خوبی مشهود است. یوسف صدیق علیه السلام فرزند یعقوب پیامبر علیه السلام است. این کودکِ محبوب، درس خداپرستی را از پدر بزرگوار خود فراگرفته و در دامن یعقوب طفل با ایمانی بار آمده است. برادران بزرگتر او به وی حسد بردند و تصمیم به ایذای او گرفتند. کودک را با خود به بیابان آوردند و پس از رفتارهای خشن و ناراحت کننده به فکر قتلش افتادند. بعدا از کشتن او صرف نظر نمودند، به چاهش افکندند و سرانجام طفل را به کاروان مصری به عنوان غلام فروختند. ابوحمزه از علی بن حسین علیهماالسلام سوال کرد: روزی که یوسف به چاه افکنده شد، چند ساله بود؟ حضرت در جواب فرمود: نه ساله! از کودک نه ساله ای که در چنین وضع سخت و شرایط ناراحت کننده دچار شده، جز اضطراب و جزع انتظار دیگری نیست. ولی نیروی ایمان در این کودک اثر عجیب و حیرت زایی گزارده است. لما أخرج یوسف علیه السلام من الجب و اشتری قال لهم قاتل استوصوا بهذا الغریب خیرا فقال لهم یوسف علیه السلام من کان مع الله فلیس له غربة؛(2) موقعی که یوسف را از چاه خارج کردند و به غلامی معامله نمودند، یکی از حضار به وضع کودک دقت کرد و از روی رأفت و مهربانی گفت: نسبت به این طفل غریب نیکی کنید. یوسف که این جمله را شنید با اطمینان خاطر و آرامش روان گفت: آن کس که با خداست گرفتار غربت و تنهایی نیست کودک از نظر وراثت و تربیت، ج 2، ص 178 •✾📚 @Dastan 📚✾•
❤️نماز یکشنبه ماه ذیقعده را از دست ندهیم و دوستان خود را نیز در آن شریک کنیم.🍃 ✨گفتم به پیری رِسَم و توبه کنم آنقدر جوان مُرد و یکی پیر نشد 🌹یکی از اعمالی که بسیار در سیره بزرگان به آن تأکید شده است، نماز توبه یکشنبه های ماه ذیقعده میباشد (که البته در مابقی ایام سال نیز به نیت رجاء وارد شده است ولی در یکشنبه های این ماه بسیار مورد توجه میباشد). این نماز یکی از دستوراتی است که تمام علمای اخلاق به آن اهتمام ویژه داشتند و تمام برنامه ها و چله های عبادی خود را با آن آغاز میکردند. 🌹نحوه انجام نماز: در روز یکشنبه ماه ذیقعده غسل (با نیت توبه) انجام میشود. سپس 4 رکعت نماز (دو تا دورکعت) با نیت نماز توبه یکشنبه ماه ذیقعده خوانده میشود. در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه توحید و یک مرتبه معوذتین (ناس و فلق) خوانده میشود. بعد از سلام نماز دوم، هفتاد مرتبه استغفار گفته میشود و در انتها ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" خوانده میشود. (در دستور بعضی از بزرگان تعداد هفت بار برای ذکر "لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم" نقل شده است که به نظر صحیح تر می آید) و در انتها گفته میشود: ✨يَا عَزِيزُ يَا غَفَّار اِغفِرلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ المُؤمِنيِنَ وَ المُؤمِنَات، فَاِنَّهُ لاَ يَغفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنت 👈نکته جالب در خصوص این نماز بحث حق الناس میباشد که در توضیح نماز آمده است در روز قیامت خصماء از او راضی میشوند. (انسان باید در جهت برآورده کردن حق الناس تلاش خود را انجام دهد و اگر فرد را پیدا نکرد یا احتمال مفسده ای داد، از طرف آن شخص صدقه دهد یا استغفار کند یا... ولی گاهی ممکن است حق الناسی نادانسته بر گردن انسان باشد که این نماز کمک میکند در روز قیامت آن فرد از انسان بگذرد.) 🌹التماس دعا🌹 ..... 📚 @Dastan 📚.....
گرفتاری و بدبختی های خود را برای مردم تشریح مکن، ... در نظرها کوچک شده، احترامت از بین می رود 🚩أمام صادق علیه السلام بحارالانوار/ج75/ص140 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌷 🚩آبروی مؤمن عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِیدُ بِهَا شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَى وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَانُ امام صادق علیه السلام : هر که بر ضرر مؤمن داستانى بگوید و قصدش عیب او و ریختن آبرویش باشد که از چشم مردم بیفتد خداوند او را از دوستى خود بدوستى شیطان براند و شیطان هم او را نپذیرد. 🔸اصول کافى جلد 4 صفحه:62 روایة:1 •✾📚 @Dastan 📚✾• 🌷
👈 قلب ها را از کینه پاک کنیم ⭕️روزی لقمان به فرزندش گفت : « از فردا یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدم‌هایی که دوست نداری و از آنان بدت می‌آید پیاز قرار بده » روز بعد فرزند همین کار را انجام داد و لقمان گفت : « هرجا که می‌روی این کیسه را با خود حمل کن » فرزنش بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و این بوی تعفن مرا را اذیت می‌کند. ⭕️لقمان پاسخ داد : « این شبیه وضعیتی است که تو کینه دیگران را در دل نگه داری . این کینه ، قلب و دلت را فاسد می‌کند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد ... •✾📚 @Dastan 📚✾•
💠 یکی از شاگردان آیت الله بهجت (ره) می گوید: در مشهد خدمت آقا بودیم که از حیاط حرم امام رضا(ع) خارج شدیم، آقا فرمودند: یک کتاب است که هر نوع دعایی که شما بخواهید در آن وجود دارد و برای هر کاری، دعای مخصوص به خودش را بیان کرده است. من هم کنجکاو شدم و خیلی سریع قلم و کاغذ را آماده کردم و خواستم نام کتاب را یادداشت کنم تا یادم نرود. از ایشان پرسیدم: آقا! اسم آن کتاب چیست؟ ✨ فرمودند : "قرآن" 📚 پرده نشین ص58 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🚩از امام رضا علیه السلام، با اصرار و پافشاری بخواهیم تا..... ابراهیم بن موسى گوید: راجع به درخواستی که از امام رضا علیه السلام داشتم، اصرار و پافشارى مى کردم و او مرا وعده مى داد، یک روز که باستقبال والى مدینه مى رفت، من همراهش بودم، نزدیک قصر فلان رسید و در سایه درختان فرود آمد: منهم فرود آمدم و شخص سومى با ما نبود. عرض کردم: قربانت، عید نزدیک است و بخدا که من در هم و غیر درهمى ندارم، حضرت با تازیانه اش بسختى زمین را خراش داد، سپس دست برد و شمش طلائى از آنجا برداشت و فرمود این را بهره خود ساز و آنچه دیدى پنهان دار. عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُوسَى قَالَ أَلْحَحْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع فِی شَيْءٍ أَطْلُبُهُ مِنْهُ فَكَانَ يَعِدُنِی فَخَرَجَ ذَاتَ يَوْمٍ لِيَسْتَقْبِلَ وَالِيَ الْمَدِینَةِ وَ كُنْتُ مَعَهُ فَجَاءَ إِلَى قُرْبِ قَصْرِ فُلَانٍ فَنَزَلَ تَحْتَ شَجَرَاتٍ وَ نَزَلْتُ مَعَهُ أَنَا وَ لَيْسَ مَعَنَا ثَالِثٌ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا الْعِیدُ قَدْ أَظَلَّنَا وَ لَا وَ اللَّهِ مَا أَمْلِكُ دِرْهَماً فَمَا سِوَاهُ فَحَكَّ بِسَوْطِهِ الْأَرْضَ حَكّاً شَدِیداً ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ فَتَنَاوَلَ مِنْهُ سَبِیكَةَ ذَهَبٍ ثُمَّ قَالَ انْتَفِعْ بِهَا وَ اكْتُمْ مَا رَأَيْتَ 🔹اصول کافی، ج 2
💋دوستت دارم ...💋 ❤️به محض اینکه به خانه رسید، داشت می خندید. گفتم: «چیه؟» ✨گفت: «آقای مظاهری یک چیزی گفته به ما که نباید به زن ها لو بدهیم؛ ولی من نمی توانم نگویم.» گفتم: «چرا؟» 💐گفت: «آخر تو با زن های دیگر فرق می کنی.» کنجکاو شده بودم؛ گفتم: «یعنی چه؟» 🌺 گفت: «این قدر خانه نبودم که بیشتر احساس می کنم دو تا دوست هستیم تا زن و شوهر.» گفتم: «آخرش می گویی چی بهتون گفتند؟» 💖 گفت: «آقای مظاهری توصیه کرده که محبتتان را به همسرتان حتماً ابراز کنید.» توی سپاه شرط بندی کرده بودند که چه کسی رویش می شود یا جرأت دارد امروز به زنش بگوید دوستت دارم! گفتم: «خدا را شکر، یکی این چیزها را به شما یاد داد.» •✾📚 @Dastan 📚✾•
@Dastan-MarzeMohkam.mp3
5.18M
✊◌ #آهنگ_حماسے◌🎧。 وَقتے اِنفِجار و ٺَرڪِشـ💣 بَدنِشـ•🙆♂️」ـو پاره مےڪَرد با اینڪه مےسوخٺ زَخماشـ خنـ*😁➺ـده اے دوبارِهـ↻ مےڪَرد •✾📚 @Dastan 📚✾• #شهدا_شرمنده_ایم
امروز سالروز شهادت# عباس بابایی است؛ کسی که بیش از 3000 ساعت پرواز و 60 عملیات جنگی موفق داشت و بنیانگذار سوختگیری هوایی با هواپیمای اف14 بود. روحت شاد خلبان🌹 •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید 🎬نماهنگ زیبای 🕊پرستوی حرم 🏴به مناسبت23 ذی القعده روز زیارتی مخصوصه امام رضا(علیه السلام) و بنابرروایتی شهادت این امام رئوف🏴 •✾📚 @Dastan 📚✾•
. . [[ مرا در آغوشٺ بگیر♥️ آنقدر سخٺ✨ و نفس گیر🌬 تا صداے خُرد شدنـ🌊 همه ے🌿 تنهایـے هایݦ را✌️ بشنوم ....!♀]] •✾📚 @Dastan 📚✾• . . . #خدا_دوستت_دارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1 پسری شده بودم که به تمام بچه های دانشگاه می ارزید... مذهبی بود... اما در عین حال متواضع و خونگرم... اکتیو و خنده رو... ولی من کجا و اون کجا... من یک بدحجابی بودم که از امل بازی و سر به زیر بودن متنفر بودم... پسرهای فامیل مثل داداشم بودن... اما دلم بد جایی گیر کرده بود ... براش میمردم... هرگز نمی‌توانستم ببینم یکی غیر از من دستهاشو بگیره و تو قلبش بشینه... •✾📚 @Dastan 📚✾• به خودم گفتم اگه به قلبت و خواسته ات بها میدی بسم الله... بلاخره دست به کار شدم... اما کار به این راحتی نبود...‌ اون در شرف داماد شدن بود..‌.. اما من ول کن نبودم... ازدواج اون یعنی مرگ من... تا اینکه تصمیم نهایی رو گرفتم... تصمیم گرفتم تو دانشگاه جلوی همه بچه ها نظرمو بگمو خودمو بندازم به پاش .... اصلا برام مهم نبود که غرورم میشکنه یا آبروریزی میشه... فقط به وصال اون فکر میکردم... یک شاخه گل گرفتم دستمو بعداز کلاس جلوی همه راهشو بستم... بهش گفتم : میدونم مذهبی هستی و از دخترای مثل من خوشت نمیاد... ولی باور کن همونی میشم که تو بخوای... چادری میشم... نمازمو به جماعت میخونم... اصلا ... اصلا هر چی شما بگید..‌. با من ازدواج کن..‌ من .. من...‌ قسمت اول ادامه دارد..‌‌ •✾📚 @Dastan 📚✾• 🌷هر شب ساعت 10:30 با منتظرتونم
🚩أمام علي عليه السلام : برای شخصیت خود احترام قائل شوید.... •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌸آرامش در مطالعه امام على عليه السلام : كسى كه با كتاب آرامش يابد ، هيچ آرامشى را از دست نداده است . مَن تَسَلّى بِالكُتبُ لَم تَفُتهُ سَلوَةٌ ؛ غررالحکم، حکمت 8126
🔆 اعمال #دحو_الارض •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌎 🚩 دحوالارض، چهارشنبه، 25 ذی القعده: «دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند. از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع پدید آمد. مجموع این گسترده شدن، «دَحو الارض» نام گذاری می شود. زمین، گاهواره زندگی انسان و همه موجوداتِ زنده است، که با تمام کوه ها، دریاها، درّه ها، جنگل ها، چشمه ها، رودخانه ها، معادن و منابع گرانبهایش، نشانه ای از نشانه های آفریدگار به شمار می آید که آن را گسترانیده است. 🌕اعمال روز دحوالارض، روز گسترش زمین از زیر ‌ و روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله: 1. روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد. 2. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است. 3. ذکر و دعا. 4. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن. ✨دحوالارض در قرآن: در به دحوالارض اشاره شده است. خداوند در آیه 30 سوره نازعات می فرماید: «و زمین را پس از آن (آفرینش آسمان و زمین) گسترش داد». بر پایه نظر بیشتر مفسران، منظور از «دَحیها» در این آیه، همان دحوالارض است. بیست و پنجم ذی القعده •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 داستان های آموزنده 📚
#برات_میمیرم 1 #عاشق پسری شده بودم که به تمام بچه های دانشگاه می ارزید... مذهبی بود... اما در عین
2 قلبم به شدت می تپید.... فقط گل را گرفته بودم سمتشو هی حرفهامو میزدم... یکی از دانشجوها برای اینکه جو عوض بشه و به داد من برسه با صدای بلند گفت : برای خوشبختی شون صلوات.... استاد از کلاس خارج شد و خطاب به معشوقه من گفت: آقا سینا مبارکه ... بگیر این شاخه گل رو... سینا گل را از من گرفت... داشت حالم بد میشد... یک جورهایی از رفتارم شرمنده شده بودم... فکر میکردم باعث خجالتش شدم ... هزار جور فکر و خیال در آن واحد به سراغم آمد... احساس ضعف میکردم... میترسیدم پس بیفتم... دیگه فکرم کار نمی کرد... تا اینکه با صدای دلنشین سینا به خودم آمدم... خانم سرمدی شما لایق بهترین ها هستید... ارزش شما خیلی بیشتر از اینهاست... واااای خدای من !! با شنیدن این جملات بیشتر عاشقش میشدم... ولی ترس وجودمو پر کرد... نکنه اینجوری داره جواب رد میده ... اصلا نکنه قرار ازدواجش قطعی شده... اصلا نکنه .... زبانم بند آمده بود... ......... اون روز پراز دلهره و استرس به سر شد... من روز بعد به دانشگاه نرفتم.. اصلا به لحاظ روحی حال خوشی نداشتم.... خانواده ام از گندی که زده بودم خبر نداشتن... همش به خودم لعنت میفرستادم: ای دختره بی عقل... خواستگاری کردن بس نبود !!؟ شماره تماس واسه چی دادی... وااااااااااای ... دیوانه کاش یک جای خلوت باهاش صحبت میکردم... کاش یک نفر دیگر ر ا واسطه میگرفتم... دیگه الان برای فکر کردن دیر شده بود... از اتاقم بیرون نمی آمدم ... به بهانه‌ی درس حبس شده بودم... ولی گوشم بیرون بود .... صدای زنگ تلفن که در می آمد سریع فال گوش میشدم... آخه شماره خونه رو داده بودم ... ده بار با صدای تلفن جون به لب شدم ... غروب بودکه صدای زنگ تلفن منو دوباره به پشت در کشاند.... باورم نمی شد... مادر سینا زنگ زده بود... قسمت دوم ادامه دارد..‌‌ •✾📚 @Dastan 📚✾• 🌷هر شب ساعت 10:30 با منتظرتونم
🔺🔹تسویف چیست؟ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌖 🚩استحباب زیارت امام رضا علیه السلام در روز دحوالارض بدان که میرداماد در رساله اربعه ايام خود در بیان اعمال روز دحوالارض فرموده که زیارت حضرت امام رضا علیه السلام در این روز افضل اعمال مستحبّه وآکَدِ آداب مَسْنُونه است و همچنین زیارت آن حضرت در روز اوّل ماه رجب الفرد نیز به غایت مؤکّد و مَحْثُوثٌ عَلَیْهِ است. از اعمال مستحب امروز زیارت آقا امام رضا (علیه السلام) است. 🔸مفاتيح الجنان 🌖 •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا