eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.2هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
28.5هزار ویدیو
325 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
💠خدا از سلطان محمود بزرگتر است! 🤴روزی سلطان محمود غزنوی، بر لب ایوان بارگاه خود قدم می زد، چشمش به زن نجاری افتاد. طبع هوسبازش به سراغش آمد و فریب شیطان را خورد. از وزیرش راه چاره ای خواست. وزیر که خیلی حیله گر بود، گفت: اگر شاه این راز را فاش کند یا بخواهد علنی نجار را بکشد، خیلی بد می شود. چه خوب است به نجار ایرادی بگیریم و به او بگوئیم: در مدت یک شبانه روز باید برای ما یک بار جو از چوب بتراشی؛ اگر از یک بار حتی یک سیر هم کم باشد، تو را بدون چون و چرا خواهیم کشت؛ سلطان ستمگر به هوش وزیر آفرین گفت و او را مأمور این کار کرد. وزیر رفت به خانۀ نجار و گفت: - تا فردا باید یک بار جو از چوب بتراشی؛ و تحویل دهی!نجار بیچاره که از همه جا بی خبر بود و نمی دانست که سلطان محمود می خواهد با این بهانه او را دنبال نخود سیاه بفرستد، نزدیک بود از ترس قالب تهی کند.با ترس و وحشت آمد و قضیه را به زنش گفت و راه چاره خواست.زن نجار که خیلی دانا و هوشیار و عفیفه و پاکدامن بود، به اصل مطلب پی برد و به شوهرش گفت: چرا خودت را باخته ای؟... ترس نکن، خدا از سلطان محمود بزرگتر است.هرچه زن او را دلداری می داد؛ بی نتیجه بود.شب که شد، مرد نجار مشغول کار و تراشیدن جو از چوب شد و زنش مرتب می گفت:-بلند شو و با فکر راحت بخواب، تا صبح خدا بزرگ است... نجار به رختخواب هم که رفت، آرام نداشت و خوابش نمی برد. صبح که شد، او دید فقط توانسته است یک مشت جو بتراشد؛ بنابرین با زنش وداع کرد و گفت:-الآن غلامان شاه می آیند و مرا می برند و به چوبۀ دار می کشند. زن بازهم گفت:نترس خدا از سلطان محمود بزرگتر است.در این هنگام، در خانه به صدا درآمد. رنگ از صورت نجار پرید و نزدیک بود که روح از تنش پرواز کند. به زنش گفت:من که قادر نیستم، تو برو جواب بده.زن رفت در را باز کرد و دید نوکران سلطان محمود آمده اند، پرسید:- با کی کار دارید؟ - گفتند شوهرت را می خواهیم. زن با نگرانی بسیار زیاد پرسید: - چه بلایی می خواهید بر سرش بیاورید؟یکی از نوکرها گفت: سلطان محمود مرده و شوهرت باید برای او تابوت درست کند! زن با خوشحالی برگشت و به شوهرش گفت:نگفتم که خدا از سلطان محمود بزرگتر است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
روزی عده ای کودکان بازی میکردند . حضرت موسی از کنارشان گذشت . کودکی گفت : موسی ما میخواهیم مهمانی بگیریم و خدا را دعوت کنیم از خدا بخواه در مهمانی ما شرکت کند .موسی گفت من می گویم اما نمیدانم خدا قبول کند یا خیر ؟ موسی به کوه رفت ولی از تقاضای کودکان چیزی نگفت . خداوند فرمود موسی صحبتی را از یاد نبرده ای ؟ موسی به یاد قولش با کودکان افتاد و خواسته کودکان را گفت . خداوند فرمود فردا همه قوم را جمع کن و بگو مهمانی بگیرند . من خواهم آمد . مردم مهمانی گرفتند . غذا درست کردند و منتظر ماندند تا خدا بیاید . سر ظهر گدائی به دروازه شهر آمد و تقاضای غذائی کرد . او را راندند ...و باز منتظر ماندند تا خدا بیاید . از خدا خبری نشد . خشمگین به موسی از این بدقولی نالیدند . موسی بسوی خدا رفت تا علت نیامدن را بپرسد . خداوند فرمود من آمدم اما کسی تحویلم نگرفت . من در تجلی همان گدای ژولیده بودم ... بر گرفته از کتاب مقدس تورات.. خداوند به داوود فرمود : ای داوود اگر ژولیده شیدائی را دیدی مصاحبتش را غنیمت دان و او را تکریم گوی . زیرا او از جانب ما با تو سخن می گوید .... 👤خواجه عبدالله انصاری •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دکتر الهی قمشه ای: تاحالا دندونپزشکی رفتین؟؟؟ اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه تون،بعد اون مته رو میگیره دستش... بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه... چرا نمیزنین تو گوشش؟ چرا داد و هوار نمی کنید؟ این همه درد رو تحمل کردید،این همه سوزن و آمپول و مته و انبر و ... خوب اعتراض کنید بهش! چرا اعتراض نمی کنید؟ تازه کلی هم ازش تشکر میکنیم و میخوایم بیایم بیرون میگیم:آقای دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش؟! نمی خوای خدا رو اندازه یه"دندونپزشک" قبول داشته باشی...؟؟ به دکتر اعتراض نمی کنیم چون می دونیم این درد فلسفه داره و منجر به بهبود میشه،میدونیم یه حکمتی داره،خوب خدا هم حکیمه... اصلا قبلا هم به دکتر می گفتند حکیم... یعنی کارهای او از روی حکمت است. وقتی درد و رنجی رو تو زندگی ما فرستاد،ازش تشکر کنیم،بگیم نوبت بعدی کی هستش؟ رنج بعدی؟ به من بگو مدرک خدا رو قبول نداری؟؟؟ حتی قد یه"دندون پزشک"؟؟؟ یادت نره اون خیــلی وقته خداست.. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺎﺵ … ﺭﯾـــﺸﻪ ﯼ ﺗﻮ ، ﻓـــــﻬﻢ ﺗﻮﺳﺖ ؛ ﯾﮏ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﯼ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ، ﮐﻪ ﻧﯿﺮﻭﯾﯽ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ … ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥِ ﻧﯿﺮﻭ ، ﺳﻘﻮﻁ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺳﻨﮓ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺍﺳﺖ؛ ﻭﻟﯽ ﯾﮏ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻮﭼﮏ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ !! ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﻫﺎ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ ﺳﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻫﺎ ﻭ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ﻭ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ … ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻮﭼﮏ، ﺭﯾـــﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ، ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺳﻨﮓ … ﻭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﻋـــــﺎﺩﺕ ﻭ ﻏـــــــﺮﯾﺰﻩ … ﻭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺣـــــﺮﻑ ﻫﺎ ﻭ ﻫــــــــــﻮﺱ ﻫﺎ … ﺳﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ ، ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﯽ … ﺭﯾـــﺸﻪ ﯼ ما همان "فهم" ماست... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwACHGRg8ItWXuNn2wXvuQGZMbreysnQYAAC5gEAArqFsFCF_m8cr9gmMCAE.mp3
2.89M
🎧 👤 حاج آقا 😔غریبی امیرالمومنین علیه السلام 🔺 ♻️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃سلام دوستان 🌼شنبه تون زیبا 🍃و اول هفته تون عالی 🌼برایتان 🍃یک تن سالم 🌼یک لب خندون 🍃یک روز پراز موفقیت 🌼یک عالمه خوشبختی 🍃یک زندگی عاشقانه 🌼یک خانواده صمیمی 🍃ازخداوند مهربان خواستارم
با نام خـــدا شنبہ 26 تیر ماه را آغاز میکنیم🌷🍃 ياد خــدا آرام بخش دلهاست امروزت را متبرك كن با نام و ياد خدا کہ خدا صداى بنده هايش را دوست دارد اول هفته تون بخیر و خوشی🌷🍃
✨﷽✨ 📌 ✍ در این وانفسای زندگی هر از چند گاهی با واژه های جدید و عجیبی مواجه می‌شویم دنیای پسا کرونا، زندگی در پسا تحریم یا شروع دوباره در پسا برجام؛ این روزها، هر روز از پسای جدیدی می‌شنویم و منتظر آمدنش هستیم. اما در کنار تمام این پساهای بی اثرِ مادی، کسی به ما از «پسا غیبت» و خوبی های آن نگفت. اینجا هیچ کس انتظار «پسا‌ غیبت» را نمی‌کشد؛ شاید چون نفهمیدیم که کرونا و تحریم و برجام و هزار گرفتاری دیگر، محصول و نوبرانه روزهای غیبت امام زمان است. نفهمیدیم که پایان غیبت، پایان تمام سختی هاست. نفهمیدیم در روزگار «پسا غیبت» و ظهور، هیچ کرونا ، تحریم و برجامی وجود ندارد که غصه چگونه رفع کردنش را بخوریم. که ظهور، روزگاری بدون جنگ و خونریزی، فقر و فلاکت و تبعیض و بی عدالتی است. روزگار برگشتن پدر به جمع خانواده است. 🔆 خدایا! از روزهای تلخ و سختِ یتیمی خسته شده ایم، به دادمان برس! ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✍آیت الله فاطمی نیا : شخصی گرفتاري و مشکل مهمی برایش پیداشده بود. کسی به او عملی یاد داده بود که چهل روزانجام دهد تا مشکلش حل شود. عمل را انجام میدهد و چهل روز تمام میشود اما مشكل برطرف نميشود. میگوید : روزی اضطرابی دردلم افتاد و از منزل خارج شدم، پیرمردی به من رسید و گفت: آن مرد را میبینی (اشاره کرد به پیرمردی که عبا به دوش داشت و عرقچین سفیدی بر سر) ؛ گفت : مشکلت به دست او حل ميشود! (بعدا معلوم شد که آن شخص آقاشیخ رجبعلی خیاط است) آقاشیخ رجبعلی آدم خاصی بود، خدابه او عنایت کرده بود.مجتهدین خدمت او زانو میزدند و التماس میکردند نظری به آنها بکند! میگوید: خودم را باسرعت به شیخ رساندم و مشکلم را گفتم! تا سخنم تمام شد گفت : چهار سال است که شوهر خواهرت مرده و تو یک سری به خواهرت نزده ای! توقع داری مشکلت حل شود!؟ میگوید: رفتم به خانه ی خواهرم ، بچه هایش گریه کردند و گله کردند؛ بالاخره راضیشان کردم و خوشحال شدند و رفتم. ☀️ فردا صبح اول وقت مشکلم حل شد. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
『 ♥️🌿 』 ‌‌- رفیق‌ ! پاک ‌بودن‌به‌این‌نیست‌‌ڪهـ تسبیح‌برداری‌ُذکربگۍ‌ ...📿! پاکی‌بهـ‌اینہ‌ڪه‌تو‌موقعیٺِ‌‌گُناھ ؛ اَز‌‌گُناھ‌‌فاصلہ‌‌بگیرۍ ! . . . ‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شهادٺ‌فقط‌درخون غلطیدن‌نیسٺ . . ."!"💛✨ شهادٺ‌هنگامےرخ‌مےدهد ڪهـ دلٺ‌اززخمِ‌ڪنایهـ وتڪه پراڪنےدیگران‌بگیرد . . . :( و خون‌همان اشڪےسـت ڪهـ از آه ‌دلٺ‌جارےمےشود . . . :( وآن‌هنگام‌ڪهـ مردان‌بهـ دنبال راهےبراے شهادٺ‌هسٺند ٺواینجاهر‌روزشهیدمےشوے شهیده‌ےحجاب . . ."!" ❁dokhtranezahrai ┄┅┅┅❁✿❁┅┅┅┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅ ذکرها سه دسته هستن: 1. یه دسته پاک کننده اند گناه و زشتی رو پاک میکنن 🌱 مثل : «استغفرالله» 2. یه دسته مدادند برامون حسنه مینویسند 🌱 مثل : «الحمدلله» «سبحان الله» «لااله الاالله» 3. و اما یه ذکری هست که هم پاک کنه و هم مداده ، 🌱گناهان را پاک میکنه بجاش حسنات مینویسه!!.. و آن :صلوات بر محمد و آل محمد 🍃 اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🖐🏻 جمعه که میشه همه مون یاد امان زمان میوفتیم و استوری های قشنگ میزاریم که آقا این جمعه هم نیامدی💔 ولی شده یه بار به خودمون بگیم از جمعه هفته پیش تا این جمعه چیکار واسه آقا کردیم؟!😞 کارنامه اعمالمون که رسیده دست آقا باعث خوشحالی آقا شده یا باعث اشک آقا..؟🖤🕊 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
<🍃💕> همیشه‌یادت‌باشه‌دنیاگرده هروقت احساس‌کردےبه‌آخر رسیدے،شایددر نقطه شروع باشۍ!🍬⚡️ . . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰تعابیر خدا و مفاهیمش، با تعابیر ما فرق می‌کند! 🔸فقیر از نگاه ما کسی است که پول ندارد... و از نگاه خدا کسی است که توکل ندارد. 🔸بیمار از نگاه ما کسی است که نشاط جسم ندارد... از نگاه خدا کسی است که نشاط روح ندارد. 🔸غریب از نگاه ما، انسان دور از وطن است... و از نگاه خدا؛ انسان بی‌خداست ! چشمها را باید شست جور دیگر باید دید... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
یک نشدن‌هایی هست اولش ناراحت میشی! ولی بعدها می‌‌فهمی چقد خدا دوستت داشت که نشد! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅همه مردم آموزگاران شما هستند آدمهای خشمگین به شما آرامش می‌آموزند آدمهای ریاکار به شما یکرنگی و صداقت می‌آموزند آدمهای سرسخت و سختگیر به شما نرمش می‌آموزند آدمهای وحشت زده به شما شهامت می‌آموزند آدمهای سست و ضعیف به شما ایمان می‌آموزند آدمهای سرد و بی‌روح به شما عشق و مهربانی می‌آموزند 🔻 همیشه در رابطه با آدمهایی که وارد زندگیتان می‌شوند از خود بپرسید: این شخص برای یادآوری و آموزشِ چه چیزی به من، فرستاده شده؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⬅️⬅️⬅️ چرا یک مرد می تواند چهار زن بگیرد ،ولی یک زن نمی تواند چهار شوهر داشته باشد لطفا" نگویید نسل ها قاطی می شود چون امروزه با آزمایش دی ان ای به راحتی قابل جدا کردن هست. پاسخ🌻🌻: حرف شما را قبول می کنیم برای یک زن چهار شوهر پیدا می کنیم و و زندگی و خانه و تمام امکانات را فراهم می نماییم. سال اول "مرد اول" بچه می خواهد،سال دوم"مرد دوم" بچه می خواهد. سال سوم"مرد سوم" بچه می خواهد،سال چهارم"مرد چهارم" بچه می خواهد. سال پنجم"مرد اول" می گوید بچه ی من دختر است،یک پسر هم می خواهم سال ششم"مرد دوم" می گوید بچه ی من پسر است،یک دختر می خواهم سال هفتم "مرد سوم" می گوید من یک فرزند دیگر میخواهم سال هشتم.......سال نهم..... 🍁🍁 آیا شبهه افکنان با طرح این شبهه می خواهند حقوق زن را از مردان بگیرند!!! آیا این به نفع زن است؟ زن باید برای چند نفر خانمی کند؟ زن باید برای چند نفر غذا بپزد؟ زن باید برای چند نفر خانه داری کند؟ زن با روحیات لطیفش به درد دل چند نفر گوش فرا دهد....چند بچه بزرگ کند! چند سال حاملگی را تحمل کند.... ⏺واقعا" اسلام نشناسان زن را چه فرض کرده اند؟ ⏺واقعا" چه از جان این ذات پاک و لطیف و ظریف می خواهند؟ با اسلام مشکل دارند؟ اسلام اجازه نمی دهد هر کار را که دلشان میخواهد بکنند؟ چرا خواهران مسلمان ما را مورد آماج شبهه قرار داده اند؟ چه از جان خواهران مسلمان ما می خواهند؟ 🌸 اسلام می گوید زن مانند یک ملکه زیر باد کولر و گرمای بخاری بنشیند و فیلم نگاه کند و تخمه بشکند و میوه بخورد و مرد در بیرون کار کند و عرق بریزد و خستگی بکشد تا برای ملکه مایحتاج زندگی را فراهم کند،چرا می خواهند به زور این مقام را از خواهران مسلمان ما بگیرند؟ زمانی که اسلام می گوید قانون چند همسری راهکاریست برای حل مشکل زن های جامعه! تا از بیوه بودن نجات پیدا کنند! و ده ها درد دیگر....چرا میخواهند این امتیاز را که خداوند برای زن های بی سرپرست و مشکل دار جامعه وضع کرده از خواهران مسلمان ما بگیرند! زمانی که پروردگار حتی برای آن شرط گذاشته و می فرماید مرد باید عادل باشد وگرنه حق ندارد زن دیگر اختیار کند،تا خواهر مسلمان ما به مشقت نیفتد... چرا می خواهند این حق را از زن ها بگیرند!!! 🍁🍁 اینبار می گویند اینگونه نمی شود....!باید چهار شوهر کند! 📢📢 مگر زن خودش به چهار مرد بی غیرت راضی است؟ 📢📢 کدام زن آزاده ی جهان...کدام زنِ با فطرت سالم،حاظر است با چهار مرد بی غیرت و بی ناموس زیر یک سقف زندگی کند... واقعا" شرم بر اسلام نشناسان،که همچین شبهه ی توهین آمیزی را برای شیر زنان مسلمان طراحی کرده اند.... 🍃🍃 خواهرانم عزت شما در اسلام است،چرا آن را در جایی دیگر جستجو می کنید ➖قبول دارم که خیلی از مردان در حق شما جفا می کنند!➖ ولی اسلام از کار آنها مبراست!!! به الله متعال قسم اسلام از کار آنها مبرّاست... خواهران مسلمانم چند حدیث از رسول اکرم(صلی الله علیه و السلم) برایتان نقل می کنم و قضاوت را می سپارم دست خودتان مشاهده بفرمایید ببینید عزت در اسلام است یا... 🌻 اخلاق زیبا و نرم خویی با همسر (کاملترین مؤمنان از لحاظ ایمان، خوش اخلاقترین آنان‌اند و بهترین شما کسانی هستند که برای همسرانشان بهترند) 📚 ترمذی 🌻 تحمل و کینه توزی نکردن بخاطر برخی سخن ها و کارهای همسر و بخشش او: (هیچ مرد مؤمنی نباید کینه زن مؤمنی را به دل بگیرد، چون اگر رفتاری را از او نپسندد، رفتار دیگری را از او می‌پسندد) 📚 مسلم 🌻بازی کردن و شوخی کردن با همسر(تفریح): عایشه(رض) تعریف می کند: (پیامبر صلی الله علیه وسلم با من مسابقه داد از او پیشی گرفتم، بعد از مدتی گوشت بدنم زیاد شد (چاق شدم)، (پیامبر) با من مسابقه داد و از من پیشی گرفت و فرمود : این به آن) 📚 ابوداود و مورد های بیشمار دیگر.... نویسنده: م.ی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨🌹✨ امام رضا علیه السّلام فرمودند: در هفت چیز انسان خودش را مسخره می کند⇩ 1- کسی که با زبانش استغفرالله بگوید ولی در دل از گناهی که کرده پشیمان نباشد خودش را مسخره کرده 2- کسی که از خدا توفیق کار خیر طلب کند ولی تلاش و کوششی نداشته باشد خود را مسخره کرده 3- کسی که از خدا بهشت بخواهد و در انجام عبادات صبر نکند و در ترک معاصی صبر نداشته باشد خود را مسخره کرده 4- کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ولی از لذت گناه دست بر ندارد خودش را مسخره کرده 5- آنکس که یاد مرگ کند و از آن ترس داشته باشد ولی خود را برای مرگ آماده نکند ( یعنی اعمال خیر انجام ندهد و از گناهانش استغفار نکند) خودش را مسخره کرده 6- کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او باشد ولی در گناهان اصرار ورزد خود را مسخره کرده 7- کسی که بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند، خودش را مسخره کرده است. " از بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)" •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴برزخ آن چيزي که از اهل بيت به ما رسيده و ما به غير از اين سند ديگري نداريم اين است که بعد از مرگ زندگي برزخي به اين شکل شروع مي شود که روح که تا به حال با اين بدن سنگين، خاکي و گوشتي و استخواني کار مي کرد، زندگي خود را با يک بدن سبک آغاز مي کند. بدن سبک همان بدن برزخي است که به آن بدن مثالي هم مي گويند. چون شکل و مثل اين بدن است . از امام صادق (ع) پرسيدند که بعد از مرگ چطور زندگي مي کنيم؟ حضرت فرمودند: در يک بدن هايي مثل بدن هاي دنيايي . بهترين مثال شبيه همان چيزي است که در خواب مي بينيم. در خواب بدن گوشتي زير لحاف است و هيچ تحرکي ندارد ، اما آن بدن را مي بينيم که کاملاً فعال است ، حرکت مي کند، مي فهمد، مي خورد، مي آشامد ، درد مي کشد و لذت مي برد . البته بدني که با آن در برزخ هستيم اين بدن که ما در خواب مي بينيم نيست . هزاران بار متکامل تر از اين بدن است چون بدن در خواب هنوز متعلق به عالم دنيا است. در روايت ديگري امام صادق(ع) فرمود که وقتي بعد از مرگ ما وارد عالم برزخ مي شويم در يک شکل و قالبي مانند همين قالب دنيا هستيم . پس شکل و صورت دارد اما جرم و سنگيني ندارد . بدن برزخي مي خورد ، مي آشامد ، لذت مي برد و درک و فهم دارد . لذت و عذاب او يا درک و فهم او به مراتب قوي تر از درک و فهم و لذت و عذاب هايي است که در عالم دنيا مي برد چون کامل تر بوده و حجاب هايي دنيايي برداشته شده است . 📚حجت الاسلام عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 💠گره گشایی💠 ✍مرحوم شیخ رجبعلی خیاط شخصی به محضر مرحوم شیخ رجب علی خیاط رفت. و به او گفت من گرفتارم.زن ندارم.می خواهم ازدواج کنم.پول هم ندارم! شیخ گفت: برو شانزده دست غذا بخر و فقرا را اطعام کن،ان شاءلله مشکل تو حل خواهد شد. شخص به جناب شیخ گفت:اخر برای خرید این شانزده دست غذا هم پول ندارم!جناب شیخ گفت: برو قرض کن... شخص پولی قرض کرد و شانزده دست غذا خرید و مشکلش حل شد. از شیخ سوال کرد دلیل اینکه شما گفتید شانزده دست غذا چه بود؟ زیرا به بعضی ها می گویید به نیت پنج تن پنج دست غذا بخر و به فقرا بده! فرق من با آن ها چیست؟ شیخ گفت برای کار تو از حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زینب (س) هم کمک گرفتم. 📚کیمیای محبت ،ص48 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دنیای اطراف ما پر است از امواج مثبت و منفی روح ما هر دو نوع موج را از محیط اطراف میکند. شاید تجربه کرده اید ، بعضی روزها صبح خیلی بشاش و شاداب باشید ، اما هنگام ظهر در محل کار احساس بدخلقی و کسلی میکنید. این بدخلقی در اثر جذب نیروهای منفی از دیگران بوجود آمده است. چه کنیم تا امواج منفی را جذب نکنیم؟ 🔸️از افراد منفی باف، غر غرو و بداخلاق دوری کنید. سعی کنید کاری کنید که در کنار آنها نباشید و تا جایی که ممکن است آنها را به محیط اطرافتان راه ندهید. 🔸️اگر افراد منفی از نزدیکان شما هستند مثل پدر،مادر، و خواهر یا برادر، که نمیتوانید آنها را ترک کنید ، سعی کنید از امواج مثبت خودتان به آنها هدیه بدهید. موضوع منفی را عوض کنید ، و از موضوعات مثبت صحبت کنید، بگویید و بخندید.مثلا اگر شروع به صحبت درمورد مسائل منفی شد، شما حرفش را قطع کنید و بگویید :راستی چقد رنگ موی جدیدت بهت میاد، چقد خوب لاغر شدی آفرین... 🔸️اگر فرد منفی مقابل شما در مقابل امواج مثبت شما مقاومت میکند و نمیگذارد که حال و هوا را عوض کنید. شما سعی کنید نسبت به او کر و کور شوید. گوشها و چشمهایتان را ببندید. 🔸️بالاخره امواج، از در بسته کمتر وارد میشوند تا درهای باز،بی اعتنایی شما باعث میشود او از حرف زدن اضافی منصرف شود. 🍃🌻🍃🌻🍃🌻 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💟دختر نابینا دختری بود نابینا که از خودش بخاطر کور بودنش تنفر داشت. او از همه بجز نامزد با محبتش متنفر بود. آن پسر در همه حال کنارش بود. آن دختر می گفت اگر فقط می توانست دنیا را ببیند، با نامزدش ازدواج خواهد کرد. روزی کسی دو چشم به دختر اهدا کرد و او توانست همه چیز از جمله نامزدش را ببیند. پسر از او پرسید، "حالا که می توانی دنیا را ببینی، با من ازدواج می کنی؟" دختر وقتی دید نامزدش هم کور بوده شوکه شد و از ازدواج با او سرباز زد. پسر با اندوه زیاد او را ترک کرد و چندی بعد در نامه ای برایش نوشت: "فقط از چشمانم خوب مراقبت کن عزیزم این داستان نشان می دهد که چگونه وقتی شرایط انسان تغییر میکند، فکرش هم دگرگون می شود. تنها اندک افرادی هستند که گذشته اشان را فراموش نمی کنند و در همه حال حتی در سخت ترین موقعیت ها حضور دارند. زندگی یک نعمت است.⚡ امروز هرگاه خواستید کلمه ای ناخوشایند به زبان آورید، به کسانی فکر کنید که قادر به تکلم نیستند. قبل از اینکه بخواهید از مزه غذایتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که اصلاً چیزی برای خوردن ندارد.⚡ قبل از اینکه از همسرتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که برای داشتن یک همدم به درگاه خدا زاری می کند.دل شکسته⚡ امروز پیش از آنکه از زندگیتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که خیلی زود هنگام به بهشت رفته است.......⚡ قبل از آنکه از فرزندانتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که آرزوی بچه دار شدن دارد اما عقیم است.. قبل از آنکه شکایت کنید که چرا کسی خانه تان را تمیز نکرده یا جارو نزده، به آدمهایی فکر کنید که مجبورند شب را درخیابانها بخوابند... پیش از نالیدن از مسافتی که مجبورید رانندگی کنید، به کسی فکر کنید که مجبور است همان مسیر را پیاده طی کند..⚡ و پیش از آنکه از شغلتان خسته شوید و از آن شکایت کنید، به افراد بیکار و ناتوان و کسانی که در آرزوی داشتن شغل شما هستند فکر کنید... اما قبل از اینکه به فکرِ گرفتن انگشت اتهام به سوی کسی یا محکوم کردن او بیفتید، بیاد بیاورید که هیچ کدام از ما بی گناه نیستیم و همه به یک خالق جواب پس می دهیم......(قابل تامل..!)⚡ و زمانی که افکار ناامید کننده در حال درهم کوبیدن شماست، لبخندی بزنید و خدا را بخاطر زنده بودنتان شکر کنید⚡ 👑آسمان آیا مرا دوست داری؟👑 داستان و مط💫الب زیبا •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☀📚📖☀ طارق بن شهاب از پیامبر (ص) روایت می‌کند که فرمود: «مردی به خاطر یک مگس به بهشت رفت و مردی دیگر به خاطر یک مگس به جهنم داخل شد. عرض کردند: ای پیامبر خدا چگونه؟ فرمود: دو مرد از کنار قومی که بتی داشتند، گذشتند. آنان به هیچ‌کس اجازه‌ی عبور نمی‌دادند تا این که چیزی برای بت آنها هدیه کند. پس به یکی از آن دو مرد مسافر گفتند: چیزی هدیه کن. او گفت: چیزی ندارم‌که هدیه بت شما کنم. گفتند: حتی اگر مگسی باشد، پذیرفته است … او مگسی را هدیه کرد. آنان راه را برایش باز کردند. او سرانجام به جهنّم داخل‌شد. آنان به مرد دومی هم‌گفتند: چیزی هدیه‌نما … گفت: من جز برای پروردگارمتعال چیزی هدیه نمی‌کنم. پس گردنش را زدند و او به بهشت داخل گردید.» (به روایت امام احمد) پیامبر (ص) آن مرد مؤمن را ستود و خبر داد که به‌ بهشت وارد شده چون به‌ کشته ‌شدن راضی شد، امّا به هدیه ‌کردن چیزی برای غیرخدا راضی نشد. این مسأله بسیار اساسی است و کسی که حاضر است مگسی را برای غیر خدا تقدیم کند، امکان دارد در آینده شتری را هم تقدیم کند! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•