eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.2هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
28.5هزار ویدیو
325 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
😍💖 اسارت و شهادت شهید بی سر😭🌹 ادامه قسمت قبل🌱🌷 …دست هایش را از پشت، با هایش بستند. او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند. خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭 تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد. محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔 چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝 محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق. تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و صورتش میزدند و فحشش میدادند.😩 به شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند. محسن نگاه به دوربین کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."💪🏻 اول او را از آویزان کردند و بعد ها شروع شد.😭 شکنجه هایی که دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…😫😱 خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند. سرش را بریدند و دست هایش را جدا کردند. بعد هم پایش را به عقب یک ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم سنگبارانش کنند. 😭😭😭 ✱✸✱✸✱✸✱✸ ❇از زبان شهید️❇️ علیها السلام را خیلی دوست داشت. داشت که روی نگینش نوشته بود: "یا فاطمه الزهرا علیها السلام".😌👌🏻 موقعی که میخواست برود سوریه ، بهش گفتم: "مامان،این رو دستت نکن. این ها زیادی از حضرت زهرا علیها السلام دارن. اگه دستشون بیفتی تمام تمام هاشون رو سرت خالی میکنن."😔 این را که گفتم انگار مصمم تر شد.گفت: "حالا که اینجوریه، پس حتما می پوشم. میخوام حرص شون رو در بیارم."😏😉 محسن را که کردند و را منتشر کردند، انگشتری در دستش نبود!😲 داعشی ها آن را در آورده بودند. نمیدانم وقتی نگین "یافاطمه الزهرا" را دیده بودند چه آتشی گرفته بودند و چه ای را بر سر محسن خالی کرده بودند.😔😭 . #پ.ن: این قسمت خودش یه روضه است😣 مگه میشه بخونی و آروم بمونی مگه میشه بخونی و اشک چشمت جاری نشه اگه اینجور بود به قلبت شک کن😭 یاد سیلی و میخ و در و دیوار و مادر..مادر..مادر😭 یاد مادری که باردار بود… بود بود😔 🔥هنوز هم بغض اهل بیت پیامبر در دل شیطان صفتان شعله میکشد😫 و خون شهیدی که به ناحق و مظلومانه زیر شکنجه ها ریخته شد😭 و یاد غربت صاحب الزمان..که ١٢ قرن منتظر جوشش خون شیعیان است برای انتقام سیلی مادر😢😔👌🏻 هنوز وقتش نرسیده که برگردیم?! حضرت مهدی ١٢ قرن چشم انتظار ماست… ✨آری اوست که منتظر است نه ما😔 😓😭 ...💔 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃سال 1337 در یکی از روستاهای اصفهان دختری بدنیا آمد که تمام رفتارهایش با هم سن و سالانش متفاوت بود. از پنج سالگی به مکتب میرفت و تمایل داشت سر کند و چون بزرگان رو می گرفت. مادرش نگران زمین خوردنش بود اما وقتی با او در میان می گذاشت طیبه می گفت زمین بخورم بهتره تا مردم رویم را ببینند! 🍃لباس کهنه را به نو ترجیح می داد تا مبادا طفلی یتیم نداشته باشد و حسرت بخورد. تنها شش سال داشت که دور حوض می چرخید و می خواند"خمینی عزیزم ،بگو که خون بریزم!" 🍃پدرش از روحانیون مبارز بود و طیبه قبل از نیمی از ماه مبارک را روزه گرفته و هشت روزش را برای سلامتی که در تبعید بودن و بقیه را برای سلامتی پدرش هدیه میکرد. 🍃در هفت سالگی قرآنش که کامل شد ، قالی می بافت و می گفت: مزد قالیبافی روزم را برای ام بگذارید و مزد قالیبافی شبم را برای آقای خمینی! می خواهم وقتی به ایران بازگشت، پیش پایش گوسفند قربانی کنم. هر چه پول بدستش می رسید، یک قِران و 10 شاهی کنار گذاشته و باقی را خرج می کرد. 🍃شهیده طیبه در سال 1350 با پسر خاله مجاهدش ابراهیم جعفریان کرد و طی یک مراسم خانی به خانه بخت رفت. طیبه بعد از ازدواج با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و پرداخت. 🍃بعد از مدتی توسط همسرش به عضویت گروه مهدیون در آمد. سال 54 که در صدد تعقیب ابراهیم برآمد، زندگی مخفی آنان شروع شد. سال 56بعد از دستگیری همسرش، همراه پسر خردسالش، برادر و دختر خاله اش که از همرزمانش بودندتوسط ساواک محاصره شدند. 🍃 دراین درگیری مسلحانه با ساواک، خودش دستگیر شده و همراهانش به شهادت رسیدند. وسیله آنان فرزند خردسالشان بود. طیبه و ابراهیم یک ماه زیر شکنجه بیشتر دوام نیاوردند و این در حالی بود که بانوی شهید تا آخرین لحظات در زیر شکنجه مراقب بود. 🍃گر چه طیبه نماند تا هنگام ورود امام جلوی پایش گوسفند قربانی کند اما با خون خودش راه آمدنش را هموار کرد. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
از قرآن 🔥زنان و مردان را هریک صد ضربه بزنید اگر به خدا و روز ایمان دارید مباداکه درحکم خدا نسبت به آنها رحم کنید و بایدهنگام گروهی ازمؤمنان باشند. 🌺سوره نور 2 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔻 🔻 💟 شهید چمران در کتاب بینش و نیایش درباره صبر امام عصر(علیه السلام) می‌گوید: 💧او به هيچ‏ وجه از غيبت خود ‏برد. 💧او نخوابيده است. 💧او است. 💧او است. 💧او خونريزي‏ها و جنايت‏ها و خيانت‏ها و ظلم و ستم‏ها و ناراحتي‏هايي كه بر مردم و محرومين ومستضعفين عالم مي‏گذرد، او همه را مشاهده مي‏كند و مي‏برد و مي‏بيند. ✔️او مي‏خواهد كه و ريشه ظلم و فساد را از اين عالم براندازد و عدل و داد را به جاي آن برقرار كند.»1 ☑️ پروردگارا به همه ما ده تا رنج های بیشمار امام مان را درک کنیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔻 🔻 💟 شهید چمران در کتاب بینش و نیایش درباره صبر امام عصر(علیه السلام) می‌گوید: 💧او به هيچ‏ وجه از غيبت خود ‏برد. 💧او نخوابيده است. 💧او است. 💧او است. 💧او خونريزي‏ها و جنايت‏ها و خيانت‏ها و ظلم و ستم‏ها و ناراحتي‏هايي كه بر مردم و محرومين ومستضعفين عالم مي‏گذرد، او همه را مشاهده مي‏كند و مي‏برد و مي‏بيند. ✔️او مي‏خواهد كه و ريشه ظلم و فساد را از اين عالم براندازد و عدل و داد را به جاي آن برقرار كند.»1 ☑️ پروردگارا به همه ما ده تا رنج های بیشمار امام مان را درک کنیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•