eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.6هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️شبهایی ڪه دلمون 💫 به آدمای دورمون گرمه ❄️شبهایی ڪه قلبمون 💫یه جوره خوبی میتپه ❄️شبهایی ڪه بی دلیل 💫حالمون خوبہ ❄️بیشتر از همیشہ 💫خـدارو شڪر ڪنیم ❄️ شبتون در پناه خدا 💫فرداتون پراز خیرو برکت ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غذای خوشمزه ای که ارزش امتحان کردن رو داره 😋👌 طرز تهیه جیب تاجر جذاب ولذیذ!! اگه بدوني با چه غذاهايي ميشه درست كرد ديگه بفكر نميشي😉 منم خسته بودم از 😖همش تاديدم اينجا هروز سه تا ميذاره https://eitaa.com/joinchat/162136108C99f6fd6bf9 تا ٧٠تا غذاي با گذاشته😮 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/447938569C91412e0a7e http://eitaa.com/joinchat/447938569C91412e0a7e واقعا 😍همه فيلماش يك دقيقه اي😳 اینم کانال آشپزی خاص که درخواست داده بودین😍 آموزش ویژه ماه رمضان هر روز یه سحری یه افطاری با زمان کم💫💫💫 🍓☘بشـــتـــابیــــــــــــــــــد🏃‍♀️🏃🏾‍♂️🏃‍♀️🏃🏾‍♂️🏃‍♀️جا‌‌برای‌همه‌هست😍😯📢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️سلام صبح قشنگتون بخیر 🍃امروزتون خالی از هرغصه ❤️الهی حال دلتون خوب خوب 🍃دلتون ارام ❤️تنتون سالم 🍃عمرتون باعزت ❤️لبتون با لبخند 🍃سفره هاتون پراز برکت ❤️زندگیتون بادوام 🍃لحظه هاتون شاد ❤️عاقبتتون بخیر باشه ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆خالد برمكى و منصور منصور دوانيقى خالد برمكى را از كارهاى ديوان بركنار نمود، ابوايوب را بجاى وى گمارد و خالد را بولايت فارس ماءموريت داد و دو سال خدمتش ‍ در آنجا بطول انجاميد.ابوايوب كه از مراتب فضل و دانش خالد آگاهى داشت همواره نگران بود از اينكه مبادا منصور دوباره امر ديوان را بخالد محول كند و او را از اين منصب بزرگ معزول نمايد. براى حفظ مقام و قدرت خود بفكر افتاد عليه خالد دسيسه كند، او را از نظر خليفه بيندازد، و از هر راهى كه ممكن است به شخصيت وى آسيب برساند. تحريكات پنهانى و نقشه هاى غيرانسانى ابوايوب مؤ ثر افتاد، منصور دوانيقى بخالد بدبين شد، او را از ولايت فارس عزل نمود، و با مطالبه سه هزار هزار درهم (سه ميليون ) وى را مورد تعقيب قرار داد. خالد به اطلاع خليفه رساند كه تمام موجوديش از هفتصد هزار درهم تجاوز نميكند اما منصور گفته اش را نپذيرفت و دستور داد همچنان سه ميليون درهم را از او طلب كنند. صالح  صاحب مصلى پنجاه هزار دينار و ((مبارك تركى )) يك هزار هزار درهم به او كمك كردند، ((خيزران )) به خاطر هم شيرى ((فضل )) پسر خالد با ((هارون )) پسر خود يك قطعه جواهر به ارزش يكهزار هزار و دويست هزار درهم براى خالد فرستاد. چون خبر به منصور رسيد و از صحت گفته خالد در مبلغ نقدى كه داشت مطمئن شد از مطالبه پول دست كشيد. اين امر بر ابوايوب گران آمد، يكى از صرافان را كه مسيحى بود طلبيد، پولى به او داد و از وى خواست اعتراف كند كه آن پول به (خالد) تعلق داشته است و سپس بمنصور خبر داد كه (خالد) نزد چه كسى پول دارد. خليفه صراف را احضار نمود و راجع به پول از وى پرسش كرد. جواب داد فلان مبلغ پول از آن (خالد) نزد من است . آنگاه خالد را به حضور خواند و از آن پول سؤ ال كرد. خالد قسم ياد نمود كه پولى پس اندازه نكرده و آن صراف را نميشناسد. منصور، خالد را نزد خود نگاهداشت و دستور داد صراف نصرانى را بمجلسش آوردند. به او گفت : اگر خالد را ببينى ميشناسى ؟ گفت آرى يا اميرالمؤ منين اگر او را ببينم مى شناسم . منصور بخالد رو كرد و گفت خداوند برائت تو را ساخت ، سپس بمرد نصرانى گفت اين مرد كه در اينجا نشسته خالد است پس چگونه او را نشناختى ؟ صراف گفت يا اميرالمؤ منين امان ميخواهم تا حقيقت را بگويم . امانش داد، او تمام مطالب را بيان نمود. از آن پس منصور دوانيقى نسبت به ابوايوب بدبين شد و به اظهارات او ترتيب اثرنميداد. 📚كتاب الوزراء و الكتاب ، صفحه 137 ✾📚 @Dastan 📚✾
📚 نفرین گنجشک ها ✍️در سال ۱۹۵۶ دولت چین برنامه ای برای افزایش محصولات کشاورزی ارائه داد، به این صورت که مردم را تشویق به کشتن چهار موجودی که مقامات چین گمان می کردند، باعث کاهش محصولات می شوند، کرد . این برنامه به نام "کارزار چهار آفت" معروف شد  و برای از بین بردن پشه، مگس، موش و گنجشک راه افتاد. سه حیوان اول را که مردم همیشه می‌کشتند و در واقع هدف اصلی کارزار گنجشک‌ها بودند. دلیل حذف گنجشک‌ها این بود که حکومت چین پیش خودش حساب کرده بود که هر گنجشک در طول یک سال ۴.۵ کیلو غله می‌خورد، پس با نابودی گنجشک‌ها چند صد میلیون تن گندم و برنج اضافه می‌کرد. نیروی اصلی از بین بردن گنجشک‌ها بچه‌ها بودند، که با سنگ قلاب به دنبال گنجشک‌ها راه می‌افتادند و مردم هم در تمام طول روز با طبل و قاشق و بشقاب سروصدا ایجاد می‌کنند تا گنجشک‌ها بترسند و روی زمین ننشینند و همچنین لانه های آنها را هم ازبین می بردند و تخم های آنها را هم می شکستند . طبق گزارش گاردین به طور کلی در این مدت، جسد یک میلیارد گنجشک و یک و نیم میلیون موش از سطح کشور جمع آوری شد. در سال ۱۹۵۸ جمعیت گنجشک‌ها به شدت کاهش یافت اما سال بعد، برداشت برنج در کشور نه تنها زیاد نشد، بلکه کمتر از حد معمول شد،  زیرا جمعیت ملخ‌ها و حشرات دیگر به شدت افزایش یافته بود.  مقامات چین در سال ۱۹۶۰ دستور توقف گنجشک ستیزی را دادند و ساس را در کارزار چهار آفت جایگزین گنجشک کردند، ولی دیگر دیر شده بود و مرگ گنجشک‌ها و افزایش حشرات باعث ایجاد قحطی بزرگی در چین شد که منجر به کشته شدن ۴۵ میلیون نفر شد، این رویداد در چین به "نفرین گنجشک‌ها " معروف گشت. تجربه چین یاد داد که حذف هر گونه ای از زنجیره ی غذایی، باعث به هم خوردن نظم اکوسیستم خواهد شد و عواقب بدی را نیز به دنبال دارد. ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
برای انجام کارهات مدام امروز و فردا میکنی؟😔 در طی روز مداام افکار منفی سراغت میان؟⭕️ خیلی کار میکنی ولی بازم خونت بهم ریخته است؟🤦🏽‍♀ انگیزه و پشتکار نداری برای شروع کارها؟☹️ ✅۴تا مینی دوره رایگاناین کانال فقط به درد خودت میخوره پس بزن رو لینک پایین👇🏽👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/1018167562Cedf05ce8cc
پنج قورباغه در یک برکه زندگی می کردند ، یک قورباغه تصمیم گرفت بپرد سؤال: چه تعداد قورباغه باقی می ماند؟ جواب : پنج عدد! چرا؟ چون تصمیم گرفتن، انجام دادن نیست نکته: تفاوت برنده با بازنده در عمل و بی عملی است هرگاه کسی طرحی را ارائه کند ، می بینید که ده نفری قبل از او به این طرح فکر کرده اند، اما فقط به آن فکر کرده اند... -آلفرد‌موفتا عمر کوتاه نیست ما کوتاهی میکنیم📚📖 ✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•° ای بزرگی کہ در هر کار بزرگی اُمیدها بہ توست…❤️🕊 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 ! 🌷تابستان سال ۱۳۷۹ بود که پدر و مادرم برای تحقیق مادرم عازم سفر به انگلستان شدند. در فرودگاه بعد از مهر و پاسپورت و غیره باید مسافران از محلی عبور می‌کردند که مبادا اسلحه یا چاقویی همراه داشته باشند. مادرم از محل مورد نظر عبور کرد. نوبت به پدرم رسید، اما زمانی که می‌خواست از آن محل عبور کند دستگاه شروع به آژیر زدن کرد. مأموران.... 🌷مأموران پدرم را به اتاقی بردند تا بدنش را بازرسی کنند و جسم مورد نظر را که باعث شده بود دستگاه آژیر بکشد را پیدا کنند، اما با تعجب از اتاق بیرون آمدند و گفتند که هیچ چیز پیدا نکرده‌اند. درحالی اشک در چشمان مادرم جمع شده بود، گفت: «در بدن همسر من چندین ترکش وجود دارد که آن‌ها باعث شدند آژیر دستگاه به صدا دربیاید.» مأموران با شرمندگی کنار رفتند و اجازه دادند که پدرم همراه مادرم به انگلستان برود. : خانم ثمین دودانگه ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀ماجرایی زیبا از عنایت و عطوفت امام حسن علیه السلام به یک غلام ✾📚 @Dastan 📚✾
📢 آمادگی ورود به شبهای قدر ✏️ رهبر انقلاب: در ماه رمضان دلهایتان را هرچه میتوانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدّس لیلةالقدر آماده شوید، که: «لَیلَةُالقَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ. تَنَزَّلُ المَلائِکَةُ وَ الرّوحُ. فِیها بِإذنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أمرٍ» شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متّصل میکنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منوّر میکنند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🙏💚 ✨﷽✨ ✍️ دو خاطره متفاوت از گم‌شدن مداد سیاه در مدرسه 🔻مرد اول می‌گفت: 🔹چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم. 🔸آن‌قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ‌وقت دست خالی به خانه برنگردم و مداد‌های دوستانم را بردارم. 🔹روز بعد نقشه‌ام را عملی کردم. هر روز یکی‌دو مداد کش می‌رفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. 🔸ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می‌دادم، ولی کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌های زیادی استفاده کردم تا جایی که مداد‌ها را از دوستانم می‌دزدیدم و به خودشان می‌فروختم. 🔹بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کار‌های بزرگ‌تر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. 🔸خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه‌ای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفه‌ای شدم! 🔻مرد دوم می‌گفت: 🔹دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم: مداد سیاهم را گم کردم. 🔸مادرم گفت: خب چه کار کردی بدون مداد؟ 🔹گفتم: از دوستم مداد گرفتم. 🔸مادرم گفت: خوبه. دوستت ازت چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ 🔹گفتم: نه. چیزی از من نخواست. 🔸مادرم گفت: پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟ 🔹گفتم: چگونه نیکی کنم؟ 🔸مادرم گفت: دو مداد می‌خریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم می‌شود، می‌دهی و بعد از پایان درس پس می‌گیری. 🔹خیلی شادمان شدم و بعد از عملی‌کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم. آن‌قدر که در کیفم مداد‌های اضافی بیشتری می‌گذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. 🔸با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم. به گونه‌ای که همه مرا صاحب مداد‌های ذخیره می‌شناختند و همیشه از من کمک می‌گرفتند. 🔹حالا که بزرگ شده‌ام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفته‌ام و تشکیل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگ‌ترین جمعیت خیریه شهر هستم. ✾📚 @Dastan 📚✾
✍استاد مسعود عالی آدم عجیبه، وقتی آدم گرگ بشه هیچ گرگی به پاش نمیرسه... وقتی آدم درّنده بشه هیچ حیوان وحشی ای به پای آدمی که درنده بشه نمیرسه... خیلی از ماها فرعونی درونمان وجود دارد ولی هنوز مصرمان کوچک است، خیلی این حرف حکیمانه است، یعنی اگر یک مصری به اندازه همان فرعون گیر ما بیاید فرعونیتش را داریم ولی فعلا الان مصرمان کوچک است... بعبارتی همان ضرب المثل خودمان که آب گیر نیاورده است و الّا شنا گر قابلی است. مصر بعضی ها در حد خانه خودشون است، آنجا فرعونیت دارند، خانه را جهنم می کنند ... ✾📚 @Dastan 📚✾
ترک نشود... اگر نماز شب ترک شد، قضای آن ترک نشود که بسیار پر برکت است؛ یعنی با قضای نماز شب هم آثار تسهیل در امور زندگی (ظاهراً و باطناً) محسوس خواهد بود. فقط چند هفته انسان ادامه دهد، بعد خودش به نتیجه می رسد که این، از برکات همان قضای نماز شب است. آن وقت برکات بعدی هم در پی آن خواهد آمد. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️در اين شب زيبای بهاری ✨آرزو می کنم ❄️کلبه ی دلاتون ✨همیشه باشه آروم ❄️شـادی واستون ✨بباره از آسمون؛ ❄️مثل "برف و بارون" ✨اموراتتون بر وفق ❄️ مراد مثل چرخ وفلک ✨بشه "گردون" شبتون قشنگ و آروم ❄️ ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ🌸ـلام روزتون پراز آرامش🌸🍃 الهی امروز چشماتون پراز برق شـادی باشه الهی خیر و برکت تو🌸🍃 زندگیتون چند برابر بشه وآسمون دلتون آفتابی ولبتون خندان باشه🌸🍃 روزتون پراز موفقیت 🌸🍃 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆سه حاجت حضرت حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا هاشمى نژادفرمودند: يك پيرمرد مسنّى ماه مبارك رمضان مسجد لاله زار مى آمد خيلى آدم موفقى بود هميشه قبل از اذان توى مسجد بود. به او گفتم حاج آقا شما خيلى موفق هستيد من هر روز كه مسجد مى آيم مى بينم شما زودتر از ما آمده ايد جا بگيريد. گفت : نه آقا من هر چه دارم از نماز اول وقت دارم . بعد گفت : من در نوجوانى به مشهد رفتم . مرحوم ((حاج شيخ حسن على )) باغچه اى در نخودك داشت به آنجا رفتم و ايشان را پيدا كردم و به ايشان گفتم : من سه حاجت مهم دارم دلم مى خواهد هر سه تا را خدا توى جوانى به من بدهد. يك چيزى يادم بدهيد. فرمودند: چى مى خواهى ؟ گفتم : يكى دلم مى خواهد در جوانى به حج مشرف شوم . چون حج در جوانى يك لذت ديگرى دارد. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان . گفتم : دومين حاجتم اين است كه دلم مى خواهد يك همسر خوب خدا به من عنايت كند. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان . سوم اينكه خدا يك كسب آبرومندى به من عنايت فرمايد. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان . اين عملى را كه ايشان فرمودند من شروع كردم و توى فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم هم زن مؤ منه و صالحه خدا به من داد و هم كسب با آبرو به من عنايت كرد. 📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده ✾📚 @Dastan 📚✾
🙏🤍 ✨﷽✨ ✍️ هرچه بارت سبک‌تر خوابت راحت‌تر 🔹پیرمرد خارکَنی هر صبح به صحرا می‌رفت و با داس خار از زمین می‌کَند. سپس خارها را با طنابی جمع می‌کرد و بر دوش خود می‌افکند. 🔸قبل از غروب خارها را به شهر می‌آورد و برای طبخ نان به مردم می‌فروخت. 🔹شب که به خانه می‌رسید درد زخم محل خارها در کمرش اجازه نمی‌داد کمر بر بستر بگذارد و بخوابد و همیشه به پهلو می‌خوابید. 🔸روزی در بیابان سواره‌ای دید که دلش به حال پیرمرد سوخت و از اسب پیاده شد و برای پیرمرد خار جمع کرد. 🔹چون خارها را به پیرمرد داد، پیرمرد گفت: من خارها را بر کمر خود می‌بندم و تیغ خارها بر پشتم فرومی‌رود، برای اینکه نانی از دست مردم تصدق نگیرم و نگاه تحقیر و ترحمشان را تیغی سنگین‌تر از تیغ این خارها بر پشت خود می‌بینم که می‌خواهد در قلبم فرورود. 🔸ای رهگذر، از لطف تو سپاسگزارم. من اندازه خرید نان خود برای فردا خارم را جمع کرده‌ام، اگر خار بیشتر و بیش از نیاز بر کمر خود گیرم خارها بر پشتم سنگین‌تر می‌شوند و بارم هر اندازه سنگین‌تر باشد تیغ‌ها عمیق‌تر بر کمرم فرومی‌روند و خواب شب بر چشمانم سنگین‌تر می‌شود. 💢 آری! هرکس متاع دنیا بیشتر بر دوش کشد، خواب شبش سنگین‌تر باشد. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆زيارت اهل قبور حضرت حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا ابطحى  اصفهانى فرمودند: مرحوم آيت حق حاج آقا رحيم ارباب  رضوان اللّه تعالى عيله فرمودند: يك روز جمعه اى ما به تخت فولاد براى زيارت اهل قبور رفتيم ، ديديم آقاى شيخ حسن على زيارت اهل قبور مى رود، ما خيلى خوشحال شديم كه ايشان را ديديم و سلام عليك و آقا كى تشريف آورده ايد و چطور شد قدم رنجه فرموديد؟ مرحوم شيخ فرمود: براى زيارت دو نفر تخت فولاد آمده ام ، يكى براى حسين كشيك چى  كه حالات ايشان را در كرامات حضرت مهدى عج آورده ام يكى هم براى فاضل هندى . بعد فرمودند من صبح بزيارت نجف و كربلا رفتم و الا ن هم آمده ام اينجا. من هر چه اصرار كردم كه آقا ظهر تشريف بياوريد برويم منزل . فرمودند: خير اَلا ن مردم در مشهد منتظرم هستند بعد خداحافظى فرمودند و غيب شدند. 📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•°•° هر چیزی کہ اذیتت می کنه ، داره صبر کردن رو بهت یاد میده …☕️ ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷🕊 ✍ 🔰بهشت را به بها میدهند نه به بهانه، بهای بهشت سنگین است ، بهای بهشت کالای عشق است ، یعنی خون،کربلا رفتن خون میخواهد،این کربلا دیدن بس ماجرا دارد . ماجرای کربلا ، ماجرای خون وقیام است .پیام را شما بدهید ، خون از ما. 🔰بدانید که،«ان الله یدافع عن الذین آمنو» ما همه وسیله ایم ، اصلاً این جنگ و این انقلاب و این برنامه ها چیده شده تا خدا در این بین دوستانش را به پیش خود ببرد وخالص را از ناخالص جدا کند . پس به صحنه بیایید و از خون شهدا پاسداری کنید ، در کارهایتان نظم را رعایت کنید و بدانید که ان شاءالله پیروزید و به کربلا خواهید رفت... شهید_ناصرالدین_باغانی🌷 سالروز_شهادت ●ولادت : ۱۳۴۶/۶/۸ قم ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۹ شلمچه ، عملیات کربلای ✾📚 @Dastan 📚✾
@Menbaraali_داستان_شنیدنی_پسر_مهزیار_با_امام_زمان.mp3
5.15M
🎙داستان شنیدنی پسر مهزیار با امام زمان 🔺حجت الاسلام ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشیتو قلم قرآنی کن! (نصب کنید و برای عاشقان قرآن هم ارسال کنید)👇
هدایت شده از قاصدک
دانلود قلم قرآنی هُدی.apk
13.76M
👌نصب و فعال کردن قلم قرآنی هُدی در گوشی موبایل 📚فایل بالا👆 را دانلود کنید و سپس نصبش کنید و از قرائت قرآن با صفحه ی عثمان طه با صوت ۳۰ قاری بین المللی و ترجمه گویا وتفسیر لذت ببرید. نسخه مخصوص ۱۴۰۳ 😍 قرآن صوتی با امکانات کامل، تفسیر، ترجمه ی گویا، قرائت مجلسی، ترجمه گویا ی ۳ بُعدی! و غیره https://eitaa.com/joinchat/2768109791C09d3026a5f 🎁 شرایط هدیه ی ماهانه ی کمک هزینه ی سفر به کربلا(۲میلیون تومان) 👇 https://eitaa.com/ghalam_ghorani/824 التماس دعا (فایل را برای دیگران هم ارسال کنید)
🌼روزه‌خواری در بیان حاج ملاعلی‌کنی ✍ناصرالدین شاه از مرحوم حاج ملا علی کنی پرسید: اگر کسی عمداً روزه اش را بخورد کفاره اش چگونه است؟ ایشان فرمودند: باید شصت روز روزه بگیرد. و دیگر نگفتند که میشود به جای شصت روز روزه به شصت مسکین طعام داد یا یک بنده آزاد کند. اطرافیام و علمایی که حاضر بودند تعجب کردند و به حاج ملاعلی گفتند: چه طور شد؟! آیا شما فتوایتان این گونه است؟! ایشان فرمودند : نه . من به شاه اینطور گفتم. چون اگر به او میگفتم میشود به عنوان کفاره به شصت مسکین طعام داد انجام این کار برای شاه آسان بود، طعام دادن به شصت مسکین برای شاه کار سختی نبود و می داد. پس او روزه اش را میخورد و وزراء و وکلاء هم می خوردند و دیگران هم روزه خور می‌شدند؛ 👈چون که: 💥اَلنّاسُ عَلی دینِ مُلُوکِهِم💥 مردم به دین پادشاهانشان هستند. لذا من به شاه اینطور گفتم. اگر کسی غیر از شاه این سؤال را از من می پرسید اینطور نمی گفتم. می گفتم یا شصت روز روزه بگیرد یا شصت مسکین را طعام دهد یا یک بنده بخرد و آزاد کند ✾📚 @Dastan 📚✾
🌾☘🌾☘🌾☘🌾☘🌾☘🌾 فلمینگ، یک کشاورز فقیراسکاتلندی بود. یک روز در حالی که به دنبال امرار معاش خانواده اش بود، از باتلاقی در آن نزدیکی صدای درخواست کمک را شنید، وسایلش را بر روی زمین انداخت و به سمت باتلاق دوید. پسری وحشت زده که تا کمر در باتلاق فرو رفته بود، فریاد می زد و تلاش می کرد تا خودش را آزاد کند. فلمینگ او را از مرگی تدریجی و وحشتناک نجات می دهد. روز بعد، کالسکه ای مجلل به منزل محقر فارمر فلمینگ رسید. مرد اشراف زاده خود را به عنوان پدر پسری معرفی کرد که فارمر فلمینگ نجاتش داده بود. اشراف زاده گفت: " می خواهم جبران کنم شما زندگی پسرم را نجات دادی". کشاورز اسکاتلندی جواب داد: " من نمی توانم برای کاری که انجام داده ام پولی بگیرم". در همین لحظه پسر کشاورز وارد کلبه شد. اشراف زاده پرسید: " پسر شماست؟" کشاورز با افتخار جواب داد: "بله" با هم معامله می کنیم. اجازه بدهید او را همراه خودم ببرم تا تحصیل کند. اگر شبیه پدرش باشد، به مردی تبدیل خواهد شد که تو به او افتخار خواهی کرد. پسر فارمر فلمینگ از دانشکده پزشکی سنت ماری در لندن فارغ التحصیل شد و همین طور ادامه داد تا در سراسر جهان به عنوان سر الکساندر فلمینگ کاشف پنسیلین مشهور شد. سال ها بعد، پسر اشراف زاده به ذات الریه مبتلا شد. چه چیزی نجاتش داد؟ پنسیلین... ✾📚 @Dastan 📚✾
حاج شیخ محمدتقی آملی باید شخص سالک إلی الله، اول خار و خاشاک معاصی را از مزرعۀ دل برطرف سازد و آن را از آفات حفظ کند تا مستعد برای نزول رحمت حق شود که فرمودند براي پروردگار شما در ایام روزگارتان نفحه‌هایی است، پس خودتان را در زیر ناودان‌های رحمت او قرار دهید این رحمت حق، در بعض اوقات بیشتر می‌باشد؛ مانند روزهای جمعه و روز عرفه و ماه مبارک رمضان و هم‌چنین سایر اعیاد و ایام شریفه که در این مواقع رحمت و عنایت حق نسبت به بندگانش بیشتر است و حال عالم غیب و نزول رحمتش از آن‌جا به وسیلۀ کششی است که از این عالم حاصل می‌شود هم‌چنین عالم غیب هم منبع فیوضات و رحمت‌هاي حق است و باید اول، شخص خود را مهیا و مستعد از براي اخذ فیوضات نماید و سپس خود را در زیر ناودان رحمت حق قرار دهد. آن وقت از او درخواست نماید تا رحمت معنویه‌اش را نصیب فرماید و اگر چنان‌چه به تنهایي نتوانست، پس کمک طلبد و به کمک برادران دینی و ایمانی، از حق درخواست فیوضات نمایند که علما این را به اجتماع هم تعبیر کرده‌اند؛ مانند نشستن دور یکدیگر و ذکر خدا گفتن در ایام و لیالی شریفه و متبرکه در اماکن شریفه که مدخلیتش در کشش رحمت الهی بیشتر و زیادتر است ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از دکتر روح الامینی
🔺🔺🔺فوری ❇️❇️❇️مهم عدم تخصیص ارز به واردات خودرو و‌ عدم اجرای قانون مجلس تکذیب شد 🔺🔺🔺کانال عبدالحسین روح الامینی https://eitaa.com/joinchat/750059643C022686b31f
❣️ وقتی شب‌های جمعه ماه رمضان فرا می‌رسد... 🌱 رسول خدا (صلّ الله علیه‌وآله) فرمود: «هنگامی که شب جمعه و روز جمعه ماه رمضان می رسد، خداوند در هر ساعت از این ایّام، یک میلیون بنده را از آتش جهنم آزاد می کند که همه آنها مستوجب عذاب می باشند.» 📔 (بحارالأنوار، ج۹۶، ص۳۳۹-۳۳۸) ✾📚 @Dastan 📚✾