دفاع مقدس
🔺آن روز که در ولایت پذیری رفوزه شدم! پس از حدود ۲۰ روز نبرد سخت و نفس گیر، به عقبه خط در آبادان منت
🌷 شهید حمید کرمانشاهی - سید مهرداد حسینی - شهید جعفرعلی گروسی - حمید داودآبادی
تابستان ۶۴ ، شوشتر
دوران جنگ تحمیلی
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🎥 سردار شهید حمید کرمانشاهی، فرمانده گروهان شهید مدنی، گردان کمیل 🌱 متولد: ۱۳۴۵ 🕊 شهادت: ۱۳۶۶/۵/۱۴
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد رزمنده و جانباز دلاور، حاج ابراهیم متین
🌿 سلام و درود خدا بر شهدای راه حق
مخصوصا شهید حمید کرمانشاهی
فرمانده گروهان شهید مدنی
گردان کمیل
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🎥 سردار شهید حمید کرمانشاهی، فرمانده گروهان شهید مدنی، گردان کمیل 🌱 متولد: ۱۳۴۵ 🕊 شهادت: ۱۳۶۶/۵/۱۴
💠 سفره انقلاب!
⏳ بهمن ۱۳۶۴ - آبادان ، اردوگاه بهمنشیر
لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص)
گردان شهادت
📷 از راست:
عادل حسنی شبستری - آزاده
حمید کرمانشاهی - شهید
علی موسیوند - شهید
علیرضا حیدرنیا - جانباز
حاج کمالی - جانباز
مجید خواجه افضلی - شهید
حسین کریمی - شهید
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
11.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مدح و ستایش حضرت روح الله از رزمندگان و مخلص دفاع مقدس
🌴 به یاد امام و شهدا
🌷 شهدایی که می بینید :
شهید علیرضا نوری
شهید حجت ملا آقایی
شهید احمد کاظمی
شهید مهدی محمد باقری
شهید مهدی باکری
شهید سعید سلیمانی
شهید سید محمد حسینی
شهید محمد حسین ساعدی
شهید سید محمد رضا دستواره
شهید مهدی زین الدین
شهید غلامرضا یزدانی
شهید سعید امینی
شهید حسین پورجعفری
شهید قاسم سلیمانی
شهید مهرداد رحیمی
شهید حبیب غنی پور
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
💠 خاطره ای منتشر نشده از حاج احمد متوسلیان
🎤 نقل از: محمود مسافری:👇👇
▫️داخل حرم مطهر حضرت زینب (س) هیئت عالی رتبه سیاسی نظامی ایران متشکل از علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه، سرهنگ محمد سلیمی وزیر دفاع، سرهنگ صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش، احمد متوسلیان فرمانده تیپ محمد رسول الله (ص)، محسن رفیقدوست مسئول پشتیبانی و تدارکات سپاه پاسداران و بقیه مشغول زیارت هستند.
همراه هرکدام از شخصیت های سیاسی نظامی، دو نفر سپاهی به عنوان محافظ حضور دارند. محافظ های سرهنگ سلیمی و صیاد شیرازی لباس ارتشی بر تن دارند.
همه محافظین، درحالی که به طور منظم لباس نظامی بر تن دارند، پیراهن خود را روی شلوار انداخته اند. در آن میان محمود مسافری چشمش می افتد به حاج احمد متوسلیان که در کناری ایستاده و رو به ضریح، مشغول گفتن ذکر است.
تیپ منظم نظامی حاج احمد توجه او را به خود جلب می کند. لباس فرم سپاه اتو کشیده، پیراهن خود را داخل شلوار گذاشته و فانسقه ای سبز رنگ را محکم به کمر بسته است. یک کیف برزنتی سبز رنگ کوچک حاوی قطب نما در سمت چپ و غلاف چرمی سیاه رنگ که کلت کمری برتا داخل آن قرار دارد، بر پهلوی راست او قرار دارد.
محمود خودش را می رساند کنار حاج احمد و با لبخند به او می گوید:
- می گویم حاجی، ماشاءالله چقدر منظم و خشک تیپ زدی!
حاج احمد با تعجب می گوید:
- چطور مگر؟
تیپ محافظ ها را به او نشان می دهد و می گوید:
- ما همه پیراهن هایم مان را گذاشته ایم روی شلوار، ولی فقط شما پیراهنت را داخل شلوار گذاشتی.
- خب مگر عیبی دارد؟
- عیب که نه. ولی می خواهم بگویم ماشاءالله کمر باریک هم که هسنی ...
و شیطنت آمیز می خندد.
حاج احمد هم با او می خندد و می گوید:
- ای شیطون ...
- نه حاجی جان اصلا منظوری نداشتم.
- بله درست می گویی هیچ منظوری نداشتی!
- فقط می خواستم بگویم این جوری خوب نیست.
- چرا خوب نیست؟
چون کمر شما باریک است و این طوری فانسقه را محکم به کمرتان بستید، این نظامیان سوری که می بینند پیش خودشان می گویند: این بابا با این هیکل لاغر و ضعیف بلند شده از ایران آمده این جا که مثلا به ما کمک کند؟ این که با یک باد کمرش می شکند!
و هر دو با هم می زنند زیر خنده.
⚪️ پ.ن: این خاطره مربوط به دورانی است که قوای محمدرسول الله(ص) برای بیرون راندن ارتش تجاوزگر اسرائیل از خاک لبنان عازم سوریه شده بودند. محمود مسافری (نقل کننده این خاطره) در زمان جنگ، محافظ محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه) و محسن رفیقدوست (وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس) بود. او در 23 مرداد 1392 بر اثر تصادف در جاده قم دار فانی را وداع گفت.
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
💠 خاطره ای منتشر نشده از حاج احمد متوسلیان 🎤 نقل از: محمود مسافری:👇👇 ▫️داخل حرم مطهر حضرت زینب (س
📷 تصویری از دیدار فرماندهان با محسن رضایی، فرمانده سپاه در دوران #دفاع_مقدس
⏳ نوروز ۱۳۶۲
▫️ محمود مسافری، محافظ محسن رضایی (نشسته سمت راست او با موهای زرد خرمایی رنگ)
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
💠 خاطره ای منتشر نشده از حاج احمد متوسلیان 🎤 نقل از: محمود مسافری:👇👇 ▫️داخل حرم مطهر حضرت زینب (س
📷 تصویری از حاج احمد متوسلیان (در زبدانی سوریه-اواخر خرداد یا اوایل تیرماه61)
▫️و محمود مسافری، محافظ محسن رضایی، فرمانده سپاه در دوران #دفاع_مقدس
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🔰حاجی میگفت:
اگر عاشقانه با کار پیش بیایی
به طور قطع بُریدن و عمل زدگی و
خستگی برایت مفهومی پیدا نمیکند ...
۲۳ مرداد ۱۳٦۲ ، قلاجه
چادر فرماندهی لشکر ۲۷
سردار خیبر
شهید حاج محمدابراهیم همت🌷
فرمانده لشکر ۲۷حضرترسول(ص)
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🔰 همدلی امت با امام، شرط عقبنشینی دشمن
📍بيانات حضرت آیتالله خامنهای در جمع رزمندگان لشکر امام رضا (ع)
⏳ در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۶۷
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🔹✍️"ای دل منال! ای دل ز درد نفس بنال.
دلم مینالد؛ نمیدانم چگونه بگویم که ننالد. الها! کمکم کن که همیشه در مشکلات ننالم و اگر نالیدم فقط جهت استمداد از تو و لاغیر باشد. میروم (خط) ولی حس میکنم لیاقت ندارم و فقط توفیق آن را فقط و فقط از تو میخواهم که لیاقت ما را (بنده را) نیز مجد توفیق قرار بدهی.
ای دل رضا به رضای خدا شو و لاغیر
ای دل رضا به رضای خدا شو نه نفس
ای دل کارت را فقط برای رضای او انجام بده و لاغیر
(یا سریع الرضا)..🔹✍️"
بخشی از وصیت نامه
پاسدار باشرف سپاه اسلام
جانباز شهید محمد مجازی
از شهدای اسلامشهر، شهرک سعیدیه
عضو گردان بدر، تیپ ۳ ابوذر (۱۳۶۲)
عضو گردان حمزه سید الشهدا (ع)
معاون دلاور گروهان شهید بهشتی
گردان مالک اشتر
(بعد از عملیات خیبر تا والفجر ۸)
مسئول محور تیپ ۲ سلمان
لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
در زمان شهادت
شهادت: ۵ مرداد ۱۳۶۷، عملیات مرصاد
لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
⏳ اواخر جنگ
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🔹✍️"ای دل منال! ای دل ز درد نفس بنال. دلم مینالد؛ نمیدانم چگونه بگویم که ننالد. الها! کمکم کن که ه
"اینا رو بزنید شما اگه به اینا رحم کنید اینا به شما رحم نمی کنند.
حواستون باشه گول نخورید بگید ایرانی هستند،
اینا از صدتا اجنبی پست ترند"
❇️ عملیات مرصاد
تنگه چهارزبر
🔹 شهادت شهید محمد مجازی
🔸به روایت برادر احسان احمدی خاوه
اوضاع در کرمانشاه خیلی مساعد نبود، سرعت عمل منافقین از یک طرف و عملیات ایذایی عراق در جنوب هز سمت دیگر موجب شده بود نیروهای ما به نوعی غافل گیر شوند.
منافقین همه نیروهایش را از همه دنیا فراخوان داد و به عراق آورده بود. رجوی توانسته بود پنج هزار نیرو جمع و جور کند که حدود یک چهارم آنها را زنان و دختران تشکیل می دادند.
بعد از تصرف اسلام آباد و فرار مردم در بیرون شهر ترافیک سنگینی ایجاد شده بود و ستون تجهیزات منافقین را کاملا متوقف کرده بود. این توفق اجباری فرصتی به نیروهای خودی داد بتوانند راه را بر آن ها ببندند. بعد از خلوت شدن تدریجی مسیر با یکی دو درگیری مختصر منافقین به حسن آباد رسیدند اما در حوالی صبح چهارم مرداد در گردنه چهارزبر دوباره متوقف شدند و درگیری شروع شد.
محمد که به منطقه برگشت به عنوان مسئول محمور تیپ ۲ به فرماندهی حاج محمود امینی گردان های تحت امر تیپ را به سه راهی اسلام آباد غرب _خرم آباد منتقل کرد .
منافقین تا اسلام آباد، مراکز دولتی و نظامی را تقریبا غارت کردند، در درگیری نیروهای خودی با منافقین محمد وقتی به محور رسید یک موتور انداخت زیر پایش و همه محور را با موتور زیر پا گذاشت.
حدود صد متر مانده به سه راهی اسلام آباد پشت یک پمپ بنزین یک آب گیر زیر جاده به وجود آمده بود که از این محل به عنوان مقر تاکتیکی برای هدایت نیروها استفاده می کردند.
هر نیم ساعت بچه های هوانیروز می آمدند و منافقین را میزدند، از آن طرف هم نیروی هوایی عراق همان طور که قبلا رجوی قولش را گرفته بود در حمایت از آنان عملیات پشتیبانی انجام می داد. قبل از سه راهی اسلام آباد یک باند فرودگاه اضطراری بود که آقای کوثری فرمانده لشکر و فرماندهان گردان ها در کناره ارتفاعات آن جا برای هماهنگی کارها دور هم جمع شده بودند. محمد هم آنجا بود. روی ارتفاعات چند کیلومتر جلوتر آتش هایی روشن بود، فرمانده لشکر به آن طرف اشاره کرد و گفت: اون جایی که آتیش روشنه منافقین پناه گرفته اند باید اون منطقه را بزنیم.
جلسه توجیهی در همین حد بود، نه کالکی نه نقشه ای و نه هیچ چیز دیگری وجود نداشت، محمد با موتور دائم در طول منطقه در رفت و آمد بود . هنوز چشمش را که در عملیات بیت المقدس ۴ شیمیایی شده بود آفتاب اذیت میکرد و مجبور شده بود عینک آفتابی بزند .
مدام توی محور محور بالا و پایین می رفت و خط را کنترل میکرد و به بچه ها می گفت: "اینا رو بزنید شما اگه به اینا رحم کنید اینا به شما رحم نمی کنند. حواستون باشه گول نخورید بگید ایرانی هستند، اینا از صدتا اجنبی پست ترند"
پنجم مرداد بود، دو روز از شروع عملیات می گذشت. منافقین اگر چهار زبر را رد میکردند در سخت می شد جلویشان گرفت. مردم تا شنیدند اوضاع کرمانشاه قمر در عقرب شده دسته دسته دوباره خودشان را رساندند به کرمانشاه.
هرچه بیشتر میگذشت تلفات منافقین در چهارزبر بیشتر میشد تا اینکه حوالی ظهر از دوطرف از طرف پادگان الله اکبر و از طرف سه راه اسلام آباد نیروهای خودی به سمت اسلام آباد حمله کردند. از صبح کار به جنگ تن به تن کشید.
در این سه روزی که این جا بودند محمد بیش تر از دو، سه ساعت نخوابیده بود بچه های دیگر هم حال روز بهتری نداشتند همه با تمام توانشان می خواستند این فتنه را همان جا خفه کنند، در یکی از سرکشی ها، خمپاره ای نزدیک محمد اصابت کرد و محمد به مراد دلش رسید، پایان آنروز ، پایان کار منافقین هم بود آن ها با به جا گذاشتن بیش از چهار هزار نفر تلفات و انهدام صدها دستگاه تانک و نفر بر و خودرو به داخل خاک عراق فرار کردند .
📡گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
"اینا رو بزنید شما اگه به اینا رحم کنید اینا به شما رحم نمی کنند. حواستون باشه گول نخورید بگید ایرا
💠 شهید محمد مجازی - جانشین گردان حمزه - لشکر 27 محمد رسولالله (ص)
🌷شهادت: اسلام آباد غرب - ۵ مرداد ۱۳۶۷ (عملیات مرصاد ) - توسط منافقین خلق
⚪️ مزار: بهشت زهرا، قطعه 40، ردیف 48، شماره 4
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1