eitaa logo
داستان راستان
11.6هزار دنبال‌کننده
404 عکس
107 ویدیو
3 فایل
مدیریت کانال: @salmanzadeh57 لینک کانال تبلیغات ارزان: https://eitaa.com/joinchat/3347906861C14c82f0d0b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 موقعیت شهر پُمپی: این شهر در نزدیکی شهر ناپل ایتالیا واقع شده است.و آتشفشان کوه وزوو در بین این دو شهر(ناپل و پمپی) قرار گرفته است. این شهر نماد انحطاط اخلاقی در روم باستان بوده است. پمپی؛ در ایام پادشاهی نرون از آبادترین شهرهای کشور ایتالیا بود. مردم این شهر اما آلوده به انواع گناه های غیراخلاقی بودند بطوری که از در ملا عام حتی با حیوانات و کودکان خود نزدیکی می کردند. آتش فشان وزوو بعنوان یکی از نمادهای ایتالیا شناخته می شود آتش فشانی که آخرین بار دوهزار سال قبل فعال شد. در سمت راست کوه وزوو،شهر ناپل و در سمت شرق آن،شهر پمپی قرار دارد. نزول عذاب الهی: همه چیز بسیار سریع اتفاق افتاد؛ در روز 9 آگوست سال 79 قبل از میلاد مسیح،آتشفشان فوران کرد و در کسری از ثانیه هوا پر از گازهای سمی شد و خورشید محو گردید. گازهای سمی تا 15 کیلومتر از محدوده را پر کردند به گونه ای که بسیاری از مردم شهر حتی فرصت کوچکترین واکنشی از خود نداشتند و در جای خود تبدیل به مجسمه های سنگی شدند. مواد مذاب و خاکستر ناشی از فوران آتشفشانی که دو هزار سال پیش روی داد حیات را از این شهر برچید. حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود، دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است.  ابتدا مواد مذاب شهر را محاصره و زیر خود دفن کرد و طوفان آب بلافاصله بعد از آن آمد و آن را خاموش کرد تا انسان ها با سوختن از میان نروند و به شکلی که در تصاویر می بینید برای آیندگان و عبرت آنها باقی بمانند... عده ای از مردم که توانسته بودند خود را به نزدیکی سواحل برسانند به خاطر تاریک شدن هوا و گازهای سمی،کشتی هایی که برای امداد رساندن به آنها از آن سوی ساحل آمده بودند نتوانستند نزدیک شوند و چند دقیقه بعد این شهر تبدیل به تاریک ترین نقطه جهان شد. شهر پمپی با همه ساکنین خود به مدت ۱۵۰۰  سال مدفون شد و در سال ۱۵۹۹ بطور اتفاقی کشف شد! کاشفین ابتدا از دیدن مجسمه های سنگی شگفت زده شده بودند همه ساکنین شهر در اثر گازهای آتشفشانی به مجسمه های سنگی تبدیل شده بودند. علت عذاب مردم پمپی؟؟ اجسادی که برخی همدیگر را در آغوش کشیده اند و در همان حال عذاب الهی را چشیده اند!!  اینکه شهر پمپی از صفحه زمین با چنین  بلایی محو شد، بی هدف و اتفاقی نبوده است. اسناد تاریخی نشان می دهد که این شهر به مرکز و اوج هرزگی و فساد تبدیل شده بود. در این شهر مردان به شکل کاملا عریان بر در فاحشه خانه ها می ایستادند. این کار بر اساس یک سنتی که ریشه در اعتقادات میتراپرستی داشت، انجام می شد. بر اساس این اعتقاد انحرافی، اندام انسان و مقاربت های جنسی نبایست پوشیده باشند، بلکه باید کاملا آشکارا به نمایش درآیند.  جالب ترین جنبه این حادثه آن است که هیچ کس نتوانسته است در مقابل فوران آتشفشان وحشتناک وزوو بگریزد. یک خانواده در حال صرف غذا در یک لحظه تبدیل به سنگ شده اند. زوج های بسیاری پیدا شدند که در حین انجام عمل مقاربت تبدیل به سنگ شده بودند.  از همه جالبتر آن است که این زوجها هر دو از یک جنس و یا زوجهایی از دختران و پسران کم سن وسال بوده اند. صورت برخی اجساد سنگ شده که از داخل زمین کشف شده اند همچنان سالم و صحیح باقی مانده است. بر چهره برخی از این اجساد حالتی از تحیر و سرگشتگی نشسته است. شغل مردم پمپی؟؟ آثار بدست آمده از دیواره های شهر پمپی نشان می دهد که این شهر بزرگترین مرکز فحشا در دوران باستان بود و از همه جای روم برای زنا به آنجا می آمدند و تقریبا همه ساکنین آن به عمل فحشا مشغول بودند و از این راه کسب در آمد می کردند و حتی موظف به پرداخت مالیات به حاکم شهر از در آمد خود بودند کودکانی که بدنیا می آمدند نیز برای سو استفاده جنسی در آینده بصورت برده نگهداری می شدند.در این شهر تصاویری از پیکره های سنگی دیواره پمپی بدست آمده است که یک مرد را در حال زنا با یک زن و یک مرد دیگر را در حال لواط با آن مرد نشان می دهد. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 خدایا.... در سایه ی امن خود پناهم ده، و جامه ی خشنودی خود بر من بپوشان، و چون کارها بر من پوشیده و مشکل شود، توفیقم ده که درست ترینشان را انجام دهم، و چون امور به یکدیگر در هم آمیزند، پاکیزه ترین آنها را به من بنما، و چون مذاهب و ملل به ناسازگاری در افتند، مرا به آن مذهب که بیش تر مایه ی خشنودی توست، راهنمایی کن @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 دیگران را ببخشید… بی عقلی ، تهمت ها،خیانت و بی ادبی نشانه عدم بلوغ روحی انسان هاست. انسان های نارس این موارد را زیاد دارند ؛ شما انسانی رسیده باشید! با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید ، و بدون اینکه از این حرفها ناراحت شوید… از کنار این ها رد شوید … اگر هوای دلتان ابری شد و چشمهایتان باریدند، بگذارید این اشک ها باران رحمت و بخشش باشند برای انها که نمی دانند و زمین دلشان خشک شده است اینجاست که دل بخشنده شما چشمه جوشانی می شود که به منبع عظیم لطف خدا متصل شده است. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 پادشاهى با وزير و عده‌اى از همراهان به قصد شکار از شهر خارج شد. بعد از طى مسافتى چشمش به دهقانى افتاد که مشغول کندن زمين بود شاه جلو رفت و از دهقان پرسيد: در هشت چکار کردى که حالا مى‌کني؟ دهقان جواب داد: کردم و نشد. بعد پرسيد: با دو چه کردي؟ دهقان گفت: دو تبديل به سه شد. گفت: دور چه شد؟ دهقان جواب داد: نزديک شد. پرسيد: با برادران چه مى‌کني؟ گفت بين آنها تفرقه افتاده است. چند سؤال ديگر هم از او کرد و سرانجام به او گفت: ارزان نفروشي. دهقان هم جواب داد: تا مشترى چه کسى باشد. بعد از دهقان خداحافظى کرد و رفت. وقتى به کاخ رسيد از وزيرش پرسيد که من از دهقان چه پرسيدم و او چه جواب داد. وزير هر کار کرد نتواست جواب شاه را بدهد. شاه به او چند روز فرصت داد. تا جواب آن پرسش‌ها را پيدا کند و گفت اگر نتوانستى جواب‌ها را پيدا کنى جانت را از دست خواهى داد. وزير خيلى ناراحت شد. بالأخره به سراغ دهقان رفت و از او جواب سؤال‌ها را خواست. دهقان گفت: هزار اشرفى مى‌گيرم و جواب تو را مى‌دهم. وزير ناچار شد هزار اشرفى را بدهد. وقتى جواب‌ها را شنيد به خدمت پادشاه آمد و گفت: جواب سؤال اول که 'در هشت چکار کردي' يعنى در هشت ماه اول سال چه کردى که حالا مجبور کار بکني؟ که دهقان گفت کردم و نشد. سؤال دوم که با دو چه کردى و دو تبديل به سه شد؟ يعنى حالا علاوه بر دو پا با عصا راه مى‌روم. سؤال سوم که دور چه شد؟ و دهقان جواب داد نزديک شد يعنى ابتدا جوان بودم و دور را مى‌ديدم و حالا پير شده‌ام و دور را نمى‌بينم و نزديک‌بين شده‌ام. سؤال چهارم مقصود از با برادران چه مى‌کني؟ دندان‌ها است که بعضى از آنها افتاده و بينشان فاصله ايجاد شده است. و قسمت آخر که دهقان در جواب 'ارزان نفروشي' گفته بود تا 'خريدار که باشد' منظور معامله‌اى بود که با وزير کرد که اگر شخص عادى از او جواب مى‌خواست ممکن بود مجانى جواب بدهد يا پول کمترى از او طلب کند! @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 مردي نزد جوانمردی آمد و گفت : تبرکي ميخواهم. جامه ات را به من بده تا من نيز همچون تو از جوانمردي بهره اي ببرم!! جوانمرد گفت: جامه ي مرا بهايي نيست. اما سوالي دارم؟ مرد گفت: بپرس. جوانمرد گفت: اگر مردي چادر بر سر کند زن مي شود؟ مردگفت: نه جوانمرد گفت اگر زني جامه مردانه بپوشد مرد مي شود؟ مرد گفت: نه. جوانمرد گفت: پس در پي آن نباش که جامه اي از جوانمردان را در بر کني که اگر پوست جوانمرد را هم در بر کشي جوانمرد نخواهي شد . زيرا جوانمردي به جان است نه به جامه. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 ملانصرالدین وقتی وارد طویله میشد به خرش سلام میکرد.... گفتن : ملا این که خره نمیفهمه که سلامش میکنی...!!! میگه : اون خره ولی من آدمم، من آدم بودن خودم رو ثابت میکنم، بذار اون نفهمه....!!! حالا اگه به کسی احترام گذاشتی حالیش نبود، اصلا ناراحت نباشید، شما آدم بودن خودتون رو ثابت کردید، بذار اون نفهمه. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 برادران یوسف آمدند پیش او، با او حرف زدند، از او گندم خریدند ولی او را نشناختند! دوباره و سه باره هم آمدند، ولی تا یوسف علیه السلام خودش را به آنها معرفی نکرد، او را نشناختند. خدا اگر بخواهد حجّت خودش را مخفی می کند، حتی از برادران و پدرش...! " او(امام زمان) هم به اذن خدا بین مردم راه می رود، در بازارها قدم می زند، روی فرش ها پا می گذارد، ولی او را نمیشناسند؛ شباهت یوسفِ یعقوب و یوسفِ فاطمه سلام الله علیها، همین مخفی ماندن است." امام صادق علیه السلام اینگونه فرموده است. غیبت نعمانی، ص163. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: قیام‌ قائم (عجل الله تعالی فرجه) در زمان حاکمان خبیث و قاریان چرب زبان و علمای منافق خواهد بود. ارشاد القلوب ،ج 1، ص 67 @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 هرکس معناً و مادتاً آنچه داشت همه را عرضه کرده به گفته علامه دهخدا در کتاب امثال و حکم :« همه فضایل خویش بگفت و بنمود » و دیگر چیزی از گفتنی و نمودنی نداشته باشد اصطلاحاً درباره چنین کس می گویند : چنته اش خالی شد و یا به عبارت دیگر گفته می شود :« دیگر چیزی در چنته ندارد .» قبلا باید دانست چنته مخفف چند تا و یا چند تایی است و آن لوله مجوف سیلندری به طول پنج شش گره و به قطر بیش و کم دو سه گره از جنس چرم یا پارچه جاندار چرم دوزی شده و یا از جنس قالی و قالیچه گویند که به اندازه های بزرگتر و کوچکتر می ساختند و دری برای آن تعبیه می کردند و قیشهای چرمی بالایش می دوختند و این قیشها را به سروته قیش پهن چرمی متصل کرده چند تا یا چند تایی محفظه برای گذاشتن لوازم ضروری مسافرت در آن ترتیب می دادند. اگر مسافر سواره بود این چنته را به قاچ زین و یا جلوی پالان مرکوب می بست وکجاوه نشینها و پالکی نشینها به محل خود می بستند . قلیان کشها که هر تنباکویی را نمی کشیدند ، به داشتن چنته علاقه مخصوص داشته تنباکوی اختصاصی ولوازم قلیان کشی را به وسیله چنته همراه می بردند. جامی در ایام جوانی درزمان شاهرخ ضمن مسافرتهای خود از هرات به سمرقند با سعدالدین کاشغری و همچنین علی قوشچی که از مشاهیرعلمای عامه و محقق بوده است ملاقات کرد.گویند قوشچی در حالی که به رسم ترکان چنته ای حمایل کرده بود به محضرجامی آمد و چندین مسئله بسیار مشکل از او سئوال نمود. با آنکه جواب دادن به هر یک از آن سئوالات مستلزم وقت کافی ومداقه بود مع هذا جامی تمام سئوالات را بدون تامل وتفکر جواب داد . قوشچی که انتظار جواب مرتجلانه را نداشت از آن همه فضل و دانش متحیر مانده سکوت اختیار کرد . جامی چون سکوت قوشچی را دید اشاره به چنته اش کرده از باب طنزو تعریض گفت :« مولانا دیگر چیزی در چنته ندارند ؟» این عبارت فصیح و بلیغ چون از زبان عارف دانشمندی همچون جامی جاری شده بود از آن تاریخ رفته رفته بر سر زبانها افتاده در رابطه با بضاعت علمی و سرمایه معنوی مورد استفاده قرار گرفته است . @DastaneRastan
داستان راستان
🌸🍃🌸🍃 #پمپي_شهرمجسمه_هاي_سنگي #قسمت_اول موقعیت شهر پُمپی: این شهر در نزدیکی شهر ناپل ایتالیا واقع
🌸🍃🌸🍃 آیا شهر پمپی همان شهر لوط است؟؟ درشهر پمپی (مشهور به شهر قوم لوط) نوشته ای بردیوار حک شده که معنی آن بدین شرح است: بِگِریید دختران! آلت من از شما دست کشیده،از الان به پشت مردان داخل میشود،خدانگه دار زنانگی پر رمزوراز!! شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد داستان قوم لوط می تواند به شهر پمپی صدق کند.مثلا قوم لوط به عمل قبیح لواط که برخی از روشنفکرنماهای امروزی این عمل قبیح را یک مساله طبیعی می داند و از آن دفاع می کنند شهره بودند در سوره العنکبوت آیه 28 و 29 نوشته شده است : و لوط را فرستادیم هنگامی که به قوم خود گفت: شما کار بسیار زشتی انجام می‏دهید که احدی از مردم جهان قبل از شما آنرا انجام نداده!(28)آیا شما به سراغ مردان می‏روید، و راه تداوم نسل انسان را قطع می‏کنید، و در مجلستان اعمال منکر انجام می‏دهید؟!، اما پاسخ قومش جز این چیزی نبود که گفتند: اگر راست می‏گوئی عذاب الهی را برای ما بیاور!(29) در آیه ۳۲ سوره العنکبوت خداوند به خاکستر اشاره کرده است که می تواند به خاکستر های آتشفشانی دلالت داشته باشد. (ابراهیم) گفت لوط [نیز] در آنجاست گفتند ما بهتر مى‏دانیم چه کسانى در آنجا هستند.او و کسانش را جز زنش که از باقى ماندگان [در خاکستر آتش] است‏حتما نجات خواهیم داد(32) در ادامه سوره العنکبوت نوشته شده است: ما بر مردم این شهر به [سزاى] فسقى که مى‏کردند عذابى از آسمان فرو خواهیم فرستاد(34) ما از آن آبادی نشانه روشنی و درس عبرتی برای کسانی که تعقل می‏کنند باقی گذاردیم.(35) همانطور که در آیه 28 و 29 نوشته شد این قوم به لواط شهره بودند که با شهر پمپی  مطابقت دارد.در آیه 34 به عذابی از آسمان اشاره شده است که این مساله نیز به گازها و خاکستر های اتش فشانی که در ابتدا فوران کردند و آسمان شهر را پر کردند اشاره دارد و در ادامه در آیه 35 خداوند نیز اشاره کرده است که آثاری از این شهر را باقی خواهد گذاشت. در سوره هود آیات 68 تا 84 نیز به داستان قوم لوط اشاره می شود: در آیه 68 به بانگی اشاره شده است که به صدای ناشی از آتشفشان دلالت می کند و خداوند در این آیه به مردن افراد در خانه هایشان اشاره می کند که این مساله نیز درست است زیرا گازهای سمی بسیاری از افراد را در خانه های خود خشکاندند:  و کسانى را که ستم ورزیده بودند آن بانگ [مرگبار] فرا گرفت و در خانه‏هایشان از پا درآمدند(68) در آیه 82 به مدفون شدن شهر زیر آتشفشان اشاره می کند : هنگامی که فرمان ما فرا رسید آن (شهر و دیار) را زیر و رو کردیم و بارانی از سنگ: گلهای متحجر متراکم بر روی هم بر آنها نازل نمودیم.(82) بسیاری از نکات بالا نشان می دهد شهر پمپی همان شهر لوط است.اگر این موضوع درست باشد می تواند پاسخ خوبی برای افرادی که این مساله را به زیر سوال می برند که چرا همه پیامبران در خاور میانه ظهور کرده اند باشد. علاوه بر آن شهر هایی شبیه به شهر پمپی در سوئد و آمریکای جنوبی نیز یافت شده اند که نشان داده است عذاب الهی مشابه قوم لوط در این شهر ها نیز اتفاق افتاده و چه بسا در آینده نیز ممکن است اگر همه افراد شهری آلوده گناهان گوناگون شوند عذاب الهی به این صورت و صورت های دیگر اعمال شود. تنها تناقضی که میان شهر پمپی و داستان قوم لوط به چشم می خورد این است که کمی تفاوت در بازه های زمانی این شهر با زمان حضرت لوط(که با حضرت ابراهیم همزمان بوده است) به چشم می خود که این موضوع نیز قابل بحث است مثلا ممکن است زمان فوران آتشفشان وزوو شهر پمپی سال 79 قبل از میلاد نباشد و بسیار باستانی تر از آن باشد و مربوط به یک اشتباه در کتابهای تاریخی باشد که این موضوع نیز نیازمند تحقیق بیشتر است. اما تمام نشانه هایی که در قرآن از این شهر ذکر شده واقعیت دارد.یا مثلا لوط بسیار بیشتر از ابراهیم عمر کرده باشد و سالها بعد به آن شهر رسیده باشد. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 الهی من همانم بی پناهم.... بجز الطافتان راهی ندارم ! الهی گاه گاهی یک نگاهی.... به این عبد ذلیلت،"کن عطائی" الهی من حقیرم،ناتوانم.... تویی سرور به این عالم،"خدایی" الهی تو رئوفی ، مهربانی.... کریمی و رحیمی، "باصفائی" الهی ماندگاری ، نازنینی.... تو پوشاننده هر عیب مائی الهی آمدم دستم بگیری.... نیازم را ببین یا ربّ،"الهی.. @DastaneRastan