eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.6هزار عکس
10هزار ویدیو
858 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۸۷ 🔅•✾••┈ ☀️قبل از ارتکاب جرم مجازات نمی کنم یکی از یارانم به نام کثی
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۸۸ 🔅•✾••┈ ☀️پاسخ‌هایی به شعارهای خوارج ▪️سخن حق؛ هدف باطل در پاسخ به شعار «لاحکم الالله» خوارج توضیح دادم: 🔸آری، درست است حکم فقط به خدا اختصاص دارد؛ ولی این‌ها می‌گویند: فرمانروایی و زمامداری ویژه خداوند است و بس! 🔸اما مردم به امیر و فرمانروا، خواه نیکوکار و خواه بدهکار، نیازمند هستند. در سایه حکومت او، مومن به کار خود می‌پردازد و کافر از زندگی خود بهره می‌گیرد تا زمان هریک به سرآید، حق بیت‌المال گرد آورده می‌شود، با دشمن پیکار می‌کنند، جاده‌ها امن می‌شود، حق ضعیف را از قوی می‌ستانند و نیکوکار در رفاه و از شرّ، بدکار در امان می‌ماند. 🔸ما افراد را داور قرار ندادیم؛ بلکه قرآن را به حکمیت انتخاب کردیم و این قرآن خطی است نوشته شده که میان دو جلد جای دارد. به زبان سخن نمی‌گوید و نیازمند کسی است که آن را ترجمه کند وانسان‌ها می‌توانند از آن سخن بگویند. 🔸هنگامی که اهل شام ما را دعوت کردند تا قرآن را میان خویش داور قرار دهیم، ما آن گروهی نبودیم که به کتاب خدای سبحان پشت کنیم، در حالی‌که خدای بزرگ فرموده است: فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ و هر گاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید./نساء۵۹ 🔸بازگرداندن امور به خدا، این است که بر طبق کتاب او داوری کنیم و بازگرداندن به رسول خدا این است که سنت او را ملاک قرار دهیم. پس اگر از روی راستی و حقیقت براساس کتاب خدا داوری شود، ما از دیگر مردمان به آن سزاوارتریم و اگر براساس سنت رسول خدا داوری شود، ما بدان أولی هستیم. 🔸اما درباره سخن شما که می‌گویید چرا میان خود و آنان برای حکمیت مدت تعیین کردی، من این کار را کردم تا در این مدت، جاهل حقیقت را دریابد و دانا بر عقیده خود استوار بماند و شاید در این مدتِ صلح، خدا کار امت را اصلاح کند و راه تحقیق و شناخت حق باز شد، تا مثل کسی نباشد که گلویش را می‌فشارند که در جست‌وجوی حق شتاب ورزد یا تسلیم اولین فکر گمراه کننده شود. 🔸همانا برترین مردم در پیشگاه خدا کسی است که عمل به حق نزد او محبوب‌تر از باطل باشد؛ هرچند عمل به حق از قدر او بکاهد و به او زیان رساند و عمل به باطل به او سود رساند و بر قدر او بیفزاید. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۸۸ 🔅•✾••┈ ☀️پاسخ‌هایی به شعارهای خوارج ▪️سخن حق؛ هدف باطل در پاسخ به
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۸۹ 🔅•✾••┈ ❓آیا شما نگفتید که اینان برادران ما و هم آیین ما هستند؟ 🔸در جمع خوارج حاضر شدم و از آن‌ها پرسیدم: آیا همه شما در جنگ صفین با ما بودید؟ گفتند: برخی در صفین حاضر بودیم و برخی دیگر حضور نداشتیم. 🔸از آن‌هاخواستم: به دو گروه تقسیم شوند: کسانی که در صفین حضور داشتند در یک گروه قرار گیرند و کسانی که حضور نداشتند در گروه دیگری گرد آیند، تا متناسب با هریک سخن گویم. در میان گروهی که در صفین بودند، حضور یافتم و به آنان گفتم: 🔸ساکت باشید و به سخنانم گوش فرادهید و با جان و دل به من توجه کنید و از هرکس شهادت خواستم، باید از روی علم و آگاهی شهادت دهد. 🔸آنگاه که اهل شام از روی حیله‌گری و نیرنگ و فریب، قرآن‌ها را بر سر نیزه بلند کردند، آیا شما نگفتید که اینان برادران ما و هم آیین ما هستند و از ما می‌خواهند از خطای آنان بگذریم؟! آیا شما نگفتید که آنان به کتاب خدا پناه برده‌اند و نظر ما این است که از آنان قبول کنیم و اندوه از دلشان بزداییم؟! 🔸اما من به شما گفتم: ظاهر این توطئه، ایمان و باطنش، دشمنی و تجاوز و ستم است، آغازش، رحمت و مهربانی و پایانش، پشیمانی است! من از شما خواستم که در کار خود ثابت بمانید و به جنگ ادامه دهید و به آواز لشکر شام توجه نکنید؛ زیرا اگر پاسخ داده شوند، گمراه‌کننده‌اند و اگر رها شوند، خوار و حقیر خواهند شد. 🔸اما دریغ که آن کار انجام پذیرفت و شما را دیدم که به خواسته‌های اهل شام گردن نهادید و حکمیت را پذیرفتید! 🔸به خدا سوگند، اگر آن را نمی‌پذیرفتیم، مسئول پیامدهای آن نبودم و خدا گناه آن را به پرونده من نمی‌افزود. و به خدا سوگند، اگر بر اساس مصلحت حکمیت را پذیرفتم، سزاوار بودم که باز هم از من پیروی کنند؛ زیرا قرآن با من است و از آن هنگام که با قرآن بوده‌ام، از آن جدا نشده‌ام. 🔸ما با رسول خدا بودیم و جنگ بین پدران، فرزندان، برادران و خویشاوندان ما دور می‌زد؛ اما هر مصیبت و رنجی که پیش می‌آمد، بر ایمان ما بیشتر می‌افزود و در پیمودن راه حق و تسلیم بودن برابر اوامر الهی و شکیبایی بر سوزش جراحت‌ها، مصمم‌تر می‌شدیم. 🔸اما امروز با پیدایش زنگارها و انحراف‌ها در دین و نفوذ شبه‌ها در افکار و تفسیر و تأویل دروغین در دین، با برادران مسلمان خود به جنگ خونین کشانده شده‌ایم. 🔸هرگاه احساس کنیم چیزی باعث وحدت ماست و بوسیله آن می‌توانیم به یکدیگر نزدیک شویم و شکاف‌ها را پر و باقیمانده پیوندها را محکم کنیم، به آن تمایل و رغبت نشان خواهیم داد و آن را می‌گیریم و جز آن را تَرک خواهیم گفت. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۸۹ 🔅•✾••┈ ❓آیا شما نگفتید که اینان برادران ما و هم آیین ما هستند؟ 🔸د
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۹٠ 🔅•✾••┈ ▪️گناه من چیست، اگر ابوموسی گمراه شد؟ در گفت‌وگوی دیگری با خوارج، از آنان پرسیدم: 🔸رهبر شما کیست؟ آن‌ها ابن‌الکواء را معرفی کردند. 🔸از آنان پرسیدم: چرا از حکومت ما خارج شده‌اید؟ آن‌ها گفتند: به دلیل اینکه حکمیت در صفین را پذیرفتند. 🔸پرسیدم: شما را به خدا سوگند، آیا به یاد می‌آورید آن هنگامی که اهل شام قرآن‌ها را بلند کردند و شما گفتید ما دعوت آنان به کتاب خدا را می‌پذیریم و به آنان پاسخ مثبت می‌دهیم؟ 🔸به شما گفتم: من آنان را بهتر از شما می‌شناسم. آنان اهل دین و اهل قرآن نیستند. من با آنان بزرگ شده‌ام و از کودکی تا بزرگسالی آنان را کاملاً می‌شناسم. آنان در هنگام کودکی، بدترین کودکان بودند و در بزرگ‌سالی، نیز بدترین‌ها هستند! شما به راه حق خویش برگردید و در راه راستی که قدم برمی‌داشتید، ادامه مسیر دهید! آنان قرآن‌ها را برای حیله و مکر و نیرنگ بر سر نیزه‌ها کرده‌اند. 🔸ولی شما نظر مرا رد کردید و سخنم را نپذیرفتید و گفتید: چنین نیست، و پیشنهاد آنان را قبول کردید. 🔸من تأکید کردم: سخنان مرا به خاطر بسپارید و فراموش نکنید که برخلاف نظر من گام برمی‌دارید. 🔸هنگامی که شما فقط به نوشتن عهدنامه راضی شدید، من با داوران شرط کردم که آنچه قرآن زنده کرده، زنده بدارند و آنچه قرآن از بین برده است، از بین ببرند. 🔸اکنون نیز اگر طبق نظر قرآن قضاوت کنند، حق نداریم با حکم کسی که مطابق دستور قرآن عمل کرده است، مخالفت کنیم؛ اما اگر برخلاف قرآن نظر دادند، ما از حکم آن‌ها برائت می‌جوییم. 🔸آیا به یاد دارید یکی از شما برخاست و گفت: «ای علی، این حکومت، حکومت الهی است، آن را در اختیار مردم قرار نده»؟! آنان گفتند: ما چنین چیزی نگفتیم. اما به این پرسش ما پاسخ بده که آیا عدالت است مردان درباره خون انسان‌ها حکم صادر کنند؟ 🔸گفتم: ما به مردان حکومت نداده‌ایم؛ بلکه قرآن را به حکمیت پذیرفته‌ایم. قرآن خطی استنگارش یافته در میان دو جلد. خود سخن نمی‌گوید؛ بلکه مردان باتوجه به آیات آن سخن می‌گویند. شما بودید که ابوموسی را برای حکمیت انتخاب کرده و او را بر من تحمیل کردید و گفتید: زیربار شخص دیگری نمی‌رویم و فقط او را می‌پذیریم! معاویه نیز عمروبن‌عاص را برای حکمیت معرفی کرد. 🔸در این هنگام از ابن‌الکواء سؤال کردم: ای فرزند کواء، به من بگو ابوموسی چه هنگامی «حَکم» نامیده شد؟ آیا هنگامی که انتخاب شد یا هنگامی که نظر خودش را بیان کرد و حکم صادر کرد؟ گفت: هنگامی که حکم صادر کرد. 🔸پرسیدم: پس قبول داری که وقتی او برای این کار انتخاب شد، فرد مسلمانی بود که تو امیدوار بودی طبق حکم قرآن نظر دهد؟ گفت: آری، چنین است. 🔸پرسیدم: پس انتخاب او و اعزامش برای این کار را نادرست و گمراهی نمی‌دانی، اگر هنگام انتخاب شرط عدالت را دارا بود؟! آن‌ها پاسخی نداشتند و از این‌رو پرسش دیگری مطرح کردند: درباره تعیین مدت توضیح بده. چرا بین خود و آنان مدت زمانی را تعیین کردی؟ آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۹٠ 🔅•✾••┈ ▪️گناه من چیست، اگر ابوموسی گمراه شد؟ در گفت‌وگوی دیگری با
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۹۱ 🔅•✾••┈ 🔸گفتم: برای آنکه جاهل یاد گیرد و عالِم نیز ثبات قدم پیداکند و شاید که خداوند در این مدت، بین امت اصلاح برقرار کند. به راستی اگر رسول خدا مرد مؤمنی را انتخاب و برای راهنمایی و دعوت مشرکان می‌فرستادند، ولی آن مرد پس از رفتن کافر می‌شد، آیا می‌توان به رسول خدا ایراد گرفت که چرا آن مرد کافر شده است؟ گفتند: خیر. 🔸پرسیدم: پس گناه من چیست اگر ابوموسی گمراه شد؟! در آن زمان، من به حکمی که او صادر کرد، راضی نبودم و سخن او را نپذیرفتم! وقتی در مقابل این سخن نیز درمانده شدند، پرسش دیگری مطرح کردند و گفتند: چرا در معاهده، نام خود را علی فرزند ابوطالب نوشتی و نام امیرالمومنین را که خداوند برای تو انتخاب کرده بود، پاک کردی؟ 🔸پاسخ دادم: آن چه برای رسول خدا اتفاق افتاد، برای من نیز تکرار شد. رسول خدا نوشتند: «این عهدنامه محمد رسول‌الله است.» ابوسفیان و سهیل‌بن‌عمرو گفتند: ما به چنین مطلبی اقرار نمی‌کنیم و قبول نداریم که تو رسول خدا هستی؛ زیرا اگر بپذیریم که تو رسول خدا هستی و پس از آن با تو بجنگیم، در حق تو ستم روا داشتیم. ولی اگر نام خود و پدرت را بنویسی، موافقت می‌کنیم. رسول خدا به من فرمودند: «بنویس محمدبن‌عبدالله. این به پیامبری من ضرری نمی‌رساند.» آری، رسول خدا به پدران این جماعت چنان نوشتند و من به فرزندانشان چنین نوشتم! گفتند: راست گفتی؛ ولی پرسش دیگری باقی مانده است: ما فهمیدیم که تو به این حکمیت راضی نبودی؛ ولی چرا تردید به خود راه دادی و در معاهده نوشتی اگر حکم کتاب خدا به نفع تو بود، من می‌پذیرم و از تو پیروی می‌کنم و اگر حکم قرآن به نفع من بود، تو می‌پذیری و باید از من پیروی کنی؟ این سخن به معنای تردید تو در حقانیت خویش استو ابراز این تردید پس از ریخته شدن خون‌های فراوان جای تأمل دارد! 🔸در پاسخشان گفتم: به این پرسشمن پاسخ دهید: آیا یقین شما به دین بیشتر است یا یقین رسول خدا و مهاجران و انصار؟ آیا یقین به حقانیت دین بیشتر است یا یقین معاویه و اهل شام؟ ابن‌الکواء گفت: رسول خدا بیش از تو یقین داشت و اهل شام نیز بهتر از مشرکان قریش هستند و مهاجران و انصار هم برتر از ما بودند. 🔸گفتم: وقتی خداوند به رسولش می‌فرماید: قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَىٰ مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ اى پيامبر، به آنان بگو: اگر راست مى‌گوييد که تورات و قرآن سحر و افسونند، شما از جانب خداوند کتابى بياوريد که از اين دو کتاب هدايت آفرين‌تر باشد در اين صورت من نيز از آن پيروى مى‌کنم./القصص۴۹ 🔸آیا رسول خدادر حقانیت قرآن تردید داشتند که چنین سخنی را با مشرکان در میان گذاشتند؟ یا اینگونه سخن گفتن برای رعایت انصاف است؟ ابن‌الکواء گفت: به خدای کعبه سوگند، که تو در این مناظره بر ما غالب شدی و به کاری که انجام دادی، آگاه‌تری! آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۹۱ 🔅•✾••┈ 🔸گفتم: برای آنکه جاهل یاد گیرد و عالِم نیز ثبات قدم پیداکن
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۹۲ 🔅•✾••┈ ☀️برای داوری، کلام خدا را برگزیدم و نه مردان را! عبدالله‌بن‌عباس را برای گفت‌وگو با خوارج فرستادم و به وی سفارش کردم: 🔸به وسیله قرآن با خوارج بحث مکن؛ زیرا قرآن معناهای گوناگون را برمی‌تابد و تفسیرهای گوناگونی دارد. تو چیزی می‌گویی و آن‌ها چیزی دیگر؛ ولی با سنت رسول خدا با آنان بحث و گفت‌وگو کن، که در برابر آن راه گریز نیابند. 🔸در مناظره و پاسخ دادن به آنان عجله مکن تا من نیز برسم. پس از تو، من خواهم آمد. خوارج در گفت‌وگویشان با عبدالله، به وی گفتند: ای فرزند عباس، ما انتقاداتی به علی داریم که هر کدام موجب کفر و جهنمی شدن است؛ انتقادات ما عبارت‌اند از: اول، او لقب امیرالمومنین را از نام خویش در معاهده پاک کرد. وقتی او خود را امیرالمومنین نمی‌داند، ما که مومنین هستیم، حتما او را امیر خود نمی‌دانیم. دوم، او در حقانیت خودش تردید داشت که به داوران گفت: ببینید اگر معاویه حق بود او را بر مسند خلافت بنشانید و اگر من حق بودم، مرا در این مسند تثبیت کنید. اگر او نمی‌داند که خودش حق است یا معاویه و در حقانیت خویش شک دارد، ما به طریق أولی در حق بودن او شک می‌کنیم. سوم، او داوری را به افراد دیگر واگذار کرد، در حالی که نزد ما برترین داور، شخص او بود. چهارم، او مردان را در دین خدا به داوری برگزید؛ ولی چنین اختیاری نداشت. پنجم، او در جنگ بصره غنائم را در بین ما تقسیم کرد؛ ولی از تقسیم زن و بچه‌های دشمن به عنوان غنیمت خودداری کرد! ششم، او جانشین رسول خدا بود؛ ولی حق این جانشینی را ادا نکرد و آن را ضایع ساخت. ابن‌عباس به من گفت: ای امیرالمومنین، سخنان این جماعت را شنیدید و برای پاسخ دادن، شما سزاوارترید. 🔸به وی گفتم: آری، پاسخ می‌دهم ای فرزند عباس؛ اما قبل از اینکه پاسخ دهم، از آنان بپرس که به حکم خدا و رسولش راضی خواهند بود؟ آن‌ها گفتند: آری، قبول داریم. 🔸گفتم: با همان ترتیبی که گفتید، پاسخ شما را می‌دهم: من کاتب و نویسنده رسول خدا بودم و آیاتی که وحی می‌شد و عهدنامه‌هایی را که لازم بود نوشته شود، می‌نوشتم. در صلح حُدَیبیه هم نویسنده عهدنامه من بودم که نوشتم: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. این صلح نامه بین محمد، رسول خدا، و ابوسفیان و سُهیل نوشته می‌شود. سهیل گفت: ما رحمان و رحیم را نمی‌شناسیم و اعتراف به پیامبربودن تو هم نمی‌کنیم؛ ولی برای احترام می‌پذیریم که نام تو قبل از نام ما نوشته شود؛ گرچه سن ما بیشتر از تو و پدر من مسن‌تر از پدر تو بود! 🔸رسول خدا به من دستور دادند که به جای «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» بنویسیم: «باسمک اللهم» و من پاک کردم و نوشتم «باسمک اللهم». کلمه «رسول‌الله» را هم پاک کردم و نوشتم «محمدبن‌عبدالله». 🔸آن روز رسول خدا به من گفتند: «تو نیز در آینده چنین روزی خواهی داشت و به ناچار خواهی پذیرفت.» آری، من هم در این معاهده نوشتم: این عهدنامه‌ای است بین امیرالمومنین و معاویه و عمروبن‌عاص. آن دو گفتند: اگر ما بپذیریم که تو امیرالمومنین هستی، پس در این جنگ به تو ستم کرده‌ایم؛ ولی اگر بنویسی علی فرزند ابوطالب، ما قبول داریم. من نیز نام امیرالمومنین را پاک کردم، همان‌گونه که رسول خدا عمل کردند. حال اگر شما قانع نشوید، حتما گرفتار لج‌بازی شده‌اید! آن‌ها گفتند: این استدلال را پذیرفتیم و توانستی پاسخ مناسبی ارائه دهی. ‌آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۹۲ 🔅•✾••┈ ☀️برای داوری، کلام خدا را برگزیدم و نه مردان را! عبدالله‌بن
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۹۳ 🔅•✾••┈ 🔸گفتم: اما درباره اینکه می‌گویید من در حقانیت خویش شک کردم و به داوران گفتم که ببینید اگر معاویه حق است او را برای امر خلافت برگزینید، باید بگویم این سخن نشانه شک من نیست؛ بلکه نشانه داشتن انصاف در سخن است. خداوند می‌فرماید: وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَىٰ هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ما يا شما بر طريق هدايتيم و ما در گمراهى آشکار؛ اينک بينديشيد و ره يافته را از گمراه باز شناسيد./سبأ۲۴ 🔸این نحوه از بیان نشان‌دهنده شک نیست؛ زیرا خدا می‌داند که پیامبرش بر طریق هدایت بوده است. گفتند: این را هم قبول کردیم. 🔸گفتم: اما اینکه می‌گویید من داوری را به شخص دیگری واگذار کردم، در حالی که نزد شما برترین داور بودم، به شما می‌گویم رسول خدا در حادثه «بنی‌قُریظه» داوری را به سعد واگذار کرد، با این که آن حضرت برترین مردم در داوری بود. خدا نیز فرموده است: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ قطعاً در گفتار و رفتار رسول خدا اقتداى نيکويى براى شماست./احزاب۲۱ 🔸من نیز از رسول خدا پیروی کردم و او را الگوی خویش قرار دادم. آن‌ها گفتند: این هم پاسخ خوبی در مقابل انتقاد ما بود. 🔸گفتم: و اینکه می‌گویید مردان را در دین خدا به داوری برگزیدم! بدانید که من مرد آن را به داوری بر نگزیدم؛ بلکه کلام خدا را به داوری انتخاب کردم که خداوند برای داوری بین بندگانش نازل کرده است. آری، خداوند درباره حکم یک پرنده، مردان را به داوری برگزیده است: وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْکُمْ و هر کس از شما از روى عمد آن را بکشد جزايى برعهده اوست. آن جزا که از ميان دام‌ها (شتر، گاو و گوسفند) است بايد با شکارى که کشته است همانند باشد، و به همانندىِ اين دو با يکديگر، دو مرد عادل از خودتان حکم مى‌کنند./مائدة۹۵ 🔸خون مسلمانان که مهم‌تر از خون یک پرنده است! آنان گفتند: این دلیل تو را نیز پذیرفتیم. 🔸گفتم: اما اینکه گفتید من پس از پیروزی در جنگ بصره غنائم را تقسیم کردم، ولی از تقسیم زن و بچه‌های دشمن خودداری کردم، بدانید که من آن روز بر اهل بصره منت گذاشتم؛ همان‌گونه که رسول خدا در فتح مکه بر اهل مکه منت گذاشتند. اگر اهل بصره دوباره شورش کنند، ما می‌توانیم با شدت بیشتری با آنان برخورد کنیم. علاوه بر آن، کدام یک از شما حاضر بودید که «عایشه» همسر رسول خدا را به عنوان غنیمت جنگی ببرید؟ گفتند: این را نیز قبول کردیم. 🔸گفتم: ادعا کردید که من جانشین رسول خدا بودم و این جانشینی را ضایع کردم! در حقیقت شما بودید که با من مخالفت کردید و بر من پیشی گرفتید و زمام امور را از دست من خارج ساختید. جانشینان انبیا وظیفه ندارند که مردم را با زور و به هر طریقی تحت فرمان خود درآورند. خداوند انبیا را مبعوث می‌کند و آنان مردم را به سوی خویش فرا می‌خوانند و همان انبیا جانشین خود را به مردم معرفی می‌کنند و نیازی نیست که وصی پیامبر بر این امر اصرار بورزد. وظیفه اهل ایمان است که به سراغ وصی رسول خدا بروند! اگر خدا فرموده است: وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا ۚ و برای خدا، حج آن خانه برعهده مردم است، کسی که بتواند به سوی آن راه یابد/.آل عمران۹۷ 🔸چنانچه مردم حج خانه خدا را ترک کنند، نقصی بر خانه خدا وارد نمی‌شود و از ارزش آن کاسته نمی‌شود؛ بلکه این مردم هستند که به دلیل ترک حج گرفتار گناه شده‌اند! زیرا خداوند این خانه را برای مردم نشانه هدایت قرار داده است. 🔸موقعیت من نیز چنین است که رسول خدا مرا به عنوان نشانه هدایت منصوب کردند و فرمودند: « یا علی، جایگاه تو نسبت به من، همانند جایگاه هارون نسبت به موسی است و جایگاه تو همانند جایگاه کعبه است که باید مردم به سراغ کعبه بروند و نه اینکه کعبه به سراغ مردم برود.» آن‌ها گفتند: این استدلال نیز قانع کننده است. از این‌رو تعدادی از آنان برگشتند و خود را از صف خوارج جدا کردند؛ ولی چهارهزار نفر بر مخالفت خویش اصرار ورزیدند و به راه نادرست خود ادامه دادند. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۹۳ 🔅•✾••┈ 🔸گفتم: اما درباره اینکه می‌گویید من در حقانیت خویش شک کردم
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۹۴ 🔅•✾••┈ ☀️دست خدا با جماعت است در گفت‌وگویی با خوارج، درباره کافرنشدن کسانی که مرتکب گناه می‌شوند، توضیحاتی دادم و از آنان پرسیدم: 🔸اگر چنین می‌پندارید که من خطا کرده و گمراه شده‌ام، پس چرا همه امت محمد را به گمراهی من گمراه می‌دانید و خطای مرا به حساب آنان می‌گذارید و آنان را به گناهی که من مرتکب شده‌ام، کافر می‌شمارید؟ شمشیرهای خود را بر روی دوش نهاده‌اید و بر سر بی‌گناه و گناهکار فرود می‌آورید و گناهکار و بیگناه را با هم مخلوط می‌کنید و همه را یکی می‌پندارید؟! 🔸شما می‌دانید که رسول خدا کسی را که مرتکب «زنای مُحصَنه» شده بود، سنگسار کرد؛ ولی سپس بر او نماز خواند و میراثش را به خانواده‌اش داد! قاتل را قصاص کرد؛ ولی میراث او را به خانواده‌اش بازگرداند. دست دزد را برید و زنا کار غیرمحصنه را تازیانه زد؛ ولی سهم آنان را از غنائم داد و اجازه داد با زنان مسلمان ازدواج کنند. پس رسول خدا آنها را به سبب گناهانشان کیفر می‌داد و حدود الهی را بر آنان جاری می‌ساخت؛ اما از سهمی که اسلام برایشان معین کرده بود، محرومشان می‌کرد و نام آن‌ها را از دفتر اهل اسلام نمی‌زدود. 🔸شما بدترین مردم هستید؛ یعنی از کسانی هستید که شیطان به هر سو بخواهد، آنان را می‌کشاند و گمراه و سرگردان می‌سازد! در آینده نزدیک، دو گروه با دو موضوع متفاوت در برابر من، هلاک می‌شوند: 🔸دوستی که در دوستی من افراط کند و این افراط او را از راه حق دور سازد و دشمنی که در کینه‌توزی بامن افراط کند و دشمنی با من او را از راه حق دور سازد. بهترین مردم در قبال من کسانی هستند که راه میانه را برگزینند؛ پس همراه آنان باشید و از آن‌ها جدا نشوید! همواره با جماعت باشید که دست خدا با جماعت است و از تفرقه بپرهیزید؛ زیرا کسانی که از جماعت کناره‌گیری کنند، طعمه شیطان می‌شوند؛ مانند گوسفندی که از گله جدا می‌افتد و طعمه گرگ می‌شود! 🔸آگاه باشید، کسی که مردم را به شعار «تفرقه و جدایی» دعوت کند بُکشید؛ هرچند زیر عمامه من باشد. اگر به آن دو نفر ابوموسی و عمروبن‌عاص اجازه داوری دادم، تنها برای این بود که آنچه قرآن زنده کرده، زنده سازند و آنچه قرآن میرانده است، بمیرانند. زنده کردن قرآن این است که دست وحدت به هم دهند و به حکم آن عمل کنند و میراندن قرآن جداشدن از احکام آن است. پس اگر قرآن ما را به سوی آنان بکشاند، از ایشان پیروی می‌کنیم و اگر آنان را به جانب ما رهنمون شد، باید از ما اطاعت کنند! 🔸من کار نادرستی نکرده‌ام و شما را در کارتان فریب نداده و به اشتباه نیانداخته‌ام. رأی بزرگان شما بر این قرار گرفت که دو نفر را برای داوری انتخاب کنند. ما هم از آن‌ها پیمان گرفتیم که از حکم قرآن تجاوز نکنند؛ اما افسوس که آن‌ها عقل خویش را از دست دادند و حق را ترک کردند، بااینکه آن را به خوبی می‌دیدند و چون ستمگری با هواپرستی آن‌ها سازگار بود، با ستم همراه شدند. ما پیش از داوری ظالمانه‌شان با آنها شرکت کردیم که به عدالت داوری کرده و براساس حق حکم کنند؛ اما به آن پایبند نماندند. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۹۴ 🔅•✾••┈ ☀️دست خدا با جماعت است در گفت‌وگویی با خوارج، درباره کافرن
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۹۵ 🔅•✾••┈ ▪️خبر خیانت نمایندگان در حکمیت و آمادگی برای جنگ ♦️عبدالله‌بن‌عباس را به عنوان جانشین خود می‌فرستم با رسیدن ماه رمضان که هنگام بیان نتیجه حکمیت بود، معاویه به همراه چهارصد تن وارد «دومة‌الجندل» شد. فرماندار من در آن منطقه اصرار می‌کرد که من نیز در آن منطقه حضور داشته باشم. 🔸به وی گفتم: ای فرزند حرّ، من گرفتار خوارج هستم و باید مراقب آن‌ها باشم. اگر آن‌ها را رها کنم و مدتی در اینجا نباشم، فتنه‌ای که در این شهر برپا می‌کنند، بزرگ‌تر از جنگ با اهل شام خواهد بود؛ ولی ابوموسی‌اشعری که مردم به حَکَم بودن او رضایت دارند، می‌آید و عبدالله‌بن‌عباس را هم به عنوان جانشین خود می‌فرستم و حضور او به منزله حضور من خواهد بود. 🔻آن دو مردی که برای حکمیت انتخاب کرده بودی خیانت کردند هنگامیکه خبر حکمیت و خیانت نمایندگان و فرار ابوموسی‌اشعری به مکه را دریافت کردم، خطاب به مردم گفتم: 🔸خدا را سپاس، هرچند دشواری‌های فراوان و حوادثی بزرگ در این روزگار پدید آورد. شهادت می‌دهم جز خدای یگانه، معبودی نیست و شهادت می‌دهم محمد بنده و فرستاده اوست. 🔸اما بعد، بدانید که نافرمانی از دستور خیرخواه مهربان و دانای باتجربه، موجب حسرت و سرگردانی است و پشیمانی در پی دارد. 🔸من در این حکمیت، رأی و نظر خود را با شما در میان نهادم و نظر خالص خود را در اختیار شما قراردادم. ای‌کاش اطاعت می‌شد! ولی شما همانند مخالفانی ستمکار و پیمان‌شکنانی نافرمان، از پذیرش آن سر باز زدید؛ تا آنجا که نصیحت‌کننده خیرخواه در کار خود به تردید افتاد که چگونه خیرخواهی خود را به شما تفهیم کند! داستان من و شما چنان است که شاعر «هوزانی» سروده است: ▪️در سرزمین «منعرج» دستور لازم را دادم، اما نپذیرفتند ▪️و فردا صبح به فایدهٔ آن آگاه شدید. 🔸بدانید، آن دو مردی که برای حکمیت انتخاب کرده بودید، خیانت کردند و حکم قرآن را پشت‌سر خویش انداختند و از خود نظری ساختند و پرداختند که خلاف نظر قرآن بود. 🔸آنچه قرآن زنده کرده بود، نابود ساختند و آنچه قرآن از بین برده بود، احیا کردند و در نهایت، با یکدیگر نیز اختلاف پیدا کردند و هیچ کدام راه درست را نپیمودند و نظر صحیحی ارائه نکردند. پس خداوند و رسولش و مؤمنان شایسته از آن دو برائت می‌جویند! 🔸اکنون آماده جهاد باشید و مقدمات لازم را برای حرکت فراهم آورید و صبح روز دوشنبه در اردوگاه حاضر شوید. ان‌شاءالله. 🔻این دو مرد مطابق هوای نفس خویش حکم کردند 🔸خطبه دیگری ایراد کردم و دوباره خیانت ابوموسی‌ اشعری و عمروبن‌عاص توضیح بیشتری به مردم دادم: 🔸از قبل درباره این حکمیت با شما سخن‌ها گفتم و شما را از آن نهی کردم؛ اما شما به مخالفت با من برخاستید. اکنون که سخن مرا گوش ندادید، عاقبت امر خویش را چگونه می‌بینید؟ به خدا سوگند، می‌دانم که چه کسی شما را به مخالفت با من و نافرمانی از من وادار کرد. اگر می‌خواستم او را دستگیر می‌کردم؛ ولی کار او را به خدا می‌سپارم. 🔸با هرکس که مردم را به نتیجه این حکمیت فراخواند، مقابله کنید و حتی اگر زیر عمامه من باشد، او را بکُشید. بدانید که این دو مرد خطاکار را که به داوری انتخاب کردید، حکم خدا را رها ساختند و مطابق هوای نفس خویش حکم کردند، بی‌آنکه حجت و دلیلی داشته یا حق را در نظر گرفته باشند. آن‌ها به قرآن توجهی نکردند و آنچه قرآن زنده کرده بود، نابود کردند و آنچه قرآن درصدد نابودی‌اش بود، زنده ساختند و حتی سخنانشان با حکمی که صادر کرده‌اند، همخوانی نداشت. از هدایت الهی بهره‌ای نبرده‌اند و خداوند توفیق را نصیب آنان نکرده است. اکنون خداوند و رسولش و مؤمنان صالح از آن دو تبرّی می‌جویند. 🔸پس آماده جهاد ومهیای حرکت باشید و در اردوگاه‌های جنگی مستقر شوید. ان‌شاءالله. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۹۵ 🔅•✾••┈ ▪️خبر خیانت نمایندگان در حکمیت و آمادگی برای جنگ ♦️عبدالله
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۹۶ 🔅•✾••┈ ▪️ داوران با آنکه حق را می‌دیدند، از آن روی برتافتند حقیقت رخداد حکمیت را برای مردم تبیین کردم و گفتم: 🔸در صفین رأی و نظر بزرگانتان یکی شد که دو مرد را برای داوری برگزینند و ما از آن دو پیمان گرفتیم که در برابر قرآن تسلیم باشند و از آن تجاوز نکنند و زبانشان با قرآن و قلب‌هایشان پیرو قرآن باشد. ولی آن دو از قرآن روی گرداندند و باآنکه حق را آشکارا می‌دیدند، آن را ترک کردند؛ زیرا دلشان به جور و ستم متمایل بود و فکرشان دچار کج‌روی و انحراف بود. در صورتی که پیش از آنکه چنان رأی زشت و ستمکارانه‌ای بدهند، با آن دو شرط کرده بودیم در داوری، به عدالت حکم کرده و به حق عمل کنند. 🔸اکنون ما به حقانیت خود ایمان داریم، در حالی‌که آن دو پای از جاده حق بیرون نهاده و حکمی واژگونه و خلاف حکم خدا صادر کرده‌اند. ▪️ابوموسی‌اشعری را هوای نفس به گمراهی کشاند 🔸ابوموسی‌اشعری پس از اینکه فریب عمروبن‌عاص را خورد، دیگر روی بازگشت به کوفه را نداشت و از خجالت به شهر مکه فرار کرد. 🔸در نامه‌ای به وی نوشتم: تو را هوای نفس به گمراهی کشید و غرور نیز به ورطه سقوط کشانید؛ پس، از خداوند درخواست توبه و جبران کن که خدا توبه‌پذیر است و جبران هم می‌کند. 🔸خدا هم می‌بخشد و هم سرزنش نمی‌کند و محبوب‌ترین بندگانش کسانی هستند که تقوا را رعایت می‌کنند. 🔺دعوت از خوارج برای جنگ با دشمن نامه‌ای به خوارج نوشتم و از آن‌ها خواستم برای جنگ مجدد با معاویه آماده شوند: 🔸بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔸از بنده خدا علی، امیرالمومنین، به عبدالله‌بن‌وهب راسبی و یزیدبن‌حصین وکسانی که نزد ایشان‌اند 🔸سلام بر شما، آن دو مردی که به داوری آنان رضایت داده بودیم، با کتاب خدا مخالفت ورزیدند و بدون استفاده از راهنمایی‌های خداوند، از هوای نفس خود پیروی کردند و چون به سنت رسول خدا و به حکم قرآن عمل نکردند، ما از حکم آنان برائت جستیم و بر همان اعتقاد اول خود هستیم. خدایتان رحمت کند. پیش من آیید که ما در حال حرکت برای جنگ با دشمن خود و دشمن شما هستیم، تا خداوند میان ما و ایشان حکم فرماید، که او بهترین حکم کنندگان است. اما آنان در پاسخ نامه من نوشتند: اما بعد، غضب تو برای خدا نبود؛ بلکه برای نفس خود غضب کردی! بنابراین، اگر قبول کنی که در پذیرش حکمیت مرتکب کفر شده‌ای و هم اکنون از آن گناه بزرگ پشیمان هستی و توبه کرده‌ای، ما نیز درباره پیشنهاد تو فکر می‌کنیم. در غیر این‌صورت به تو اعلان جنگ می‌دهیم؛ زیرا خداوند توطئه خائنان را به نتیجه نمی‌رساند! آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۹۶ 🔅•✾••┈ ▪️ داوران با آنکه حق را می‌دیدند، از آن روی برتافتند حقیقت
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۹۷ 🔅•✾••┈ ♦️آمادگی دوباره برای جنگ بامعاویه ☀️خود را برای جنگ آماده سازید با اعلام رسمی نتیجه حکمیت، زمان معاهده به پایان رسید. مردم همگی اجتماع کردند و من برای آنان خطبه‌ای ایراد کردم و آنان را به آمادگی دوباره برای رفتن به جنگ با معاویه دعوت کردم: 🔸حمد و سپاس به خدای یگانه اختصاص دارد که یکتای بی‌همتاست؛ خدای بی‌نیازی که از چیزی آفریده نشده و مخلوقاتش را نیز از هیچ آفریده، با قدرتی که به وسیله آن همه چیزِ آشکار، وجود یافته است. در عین حال او از همه چیز جدا و متمایز است. او وصفی ندارد که با آن درک شود و حدی ندارد که برای آن مثال زده شود. هرگونه تعبیری برای بیان صفات او ضعیف و نارساست و هرگونه توصیفی در حق او ناقص و کم است. اندیشه‌های ژرف در فهم ملکوتش سرگردان، شرح و بیان از توصیف دانش او ناتوان، پرده‌های غیبی در برابر کنه ذات او آویخته و خرد تیزهوشان و نکته‌سنجان در درک پایین‌ترین مراتب حضرت او حیران‌اند! 🔸بلندمرتبه است خدایی که همت‌های عالی به آستان او راه نیابند و تلاش هوشمندان و ژرف‌نگران برای درک او به ثمر نرسد! از اینکه محصور در زمانِ برشمردنی و اجل معیّن شود، منزه است و با هیچ وصفی محدود نمی‌شود. 🔸پاک و منزه است او که سرآغاز و سرانجامی ندارد و فنا نیز نیابد. او پاک و منزه است، آن‌گونه که خود به توصیف خویش پرداخته است و دیگر توصیف‌کنندگان او در نیمه‌راه باز ایستاده‌اند. برای هر مخلوق حدومرزی قرار داده است تا از شباهت به خالق دور ماند. 🔸داخل در هیچ مخلوقی نیست که بتوان گفت در آن قرار دارد و دور از هیچ آفریده‌ای نیست تا آفریده‌ها از او گسسته پنداشته شوند. از چیزی فاصله نگرفته تا بتوان پرسید که او کجاست. علمش همه آفریده‌ها را فراگرفته و آفرینش آن‌ها را متقن و مستحکم ساخته و هیچ‌یک را فراموش نکرده است. 🔸هرآنچه در پردهٔ ناپیدای فضا نهان است، در علم او عیان بوده است وخواهد بود؛ هرآنچه در دل تاریک شب رخ می‌دهد و هرآنچه در بالاترین طبقات آسمان و ژرفای زمین وجود دارد، برای او آشکار است و بر هریک نگهبانی گمارده است و برهمه آن‌ها احاطه کامل دارد. 🔸یگانه و یکتا و بی‌نیاز است، با گردش روزگار دگرگون نمی‌شود، آفریدن هیچ مخلوقی برایش رنج و زحمت ندارد، برای آفریدن هر چیز کافی است بگوید «باش» تا وجود یابد. مخلوقاتش را بدیع و بی‌الگوی پیشین آفریده و برای آفرینش آن‌ها رنجی تحمل نکرده است. تمام سازندگان با مادهٔ اولیه چیزی را می‌سازند؛ ولی خداوند بدون داشتن مادهٔ اولیه آفریده است. تمام دانشمندان قبل از اینکه عالِم شوند، نادان بوده‌اند و از عالمی درس آموخته‌اند؛ ولی خداوند هیچ‌گاه نادان نبوده تا از استادی آموخته باشد. قبل از آنکه چیزی بیافریند، آگاهی کاملی از آن داشته و آفرینش آن چیز، بر علمش نیفزوده است. آگاهی خداوند به مخلوقاتش، پس از آفرینش با پیش از آفرینش آن سلطنتش را تثبیت کند، یا نگرانی از نیستی و کاستی را از خودش برطرف کند، یا بخواهد از آن کمک بگیرد و بر حریف ستیزه‌جو و افزون‌طلب و شریکی لج‌باز غلبه کند؛ بلکه سراسر هستی آفریده‌های اویند که در برابر او سر تسلیم فرود می‌آورند. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۹۷ 🔅•✾••┈ ♦️آمادگی دوباره برای جنگ بامعاویه ☀️خود را برای جنگ آماده
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۹۸ 🔅•✾••┈ ادامه...♦️آمادگی دوباره برای جنگ با معاویه 🔸پاک و منزه است خدایی که آفرینش هیچ موجودی بر او سخت و سنگین نیامده و به خاطر ناتوانی، از آفرینش هیچ چیزی منصرف نشده است. با آگاهی آفریده است و بر همه آفریدگانش آگاهی کامل دارد. بر اثر آگاهی جدید، چیزی را نیافریده و به دلیل داشتن شبهه و تردید، از آفرینش چیزی صرف‌نظر نکرده‌است؛ بلکه آفریدن و نیافریدن تابع قضا و قدر حتمی و دانش نامحدود و فرمان استوار او بوده است. 🔸او یکتایی است که یگانگی را مختص خویش ساخته و مجد و ثنا و توحید و افاضهٔ نور را منحصر به خود کرده است. 🔸سپاس فقط سزاوار او و مجد و بزرگواری شایسته حضرت اوست. برتر از آن است که فرزندی داشته باشد و مقدس‌تر از آن است که بخواهد همسری برگزیند و عزیزتر از آن است که شریکی داشته باشد. در میان مخلوقاتش نه ضدی دارد و نه هم‌طرازی، و کسی در سلطنت او شریک وی نیست. 🔸یگانه یکتای بی‌نیاز است که بر روزگار فرمان می‌راند و بر همه هستی مسلط است. همیشه بوده است و همیشه خواهد بود. یگانه است و ازلی: پیش از آغاز روزگار لوده است و پس از گذشت امور سراسر جهان نیز خواهد بود. نه برمی‌افتد و نه تمام می‌شود. این‌گونه پروردگارم را می‌ستایم. جز او کسی شایستهٔ پرستش نیست. چه بزرگ و والا و عزیز است خدای من! او برتر است و بسیار بسیار برتر است از آنچه ستمکاران به ناحق درباره او می‌گویند. 🔸اما بعد، کسی که جهاد را ترک کند و در کار خدا سست باشد، بر لبه پرتگاه و نابودی ایستاده است؛ مگر اینکه لطف و رحمت الهی او را دریابد. 🔸بندگان خدا، تقوای الهی را رعایت کنید و با کسی که از حدود الهی تجاوز کرده است و برای خاموش کردن نور الهی تلاش می‌کند بجنگید. به پیکار برخیزید با خطاکارانی که دوستان خدا را از دم تیغ گذراندند، دین خدا را تحریف کردند، کتاب خدا را نمی‌خوانند، دین خدا را نمی‌فهمند و شناختی از تأویل کتاب خدا ندارند. آن‌ها هیچ شایستگی برای حکومت در سایه این دین ندارند و در اسلام نیز سابقه‌ای کسب نکرده‌اند. 🔸به خدا سوگند، اگر با آنان برخورد نکنید، آنان همچون کسریٰ و قیصر با شما برخورد خواهند کرد. پس حرکت کنید و خود را برای جنگ آماده سازید که به سراغ برادرانتان در بصره فرستاده‌ام تا به شما ملحق شوند. با رسیدن آن‌ها و جمع‌شدن شما عازم خواهیم شد، ان‌شاءالله. ‌آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۲۹۸ 🔅•✾••┈ ادامه...♦️آمادگی دوباره برای جنگ با معاویه 🔸پاک و منزه است
┈••✾•🔅 /قسمت ۲۹۹ 🔅•✾••┈ ☀️برادرانم در راه حق پس از اعلام آمادگی برای جنگ مجدد بامعاویه، تعداد اندکی از سپاهیان بصره وارد پادگان نُخَیله شدند. آنها فقط ۳۲۰۰تن بودند! با دیدن این وضع، بزرگان مردم کوفه و فرماندهان لشکر و رؤسای قبیله‌ها را جمع کردم و به آنان گفتم: 🔸ای مردم کوفه، شما برادران من و یاران من و انصار من درراه حق هستید. شما دعوت مرا برای جهاد پذیرفتید و به یاری شما باکسانی که از دین برگشته‌اند، مقابله خواهم کرد. برای این کار، از مردم بصره نیز یاری خواستم؛ ولی آنها فقط ۳هزار و ۲۰۰تن را برای کمک به من فرستاده‌اند! اکنون خالصانه و خیرخواهانه به یاری من بشتابید. به رؤسای قبایل دستور می‌دهم که تعداد جنگجویان قبیله خویش و همچنین جوانانی که توانایی جنگیدن دارند و تعداد خدمتکاران را بنویسند و در اختیار من قراردهند تا برنامه‌ریزی کنم، ان‌شاءالله. سعدبن‌قیس همدانی برخاست و گفت: ای امیرالمومنین، فرمان تو را شنیدیم و از صمیم دل و خالصانه درطاعت تو هستیم. من اولین کسی هستم که دعوت تو را اجابت و خواست تو را پیگیری می‌کنم. پس از او عدی‌بن‌حاتم و حجربن‌عدی و بزرگان قبایل برخاستند و همانند وی سخن گفتند و آمار جنگجویان قبیله خویش را ارائه کردند که تعدادشان به ۴۰هزارتن می‌رسید. ☀️اولویت جنگ با معاویه موضوع خوارج ذهن مردم را مشغول کرده بود و شنیدم که برخی از آنان می‌گویند: چه خوب بود که امیرالمومنین دستور می‌داد به سراغ خوارج برویم و پس از تمام کردن کار آنان، ما را به شام و جنگ با معاویه می‌برد! در ضمن خطبه‌ای به مردم گفتم: 🔸سخن شما به من رسیده است که ای کاش امیرالمومنین ما را به سراغ خوارج که بر ضد ما قیام کرده‌اند، می‌فرستاد و از آنها شروع می‌کردیم. 🔸بدانید که برای من، جنگ با معاویه مهم‌تر از جنگ با خوارج است. همگی به سوی قومی حرکت کنید که آماده جنگ با شمایند و می‌خواهند پادشاهان ستمگر و مستبد روی زمین باشند و بر مومنان اربابی کنند و بندگان خدا را به زنجیر اسارت بکشند. درچنین وضعی موضوع خوارج را کنار بگذارید. در این هنگام، مردم از هرسوی مجلس ندا سردادند: ای امیرالمومنین، هر مسیری را که می‌خواهی انتخاب کن. ما همگی یاوران تو و از زمره حزب توایم و با دشمنان تو دشمنی می‌کنیم و با کسانی که طاعت تو را گردن نهاده‌اند همراهیم. دل‌های شیعیان تو چنان متحدویکپارچه است که گویی یک نفر هستند و همگی برای یاری تو و جهاد با دشمن تو نظر واحد دارند. ما همه شیعیان تو هستیم که امیدواریم خداوند برای یاری رسانی به تو و جهاد با مخالفان تو، پاداش را نصیب ما سازد. ما از خداوند می‌ترسیم که در صورت یاری نکردن تو، ما را گرفتار شدیدترین عذاب‌ها کند. 🔸همه مردم با من تجدید بیعت کردند و بر پیمان خویش با من تاکید ورزیدند و من نیز به شرط اینکه به کتاب خدا و سنت رسول خدا عمل کنم، بیعت آنان را پذیرفتم. ☀️به ما بپیوندید به همه استانداران و فرمانداران نامه نوشتم و از آنها خواستم که جانشینان‌شان را به‌کار گمارند و خودشان را برای جنگ بامعاویه به من رسانند و لشکرهای تحت اختیارشان را برای این جنگ اعزام کنند. از جمله به عبدالله‌بن‌عباس، استاندار بصره، نوشتم: 🔸اما بعد، ما در نُخَیله اردو زده و تصمیم گرفته‌ایم به سراغ اهل شام برویم. بارسیدن این نامه، همه کسانی را که همراه تو هستند، برای همراهی با ما در این جنگ اعزام کن. والسلام. و به سعدبن‌مسعودثقفی، استاندار مدائن، نوشتم: 🔸اما بعد، زیادبن‌خصفه را نزد تو فرستادم تا همه جنگجویان اهل کوفه را که در اختیار تو هستند، به همراه وی اعزام کنی. در این کار تعجیل کن. ان‌شاءالله. ☀️نبرد با قاسطین مهم‌تر از مقابله با خوارج با لشکری ۳۵هزار نفری از کوفه خارج شدیم. ۱٠هزار نفر نیز از بصره به ما ملحق شدند که احنف‌بن‌قیس و جاریة‌بن‌قدامه فرماندهی آنها را برعهده داشتند. در شهر «انبار»، همه این نیروها به هم رسیدند و من خطبه‌ای این گونه در جمع آنان ایراد کردم: 🔸همگی به سوی کُشندگان مهاجر و انصار حرکت کنید. معاویه و یارانش از مدت‌ها قبل کوشیده‌اند نور خدا را خاموش کنند و مردم را به جنگ با رسول خدا و یارانش تشویق و ترغیب کرده‌اند. 🔸آگاه باشید که رسول خدا به من دستور جنگ با سه گروه را داده‌اند: ♦️قاسطین و ستمگران که همین کسانی هستند که اکنون به سوی ایشان در حال حرکتیم ♦️ناکثین و پیمان‌شکنان که در جمل از جنگ با آنان فراغت یافتیم ♦️مارقین و خوارج که هنوز با آنها برخورد نکرده‌ایم 🔸پس اکنون به سوی قاسطین و ستمگران حرکت کنید که جنگ با آنان برای ما بسیار مهم‌تر از مقابله با خوارج است؛ زیرا قاسطین درصدد جنگ باشما هستند تا قدرت را به زور در دست گیرند و مردم را به ناچار به پذیرش اربابی خود وادار کنند و بندگان خدا را به زنجیربردگی کشند و اموال مردم را به غارت ببرند. ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist