🌸🍃🌸🍃
#شیطان_و_فرعون
حضرت موسىٰ يک روز در تور سينا مشغول مناجات بود. ندا از طرف خدا آمد: 'يا موسي! با برادرت هارون، به جنگ فرعون برويد.'موسى گفت: 'خداوندا، تو روز به روز قدرت فرعون را زيادتر مىکني. آنوقت مرا به جنگ او مىفرستي؟ خودت مىدانى که قدرت من به فرعون نمىرسد.'ندا رسيد: 'يا موسي! من از سه خصلت فرعون، بىاندازه خوشم مىآيد. اين است که هر روز قدرتش را زيادتر مىکنم.'ـ 'خداوندا! اين سه خصلت فرعون کدام است؟''يا موسيٰ! يکى اينکه فرعون مادر پيرى دارد که از او مواظبت مىکند و جانش به جان مادرش وابسته است. من از اينکار فرعون خيلى خوشم مىآيد. دوم آنکه فرعون مهمانخانهاى باز کرده که هر کس گرسنه باشد، مىآيد آنجا و خودش را سير مىکند. ديگرى هم آنکه به ريش و محاسنش خيلى مىرسد.'شيطان اين حرفها را شنيد و آمد سراغ فرعون. در زد. پيشخدمت فرعون آمد پشت در و پرسيد: 'چهکسى در مىزند؟'شيطان گفت: 'برو و به فرعون بگو خودش بيايد.'پيشخدمت پرسيد: 'تو کى هستى که فرعون بيايد؟'شيطان گفت: 'من هر که باشم، فرعون با پاى خودش مىآيد و در را باز مىکند و جانش هم درمىآيد.'پيشخدمت رفت و خبر را رساند. خلاصه، فرعون آمد پشت در و پرسيد: 'تو کى هستى و با من چهکار داري؟'شيطان گفت: 'تو چهطور خدائى هستى که نمىدانى اين طرف در کيست؟ در را باز کن. آمدهام راه و چاه را نشانت بدهم.'فرعون در را باز کرد و ديد پيرمردى پشت در ايستاده. شيطان آمد و به دربار فرعون وارد شد. کمى گذشت و ديد فرعون دم به دم مىرود و به اتاق پهلوئى سر مىزند.شيطان پرسيد: 'اى فرعون. چه مىکني؟'فرعون گفت: 'به مادرم سر مىزنم.'شيطان گفت: 'خاک بر سرت. مردم اگر بفهمند تو مادرى هم داري، همه از دور و برت پراکنده مىشوند. خدا که پدر و مادر ندارد.'فرعون پرسيد: 'پس چهکار کنم؟' شيطان گفت: 'بهش سر نزن تا خودش بميرد.'فرعون هم گوش به حرف شيطان داد و به مادرش سر نزد. مدتى گذشت و شيطان ديد از زيرزمين سر و صدا مىآيد.شيطان پرسيد: 'اين سر و صدا که از زيرزمين مىآيد چيست؟'فرعون گفت: 'زير اينجا، آشپزخانه من است. هر کس گرسنه باشد، مىآيد و سير مىشود و مىرود.'شيطان گفت: 'خانهات خراب شود. مگر خدا هم آشپزخانه دارد؟ خدا از غيب به بندههايش روزى مىرساند. زود اين بساط را جمع کن، وگرنه همه از دورت پراکنده مىشوند.'فرعون دستور داد آشپزخانه را جمع کردند. اين گذشت تا روز بعد.شيطان پرسيد: 'اى فرعون. اين چه چيزى است که به ريشت آويزان کردهاى و خودت را به شکل حاجىفيروز درآوردهاي؟'فرعون گفت: 'اينها مرواريد هستند و ريشم را با آنها زينت دادهام.'شيطان گفت: 'اين چهکارى است؟ مگر خدا ريش مىگذارد که تو هم ريش گذاشتهاى و حالا هم زينتش دادهاي.'فرعون پيش خودش فکر کرد و حرف شيطان را قبول کرد.خلاصه، اين شد که خدا هم قدرت فرعون را گرفت و حضرت موسىٰ را به جنگ فرعون فرستاد
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#نیایش_شبانه
خدایا....
اگر برای ما فراغتی مقدر کرده ای، آن را بسلامتی [از آفات] قرار ده که در آن حال، گناهی ما را در نیابد و خستگی و ملالی به ما نرسد تا این که نویسندگان اعمال بد یا نامه سفید، از یاد بدی های ما برگردند و کاتبان کردارهای نیک، به آنچه از حسنات ما نوشته اند، شادمان گردند.
هرگز از تو ناامید نمی شوم، در حالی که در توبه و بازگشت به سویت را به رویم گشوده ای
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگي
هر چقدر هم که گذشتهتان آلوده بوده باشد،
آیندهتان هنوز حتی یک لکه ندارد.
زندگی هر روزتان را با تکه شکسته های دیروزتان شروع نکنید.
به عقب نگاه نکنید مگر اینکه چشماندازی زیبا باشد.
هر روز یک شروع تازه است.
هر صبح که از خواب بیدار میشویم،
اولین روز از باقی عمرمان است.
یکی از بهترین راهها برای گذشتن از
مشکلات گذشته
این است
که همه توجه و تمرکزتان را روی کاری جمع کنید
که از خودتان در آینده برایش متشکر خواهید بود.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
روزی از روزها، حضرت سلیمان نبی در سرای خویش نشسته بود که مردی سراسیمه از در درآمد. سلام کرد و بر دامن حضرت سلیمان چنگ انداخت که به دادم برس. حضرت سلیمان با تعجب به چهره آن مرد نگریست و دید که روی آن مرد از پریشان حالی زرد شده و از شدت ترس می لرزد.
حضرت سلیمان از او پرسید تو کیستی؟ چه بر سر تو آمده است که چنین ترسان و لرزانی؟
مرد به گریه در آمد و گفت که در راه بودم، عزرائیل را دیدم و او نگاهی از غضب به من انداخت و من از ترس چون باد گریختم و به نزد تو آمدم تا از تو یاری بطلبم. از تو خواهشی دارم که به باد فرمان دهی تا مرا به هندوستان ببرد!
حضرت سلیمان لحظه ای به فکر فرو رفت و فرمود: می پذیرم، به باد می گویم که تو را در چشم به هم زدنی به هندوستان برساند.
آن روز گذشت و دیگر روز سلیمان نبی حضرت عزرائیل را دید و به او گفت: این چه کاری است که با بندگان خدا می کنی، چرا به آنها با خشم و غضب می نگری؟ دیروز مرد بیچاره ای را ترسانده ای و رویش زرد شده بود و می لرزید. به نزد من آمده و کمک می طلبید.
عزرائیل گفت: دانستم که کدام مرد را می گویی. آری من دیروز او را در راه دیدم ولی از روی خشم و غضب به او نگاه نکردم، بلکه از روی تعجب او را نگریستم.
عزرائیل ادامه داد: تعجب من در این بود که از خداوند برای من فرمان رسیده بود تا که جان آن مرد را در هندوستان بگیرم. در حالی که او را اینجا می دیدم...
#مثنوي_معنوي
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#داغي_صحراي_محشر
روزی پیامبر اکرم(ص) یک درهم به سلمان و یک درهم به ابوذر داد.
سلمان درهم خود را انفاق کرد و به بینوایی بخشید،
ولی ابوذر با آن لوازمی خرید.
روز بعد پیامبر دستور داد آتشی افروختند. سنگی نیز روی آن گذاشتند. همین که سنگ گرم شد و حرارت و شعلههای آتش در سنگ اثر کرد، سلمان و ابوذر را فراخواند و فرمود:
«هر کدام باید بالای این سنگ بروید و حساب درهم دیروز را پس بدهید.»
سلمان بدون درنگ و ترس، پای بر سنگ گذاشت و گفت: «در راه خدا انفاق کردم» و پایین آمد.
وقتی که نوبت به ابوذر رسید، ترس او را فراگرفت. از اینکه پای برهنه روی سنگ داغ بگذارد و خرید خود را شرح دهد، وحشت داشت.
پیامبر فرمود: « از تو گذشتم؛ زیرا حسابت به طول میانجامد، ولی بدان که صحرای محشر از این سنگ داغتر است».
#پندتاريخ_ج١ص١٩٠
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
مفضل مي گويد:
محضر امام صادق عليه السلام رسيدم و از مشكلات زندگي شكايت كردم.
امام عليه السلام به كنيز دستور داد كيسه اي كه چهارصد درهم در آن بود، به من داد و فرمود:
با اين پول زندگيت را سامان بده.
عرض كردم:
فدايت شوم! منظورم از شرح حال اين بود كه در حق من دعا كني!
امام صادق عليه السلام فرمود:
بسيار خوب دعا هم مي كنم.
و در آخر فرمود:
مفضل! از بازگو كردن شرح حال خود براي مردم پرهيز كن!
اگر چنين نكني نزد مردم(کم کم) ذليل و خوار مي شوي...
بنابراين براي دوري از ذلت و(خواری)، درد دلت را هرگز به كسي نگو...
#بحارالانوارج٤٧ص٣٤
@DastaneRastan
شرح امین الله ج71.mp3
13.34M
شرح زیارت امین الله
جلسه ۷۱
💠موضوع:
🔹درنگی در معنای حجج الله علی خلقه
🔸مقام و متزلت صدیقه کبری سلام الله
➖➖➖➖➖
🔹در دنیا و آخرت
الْمَجْهُولَةِ قَدْراً
وَ الْمَخْفِيَّةِ قَبْراً
الْمَدْفُونَةِ سِرّاً
➖➖➖➖➖➖
مناجاتی با امام زمان عجل الله
شعر :
عشق تا نلم مرا در اول دفتر گذاشت
➖➖➖➖➖
به ضمیمه توسل و قرائت زیارت امین الله
➖➖➖➖
حرم مطهر ، چهارشنبه ۷ _ ۹ _ ۱۴۰۳ ،
حجتالاسلام ظهیری
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#آرامش
برای رسیدن به آرامش سه چیز را ترک کن :
اینکه دائم دیگران را کنترل کنی.
اینکه بخواهی دائم مورد تأیید دیگران قرار بگیری.
اینکه بخواهی دائم در مورد دیگران پیشداوری کنی یا خود مورد پیشداوری قرار بگیری.
در عوض همیشه بگو خدایا کمک کن که :
دیرتر برنجم
زودتر ببخشم
کمتر پیش داوری کنم
و بیشتر فرصت بدهم ...
@DastaneRastan
هدایت شده از یاوهاب یارزّاق
سلام علیکم بزرگواران وقت بخیرعرض ادب واحترام بنده فردی مستضعف ازقشرضعیف جامعه می باشم ودرمنطقه محرومی ساکن هستم متاهل، مستاجر وسرپرست خانواده می باشم دارای یک خواهرویک برادریتیم می باشم مادرم مریض احوال وخانه نشین هست وکفالتش رابعهده گرفته ام، وخانم بنده بشدت مریض احوال می باشدیکسال ونیم رفت وآمدمیکنم دکترولی بدلیل مشکلات مالی ومعیشتی فراوان توانایی هزینه های درمان روندارم خداگواهه ازمردم پول قرض گرفته ام ولی بدلیل هزینه های درمان بالاوسنگین به هیچجانرسیده والان هم نمی توانم بدهکاری های مردم راپرداخت کنم خانم بنده ازناحیه زانو ولگن مشکل داره واستخوان پاهاش سیاه شده اگه سریعاً درمان نشه این سیاهی روبه پوسیدگی میره ومشکل حادترمیشه متاسفانه هنوزدرمان نشده دکتراهم گفتن بایددوباره بیایدبرادرمان ولی بخداهزینه درمان روندارم یک فرزندشیرخوار هفت ماهه هم دارم توانایی خرید مای بی بی وشیرخشک برایش روندارم اقساط عقب مونده دارم یک ماه اجاره خونه ام عقب افتاده صاحبخانه قراره بیرونم کنه قبض آب وبرق فیش میلیونی برام اومده ولی باوربفرمایید توانایی پرداختشون رو ندارم اکنون سخت درمضیقه ام لذاخواهشمندم استدعادارم کمک رسانی لازم را انجام فرمایید خداخیرتان دهد اجرکم عندالله..
شماره کارت
۶۰۳۷۹۹۱۶۴۵۹۵۸۵۲۵علی بامری
شماره تماس۰۹۹۱۴۹۲۷۴۲۰
آیدی ایتا:@MollaAli77
🌸🍃🌸🍃
خانمي تعريف ميكرد ....
ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﻃﻔﻠﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ ﻭ
ﻣﺮﺗﺐ ﻣﺮﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﮑﺮﺩ ..ﻭ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ..
ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ :
ﺯﺷﺘﻪ .. ﺻﺤﺒﺖ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ ﻗﻄﻊ ﻣﯿﮑﻨﯽ ..
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﻻﻥ ﺑﺎ خدا ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ !..
ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺪﻧﻢ ﺑﻪ ﻟﺮﺯﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ،ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮﺵ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﻭ
ﺿﻌﻒ ﮐﺮﺩﻡ ..
ﻭ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺗﮑﺒﯿﺮ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﮐﻮﺩﮐﻢ
ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﻭ ﮔﻮﺷﻢ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯿﺸﺪ
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
در روايتي هست كه يک وقتی حضرت مسیح (علی نبینا و آله و علیه السلام) رفتند در يك خرابه اي استراحت كنند، همین که خواستند بخوابند يك نيم خشتي را ديدند آنجا افتاده؛ آن را جلو كشاندند و سرشان را روي اين نيم خشت گذاشتند.
بلافاصله ، بعد از كشيدن اين نيم خشت زير سر ديدند شيطان حاضر شد. فرمودند: «معلون! من چه كردم كه تو آمدي؟» آخر حضور شيطان هم حساب و كتاب دارد؛ حضور شيطان همين جوري نيست دليل دارد.
شیطان گفت كه: يا نبي اللّه! اين نيم خشت را كه زير سرت كشيدي طبعًا ّمي خواستي زير سرت يك خرده بلندتر باشد. گفتم بروم ببينم مي توانم به ايشان بگويم آقا اين خشت ها را دوتایش كن. بعد كه دو تایش كردي بگويم خوب است يك خرده برگ بگذاري رويش نرم هم بشود. بعد مرتب بكشانمت به آن سمت.
حضرت عیسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) فرمودند: نيم خشتي هم به ما نمي تواني ببيني؟ و انداختند آن طرف و خوابيدند . این تشویق به اضافه کردن و بیشتر و بهتر خواستن یکی از کارهای شیطان است.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودند:
بنده خدا باید از پروردگار خود بپرهیزد،
خود را پند دهد و توبه را پیش فرستد، و بر شهوات غلبه کند، زیرا مرگ او پنهان و پوشیده است، و آرزوها فریبندهاند،
و شیطان همواره با اوست، و گناهان را زینت میدهد تا بر او تسلط یابد. انسان را در انتظار توبه نگه میدارد که آن را تاخیر اندازد و تا زمان فراسیدن مرگ از آن غفلت نماید.
وای بر غفلت زدهای که عمرش بر ضد او گواهی دهد، و روزگار او را به شقاوت و پستی کشاند.
نهج البلاغه بخشی از خطبه ۶۴
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#خواب
از امام کاظم علیه السلام نقل شده است که:
در زمانهای خیلی گذشته مردم اصلا خواب نمى ديدند.
تا اینکه خداوند پيامبرى مبعوث كرد او مردم را به اطاعت از خدا دعوت فرمود.
مردم گفتند: اگر از خدا اطاعت كنيم چه چيز براى ما خواهد بود؟
فرمود: شما را داخل بهشت مى كند و اگر با او مخالفت كنيد شما را داخل آتش مى نمايد.
عرض كردند: بهشت و جهنم را براى ما توصيف كن
وقتى توصيف نمود،
گفتند: كى داخل آن ها مى شويم؟
فرمود: وقتى از دنيا رفتيم .
گفتند: بعد از مردن خبرى نيست؛ زيرا ما مرده ها را مى بينيم كه پوسيده مى شوند و از بين مى روند.
بهمین خاطر خداوند خواب ديدن را بصورت معجزه براى آن ها به وجود آورد و آنان چيزهاى خوب و بد را در خواب ديدند.
آمدند خدمت پيامبر و قضيه را براى او عرض کردند.
فرمود: خدا بر شما احتجاج كرد و مى خواست بدانيد كه روح شما بعد از مردن به ثواب و عقاب مى رسد در حالى كه بدن هاى شما پوسيده شده است ...
#انسان_ازمرگ_تابرزخ
نويسنده نعمتاله صالحي حاجي آبادي
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#درجهنم_چه_ميگذرد
خداوند متعال در قرآن عذاب های جهنم را به چهار دسته تقسیم میکند :
1⃣غل و زنجیرها (انكال )
2⃣آتش سوزان جهنم (جحیم )
3⃣غذاهاى خشن و گلوگیر و مرگبار
4⃣و انواع مجازات هاى دردناك دیگر كه به فكر انسان نمى گنجد (و عذابا الیما)
کسانی که در این دنیا بسیار به خود آزادی میدهند و حد و مرزی برای خود قائل نیستند و در شهواتشان می تازند و به پیش میروند
در جهنم با حقارت به غل و زنجیر کشیده میشوند و به جای آن همه رفاه که ناسپاسی کردند یک سره در رنج و سختی بسر میبرند.
غذای جهنمیان
قرآن میگوید : همانا درخت زقوم غذای گناهکاران است
"زقوم " نام گیاهى تلخ و بد بو و بد طعم است که داراى برگ هاى کوچکى است شیره تلخى دارد که وقتى به بدن اصابت کند متورم مى شود.
هنگامى که گیاه زقوم وارد شکم آنها مى شود، حالت حرارت فوق العاده اى ایجاد کرده ، و همچون آبى جوشان غلیان پیدا مى کند، و بجاى اینکه این غذا مایه قوت و قدرت گردد بدبختى و عذاب و درد و رنج مى آفریند.
قرآن مى افزاید: همانند مس گداخته در شکم گنه کاران مى جوشد ؛ «كَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی الْبُطُونِ»
جوششى همچون آب سوزان ؛ «كَغَلْیِ الْحَمِیمِ»
به مأموران دوزخ خطاب مى شود: این کافر پر گناه را بگیرید، و به میان دوزخ پرتابش کنید؛
اینها همانهایی هستند که در مقابل هیچ یک از فرامین خدا سر تعظیم فرو نیاوردند.
اینها باید با حقارت و پستی به وسط جهنم انداخته شوند چرا که میانه آتش پرحرارت ترین قسمت آن است. واز هر سو شعله ای به سمت آنها زبانه میکشد.
یکى دیگر از مجازات هاى دردناک آنها این است که :
به مأموران دوزخ دستور داده مى شود، که بر سر آنها از عذاب سوزان بریزید.به این ترتیب هم از درون مى سوزند و هم از بیرون تمام وجودشان را آتش فرا مى گیرد، و در وسط آتش نیز آب سوزان مثل باران بر آن ها مى ریزند.
عذاب های روانی
بعد از این همه عذاب هاى دردناک جسمانى مجازات جانکاه روانى آنها شروع مى شود:
به این مجرم گناهکار سرکش و بى ایمان گفته مى شود: بچش ، تو همان کسى هستى که به گمان خود از همه قدرتمندتر و محترمتر بودى ؛ تو بودى که بینوایان را در بند و زنجیر کشیده بودى ، و بر آنها ظلم و ستم روا میداشتى و...
اکنون بچش نتیجه اعمالت را که در برابر چشمان تو مجسم شده است ، و همانگونه که جسم و جان مردم را سوزاندى اکنون درون و برونت در آتش قهر الهى و با آب سوزان مى سوزد.
ناگفته پیداست که عذابهای معنوى آن هم در آن عالم وسیع و گسترده غالبا قابل توصیف نیست ، و لذا در آیات قرآن معمولا به صورت سربسته به آنها اشاره شده است .
اما کیفرهاى روحى در شکل تحقیرها، سرزنش ها، تاسف و اندوه ها منعکس است که نمونه اى از آن را در آیات فوق دیدیم....
#تفسير_نمونه_ج٢١
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#نیایش_شبانه
-بارالها!
در پیشگاه تو ایستاده ام،و دستهایم را بسوى تو بلند كرده ام،آگاهم كه دربندگى ات كوتاهى نموده و در فرمانبرى ات سستى كرده ام،
اگر راه حیا را مى پیمودم از خواستن و دعا كردن مى ترسیدم.
ولى … پروردگارم!
آن گاه كه شنیدم گناهكاران را به درگاهت فرا مى خوانى ،
و آنان را به بخشش نیكو و ثواب وعده مى دهى ،
... براى پیروى ندایت آمدم،
و به مهربانى هاى مهربانترین مهربانان پناه آوردم.
و مرا از دلهره ملاقاتت درامان دار،
و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
«آرام زندگى كن!»
هيچ چيز در اين جهان چون آب، نرم و انعطافپذير نيست؛ با اين حال براى حل كردن آنچه سخت است، چيز ديگرى ياراى مقابله با آب را ندارد!
نرمى بر سختى غلبه مىكند و لطافت بر خشونت. همه اين را مىدانند، ولى كمتر كسى به آن عمل مىكند!
انسان، نرم و لطيف زاده مىشود و به هنگام مرگ، خشك و سخت مىشود.
گياهان هنگامى كه سر از خاك بيرون مىآورند، نرم و انعطافپذيرند و به هنگام مرگ، خشك و شكننده؛ پس هر كه سخت و خشك است، مرگش نزديك شده و هر كه نرم و انعطافپذير، سرشار از زندگى است.
آرام زندگى كن!
هرگز با طبيعت يا همنوعان خود ستيزه مكن و گزند را با مهربانى تلافى كن.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#آرامش
روزگاري حاکمي اعلام کرد به هنرمندي که بتواند آرامش را در يک تابلو نقاشي بياورد، جايزه اي نفيس خواهد داد. بسياري از هنرمندان سعي کردند وحاکم همه تابلو هاي نقاشي را نگاه کرد و از ميان آنهادو تابلو پسنديد و تصميم گرفت يکي از آنها را انتخاب کند.
اولي نقاشي يک دريا چه آرام بود؛ درياچه مانند آينه اي تصوير کوههاي اطرافش را نمايان ميساخت، بالاي درياچه آسماني آبي با ابرهاي زيبا و سفيدبود, هر کس اين نقاشي را ميديد حتما آرامش را در آن مي يافت.
در دومي کوههايي بودناهموار و پر صخره؛ آسمان پر از ابر هاي تيره، باران ميباريد و رعد و برق ميزد، از کنار کوه آبشاري به پايين ميريخت،در اين نقاشي اصلا آرامش ديده نميشد.
اما حاکم با دقت نگاه کرد وپشت آبشار بوته اي کوچک ديد که در شکاف سنگي روييده بود. در آن بوته پرنده اي لانه کرده بود ودر کنار آن آبشار خروشان وعصباني، پرنده اي در لانه اي با آرامش نشسته بود.
حاکم نقاشي دوم را انتخاب کرد وگفت:"آرامش به معناي آن نيست که صدايي نباشد، مشکلي وجود نداشته باشد, يا کار سختي پيش رونباشد،آرامش يعني درميان صدا، مشکل و کار سخت,دلي آرام وجود داشته باشد...
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
به این سه حقیقت فکر کنیم!
1⃣اینکه خداوند بدون شک تمام
اعمالمون را می بیند
«إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِير»
2⃣اینکه همیشه، فرشتگانی مجاورمون
هستند که ثبت و ضبط می کنند
ریز و درشت خوب و بدمون رو؛
«رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُون»
3⃣اینکه اصلاً از کجا معلوم؛
شاید بیخ گوشمون نشسته باشد
جناب عزرائیل و صادر شده باشد
دستور رفتنمون رو !
«عَسى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُم»
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#انواع_گناه
گناهي که نعمت ها را تغيير مى دهد، تجاوز به حقوق ديگران است.
گناهى که پشيمانى مى آورد، قتل است.
گناهى که گرفتارى ايجاد مى کند، ظلم است.
گناهى که آبرو مى بَرد، شرابخوارى است.
گناهى که مرگ را شتاب مى بخشد، قطع رابطه با خويشان است.
گناهى که مانع استجابت دعا مى شود و زندگى را تيره و تار مى کند، نافرمانى از پدر مادر است.
#علل_الشرايع_ج٢ص٥٨٤
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#توبه_در_اسلام
توبه در اسلام داراى شرايطى است:
1- ترك گناه
2- پشيمانى از گناه
3- تصميم بر انجام ندادن دوباره گناه
4- تلافى و جبران گناه
#مفردات_راغب_ص٧٦
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#دعا_و_درخواست_از_خدا
نباید دعایی کرد که اجابت آن ممکن نباشد و مخالف سنت الهی باشد. مانند :
خدایا مرا به کودکیم باز گردان.
این فعل غیر ممکن بوده و اراده خداوند به آن تعلق نمیگیرد.
خدایا مرا محتاج مخلوقاتت نگردان.
این امکان پذیر نیست زیرا هر کسی به دیگری محتاج است.
به جای آن بگوید : خدایا مرا محتاج مردم شرور نگردان.
خدایا مبادا مرا امتحانم کنی .
این صحیح نیست. زیرا در اولین آیه از سوره عنکبوت میفرماید:
" آیا مردم چنین می پندارند که به حال خود رها شده و امتحان نخواهند شد "
به جای آن بگوید : خدایا کمک کن از امتحانت سربلند بیرون آیم و این امتحان باعث انحراف من از راه راست نشود.
با توجه به آیه :
"ادعونی استجب لکم "
"بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را"
هر دعایی مستجاب است. و اگر به مصلحت شخص نباشد ، یا خداوند متعال بهتر از آن را به او عطا میکند بطوریکه این عطا در اثر آن دعا بوده و ممکن است خود شخص متوجه نباشد.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
امام_صادق(علیه السلام) فرمود :
شیطان گفته است؛ پنج نفر مرا بیچاره ساخته اند و سایر مردم در قدرت و اختیار من هستند.
کسی که از روی نیت صادق و درست به خدا پناه ببرد و در تمام کارها توکل به او کند.(متوکل)
کسی که در شبانه روز بسیار تسبیح خدا گوید.(ذاکر)
کسی که هرچه برای خویشتن می پسندد برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.(عادل)
کسی که به هنگام رسیدن مصیبت به او، ناله و فریاد نزند.(صبور)
کسی که به آنچه خدا قسمت او کرده راضی باشد و برای رزق و روزیش غم و غصه نخورد.(راضی)
#بحارالانوارج٦٣ص٢٤٨
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
كل دعاء يدعى الله -عزوجل- به محجوب عن السماء حتى يصلى على محمد و آل محمد ؛
هر دعايى كه خدا با آن خوانده شود ، پوشيده است ، بالا نمى رود و به هدف اجابت نمى رسد مگر اين كه صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام همراه با آن باشد.
اصول كافى، ج ۲، ص ۴۹۳
@DastaneRastan
نکات مهم اخلاقی و تربیتی برگرفته از قرآن و احادیث
https://eitaa.com/joinchat/3979084078Cb031642268
🌸🍃🌸🍃
#الفباي_حق_كشي
خانم "الف" به بانک میرود. نوبت میگیرد.
شمارهاش ۱۳۵ است.
همانجا دوستش را میبیند که سه ساعت زود تر از او آمده و دو شماره در دستش دارد. یکی ۲۴ و یکی ۲۵.
شماره ۲۵ را از او میگیرد و کارش را زود تر از ۱۱۰ نفر دیگر انجام میدهد و خوشحال بانک را ترک میکند.
آقای "ب" راننده تاکسی است.
هر روز دقایقی را فریاد میزند تا مسافرانش تکمیل شده و حرکت کند.
امروز باران شدیدی میآمد.
آقای "ب" کسی را سوار نمیکرد و میگفت که فقط دربست میرود.
خانم "پ" پنجره را باز میکند و زیرسفرهای را داخل کوچه میتکاند.
آقای "ت" در اتوبان میبیند که همهی ماشینها در ترافیک سنگینی هستند. وارد شانهی خاکی میشود و از چند صد نفر جلو میزند و بعد به داخل صف ماشینها میآید.
خانم "ث" فروشنده است.
کیفی میفروشد با قیمت ۲۰ هزار تومان.
توریستی از همه جا بیخبر میآید که کیف را بخرد. قیمت را می پرسد. در جواب میشنود: ۶۰ هزار تومان.
آقای "ج" کارمند است. در ساعتی که اوج کار است و مراجعین صف کشیدهاند، در اتاقش را بسته، چایی میریزد و مینشیند کنار همکارش برای گپ زدن.
این مثال ها را تا آخرین حرف الفبا هم میشود ادامه داد.
یک لحظه با خودتان رو راست باشید و بپذیرید که همهی ما به اندازه "توانمان" متجاوزیم و دیکتاتور و ضایع کنندهی حق دیگران.
حالا شما بیا و این مردمی که تجاوز به حق دیگری را هر روز و هر روز تمرین میکنند بگذار به عنوان مسئول یک کشور. اختلاس، دزدی و سواستفاده، طبیعی ترین نتیجهی ممکن خواهد بود.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#اسراري_از_نزول_قرآن
آیا جبرییل حضرت حق را در زمان اخذ وحی مستقیم و با مشاهده اخذ میکرده است؟
در کلام وحی به این موضوع اشارهای نشده است برخی میگویند مستقیم از خدا دریافت میکرده است برخی میگویند از کتاب مبین یا لوح محفوظ میخوانده و به نبی مکرم اسلام (ص) میرسانده است.
نبی مکرم اسلام (ص) میفرمایند: «آنگاه که خداوند اراده به سخن گفتن با ملائک کنند، در آسمان لرزه عجیبی میافتد؛ خلایق آسمان با شنیدن صدای قدسی حضرت حق از هوش رفته و از رعب کلام حضرت حق سر بر سجده میگذارند.
اولین فرشتهای که سر از سجده بر میدارد، سلطان ملائک جناب جبرییل (ع) است. حضرت حق هر چه بخواهد به او میگوید. آنگاه جناب جبرییل (ع) آن فرشته نازنین و ابرقدرت و ابر رحمت حضرت حق جل جلاله شانه و اعظم کبریایه و جبروته از غرب تا شرق به پرواز در میآید و فرشتگان میپرسند: «ای جبرییل! خدایمان چه امر فرمود؟»
او میگوید: «خداوند بلند مرتبه و و اعلی چنین گفت...»
تا قبل از مبعوث شدن نبی مکرم اسلام (ص) به رسالت، به نقل از امام باقر (ع) در عالم رؤیا حقایق به ایشان مشخص میشد.
جبرئیل گاهی در قالب انسان کلام وحی میآورد و در نزد نبی مکرم اسلام (ص) ظاهر میشدند.
گاهی آیات بر ایشان مستقیم از طریق جبرئیل بر قلب مبارکشان نازل میشد که دچار لرزه و حتی بیماری از شدت سنگینی کلام وحی میشدند.
اگر در سوره مزمل دقت کنیم بعد از اینکه پیامبر را امر میکند که شبها کمتر بخوابد و عبادت کند میفرماید:
إنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا
ما به تو سخنی دشوار را القا خواهیم کرد.
پس کلام وحی سنگین و دشوار است.
در آیه قبل میفرماید: یا اندکی بر نیمه بیفزای و قرآن را شمرده و روشن بخوان؛ یعنی در بیداری شبانگاهی تلاوت قرآن بسیار ارزشمند است و زمان مناسبی برای عنایت و توفیق تدبر در کلام وحی است و کسی که عبادت شبانه داشته باشد به او عنایات خاص میشود.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#نيايش_شبانه
خداوندا!
در دنيا بر ما گشايش عطا فرما، بارالها! از اينكه ما را درحالیكه ديدارت را طالبيم ، ازديدارت منع نمائى،به تو پناه می بريم.
پروردگارا!
برمحمد و خاندانش درود فرست،وآنچه راكه دوست دارى بما عطافرماو آنرا نيرويى قرار ده در آنچه که مادوست می د اريم، اى بهترين رحمت كنندگان".
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
ﺫﻫﻦ ﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻧﻪ، ﻣﺎ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽ
ﮔﯿﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﮐﺪﻭﻡ ﺷﺒﮑﻪ ﺭﻭ
ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ
ﺷﺒﮑﻪ ﺭﻧﺠﺶ، ﺷﺒﮑﻪ ﺑﺨﺸﺶ، ﺷﺒﮑﻪ ﻧﻔﺮﺕ، ﺷﺒﮑﻪ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﯽ، ﺷﺒﮑﻪﺷﺎﺩﯼ
ﯾﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺩﯾﺮﻭﺯ
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ، ﺩﯾﺪﻥ ﮐﺪﻭﻡ ﺷﺒﮑﻪ ﺣﺎﻝ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺫﻫﻨﺖ ﺭﻭ ﺑﺬﺍﺭ ﺭﻭﯼ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﺒﮑﻪ
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﮔﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ، ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻣﻐﺰﺕ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺗﻪ
@DastaneRastan