eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.3هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
غافلانِ از گذر عمــر زيــانكارانند ⇩ " اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبَنَ عُمْرَهُ سٰاعَةً بَعْدَ سٰاعَةٍ " ✍️ مغبون كسى است كه ساعت به ساعت از عمرش مى گذرد و او هيچ استفاده اى نمى كند و زيان مى كند . عمر خود را به دور هم نشستن و گفتن حرف هاى متفرقه مى گذارند . اگر طلبه است ، مباحثه نمى كند ، اگر غير طلبه است ، عمرش را ضايع مى كند . چه قدر در شبانه روز ساعت هاى عمر ما از بين مى رود. يكـ روز ( حاج ميرزا على محدث زاده ) در شبستان راجع به زيان عمر صحبت مى كردند و مى گفتند كه خيلى از عمرهاى ما تلف مى شود ،ايشان فرمودند: يكى از اروپاييان كتابى نوشته كه ترجمه نام آن كتاب به زبان فارسى مى شود : ( يكـ دقيـقه قبل از غذا ) بعد در توضيح اينكه چرا نام اين كتاب را گذاشته "يكـ دقيـقه قبل از غـذا " گفته : من مى خواستم كتابى بنويسم ، ولى با اين حال وقت نداشتم و تمامى شب و روزم مستغرق بودم. روزى به طور ناگهانى به ذهنم رسيد كه من زمانى كه سر سفره مى نشينم تا وقتى كه همسرم غذا را بياورد ، يكـ دقيقه بيكار هستم ، خوب است كه در همين يكـ دقيقه دو سه خط كتاب را بنويسم . بعد از آن روزى دو سه خط از كتابم را نوشتم و تمام شد. ببينيد اين اروپايى حتى از يكـ دقيقه عمرش هم استفاده كرده و كتابى نوشته است .حالا ما چه طور عمرمان را تلف مى كنيم . ما نمى توانيم اين كارها را بكنيم؟ نمى توانيم يكـ حديث پاكنويس كنيم ؟ تا سفره انداخته مى شود يكـ حديث براى خواهر يا برادرمان بگوييم ؟ يكـ مسئله شرعى يادشان بدهيم ؟ حمد و سوره ى خواهرمان را بپرسيم ؟ كارى كنيم كه عمرمان تلف نشود؟ 📚"از بیانات آیت الله (ره) ✾📚 @Dastan 📚✾ح
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 ماجرای توبه مصطفی پادگان معروف به مصطفی دیوونه 🎙 حجت الاسلام والمسلمین عالی ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
این هم یک کانال بسیار شاد و پر نشاط👌 خفن ترین جوک ها ❤️🤭 پربازدیدترین کانال هفته😎👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2162688C28ee8a0177 https://eitaa.com/joinchat/2162688C28ee8a0177 ‼️خنده در حد انفجاااااار😂👆👆
🔸لحظه ای سکوت ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ...! ﻫﻨﮕﺎﻣﯿﮑﻪ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯽ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﯾﯽ، ﭼﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﻫﯽ ﻭ ﯾﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﮕﻮﯾﯽ، ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ...! ﮔﺎﻫﯽ ﻧﮕﻔﺘﻦ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦِ ﺳﺨﻨﺎﻥِ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﺒﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ...! ﯾﮏ ﻭﻗﺘﻬﺎﯾﯽ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﻧﯿﺶ ﺩﺍﺭ، ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﮐﻨﺪ...! ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯼ ﭼﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ﺁﻭﺍﺭِ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺁﻣﺪ، ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﺮ ﻧﮑﻦ, ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺩﻟﯿﻞِ ﺍﺻﻠﯽ ﺭﺍ، ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺎﺑﯽ...! ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺲِ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯾﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ, ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻦ, ﮐﻪ ﺫﻫﻨﺖ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﺖ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻤﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﺩ...! ﯾﮏ ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ "ﺳﮑﻮﺕ" ﭘﺎﺳﺦِ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﺭﺩﻫﺎﺳﺖ...! ✍🏻 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌹خیردر برابر خیر از امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که در بنی اسرائیل قحطی شدید پی در پی اتفاق افتاد. زنی بیش از یک نداشت، آنرا در دهان گذاشت تا بخورد، فریاد زد ای کنیز خدا، وای از گرسنگی. زن گفت در چنین زمان سختی، روا است. لقمه را از دهان بیرون آورد و به فقیر داد. زن، فرزندی کوچک داشت که در صحرا هیزم جمع می‌کرد، گرگی رسید و طفل صغیر را با خود برداشت و برد، مادر به دنبال گرگ دوید. خداوند جبرئیل را مأمور نجات طفل فرمود. جبرئیل پسربچه را از دهان گرگ گرفت و به سوی مادرش انداخت و به مادر گفت ای کنیز خدا، از نجات فرزندت راضی شدی، لقمه ای در برابر لقمه ای. 📚منبع: ثواب الاعمال، صفحه 126 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆مرز باريك بين شيطان و انسان 🌾✨پس از آنكه حضرت نوح (ع ) به قوم گنهكار خود نفرين كرد، و طوفان همه آنها را از بين برد، ابليس نزد نوح (ع ) آمد وگفت : تو برگردن من ، حقى دارى كه مى خواهم آن را ادا كنم . 🌾نوح (ع ) فرمود: چه حقى ؟، خيلى برايم سخت و ناگوار است كه تو بر من ، حقى داشته باشى ؟!. 🌾ابليس گفت : همان كه تو بر قومت نفرين كردى ، و همه آنها به هلاكت رسيدند، و ديگر كسى نمانده كه من او را گمراه سازم ، بنابراين تا مدتى راحت هستم ، تا نسل ديگر بيايد. نوح فرمود: حالا مى خواهى چه جبرانى كنى ؟ ابليس گفت : 🌾اذكرنى اذا غضبت ، و اذكرنى اذا حكمت بين اثنين ، و اذكرنى اذا كنت مع امرئة خاليا ليس معكما احد. 🌾:در سه مورد متوجه باش كه من نزديك ترين فاصله و مرز را با بندگان خدا دارم : 👈1- هنگامى كه خشمگين شدى بياد من باش . 👈2- هنگامى كه قضاوت مى كنى ، بياد من باش . 👈3- و هنگامى كه با زن بيگانه ، تنها هستى و هيچ كس در آنجا نيست ، به ياد من باش . 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🌸امروزتون 🌷پر از عطر دعا 🌸خدایا امروز 🌷سبد زندگی 🌸دوستانم را پر کن 🌷از سلامتی 🌸جاودانگی، موفقیت 🌷و خوشبختی ... ‏آمین 🌸روزتون پُر از عشق و امید ✾📚 @Dastan 📚✾
✨﷽✨ 🔴درسی از علیه السلام ✍یکى از اصحاب امام محمّد باقر علیه السلام که در کوفه ، مکتبِ قرآن داشت و زنان را نیز آموزش مى داد، روزى با یکى از زنان شاگرد خود شوخى لفظى کرد. 🔹پس از گذشت چند روزى از این جریان ، در مدینه منوّره به ملاقات آن حضرت آمد. 🔸و چون وارد منزل حضرت گردید، امام علیه السلام با تندى و با او مواجه شد و فرمود: هر که در مرتکب گناهى شود، از عقاب و قهر متعال در امان نخواهد بود؛ و سپس افزود: به آن زن چه گفتى ؟ 🔹آن شخص از روى شرمسارى و خجالت در حالت سکوت ، با دست هایش ، صورت خود را پوشاند؛ و آن گاه حضرت به او فرمود: دیگر چنین نکن و از کردار خویش نما. 📚خرایج راوندى : ج 2، ص 594، ح 5 اختیار معرفة الرجال : ص 173، ح 295. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆سزاى سخن چين 🍁روزى شيرى بيمار شد (با توجه به اينكه شير در ميان حيوانات ، سلطان آنها است ) همه درندگان از او عيادت كردند، غير از روباه . گرگ نزد شير رفت و نسبت به روباه ، سخن چينى كرد، مثلاً گفت : 🍁اعليحضرتا، همه به ديدن تو آمده اند، ولى روباه نيامده است . شير فرمان صادر كرد كه هر وقت روباه آمد، مرا با خبر كنيد، چيزى نگذشت كه روباه آمد، شير باخبر شد و به روباه گفت : چرا به ديدن من نيامدى اى فلان فلان شده . 🍁روباه گفت : من در جستجوى دارو براى درمان تو بودم . 🍁شير گفت : حال بگو بدانم ، آيا داروئى پيدا كردى ؟ 🍁روباه گفت : آرى ، غده اى در ساق پاى گرگ ، وجود دارد، سزاوار است كه آن غده ، بيرون آورده شود و آن را بخورى و خوب شوى . شير به گرگ حمله كرد و با چنگال خود، پاى گرگ را گرفت و غده را از پاى گرگ ، بيرون آورد. 🍁روباه از آنجا گريخت ، گرگ در حالى كه از پايش خون مى ريخت ، روباه را در راه ديد، روباه فورى به گرگ گفت : 🍁يا صاحب الخف الاحمر اذا قعدت عند الملوك فانظر ماذا يخرج من رأ سك : اى صاحب كفش قرمز وقتى نزد شاهان مى نشينى ، متوجه باش از سر و دهانت ، چه بيرون مى آيد؟ 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆شهادت پيرمرد هنگامى كه در سال 61 هجرى ، بازماندگان شهداى كربلا را به صورت اسير، وارد دمشق (مقر حكومت يزيد) كردند، پيرمردى كنار زنها و بچه هاى اسير آمد و با كمال گستاخى گفت : حمد و سپاس خداوندى را كه شما را به هلاكت رساند و شهرها را از (اخلال ) شما آسوده نمود، و امير مؤمنان يزيد را بر شما مسلط كرد. امام سجاد (ع ) به آن پيرمرد فرمود: آيا قرآن خوانده اى ؟. پيرمرد - آرى . امام - آيا اين آيه را درك كرده اى كه خداوند (در سوره شورى آيه 23) مى فرمايد: قل لااسلكم عليه اجراً الا المودة فى القربى . :اى پيامبر؟ بگو من براى رسالت خود، از شما مزدى جز دوستى با خويشاوندانم - نمى خواهم . پيرمرد - آرى اين را مى شناسم . امام - خويشاوندان پيامبر ما هستيم . امام - اى پيرمرد! آيا در سوره اسراء (آيه 26) اين آيه را خوانده اى ؟: و آت ذاالقربى حقه : حقّ خويشاوندان پيامبر (ص ) را ادا كن . پيرمرد - آرى خوانده ام . امام - اين خويشاوندان ما هستيم . امام - اى پيرمرد! آيا اين آيه (41 سوره انفاق ) را خوانده اى ؟: واعملوا انّما غنمتم من شى ءٍ فانّ للّه خمسه وللرسول ولذى القربى . :و بدانيد هر چه سود ببريد، پنج يك آن مخصوص خدا است ، و مخصوص رسول و خويشاوندان رسول خدا است . پيرمرد - آرى خوانده ام . امام - خويشاوندان پيامبر (ص ) ما هستيم . امام - اى پيرمرد آيا اين آيه (33 سوره احزاب ) را خوانده اى ؟!: انّما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيراً. :خداوند خواسته است كه ناپاكى را از شما خاندان بردارد و شما را كاملاً پاك فرمايد. پيرمرد - آرى خوانده ام . امام - آن خاندانى كه خداوند، پاكى آنها را خواسته ، ما هستيم . پيرمرد خاموش شد، و آثار پشيمانى در چهره اش نمايان گشت ، و گفت : تو را به خدا، شما از خاندان پيامبر (ص ) هستيد؟. امام سجاد فرمود: آرى سوگند به خدا، ما همان خاندان هستيم و به حق جدّمان رسول خدا (ص ) ما همان خويشان رسول خدا (ص ) هستيم . پيرمرد، منقلب شد و سخت گريه كرد و بر اثر شدت ناراحتى ، عمامه اش را از سر گرفت و بر زمين كوبيد و سپس سر به آسمان بلند نمود و عرض كرد: خداوندا ما را از دشمنان جنى و انسى آل محمد بيزاريم . سپس به حضرت امام سجاد (ع ) عرض كرد: آيا راه توبه است ؟. امام - آرى اگر توبه كنى ، خداوند آن را مى پذيرد و با ما خواهى بود. پيرمرد - من از گفتار و كردار خود توبه كردم . يزيد از اين جريان آگاه شد، دستور داد آن پيرمرد را اعدام كردند. 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
📨 ای کسی که روز و شب خود را به بطالت می گذرانی و اوقات خود را به غفلت به سر می بری؛ نه جای بیکار نشستن و نه وقت به غفلت به سر بردن است قسیم جنّت و نار علی (علیه السلام) می فرماید: کسی که این دو را که دوزخ و بهشت باشند در پیش داشته باشد باید مشغول باشد فکر رهایی از آن و خيال تحصیل ،این فراغتی برایش باقی نگذارد تو هیچ اهمیت به آنها نمی دهی به واسطه ی آن که نمی دانی چه خبر است؟ آنها که از حقیقت امر آگاه بوده اند ، چنین نبوده اند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔅 ✍ عمر طولانی را برای چه می‌خواهید؟ مردی نزد پزشک رفت تا ببیند آیا 100 سال عمر می‌کند یا نه. دکتر پس از معاینه گفت: چند سال دارید؟ مرد: 50 سال. دکتر پرسید: زن و بچه دارید؟ مرد پاسخ داد: خیر. دکتر مجدد پرسید: مسافرت و ورزش را دوست دارید؟ مرد گفت: اصلا. دکتر: اهل مطالعه هستید؟ مرد: اصلا. دکتر: برای آینده برنامه دارید؟ مرد با ناامیدی جواب داد: خیر. پزشک با عصبانیت گفت: پس تشریف ببرید و همین امروز بمیرید. عمر 100 سال را برای چه می‌خواهید؟ انسان وقتی از دنیا می‌رود، فقط یک آرزو دارد که یک‌بار دیگر فرصت زندگی‌کردن داشته باشد. پس قدر هر لحظه از زندگی‌ات را بدان و برای آن برنامه‌ریزی کن. ✾📚 @Dastan 📚✾