#داستان_اموزنده
🔆ابلیس آدمروی
🌾آن کس که حیران (مستغرق) جمال حق است، روی به حضرت دوست دارد و آن که حیران به جمال دنیاست، پشت به حق و روی به نفسانیات دارد. به حقیقت، حیرانان حق را خوب بنگر، شاید تو نیز رو شناس شوی.
«رو» به معنی ذات و حقیقت. رو شناس به کسی میگویند که چهرهی مردان حق را از باطل بازمیشناسد. چون همیشه بسیاری از مردان که باطن شیطانی دارند، ظاهر خود را به صورت اهل حقیقت درمیآورند و دعوی رهبری میکنند و افراد سادهلوح را به دام میاندازند، پس روا نبود به هر دستی، دست بیعت داد.
چون بسی ابلیس آدمروی هست **** پس به هر دستی نشاید داد دست
🌾یک دلیل واضح این است که مثلاً شکارچی برای صید طیور، صدای آنها را تقلید میکند و آوایی مانند پرندگان درمیآورد. پرنده آسمانی، وقتی صدای همجنس را میشنود، از هوا پایین میآید و به دام صیاد میافتد مردان توخالی، سخنان درویشان ساده و راستین را میدزدند و آنان را حفظ میکنند تا برای اشخاص سادهلوح بازگویند و آنها را بدینوسیله به دام خود اندازند. اینها کارشان نیرنگ بازی و بیحیایی است؛ اما مردان الهی به مردم گرمی و حرارت و غذای معنوی میبخشند و آنان را از دلمردگی میرهانند.
کار مردان، روشنی و گرمی است **** کار دونان، حیله و بیشرمی است(7)
📚مثنوی، ج 1، ص 320 - 314 -شرح زمانی، ج 1، ص 140
✾📚 @Dastan 📚✾
💥💥💥💥💥💥💥
#داستان_آموزنده
🔆بهلول قبول شد
🌻«هارونالرشید» خلیفهی عباسی خواست کسی را برای قضاوت بغداد تعیین نماید، با اطرافیان خود مشورت کرد، همگی گفتند: برای این کار جز بهلول صلاحیت ندارد. بهلول را خواست و قضاوت را به وی پیشنهاد کرد. بهلول گفت: «من صلاحیت و شایستگی برای این سمت ندارم.»
🌻هارون گفت: «تمام بغداد میگویند جز تو کسی سزاوار نیست، حال تو قبول نمیکنی!»
بهلول گفت: «من به وضع و شخصیت خود از شما بیشتر اطلاع دارم و این سخن من یا راست است یا دروغ. اگر راست باشد شایسته نیست کسی که صلاحیت منصب قضاوت را ندارد متصدی شود. اگر دروغ است شخص دروغگو نیز صلاحیت این مقام را ندارد.»
هارون اصرار کرد که باید بپذیرد و بهلول یک شب مهلت خواست تا فکر کند. فردا صبح خود را به دیوانگی زد و سوار بر چوبی شده و در میان بازارهای بغداد میدوید و صدا میزد دور شوید، راه بدهید اسبم شما را لگد نزند.
🌻مردم گفتند: بهلول دیوانه شده است! خبر به هارونالرشید رساندند و گفتند: بهلول دیوانه شده است.
🌻گفت: «او دیوانه نشده ولکن دینش را به این واسطه حفظ و از دست ما فرار نمود تا در حقوق مردم دخالت ننماید.»
🌻آری آزمایش هر کس، نوعی مخصوص است. نهتنها ریاست برای بهلول آماده بود بلکه غذای خلیفه را برای او میآوردند میگفت: «غذا را ببرید پیش سگها پشت حمام بیاندازید، تازه اگر سگها هم بفهمند، از غذای خلیفه نخواهند خورد!»
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
آهنگ های جدید امروز رو گوش دادی؟؟
میدونستی آهنگ های جدید رو زودتر از بقیه تو کانال ما میتونی پیدا کنی!!
🔥 #بانک_موزیک رو داشته باش حتما عاشق آهنگاش میشی🔥
⚠️هرچی موزیک خفن که رو کلیپ میذارن اینجا میتونی پیدا کنی⚠️
🆔 https://eitaa.com/joinchat/110035352C70692cfa41
بیا تو #بانک_موزیک دیگه به خودت زحمت گشتن نده👆👆👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/110035352C70692cfa41
🤍 زندگی ما حاصل انتخابهای ماست.
💫و ما در هر انتخاب بر سر دوراهی تاریکی و نور قرار میگیریم، این ما هستیم که مسئول صد در صدی انتخابهایمان هستیم نه خداوند..
اما از آنجا که خداوند مهربانترین مهربانان است، دست هدایتگرش، درست در جایی که بر سر دوراهی های مشکلات سردرگم میشویم، به سراغمان میاید.
💚تصور کنید کسی که هر روزش را با دعا و مناجات و شکرگزاری اغاز میکند و نیت میکند که به عشق خدا به مخلوقاتش عشق بورزد، در این بین دچار مشکل مالی یا عاطفی شود، خداوند پیام و نشانه های خودش را برای او به هر طریقی ارسال میکند، با یک پیام رادیویی، یک کتاب، حرف یک دوست یا...
خدا همیشه و در هر مسیر کنار ماست
این ما هستیم که گاهی نمیخواهیم کنار او باشیم.
💌
✨او كسى است كه بر بنده خود آيات روشن و روشنگر فرو مى فرستد تا شما را از تاريكى ها به روشنى در آورد و همانا خداوند نسبت به شما رأفت و رحمت بسيار دارد.
🌿سوره حديد آیه 9
#آرامش_با_قرآن
✾📚 @Dastan 📚✾
🔅 #پندانه
✍ اندکی تفکر...
🔹گویند: دزد، انسان بدی است.
🔸اما، نمیگویند که:
دزدی فقط محدود به اشیا نیست.
دزدی فقط جیببری نیست.
دزدی ققط کشرفتن شکلات،
از قفسههای فروشگاه جان لوییس نیست.
🔹من میگویم:
اگر لبخند را،از انسانی دریغ کنی،
دزد محسوب میشوی.
🔸اگر شادی کودکی را، از او بگیری،
دزد محسوب میشوی.
🔹اگر مهر و محبت را،
از اطرافیان طریغ کنی،
دزد محسوب میشوی.
🔸اگر با تمسخر یک انسان،
شخصیت او را له کنی،
دزد محسوب میشوی.
🔹اگر با تزریق افکار منفی خودت
به دیگری، امید به زندگیاش را
از او بگیری دزد محسوب میشوی.
🔸اگر و هزاران اگر دیگر....
⁉️ همه میدانند دستگیر کردن دزدها،
کار پلیس است، این به کنار
آیا تو، به دزدهای کوچک و بزرگ خودت،
اندیشیدهای؟
⁉️ آیا تو، به پلیس درونِ خودت،
مأموریت دستگیر کردن دزدیهایت
را دادهای؟
✾📚 @Dastan 📚✾
🌱🌱🌱🌱🦋🦋🦋🌱🌱🌱🌱
#داستان_آموزنده
🔆وقت امتحان و اثبات مدّعی
💥شخصی در بغداد تنها در خانه بود، یکمرتبه از نفسش شنید که میگوید: تو بخیلی. گوید: به خود گفتم: نه من سخی هستم. چند مرتبه از نفسم شنیدم که میگوید تو بخیلی، من به خود میگفتم: سخی هستم. گفتم برای اینکه اثبات کنم سخی هستم هر چه امروز دستم آمد در راه خدا میدهم.
💥طولی نکشید از طرف خلیفه کیسهای از زر حاوی پنجاه اشرفی که خیلی زیاد بود، به دستم رسید. چون عهد کرده بودم در راه خدا بدهم، با تفکر زیاد و کراهت شدید که دلیل بخل است، از خانه بیرون آمدم؛ دیدم کوری نشسته و سر تراشی، سر او را میتراشد، با خود گفتم این اشرفیها را به کور میدهم. چون خواستم به کور بدهم گفت: این پول را به سلمانی بده. خیال کردم پول را به اندازه مرد سلمانی میپندارد، گفتم این پول خیلی زیاد است خودت بگیر و خرج کن. کور گفت: نگفتم تو بخیلی؟!
💥 چون این را شنیدم پول را به سلمانی دادم؛ سلمانی گفت: نمیگیرم زیرا با خود عهد کردم که سر این شخص را بتراشم و پول نگیرم! (سخاوت ذاتی خود را نشان داد.) پس پولها را ریختم به رودخانه دجله و گفتم: ای پول! حقاً کسی که تو را عزیز شمرد، ذلیل است.
📚چلچراغ سالکان، ص 90
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🧡هفت درس زندگی
عشق را بی معرفت معنا مکن
زر نداری مشت خود را وا مکن
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها، زشت یا زیبا نکن
پیرو خورشید یا آیینه باش
هر چه عریان دیده ای افشا مکن
ای که از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن
زر بدست طفل دادن ابلهی ست
اشک ر ا نذر غم دنیا مکن
خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن...💛
✾📚 @Dastan 📚✾
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#داستان_آموزنده
🔆احمدکه و احمدمه
🌺نوشتهاند که: ابن خفیف شیرازی (م 371) را دو مرید بود (احمدکه و احمدمه)
🌺استاد را نظر به احمدکه بود. اصحاب گفتند احمدمه کارها کرده و ریاضتها کشیده، چرا شما به احمدکه نظر دارید؟ استاد برای نشان دادن برتری احمدکه، آن دو را امتحان کرد. ابتدا به احمدمه گفت: شتری بر در خانه خفته است؛ این را بر بام خانه ببر. او گفت: یا شیخ! اشتر بر بام چگونه توان برد؟ فرمود: بس است.
🌺آنگاه به احمدکه گفت: شتر خفته را بر بام خانه ببر. احمدکه آستین بالا زد و دوید و هر دو دست زیر شتر کرد و هر چه قدرت داشت، زد و نتوانست شتر را بلند کند، استاد فرمود:
🌺 بس است. آنگاه به معترضین گفت: احمدکه از آنِ خود بهجای آورد و به فرمان قیام نمود و به اعتراض پیش نیامد؛ در فرمان ما نگریست نه به کار خود که توان کرد یا نه. احمدمه به بحث مناظره که نمیتواند انجام دهد، مشغول شد.
👈نمونه این نوع امتحانات درباره مریدان بسیار نقل شده است که نقل آن برای این است که اطاعت محض پیروان و مریدان از امام و استاد و رهبر، موجب سعادت و ترقّی است نه مانند قوم بنیاسرائیل که به اشکالتراشی مشغول بودند و هیچ ترقّی نمیکردند.
📚مقدمهای بر مبانی عرفان، ص 77؛ تذکره الاولیاء ص 576
✨✨امام علی علیهالسلام فرمود: «در هنگام آزمایش است که مرد گرامی داشته شود یا خوار گردد.»
📚غررالحکم، ج 2، ص 412
✾📚 @Dastan 📚✾
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#داستان_آموزنده
🔆سعد و پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم
🦋مردی از پیروان پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم به نام سعد بسیار مستمند بود و جزء اصحاب صُفّه (به کسانی گفته میشد که خانه نداشتند و در ایوان و غرفههای مسجد زندگی میکردند) محسوب میشد و تمام نمازهای شبانهروزی را پشت سر پیامبر میگذارد. پیامبر از فقر سعد متأثّر بود، روزی به او وعده داد اگر مالی به دستم بیاید تو را بینیاز میکنم. مدتّی گذشت اتفاقاً چیزی به دست نیامد و افسردگی پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم بر وضع مادی سعد بیشتر شد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و دو درهم با خود آورد و عرض کرد: خداوند میفرماید: «ما از اندوه تو بهواسطهی فقر سعد آگاهیم اگر میخواهی از این حال خارج شود دو درهم را به او بده و بگو خرید و فروش کند.»
🦋پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم دو درهم را گرفته؛ وقتی برای نماز ظهر از منزل خارج شد، سعد را مشاهده کرد که به انتظار ایشان بر در یکی از حجرات مسجد ایستاده است.
فرمود: «میتوانی تجارت کنی؟»
🦋عرض کرد سوگند به خدا که سرمایه ندارم؛ پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم دو درهم را به او داد و فرمود: «سرمایهی خود کن و به خرید و فروش مشغول شو.»
🦋سعد پول را گرفت و برای انجام نماز به مسجد رفت و بعد از نماز ظهر و عصر به طلب روزی مشغول شد.
🦋خداوند برکتی به او داد که هر چه را به یک درهم میخرید، دو درهم میفروخت؛ کمکم وضع مالی او رو به افزایش گذاشت، بهطوریکه بر در مسجد دکّانی گرفت و کالای خود را آنجا میفروخت.
🦋چون کارش بالا گرفت، کارش از نظر عبادی بهجایی رسید که وقتی بلال اذان میگفت، او خود را برای نماز آماده نمیکرد؛ بااینکه قبلاً پیش از اذان مهیّای نماز میشد. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «سعد! دنیا تو را مشغول کرده و از نماز بازداشته است.» گفت: «چه کنم اموال خود را بگذارم، ضایع میشود میخواهم پول جنس فروخته را بگیرم و از دیگری متاعی خریدم، جنس را تحویل بگیرم و قیمتش را بدهم.»
🦋پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم از مشاهده اشتغال سعد به ثروت و باز ماندنش از بندگی افسرده گشت، جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند میفرماید: «از افسردگی تو اطلاع یافتیم، کدام حال را برای سعد میپسندی؟» پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم گفت: حال قبلی برایش بهتر بوده، جبرئیل هم گفت: آری علاقه به دنیا انسان را از یاد آخرت غافل میکند؛ حال دو درهمی که به او دادی از او پس بگیر.
🦋پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم نزد سعد آمده و فرمود: دو درهمی که به تو دادم، برنمیگردانی؟
🦋عرض کرد: دویست درهم خواسته باشید میدهم، فرمود: نه همان دو درهمی که گرفتی، بده. پول را تقدیم پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم کرد. چیزی از زمان نگذشت که وضع مالی او به حال اوّل برگشت.
📚داستانها و پندها 2/78 -حیوه القلوب 1/578
✾📚 @Dastan 📚✾
✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
#داستان_آموزنده
🔆گوش شنوا
🍃حکیمی از محلی که استخوانهای جمجمه سر زیادی در آن بود، عبور میکرد؛ برای تفهیم، به شاگردش گفت: یکی از آنها را بردار و ریگی در داخل سوراخ گوشش بینداز.
🍃 او چنین کرد لکن سوراخ گوش مسدود بود و سنگریزه داخل نشد. فرمود: این به درد نمیخورد، جمجمه دیگری بردار و همان کار را انجام بده. شاگرد جمجمه دیگر را گرفت و در گوش آن ریگی انداخت، ریگ از یک سوراخ داخل شد و از سوراخ گوش دیگر بیرون افتاد. فرمود: این هم به درد نمیخورد، جمجمه دیگری بگیر و همان عمل را انجام بده.
🍃شاگرد این دفعه ریگ داخل گوش جمجمهای کرد و ریگ بیرون نیامد. حکیم فرمود: این به درد میخورد. آن را بردار ببریم. اشخاص هم در برابر سخنان حکمتآمیز به این سه دسته تقسیم میشوند و تنها گروه سوم به درد سلوک و عمل میخورند.
📚مصباح الهدی، ص 462
✾📚 @Dastan 📚✾
زندگی کوچه سبزیست🌱
میان دل و دشت🌷
که در آن عشق مهم است و گذشت🌱
زندگی مزرعه خوبیهاست🌷
زندگی راه رسیدن به خداست🌱
زندگیتون معطر🌱
به عشق و دوستی🌷
✾📚 @Dastan 📚✾