eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.6هزار عکس
10هزار ویدیو
858 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۶۴ 🔅•✾••┈ ☀️خدا را، خدا را، مراقب زنان و فرزندان باشید یارانم از چها
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۶۵ 🔅•✾••┈ 🔻آنان برای شما دام گذاشته‌اند! به یارانم توضیح دادم: 🔸این، توطئه و نیرنگ است. آن‌ها که اهل قرآن نیستند! اما اشعث پاسخ داد که آنها ما را به سوی حق فرامی‌خوانند! به وی گفتم: 🔸آنان برای شما دام گذاشته‌اند و به دنبال منصرف کردن شما از جنگ هستند. باز به یارانم گفتم: 🔸سوگند به خداوند، آنان اهل قرآن نیستند و فقط برای خدعه و نیرنگ از قرآن استفاده می‌کنند. آنها شنیده‌اند که من در جنگ جمل قرآن را بلند کردم و خواستم قرآن بین ما آن‌ها داوری کند، امروز همان کار را تکرار کرده‌اند؛ ولی اینان به دنبال آن چیزی نیستند که من در جنگ جمل در پی آن بودم و فریب ظاهر کارهای این‌ها را نخورید و برگردید به همان اهدافی که در جنگ داشتید و به ایستادگی خویش ادامه دهید. 🔸ای مردم، برگردید و همان راه خویش را پی بگیرید. به خدا سوگند، عمروبن‌عاص شیاد به دنبال فریب دادن شماست. برخی قبایل یمن با اشعث همراه شدند. او نیز گستاخانه گفت: به خدا سوگند، اگر دعوت آنان به صلح را نپذیری، من از لشکر تو جدا می‌شوم. به خدا سوگند، یا دعوت آنان را می‌پذیری یا اینکه تو را به همراه یارانت تحویل آنان می‌دهیم! مالک اشتر به گستاخی اشعث پاسخ تندی داد و نزدیک بود بین آن‌ها درگیری شدیدی اتفاق بیفتد. در حقیقت تفرقه بین یاران، به نگرانی اصلی تبدیل شد! ▪️این، توطئه و نیرنگ است با پدید آمدن اختلاف در میان سپاهیانم، در بین آنان خطبه‌ای خواندم: 🔸بندگان خدا، من از هر کس دیگری به پذیرش و حکم قرآن شایسته‌ترم؛ ولی معاویه، عمروبن‌عاص، ابن‌ابی‌معیط، حبیب‌بن‌مسلمه و ابن‌ابی‌سرح اهل دین و اهل قرآن نیستند. 🔸من بهتر از شما ایشان را می‌شناسم. کودکی با آنان همراه بوده‌ام و در بزرگسالی نیز با آنان ارتباط داشته‌ام. آنان شرورترین کودکان بودند و اینک نیز شرورترین مردان‌اند. 🔸این شعاری که سر داده‌اند، سخن حق است؛ ولی اراده‌ای باطل از آن کرده‌اند. به خدا سوگند، اگر آنها قرآن را بر روی دست گرفته‌اند، به این معنا نیست که قرآن را می‌شناسند یا به دنبال عمل به قرآن هستند؛ درک قرآن را دستاویز نیرنگ ساخته‌اند و به دنبال سست کردن اراده شما و فریفتن شما هستند. 🔸فقط به مدت یک ساعت، بازوان و کاسه سرهای‌تان را در اختیار من قرار دهید، که اکنون حق به نقطه حساس خود رسیده و چیزی نمانده است که ستمکاران درهم شکسته شوند. 🔸وای بر شما! این توطئه و نیرنگ است. آنها اهل قرآن و در پی حکم قرآن نیستند. از خدا بترسید و با بصیرتی که داشتید به جنگ ادامه دهید. اگر سخن مرا نپذیرید، راه بر شما سخت خواهد شد و هنگامی پشیمان خواهید شد که دیگر برای شما سودی نداشته باشد. بیست هزار نفر مسلح که غرق در سلاح و زره بودند و شمشیر بر دوش، جمع شدند. پیشانی‌های اینان بر اثر سجده زیاد سیاه شده بود. در صف اول آنان، مسعّربن‌فدکی و زیدبن‌حصین و گروهی از قاریان قرار داشتند که بعدها «خوارج» نامیده شدند. آنان مرا به نام امیرالمومنین خطاب نکردند و فقط گفتند: یا علی، اهل شام تو را به کتاب خداوند دعوت کرده‌اند. یا به آنان پاسخ مثبت می‌دهی یا همان‌گونه که عثمان را کشتیم، تو را نیز می‌کشیم! سوگند به خداوند، اگر نپذیری به آنچه می‌گوییم عمل خواهیم کرد! به آنان گفتم: 🔸وای بر شما! من نخستین کس بودم که به قرآن دعوت کردم و نخستین کسی بودم که دعوت قرآن را اجابت کردم و درباره کسی چون من، این تصور نمی‌رود که مرا به حکم قرآن بخوانند و من به حکم قرآن رضایت ندهم. اصلا جنگ ما با این قوم از ابتدا برای قرآن بود و می‌خواستیم آنها حکم قرآن را بپذیرند و از معصیت خداوند و شکستن پیمان‌های الهی و بی‌اعتنایی به کتاب خدا دست بردارند. اما امروز به اطلاع شما می‌رسانم: بدانید که آنان خواستار عمل کردن به قرآن نیستند و درصدد فریب به شما برآمده‌اند! 🔸آنها بدون توجه به سخنان من، درخواست کردند مالک‌اشتر از میدان جنگ بازگردد. در آن موقع، مالک به نزدیکی خیمه فرماندهی معاویه رسیده بود! آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۶۵ 🔅•✾••┈ 🔻آنان برای شما دام گذاشته‌اند! به یارانم توضیح دادم: 🔸ای
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۶۶ 🔅•✾••┈ ☀️به یاد داشته باشید که من شما را نهی کردم طرفداران اشعث علاقه‌مندان به پذیرش حکمیت، با اصرار تمام به من گفتند: یا علی، اکنون که به کتاب خداوند دعوت شده‌ای، آن را بپذیر؛ وگرنه تو را به همراه نزدیکانت تحویل همین قوم می‌دهیم یا همان کاری را با تو خواهیم کرد که با عثمان کردیم! وظیفه ما عمل به کتاب خداست و ما آن را پذیرفته‌ایم. به خدا سوگند، تو نیز یا قبول می‌کنی یا مجبور به قبول کردن می‌شوی! 🔺به آنان گفتم: 🔸پس به یاد داشته باشید که من شما را نهی کردم. سخنان مرا به خاطر بسپارید. اگر فرمان مرا بپذیرید. نظر من این است که به جنگ ادامه دهید؛ اما اگر قصد نافرمانی مرا دارید، هر کاری خواستید انجام دهید! ☀️بازگرداندن مالک‌اشتر از میدان جنگ ▪️بازگرد که فتنه برخاسته است! بر اثر فشار شدید معترضان و طرف‌داران حکمیت که خواهان بازگشت مالک‌اشتر از میدان جنگ بودند، به یزیدبن‌هانی دستور دادم: نزد مالک برو و دستور بازگشت از میدان را به وی ابلاغ کن. مالک در پاسخ وی گفته بود: اکنون زمان آن نیست که مرا از موقعیتم بازگردانی؛ زیرا امیدوارم خداوند پیروزی را نصیبم سازد. در کار من شتاب مکن. یزیدبن‌هانی برگشت و سخن مالک را نقل کرد. طرف‌داران حکمیت با کمال گستاخی گفتند: تو به مالک دستور ادامه جنگ داده‌ای! 🔸به آن‌ها گفتم: مگر ندیدید که من فرستاده خود را نزد او فرستادم؟ مگر نه این است که من در برابر دیدگان شما با او سخن گفتم و شما خود شنیدید؟ آن‌ها اظهار کردند: یا مالک را باز گردان یا اینکه تو را از خلافت عزل می‌کنیم! 🔸به یزیدبن‌هانی گفتم: ای یزید به مالک بگو: به نزد من بازگرد که فتنه برخاسته است. مالک‌اشتر که خود را در یک قدمی پیروزی نهایی می‌دید و از عمق فتنه‌ای که پدید آمده بود خبر نداشت. از بازگشت امتناع می‌ورزد. ولی یزیدبن‌هانی به وی می‌گوید: آیا دوست داری که تو اینجا پیروز شوی و آنجا امیرالمومنین را در قرارگاهش تنها گذارند و به دشمن تسلیم کنند؟ مالک با شنیدن این سخن برگشت و برخورد تندی بین او و طرف‌داران قبول حکمیت پیش آمد. با بازگشت مالک، آن‌ها همگی شعار دادند: «امیرالمومنین حکمیت را پذیرفت». در آن موقع، من سر به زیر افکنده بودم و کلمه‌ای حرف نمی‌زدم! ☀️دیروز فرمانده مؤمنان بودم و امروز فرمان‌بر شده‌ام هنگامی که دیدم اکثریت سپاهیانم متمایل به توقف جنگ و علاقه‌مند به پذیرش حکمیت هستند، خطاب به آنان گفتم: 🔸همواره کار من با شما آن‌گونه که دوست داشتم پیش می‌رفت، تا اینکه جنگ آسیب‌هایی بر شما وارد کرد و مردان شما را برد. به خدا سوگند، فرق شما با دشمنانتان این بود که جنگ بر شما آسیب وارد کرد، ولی شما در آستانه پیروزی قرار گرفتید و به دشمنانتان آسیب وارد کرد و آن‌ها در آستانه شکست قرار گرفتند. آری، صدمات جنگ برای دشمنان شما بسیار بیشتر و گزندش فراوان‌تر بود. 🔸آگاه باشید که من دیروز فرمانده بودم و امروز، فرمان، بر شده‌ام! دیروز در موقعیتی بودم که امرونهی می‌کردم و امروز به من امرونهی می‌کنند! 🔸چاره‌ای نیست. شما زندگی و بقا را دوست دارید و من نمی‌توانم شما را به آنچه خوش ندارید، اجبار کنم. پس از سخنان من، جمعی از بزرگان قبایل برخاستند و سخنانی در تأیید حکمیت قرآن و منافع صلح بر زبان آوردند! آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۶۶ 🔅•✾••┈ ☀️به یاد داشته باشید که من شما را نهی کردم طرفداران اشعث ع
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۶۷ 🔅•✾••┈ ▪️از این پس خون خواهید دوشید! در سخنرانی دیگری خطاب به سپاهیانم گفتم: 🔸اهل شام هیچ‌گاه به سوی حق بازنمی‌گردند و زیربار عدالت و مساوات نمی‌روند، مگر آنکه لشکری انبوه، پیاپی بر آن‌ها حمله آورد و سپاهی از پس سپاهی بر آن‌ها هجوم برد و اطراف سرزمینشان و زراعت‌هایشان زیرپای اسبان جنگی کوبیده شود و از هرکران هدف تاخت و تاز قرار گیرند و احساس ناامنی کنند. چنین موقعیتی برای آنان فقط به دست رزمندگانی به وجود می‌آید که اهل صدق و راستی هستند و ایستادگی می‌کنند و از کشته‌شدن در راه خدا هراسی ندارند؛ بلکه هرچه بیشتر در راه خدا کشته دهند، بر جدیت و قاطعیت آن‌ها می‌افزاید و اشتیاق آن‌ها را به ملاقات با خداوند بیشتر می‌کند. 🔸ما با رسول خدا بودیم و با پدران و فرزندان و برادران و عموهای خویش در جنگ روبه‌رو می‌شدیم و آنان را می‌کشتیم و آن جنگ بر تسلیم ایمان ما می‌افزود، شکیبایی ما را بیشتر می‌کرد، جدیت ما را در جهاد با دشمن صد چندان می‌نمود و در مبارزه با همتایان، نیرومندترمان می‌کرد. 🔸بسا مردی از ما و مردی از دشمنان ما، همچون دو شتر نر، پنجه در پنجه هم می‌افکندند و تن‌به‌تن می‌جنگیدند و هر یک تلاش می‌کرد جام مرگ را به دیگری بنوشاند. گاه ما جام مرگ را از دست دشمن می‌گرفتیم و گاه دشمن جام مرگ را از دست ما می‌گرفت و سر می‌کشید. 🔸وقتی خداوند صداقت ما را در جنگ دید، دشمن ما را خوار و زبون ساخت و پیروزی را نصیب ما کرد. به جان خودم سوگند، اگر ما همچون شما عمل می‌کردیم، اساس دین برپا نمی‌شد و اسلام عزت و استیلا نمی‌یافت. 🔸به خدا سوگند، از این پس خون خواهید دوشید! این را که می‌گویم به خاطر بسپارید. ▪️می‌بینید که یارانتان به مخالفت با شما برخاسته‌اند گروهی از یارانم که اهل بصیرت بودند و به حکمیت راضی نمی‌شدند، به سراغم آمدند و تقاضا کردند که جنگ را ادامه دهیم. 🔸من به آنان گفتم: ای قوم، می‌بینید که یارانتان به مخالفت با شما برخاسته‌اند و تعداد نفرات شما کمتر از آنان است. اگر شما جنگ را از سر بگیرید، برخورد آنها با شما تندتر و شدیدتر از اهل شام خواهد بود و اگر آنها با اهل شام متحد شوند و به جنگ شما بیایند، نابودی شما حتمی است. به خدا سوگند، من به این اتفاق راضی نبودم و اندک تمایلی به آن نداشتم؛ ولی جانب اکثریت را گرفتم، چون نگران از بین رفتن شما بودم. 🔺پاسخ به نامه معاویه ☀️تو مرا به حکم قرآن فراخواندی و خود می‌دانی که اهل قرآن نیستی با فروکش کردن شعله‌های جنگ، معاویه برایم نامه‌ای فرستاد که در آن نوشته بود: کار جنگ بین ما و شما به درازا کشید و هر یک از ما خود را در ادعایی که علیه دیگری دارد، برحق می‌داند و هیچ یک از ما حاضر به اطاعت از دیگری نیست و در این میان، مردم بسیاری کشته شدند. بیم آن دارم که در صورت ادامه جنگ، افراد بیشتری نیز کشته شوند. به زودی درباره این حوادث بازخواست خواهیم شد و غیر از من و تو، کس دیگری به پای حساب کشیده نخواهد شد. آیا قبول داری کاری کنیم که در آن حیات و زندگی باشد، عذر موجهی برای ما درست کند، صلاح امت در آن باشد، مانع ریخته شدن خون‌ها شود، الفت دینی ایجاد کند و کینه‌ها و فتنه‌ها را بزداید؟ پیشنهاد این است که دو نفر نماینده و داور در بین ما و شما حکمیت کنند: یکی از یاران من و دیگری از یاران تو. آن دو بر اساس کتاب خدا حکم کنند. خیر من و تو در این پیشنهاد است و تنها راه رهایی از این فتنه‌ها پذیرش آن است. درباره این پیشنهاد، تقوای الهی را در نظر بگیر و به حکم قرآن رضایت بده، اگر اهل قرآن هستی، والسلام. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۶۷ 🔅•✾••┈ ▪️از این پس خون خواهید دوشید! در سخنرانی دیگری خطاب به سپا
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۶۸ 🔅•✾••┈ 📃 پاسخ به نامه معاویه در پاسخ وی نوشتم: 🔸از بنده خدا علی، امیرالمومنین، به معاویةبن‌ابی‌سفیان 🔸اما بعد، برترین چیزی که شایسته است آدمی خود را بدان مشغول سازد، چیزی است که رفتارش را نیکو سازد و موجب فضیلت شود و از عیب و نقص دورش کند. ستمگری و دروغگویی موجب تباهی دین و دنیای آدمی است و کاستی‌های او را نزد عیب‌جویان آشکار می‌کند، آن چنان که از یافتن راه چاره در می‌ماند. 🔸پس مراقب مکر دنیا باش که پس از رسیدن به هر چیزی از دنیا، شادی و خوشحالی در آن وجود ندارد؛ ضمن اینکه می‌دانی امکان دسترسی به آنچه از دست رفته است نداری. مطلب باطلی را به خدا نسبت دادند و خداوند آنان را تکذیب کرد و پس از آن که اندک مهلتی به آن داد، گرفتار عذابی سخت کرد. 🔸پس بترس از آن روز! هر کس عاقبتی پسندیده دارد، خوشنود است و هرکس زمام خویش به دست شیطان داده و برای رهایی خود به ستیزه با او بر نخاسته فریب دنیا را خورده و بدان دل بسته است، پشیمان خواهد بود. 🔸تو مرا به حکم قرآن فراخواندی و خود میدانی که اهل قرآن نیستی و در پی داوری قرآن هم نیستی! و ما از خداوند یاری می‌خواهیم حکم قرآن را گردن می‌نهیم و در خواست تو را. هرکس حکم قرآن را گردن ننهد، به گمراهی در بیراهه‌های دور گرفتار آید. والسلام. 🔻این گونه به دنیا اطمینان مکن که سخت فریبنده است نامه‌ای هم به عمروبن‌‌عاص نوشتم و او را موعظه کردم: 🔸اما بعد، حقیقت دنیا چنان است که آدمی را فقط مشغول خود می‌سازد و فرصتی برای توجه به غیر آن باقی نمی‌گذارد و دنیا این گونه است که آدمی به هر مقداری از آن دست یابد، بازهم فزون‌تر می‌خواهد و حریص‌تر می‌شود! اهل دنیا با داشتن هر مقداری از دنیا،‌ هرگز احساس بی‌نیازی نمی‌کنند و البته پایان همه جمع‌کردن‌ها و دست‌یافتن‌ها جدایی است. خوشبخت کسی است که از سرنوشت دیگران درس بگیرد. 🔸ای اباعبدالله، اجر خویش را نابود مکن و با معاویه در راه باطلش همراه مباش! او در پاسخ من نوشت: اما بعد، آنچه امروز موجب صلاح امور و الفت بین ماست، بازگشت به سوی حق است. ما قرآن را در میان خود داور قرار داده و حکم آن را پذیرفته‌ایم و بهتر است هرکسی خود را آماده پذیرش داوری قرآن کند، تا مردم پس از این همه جنگ و کشمکش، عذر او را قبول کنند! والسلام. و من به او پاسخ دادم: 🔸اما بعد، بدان دنیایی که چنین دل‌بسته آن شده‌ای و در برابر آن از خود بی‌خود گشته‌ای و بدان تکیه و اعتماد کرده‌ای،‌ به تو پشت خواهد کرد و از تو جدا خواهد شد! پس این‌گونه به دنیا اطمینان مکن که سخت فریبنده است. اگر از گذشته درس بگیری، می‌توانی آینده‌ات را حفظ کنی و از موعظه‌ها بهره ببری. والسلام.  ▪️انتخاب اجباری ابوموسی اشعری 🔸من به حکمیت ابوموسی راضی نیستم قاریان قرآن از اهل عراق و اهل شام در میان دو صف لشکریان قرار گرفتند و به قرائت قرآن و بحث در آیات آن پرداختند و همگی خود را یه حکم قرآن ملزم دانستند. اهل شام گفتند: ما عمروبن‌عاص را برای نمایندگی خود در این حکمیت انتخاب کردیم. اشعث و آن دسته از قاریان قرآن که بعدها خوارج شدند،‌ گفتند: ما هم ابوموسی اشعری را به نمایندگی خود در حکمیت انتخاب و برگزیدیم. من به آنان گفتم: 🔸من به حکمیت ابوموسی راضی نیستم و مصلحت نمی‌دانم که چنین مسئولیتی بر عهده وی گذاشته شود! اشعث و چندتن دیگر به همراه قاریان قرآن اصرار ورزیدند که ما به غیر او رضایت نمی‌‌دهیم؛ زیرا قبل از اینکه در این مصیبت‌ها واقع شویم، او ما را برحذر داشته بود! 🔸به آنان پاسخ دادم: من به این انتخاب راضی نیستم. کسی است که و را . 🔸او حتی تا اینکه من پس از چند ماه به او ! ولی ابن‌عباس را برای این کار شایسته می‌‌دانم. پاسخ آن‌ها شگفت‌آور بود! گفتند: به خدا سوگند، ما بین تو و ابن‌عباس فرقی نمی‌بینیم. ما به دنبال مردی هستیم که نظرش به تو و معاویه یکسان باشد و به هیچ یک از شما دو نفر،‌ نزدیک‌تر از دیگری نباشد! به آن‌ها پیشنهاد کردم: 🔸من مالک‌اشتر را برای این کار برمی‌گزینم. این بار نیز اشعث مخالفت کرد و گفت:‌ همین «اشتر» است که زمین را بر ما تنگ کرده و همه آتش‌ها از ناحیه او افروخته شده‌است! چرا ما باید تحت امر اشتر باشیم؟ او فقط به دنبال این است که شمشیر برکشیم و بر یکدیگر بتازیم تا خواست تو و او واقع شود! آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۶۸ 🔅•✾••┈ 📃 پاسخ به نامه معاویه در پاسخ وی نوشتم: 🔸از بنده خدا علی،
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۶۹ 🔅•✾••┈ ☀️شما عباس‌بن‌عبدالله را برگزینید 🔸به سپاهیانم گفتم: معاویه برای این کار حتماً معتمدترین و موثق‌ترین فرد را انتخاب می‌کند و او کسی جز عمروبن‌عاص نیست؛ زیرا معاویه به رأی او اطمینان کامل دارد. مصلحت نیست که در مقابل او که از قریش است،‌ فرد دیگری غیر از قریش انتخاب شود. پس شما هم عبدالله‌بن‌عباس را برگزینید و وی را در مقابل عمروبن‌عاص قرار دهید؛ زیرا توانایی عبدالله به قدری است که هر گرهی را عمرو ببندد،‌ او از گشودنش درمانده نشود و گرهی نیست که عمرو بگشاید و عبدالله از بستنش عاجز بماند و هر امری که عمرو محکمش کند، عبدالله توان سست کردن آن را دارد و هرچه او تضعیف کند، عبدالله می‌تواند تقویتش کند. اشعث پاسخ داد: نه، به خدا سوگند، تا برپایی قیامت در میان ما، دو تن از قبیله «مُضَر» داوری نخواهند کرد. اگر معاویه مردی از قبیله «مُضَر» را انتخاب کرده است،‌تو نیز مردی از اهل یمن را انتخاب کن! 🔸به او گفتم: من نگرانم که فرد منتخب شما که از اهل یمن است،‌فریب بخورد؛ زیرا عمرو فردی است که هرگاه به دنبال هوای نفس خویش باشد، هرگز خدا را در نظر نمی‌گیرد. اما اشعث پاسخ داد:‌ به خدا سوگند، آنچه برای ما اهمیت دارد، این است که نماینده ما اهل یمن باشد؛ حتی اگر حکمی که صادر می‌کند،‌ در برخی مواقع ناخوشایند ما باشد؛ اما اگر هر دو مُضَری باشند و حکمشان نیز به نفع ما باشد،‌ ما نمی‌پسندیم! 🔸از آنان پرسیدم: آیا از پذیرفتن کسی جز ابوموسی امتناع می‌ورزید؟ گفتند:‌ آری. 🔸من نیز گفتم: پس هرچه خواهید، انجام دهید. 📍در انتخاب داور مخالفت نکنید! برای چندمین بار سپاهیانم را نصیحت کردم و موقعیت حساس تصمیم‌گیری را برایشان توضیح دادم: 🔸اهل شام مردمی هستند درشت‌خوی و پست و رذل. بردگانی فرومایه‌اند که هریک از هر گوشه‌ای گرد آمده و از گروه‌های مختلفی ترکیب یافته‌اند. آنان مردمی هستند که هنوز باید احکام دین بیاموزند و با آداب آن آشنا شوند، تربیت شوند، دانش فراگیرند، آزموده شوند و کسی بر آنان سرپرستی کند و دستشان را بگیرد. آنان نه از مهاجران‌اند و نه از انصار و نه از آنان که خانه و زندگی خود را برای مهاجران آماده کرده‌اند و بر ایمان استوار بودند. 🔸بدانید که اهل شام کسی را برای داوری انتخاب کردند که نزدیک‌ترین فرد بود به آنچه دوست داشتند و شما کسی را برگزیدید که نزدیک‌ترین فرد بود به آنچه دوست نداشتید! 🔸شما به یاد دارید که عبدالله بن قیس(ابوموسی اشعری) دیروز می‌گفت: این جنگ فتنه است؛ پس زه کمان‌های خود را قطع و شمشیرها را در نیام کنید. 🔸 اگر راست می‌گفت، پس در آمدنش نزد ما، بی‌آنکه مجبورش کرده باشند، خطا کرده است و اگر دروغ می‌گفت، پس متهم است! 🔸بنابراین شما عبدالله‌بن‌عباس را رودررویی عمروبن‌عاص قرار دهید و از فرصت‌ها خوب بهره ببرید و مرزهای دوردست کشور اسلامی را حفظ کنید. آیا نمی‌بینید که شهرهای شما میدان نبرد شده است و قدرت شما که همچون صخره‌ای استوار بود، هدف تیرهای دشمن قرار گرفته است؟ 🔸و به سپاهیانم گفتم: شما در ابتدای این کار که پذیرش حکمیت بود، با من مخالفت کردید؛ پس دست‌کم در انتخاب داور مخالفت نکنید. من مصلحت نمی‌دانم که ابوموسی را برای داوری برگزینید. او در مقابل فریبکاری‌های عمرو، ناتوان و ضعیف است. ابوموسی از عهده این کار بر نمی‌آید و توان لازم را برای آن ندارد؛ ولی عبدالله‌بن‌عباس بر این کار تواناست. بگذارید او را برگزینم که در این امور آگاه‌تر و تواناتر از ابوموسی است. ▪️اما اشعث و یارانش نپذیرفتند و با نمایندگی مالک اشتر نیز مخالفت کردند! آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۶۹ 🔅•✾••┈ ☀️شما عباس‌بن‌عبدالله را برگزینید 🔸به سپاهیانم گفتم: معاوی
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۷٠ 🔅•✾••┈ ▪️نوشتن معاهده حکمیت ☀️تکرار تاریخ پیامبر برای من! هنگامی که متن معاهده نوشته می‌شد، نویسنده در ابتدای آن، نام مرا با عنوان امیرالمومنین نوشت و معاویه اعتراض کرد که اگر من او را امیرالمومنین می‌دانستم، با او نمی‌جنگیدم. به من مراجعه کردند و من گفتم عبارت امیرالمومنین را حذف کنید! احنف اصرار کرد که کلمه امیرالمومنین بماند، حتی اگر به جنگ جدیدی منجر شود؛ ولی اشعث به مخالفت با احنف برخاست. 🔸به آنها گفتم: لا اله الا الله و الله اکبر. آنچه برای رسول خدا اتفاق افتاده است، برای من نیز تکرار می‌شود! به خدا سوگند، همین ماجرا به دست من در صلح «حدیبیه» اتفاق افتاد، آنگاه که با خط خود نوشتم: این پیمانی است که محمد، رسول خدا، و سهیل‌بن‌عمرو بر اساس آن مصالحه می‌کنند. سهیل گفت: من با عهدنامه‌ای که در آن خود را رسول خدا نامیده‌ای موافقت نمی‌کنم؛ زیرا اگر تو را فرستاده خدا می‌دانستم، با تو نمی‌جنگیدم و اگر بپذیرم که تو پیامبر خدایی و در عین حال مانع از طواف تو به خانه خدا شوم، از ستمکاران خواهم بود. بنویس «محمدبن عبدالله» تا من نیز موافقت کنم. رسول خدا به من فرمودند: «ای علی، من هم رسول خدایم و هم محمد فرزند عبدالله هستم. اگر در این عهدنامه نوشته شود «محمد فرزند عبدالله»، رسالت مرا مخدوش نمی‌سازد؛ پس بنویس: «محمد فرزند عبدالله.» 🔸آن روز من در این باره با مشرکان بحث و گفت‌وگو کردم و امروز نیز همانند آن روز برای فرزندان آنان می‌نویسم، مانند آن که رسول خدا برای پدران آنان نوشت. و اینگونه تاریخ تکرار می‌شود. عمروبن‌عاص از شنیدن این خاطره ناراحت شد و گفت: سبحان‌الله، تو با این تمثیل ما را به کافران تشبیه می‌کنی، حال آنکه ما از مومنان هستیم! 🔸به وی گفتم: ای پسر نابغه، تو در کدام موقعیت، دوست کافران و بدخواه مسلمانان نبودی؟ تو شبیه مادرت هستی که تو را زاده است! عمرو برخاست و گفت: به خدا سوگند، هرگز در مجلسی با تو در یک جا نخواهم نشست. 🔸من نیز در پاسخش گفتم: به خدا سوگند، امیدوارم خداوند مجلس مرا از وجود تو و امثال تو تطهیر کند. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۷٠ 🔅•✾••┈ ▪️نوشتن معاهده حکمیت ☀️تکرار تاریخ پیامبر برای من! هنگامی
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۷۱ 🔅•✾••┈ ☀️مالک اشتر خلاف رأی من گام بر نمی‌دارد! پس از نوشته شدن معاهده، مطرح شد که مالک‌اشتر به آنچه نوشته شده، راضی نیست و به ادامه جنگ معتقد است. 🔸گفتم: نه، چنین نیست. هنگامی که من راضی شدم، مالک‌اشتر نیز راضی می‌شود و اکنون من و شما همگی به این امر رضایت داده‌ایم و مصلحت نیست پس از رضایت، از پیمان خویش بازگردیم و بعد از آنکه اقرار به پذیرش کرده‌ایم، به دنبال تغییر و تبدیل در آن باشیم؛ مگر آنکه نافرمانی خداوند پیش آید و برخلاف کتاب خداوند حکمی صادر شود. 🔸اما اینکه می‌گویند مالک‌اشتر فرمان مرا ترک می‌کند و برخلاف من موضع می‌گیرد، چنین نیست. او فردی نیست که از فرمان من سرپیچی کند. من از بابت او نگرانی ندارم و آرزو می‌کنم ای‌کاش در میان شما دو تن همانند او بود! کاش در میان شما حتی یک تن مانند او بود که مثل او درباره دشمن می‌اندیشید! اگر چنین بود، بارگران مسئولیت شما بر دوش من سبک می‌شد و به اصلاحِ کج‌روی‌های شما امیدوار می‌شدم! 🔸درباره این عهدنامه باید بگویم که برای حفظ منافع شما، آن را محکم و استوار کرده‌ایم و امیدوارم که راه را گم نکنید، ان‌شاءالله رب‌العالمین. سلیمان‌بن‌صُرَد با صورت مجروحش نزد من آمد. با دیدن وی گفتم: مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا بعضی پیمان خود را به آخر بردند و به شهادت رسیدند و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند./احزاب۲۳ 🔸به راستی که تو از این منتظران هستی و از جمله کسانی به شمار می‌روی که پیمان خویش را دگرگون نکرده‌اند. سلیمان گفت: یا امیرالمومنین، اگر یاورانی داشتم، هرگز این عهدنامه نوشته نمی‌شد. به خدا سوگند، به میان مردم رفتم و تلاش کردم آنان را به همان عهد اولیه بازگردانم؛ ولی بسیاری اندک یافتم کسانی را که در آن‌ها امیدی به خیر باشد. در این هنگام محرزبن جریش پرسید: ای امیرالمومنین، آیا راهی برای بازگشت از این عهدنامه وجود دارد؟ به خدا سوگند، می‌ترسم عاقبت این کار ذلت و خواری باشد. 🔸به او پاسخ دادم: آیا پس از آنکه پیمان را پذیرفته‌ایم، آن را نقض کنیم؟ چنین کاری جایز نیست. ☀️آن کس که فرمانش را اجرا نکنند، رأیی نخواهد داشت شنیدم که گروهی درباره من گفته‌اند: علی شجاع است، ولی از اسرار جنگ آگاهی! 🔸گفتم: خداوند پدرانشان را رحمت کند. آیا کسی آگاه‌تر و بابصیرت‌تر از من به جنگ وجود دارد؟ هنوز به بیست سالگی نرسیده بودم که وارد میدان نبرد شدم و اکنون از شصت سالگی گذشته‌ام. اما دریغ، آن کس که اطاعتش نکنند، رأیی نخواهد داشت. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۷۱ 🔅•✾••┈ ☀️مالک اشتر خلاف رأی من گام بر نمی‌دارد! پس از نوشته شدن م
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۷۲ 🔅•✾••┈ ▪️شما، درد من شده‌اید! یکی از سپاهیانم برخاست و سئوال کرد: ما را از حکمیت نهی کردی، سپس پذیرفتی. ما نفهمیدیم کدام یک از این دو کار درست بود. 🔸دستم را بر دست دیگرم زدم و گفتم: این است سزای کسی که بیعت با امام خود را ترک گوید و پیمان بشکند. به خدا سوگند،‌ هنگامی که شما را به جنگ فراخواندم، خوشایندتان نبود؛ ولی خداوند خیر شما را در آن قرار داده بود. اگر استقامت ورزیده بودید، ‌شما را راهنمایی می‌کردم و اگر به راه کج می‌رفتید، شما را به راه راست برمی‌گرداندم؛ اگر سر برمی‌تافتید، دوباره شما را برای مبارزه آماده می‌کردم. این روشی درست و نظری استوار بود. 🔸اما دریغ! با کدام نیرو و با اطمینان به چه کسی؟! شگفتا! می‌خواهم درد خود را توسط شما درمان کنم،‌ حال آنکه شما خود، درد من شده‌اید! همانند کسی هستیم که خار بر پایش رفته و می‌خواهد با خار دیگری آن را بیرون کشد و می‌داند که خار در تن او بیشتر می‌شکند و برجای می‌ماند. 🔸بارخدایا، پزشکان این درد بی‌درمان از معالجه خسته و درمانده شده‌اند و آنان که می‌خواهند با طناب از چاه ژرف آب بکشند، ملول و ناتوان گشته‌اند. 🔸کجایند آن مردمی که وقتی به اسلام دعوت شدند، پذیرفتند و قرآن را تلاوت کردند و آن را نیکو دریافتند؛ وقتی به سوی جهاد بسیج شدند، با شوق تمام به حرکت درآمدند و چونان شتری که مشتاقانه به سوی فرزندش می‌رود، شمشیرها را از غلاف بیرون کشیدند و فوج فوج و صف به صف اطراف زمین را احاطه کردند. برخی شهید شدند و برخی نجات یافتند. نه زنده ماندن زندگان را به یکدیگر مژده دادند و نه مرگ شهیدان را تسلیت گفتند. از بس از خوف خدا گریسته بودند، دیدگانشان سفیدی گرفته بود. شکم‌هایشان از روزه‌داری فراوان لاغر شده و به پشت چسبیده بود. لب‌هایشان از فراوانی دعا خشکیده شده و رنگ‌های صورتشان از شب‌زنده‌داری زرد شده و بر چهره‌هایشان، غبار خشوع و فروتنی نشسته بود. 🔸آنان برادران من بودند که رفتند و بر ماست که تشنه دیدارشان باشیم و از اندوه فراقشان انگشت حسرت به دندان بگزیم. 🔸همانا شیطان راه‌های خود را برای شما آسان جلوه می‌‌دهد، تا گره‌های محکم دین شما را یکی پس از دیگری بگسلد و به جای وحدت و هماهنگی، بر تفرقه و پراکندگی شما بیفزاید و فتنه و فساد برانگیزد. از وسوسه‌ها و فریب‌کاری شیطان روی گردانید و نصیحت آن کس را که خیرخواه شماست، گوش کنید و به جان و دل بپذیرید. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۷۲ 🔅•✾••┈ ▪️شما، درد من شده‌اید! یکی از سپاهیانم برخاست و سئوال کرد:
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۷۳ 🔅•✾••┈ ☀️توصیه‌های امام به داوران حکمیت 📍اگر مطابق کتاب خدا داوری نکنید، حکم شما ارزشی ندارد پس از نوشته شدن معاهده حکمیت و تعیین نمایندگان، به آن دو تذکر دادم: 🔸انتخاب شما برای این است که مطابق کتاب خدا حکم کنید و همه کتاب خدا در تایید من است؛ پس اگر مطابق کتاب خدا داوری نکنید؛ حکم شما ارزشی ندارد و حق داوری ندارید. ☀️طبق دستور قرآن داوری کن! 🔸به ابوموسی اشعری که به نمایندگی از طرف ما برای حکمیت می‌رفت، گفتم: ای ابوموسی، همانگونه که دستور قرآن است، داوری کن؛ هر چند مخالف میل من باشد. با کتاب خدا داوری کن و پا فراتر از آن مگذار. ☀️هیچکس به اندازه من به وحدت امت محمد نمی‌اندیشد نامه‌ای نیز به ابوموسی اشعری نوشتم و تذکراتی به وی دادم: 🔸همانا بسیاری از مردم تغییر کرده‌اند، از سعادت و رستگاری بی‌بهره مانده‌اند، به دنیا گرایش پیدا کرده و از روی هوای نفس سخن گفته‌اند. من در کار این مردم شگفت‌زده‌ام. مردمی خود پسند گردهم آمده‌اند! من اکنون به درمان زخمی روی آورده‌ام که بیم آن دارم به صورت لخته خون در آید و درمان ناپذیر شود. 🔸بدان که در امت اسلام، هیچ کس همانند من به وحدت امت محمد و الفت و مهربانی آنان با یکدیگر، علاقه‌مند و حریص نیست. من در این کار به دنبال پاداش نیکو و سرانجام شایسته‌ام. 🔸من به پیمانی که بسته‌ام و تعهدی که پذیرفته‌ام، وفا خواهم کرد؛ هرچند تو دگرگون شده باشی و همانند روزی که از من جدا شدی نباشی. همانا بدبخت کسی است که از عقل و تجربه‌ای که نصیب او شده است، محروم بماند. 🔸من نمی‌توانم سخن کسی را که باطل و نادرست می‌گوید، تحمل کنم یا کاری را که خدا اصلاح کرده است، تباه سازم. پس آنچه نمی‌دانی، رها کن؛ زیرا مردم بدکردار با سخنان نادرست تو به سوی تو خواهند شتافت. والسلام. ▪️خوارج؛ مولود حکمیت ☀️آیا بعد از رضایت دادن و عهد بستن و پیمان نوشتن برگردم؟ پس از اینکه شاهدان، معاهده حکمیت را امضا کرده و بر دو لشکر عرضه کردند، گروهی از سپاهیان من که بعدها به خوارج مشهور شدند، پشیمان شدند و شعار «لاحکم الالله» سردادند. آنها معتقد بودند که حکم خدا درباره معاویه و اصحابش روشن است: یا باید کشته شده یا باید تسلیم ما شوند، و اگر حکمیت را پذیرفتیم، مرتکب خطا و گناه شده‌ایم. آنها می‌گفتند: ما از گناهی که مرتکب شده‌ایم، توبه کردیم. از من نیز می‌خواستند که معاهده حکمیت را باطل اعلام کنم و به دلیل پذیرش حکمیت توبه کنم که در غیر این صورت از من هم برائت می‌جویند؛ 🔸به آنان گفتم: وای بر شما! آیا بعد از رضایت دادن و عهد بستن و پیمان نوشتن، آن را بشکنم؟! مگر خداوند نمی‌فرماید: وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا ۚ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ و چون با خدا پيمان بستيد به پيمان خود وفا کنيد و سوگندهاى خود را پس از استوار کردن آنها مشکنيد، در حالى که خدا را در وفا کردن به پيمان‌ها بر خود ضامن قرار داده‌ايد؛ به يقين خدا مى‌داند که شما چه مى‌کنيد./نحل91 اما آنان بر موضع نادرست خویش اصرار ورزیدند و مرا به شرک متهم کردند و از من تبری جستند. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۷۳ 🔅•✾••┈ ☀️توصیه‌های امام به داوران حکمیت 📍اگر مطابق کتاب خدا داوری
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۷۴ 🔅•✾••┈ 📍حکمیت گناه نبود؛ بلکه ناتوانی در فهم و ضعف در عملکرد بود دو تن از بزرگان خوارج به نام‌های زرعة‌بن‌برج‌ طائی و حرقوص‌بن‌زهیر سعدی به نزد من آمدند و گفتند: لاحکم الا لله. من نیز تایید کردم که لاحکم الا لله. حرقوص گفت: از خدای خود توبه و حکمیت را نقض کن و برای جنگ با دشمن، با ما همراهی کن تا به ملاقات خدا بشتابیم. 🔸به آنها گفتم: من همین را می‌خواستم و شما به مخالفت با من برخواستید و معصیت کردید. اکنون بین ما و آنان قراردادی نوشته شده است و شروطی را تعیین و پیمان‌هایی را با یکدیگر امضا کرده‌ایم. خداوند می‌فرماید: وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا ۚ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ و چون با خدا پيمان بستيد به پيمان خود وفا کنيد و سوگندهاى خود را پس از استوار کردن آنها مشکنيد، در حالى که خدا را در وفا کردن به پيمان‌ها بر خود ضامن قرار داده‌ايد؛ به يقين خدا مى‌داند که شما چه مى‌کنيد./نحل91 حرقوص ادعا کرد: این گناهی است که باید از آن توبه کنی! به او پاسخ دادم: پذیرش حکمیت گناه نبود؛ ناتوانی در فکر و فهم و ضعف در رفتار و عمل شما بود و شما خود می‌دانید که من در آن اوضاع به شما تذکر دادم و شما را از پذیرش حکمیت برحذر داشتم. زرعه ادامه سخن را در دست گرفت و گفت: اعلام می‌کنم ای علی، به خدا سوگند، اگر حکم داوران را در حکمیت انکار نکنی، با تو خواهم جنگید و با این کار به دنبال کسب رضای الهی خواهم بود! 🔸به او گفتم: وای بر تو! چقدر بدبخت و تیره‌بخت شده‌ای! تو را می‌بینم که کشته شده‌ای و باد بر جنازه‌ات می‌وزد! او گفت: دوست دارم که چنین باشد! 🔸به وی گفتم: اگر در مسیر حق کشته شوی، این چنین مرگی فضیلت است و ارزش از دست دادن دنیا را دارد؛ اما اکنون شیطان شما را گمراه ساخته است. از خداوند بزرگ بترسید و تقوای الهی پیشه کنید. حتما خیری نصیب شما نخواهد شد از دنیایی که برای آن می‌جنگید! ☀️وفاداری رسول خدا حتی به تعهداتشان به مشرکان افرادی را به سراغ خوارج فرستادم تا از آنها بپرسند که چه می‌خواهند؟ آنها گفتند: قصد ما این است که همگی به همراه تو، سه شبانه روز از گناه پذیرش حکمیت، به درگاه الهی توبه کنیم و پس از آن، همگی به سراغ معاویه برویم و با او بجنگیم، تا خداوند بین ما و او حکم کند! 🔸به آنان پاسخ دادم: پس چرا آن هنگامی که داوران را انتخاب می‌کردیم، این سخنان را نگفتید و اکنون که کار از کار گذشته است، این مطالب را بر زبان می‌آورید؟! آنها گفتند: جنگ طولانی و طاقت‌فرسا موجب خستگی شده بود و اسب، ها از نفس افتاده بودند و سلاح‌ها فرسوده شده بود. برای همین پیشنهاد حکمیت را پذیرفتیم! 🔸به آنها گفتم: جنگ بر شما سخت و طاقت‌فرسا شد، برای رهایی از شدت جنگ زیر بار تعهدها می‌روید و هرگاه به راحتی رسیدید و فرصتی یافتید؛ نقض عهد می‌کنید! ولی رسول خدا حتی به تعهدات خود به مشرکان وفادار بودند. آیا شما می‌خواهید من نقض عهد کنم؟! 📍دروغ است که من گفته‌ام «حکمیت گمراهی است»! پس از بازگشت به کوفه، جمعی از خوارج شایع کردند که امیرالمومنین توبه کرده است و حکمیت را کفر و گمراهی می‌داند و همگی منتظر رفع‌ خستگی اسبان و تهیه تدارکات هستیم و پس از آن به سوی شام حرکت می‌کنیم! با شنیدن این شایعات، با صراحت گفتم: 🔸دروغ می‌گوید کسی که ادعا می‌کند من از قضیه حکمیت منصرف شده‌ام و گفته‌ام «حکمیت گمراهی است». آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۷۴ 🔅•✾••┈ 📍حکمیت گناه نبود؛ بلکه ناتوانی در فهم و ضعف در عملکرد بود د
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۷۵ 🔅•✾••┈ 🔻بازگشت از صفین ▪️ملاقات با خوارج پس از بازگشت از صفین، در منطقه‌ای به نام «حروراء» با خوارج روبه‌رو شدم که سی‌هزار تن بودند. در جمع آنان حاضر شدم و خطبه‌ای برای آنان ایراد کردم: 🔸سپاس خدایی را که با همه عظمتش، به بندگانش نزدیک است و در دل‌های آنان جای دارد. او نزدیک است؛ ولی با چشمان سر دیده نمی‌شود. اول است و آخر، ظاهر است و باطن، بر غیب‌ها آگاهی دارد، از گناهان می‌گذرد، با اذن خودش اطاعت می‌شود و در عین حال، از بندگان فرمان‌بُردارش تشکر می‌کند. می‌داند که عصیان می‌شود؛ ولی می‌پوشاند و می‌بخشد. از برآوردن خواسته‌هایش ناتوان نیست. کسی مانع اراده او نمی‌تواند باشد. بااینکه قدرت دارد، مدارا می‌کند و در هنگام عقوبت، به کسی ستم روا نمی‌دارد و همه را در بوته امتحان می‌گذارد: هم کسانی را که دوست دارد و هم کسانی را که دشمن می‌دارد، و دلیل آن همان چیزی است که بر رسولش نازل فرموده است: وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ و تا خداوند کسانى را که ايمان آورده‌اند خالص گرداند و ايمانشان را از هرگونه کفر و شرک و نفاق پاک سازد و کافران را به تدريج به نابودى کشاند./آل‌عمران۱۴۱ 🔸اما شما مردم، همگی نیک می‌دانید که من به حکمیت راضی نبودم، تا آنکه شما بر این خواسته پافشاری کردید و در نهایت، بر من غالب آمدید. خداوند بین من و شما گواه است که چنین بود. سپس همانگونه که همگی می‌دانید، عهدنامه‌ای نوشتیم و در آن شرط کردیم که آنچه قرآن زنده کرده، زنده بدارند و آنچه قرآن از بین برده است، از بین ببرند و نیز شرط کردیم که اگر نمایندگان چنین رفتار نکنند، حق حکمیت از آنان سلب می‌شود. شما خود از جمله شاهدان این عهدنامه بودید و می‌دانید که ما بر سر همان پیمان خویش هستیم و چیزی تغییر نکرده است. 🔸پس اکنون بگویید سخن شما چیست و می‌خواهید به کجا روید؟ بر اثر خواندن این خطبه، بیست‌وچهار تن از آنان قانع شدند و گفتند: خداوندا، ما این سخنان را حق می‌دانیم و با او همراهی می‌کنیم. هزار تن از آنان به پادگان «نخیله» رفتند و گفتند: ما اینجا می‌مانیم تا امام ما به جنگ با اهل شام برگردد. ولی پنج‌هزار تن از آنان به نهروان رفتند و با عبدالله‌بن‌وهب راسبی بیعت کردند که تا دم مرگ به مخالفت خویش ادامه دهند. ☀️ملاقات با صالح‌بن‌سلیم به مسیر خود برای بازگشت به کوفه ادامه دادیم. در بین راه با صالح‌بن‌سلیم ملاقات کردم که آثار بیماری در چهره‌اش آشکار بود. 🔸از او پرسیدم: آیا در این جنگ همراه ما بودی؟ پاسخ داد: به خدا سوگند، با این که تصمیم گرفته بودم در آن شرکت کنم، نتوانستم. این بیماری که می‌بینی، مرا از حضور در جنگ بازداشت. 🔸به او گفتم: لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَىٰ وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ ۚ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ بر ناتوانان و بيماران و تهيدستانى که هزينه سفر جنگ را ندارند جهاد مقرّر نشده است تا بر اثر آن دچار رنج و سختى شوند از اين رو سزاوار کيفر و نکوهش نيستند، به شرط آن که براى خدا و پيامبرش خيرخواهى کنند و از خيانت به خدا و رسول بپرهيزند و کارها را بر ضدّ پيامبر و مؤمنان واژگونه نکنند. اينان از نيکوکارانند و هيچ راهى براى سرزنش نيکوکاران نيست، و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است./تّوبة۹۱ 🔸اکنون به من بگو مردم درباره آنچه میان ما و اهل شام گذشت، چه می‌گویند؟ او پاسخ داد: برخی مردم از اتفاقی که افتاده است، شادمان‌اند و آنان بدخواهان و افراد پَست مردم هستند. برخی دیگر از آنچه پیش آمده است، اندوهگین‌اند و آنان دل‌سوزترین مردم برای تو هستند. وقتی از نزد او بر می‌خاستم، به وی گفتم: 🔸راست گفتی. امیدوارم خداوند تحمل رنج بیماری را موجب بخشش گناهان قرار دهد؛ زیرا در خود بیماری ثواب نیست؛ ولی تحمل بیماری گناهان بنده را می‌ریزد، تا آنجا که گناهی برای او باقی نمی‌گذارد. آری، ثواب مربوط به گفتار با زبان و عمل با دست و پاست و خداوند بزرگ بندگان بسیاری را به دلیل صداقت در نیت و باطن پاکیزه وارد بهشت می‌کند. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۷۵ 🔅•✾••┈ 🔻بازگشت از صفین ▪️ملاقات با خوارج پس از بازگشت از صفین، در
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۷۶ 🔅•✾••┈ ☀️ملاقات با عبدالله‌بن‌ودیعه انصاری در ادامه مسیر با عبدالله‌بن‌ودیعه انصاری ملاقات کردم و از او نیز پرسیدم: 🔸درباره کار ما چه شنیده‌ای؟ مردم چه می‌گویند؟ او گفت: برخی مردم خوشحال‌اند و برخی دیگر ناراحت. مردم همان‌گونه‌اند که خداوند فرموده است: وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ آنان پيوسته بر اثر هواهاى نفسانى در دين اختلاف مى‌کنند./هود۱۱۸ 🔸صاحب‌نظران چه می‌گویند؟ او پاسخ داد: می‌گویند علی جمع بزرگی در اختیار داشت؛ ولی آنان را پراکنده ساخت. او دژی استوار داشت؛ ولی آن را ویران کرد و چقدر زمان لازم است تا بتواند آن دژ ویران شده را از نو بسازد و چگونه خواهد توانست آن جمعی را که پراکنده ساخته است، بار دیگر جمع کند! می‌گویند بهتر و عاقلانه‌تر این بود که علی با همراهی افراد فرمان بر خود به مقابله با کسانی می‌پرداخت که از فرمان وی خارج شده بودند، چه در این نبرد پیروز می‌شد و چه نابود. 🔸به وی گفتم: من ویران کردم یا آنان ویران کردند؟ جمع را من پراکنده کردم یا آنان پراکنده ساختند؟ درباره اینکه می‌گویند بهتر و عاقلانه‌تر این بود که با همراهی افراد فرمان‌بر خود، به مقابله با کسانی می‌پرداخت که از فرمان وی خارج شده بودند، چه در این نبرد پیروز می‌شد و چه نابود، باید بگویم به خدا سوگند که این دیدگاه از نظر من پنهان نبود. 🔸من در گسستن از این دنیا و رفتن به استقبال مرگ بسیار گشاده‌دست بودم و هستم. 🔸من تصمیم به جنگ هم گرفتم؛ اما به این دو، حسن و حسین، نگریستم که قبل از من آماده رفتن به میدان جنگ بودند. می‌دانستم که اگر این دو به شهادت برسند، نسل محمد از میان این امت برچیده می‌شود، و این برایم خوشایند نبود که امت اسلام از وجود این دو بی‌بهره شوند. به خدا سوگند، اگر از این پس بار دیگر با دشمنی روبه‌رو شوم، حتماً این دو همراه من نخواهند بود. ☀️ملاقات با حربن‌شُرّحبیل الشبامی در ادامه مسیر به منطقه «ثورهمدان» رسیدیم. صدای گریه به گوشم رسید. علت آن را پرسیدم. گفتند: این گریه برای کشتگان در صفین است. 🔸گفتم: آری، من شهادت می‌دهم هر یک از آن‌ها که با ایستادگی در راه حق کشته شده باشد، شهید در راه خدا محسوب می‌شود. به منطقه «شبامیّین» که رسیدیم، صدای گریه شدید و ناله‌های جانسوز شنیدیم. حرب‌بن‌شرحبیل الشبامی که بزرگ آن منطقه بود، به استقبال ما آمد. 🔸به وی گفتم: آیا زنان شما بر شما غالب آمده‌اند؟ چرا آن‌ها را از این شیون و ناله باز نمی‌دارید؟ او پاسخ داد: یا امیرالمومنین، اگر یک یا دو یا سه خانه بود، می‌توانستیم آرامشان کنیم؛ اما فقط از این یک قبیله صدوهشتاد تن کشته شده‌اند! و دیگر خانه‌ای نمانده است که در آن سوگواری نباشد. ولی ما جماعت مردان گریه نمی‌کنیم و از اینکه آنان توفیق شهادت در رکاب شما را پیدا کرده‌اند، شادمانیم. 🔸برای دلداری وی گفتم: خداوند کشتگان و درگذشتگان شما را رحمت کند. ☀️سخنانی چند با ساکنان دیارباقی! به کوفه نزدیک شده بودیم. گذار ما به قبرستان کوفه افتاد. در کنار قبرها ایستادم و خطاب به آنان گفتم: 🔸ای ساکنان خانه‌های وحشت و محله‌های تهی و گورهای تاریک، ای در خاک خفتگان، ای غریبان، ای تنهاماندگان، ای وحشت‌زدگان، شما در رفتن بر ما پیشی گرفتید و ما از پی شما می‌آییم و به شما خواهیم رسید. 🔸اگر بخواهید از آنچه پس از شما گذشت مطلع شوید، بدانید که: 📍خانه‌هایتان را دیگران تصرف کرده و در آن سکونت گزیده‌اند 📍همسرانتان به ازدواج دیگران در آمده‌اند 📍اموال شما در میان دیگران تقسیم شده است. این‌ها خبرهایی بود که ما داشتیم. حال، شما چه خبر دارید؟ 🔸و روی به اصحابم کردم و گفتم: بدانید، اگر اینان اجازه سخن گفتن داشتند، به شما خبر می‌دادند که «بهترین توشه‌ها تقواست». آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist