هدایت شده از تقویم شیعه
٢.
🏴 وفات حضرت خديجه (س)
در اين روز حضرت خديجه كبرى سلام اللَّه عليها از دنيا رحلت فرمودند.
آن حضرت نخستين همسر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بود، و تا خديجه سلام اللَّه عليها زنده بود نبى گرامى اسلام صلّى اللَّه عليه و آله همسرى اختيار نفرمود.
سبقت به اسلام و خدمات او به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله زياده از آن است كه ذكر شود. در فضيلت آن حضرت همين بس كه والده مكرمه حضرت صديقه طاهره سلام اللَّه عليها است، و همه ذرارى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به ايشان منتهى مىشوند.
آن حضرت هنگام رحلت چند وصيت به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نمودند، و با آن همه فداكارى و انفاق مال، به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله عرض كردند: «يارسول اللَّه، مراببخشيد كه در حق شما كوتاهى كردم».
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: «حاشا و كلاّ! من از شما تقصيرى نديدم، بلكه منتهاى سعى و كوشش خود را در حق من نمودى. شما در خانه من زحمات زيادى را متحمل شدى. اموالت را در راه خدا بذل و بخشش نمودى».
آنگاه خديجه سلام اللَّه عليها عرض كرد: يا رسول اللَّه، شما را وصيت مىكنم به اين دختر، و به حضرت فاطمه سلام اللَّه عليها اشاره نمود. اين دختر بعد از من يتيم و غريب است. كسى از زنهاى قريش او را اذيت نكند. كسى به صورت او لطمهاى نزند، به روى او داد نزند و مكروهى نبيند.
آن حضرت اولين زنى است كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را تصديق نمود، و اول زنى است كه در مكه با رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نماز جماعت خواند، و اول زنى است كه ايمان خود را در مكه در ميان مشركين اظهار نمود،
و اول زنى است كه در مقابل دشمن از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله دفاع نمود و تمام اموال خود را به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بخشيد، و اول زنى است كه ايمانش با قبول ولايت أميرالمؤمنين عليه السّلام به درجه كمال رسيد.
روزى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله خديجه سلام اللَّه عليها را خواست و در كنار خود نشانيد و فرمود: اين جبرئيل است و مىگويد: براى اسلام شروطى است كه عبارتند از:
اقرار به يگانگى خداوند متعال، اقرار به رسالت رسولان، اقرار به معاد و اصول اين شريعت و احكام آن، اطاعت از اولى الامر و ائمه طاهرين از فرزندان او يكى بعد از ديگرى با برائت از دشمنان ايشان.
خديجه سلام اللَّه عليها به همه آنها اقرار نمود و ائمه طاهرين به خصوص أميرالمؤمنين عليه السّلام را تصديق كرد.
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «هو مولاك و مولى المؤمنين و امامهم بعدى». يعنى «على مولاى تو و مولاى مؤمنان بعد از من و امام ايشان است ».
آنگاه از خديجه سلام اللَّه عليها در قبول ولايت اميرالمؤمنين عليه السّلام عهد مؤكد گرفت. سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله يك يك از اصول و فروع دين حتى آداب وضو و نماز و روزه و حج و جهاد و صله رحم و واجبات و محرمات را بيان فرمود.
سپس پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله دست خود را بالاى دست أميرالمؤمنين عليه السّلام نهاد و خديجه سلام اللَّه عليها دست خود را بالاى دست رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نهاد و به اين ترتيب با امير المؤمنين عليه السّلام بيعت نمود.
📚 بحار الأنوار: ج۱۸، ص۲۳۲، ج۶۵، ص۳۹۲؛ فيض العلام: ص۲۷
#ماه_رمضان #حضرت_خدیجه
🆔 @TaghvimShia1
.
✨ پیوند آسمانی
سبب ازدواج خدیجه با حضرت محمد صلی الله علیه و آله این بود که ابوطالب گفت: ای محمد! میخواهم تو را همسر دهم اما مالی ندارم که با آن به تو کمک کنم، خدیجه از نزدیکان ماست و هر سال با مال خود قریشیان را به همراه غلامانش به تجارت میبرد و آنان برای او تجارت میکنند و هر یک به اندازه بار یک شتر از آن چه میآورد میگیرد، آیا میخواهی تو هم بروی؟ فرمود: بله.
ابوطالب نزد خدیجه رفت و این سخن به او گفت. خدیجه خوشحال شد و به غلامش «میسره» گفت: تو و این مال کاملا به امر محمد صلی الله علیه و آله خواهید بود.
وقتی میسره بازگشت تعریف کرد که بر هر درخت و کلوخی که گذر کرده شنیده که آنها میگفته اند: سلام بر تو ای رسول خدا!
میسره همچنین گفت: بحیراء راهب آمد و وقتی دید ابری بر سر محمد صلی الله علیه و آله سایه افکنده و او در طول روز به هر کجا میرود آن نیز با او میرود، به ما خدمت کرد.
آنها در آن تجارت بسیار سود کردند. وقتی خواستند برگردند میسره گفت: ای محمد! اگر تو زودتر به مکه بروی و به خدیجه مژده دهی که ما سود کرده ایم، این به نفع توست.
حضرت محمد بر مرکب خود نشست و زودتر به راه افتاد. آن روز خدیجه با زنان دیگر بر در اتاقی نشسته بود. ناگهان حضرت پیش چشمش پدیدار شد.
خدیجه به ابر بزرگی که بالای سر حضرت همپای ایشان حرکت میکرد نگریست و دید در سمت راست و چپ حضرت دو فرشته با دو شمشیر برآهیخته میآیند.
گفت: این سوار حتما منزلتی والا دارد، کاش به سمت سرای من بیاید. ناگاه دید او محمد صلی الله علیه و آله است و به طرف سرای خودش میآید.
او که هرگاه میخواست جا به جا شود کنیزانش تخت زیر پایش را جا به جا میکردند، در دم پابرهنه سوی در شتافت و چون نزدیک حضرت رسید عرض کرد: ای محمد! برو و همین حالا عمویت ابوطالب را بیاور.
سپس کسی را نیز نزد عموی خود فرستاد که بیا و وقتی محمد صلی الله علیه و آله داخل شد، مرا به همسری او درآور. وقتی ابوطالب آمد، خدیجه گفت: نزد عموی من بیایید تا مرا به عقد محمد را درآورد، من در این باره با او سخن گفته ام.
این گونه آن دو نزد عموی خدیجه رفتند و ابوطالب خطبه معروف را خواند و عقد را جاری ساخت. چون محمد صلی الله علیه و آله برخاست تا با ابوطالب برود، خدیجه به ایشان عرض کرد: به خانه خود بیا، خانه من خانه توست و من کنیز تو هستم.
📔 بحارالانوار: ج۱۶، ص۴
#حضرت_خدیجه #داستان_بلند
🔰 @DastanShia
.
✨ جلسه خواستگاری
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: وقتی رسول خدا خواست با خدیجه بنت خُوَیلد ازدواج کند، ابوطالب با اهل بیت خود و به همراه چند تن از قریشیان به راه افتاد و نزد وَرَقة بن نوفَل عموی خدیجه رفت.
ابوطالب سخن را آغاز کرد و گفت: ستایش از آنِ پروردگار کعبه است که ما را از فرزندان ابراهیم و از نسل اسماعیل قرار داد و ما را در حرمی امن فرود آورد و ما را بر مردم حاکم گرداند و به ما در دیارمان برکت داد،
این برادرزاده من - یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله – با هر یک از مردان قریش قیاس شد بر او رجحان یافت و با هر یک از آنان مقایسه شد، بر او برتری یافت، اگر مال اندک دارد مال و منال هدیه ای همیشگی و جاری و سایه ای ناپایدار است،
او خواستار خدیجه است و خدیجه نیز خواهان اوست، ما آمده ایم تا خدیجه را با رضایت و نظر خودش برای او خواستگاری کنیم و مهر او از مال من بر عهده من است که هرگاه بخواهید خواهم داد، به پروردگار کعبه سوگند او قسمتی والا و دینی فراگیر و اندیشه ای کامل دارد.
آن گاه ابوطالب سکوت کرد و عموی خدیجه لب به سخن گشود اما به لکنت افتاد و در پاسخ دادن به ابوطالب درنگ کرد و به نفس نفس افتاد و جواب روشنی نداد، در حالی که او یکی از کشیشیان مسیحی بود (و به خوبی سخن میگفت).
در آن دم خدیجه سخن آغاز کرد و گفت: ای عمو! اگر چه تو در حضور و سخن گفتن در پیش مردم، سزاوارتری، اما بر من از خودم سزاوارتر نیستی؛ ای محمد! من خودم را به همسری تو درمی آورم و مهر را نیز خودم از مالم میدهم، به عمویت بگو ناقه ای قربانی کند و ولیمه ای ترتیب دهد و تو نزد عیال خود آی.
ابوطالب گفت: گواه باشید که او محمد صلی الله علیه و آله را پذیرفت و مهر را از مال خود تضمین کرد. یکی از قریشیان گفت: شگفتا، مهر را زن به مرد میدهد؟!
ابوطالب از این سخن برآشفت و به پا خاست. ابوطالب مردی بود که همه از او حذر میکردند و از خشمش میترسیدند. او برخاست و گفت: اگر مردان همچون برادرزاده من باشند، زنان ایشان را با گران ترین بها و بیشترین مهر خواهند خواست و اگر همچون شما باشند باید خود برای ازدواج مهری گران بدهند.
او سپس ناقه ای قربانی کرد و رسول خدا نیز نزد عیال خود رفت. آن گاه یکی از قریشیان به نام عبدالله بن غَنم گفت:
«گوارا و نوش باد بر تو ای خدیجه که پرنده خوشبختی بر طالع تو گذر کرد، تو با بهترین مرد در میان همه مردم ازدواج کردی، چه کسی در میان مردم همچون محمد است؟»
📔 بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵
#حضرت_خدیجه #داستان_بلند
🔰 @DastanShia
.
🌷 کودکی در مکتب وحی
در یکی از سالهایی که مکه دچار قحطی شدیدی شده بود و زندگی به اهل مکه مشکل بود، ابوطالب عیالوار و دارای چهار پسر: عقیل، طالب، جعفر، علی علیه السلام، بودند.
رسول خدا صلی الله علیه وآله این که هنوز به رسالت مبعوث نشده بود به عمویش حمزه و عباس گفت:
عمویم ابوطالب عیالوار است، هرکدام از ما یکی از فرزندان او را نزد خود نگه داریم، بدین وسیله از گرفتاری هایش کاسته شود.
هر سه نفر به خانه ابوطالب رفتند و گفتند: ما هرکدام حاضریم یکی از فرزندان شما را نزد خود نگه داریم.
ابوطالب گفت: تنها عقیل (پسر بزرگ) نزد من باشد، هر کار دیگری انجام دهید مانعی ندارد.
حمزه، جعفر را برگزید و همراه خود به خانه اش برد. و عباس، طالب را همراه خود به خانه اش برد.
و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که علی علیه السلام را برگزید، او شش ساله بود.
همان طور که خود رسول خدا صلی الله علیه وآله هنگامی که عبدالمطلب فوت کرد و ابوطالب سرپرست آن حضرت شد، شش سال داشت.
بدین گونه امام علی علیه السلام در شش سالگی به خانه پیامبر خدا صلی الله علیه وآله رفت و آن حضرت و خدیجه خاتون سلام الله علیها او را خوب تربیت کردند تا پیامبر به رسال مبعوث شد و علی علیه السلام همواره در کنار پیامبر خدا صلی الله علیه وآله بود تا آن حضرت از دنیا رفت و علی علیه السلام تنها ماند.
📔 بحار الأنوار: ج٣٨، ص٢٩۴
#حضرت_خدیجه #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia
.
🏴 وفات حضرت خديجه (س)
در اين روز حضرت خديجه كبرى سلام اللَّه عليها از دنيا رحلت فرمودند.
آن حضرت نخستين همسر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بود، و تا خديجه سلام اللَّه عليها زنده بود نبى گرامى اسلام صلّى اللَّه عليه و آله همسرى اختيار نفرمود.
سبقت به اسلام و خدمات او به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله زياده از آن است كه ذكر شود. در فضيلت آن حضرت همين بس كه والده مكرمه حضرت صديقه طاهره سلام اللَّه عليها است، و همه ذرارى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به ايشان منتهى مىشوند.
آن حضرت هنگام رحلت چند وصيت به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نمودند، و با آن همه فداكارى و انفاق مال، به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله عرض كردند: «يارسول اللَّه، مراببخشيد كه در حق شما كوتاهى كردم».
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: «حاشا و كلاّ! من از شما تقصيرى نديدم، بلكه منتهاى سعى و كوشش خود را در حق من نمودى. شما در خانه من زحمات زيادى را متحمل شدى. اموالت را در راه خدا بذل و بخشش نمودى».
آنگاه خديجه سلام اللَّه عليها عرض كرد: يا رسول اللَّه، شما را وصيت مىكنم به اين دختر، و به حضرت فاطمه سلام اللَّه عليها اشاره نمود. اين دختر بعد از من يتيم و غريب است. كسى از زنهاى قريش او را اذيت نكند. كسى به صورت او لطمهاى نزند، به روى او داد نزند و مكروهى نبيند.
آن حضرت اولين زنى است كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را تصديق نمود، و اول زنى است كه در مكه با رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نماز جماعت خواند، و اول زنى است كه ايمان خود را در مكه در ميان مشركين اظهار نمود،
و اول زنى است كه در مقابل دشمن از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله دفاع نمود و تمام اموال خود را به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بخشيد، و اول زنى است كه ايمانش با قبول ولايت أميرالمؤمنين عليه السّلام به درجه كمال رسيد.
روزى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله خديجه سلام اللَّه عليها را خواست و در كنار خود نشانيد و فرمود: اين جبرئيل است و مىگويد: براى اسلام شروطى است كه عبارتند از:
اقرار به يگانگى خداوند متعال، اقرار به رسالت رسولان، اقرار به معاد و اصول اين شريعت و احكام آن، اطاعت از اولى الامر و ائمه طاهرين از فرزندان او يكى بعد از ديگرى با برائت از دشمنان ايشان.
خديجه سلام اللَّه عليها به همه آنها اقرار نمود و ائمه طاهرين به خصوص أميرالمؤمنين عليه السّلام را تصديق كرد.
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «هو مولاك و مولى المؤمنين و امامهم بعدى». يعنى «على مولاى تو و مولاى مؤمنان بعد از من و امام ايشان است ».
آنگاه از خديجه سلام اللَّه عليها در قبول ولايت اميرالمؤمنين عليه السّلام عهد مؤكد گرفت. سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله يك يك از اصول و فروع دين حتى آداب وضو و نماز و روزه و حج و جهاد و صله رحم و واجبات و محرمات را بيان فرمود.
سپس پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله دست خود را بالاى دست أميرالمؤمنين عليه السّلام نهاد و خديجه سلام اللَّه عليها دست خود را بالاى دست رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نهاد و به اين ترتيب با امير المؤمنين عليه السّلام بيعت نمود.
📔 بحار الأنوار: ج۱۸، ص۲۳۲، ج۶۵، ص۳۹۲؛ فيض العلام: ص۲۷
#ماه_رمضان #حضرت_خدیجه
🔰 @DastanShia