eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.5هزار عکس
10هزار ویدیو
856 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع همچنان باقیست
❇️الف: 🔻وجوه #تشابه_فتنه_۸۸ با #فتنه_جمل🔻 فتنه 88 از جهات بسياري به فتنه جمل كه در نخستين سال ح
❇️ب: 🔻وجوه ۸۸ با 🔻 ۴) در هر دو فتنه، فتنه‌گران اصلي براي و با و با به حكومت بر حق، خود را معرفي كردند. در فتنه جمل، عايشه، طلحه و زبير، براي سر دادند و حضرت علي(ع) را به دست داشتن در . در فتنه 88 نيز فتنه‌گران با در انتخابات، نظام اسلامي را به آراي مردم ساختند. ۵) در هر دو فتنه، سابقه خوب و نسبتاً درخشان باعث خوردن عده‌اي از مردم مسلمان گرديد. در فتنه جمل: عايشه و با مدعي گرديد و افرادي چون و كه هر كدام در تاريخ اسلام سوابق درخشاني داشتند، او را كردند. در فتنه 88، به عنوان زمان حضرت امام (ره) و بعنوان فردي كه (ره) بوده در كردند و كه در انقلاب داشته و در زمان حضرت امام(ره) بودند، آنان را همراهي كردند. ۶) در هر دو فتنه، به ۴ گروه شدند. گروهي از كرده و گروهي از كردند. گروه سوم و شدند و چهارمين گروه گرفتند. ۷) در هر دو فتنه،‌ تلاش كردند تا از فتنه‌ها كنند. حضرت امام علي(ع) از همان لحظه‌اي كه و به انجام قصد خروج از مدينه منوره داشتند به و پرداخته و مردم را از و آنان آگاه ساختند. در فتنه 88 نيز طي چندين در پايان سال 88 و اول سال 99، با اشاره به سخنان كساني كه در سلامت انتخابات ايران كرده بودند، به پرداخته و مردم را به در عرصه انتخابات فراخواندند. ادامه دارد... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
┈••✾•🔅 /قسمت ۶۰ 🔅•✾••┈ ☀️نصیحت به اعضای شورا 🔸خطاب به اعضای شورا گفتم: حمد و سپاس به آن خدایی اختصاص دارد که محّمد(ص) را از میان ما به عنوان پیامبر برانگیخت و به عنوان فرستاده به سوی ما فرستاد. پس ما خاندان نبوت و معدن حکمت و امان برای اهل زمین و نجات برای کسانی هستیم که در پی سعادت هستند. که اگر به ما بدهند، آن را بگوییم و اگر نه، ؛ اگرچه روزگاران درازی طول بکشد. اگر رسول خدا(ص) تعهدی از ما گرفته‌اند، بدون ضعف و سستی آن را به انجام می‌رسانیم و اگر سخنی به ما گفته‌اند، تا پای جان برای تحقق آن مبارزه می‌کنیم. هیچ کس پیش از من، دعوت حق را اجابت نکرد و من که و حق رسول خدا(ص) را ادا کردم و "لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم". را خوب کنید و را با دقت در نظر بگیرید. شاید پس از این جلسه، از کشیده شود و و برخی شوند و . ☀️خودداری از قبول پیش شرط عبدالرحمان در شورا، رای خود را به واگذار کرد و به و نیز به رای دادند. در این وضعیت، رای عبدالرحمان سرنوشت ساز شد؛ یعنی او با هر کدام از دو نفر باقی مانده که من و عثمان بودیم بیعت می‌کرد، او زمام امر خلافت را دردست می‌گرفت. عبدالرحمان ۳۰بار از ما دو نفر پرسید: «کدام یک از شما امر خلافت را می‌پذیرید، مشروط بر اینکه به سیره رسول خدا(ص) عمل کند و همانند دو صحابی ایشان، ابوبکر و عمر رفتار کند و از روش آن دو تجاوز نکند؟» 🔸پاسخ من در هر بار چنین بود: من خلافت را می پذیرم، مشروط بر اینکه در میان امت اسلام به اندازه‌ای که امکان تلاش هست و در طاقت من می‌گنجد، و (ص) رفتار کنم و برای موفقیت در این امر از خدایم یاری می‌طلبم. 🔹و عثمان در پاسخ جواب مثبت می‌داد و به و را می‌پذیرفت. بدین ترتیب با بیعت کرد و نتیجه رای‌گیری در شورای ۶ نفره، انتخاب عثمان برای خلافت شد. ☀️مقصود از سنت ابوبکر و عمر عبدالرحمن مقصود خویش از سنت شیخین را در قالب این سخن رساند: «من با تو بیعت می‌کنم، به همان شرطی که مدنظر عمر بود؛ یعنی کسی از بنی‌هاشم را بر مصدر امور نگماری.» 🔸من در پاسخ او با قاطعیت گفتم: وقتی مسئولیت اداره حکومت را به من واگذار می‌کنی، دیگر به تو چه ارتباطی دارد که من به چه کسانی مسئولیت می‌دهم. وظیفه من این است که تمام سعی و تلاش خود را برای اداره امت اسلامی به کار بندم و هرکسی را که توانا و امانت‌دار یافتم، برای اداره به کار گیرم، چه از میان بنی‌هاشم باشد یا از میان غیربنی‌هاشم. 🔹عبدالرحمان پاسخ داد: نه، به خدا سوگند، تا این شرط را نپذیری با تو بیعت نمی‌کنم. 🔸من هم با صراحت گفتم: به خدا سوگند تا ابد چنین تعهدی به تو نمی‌دهم! دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
┈••✾•🔅 /قسمت ۷۵ 🔅•✾••┈ این موضوع آن چنان بر من فشار آورد که در وصف نمی‌گنجد؛ ولی جز صبر و تحمل کردن، چارۀ دیگری نمی‌دیدم. از همان روزی که با شکل گرفت، شورا پیوسته به من و به سبب که با کرده بودند، می‌کردند و بر از و علیه او تاکید می‌ورزیدند. سپس هرکدام از آنها با من می‌دادند که تا پای جان ایستادگی کنند و حق مرا به من بازگردانند. اما به خدا قسم، همان و که پیش از این داشتم، این بار نیز از من می‌شد و می‌اندیشیدم که بهتر و دل آرام‌تر و روشنی بخش‌تر است از قیامی که به آنان منتهی شود؛ گرچه می‌دانستم برای و جان باختن در آماده‌اند و هیچ کدام بیم و هراسی از مرگ ندارند. و من نیز فقط به همان دلایلی بود که گفتم؛ وگرنه من نیز از مرگ هراسی نداشتم. همۀ اصحاب رسول خدا(ص) می‌دانند که مرگ برای من شیرین و گواراست؛ همچون آب سرد و گوارا در روز بسیار گرم به کام تشنۀ جگر سوخته. موقعیت عثمان روز به روز بحرانی‌تر می‌شد و علت اینکه من در برابر عثمان آرام نشسته بودم و دست به هیچ کاری نزدم، این بود که می‌دانستم با اخلاق و رفتاری که او در پیش گرفته است، من از دور و نزدیک برای برکناری او و درگیر شدن با او اقدام خواهند کرد. بالاخره هم اوضاع هر روز آشفته‌تر شد. من به ناچار خود را کنار کشیدم و حتی یک کلمه آری یا یک کلمه نه در آن اوضاع به زبان نیاوردم. ☀️نقش و و درانقلاب طلحه و زبیر آسان‌ترین کارشان این بود که بر عثمان یورش برند و بر او امامت کنند و توانش را بفرسایند. در چنین وضعیتی، عایشه نیز سر بر آورد و خشمی را که از عثمان در دل داشت آشکار کرد. ☀️دلیل اصلی قیام مردم علیه عثمان هنگامی که فرد سوم به خلافت رسید، خود را در کشتزار مسلمانان انداخت و دو پهلویش از باد کرده و پیاپی در حال و بود. خویشاوندان پدری او از بنی‌امیه نیز برخاستند و همراه او را خوردند و بر باد دادند. عثمان همانند که به جان گیاه بهاری بیفتد، آن قدر کرد که ریسمان بافتۀ او باز شد و به دست و پایش پیچید. اعمال او مردم را برانگیخت و شکم بارگی او نابودش کرد. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۸٠ 🔅•✾••┈ ... 🔹اما عثمان در پاسخ گفت: به خدا سوگند، مقصود تو را فهمیدم
┈••✾•🔅 /قسمت ۸۱ 🔅•✾••┈ عثمان از سخن من ناراحت شد و برگشت، در حالیکه 🔹 می‌گفت: حق خویشاوندی را رعایت نکردی، به حمایت از من برنخاستی، مردم را نیز تحریک کردی و در مقابل من جسورشان ساختی. 🔸به او گفتم: به خدا سوگند، بسیار تلاش کردم که مردم را از تعرض به تو باز دارم؛ اما هرگاه راهی پیش پای تو گذاشتم و گمان کردم که تو پذیرفته‌ای، سخن دیگری مطرح کرد و تو سخن او را بر ترجیح دادی و امور خویش را به وی سپردی. ▪️عثمان پاسخی نداد و به منزل خویش بازگشت. ☀️زمینه‌های قتل عثمان ⭕️ اعتراض تند به عثمان بعد از اینکه نامه عثمان خطاب به استاندار مصر، کشف و مشخص شد که به اهل مصر، در آن نامه دستور داده بود را به قتل برسانند، مصری‌ها غلام عثمان را که حامل بود، دستگیر کردند و به همراه نامه به مدینه آوردند. من به و و و و جمعی دیگر از اصحاب رسول خدا(ص) که دسته جمعی نزد عثمان برویم و غلام وی را نیز که حامل نامه بود، با خود همراه ببریم. 🔸همه نزد او رفتیم و من به عثمان گفتم: آیا قبول داری که این غلام متعلق به توست و شتری را که بر آن سوار بود و نامه را می‌برد، شتر توست؟ 🔹عثمان تایید کرد که غلام و شتری که غلام بر آن سوار بود، از آن اوست. 🔸به وی گفتم: پس این نامه را نیز تو نوشته‌ای؟ عثمان به خدا سوگند خورد که او نامه را و دستور چنین کاری نیز است و از آن . 🔸به وی گفتم: اما مهر نامه که کهر شخصی توست. عثمان تایید کردی که نیز همان تو بر پای آن زده شده است و تو از آن اطلاعی نداری؟! 🔹عثمان دوباره قسم یاد کرد که نامه‌ای ننوشته است و از این ماجرا خبر ندارد. همین موضوع موجب جدی در شد و حاضران اعتماد خویش را به عثمان از دست دادند. ☀️پاسخ به اتهام بنی‌امیه مصری‌ها عثمان را کردند و با اصرار تمام، از خلافت بودند. مرا در این حوادث می‌دانستند و خطاب به من گفتند: ، عامل اصلی این مشکلات تو هستی. تو دسیسه می‌چینی و مردم را علیه ما تحریک می‌کنی. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۸۳ 🔅•✾••┈ ☀️تبرّی از خون عثمان هنگامی که خبر کشته شدن عثمان را شنیدم!
┈••✾•🔅 /قسمت ۸۴ 🔅•✾••┈ ☀️ 📍امتناع از پذیرش خلافت 🔸خدا می‌داند که علاقه‌ای به حکومت نداشتم بعد از ، تنها نام من بود که برای خلافت مطرح می‌شد؛ ولی!!!! خداوند سبحان می‌داند که من [از روی تمایل شخصی] علاقه‌ای به زمامداری و حکومت در میان نداشتم؛ زیرا از آن بزرگوار شنیده بودم که می‌فرمود: "هر بعد از من کار امت مرا بر عهده گیرد، روز قیامت را بر می‌بندند و در مقابل دیدگان مردم برای حساب می‌کنند. سپس نامه عمل او باز می‌شود. اگر با عدالت حکومت کرده باشد، نجات می‌یابد و اگر ستم روا داشته باشد، هلاک می‌شود." ☀️افق‌های تاریک و فتنه‌های پیش رو 🔸در مقابل درخواست مردم برای پذیرش خلافت به آن‌ها گوشزد کردم: مرا واگذارید و سراغ فرد دیگری بروید؛ زیرا ما به استقبال حوادثی می‌رویم که رنگارنگ و فتنه‌آمیز است و چهره‌های گوناگون دارد. دل‌ها بر این بیعت ثابت نمی‌ماند و عقل‌ها بر این پیمان، استواری نشان نمی‌دهد! کران تا کران را ابرهای فتنه پوشانده و چهره افق را ابرهای تیره فساد گرفته و راه مستقیم حق ناشناخته مانده است. آگاه باشید! اگر درخواست شما را بپذیرم، براساس آنچه می‌دانم با شما رفتار می‌کنم و به گفتار این و آن و سرزنش ملامت‌کنندگان گوش فرا نمی‌دهم. اما اگر مرا رها کنید، همچون یکی از شما هستم که شاید شنواتر و مطیع‌تر از شما باشم در برابر کسی که کار خود را به او می‌سپرید. در هر حال، من وزیر شما باشم، بهتر است تا امیر و رهبر شما به شمار آیم. ☀️من به امیر شدن نیازی ندارم اصرار مردم زیاد شده بود. و ، و نزد من آمدند و درخواست کردند خلافت را بپذیرم. 🔸به آن ها گفتم: من به امیر شدن نیازی ندارم. ببینید چه کسی را برای این کار انتخاب می‌کنید، من هم با شما همراهی خواهم کرد. شما به دنبال امیر شدن من نباشید. دراین وضع، وزیر شما باشم، بهتر است تا امیر شما شوم. من به شما نیازی ندارم و درعین حال همراه شما هستم. هرکس را که شما برای خلافت بپسندید، من نیز به او رضایت خواهم داد. شما به سراغ فرد مدنظر خویش بروید. ☀️اصرار بیش از حد مردم در مقابل پاسخ منفی من، مردم اصرار می‌کنند و اگر به یاد داشته باشید : شما مردم به من می‌گفتید بیعت با او را قبول کن و من می‌گفتم نمی‌پذیرم. شما می‌گفتید چاره‌ای جز این نیست و من زیر بار نمی‌رفتم. من دست خود را بسته بودم و شما آن را باز می‌کردید. دستم را عقب می‌کشیدم و شما با اصرار، دستانم را می‌گرفتید و می‌گفتید: ما به کسی غیر از تو راضی نمی‌شویم و جر تو بر کسی اتفاق نظر و اجماع نداریم. چنان پای بیعت هجوم آوردید که گویی شتران تشنه به آب رسیده باشند و بر همدیگر فشار آوردند تا زودتر از آن آب بنوشند! دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۸۵ 🔅•✾••┈ ☀️نپذیرفتن خلافت، به هدف آزمودن مردم یکی از دلایل نپذیرفتن
┈••✾•🔅 /قسمت ۸۶ 🔅•✾••┈ ☀️شرایط پذیرش خلاقت 📍بیعت، فقط در مسجد وقتی اصرار مردم از حد گذشت جز پذیرش نداشت. 🔸به آن‌ها گفتم: حال که جز بیعت با من، به چیز دیگری راضی نیستید، و من نیز چاره‌ای ندارم جز پذیرش درخواست شما، پس به مسجد می‌رویم و بیعت با حضور همه مردم و رضای مسلمانان انجام می‌گیرد. آنجا هر کس خواست، با من بیعت می‌کند. ☀️براساس علم خود عمل می‌کنم بدانید که اگر درخواست شما را برای بیعت پذیرفتم، یا شما چنان رفتار کنم که خود به علم و تشخیص برسم و به گفته گوینده و ملامت سرزنش کننده‌ای گوش نمی‌دهم. 🔹مردم این شرط را پذیرفتند و گفتند: ما به احکامی که تو صادر کنی، راضی هستیم و در میان ما کسی مخالف تو نیست. با ما مطابق تشخیص خود رفتار کن. ☀️عهد و میثاق الهی برای وفاداری به بیعت و اطاعت پس دست خود را برای بیعت گشودم و با من بیعت کردید. شما مسلمانان که مهاجر و انصار و تابعان هم در میان شما هستند، با کمال میل برای بیعت با من حاضر شدید و من هم از شما پیمان گرفتم و سخت‌ترین عهدها و پیمان‌های پیامبران را با شما در میان گذاشتم، تا به من وفادار باشید و دستور مرا بشنوید و از من پیروی کنید. همچنین در کارها خیرخواه من باشید و همراه من با سرکشان بجنگید و با متجاوزان و آن‌ها که از دین اسلام خارج می‌شوند، پیکار کنید. شما مرا با همه این شرایط پذیرفتید و من هم با شما عهد و میثاق خدا را تازه کردم و شما را در برابر پیمان خدا و رسول(ص) متهد قرار دادم. شما هم دعوت مرا اجابت کردید و خدا را بر شما و بعضی از شما را بر خودتان گواه گرفتم. ☀️بیعتی بی‌نظیر در آزادترین وضع 📍همه با اختیار بیعت کردند دست خویش را برای بیعت گشودم و حکما، همگی با اختیار خود با من بیعت کردید و اولین کسانی که به من دست بیعت دادند، و بودند که بدون و کاملا از روی بیعت کردند کسی را که قصد بیعت با من نداشت، به بیعت مجبور نکردم؛ حتی اگر طلحه و زبیر به بیعت حاضر نمی‌شدند، آن‌ها را اجبار نمی‌کردم همان گونه که دیگران نیز به بیعت با خویش مجبور نکردم. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۸۷ 🔅•✾••┈ ☀️آیا کسی از بیعت ناراحت است؟ 🔸پس از انجام بیعت به #عمار و
┈••✾•🔅 /قسمت ۸۸ 🔅•✾••┈ برای همین بود که دست خود را برای بیعت باز گشودم و شما مسلمانان با من بیعت کردید. ☀️من مردم را برای خدا می‌خواستم 🔸به مردم توضیح دادم: بیعت شما مردم با من، بی‌اندیشه و ناگهانی نبود و کار من و شما یکسان نیست. من شما را برای خدا می‌خواهم و شما مرا برای خود می‌خواهید. ای مردم، برای اصلاح کار خودتان یاری کنید. به خدا سوگند که داد ستمدیده را از ستمگر بستانم و مهار ستمکار را بگیرم و به آبشخور حق وارد سازم؛ گرچه میلی نداشته باشد. ☀️نگرانی از اختلاف امت هنگامی که جمعی از قدرت‌طلبان، زبان به انتقاد گشودند و از مشورت نکردن من با خودشان گلایه کردند 🔸به آنان گوشزد کردم: به خدا سوگند که من رغبت و علاقه‌ای به حکومت نداشتم و شما بودید که دعوت کردید و با اصرار فراوان، زمام امر حکومت را به دست من سپردید. من هم این مسئولیت را پذیرفتم، به دلیل اینکه از واقع شدن اختلاف و تفرقه بین امت هراس داشتم. ☀️نگرانی از سلطه بنی‌امیه و بازی آنها با کتاب خدا به خدا سوگند، امر خلافت را فقط برای این پذیرفتم که مبادا گروهی از بنی‌امیه با زیرکی بر اوضاع مسلط شوند و زمام حکومت مسلمانان را در دست گیرند و در نتیجه، کتاب خداوند متعال بازیچه دست آنان شود. ☀️بیعت و 📍پیش قدم شدن طلحه و زبیر برای بیعت پس از کشته شدن عثمان، در بیرون شهر مدینه بودم که طلحه و زبیر سراغ من آمدند و خواستند با من دست بیعت دهند. 🔸به آن دو گفتم: من به این حکومت نیازی ندارم و اگر یار و یاور شما باشم، برای من بهتر از این است که امیر و حاکم بر شما باشم. هرکدام از شما که داوطلب هستید، دستتان را پیش آورید تا بیعت کنم. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۹۲ 🔅•✾••┈ مدعی باطل تباه شد و دروغ‌گو زیان کرد. هرکس با حق در افتاد، د
┈••✾•🔅 /قسمت ۹۳ 🔅•✾••┈ ☀️آغاز ناخشنودی خواص در روز دوم پس از بیعت اعلام کردم: آگاه باشید هر قطعه زمینی که از طرف عثمان به کسی اختصاص پیدا کرده و هر مالی که از اموال الهی از طرف وی اهدا شده است، همگی را به بیت‌المال برمی‌گردانم؛ زیرا حق با سپری شدن زمان از حق بودن ساقط نمی‌شود و هیچ بهانه‌ای برای نادیده گرفتن آن پذیرفتنی نیست. اگر این اموال برای مهریه زنان هم اختصاص یافته یا در شهرهای مختلف پراکنده شده باشد، به یقین آن را به صاحبان اصلی اموال بازمی‌گردانم؛ زیرا در عدالت گشایشی برای عموم است و آن کس که حق و عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای او گران‌تر خواهد بود. در روز دوم پس از بیعت، شیوه صحیح تقسیم بیت‌المال را با دلایل آن، به اطلاع مردم رساندم: ای مردم، هیچ‌ یک از فرزندان آدم بَرده یا کنیز به دنیا نیامده است. مردمان همه آزادند؛ ولی خداوند به برخی از شما نعمتی افزون‌تر بخشید. اکنون هر کس در راه دین مصیبتی دید و سابقه‌ای به دست آورده است، باید در این کار خیر، شکیبایی ورزد و در حفظ سابقه‌اش پایداری کند و البته بر خدای بزرگ منتی ندارد و از او امتیازی نخواهد. آگاه باشید اینک اموالی جمع شده است و ما میان همه، از سرخ و سیاه، به تساوی قسمت خواهیم کرد. در اینجا، به و گفت: از این سخن جز شما، کسی را در نظر نداشت! دستور دادم به هر یک از مسلمانان سه دینار بدهند. غلام سیاهی آمد و سه دینار خود را گرفت. مردی از انصار گفت: ای امیرالمؤمنین، این غلام من بود که دیروز آزادش کردم. من و او را برابر قرار می‌دهی؟ به وی گفتم: من در کتاب خدا دقت کردم و هیچ مزیتی برای فرزندان اسماعیل نسبت به فرزندان اسحاق نیافتم. و و نزد من آمدند و خواستند که همانند گذشته، سهم آنان از بیت‌المال بیشتر باشد! بالای منبر رفتم و خطابه‌ای ایراد کردم: حمد و سپاس شایسته خدایی است که اگر توفیق حمد پیدا کنیم، آن توفیق را هم او داد و از نهایت کرامت برخوردار است. او در شرح و بیان نیاید و وصف او در واژگان نگنجد و به حد و غایت موجودات شناخته نشود. شهادت می‌دهم که خدایی نیست جز خدای یکتا که شریک ندارد و شهادت می‌دهم که محمد(ص) رسول خدا، پیامبر هدایت، در مقام پارسایی و تقوا و فرستاده پروردگار والاست که به حقیقت از نزد حق آمد تا بندگان خدا را انذار کند، با قرآنی که نور و برهان تابان است، آری او با قرآن مبین حق را ابلاغ و حجت را تمام کرد و همانند انبیای گذشته، از این جهان چشم فروبست. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۱٠۳ 🔅•✾••┈ 🔻ناکامی و مرگی بی افتخار در انتظار فتنه‌گران به من خبر رسی
┈••✾•🔅 /قسمت ۱٠۴ 🔅•✾••┈ 🔺اطلاع‌رسانی به مردم درباره توطئه‌گران در مکه، و و ، مردم را به شورش علیه من دعوت می‌کردند و آماده حرکت به سمت بصره می‌شدند. 🔸برای آماده کردن مردم به مقابله با آنان خطبه‌ای خواندم: خداوند متعال محمد را برای هدایت همه مردم مبعوث کرد و او را برای همه جهانیان رحمت قرار داد. او نیز مأموریت خویش را به بهترین شکل انجام داد و پیام پروردگارش را به مردم رساند. خداوند به برکت وجود او، اوضاع از هم گسیخته را انتظام بخشید، مردم پراکنده را گرد هم آورد، گسست‌ها را ترمیم کرد، راه‌ها را امن و خون‌های مردم را حفظ کرد. خداوند بواسطه او، میان کینه‌توزان و دشمنان و آتش‌های افروخته از حقد و کینه و عداوت‌های پا بر جایی در دل‌ها، دوستی و الفت پدید آورد. آنگاه او را بسوی خویش فراخواند، درحال که از او کمال رضایت را داشت؛ زیرا در هیچ‌یک از امور رسالتش کوتاهی نکرده بود و تکثیری در تبلیغ رسالت نداشت. پس از رحلت رسول خدا پیشامدهای ناگوار و کشمکش‌هایی در امر جانشینی آن حضرت واقع شد، تا آنکه ابوبکر زمام خلافت را در دست گرفت و بعد از او، عمر و پس از وی نیز عثمان به خلافت رسید. درباره حوادث دوران عثمان و سرنوشت وی اطلاع کافی دارید. تا این‌که سراغ من آمدید و از من درخواست کردید تا بیعت شما را بپذیرم. اما من حاضر به قبول بیعت نشدم و شما اصرار کردید. دست خود را بستم و شما با فشار بازش کردید. دستم را عقب کشیدم و شما دستم را گرفتید و به سوی خود کشیدید. برای بیعت با من، همانند شتران تشنه که اطراف برکه گرد می‌آیند، اطراف من اجتماع کردید و چنان هجوم آوردید که گمان کردم در فشار جمعیت کشته خواهم شد یا برخی از شما در ازدحام کشته خواهید شد. در نهایت، دست خود را گشودم و با کمال اختیار با من بیعت کردید. طلحه و زبیر نخستین افرادی بودند که با من بیعت کردند. آن‌ها بدون‌ هیچ اجباری و اکراهی و در کمال آزادی با من بیعت کردند؛ اما اندکی از بیعتشان نگذشته بود که برای رفتن به عمره از من اجازه گرفتند و خدا می‌داند که آنان قصد نیرنگ و خدعه کردن داشتند. من برای اتمام حجت، با آن‌ها تجدید عهد کردم تا برای امت اسلام فتنه‌انگیزی نکنند. آنها نیز تعهد دادند که بر عهد خویش وفادار بمانند؛ اما به عهد خود وفا نکرده و نقض بیعت کردند. شگفتا که این بی‌وفاها در مقابل ابوبکر و عمر مطیع و رام بودند؛ ولی با من به مخالفت برخاستند! با این‌که من کمتر از آن دو نفر نیستم و اگر بخواهم می‌گویم... پروردگارا، داد مرا از این‌ها بگیر که حق مرا ضایع کردند و امر مرا پوچ انگاشتند مرا بر آن‌ها پیروز کن. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
📸 بسیجی دیروز و امروز، اولین دانشجوی بسیجی واضع لفظ و مبلغ مرجعیت رهبری در نشریه پیام دانشجو مورخ ۱۳۷۳/۹/۵؛ جهت مطالعه بیشتر به کتاب بازگشت از نیمه راه ص۲۵۷ الی ۲۶۴ مراجعه کنید! 🗓 🔰 💠 عزیزان من شدید، مبارک است اما بسیجی بمانید؛ بسیجی ماندن متوقف به اینستکه دائم خودمان را مراقبت کنیم تا از راه بیرون نرویم! ۱۳۸۴/۰۹/۰۴ 💠 ما باید از آفتها نسبت به خودمان پرهیز کنیم، آفت غرور، آفت ریا آفات مهلکی است! ۱۳۹۱/۰۹/۰۱ ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
جناب آقای غفاری اینقدر مغرور نباشید 🔹اولا تاریخ اسلام های زیادی دارد 🔹ثانیا پیامبراکرم صل الله علیه و آله هائی مثل را ملزم به از ۱۸ ساله کرد برای جلوگیری از مکرر تاریخ نیازمند هستیم* ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
💢 ملاك شناخت افراد از ديدگاه قبلة العارفين امام علي(ع) طه‌حسين، اديب و نويسنده معروف مصري در كتاب علي و بنوه (علي و فرزندانش)، داستان مردي را نقل مي‌كند كه در جريان جنگ جمل، دچار ترديد مي‌شود؛ با خود مي‌گويد: چطور ممكن است شخصيت‌هايي مثل و بر خطا باشند؟! درد دل خود را در همان ميدان كارزار با خود اميرالمومنين امام علي(ع) در ميان مي‌گذارد و از خود علي مي‌پرسد: كه مگر ممكن است چنين شخصيت‌هايي عظيم و بي‌سابقه‌اي بر خطا روند! امام علي به او مي‌فرمايد: تو سخت در اشتباهي؟! شما سخت در اشتباهيد! در طرح موضوع كار واژگونه‌اي كردي! تو بجاي اينكه حق و باطل را مقياس عظمت و حقارت شخصيت‌ها قرار دهي، عظمت‌ها و حقارت‌ها را كه قبلاً با پندار خود فرض كرده‌اي، مقياس حق و باطل قرار داده‌اي! تو مي‌خواهي حق را با مقياس افراد بشناسي! برعكس رفتار كن! ♦️اول خود حق را بشناس، آنوقت اهل حق را خواهي شناخت! آنوقت ديگر اهميت نميدهي كه چه كسي طرفدار حق است و چه كسي طرفدار باطل، و از خطابودن آن شخصيت‌ها در شگفت و ترديد نخواهي بود. طه‌حسین پس از نقل جمله‌هاي بالا مي‌گويد: من پس از وحي و سخن خدا -جوابي پرجلال‌تر و شيواتر از اين جواب نديده و نمي‌شناسم. فاعتبروا يا اولي الالباب. نگارش: سيدمصطفي ابوالقاسمي ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist