eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.2هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
28.5هزار ویدیو
325 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 *رفتار_باد_بزنی* 💠 چند تکّه و زغال را تصوّر کنید که در حال آتش گرفتن است وقتی حجم چوب‌ها زیاد می‌شوند شعله‌های ، کم می‌شوند مهم‌ترین کار در این هنگام این است که به فضای بین چوب‌ها اکسیژن و هوا برسد لذا باد زدن آنها با باعث می‌شود شعله‌های آتش زبانه بکشد. 💠 در زندگی مشترک گاه آتش دعوا و مشاجره می‌شود و زن یا مرد با یکی از اعضای خانواده‌ی همسر یا خانواده‌ی خود و یا اطرافیان بر سر موضوعی و اختلاف جدّی پیدا می‌کنند که نتیجه آن تخریب و سرد شدن رابطه زن و شوهر است. 💠 در این شرایط نباید رفتار یا گفتاری از ما سر بزند که نقش برای آتش داشته باشد. به طور مثال خبر چینی، یادآوری عیوب طرفِ مشاجره، دفاع متعصّبانه از خانواده‌ی خود و هرگونه عکس‌العملی که خشم همسرمان را زیاد می‌کند ممنوع است. 💠 دستور اسلام در این مواقع این است نقش آتش نشان داشته باشیم و حتّی گاه با ترفند و جمله‌ی ، دلهای طرفین دعوا را به یکدیگر نزدیک کرده و با تشویق آنها به گذشت و بخشش، دلها را کنیم. 💠 امام علی علیه‌السلام در نامه 47 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: "صَلاحُ ذاتِ البَينِ اَفضَلُ مِن عامَّةِ الصَّلاةِ و الصّيامِ" اصلاح و سازش دادن ميان مسلمانان از همه‌ی نمازها و روزه‌ها و بالاتر است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞اگه اینو دیدی، بازم رفتی دنبال ، یا به عقلت شک کن، یا به نداشتن حس دخترانه‌ت! ⛔️بخاطر مواردی که تو این کلیپ مطرح میشه، پیشاپیش عذرخواهی میکنیم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شعر اصول دین 2 اصول دین بود پنچ دانستنش بود گنج توحید باشد یکم نبوت است دوم معاد سومین است این سه اصول دین است دو اصل دیگر آن که نزد ما شیعیان عدل و امامت بود راه سعادت بود •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
اگـر بـا من ، همـه عـالم ستیزند اگـر با تیـغ کین ، خـونـم بـریـزنـد اگـر بـا آتش خـون ، خـو بگیـرم اگـر تشنه لب دریـا بمیـرم اگـر شویند با خـون پیکـرم را اگـر گیـرند از پیکـر ، سـرم را اگـر چـون شمـع ، سـرتــا پـا بسوزم میــان انجـمن ، تنهـا بسوزم گـر زخـم زبـان هـای بـد انـدیش زنـد لحظـه بـه لحظـه بـر دلـم نیش بـه غیـر از بنـده داور نگــردم ز خـط سـرخ رهبـر بـر نـگـردم اگـر صـد پـاره از شمشیر گــردم من از خـط خمینی بـرنگـردم .. شـعـر از: 🕊 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
نمازی که در پی اش اندیشه ی آزار خلق باشد عبادت شیطان است ✨✨✨ امام رضاعلیه السلام رسول خدا ص فرمود تنها شیعیان علی ع در روز قیامت پیروز و کامیابند بشاره المصطفی:۵۶ جامع الاحادیث حدیث۲۳۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠خــدا تو رو میبره تا مـرز ناامـیدی ایمــان داشته باش بهش✔ 🌀اگه سوال تو هم هست که چراخدا حاجتم رونمیده حتــما این کلیپ رو ببین👌 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ••✾🌻🍂🌻✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مصاحبه جالب به مناسبت روز زن؛ به خانومت زنگ بزن بگو «عاشقتم عشقولی من...» واکنش ها فوق العادس😂😂 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️ در بدو ورود هنوز حسرٺ بہ دليم و نگرانيم هنوز گويند: ڪہ آرزو بما عيبے نيسٺ يك ڪہ ما جوانيم هنوز 🤲 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📌 مهدویت در اندیشهٔ (قسمت اول) ⚪️ نقش حضرت مهدی در نظام عالم 🔻 یکی از مباحث مهم مهدویت، نقش آن حضرت در نظام آفرینش است. لذا در دین بر این نکته تاکید شده است که زمین در پرتو وجود حجت خداوند پایدار است و اگر لحظه‌ای در روی زمین نباشد، زمین از هم متلاشی می‌شود. امام صادق فرمودند: «اگر زمینی بدون امام باشد، فرو می‌ریزد و از هستی ساقط می‌گردد.»*1 🔆 و در روایت دیگر، امام باقر فرمودند: «اگر امام و حجت خدا لحظه‌ای از زمین گرفته شود، زمین با اهل آن همانند دریا دچار اضطراب می‌شود.»*2 از این‌گونه روایات برمی‌آید که وجود حضرت مهدی به عنوان آخرین امام و حجت خداوند در زمین از ضروریترین نیازهای عالَم آفرینش است زیرا آن حضرت واسطهٔ فیض خداوند در عالَم است و این حقیقت در اندیشهٔ امام خمینی به گونه‌ای زیبا تجلی کرده است. 🔰 امام خمینی می‌گوید: «ولی‌الله اعظم و بقیة‌الله فی ارضه -ارواحنا لمقدمه الفداء- که واسطهٔ فیض و عنایات حق تعالی است و دعای خیرش بدرقهٔ امت جد بزرگوارش -صلی‌الله علیه و آله- می‌باشد…»*3 📚 1.الکافی، ج1، ص 179 2. الکافی، ج1، ص179 3. امام خمینی، صحیفهٔ امام (مجموعه آثار امام خمینی)، ج17، ص316 🇮🇷 ویژهٔ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸| 🕊| حضرت فاطمه زهرا (س): هرکه خدا را بی ریا عبادت کند،خداوند بهترین مصلحت خود را نثارش می‌کند. 📚| بحار الانوار‌؛ج۷۰،ص۲۴۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💟
۞﴾﷽﴿۞ ღ گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت آمد ندا حبیبۀ داور بخوانمت دیدم رسول، اُمّ أبیهات خوانده است گفتم کم است دخت پیمبر بخوانمت دیدم تویی هر آینه، آیینۀ علی گفتم عجب به جاست که حیدر بخوانمت دیدم قیامت است درِ خانه شما گفتم رواست بانوی محشر بخوانمت گفتم مفصل است سخن، مجملش کنم جبریل گفت سوره کوثر بخوانمت ای مادر حسین و حسن! مام زینبین! من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟ 🕊💌💜میلاد مادر خوبیها •|پیشاپیش مبارکتان باد|• 🕊🎁🎈 ⊰⊹✿یاس بۍ‌نشاݩ علـــــۍ(ع)‌‎‌‌‌‎‌‌‌✿⊹⊱ ‌‎‌‌‌‎ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📌هدف از ⁉️ 🔻خانمی رو دیدم که آرایش غلیظی داشت... رفتم کنارش، سلام و علیکی کردم و ➕گفتم: ببخشید میشه یه سوال بپرسم؟ ➖گفت: بفرمائید! ➕گفتم: شما برای چی آرایش کردید؟😊 ➖گفت: خیلی خوشم میاد. همین! ➕با لبخند گفتم: • عزیزم اگه خوشت میاد و آرایشت برای دل خودته، خب تو خونه آرایش کن😉 • اگه نه؛ برای مردمه، با این کار دیگران رو به گناه میندازی و خودتم تو گناه اونا شریک میشی ...😱 • اگرم برای خداست که خدا اینطور دوست نداره🚫 فقط در حال نماز دوست داره... اونم به شرطی که نامحرمی نباشه❌ ➖گفت: خب وقتی همه آرایش می‌کنن، من یکی آرایش نکنم؟؟😒 ➕گفتم: خواهر گلم وقتی خدا ازت چیزی خواسته دیگه کاری به حرف و عمل مردم نداشته باش و طبق سلیقه‌ی خدا و امام زمانت عمل کن...👌😉 به فکر آخرتت باش... نتیجه‌ی اعمالت رو از خدا می‌گیری نه مردم☝️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۞﴾﷽﴿۞ ღ گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت آمد ندا حبیبۀ داور بخوانمت دیدم رسول، اُمّ أبیهات خوانده است گفتم کم است دخت پیمبر بخوانمت دیدم تویی هر آینه، آیینۀ علی گفتم عجب به جاست که حیدر بخوانمت دیدم قیامت است درِ خانه شما گفتم رواست بانوی محشر بخوانمت گفتم مفصل است سخن، مجملش کنم جبریل گفت سوره کوثر بخوانمت ای مادر حسین و حسن! مام زینبین! من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟ 🕊💌💜میلاد مادر خوبیها •|پیشاپیش مبارکتان باد|• 🕊🎁🎈 ⊰⊹✿یاس بۍ‌نشاݩ علـــــۍ(ع)‌‎‌‌‌‎‌‌‌✿⊹⊱ ‌‎‌‌‌‎ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📌هدف از ⁉️ 🔻خانمی رو دیدم که آرایش غلیظی داشت... رفتم کنارش، سلام و علیکی کردم و ➕گفتم: ببخشید میشه یه سوال بپرسم؟ ➖گفت: بفرمائید! ➕گفتم: شما برای چی آرایش کردید؟😊 ➖گفت: خیلی خوشم میاد. همین! ➕با لبخند گفتم: • عزیزم اگه خوشت میاد و آرایشت برای دل خودته، خب تو خونه آرایش کن😉 • اگه نه؛ برای مردمه، با این کار دیگران رو به گناه میندازی و خودتم تو گناه اونا شریک میشی ...😱 • اگرم برای خداست که خدا اینطور دوست نداره🚫 فقط در حال نماز دوست داره... اونم به شرطی که نامحرمی نباشه❌ ➖گفت: خب وقتی همه آرایش می‌کنن، من یکی آرایش نکنم؟؟😒 ➕گفتم: خواهر گلم وقتی خدا ازت چیزی خواسته دیگه کاری به حرف و عمل مردم نداشته باش و طبق سلیقه‌ی خدا و امام زمانت عمل کن...👌😉 به فکر آخرتت باش... نتیجه‌ی اعمالت رو از خدا می‌گیری نه مردم☝️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
﷽❣ ❣﷽ همـه جا غـرق دعا می شـوم از آمـدنت معنی اشک و دعا چيست برايم بنويس خون دل خوردنت از بار گناهان من است معنی شـرم و حيا چيست برايم بنويس 😔 🌼 🍃 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🦋آرامش یعنے درمیان صدها مشڪل عین خیالت هم نباشد لبخندبزنے.... زندگے ڪنے.... چون مےدانے.... را داری ڪه هوایت را دارد.🦋... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چادری شدن دختر بدحجاب بعد از شهادت حاج قاسم💔❤️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍امام خمینی(ره)، هیچ عیبی بالاتر از آن نیست که انسان عیب خود را نفهمد و از آن غافل باشد. چقدر زشت است انسانی که خود دارای هزاران عیب است از عیوب خود غفلت کند و به عیوب دیگران بپردازد تا عیوب دیگران را مانع و سرپوشی از کشف عیوب خود قرار بدهد. اگر انسان قدری در حالات و اخلاق و اعمال خود سیر کند و به اصلاح آن بپردازد در نهایت کارهایش اصلاح می‌شود و اگر خود را خالی از هر گونه عیبی بداند نهایت جهل ونادانی او است و هیچ عیبی بالاتر از آن نیست که انسان عیب خود را نفهمد و از آن غافل باشد و با آن که مجموعه‌ی عیوب است ، به عیوب دیگران بپردازد. 📚 چهل حدیث ، ص۲۶۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴 پهلوان بی طاقت ✍مردی به پهلوانِ قوی هیکلی ناسزا گفت. پهلوان بسیار عصبانی شد به طوریکه از شدت عصبانیت از دهانش کف بیرون زد و بر سرِ ناسزاگو فریاد بسیاری کشید! صاحبدلی از آنجا عبور می‌کرد و پهلوان عصبانی را دید و پرسید: چرا پهلوانِ به این شجاعی چنین می‌کند؟ گفتند: کسی به او ناسزا گفته است. صاحبدل گفت: هزار مَن وَزنه بلند می‌کند چطور طاقت ناسزا ندارد؟ او در بدن، پهلوان است ولی در روح، ناتوان ... مَردی به آن نیست که مُشت بر دهان کسی بزنی اگر مَردی دهانی شیرین کن. 📚 گلستان سعدی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
😍💖 🌹مادرخانم شهید حججی🌹 یک داعشی که چهره اش به شیطان ها می ماند،😈 آمده بود خانه مان و ایستاده بود توی هال. آرام آرام آمد طرفم.😰 وحشت کردم.😨گفتم: "نکند بلایی سرم بیاورد!" دیدم سری را توی دستش گرفته.😢 نگاه کردم دیدم محسنم است. سر را جلویم محکم به دیوار زد و رفت توی یکی از اتاق هایمان.😭😭😭 با ترس و دلهره از پشت سر نگاهش کردم. دیدم چند نفر دست بسته توی اتاقند و آن داعشی دارند با تبر سرهایشان را میزند.😖 اما هیچ خونی از آن سرها نمی چکید! 😲 یکدفعه شوهرم از خواب بیدارم کرد. گفت: "چت شده!? خواب بد می بینی!?" وحشت زده شده بودم. گفتم: "اون داعشی، محسنم، محسنم…"😭 فردا یا پس فرداش بود که خبر اسارت محسن به گوشم خورد. من که مادرزنش بودم یک لحظه آرام و قرار نداشتم، تا چه رسد به مادرش و پدرش. 😭😔 ✸✿✸✿✸✿✸✿✸✿✸✿✸ 💢همرزم شهید💢 شانزده مرداد ٩٦ بود. حول و حوش ساعت ٤ صبح. محسن از خیلی قبل رفته بود جلو که به پایگاه ها سر بزند.😌 یک ساعتی بود خوابیده بودم. یکدفعه با صدای چند انفجار شدید که از سمت پایگاه ها آمد ،از خواب پریدم.💥 قلبم تند تند درون سینه ام کوبید. گفتم: "خدایا خودت کمک کن. حتما داعش پایگاه ها رو زده!"😥 سریع بی سیم زدم به محسن، اما هیچ جوابی نداد. هر چه میگفتم: "جابر جابر، احمد" چیزی نمی گفت.😱 آمریکایی ها زهر خودشان را ریخته بودند. دستگاهی به نام "جَمِر" را داده بودند به داعشی ها که براحتی ارتباط بی سیمی ما را با هم قطع میکردند.😖 بدون معطلی با تعدادی از بچه ها حرکت کردیم سمت پایگاه ها. داعشی ها اول صبح حرکت کرده بودند به پایگاه چهارم و آنجا را زده بودند.😩 همانجا که محسن بود! 😔😢 …ضربان قلبم بالا رفت. یکی از بچه های افغانستانی را دیدم. با هول و ولا از او پرسیدم: "جابر، جابر کو!?"😨 گفت: "زخمی شد و بیهوش افتاد روی زمین. بردنش عقب." سریع خودم را به عقب رساندم.😰 همینجور فریاد می زدم: "جابر کو!? جابر کو!?" . جنازه ای را نشانم دادند. گفتند: "اونجاست."😢 قلبم میخواست بایستد. با خودم گفتم: "یعنی محسن شهید شده!?" رفتم جلو و پتو رو از روی جنازه کنار زدم.😥 دیدم محسن نیست.😌 . فریاد کشیدم: "اینکه جابر نیست." دیگر داشتم دیوانه می شدم. یعنی محسن کجا بود!?😫 . بی سیم زدم به بچه هایی که جلو بودند. بهشان گفتم: "من الان اونجا بودم. بهم گفتن جابر زخمی شده و فرستادنش عقب. اومدم عقب اما جابر اینجا نیست اشتباه شده. ببینید کجاست?"⁉️😞 گفتند: "ما همه شهدا و زخمی‌ها را منتقل کرده ایم عقب. هیچکس اینجا نیست." عقلم به جای قد نمی داد. نمی دانستم چه بکنم.😩 با تعدادی از بچه ها، تا شب همه آن منطقه را گشتیم و زیر و رو کردیم. اما خبری از محسن نبود. دیگر راستی راستی داشتم دیوانه می‌شدم.😭 . . ساعت 10 شب رفتم اتاق کنترل پهباد. با اصرار از بچه‌های آنجا خواستم تا یک پهپاد بفرستند بالای پایگاه چهارم; جایی که محسن آنجا بود; شاید از این طریق پیدا شود.😢🙏🏻 خودم هم ایستادم پایه مانیتور. استرس و اضطراب داشت و را می کشت.😔😭 یک دفعه یکی از نیروهای عراقی آمد طرفم و موبایلش را داد دستم.😰 نفسم بند آمد. چشمانم سیاهی رفت. آب دهانم خشک شد.😖 آنچه را می دیدم باور نمی کردم. یک داعشی چچنی با خنجری که توی دست داشت محسن را به اسارت گرفته بود! 😭 ...♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
😍💖 اسارت و شهادت شهید بی سر😭🌹 ادامه قسمت قبل🌱🌷 …دست هایش را از پشت، با هایش بستند. او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند. خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭 تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد. محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔 چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝 محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق. تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و صورتش میزدند و فحشش میدادند.😩 به شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند. محسن نگاه به دوربین کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."💪🏻 اول او را از آویزان کردند و بعد ها شروع شد.😭 شکنجه هایی که دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…😫😱 خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند. سرش را بریدند و دست هایش را جدا کردند. بعد هم پایش را به عقب یک ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم سنگبارانش کنند. 😭😭😭 ✱✸✱✸✱✸✱✸ ❇از زبان شهید️❇️ علیها السلام را خیلی دوست داشت. داشت که روی نگینش نوشته بود: "یا فاطمه الزهرا علیها السلام".😌👌🏻 موقعی که میخواست برود سوریه ، بهش گفتم: "مامان،این رو دستت نکن. این ها زیادی از حضرت زهرا علیها السلام دارن. اگه دستشون بیفتی تمام تمام هاشون رو سرت خالی میکنن."😔 این را که گفتم انگار مصمم تر شد.گفت: "حالا که اینجوریه، پس حتما می پوشم. میخوام حرص شون رو در بیارم."😏😉 محسن را که کردند و را منتشر کردند، انگشتری در دستش نبود!😲 داعشی ها آن را در آورده بودند. نمیدانم وقتی نگین "یافاطمه الزهرا" را دیده بودند چه آتشی گرفته بودند و چه ای را بر سر محسن خالی کرده بودند.😔😭 . #پ.ن: این قسمت خودش یه روضه است😣 مگه میشه بخونی و آروم بمونی مگه میشه بخونی و اشک چشمت جاری نشه اگه اینجور بود به قلبت شک کن😭 یاد سیلی و میخ و در و دیوار و مادر..مادر..مادر😭 یاد مادری که باردار بود… بود بود😔 🔥هنوز هم بغض اهل بیت پیامبر در دل شیطان صفتان شعله میکشد😫 و خون شهیدی که به ناحق و مظلومانه زیر شکنجه ها ریخته شد😭 و یاد غربت صاحب الزمان..که ١٢ قرن منتظر جوشش خون شیعیان است برای انتقام سیلی مادر😢😔👌🏻 هنوز وقتش نرسیده که برگردیم?! حضرت مهدی ١٢ قرن چشم انتظار ماست… ✨آری اوست که منتظر است نه ما😔 😓😭 ...💔 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•