eitaa logo
داستان آموزنده 📝
14.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
12 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️امام حسن(علیه‌السلام) غریب است اما ما با او غریبه نیستیم. با اذنش راهی می‌شویم، با یاد کرامت او تنور نانوایی‌ها را گرم نگه‌میداریم و به‌یاد غربت او در مدینه، چشم هایمان بارانی می‌شود. (ع)🖤🍂 🍂💔 ♨️
17.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍇 ماجرای انگور ☘ داستان جذاب و شنیدنی بخشش باغ انگور توسط علیه‌السلام آقا به کرامت شما چشم به راهیم سر بر سر دیوار و همان پنجره سبز‌ می‌گفت: غم نسترن ای ضامن آهو ماییم و دل زار و همان پنجره سبز 🏴 فرا رسیدن صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و مجتبی علیه‌السلام تسلیت باد. . . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
خورشید به سوگ مصطفی می‌گرید مهتاب به حال مجتبی می‌گرید درمشهدِ دل چه کربلایی برپاست قومی به شهادت رضا می‌گرید ◾️ صل الله علیه و آله و سلم و همچنین کریم اهل بیت علیه السلام و علیه السلام تسلیت باد.
کاش مَهدی بزند تکیه به دیوار حَرَم خطبه ای مثل علی در حَرم ایراد کند کاش با دست خودش آن گل زیبای علی حرمی بهرگل فاطمه بنیاد کند 🏴 (ع) تسلیت باد. 🥀
تو باغبان امتی و جای اجر تو یک شاخه یاس را وسط در گذاشتند با رفتنت مصیبت زهرا شروع شد داغ پسر به سینه ی مادر گذاشتند در کوچه ها غرور علی را کسی شکست در کوچه بود فاطمه روی زمین نشست ص🖤🍂 ع🖤🍂 🍂💔 🔴
💔 بخشش کودکان امام حسن مجتبی (ع) روزی از روزها بچه های مدینه در کوچه ای مشغول بازی بودند. در آن کوچه مردی زندگی میکرد که خیلی قوی و قدرتمند بود اما با وجود این همه قدرت، کسی از او نمی ترسید؛ چون آن قدر مهربان بود که بعضی وقتها با بچه ها همبازی می شد. همه او را به اسم امام حسن مجتبی میشناختند، امام حسن پسر امام علی. یک روز که امام حسن (علیه‌السلام) از کوچه‌ای رد می‌شدند، بچه‌ها را مشغول بازی دیدند که سفره‌ای انداخته اند و خرده‌ نانی گذاشته‌اند آنها به امام حسن (علیه‌السلام) تعارف کردند که از خرده نان‌ها بخورند. امام هم قبول کردند و پیش بچه‌ها نشستند و از نان آنها خوردند. بعد به بچه‌ها گفتند: «حالا من از شما دعوت می‌کنم که به خانه‌ی من بیایید و مهمان من باشید.» بچه‌ها هورا کشیدند و دنبال ایشان به راه افتادند. آنها وارد خانه ی امام حسن شدند و حسابی غذا خوردند. وقتی سیر شدند امام لباس‌های زیبایی به آن‌ها هدیه داد و با آن‌ها خداحافظی کرد. امام‌حسن (علیه‌السلام) گفتند: «بخشش این کودکان بهتر بود؛ آنها همه‌ی چیزی که داشتند را به من دادند، در حالی که من بخشی از آنچه را داشتم، به آنها دادم.» ❌ منبع : شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۱، ص ۱۹۸ ➥. . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•