داستان راستان
🌸🍃🌸🍃 #قصه_دویست_و_سی_و_چهارم 💢 نَسَب پیامبر صلی الله علیه و آله اجداد بزرگوار پیامبر صلی الله علی
🌸🍃🌸🍃
#قصه_دویست_و_سی_و_پنجم
💢 ولادت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله
پس از 9 ماه بارداری آمنه، بالاخره پسری در روز جمعه 17 ربیع الاول، که «شش هزار و صد و
شصت و سه سال از هبوط حضرت آدم» سپری می شد پا به عرصه این جهان گذاشت.
برکت وجودش سراسر عالم را پر کرد، انسانی کامل که درخشش او تمام دنیا را پر از نور کرد.
تولد او درست موقعی انجام شد که مردم غافل از همه چیز با وجدانهایی خاموش در بیراهه ها
پیش می رفتند.
در آن هنگام که آمنه فارغ شد، حالتی مانند خواب او را فرا گرفت و پس از لحظاتی به خود آمد و
پسر عزیزش را در کنار خود دید. آن حضرت همین که قدم بر این دنیا نهاد، دو زانو و دو دست
خود را بر زمین قرار داد.
سپس مُشتی خاک در دست گرفت و سر به آسمان بلند کرد و سپس به سجده رفت و لب
به توحید گشود و تسبیح و تکبیر فرمود؛ (خدا بزرگ است، و شکر بسیار برای پروردگار است و
هر صبح و شب تسبیح خداوند می گویم.)
هنگامی که حضرت این کلمات را می فرمود نوری از دهان مبارکش ساطع گشت که اهل مکه
آن را دیدند.
هنگام ولادت پیامبر اسلام ابلیس (پدر شیطان ها) فریاد بلندی کشید که همه شیطان ها گرد
او جمع شده، و پرسیدند: «ای سرور ما! چه حادثه ای سبب شد که اینگونه فریاد بکشی؟»
ابلیس گفت؛ «وای بر شما، امشب وضع آسمان و زمین پریشان و دگرگون شده، و این نشانه
بروز حادثه بزرگی است که از زمان عروج عیسی علیه السلام به آسمان چنین حادثه ای رخ
نداده است. در همه جهان پراکنده شوید و جستجو کنید تا ببینید این حادثه چیست؟»
شیاطین در سراسر زمین به جستجو پرداخته سپس نزد ابلیس آمده و گفتند؛
«چیز تازه ای نیافتیم.»
ابلیس گفت؛ «من خود برای جستجوی آن حادثه، سزاوارترینم.»
آنگاه به شکل گنجشکی در آمد و از جانب کوه حراء به مکه وارد شد.
جبرئیل به او نهیب زد: (باز گرد، خدا تو را لعنت کند.)
ابلیس؛ ای جبرئیل! یک سؤال از تو دارم، حادثه ای که امشب رخ داده چیست؟
جبرئیل فرمود: محمّد صلی الله علیه و آله متولد شده است.
ابلیس؛ آیا من در آن بهره ای دارم یعنی می توانم او را فریب دهم؟
جبرئیل؛ نه، هرگز.
ابلیس؛ آیا در امت او راه نفوذی دارم؟
جبرئیل؛ آری.
ابلیس؛ به همین اندازه خشنود شدم.
( الاحتجاج، ج 1 ،ص 331؛ کمال الدین، ص 196؛ الفضائل، ص 18؛ امالی الصدوق، ص 360 و
361؛ حلیة الابرار، ج 1 ،ص 22 تا 24؛ بحارالانوار، ج 10 ،ص 45 و... .
ناسخ التواریخ.)
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#نیایش_شبانه
ممکن است گاهی گریه کنم ولی هیچگاه در تنهایی گریه نمیکنم
خداوند اینجاست
اشکهای مرا پاک می کند...چون
خدا در قلب من است
ممکن است گاهی بیفتم و بلغزم اما هرگز در سقوط تنها نمی مانم
خداوند هست و مرا بلند می کند... چون
خدا در قلب من است
شاید گاهی رنج بکشم اما هرگز در این رنج کشیدن تنها نمی مانم
پروردگار مرا از رنجها رها می کند...چون
خدا در قلب من است
خوشحالم برای اینکه میدانم هرگز تنها نیستم
خداوند همواره با من است...چون
خــــــدا در قلب من است
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
سه واژه مهم وتاثيرگذاردرزندگی
"انتخاب" ، "فرصت " ، "تغییر"
باید "انتخابی" درست داشته باشی؛
تا "فرصتی" مناسب پیدا کنی؛ وگرنه...
زندگیت هیچگاه "تغییر" نخواهدکرد.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
مرد ثروتمندی به کشیشی می گوید:
نمی دانم چرا مردم مرا خسیس می پندارند.
کشیش گفت:
بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم.
خوک روزی به گاو گفت: مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می گویند و تصور می کنند تو خیلی بخشنده هستی. زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می دهی.
اما در مورد من چی؟...
من همه چیز خودم را به آنها می دهم از گوشت ران گرفته تا سینه ام را. حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می کنند. با وجود این کسی از من خوشش نمی آید. علتش چیست؟
می دانی جواب گاو چه بود؟
جوابش این بود:
شاید علتش این باشد که
"هر چه من می دهم در زمان حیاتم می دهم"
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#حکایت_آموزنده
هارون الرشید برای گردش و سرکشی به طرف ساختمان های جدید خود رفت. در کنار یکی از قصرها به بهلول برخورد، از او خواست خطی بر دیوار قصر بنویسد.
بهلول پاره ای از زغال برداشت و نوشت: گل بر روی هم انباشته شده ولی دین خوار و پست گردیده. گچ ها بر هم مالیده شده اما دستور صریح دین از بین رفته است. اگر این کاخ را از پول و ثروت حلال خود ساخته ای اسراف و زیاده روی نموده ای که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد و چنان چه از مال مردم باشد به آن ها ستم کرده ای که خداوند ستمکاران را دوست ندارد.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#امید
از گابریل گارسیا می پرسند:
اگر بخواهی کتابی صد صفحه ای درباره امید بنویسی، چه می نویسی؟
گفت:
99 صفحه رو خالی میذارم . صفحه آخر
می نویسم:
"یادت باشه دنیا گرده،
هر وقت احساس کردی به آخر رسیدی
شاید در نقطه شروع باشی"
زندگی ساختنی است؛
نه ماندنی..
بمان برای ساختن»
نساز برای«ماندن».
منتطرنباش کسی برایت گل بیاورد!
خاک را زیر و روکن...
بذر را بکار،
از آن مراقبت کن
گل خواهد داد.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
فروغ فرخزاد میگويد:در حیرتم از خلقت آب،اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند
.اگر با آتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند.
اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند.
اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ میکند.
اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود.ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب میگردد.دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تأثیر پذیر است، و در تنهایی مرده وگرفته است...
"باهم" بودنهایمان را قدر بدانیم...
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
جملاتی زیبا از حضرت علی علیه السلام
۱. مردم را با لقب صدا نکنید.
۲. روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.
۳. خدا را همیشه ناظر خود ببینید.
۴. لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید.
۵. بدون تحقیق قضاوت نکنید.
۶. اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.
۷. صدقه دهید، چشم به جیب مردم ندوزید.
۸. شجاع باشید، مرگ یکبار به سراغتان می آید.
۹. سعی کنید بعد از خود، نام نیک بجای بگذارید.
۱۰. دین را زیاد سخت نگیرید.
۱۱. با علما ودانشمندان باعمل ارتباط برقرار کنید.
۱۲. انتقاد پذیر باشید.
۱۳. مکار و حیله گر نباشید.
۱۴. حامی مستضعفان باشید.
۱۵. اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد، از او تقاضا نکنید.
۱۶. نیکوکار بمیرید.
۱۷. خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.
۱۸. فحّاش نباشید.
۱۹. بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.
۲۰. رحم دل باشید.
۲۱- گریه نکردن از سختی دل است.
۲۲- سختی دل از گناه زیاد است.
۲۳- گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.
نهج البلاغه امیر مومنان حضرت علی علیه السلام
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
امام علی (ع) میفرمایند:
إيّاكَ أن يَنزِلَ بِكَ المَوتُ وأنتَ آبِقٌ مِن رَبِّكَ في طَلَبِ الدُّنيا .
مبادا مرگ ، در حالى به سراغت بيايد كه تو از پروردگار خويش گريخته اى و در طلب دنيايى!
بحار الأنوار ،ج 33،ص 509، ح 707
@DastaneRastan
داستان راستان
🌸🍃🌸🍃 #قصه_دویست_و_سی_و_پنجم 💢 ولادت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله پس از 9 ماه بارداری آمنه، بال
🌸🍃🌸🍃
#قصه_دویست_و_سی_و_ششم
💢شب میلاد
شب میلاد پیامبر، در عالم بالا؛ بهشت و نهر کوثر را زینت کردند و ملائکه هایی دیده
شدند که به آسمان می رفتند و نازل می شدند و تسبیح و تقدیس می گفتند. پس در بین
زمین و آسمان هفتاد ستون نور زدند که نور هیچکدام شبیه دیگری نبود.
در شب میلاد، به دستور خداوند در بهشت 70 هزار قصر از یاقوت سرخ و 70 هزار قصر از مروارید
شفاف ساختند و آنها را «قصرهای ولادت» نامیدند.
در شب میلاد پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله سه پایگاه بزرگ کفر نابود شدند. یکی
آتشکده فارس بود که زرتشتیان هزار سال در حفظ آتش آن کوشیده بودند و هرگز خاموش
نشده بود. ولی در آن شب ناگهان آتش خاموش شد و همه موبدان در حیرت فرو رفتند.
دیگری دریاچه عظیم ساوه بود که مردم آن را می پرستیدند که ناگهان خشک شد.
و سومی لرزیدن ایوان کسری و فرو ریختن چهارده کنگره آن بود.
( بحارالانوار، ج 15 ،ص 261؛ روضة الواعظین، ص 67؛ حلیة الابرار، ج 1 ،ص 25 و... .)
💢دوران شیرخوارگی محمّد صلی الله علیه و آله
بعد از ولادت پیامبر اینک نوبت آن رسیده بود که طبق عادت و رسوم اعراب او از مادر هم جدا
گشته و در سن طفولیت به دست دایه ای سپرده شود.
یکی از عادات بزرگان مکه این بود که از میان قبایل صحرانشین دایه ای برای پرورش فرزندان
شیرخوار خود برمی گزیدند. از این رو، عبدالمطلب، بزرگ بنی هاشم و سرپرست محمّد، زنی
عرب بنام «حلیمه» را برگزید تا محمّد را شیر دهد.
آری، حلیمه که زنی خوش خوی از قبیله ای بنام «بنی سعد» بود و در اطراف شهر طائف
زندگی می کردند، انتخاب گردید.
بدین ترتیب محمّد دوران طفولیت را در آغوش گرم و مهربان حلیمه سپری کرد. همان محمّد
که در سپردنش به دایه هیچ کس حاضر نشد او را قبول کند چرا که یتیم بود. به خاطر وجود با
برکت آن حضرت، برکت و خرّمی نیز برای قبیله بنی سعد پدید آمد.
( تکه گاهان خسته دل، محمدی، ص 137 و 138؛ داستان پیامبران، اکبری؛ خلاصه تاریخ
انبیاء، درودگر؛ قصه های قرآن، آزرمی، ص 478.)
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#نیایش_شبانه
خدایا،شرمنده ام از زیادی گناهانی که انجام داده ام ،شرمنده ام.
خدایا از قدر نشناسی خودم ، ازاین که هر روز باعث ناراحتی تو می شوم شرمسارم.
خدایا چه بگویم ازکدامین گناهم نزد تو طلب عفوکنم.خدایا به کدامین گناه اشک شرم از دیده جاری سازم.
هروقت که خواستم زبان به حمد وثنایت بگشایم.اشک در دیدگانم جمع شدوبغض شرم وپشیمانی ازگناهان دیگرمجال سخن گفتنم نداد.
خدایا ،مرا ازاین منجلابی که درآن گرفتارشده ام نجاتم ده.به این پرنده ی اسیر پر وبالی ده تا خودش را ازاین قفس رهایی بخشد وطعم آزادی ورهایی را تجربه کند .
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
تا زمانی كه بگيم گرفتارم واقعا گرفتار خواهيم بود...
بسیاری از مردم به هنگام گفتگو،
کلماتی مخرب را ادا میکنند،مثل:
مریضم، ورشکست شدم، جانم به لبم رسید، بد شانسم و....
به یاد داشته باشید،از سخنان تو، بر تو حکم خواهد شد.
کلامتان بی اثر باز نخواهد گشت، و آنچه را بر زبان رانده اید بجا خواهد آورد.
پس کلامتان را عوض کنید،تا جهان شما دگرگون شود.
@DastaneRastan