هدایت شده از سابقه گسترده کرامت( امام مجتبی ع )
⭕️خبر فوری
♨️ #بازیگر_زن بسیار معروف کشورمان چادری شد⁉️
💢بعد از الهام چرخند این دومین بازیگر معروف کشور است که چادری شده
📌عکس ها و تصاویر این بازیگر مطرح به همراه حواشی 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2853175299Cb2c5125cdc
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
⭕️عکس شوکه کننده و باورنکردنی از سالگرد تولد #بازیگر_مرد_معروف سینما و سریال #خط_قرمز😳
♨️این عکس که در ایام عاشورای حسینی منتشر شد تعجب همگان را برانگیخت 😳
❌بعد از شهره لرستانی آیا این بازیگر هم تغییر جنسیت داده است؟؟
🔇از شما دعوت میکنیم 🎥 #تصاویر منتشر شده را #بدون_سانسور ببینید⚠️🚷 ↙️
http://eitaa.com/joinchat/2853175299Cb2c5125cdc
≼ السلامعلیکیااباصالحالمهدی ≽
امام خوب زمانم هر کجا هستید
با هزاران عشق و ارادت سلام
✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
💥اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#امام_زمان
هدایت شده از گسترده مارال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش رب خونگی بدون پختن 😳🤩😍
نه به پختن نیاز داره و نه هیچ دردسر دیگه😌😎
واسه درست کردن رب دیگه احتیاجی به پختنش نداری☺️
با این روش بدون هیچ دردسری ، خیلی راحت یه رب سفت و خوشرنگ تحویل بگیر😍😍
https://eitaa.com/joinchat/327090335C2e2174a48a
همین الان بیا خلاق شو آموزش رو ببین و یاد بگیر🤩🤩
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🚷💀آزار یک زن توسط جن ها💀😱😳
متاسفانه این داستان واقعیست😞
٢١ تير ماه ١٣٨٣ زن و شوهر جوانى در شعبه ١٧ دادگاه خانواده كرج براى طلاق توافقى حاضر شدند.شوهر ٣٣ ساله اين زن به قاضى گفت:من و همسرم مشكلى نداريم، اما مجبوريم از هم جدا شويم. مرد گفت: هر شب جن ها به سراغ زنم مى آيند و او را به شدت آزار و اذيت مى كنند، و غيرت و غرور من اجازه نمى دهد زنم را در اين شرايط ببينم ، زن جوان داستان عجيبى تعريف كرد، او به قاضى گفت: ١٣ ساله بودم كه در...😰🤯ادامه👇
http://eitaa.com/joinchat/1566638087C9a5f6209ce
🚷یاخدا!!مو به تنم سیخ شد 😨☝️
✍️#داستان
🔵توصیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه جهت حاجت روایی با خاصیتی از سوره یس
◽️شخصی از بندگان خدا در شهر یزد گرفتاری سختی داشت خدمت حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه مشرف می شود ولی آن بزرگوار را نمی شناسد.
حضرت به او فرموده بودند :سوره یس را بخوان
چون به کلمه مبین که در شش مورد آمده رسیدی حاجت خود را نیت کن
و پس از قرائت سوره نیز حاجت خود را درخواست کن تا خداوند دعای تو را مستجاب نماید.
◽️او گفت : چون در سوره یس نگاه کردم دیدم کلمه مبین در هفت مورد ذکر شده تعجب کردم.
اما با تامل دقت کردم فهمیدم در شش مورد بدون الف و لام است ( مبین ) و در یک مورد همراه با آن می باشد ( المبین )
سپس گفت سوره را همان طوری که حضرت فرموده بود خواندم و خداوند نیز دعایم را مستجاب کرد.
📔صحیفه مهدیه بخش ششم صفحه
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از روح الله یعقوبی|رشد شخصیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"همایش شروع مسیر موفقیت "
از کجا موفقیتم رو آغاز کنم...؟!
اگر تا الان نتونستی توی این همایش فوق العاده شرکت کنی💯
همین الان ثبت نام کن👇
(شماره تلفن + نام و نام خانوادگی) 👇🏻
https://eitaa.com/Poshtiban_Toranj
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
همایش رایگان به همراه قرعه کشی و هدایای ارزشمند😍🎁🛍
✅بررسی 5 چالش مهم زندگی
✅ آموزش مراحل سه گانه خودشکوفایی
✅ معرفی دوازده مهارت ضروری و مهم
✅ ضرورت و کاربرد خودآگاهی و خودشناسی
✅ معرفی تیپ شناسی MBTI و کاربرد آن در
زندگی
(شماره تلفن + نام و نام خانوادگی) 👇👇
https://eitaa.com/Poshtiban_Toranj
https://eitaa.com/Poshtiban_Toranj
✨﷽✨
🍂 صلوات سبب رفع عذاب قبر🍂
🌸✨صلوات سبب رفع عذاب قبر است، چنانچه زنی دختری داشت آن دختر وفات نمود و مادرش در خواب دید که به عذاب الیم و عقاب عظیم گرفتار است و با اندوه بسیار از خواب بیدار شد و زاری آغاز نمود چند روز به حال فرزندش اشک میبارید و مینالید تا این که بار دیگر آن دختر را در خواب دید. خوشحال و شادمان و در روضه فردوس خرامان اشک میریخت و به او گفت: ای دختر آن چه بود که من میدیدم و این چه صورت است که مشاهده میکنم؟
🌸✨جواب داد: ای مادر! به جهت گناهان خود در عذاب بودم چنانچه دیدی و در این روز ها عزیزی به کنار قبر ما گذشت و چند نوبت صلوات فرستاد و ثواب آنها را به اهل گورستان بخشید و حق تعالی به برکت آن صلوات عذاب را از اهل گورستان برداشت.
🌸✨پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز فرمودند:
بسیار بر من صلوات بفرستید. زیرا که صلوات فرستادن بر من نور است در قبور، و نور است در صراط، و نور است در بهشت.
📚 بحارالانوار، ج۹۴، روایت ۶۳
•✾
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات گسترده VIP
💌شما دعوتید تا از گالری لنا دیدن کنید ❤️
💖 انواع #گوشواره ، #انگشتر ، #گردنبند، #پابند ، #نیم_ست ، #دستبند ، #ساعت و ...
🧡با بهترین کیفیت و ده ها مدل متفاوت🧡
❤️با مناسب ترین قیمت و سود کم ❤️
👈رنگ ثابت 💫استیل💫ضد حساسیت
سبد خرید هم داریم میتونید رزرو کنید 😍😊
https://eitaa.com/joinchat/1533411516C58d1469168
❤️با لـــــنــــا لذت یک خرید مطمئن را تجربه کنید ❤️
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
💓یکی از نقطه ضعف های مردا استفاده از خلخال و پابنده 🙈 اصلا دلشون میره وقتی خانمشون پابند میبنده 🙈 اگه میخوای یه شگفتانه اساسی برا شوعرت داشته باشی حتما یهک نگاه به پابندهای اینجا بنداز😍👇
https://eitaa.com/joinchat/1533411516C58d1469168
💞 زخم زبان بدتر از زخم شمشیر است
در زمان قدیم مرد هیزم شکنی بود که با زنش در کنار جنگلی توی یک کلبه زندگی می کرد. مرد هیزم شکن هر روز تبرش را برمی داشت و به جنگل می رفت و هیزم جمع می کرد. یک روز که مشغول کارش بود صدای ناله ای را شنید و به طرف صدا رفت. دید توی علف ها شیری افتاده و یک پایش باد کرده، به خودش جرات داد و جلو رفت.
شیر به زبان آمد و گفت : «ای مرد یک خار به پام رفته و چرک کرده بیا و یک خوبی به من بکن و این خار را از پایم درآور.» مرد جلو رفت و خار را از پای شیر درآورد. بعد از این قضیه شیر و مرد هیزم شکن دوست شدند. شیر بعد از آن به مرد در شکستن هیزم کمک می کرد و آنها را به آبادی می آورد. روزی از روزها مرد هیزم شکن از شیر خواست که به خانه او برود تا هر غذایی که دوست دارد زنش برای او بپزد. شیر اول قبول نمی کرد و می گفت : «شما آدمیزاد هستید و من حیوان هستم و دوستی آدمیزاد و حیوان هم جور درنمیاد.» اما مرد آنقدر اصرار کرد که شیر قبول کرد به خانه آنها برود و سفارش کرد که براش کله پاچه بپزند.
روز میهمانی سر سفره نشستند، شیر همانطور که داشت کله پاچه می خورد آب آن از گوشه لبهاش روی چانه اش می ریخت. زن هیزم شکن وقتی این را دید صورتش را به هم کشید و به شوهرش گفت : «مرد، این دیگه کی بود که به خانه آوردی؟» شیر تا این را شنید غرید و به مرد گفت : «ای مرد ! مگه من به تو نگفتم من حیوان هستم و شما آدمیزاد هستین و دوستی ما جور درنمیاد؟ حالا پاشو تبرت را بردار و هرقدر که زور در بازو داری با آن به فرق سرم بزن !» مرد گفت : «اما من و تو دوست هم هستیم.»
شیر گفت : «ای مرد ! به حق نون و نمکی که با هم خوردیم اگه نزنی هم تو، هم زنت را پاره می کنم.»
مرد از ترسش تبر را برداشت و تا آنجا که می توانست آن را محکم به سر شیر زد. شیر بعد از اینکه سرش شکافت پا شد و رفت. آن مرد دیگر به آن جنگل نمی رفت. یک روز با خودش گفت : «هرچه بادا باد می روم ببینم شیر مرده است یا نه؟» مرد وقتی به جنگل رسید شیر را دید. گفت : «رفیق هنوز هم زنده ای !؟»
شیر گفت : «می بینی که زخم تبر تو خوب شده و من زنده ام اما زخم زبان زنت هنوز خوب نشده و نمیشه برای اینکه (زخم زبان خوب شدنی نیست) تو هم برو و دیگر این طرف ها پیدات نشه که این دفعه اگه ببینمت تکه پاره ات می کنم
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande