eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🌼🥀🥀🌼🥀🥀🌼🥀🥀 🔆دلیل بر آمدن باران 〽️حضرت سلیمان علیه‌السلام و اصحابش برای طلب باران از شهر خارج شدند. در بین راه مورچه‌ای را دید که به پشت خوابیده و دست و پایش را به طرف آسمان بلند کرده و می‌گوید: 〽️ «خدایا! ما از مخلوقات تو هستیم و نیازمند به رزق تو می‌باشیم، پس ما را به گناه دیگران هلاک مفرما!» 〽️سلیمان علیه‌السلام به اصحاب فرمود: «بازگردید که به دعای دیگری بر ما باران خواهد بارید.» 📚(محجه البیضاء، ج 2، ص 299 -شنیدنی‌های تاریخ، ص 21) ✨✨امام کاظم علیه‌السلام فرمود: «همانا خدا را بر مردم دو حجت است؛ یکی حجت آشکار که آن پیامبران و رسولان و ائمه هستند و دیگری باطنی که خردهاست.» 📚(اصول کافی، ج 1، ص 13) ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆بزرگوارى و اهميّت نعمت خداوند 🍂همچنين مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه عليه در كتاب عيون أ خبار الرّضا عليه السّلام داستانى را آورده است كه از جهاتى قابل اهميّت مى باشد: 🍂روزى از روزها امام حسين عليه السّلام در حال داخل شدن دست شويى - مستراح -، تكّه نانى را مشاهده نمود، آن را برداشت و تحويل غلام خود داد و فرمود: هنگامى كه خارج شدم آن را به من بازگردان . 🍂غلام لقمه نان را از حضرت گرفت ؛ و پس از آن كه آن را تميز و نظيف كرد، خورد. وقتى كه حضرت از دست شوئى - مستراح - بيرون آمد، غلام را مخاطب قرار داد و فرمود: آن لقمه نان را چه كردى ؟ 🍂غلام عرضه داشت : يا ابن رسول اللّه ! آن را تميز كردم و خوردم . 🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: همانا تو در راه خداوند متعال و به جهت خوشنودى و رضايت او آزاد كردم . 🍂در اين هنگام شخصى در آن حوالى حاضر بود و متوجّه اين جريان گرديد، به همين جهت جلو آمد و خطاب به حضرت كرد و عرضه داشت : اى سرورم ! - به همين سادگى - او را آزاد گرداندى ؟! 🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: بلى ، چون از جدّم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود: 🍂هركس لقمه نانى را كه بر روى زمين يا در جائى افتاده است ، ببيند و آن را بردارد و تميز كند؛ و تناول نمايد، در درونش استقرار نمى يابد مگر آن كه خداوند متعال او را از آتش دوزخ آزاد و رها گرداند. 🍂و سپس امام حسين عليه السّلام افزود: من نخواستم كسى را كه خداوند مهربان از آتش آزاد نموده ، عبد و غلام من باشد، به همين جهت او را آزاد كردم . 📚ـعيون الا خبار: ج 2، ص 43، ح 154، بحارالا نوار: ج 66 ص 433، و ج 80، ص186، وسائل الشيعه : ج 1، ص 254. ضمنا همين داستان را به بعضى ديگر از معصومينعليهم السّلام نسبت داده اند؛ و در كتابهاى مختلفى وارد شده است . ✾📚 @Dastan 📚✾
* 🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار... علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏ شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏ رفته و روضه مى ‏خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏ رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى اين روضه تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‏شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‏آيد و مى ‏گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‏خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🔸ايشان مى‏ گويد: مى‏ روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏ گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. 🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». 🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🔹گفتند:« چى هست؟» 🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». 🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست. ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری ‌ ‌ ‌ ‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
چارلى چاپلين میگوید: پس از كلی فقر به ثروت وشهرت رسیدم. آموخته ام كه: باپول میتوان ساعت خريد، ولى زمان نه ميتوان مقام خريد، ولى احترام نه ميتوان كتاب خريد، ولى دانش نه ميتوان دارو خريد، ولى سلامتى نه میتوان رختخواب خرید، ولی خواب راحت نه. میتوان قلب را خرید، اما عشق را نه. ارزش آدمها به دارایی نیست به "معرفت " آنهاست. ✾📚 @Dastan 📚✾
اگر غیبتِ کسی را پیش او می کردید، سریع مچت را همان جا می گرفت؛ صدا میزد می گفت: بیا با شما کار دارند! می گفتیم: نمی خواهد بهش بگویی، درست نیست! می گفت: اگر است پس چرا انجام می دهی؟! اگر نه، باید اینقدر شجاعت داشته باشی که حرفت را جلوی خودش بگویی، نه پشت سرش! ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خواب تکان‌دهنده امیرالمومنین علیه‌السلام در سرزمین کربلا 👤 شیخ حسین انصاریان مدت ،: یک دقیقه ✾📚 @Dastan 📚✾
روستایی_ عجیب_در_ایران که سیگار کشیدن را «گناه» می‌دانند! یکی از جاذبه‌های ایران که شهرت جهانی نیز دارد «ماخونیک» است: روستای«لی‌لی‌پوت ایران» با مردمی که قد آنها از یک و نیم متر تجاوز نمی‌کند. مردمی که تا ۵۰ سال پیش، چای نمی‌نوشیدند، شکار نمی‌کردند و اصلا گوشت هم نمی‌خوردند و هنوز سیگار نمی‌کشند. مردم ماخونیک این قبیل کارها را گناه می‌دانستند. ورود تلویزیون به این روستا به معنای ورود شیطان بود و اهالی تا چند سال پیش به تلویزیون می‌گفتند «شیطان». «ماخونیک» در منطقه دورافتاده‌ای از جنوب استان خراسان، در نزدیکی مرز افغانستان قرار دارد و محل زندگی کوتوله‌هاست. برخی از کارشناسان دلیل کوتاه قد بودن مردم این منطقه را ازدواج فامیلی، تغذیه ناسالم و نوشیدن آب حاوی جیوه اعلام کرده‌اند . شاید جالب باشد بدانید که قوت غالب اهالی لی‌لی‌پوت ایران تا چند سال پیش شلغم و چغندر بوده که در اطراف روستا کاشت می‌شده. لی‌لی‎پوت ایران به عنوان یکی از هفت روستای شگفت‌انگیز جهان بشمار می‌رود ✾📚 @Dastan 📚✾
🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱 🔆ورود به كربلاى پُربلا 🌻بسيارى از تاريخ ‌نويسان آورده اند: چون حضرت ابا عبداللّه الحسين صلوات اللّه عليه از مكّه معظّمه عازم شهر كوفه و سرزمين كربلاء گرديد. 🌻به همين منظور به همراه اهل بيت و ديگر دوستان و ياران خود حركت كرد، در بين راه در محاصره شديد لشكر عبيداللّه بن زياد لعين به سركردگى حرّ بن يزيد رياحى قرار گرفتند. و پس از صحبت ها و مجادله ها، سرانجام توافق شد كه حضرت به راه خود ادامه دهد تا از سوى عبيداللّه - والى كوفه - دستور بعدى بيايد. 🌻لذا امام عليه السّلام با همراهان به مسير خود ادامه داد تا آن كه به محلّى به نام (عُذَيْبُ الهِجانات ) رسيدند. 🌻در اين هنگام از طرف والى كوفه - عبيداللّه - براى حرّ كه فرمانده لشكر بود، نامه اى به اين مضمون آمد كه بايستى از هر جهت بر حسين عليه السّلام و همچنين يارانش سخت گرفته شود. حرّ، نامه عبيداللّه را براى امام حسين عليه السّلام قرائت كرد. 🌻و چون اءصحاب و ياران حضرت از پيام شوم عبيداللّه آگاه شدند، اظهار داشتند: يا ابن رسول اللّه ! اجازه فرما تا با لشكر او مبارزه و قتال كنيم ؟ 🌻حضرت پس از شنيدن سخنان اصحاب و ياران خود، فرمود: تا آنان جنگ را شروع نكنند، من هرگز اقدام نخواهم كرد. 🌻آن گاه يكى از ياران به نام زُهير بن قين عرضه داشت : پس به سوى سرزمين كربلا كه در همين نزديكى قرار دارد، حركت كنيم . 🌻همين كه امام حسين عليه السّلام نام كربلاء را شنيد، گريست گرفت و سپس اظهار نمود: ((اَللّهُمَّ إ نّى اءعُوذُ بِكَ مِنْ كَرْبٍ وَبَلاء)) يعنى ؛ خداوندا، از مشكلات و بلاهاى اين سرزمين - كربلا - به تو پناه مى برم . 🌻و سپس مقدارى به مسير خود ادامه داد و فرمود: در همين جا فرود آئيد و بارها را باز كنيد و بر زمين بگذاريد، كه اين جا وعده گاه جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى باشد. و قبر و مقبره من در اين سرزمين خواهد بود.(1) 🌻بنابراين ، حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام در روز چهارشنبه و يا پنج شنبه ، دوّم محرّم الحرام ، سال 61 هجرى قمرى وارد سرزمين كربلاء شد.(2) 1) - المفيد فى ذكرى السبطالشّهيد: ص 66. (2) - مقتل خوارزمى : ج 1، ص 237، تاريخ طبرى : ج 4، ص 309. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌸 🌸 ❣آدم‌های امن چه کسانی هستند؟! 🌷آدم های امن، افرادی هستند كه همه چیز را می‌توانی بهشان بگویی و بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند، میتوانی کنارشان احساس بودن کنی... 🔸این‌ها تا لباسی تازه تنت ببینند، نمی‌پرسند از کدام مغازه خریدی؟ مارکش چیه؟ چند خریدی؟ می‌گویند: چقدر قشنگه، بهت می‌آید، من عاشق این جنس ژاکتم. 🔹از سفر که برگردی، نمی‌پرسند با کی و چرا رفتی؟ اسم هتلش؟ چه‌قدر هزینه شد؟ می‌گویند: خوش گذشت؟ سرحال شدی؟ چه خوب که سفر رفتی. 🔸دانشگاه قبول شوی، نمی‌پرسند شهریه‌اش چه قدره؟ وای چقدر دوره! می‌گویند چه رشته‌ای به سلامتی؟ این رشته بازار کار خوبی دارد، اگر تلاش کنی. 🔹مشغول کاری تازه‌ شوی، نمی‌پرسند حقوقت چه قدره؟ اسم شرکتش چیه؟ جایش کجاست؟ می‌گویند شغلت را دوست داری؟ صاحبکارت یا همکارهایت آدم‌های خوبی هستند؟ این‌جور شغل‌ها جای پیشرفت دارد. ایشالا موفق میشی. 🔺آدم های امنی باشیم و با آدم‌های امن معاشرت کنیم👌😊 ✾📚 @Dastan 📚✾
✍حاج آقا مجتبی تهرانی «ره» : های بزرگ خودتان را از آقازاده‌های کوچک امام حسین (حضرت علی اصغر و حضرت رقیه «علیهم السلام») بگیرید. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌳🥀🌳🥀🌳🥀🌳🥀🌳🥀🌳 🔆دستگيرى از تهى دستان 🌱در يكى از روزها امام حسين عليه السّلام از محلّى گذشت و عبورش به عدّه اى از فقراء و تهى دستان افتاد، كه سفره نانى پهن كرده و مشغول خوردن غذا بودند. 🌱هنگامى كه آن افراد حضرت را مشاهده كردند او را براى خوردن غذا دعوت نمودند. 🌱و حضرت دعوت آنان را پذيرفت ؛ و چون در كنار آن ها نشست ، پس از لحظه اى فرمود: چنانچه خوراك شما صدقه نمى بود، حتما با شما غذا مى خوردم . 🌱سپس امام حسين عليه السّلام در ادامه فرمايشاتش افزود: 🌱هنگامى كه غذايتان را ميل نموديد، بلند شويد تا با همديگر به منزل ما رويم ؛ و ميهمان من باشيد. 🌱آن ها هم دعوت امام عليه السّلام را اجابت كردند و چون وارد منزل شدند؛ حضرت آن ها را مورد لطف و احترام قرار داد؛ و تعدادى لباس به همراه مقدارى پول نقد به هر يك از آن ها پرداخت نمود. چون صدقه بر ذرارى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله حرام است . 📚بحارالا نوار: ج 44، ص 191، عوالم : ج 17، ص 65. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌺 آسایش یک امر بیرونی 🌸 و آرامش پدیده ای درونی است، 👤 مردم بسیاری می‌توانند در آسایش باشند؛ 👌 اما معدود افرادی هستند که در آرامش زندگی می‌کنند! 👈 آسایش یعنی راحتی در زندگی، 💰 که با امکانات و ثروت زیاد به دست می‌آید، 😎 افرادی که هر چی دلشان بخواهد می‌خرند و هر کجا که خواستند می‌روند. 👈 ولی آرامش را تنها کسانی دارند 😀 که از درون سلامت‌اند ... ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️🗯☀️🗯☀️🗯☀️🗯☀️ 🔆کبر کبریایی ♨️نقل است که به امام صادق علیه‌السلام گفتند: «این‌همه هنر دار، زهادت و کرم باطن، قرّه العین خاندانی، ولیکن بس متکبِری!» فرمود: ♨️«من متکبّر نیَم، کبر کبریایی است، چون از سر کبر خود برخاستم، کبریایی او بیامد و به‌جای کبر من بنشست؛ به کبر خود کبر نشاید کرد امّا به کبریایی او کبر شاید کرد.» 📚(تذکره الاولیاء، ص 15) 🔅🔅امام علی علیه‌السلام فرمود: «توحید، زندگی واقعی جان (انسان) است.» 📚(غررالحکم، ج 2، ص 530) توحید افعالی ✾📚 @Dastan 📚✾
🔴نكاتى حسّاس با گذرى بر شب آخر تا عروج مرحوم شيخ مفيد رحمة اللّه عليه و ديگر محدّثين و تاريخ ‌نويسان در كتاب هاى مختلف آورده اند: 🏴چون شب عاشورا فرا رسيد حضرت ابا عبداللّه الحسين صلوات اللّه عليه به جهت خستگى بيش از حدّ، جلوى خيمه نشسته بود و سر مبارك خود را بر سر زانوهاى خود نهاده ، تا قدرى استراحت نمايد. 🏴پس ناگهان حضرت زينب عليها السّلام با شنيدن صداى صيحه اسبان و هجوم دشمنان ، نزديك برادرش امام حسين عليه السّلام آمد و به آن حضرت خطاب كرد و اظهار داشت : اى برادر! آيا صداى اسبان را نمى شنوى ، كه هجوم آورده اند؟! 🏴پس امام حسين عليه السّلام سر از زانوى خود برداشت و ايستاد؛ و آن گاه برادر خود حضرت اباالفضل العبّاس عليه السّلام را صدا كرد و فرمود: برادرجان عبّاس ! حركت كن و به سوى مهاجمين برو؛ و از ايشان بخواه كه امشب را به ما مهلت دهند، تا در اين شب با پروردگار متعال مناجات و راز و نياز نمائيم . 🏴خدا مى داند كه من نماز و تلاوت قرآن ، همچنين مناجات و استغفار به درگاه خداوند متعال را خيلى دوست دارم . لذا حضرت اباالفضل عليه السّلام از آن ها مهلت گرفت . 🏴و در آن شب امام حسين عليه السّلام و ديگر اصحاب و ياران آن حضرت هر كدام به نوعى مشغول عبادت و استغفار و راز و نياز با قاضى الحاجات شدند. 🏴و هنگامى كه نماز صبح عاشوراء را اقامه نمودند، ناگاه تعدادى از لشكر دشمن به سمت خيمه هاى حضرت ، هجوم آوردند و شمر ملعون در حالتى كه فرماندهى آن ها را به عهده داشت ، نعره مى كشيد و به امام عليه السّلام و اهل بيت رسالت جسارت مى كرد. يكى از ياران حضرت ، به نام مسلم بن عوسجه از حضرت اجازه خواست تا شمر را مورد هدف تير قرار دهد. 🏴ولى حضرت سلام اللّه عليه ضمن ممانعت از تيراندازى ، فرمود: من دوست ندارم كه ما شروع كننده جنگ و كشتار باشيم . 🏴پس از آن حضرت جلو آمد و لشكر عمر بن سعد را موعظه نصيحت كرد ولى سودى نبخشيد. و در نهايت ، سپاه دشمن با فرماندهى عمر بن سعد تيراندازى به سمت امام حسين عليه السّلام و اصحاب باوفايش را آغاز كردند. 🏴و چون اصحاب و ياران حضرت يكى پس از ديگرى به شهادت رسيدند، و امام عليه السّلام در ميدان نبرد تنها ماند؛ ولى آن حضرت باز هم براى اتمام حجّت ، دشمنان را موعظه و راهنمائى نمود. 🏴و بطور مرتّب از آن ها درخواست آب مى كرد. امّا آن سنگ دلان به جاى آن كه به حضرت پاسخى دهند؛ و با اين كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيده بودند، كه وى يكى از دو سيّد جوانان اءهل بهشت مى باشد، اعتنائى نكرده ؛ و اءطراف حضرت را محاصره كرده و هر كسى به شيوه اى امام عليه السّلام را هدف پرتاب تير، سنگ ، نيزه و ... قرار مى داد. تا آن كه حضرت عليه السّلام در اءثر شدّت جراحات و نيز تشنگى بيش از حدّ نقش بر زمين گرديد. 🏴در همين بين ، دشمنان براى غارت اموال زنان و كودكان به خيمه ها يورش بردند؛ و چون حضرت متوجّه هجوم دشمن به خيمه اهل و عيال خود شد، فريادى بر آن ها كشيد: 🏴واى بر شماها، اى پيروان ابوسفيان ! اگر دين نداريد و از روز قيامت نمى هراسيد، آزاده و با غيرت باشيد، و اگر مرد هستيد مردانه بجنگيد. در اين هنگام ، شمر ملعون صدا كرد: اى حسين ! چه مى گوئى ؟ 🏴حضرت سلام اللّه عليه فرمود: مى گويم شما با من جنگ مى كنيد و زنان چه گناهى دارند، سربازان و نيروهاى خود را تا من زنده هستم از حرم و ناموس من دور نگه داريد و ايشان را مورد تجاوز و اذيّت قرار ندهيد. 🏴پس دشمن عقب گرد كرد و عمر بن سعد ملعون دستور داد كه برويد كار او را تمام كنيد. و چند نفر از فرماندهان لشكر آمدند و خواستند حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام را به شهادت برسانند، ولى طاقت نياوردند و بازگشتند. 🏴تا آن كه در نهايت ، شمر ملعون وارد قتلگاه شد و با وضعى رقّت بار و دلخراش سر مقدّس آن امام مظلوم و غريب را از بدن جدا كرد  كه زبان و قلم از گفتار آن شرم دارد. 📚تلخيص از : مقتل خوارزمى : ج 2، ص 33، تاريخ طبرى : ج 4، ص 344،مشيرالاحزان : ص 72، بحارالانوار : ج 45، ص 47 - 57. ✾📚 @Dastan 📚✾
📚 بی مار 💎با هجوم موشها به شهر همدان، که موجب شیوع بیماری طاعون در این شهر شده بود،پزشک حاذق ما *ابو علی سینا به مردم دستور داد برای مقابله با موشها از "مار" استفاده کنند! و بعد ها نیز به پاس اینکار در سر راه مارها جام شرابی از انگور سیاه گذاشتند تا از آن بنوشند، زیرا زهر مارها را بیشتر و خطرناک تر میکرد! از آن پس "مار" نماد بهداشت و نماد داروخانه های جهان شد، لذا برخی داشتن و نگهداری "مار" را نشانه سلامت میدانستند! و به افرادی که زیاد دچار امراض میشدند، "بی مار" میگفتند! کلمه ایی که تا به امروز نیز پابرجاست و به همین عنوان استفاده میشود...! ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
🔉🔉🔉‼️‼️‼️‼️توجه توجه اگه شکمت خوب کار نمیکنه بخاطر سردی بیش از حد روده های شماست که باعث بروز یبوست میشه و روده ها رو به گندآب تبدیل میکنه😞😥 و باعث بروز عوارضی مثل ❌️ریزش مو ❌️خستگی و کسلی مداوم ❌️کدری پوست ❌️چاقی شکم و پهلو این موضوع با خوردن خاکشیر درمان نمیشه و در مقابل باعث افزایش سطح رطوبت روده و سرد شدن بیشتر روده ها میشه🤒 برای حل ریشه ای مشکل یبوست خود وارد لینک زیر بشید و فرم رو پر کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2544959632C431da444a7
❤️ غریب کیست؟ روزی امام سجاد (علیه السلام) در بازار مدینه شنید مردی می گوید به من رحم کنید که من مردی غریب هستم. حضرت به او فرمود اگر مقدر شده باشد که تو در اینجا از دنیا بروی، آیا جنازه ات بدون دفن می ماند؟ آن مرد با تعجب گفت الله اکبر، چگونه جنازه ام را دفن نمی کنند با اینکه در برابر دید مردم مسلمان می باشد. امام سجاد (علیه السلام) منقلب شد و گریست و با همان حال فرمود ای وای، فریاد از اندوه جانکاه تو ای پدر که جنازه ات سه روز بدون دفن باقی ماند با اینکه پسر دختر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هستی. منبع: سوگنامه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، صفحه 3 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
🌱فرمانده دسته بود. یکبار خیلی از بچه‌ها کار کشید. شب براش جشن پتو گرفتن. حسابی کتکش زدن. سعید هم نامردی نکرد، به تلافی اون جشن پتو، نیم ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت. همہ بیدار شدن نماز خوندن!!! بعد از اذان فرمانده گروهان دید همه بچه‌ها خوابن. بیدارشون کرد و گفت: اذان گفتن چرا خوابید؟ گفتن: ما نماز خوندیم! گفت: الان اذان گفتن، چطور نماز خوندین؟ گفتند: سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت: من برای نماز شب اذان گفتم نه نماز صبح 🕊🌹 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙معنای «قتیل العبرات» در بیان آیت الله العظمی جوادی آملی ✾📚 @Dastan 📚✾
🔅 ✍ کجای زندگی باید تلاش کرد 🔹موتور کشتی بزرگی خراب شد. مهندسان زیادی تلاش کردند تا مشکل را حل کنند اما هیچ‌کدام موفق نشدند! 🔸سرانجام صاحبان کشتی تصمیم گرفتند مردی را که سال‌ها تعمیرکار کشتی بود، بیاورند. 🔹وی با جعبه ابزار بزرگی آمد و بلافاصله مشغول بررسی دقیق موتور کشتی شد. دو نفر از صاحبان کشتی نیز مشغول تماشای کار او بودند. 🔸مرد از جعبه ابزارش آچار کوچکی بیرون آورد و با آن به آرامی ضربه‌ای به قسمتی از موتور زد. بلافاصله موتور شروع به کار کرد و درست شد. 🔹یک هفته بعد صورت‌حسابی ۱۰هزار دلاری از آن مرد دریافت کردند. 🔸صاحب کشتی با عصبانیت فریاد زد: او واقعا هیچ کاری نکرد! ۱۰هزار دلار برای چه می‌خواهد بگیرد؟ 🔹بنابراین از آن مرد خواستند ریز صورت‌حساب را برایشان ارسال کند. 🔸مرد تعمیرکار نیز صورت‌حساب را این‌طور برایشان فرستاد: ضربه‌زدن با آچار، ۲ دلار و تشخیص اینکه ضربه به کجا باید زده شود، ۹۹۹۸ دلار. 🔹و ذیل آن نیز نوشت: تلاش‌کردن مهم است. اما دانستن اینکه کجای زندگی باید تلاش کرد می‌تواند همه چیز را تغییر بدهد. ✾📚 @Dastan 📚✾
🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 🔆تمامى موجودات تحت فرمان آن ها ✨زراره كه يكى از شاگردان و اصحاب امام صادق عليه السّلام است ، از آن حضرت حكايت كند: 🦋در زمان حضرت اءبا عبداللّه الحسين عليه السّلام شخصى به نام عبداللّه بن شدّاد ليثى ، دچار بيمارى و تب سختى شده بود. 🦋امام حسين عليه السّلام به جهت عيادت و ديدار او راهى منزلش شد، و چون كه حضرت خواست وارد منزل شود بلافاصله تب او برطرف گرديد؛ و مريض گفت : راضى شدم به حقّانيّتى كه از طرف خداوند متعال به شما اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام ارزانى شده است تا جائى كه تب از شما فرار مى كند. 🦋امام حسين عليه السّلام فرمود: قسم به خداوند! چيزى آفريده نشده است مگر آن كه تحت فرمان ما خواهد بود. 🦋زراره گويد: سپس صدائى را شنيديم كه مى گفت : لبّيك يا ابن رسول اللّه ! و آن گاه امام حسين عليه السّلام فرمود: آيا اميرالمؤ منين عليه السّلام تو را دستور نداده است كه فقط به افرادى نزديك شوى كه يا دشمن ما بوده و يا گناهكار باشد، كه سبب كفّاره گناهش شود، پس چرا به اين شخص روى آورده اى . 📚نورالثّقلين : ج 4، ص 304، حلية الا برار: ج 3، ص 125، ح 13. ✾📚 @Dastan 📚✾
مادرم آن روزها همه چیز برایش حیف بود جز خودش...! یک صندوق چوبی بزرگ داشت پر از چیزهای حیف...! در خانه ما به چیزهایی حیف گفته می‌شد که نباید آنها را مصرف می‌کردیم..!! نباید به آنها دست می‌زدیم. فقط هر چند وقت یک بار می‌توانستیم آنها را خیلی تند ببینیم و از شوق داشتن آنها حَظ کنیم و از حسرت نداشتن آنها غصه بخوریم! حیف مادرم که دیگر نمی‌تواند درِ صندوقِ حیف را باز کند‌ و چیزهای حیف را در بیاورد و با دست‌های ظریف و سفیدش آنها را جلوی چشمان پر احساسش بگیرد و از تماشای آنها لذت ببرد! مادرم هیچ وقت خود را جزو چیزهای حیف به حساب نیاورد... دستهایش، چشم‌هایش، موهایش، قلبش، حافظه‌اش، همه چیزش را به کار انداخت و حسابی آنها را کهنه کرد. حالا داشته‌هایش آنقدر کهنه شده که وصله بردار هم نیست... حیفِ مادرم که قدر حیف‌ترین چیزها را ندانست! قدر خودش را ندانست و جانش را برای چیزهایی که اصلا حیف نبودند تلف کرد... ✾📚 @Dastan 📚✾
♦️توصیه‌های علامه امینی به فرزندش: 💥در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه السلام برپا می شود شرکت کن. ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به تو می دهند. 💥پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآور شدم و اکنون به تو توصیه می کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش نکن. 💥مرتبا زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان. این زیارت دارای آثار و برکات و فوائد بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی در دنیا و آخرت تو می باشد . ✾📚 @Dastan 📚✾