eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
71هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خـدایـا ❄️در این شب ها ✨عطا کن بر عزیزان ❄️یه خیال راحت ✨یه خاطر جمع ❄️یه فکر آرام ✨خوابی همراه با آرامش ❄️و یه دلخوشی از ته دل شبتون زیبا و فرداتون پربرکت❄️ ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
‼️دیگه دغدغه مانتوی پوشیده و شیک نداشته باش بانو به خاطر اینکه👇👇👇.... 💯میخوام یکی از متفاوت ترین فروشگاه حجاب رو بهتون معرفی کنم😍👏👏👏👏 بورس انواع عبا و مانتوی پوشیده و چادر مشکی😇 🔴مستقیم از تولیدی،با ضمانت مرجوع و تعویض 🔴📝امکان خرید اقساطی 🔴🛍فروشگاه حضوری در کرج و تهران همین الان با ما همراه شو که ضرر نمی کنی ☺️👇 https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️ســـلام ☕️صبح زیبــاتون بخیـر ❄️صبحتون به نیکی وعافیت ☕️عـشق و مـهربانی ❄️گوارای وجود پاک تون ☕️گذر ثانیه های عمرتون ❄️توام با عشق و آرامش ☕️دلتون مملو از شادی و ❄️زندگیتون سرشار از خوشبختی صبحتون بخیر ✾📚 @Dastan 📚✾
روزی شاگردي از استاد خود پرسید: چه چیز هیبت انسان را می برد؟ حکیم گفت: طَمَع پرسید: در این جهان، که بیگانه است؟ گفت: آن که نادان تر است. پرسـید: در این جهان چه کسـی نیک بخت تر است؟ گفت: آن که کردار به سخاوت بیاراید و گفتـارش را به راستی. پرسـید: نشانه دوست خوب چیست؟ گفت: آن که خطاي تو پوشـد و تو را پنـد دهـد بر آن و راز آشـکار نکند و بر گذشـته نگوید که چنین می بایست می کردي. پرسـید: از علم آموختن چه یابم؟ گفت: اگر بزرگی، نامدار شوي و اگر درویشی، توان گر گردي. ✾📚 @Dastan 📚✾
✅ داستان کوتاه 🌷 اعجاز پیامبر (صل الله علیه و آله) من با پیامبر (صل الله علیه و آله) بودم. سران قریش نزد او آمده و گفتند: اي محمـد! تو ادعاي بزرگی می کنی که هیـچ یک از پـدران و خاندانت نکرده اند. ما از تو معجزه می خواهیم. اگر پاسخ مثبت داده و انجـام دهی، می فهمیم که تـو پیـامبر و فرسـتاده خـدایی و اگر از انجـام آن سـر باز زنی، خـواهیم دانست سـاحر و دروغگویی. رسول خدا (صل الله علیه وآله) فرمود: شما چه معجزه اي از من می خواهید؟ گفتند: از این درخت بخواه تا از ریشه کنده شده و پیش تو بایستد. حضـرت فرمود: خداونـد بر هر کاری تواناست. اگر خداونـد این کار را بکنـد، آیا ایمان می آورید و به حق شـهادت می دهید؟ گفتند: آري. پیـامبر فرمـود: مـن بـه زودي نشانتـان می دهم آنچه را که خواسته ایـد. ولی بهـتر از هر کسـی می دانم شـما به خیر و صـلاح بـر نخواهید گشت و مسـلمان نخواهید شد. زیرا در میان شـما کسی هست که کشته خواهد شد و در چاه بدر دفن خواهد شد. همچنین کسی هست که در جنگ احزاب شرکت خواهد کرد. پیامبر خدا سپس به درخت اشاره کرد و فرمود: اي درخت! اگر به خـدا و روز قیامت ایمان داري و میدانی من پیامبر خـدا هستم، به فرمان خـدا ریشه هایت را از زمین درآورده و به فرمان خدا پیش روي من قرار بگیر. سوگنـد به پیـامبري که خداونـد او را به حق مبعوث کرد، درخت با ریشه از زمین کنـده شـد و با صـداي شدیـد هماننـد به هم خوردن بال پرنـدگان یا به هم خوردن شاخه هاي درختان، جلو آمـد و پیش روي پیامبر(صل الله علیه و آله) ایسـتاد، طوري که برخی از شـاخه هـاي بلنـد خود را بر روي پیامبر(صل الله علیه و آله) و بعضـی دیگر را روي من که در طرف راست پیغمـبر ایستاده بودم، انداخت. وقتی سـران قریش این منظره را دیدنـد با کبر و غرورگفتنـد: به درخت فرمان بـده نصـفش جلوتر آیـد و نصف دیگر در جاي خود بماند. رسول خـدا فرمان داد و نیمی از درخت با وضع شـگفت آور و صداي سـخت به پیامبر نزدیک شد، گویا می خواست دور آن حضرت بپیچد، دوباره سران قریش از روي کفر و سرکشی گفتند: فرمان بده این نصف بازگردد و به نصف دیگر ملحق شود و به صورت اول درآید. پیامبر(صل الله علیه و آله) دستور داد و چنان شد که آنان می خواستند. من گفتم: لا اله الا الله! اي رسول خـدا! من نخستین کسـی هسـتم که به تو ایمان آوردم، و نخستین فردي هسـتم که اقرار می کنم درخت با فرمان خدا براي تصدیق نبوت و بزرگداشت رسالت تو، آنچه را خواستی انجام داد. ولی بزرگان قریش همگی گفتند: محمد ساحري است دروغگو که سحري شگفت آور دارد و بسیار با مهارت و استاد است. سپس با اشاره به من به پیامبر (صل الله علیه وآله) گفتند: آیا رسالت تو را کسی جز امثال این علی (ع) باور می کند؟ 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 48 ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
🔴 فقط ورود خوش سلیقه ها آزاده😳 _ روسریت همش سُر میخوره و نخکش میشه ؟ _ دلت میخواد یه جا بری که کلی روسری متنوع و با کیفیت و قیمت مناسب داشته باشه؟ اینجا معدن روسری های خاص و با کیفیته اونم با قیمت فوق‌العاده اقتصادی😍👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3959160919Cbb7912482c همین الان بیا و هدیه اولین سفارشت رو بگیر 🎁
🔻امام خمینی(قدس سره) 🔹باید مردم را برای انتخابات آزاد گذاریم، و نباید کاری بکنیم که فردی بر مردم تحمیل شود. بحمداللَّه مردم ما دارای رشد دینی و سیاسی مطلوب می‏باشند، و خودْ افراد متدین و درد مستضعفان چشیده و آگاه به مسائل دینی- سیاسی و همگام با محرومین را انتخاب خواهند کرد. 📚صحیفه امام، ج‏20، ص: 295 ✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•° «الهی طَیِّبْ بِقَضائِکَ نَفْسی» پروردگارا! مرا به قضایت دلخوش کن...🌿 ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
💥💥💥عرضه مستقیم عطریات با قیمتهای باور نکردنی و تنوع بسیار عالی 😱😱😱 🦋 از هر جایی عطر خریدی کفیتش خوب نبوده ؟!😢😢 ✨تبلیغ لازم نیست، و رو ببینی‌ دائمی ما میشی😎 ‌ می تونی کمتر پرداخت کنی اما بیشتر انتظار داشته باشی 😉😱 (تازه به مناسبت عید نيمه شعبان )* 👈تخفیف 💯 👈اشانتیون 🎁 👈ظرف رایگانهم داریییییییییییییییم😱😱😱😱 @Rosazard👈ثبت سفارش https://eitaa.com/joinchat/872218782C73a6252216 ...
🌷 🌷 (۲ / ۱) ! 🌷چند روزی را در آن برهوت بسر بردم و در طی این مدت از ترس هواپیماهای ایرانی لقمه‌ای به راحتی از گلویم پایین نرفت. در آن مدت با سرهنگ دوم «رحمان» که افسری از اهالی دیوانیه بود، آشنا شدم. او فردی باوقار و روشنفکر بود و در عین حال مقید به مقررات خشک نظامی که فرماندهی قرارگاه تیپ را برعهده داشت. این سرهنگ روزی از مخالفین رژیم به حساب می‌آمد. او نارضایتی خود را از جنگ کتمان نمی‌کرد و نظریات و تحلیل‌های سیاسی‌اش شنیدنی و منطقی بود. اما سرگرد «مهدی» فرمانده گروهان مخابرات از افسران کثیف بعثی بود که تنها به شکم خود و سرقت اموال مردم می‌اندیشید. او به دزدی و هتاکی شهرت یافته بود. تا جایی که او را «ابوفرهود» لقب داده بودند؛ و این کنایه از شخصی است که اموال و دارایی‌های مردم را می‌دزدد. 🌷خداوند سرانجام او را به کیفر اعمالش رسانید. منزل نوسازش در بغداد طعمه حریق شد و به تلی از خاکستر مبدل گردید. اساس آن خانه از حرام بنا شده بود. روز ۲۴ / اکتبر۲ / ۱۹۸۰ (مهر ۱۳۵۹) روزی آرام با هوایی ملایم بود. آرامش منطقه تا ساعت ۱۰ بامداد، بدین منوال ادامه یافت تا این‌که یک فروند هواپیمای مهاجم ایرانی از سمت جفیر ظاهر شد و با ریختن بمب‌های خود در نزدیکی قرارگاه تیپ ما سکوت دقایق پیش را برهم زد و در میان آتش پدافند هوایی نیروهای ما به سمت پادگان حمید رفت. پس از طی چند کیلومتر یکی از سربازان مستقر روی تانک آن را هدف قرار داد. هواپیما با همان وضعیت خود را به شمال غرب پادگان حمید رسانید و از انظار ناپدید شد. لحظاتی بعد صدای انفجار به گوش رسید و به دنبال آن قشر عظیمی از دود و آتش در فاصله ۵ کیلومتری مواضع ما به هوا رفت. 🌷جنگنده ایرانی سقوط کرده بود. نیم ساعت بعد، یک سرباز عراقی پیش سرهنگ دوم ستاد «عدنان» آمد. من کنار او نشسته بودم. سرباز گفت: «قربان این‌ها وسایل خلبان ایرانی است که هواپیمایش سقوط کرد.» سرهنگ پرسید: «پس خلبان کجاست؟» سرباز در جواب گفت: «بر اثر اصابت گلوله‌ای به سرش کشته شد و ساعت مچی و سلاح کمری‌اش نیز به یغما رفت.» سرهنگ عدنان وسایل را گرفت و گفت: «برو و جنازه او را در همان‌جا دفن کن!» پس از رفتن آن سرباز، دوستم شروع به زیر و رو کردن وسایل کرد. من مراقب او بودم. وسایل عبارت بودند از یک نقشه نظامی که هدف‌های از پیش تعیین شده‌ای روی آن مشخص شده بود. یک بطری محتوی مایع، یک جعبه حاوی پودر سفید و بالأخره کارت شناسایی خلبان. 🌷سرهنگ «عدنان» از من خواست عبارتی را که به زبان انگلیسی روی بطری نوشته شده بود، برایش بخوانم. من خواندم. محتویات بطری و جعبه در واقع مواد غذایی خلبان بود که چنان‌که هواپیمایش در صحرا سقوط می‌کرد، این مواد برای مدت ۲۴ ساعت او را کفایت می‌نمود. اما هویت خلبان: ستوان یکم عبدالحسین، متولد تهران. هواپیمای او از نوع f5 بود. سعی کردم این اطلاعات را به خاطر بسپارم. وقتی در سال ۱۹۸۲ (۱۳۶۱) در عملیات منطقه جنوب به اسارت درآمدم، وارد یکی از اردوگاه‌های اسرای تهران شدم. یکی از مسئولین اردوگاه به نام «ابومحمد» نزد ما آمد و در مورد مدفن شهدای ایرانی در جبهه اطلاعاتی خواست. من داوطلب شدم کلیه اطلاعات و از جمله مدفن آن خلبان شهید را بازگو کنم. سال‌ها بعد با یکی از خبرنگاران ایرانی روزنامه جمهوری اسلامی به نام «مرتضی سرهنگی» ملاقات کردم.... .... ✾📚 @Dastan 📚✾
🌹❤️ انسانهای بزرگ : درباره عقاید حرف می زنند انسانهای متوسط : درباره وقایع حرف می زنند انسانهای کوچک : پشت سر دیگران حرف می زنند انسانهای بزرگ : درد دیگران را دارند انسانهای متوسط : درد خودشان را دارند انسانهای کوچک : بی دردند انسانهای بزرگ : عظمت دیگران را می بینند انسانهای متوسط : به دنبال عظمت خود هستند انسانهای کوچک : عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند انسانهای بزرگ : به دنبال کسب حکمت هستند انسانهای متوسط : به دنبال کسب دانش هستند انسانهای کوچک : به دنبال کسب پول هستند انسانهای بزرگ : به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند انسانهای متوسط : پرسش هایی می پرسند که پاسخ دارند انسانهای کوچک : می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند انسانهای بزرگ : به دنبال خلق مسئله هستند انسانهای متوسط : به دنبال حل مسئله هستند انسانهای کوچک : مسئله ندارند! ✾📚 @Dastan 📚✾
آیت الله العظمی جوادی آملی: دنیا جاده ای یک طرفه به سوی قیامت است که در آن درنگ شدنی نیست؛ اگر در مسیر زندگی، با تقوا حرکت کنیم، ندای حق به گوشمان می‌رسد که راه پیشرفت باز است: «يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَ فِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»[سوره زخرف آیه ۷۱] و چنانچه بی تقوایی پیشه کنیم، به آنجا می‌برند که می‌خواهند:«خُذُوهُ فَغُلُّوهُ»[سوره حاقه آیه۳۰]. 📚کتاب سَلُونِی قَبْلَ‏ أَنْ‏ تَفْقِدُونِی (تحریر نهج البلاغه) ج۲ ص۱۵۱ آیت الله العظمی ✾📚 @Dastan 📚✾
❇️ لذّت از عبادت در دنیا و آخرت ☑️ بهجت العارفین (ره): ▫️ در حدیث قدسی آمده است: 📜 «تَنَعَّمُوا بِعِبادَتی فِی الدُّنْیا، فَإِنَّکمْ تَتَنَعَّمُونَ بِها فِی الْآخِرَهِ.» 📃 در دنیا از عبادت من لذّت ببرید، زیرا شما در آخرت از همان لذّت برده و بهره‌مند خواهید بود. (۱) ▫️ یعنی از عبادت لذّت ‌می‌برید. این حدیث از روایتی که شیخ رحمه اللّه نقل کرده که 📃 «نماز، گرسنگی و تشنگی را بر طرف ‌می‌کند.»، بالاتر است؛ زیرا دوام و استمرار را ‌می‌رساند. 📚در محضر بهجت، جلد یک، نکته ۱۵۲ (۱). اصول کافی، ج ۲، ص ۸۳؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۸، ص ۱۵۵، ج ۶۷، ص ۲۵۳. 🏷 (ره) ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
خیلی دنبال لباس هایی گشتی که هم برای پوشش زیر چادر مناسب باشه، هم بتونی تو مهمونی ها ازش استفاده کنی ⁉️ جامان همون جاییه که به همه خواسته هات یکجا می‌رسی اونم به قیمت خرید عمده 😳 👇🏻 ╭━━━⊰•🧥‌⃟🧕🏻•⊱━━━╮ https://eitaa.com/joinchat/230228206C9f372f545b ‌‌╰━━━⊰•‌‌🧥⃟🧕🏻‌•⊱━━━╯
🔆برگ سبز صديق معظم سيد مكرم حاج سيد محمد معروف به امين الذاكرين نقل فرمود: يك نفر از تجار محترم خرمشهر بنام حكيم به مشهد مقدس براى زيارت مشرف شده بود و چون مريض بود من به ى حضرت حجة الاسلام حاج سيد على اكبر خوئى شب ماه مبارك رمضان به عيادتش ‍ رفتيم . در آنمجلس ذكرى از زيارت حضرت رضا (علیه السلام ) شد. آن مريض گفت من حكايتى در خصوص مرحمت آنحضرت درباره زائرينش دارم و آن اينست : در يكى از مسافرتهاى خود كه به مشهد مقدس مشرف شده بودم شبى به مجلس ذكر مصيبت حضرت سيدالشهداء (علیه السلام ) رفته بودم در آنجا شخصى را ديدم كه به زبان طائفه بختيارى سخن مى گفت لكن به لباس عرب بود. من باو گفتم كه من شما را بشكل عرب مى بينم اما به زبان بختيارى صحبت مى نمائى ؟ گفت بلى چون من اصلا بختيارى هستم لكن از زمان پدر خود تاكنون در بصره سكونت دارم لذا بصورت عربم و من چند سال است كه هر سال به مشهد مقدس مشرف مى شوم و هر سال يك ماه توقف مى كنم و آنگاه از خدمت حضرت رضا (علیه السلام ) مرخص مى شوم و به محل سكونت خود بصره مى روم و سبب تشرف من هر سال اين است كه چون سفر اول مشرف شدم يازده ماه ماندم و توقف نمودم و در آن سفر شبى در عالم خواب ديدم آمده ام براى تشرف بحرم مطهر چون به نزديك در پيش روى امام (علیه السلام ) رسيدم كه آنجا اذن دخول مى خوانند ديدم طرف دست چپ تختى است و خود حضرت رضا (علیه السلام ) روى آن نشسته است و هر نفرى كه مى آيد و مى خواهد وارد حرم شود آنحضرت برمى خيزد و مى ايستد و چند قدمى استقبال آن زائر مى نمايند تا او داخل حرم مى شود آنگاه مى نشيند و كسى از آن در خارج نمى شود پس من هم داخل شدم . چون نگاه كردم ديدم زائرين بعد از زيارت هنگام خروج از حرم از در پائين پاى مبارك بيرون مى روند لذا من هم از همان در خارج شدم . در آنجا ديدم تختى طرف دست چپ گذاشته شده و خود حضرت رضا (علیه السلام ) روى آن تخت تشريف دارد و ميزى در برابر آنحضرت هست و روى آن ميز جعبه اى است و در آن جعبه برگهاى سبزى است . و نيز ديدم هر يك نفر از زائرين تا از حرم مطهر بيرون مى آيد امام (علیه السلام ) از جاى خود برمى خيزد و يكى از آن برگهاى سبز را برمى دارد بآن زائر عطا مى نمايد و مى فرمايد (خذ هذا امان من النار و انا ابن رسول الله ) يعنى بگير اين را كه اين امان است از آتش منم پسر رسول خدا (صل الله علیه وآله ) چون آن زائر مى رفت آن جناب چند قدم براى بدرقه او برمى داشت . در آن حال هيبت و عظمت و جلالت آنسرور مرا چنان گرفته بود كه جراءت نداشتم كه نزديك شوم . بالاخره بخود جراءت دادم و پيش رفتم و دست و پاى آنجناب را بوسيدم و عرضكردم آقا زوار بسيار است بر شما سخت و اذيت و دشوار است كه اين قدر از جاى خود حركت مى فرمائيد. فرمود آنها بر من واردند و بر من است كه ايشان را پذيرايى نمايم آنگاه برگ سبزى هم به من عطا نمود فرمود (خذ هذا امان من النار و انا ابن رسول الله ) و من آن برگ را گرفتم ديدم كه بخط طلا آن عبارت نوشته شده بود. از خواب بيدار شدم و از اين جهت من براى زيارت آنحضرت هر سال مشرف مى شوم و يكماه مى مانم و مرخص مى شوم . 📚كرامات رضويه . ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. تا "خدا" هست، هیچ لحظه ای آنقدر سخت نمیشود که نشود تحملش کرد! شدنی ها را انجام بده و تمام نشدنی هایت را به "خداوند" بسپار. 🌙شبتون بخیر و سرشار از آرامش💫 ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
اگه افسرده ای اگه اضطراب داری اگه افكار منفی رهات نمی‌كنه با این زندگیتو بهشت کن👇 ⚫️ زندگیتو متحول کن 🔥 از لینک زیر میتونی وارد بشی تا تو هم معجزه رو تو زندگیت تجربه کنی 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3225157676Cb1ca1c809a https://eitaa.com/joinchat/3225157676Cb1ca1c809a مطمئنم جایی نشنیدید این حرفهارو👆🤔🙄 با این دوره زندگیتو بساز✅ فقط کافیه روزی ۱۰ دقیقه وقت بزاری
علی اکبر خُلقا خَلقا منطقا شِبه پیمبر بود! مانده از آل محمد یک نفر شبه محمد (ص) یک نفر شبه علی (ع) تا که عالم را گلستان بکند ما منتظر منتقم علی اکبر هستیم ... 💫 علی اکبر کند آرزو تورا ... 💐 ولادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام را محضر حضرت امام زمان ارواحنا فداه تبریک و تهنیت میگوییم. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆به بزرگ و كوچك احترام كنيد پرچروك و دستانى خـشـكيده و رعشه دار و لباس هايى كهنه وقدى خميده و سكوتى سرد كه از بى كسى و نادارى او حـكـايـت مـى نـمـود, از مصيبت دنيا به رسول اكرم (صل الله علیه و آله ) پناه آورده بود تا در جوارحضرتش جان خسته اش را آرامش بخشد. عـده اى از اصحاب تا او را ديدند, چون هيچ يك از ملاك هايى را كه اهل دنيا براى آن به هم احترام مـى گـذارنـد نـداشت (نه پول , نه مقام ,نه قبيله معروف و ... از راه دادن ايشان به محفل خويش امتناع كردند. رسول اكرم كه براى پيران و كودكان امت خويش احترام زيادى قائل بودتا اين صحنه را ديد فرمود: كسى كه به خردسالان ما احترام نكند وپيران ما را مورد تكريم قرار ندهد از ما نيست و با ما پيوستگى ندارد. اصحاب تا اين جمله را شنيدند متنبه شدند و به سرعت جاى را براى پيرمرد باز كردند و او را با احترام در بين خود جاى دادند. 📚مجموعه ورام , ج 1, ص 80 . ✾📚 @Dastan 📚✾
❇️ حضرت علی اکبر علیه السلام جنگاور میدان نبرد ✅ هنگامی که حضرت علی اکبر علیه السلام با آن هیبت رزم جویی و مبارز طلبی به میدان آمد، لشکر عمر بن سعد در برابرش تاب مقاومت نداشتند و هر کدام به طرفی فرار ‌می‌کردند. فرمانده لشکر دشمن، حکیم بن طفیل و ابن نوفل را طلبید و هر کدام را هزار سوار بداد و گفت: 🔹 چاره آن است که شماها به یک دفعه حمله کنید. ▫️ آنها به شیر بیشه میدان، علی اکبر علیه السلام حمله ور شدند؛ ولی آن شاهزاده شجاع که وارث شجاعت حیدری و حسینی بود، در آن هنگام بر جّدش محمد مصطفی صلی االله علیه و آله صلوات فرستاد و بر آن قوم حمله نمود و جمع بسیاری را هلاک کرد و لشکر را متفرق ساخت. (۱) عمر بن سعد، به اصطلاح خودش، چاره جویی کرد و طارق بن کثیر را مأمور کشتن علی اکبر علیه السلام کرد، طارق بن کثیر مردی شجاع و با جرأت بود. عمر بن سعد به او گفت: 🔹تو سالهاست که از دست امیر جایزه می‌گیری، اکنون برو سر این پسر را برایم بیاور و من ضامن می‌شوم که از پسر زیاد برای تو حکومت موصل را بگیرم. ▫️ و برای ضمانت خود، انگشترش را به طارق بن کثیر داد. طارق مقابل شیر حیدری قرار گرفت و نیزه ای به طرف آن حضرت پرتاب کرد و آن حضرت، نیزه را از خود دفع نمود، چنان نیزه را بر سینه طارق زد که از اسب به زمین افتاد. در این حال، برادر طارق به مبارزه علی اکبر علیه السلام آمد و آن حضرت ضربتی بر چشمهایش زد و آن ملعون روی خاک افتاد. در این هنگام، کشته شدن طارق و برادر او، بر فرزندان طارق بسیار مشکل آمد، پس دو پسر طارق هر کدام به میدان آمدند، که به وسیله رزم جوی لشکر سیدالشهداء، حضرت علی اکبر علیه السلام به هلاکت رسیدند. ترس و هیجانی در لشکر عمر بن سعد افتاد: 🔹 این جوان کیست که هیچکس تاب مقاومت در برابر او را ندارد؟! ▫️ بالاخره فرد دیگری به نام بکر بن غانم به میدان آمد تا شاید بتواند آن شجاع حسینی را از لشکر دور کند. وقتی مقابل علی اکبر علیه السلام قرار گرفت، آن حضرت چنان شمشیری بر بکر بن غانم زد که خود و مرکبش دو نیمه شد. (۲) ⬅️ بدرقه جان - زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام صفحه ی ۲۸ (۱). تذکره الشهداء،ص۲۰۵. (۲). اسرار الشهاده،ص۳۷۰؛ تذکره الشهداء،ص۲۰۶. 🏷 علیه السلام ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
‌ ❤️ لوازم قنادی ❤️ قیمتامون ارزونه چون مستقیم ازتولیدی میاد 😍😍 ✅مستقیم از لنج ⛴ ✅بدون واسطه ✅سبد خرید داریم 🛒🛒🛒 ✅تک به قیمت عمده💰 ✅ارسال ازقم به سراسرکشور✈️ حضوری هم داریم👇 http://eitaa.com/joinchat/2401370132C6af63fa9ed http://eitaa.com/joinchat/2401370132C6af63fa9ed .
حضرت علی اکبر علیه‌السلام: ❤️حضرتِ علی بن الحسین (علی اکبر ) فرزند بزرگ امام حسین ع در 11 شعبان سال 33 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. 🌸 مادر بزرگوار وی؛ بانو لیلا ؛ دختر ابی مره است. 🌟حضرت علی اکبر شبیه ترین مردم به پیامبر (ص) در خلقت و اخلاق و گفتار بود. 🌻بانو لیلا برای امام حسین پسری آورد 🌹رشید، 🌸دلیر، ✨ زیبا، 🍀 شبیه ترین کس به رسول خدا ، ☀️ رویش روی رسول خدا، و گفتگویش گفتگوی رسول خدا بود. 💐هر کسی که آرزوی دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، 🌷تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرمود: "هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم"؛ 🌼 شجاعت، دلاوری، بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. 🍃در کربلا حدود 25 سال داشت. 🌸 اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود. 🌺 مدفن او پایین پای اباعبد الله الحسین قرار دارد و به این خاطر ضریح امام شش گوشه است. علیه‌السلام و مبارکباد🎉 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آزاد زندگی کن حکایت شنیدنی انفاق حضرت علی اکبر(علیه السلام) ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارک باد •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ ✾📚 @Dastan 📚✾