eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
838 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
🎞 وصیت نامه صوتی شهید علی حیدری 🌹صدا و پیام یک شهید را باهم بشنويم... ارواح طیبه شهدا صلوات 🌷
👇 🌷 شهید علی حیدری 🌱 ولادت: سال ۱۳۴۴ - مریوان 🕊🕊 شهادت: ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ - عملیات بدر، شرق دجله، جزایر مجنون - بر اثر بمباران شیمیایی ارتش بعث عراق مزار شهید: گلزار شهدای بهشت زهرا تهران - قطعه ۲۷ – ردیـف ۱۳۶ – شـماره ۱۰ ⚪️ در خانواده ای معتقد مذهبی به دنیا آمد. پدرش اهل همدان بود که بعد از ازدواج با مادر سنندجی اش در کردستان به استخدام ارتش در آمد تا بازنشسته شد. بعد از بازنشستگی به تهران مهاجرت کرد. علی دوران نوجوانی خود را با بچه های مسجد و کارهای فرهنگی و تشکیل کانون فرهنگی و کتابخانه مساجد منطقه خرانه تهران گذراند؛ اما اوج اعتلای روحی ایشان در دوره شش ماهه ای اتفاق افتاد که با آیت الله حق شناس آشنا شد و آن عارف بزرگوار، مسیر سیر و سلوک را با برنامه سلوکی برایش فراهم کرد. ◽️ اولین بار علی در اواخر سال ۱۳۶۱ به منطقه سقز اعزام شد. در سال ۶۲ به عنوان خطاط و طراح چهره شهدا به جنوب رفت. در اواخر سال ۶۳ جمعی تبلیغات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) شد و ماه پایانی حیاتش را در گردان تخریب لشکر ۲۷ در پادگان دوکوهه مشغول آموزش و فعالیت شد. علی حیدری به همراه گروه هفده نفره از رزمندگان تخریب، بر اثر بمباران شیمیایی در عملیات بدر؛ هم چنان که مژده اش را از امام رضا (ع) دریافت کرده بود، روز ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ در سن ۱۹ سالگی بشهادت رسید و در گلزار شهدای بهشت زهرا تهران آرام گرفت. ا🌴◽️🌴◽️🌴◽️🌴◽️🌴◽️🌴 📄 وصیت نامه شهید علی حیدری «بسم رب شهدا و صدیقین» ✍️ «بنده حقیر وصیتنامه‌ای به آن صورت که بخواهم اموالم را تسویه کنم، ندارم زیرا از این مال دنیا هر چه داشته‌ام یا در راه خدا بخشیده‌ام یا به خاطر خدانگه‌داشته‌ام که دیگران استفاده کنند ولی خواستم چند کلمه‌ای با عالم مادی سخن بگویم. 🔹ای دنیا بدان که انتهای راه‌هایت جهنم و مسیر راه‌هایت پر از درندگان وحشی است که به تدریج روح انسان را می‌خورند تا بالاخره انسان را تبدیل به از حیوان پست‌تر می‌کنند. فقط کاروان عشق است که رو به سوی جانان می‌رود و خدا را شکر می‌کنم که بالاخره نام من را در دفتر عاشقان حسین (ع) نوشته‌اند. برادران مسجد، چیزهایی راکه می‌نویسم عمل کنید. دعاها را زیاد بخوانید و هر چه باشکوه‌تر برگزار شود. در نماز جماعت حتماً شرکت کنید. برای مقابله با شیطان دوشنبه و پنجشنبه روزه بگیرید. نماز شب را حتما بخوانید و یک مربی برای خود جهت مسیر الی‌الله انتخاب کنید و بدانکه به شرطی قبول می‌شوی که به چیزهایی که می‌شنوی عمل کنی. آنقدر حرف بزنید که می‌توانید عمل کنید. و بار دیگر برادران عزیزم! یک وصیتنامه به شما دارم و آن اینکه زود و خیلی زود کوله‌بار عشق را بر ببندید، زیرا بنده می‌ترسم شماها جا بمانید. بدانیدکه شیطان همه جا حتی در خون انسان هست! از خدا بترسید. به خانواده‌ام توصیه کنید هر وقت برای من خواستند گریه کنند به یاد قاسم امام حسین (ع) گریه کنند و هر وقت به یاد غریبی‌ام افتادند، یاد حسین بیفتند. دوست دارم مانند رفقای شهیدم، جنازه‌ام را چون حسین کفن و در بیابان‌های کربلا به خاک بسپارند. پدر و مادر و اهالی خانواده عزیزم! برای گناهان من دعا کنید، چون من همه عمرم را در گناه به سر بردم به جز آن مدتی که خود را به دست خدا سپرده بودم. شما نیز خود را به دست خدا بسپارید، زیرا او ست پرورش‌ دهنده ما «و ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی» ای خدا، بنده تو آمد، مرا در آغوش خود گیر که همانا تویی اول و آخر ما. خدا تو میدانی که من به خاطر بهشت نیامده‌ام. بهشت تو مال آنهایی که خدا را به خاطر عبادت و از ترس جهنم گناه نمی‌کنند. 💕 اللهِ من، ‌و ای معشوق من، بنده تو دیگر در عشق تو سخت، آنقدر در وصالت سوختم تا منیت و شیطان را به وسیله آتش عشق، ذوب نمودم. آنگاه رو به سوی جانان کردم، ◽️ خدایا مرا دیگر زندگی شیطان بس است، من تو را می‌خواهم، چه کنم؟ من به آن زنده‌ام که روزی پیش تو می‌آیم و اگر اینطور نبود خیلی پیش از اینها مرده بودم. اللهِ من، گناهانم را به وسیله حسینت پاک کردم و از دریای پرتلاطم مادیات به وسیله کشتی حسینت گذشتم. اللهِ من، دوستت دارم چه کنم؟ الله، دیگر اگر مرا به جهنم بری آتش، احساس کوچکی می‌کند در برابر آتش‌ سوزش و عطش و تب هجران درون من. آری هر کس خود را به چیزی دلخوش کرده است. بنده عامی هم خود را به خدا دل خوش کرده‌ام” من خیلی کمتر عطر خریده‌ام زیرا هر وقت بوی عطر می‌خواستم از ته دل می‌گفتم: حسین جان❤️ — آن وقت فضا پرعطر می‌شد! …. مواظب خود باشید. مواظب شیطان باشید که شیطان خیلی باهوش‌تر از این حرف‌هاست. مطالعه کنید کتاب‌های شهید دستغیب را. به عموم … توصیه می‌کنم. و هیچ‌گاه راضی نخواهم بود کسی بدون تفکر در راهم، برایم گریه کند. هرگاه خواستید برایم گریه کنید برای چیزی که من برایش همیشه گریان بودم، گریه کنید. ادامه 👇👇
دفاع مقدس
🎞 وصیت نامه صوتی شهید علی حیدری 🌹صدا و پیام یک شهید را باهم بشنويم... ارواح طیبه شهدا صلوات 🌷
✔️ ادامه از پست قبل وقتی به یادم افتادید، یک حمد و سه سوره توحید برای شهدا با یک صلوات ختم کنید. همیشه با وضو باشید، قرآن بخوانید. ⚪️حجاب‌ها را از قلب خود بردارید تا با عالم غیب ارتباط داشته باشید و اسرار غیبی را بدانید و ببینید. نگاه‌های خود را کنترل کنید تا بتوانید حسین و ائمه (ع) و شهدا را ببینید و زیارت کنید. بینی خود را از بوهای حرام نگه دارید تا بوی حسین (ع) و عشق را بشنوید. .... و با زبان خود غیبت نکنید و تهمت نزنید، تا بتوانید با مولایتان صحبت کنید. .... و در آخر: «امام را دعا کنید» 🕌 وعده ما کربلا 🚩🚩 ⌛️ ساعت ۲ نیمه شب - ۱۳۶۲/۱۱/۲۰ علی حیدری ا🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹 🔵 نصایح، از نوار و نامه‌های شهید علی حیدری👇👇 🎞 اینجانب علی حیدری مستقر در پادگان دوکوهه ،جمعی لشکر حضرت رسول ( ص ) و تیپ ذوالفقار واحد آر، پی‌ ،جی ،هفت هستم . من کوچکتر از آنم که بتوانم پیامی برای امت حزب‌الله برسانم ، ولی مجبورم امر فرماندهی را اطاعت کرده و چند کلامی عاجزانه در مقابل این ملت شریف و این‌همه رزمندگانی که با ایثار خون خود درخت اسلام را آبیاری کرده‌اند بیان کنم . الحق که یکسری مسائل هست که انسان نمی‌تواند برای هر کسی مطرح کند ، ولی این یک ذره از آن را برای برادر ایوبی گفته‌ام و باز یک ذره از آن یک ذره را در این نوار می‌گویم : چیزی که در این جبهه‌ها مشاهده کردم این بود که وقتی رزمندگان را مشاهده می‌کنم و با آن‌ها روبرو می‌شوم از فاصله‌ی چندمتری ، یا در یک محوطه خاص ، بوی عطر دل‌انگیزی که عطر مخصوصی است تراوش می‌شود که همان بوی ایثار ، رزمندگی و بوی حسین ( ع ) است. آری بوی حسین ( ع ) . ما انقلابمان حسینی بود ، رهبرمان هم حسینی بود ، امتمان هم حسینی است . هر کس جان‌نثار حسین ( ع ) بود و راه حسین ( ع ) را ادامه داد رستگار شد . و هر کس که راه حسین ( ع ) را ادامه نداد و این کارها را به مسخره گرفت ،خود را به مسخره گرفته‌است . آری هر کس با او ادامه داد در بهشت همدیگر را خواهیم داشت. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته کانال
🍁 کربلا مارا به سوی خود فرا می‌ خواند و ارواح مشتاق ما بی تابانه، همچون کبوتران حرم، به سوی کربلا بال می گشایند. ، آغوشت رابگشا، حزب‌الله به سوی تومیآید... •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
🌴 التماس دعای خیر و طلب حمد شفا برای کانال 🤲
صبح .. لبخندِ شماست و آفتاب، از ڪرانہ ی لبانتان ... هـر روز طلوع مے ڪند بخندید .. ڪہ مشرقِ نگاهـتان ... دل مغربی‌ام را، آرام مےڪند کانال دفاع مقدس
⌛️ ۱۱ مرداد ۶۷ - تحمیل آتش بس بر ماشین جنگ و ارتش تا دندان مسلح عراق 🔴 💠 "عملیات غدیر"👇 🔹 آخرین عملیات جنگ تحمیلی که همزمان با "عملیات مرصاد در مرداد ۱۳۶۷ انجام گرفت ⚪️عمليات غدير جهت دفع مجدد تجاوز دشمن از مرزهاي جنوبي در منطقه عمومی پاسگاه زید در پنجم مرداد 67 با حضور قدرتمندانه سپاهیان اسلام شکل گرفت. 📄 شرح کلی ماجرا: در پي قبول قطعنامه 598 در ۲۷ تیر ماه ۱۳۶۷ از جانب جمهوري اسلامي ايران، رژيم صدام به تصور اینکه این پذیرش ناشی از ضعف ایران بوده با هدف ساقط کردن نظام اسلامی حملات گسترده و بی سابقه ای را با تجهیزات جدید و فوق مدرن اهدایی استکبار عليه ايران شکل داد. این تهاجمات در غرب با استفاده از حمایت نظامی صدام و پیاده نظامی منافقین انجام شد اما در جنوب با تمامی امکانات هوایی و زرهی رژیم بعث آغاز شد. در مقابل این جنایت جدید رزمندگان اسلام طراحی چند عملیات دفاعی و تهاجمی گسترده را در دستور کار قرار خود قرار دادند که مرحله نهایی این عملیات ها در پنج مرداد همان سال در غرب کشور به نام و در جنوب کشور بنام عمليات جهت دفع اين تجاوزات صورت پذیرفت. در آن ایام ماموريت بغداد آن بود كه تلاش كند در گام اول، خوزستان و منابع نفتي آن را طي چند روز به اشغال خود درآورد و سپس با کمک منافقین در غرب شانس پلید خود را برای تصرف تهران بيازمايد. لذا تهاجم سنگين دشمن در سراسر خطوط مرزي به خاطر آن بود كه چنين هدفي را تعقيب كند و دقيقاً به همين دليل بود كه رسانه هاي استكباري و حتي مزدوران منطقه اي استكبار با امیدواری بسیار از صدام و منافقین حمایت می کردند. اما پاسخ سريع و قاطع ملت و نيروهاي اسلام، بسيار تكان دهنده و هشيارانه بود و تلفات سنگيني را به نيروهاي متجاوز در منطقه غرب و جنوب وارد آوردند. در اين عمليات، صدها كيلومتر از سرزمينهاي ميهن اسلاميمان كه به مدت سه روز به اشغال متجاوزين در آمده بود، باز پس گرفته شد و رزمندگان موفق شدند علاوه بر آزادی شهر های اسلام آباد و کرند و پل ذهاب و قصر شیرین در غرب بخش هايي از استان خوزستان در منطقه عمومي شلمچه، جاده خرمشهر، اهواز، پادگان حميد و جفير و پاسگاه زید را آزاد ساخته و دشمن بعثي را در غرب و جنوب تا مرزهاي بين المللي عقب رانده و آماده عبور از مرز برای تنبیه متجاوزین باشند که با تدبیر و فرمان حضرت امام (ره) با قدرت بر روی مرز بین المللی مستقر شده و نیرو هایی که در تعقیب دشمن از مرز عبور کرده بودند به پشت مرز فرا خوانده شدند. دقیقا وقتی که استکبار و صدام با این ظرفیت جدید نظامی دفاعی ناشناخته نظام آشنا شد مجبور گردید از موضع ناتوانی و ترس از قدرت دفاعی ایران در ۱۱ مرداد ماه رسما قطعنامه را از نگرانی اینکه مبادا ایران حملات جدیدی را شروع کند پذیرفت و به این ترتیب آتش جنگ هشت ساله با اقتدار ایران و ضعف دشمن رو به خاموشی رفت و اگر این عملیات ها و دفاع جانانه بویژه در روزهای آخر جنگ نبود معلوم نیست سرنوشت کشور و منطقه در چه شرایطی ادامه پیدا میکرد. از همین روی جا دارد دو هفته آخر، بعنوان حلقه مفقوده جنگ و پیروزی ایران در نبرد دفاعی هشت ساله یعنی ""از ۲۷ تیرماه زمان پذیرش قطع نامه توسط ایران تا ۱۱ مرداد ماه زمان پذیرش قطع نامه توسط صدام"" که مصادف با سریعترین و گسترده ترین و در عین حال خشن ترین در گیری های دفاع مقدس می باشد، مورد بررسی و مطالعه عمیقتر قرار گرفته و به شکرانه این پیروزی بزرگ، نام و یاد همه شهدای عزیزمان را گرامی بداریم.
43.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🌷 یادی که در دلها هرگز نمی‌میرد یاد شهیدان است 🎤 حاج 🌴 دوران •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🌴 کانال "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| جهان در آستانه تحولی عظیم قرار گرفته است.. 🌷شهید : وقتی مومنین بر محور اجتماع کنند، به آنچنان منبعی عظیم از قدرت دست خواهند یافت که دیگری در جهان با آن یارای رودررویی ندارد !! 💠 قدرت حقیقی اینجاست..! قدرتمند ترین ارتش دنیا این است..! •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🌴 کانال "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ۱۶ ژوئیه ۱۹۷۹ میلادی (۲۵ تیر ۱۳۵۸ شمسی)، صدام رئیس جمهور عراق شد. 📌او ۶ روز بعد از به قدرت رسیدن، مجمع حزب بعث را فراخواند. در این جلسه، اسامی اعضای رده بالای حزب که مخالف ریاستش بودند را قرلئت می کند. آنها با پای خود از سالن بیرون رفته و به جرم خیانت، مجرم شناخنه شده و به جوخه اعدام سپرده می شوند.💀☠️☠️ سایرین که چند دقیقه قبل، از دوستان اعدامی ها شمرده می شدند، به هل هله و شادی می پردازند‼️ ⌛️تا اوایل اوت ۱۹۷۹ میلادی (مرداد ۱۳۵۸ شمسی)، صدها نفر دیگر از دشمنان سیاسی صدام به همین سرنوشت شوم دچار می شوند.🔴 ا◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️ ✍️پ.ن: در طی هشت سال جنگ تحمیلی ما با چنین حیوان وحشی و درنده ای روبرو بودیم که البته از سوی غربی ها و قدرتمندان زورگوی عالم، نیز همه جوره مورد پشتیبانی و حمایت قرار می گرفت‼️ 🔵 الآن صدام جنایتکارز کجاست؟؟ . . . و ما کجاییم؟؟! 💠 کسانی که جز برای خدا کار کنند، عاقبتشان همین است!! •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆ما مولایمان (ع )را ندیدیم اما شیعیان و مردان پولادینی که التماس دعا و طلب حمد شفا🤲🤲 را رفتند را به چشم خود دیدیم، من به قربان قدمهایت شوم ..
▪️از ما دم زدیم؛ اینها عمل کردن... دوران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🎥 لشکر فاتح؛ ▪️مروری بر عملیات های لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام در دوران دفاع مقدس 🔻نبرد با تاریکی* *🔹عملیات مرصاد* در تاریخ ۴ تا ۶ مرداد ۱۳۶۷ با رمز «یا علی بن ابیطالب علیه السلام» و با هدف آزادسازی مناطق اشغال شده به دست منافقین انجام شد. 🔹در این عملیات رزمندگان لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام با عزیمت سریع خود از جبهه جنوب به کرمانشاه ،در سه راهی اسلام آباد راه را بر منافقین بستند و به مصاف دشمن فریب خورده و منافق رفتند و با هلی برن نیروها در پشت منافقین مانع عقب نشینی آنها شدند.
دفاع مقدس
*🎥 لشکر فاتح؛ ▪️مروری بر عملیات های لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام در دوران دفاع مقدس 🔻نبرد با
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🎥 ؛ ▪️مروری بر عملیات های ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام در دوران دفاع مقدس 🔻تنبیه متجاوز برای صلح پایدار* *🔹عملیات * با هدف تنبه متجاوز و دور کردن آن از مرزها با رمز «یا مهدی (عج) ادرکنی» در تاریخ تیرماه ۱۳۶۱ در شرق بصره آغاز شد و تا #۸ مردادماه ادامه داشت. 🔹عملیات رمضان مظهر نمایی و رزمندگان قم بود و در مراحل پایانی این عملیات، نام علیه السلام برای تیپ ۱۷ انتخاب شد.
🔴 ماجرای دزد قالیچه . . . . و سید آزادگان، "علی اکبر ابوترابی" ✍️ نجف بودیم. صدای آی دزد آی دزد که بلند شد، رفتم داخل کوچه. دزدی قالیچه ای از منزل سید علی اکبر زیر بغل داشت که به تور مردم افتاد. مرحوم ابوترابی با عجله خود را کوچه رساند. دست سارق را گرفت و گفت: آقا جان! چرا بدون خوردن صبحانه رفتی؟! به آن افراد هم گفت: این شخص مهمان ماست و من خودم قالیچه را به او دادم. کاری به او نداشته باشید. با هم به منزل آمدند. سارق شرمنده نشسته بود و منتظر بود که آقای ابوترابی تحویل پلیسش دهد. همسر سید، صبحانه ای از بهترین سر شیرهای نجف تهیه کرده بود. اما خبری از پلیس نبود. موقع رفتن آقای ابوترابی قالیچه را زد زیر بغلش، قبول نمی کرد. گفت: اگر نبری همسایه ها می فهمند، شما صاحب این قالیچه نبوده ای. با شرمندگی قالیچه را برد. صبح روز بعد با گریه و شرمندگی آمده بود در خانه سید. توبه کرده بود. می گفت: شما هدایتم کردید. می خواهم دستم را بگیرید. (راوی: اسماعیل یعقوبی قزوینی) 📚 نقل از کتاب: "فرزند ابوتراب (ع)" 📃 برگ هایی از زندگی مرحوم سید علی اکبر ابوترابی ا◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️ ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ — سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن کانال
دفاع مقدس
🔴 ماجرای دزد قالیچه . . . . و سید آزادگان، "علی اکبر ابوترابی" ✍️ نجف بودیم. صدای آی دزد آی دزد
📖 در صفحه ۱۳ کتاب فوق می خوانیم: ⚪️ آقای یعقوبی، دوست و همراه آقای ابوترابی بود. یک روز فرزند آقای یعقوبی که حدود ۱۵ سال داشت به ایشان گفت: «بابا! من خیلی دوست دارم بزرگ که شدم مثل آقای ابوترابی بشوم». آقای یعقوبی هم که قرار بود همان روز به اتفاق حاج آقا برای ساخت اتاقکی برای یکی از روستاییان محروم در اطراف قزوین برود، به فرزندش گفت: «کاری ندارد از همین حالا شروع کن و هر کاری ایشان می‌کند یاد بگیر و انجام بده». به اتفاق ایشان و فرزندشان به روستای موردنظر رفتیم. وقتی بنا آمد، حاج آقا لباس کار به تن کرد و برای او آجر پرت می کرد و گِل درست می کرد. آن روز از ظهر گذشت، چون همه گرم کار بودند، کسی حرفی از ناهار نزد و گرسنه و تشنه، کار را تا پاسی از شب ادامه دادند. اتاقک که ساخته شد، صاحب خانه از حاج آقا و همراهان خواستند یک استکان چای بخورند و بعد بروند؛ اما حاج آقا قبول نکرد و بلافاصله به قزوین برگشتیم. آقای یعقوبی می گفت: «به خانه که رسیدیم، چون دیر وقت بود، شامی هم نبود که بخوریم. در همین حال پسرم که حسابی گرسنه و تشنه و عصبانی بود گفت: من دیگر نمی خواهم آسید علی آقا باشم! 📚 نقل از کتاب: "فرزند ابوتراب (ع)" — برگ هایی از زندگی آزاده فراز، سید علی اکبر ابوترابی کانال
دفاع مقدس
📖 در صفحه ۱۳ کتاب فوق می خوانیم: ⚪️ آقای یعقوبی، دوست و همراه آقای ابوترابی بود. یک روز فرزند آقای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 شرح فداکاری های آزادگان دوران دفاع مقدس از لسان رهبر انقلاب 🌿 تجلیل ایشان از سید جلیل القدر و آزاده سرفراز، مرحوم علی اکبر ابوترابی ا🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹 🔵 ‼️ 🌷سالهایی که نماینده مجلس بود، گاهی عبایش را کنار پیاده رو جلو ساختمان مجلس پهن می کرد و همان جا به درخواست مراجعین رسیدگی می کرد. یک روز یکی از مسئولین حراست مجلس به محافظانش گفت: به حاج آقا بگویید صورت خوبی ندارد کنار پیاده رو بنشیند. 🌷موضوع را به گوش حاج آقا رساندیم. گفت: اگر آنها نگران آمد و شد مردم هستند جایمان را عوض می کنیم، اما اگر نگرانند که مردم بد عادت شوند که در اشتباه اند. بگو مسئولان باید در کوچه و خیابان ها راه بیفتند و به وظایفشان عمل کنند!! 🌹خاطره اى به ياد سید آزادگان، مرحوم علی اکبر ابوترابی
💠 : ⌛️دوران ....پس از اسارت، به مدت دو روز در بدترین شرایط در بغداد از ما نگهداری کردند. بیش از یک هزار نفر به مدت دو روز در دو کانتینر بودیم. در نهایت در روز ۵ مرداد در اردوگاه موصل ۲ مستقر شدیم. پس از حدود هشت ماه نیز در ۲۲ بهمن ماه سال ۶۱ (پس از عملیات والفجر ) به اردوگاه موصل ۳ منتقل شدیم که بعد به موصل ۴ تغییر نام داد. حتی اگر شکنجه‌های نیروهای عراقی نبود، همین که هشت سال در جایی به اندازه دو وجب زندگی کردیم، بدترین شکنجه بود. یکی از مهم‌ترین خاطره‌های دوران اسارت من، مربوط به آذرماه سال ۶۱ است که حدود چهار ماه و نیم از اسارتم می‌گذشت. نیروهای بعثی گفتند باید اسرای بسیجی و اسرای ارتشی در اردوگاه از هم جدا شوند و از همه نظرخواهی کردند اما هیچ‌کس تحت هیچ شرایطی قبول نکرد که از هم جدا شویم. وقتی دیدند که به حاضر به جداسازی نیستیم، تمام درهای اردوگاه را بستند و دیگر آب و غذا به ما نمی‌دادند. کل ذخیره آبی ما دو حبانه (کوزه بزرگ) بود. پس از آن مسئولان هر اتاق را به طبقه بالا بردند و به ما به دورغ گفتند که آن‌ها را به بغداد برده‌ایم!! ولی دژخیمان زندان رفقای ما را به باد کتک و ناسزا گرفتند. وقتی بچه ها از ماجرا خبردار شدند، همگی علیه رژیم بعث شعار دادیم و پس از سه شب، شعار مرگ بر صدام در کل محوطه اردوگاه پیچید ولی مسئولان اردوگاه دست از لجاجت برنداشتند. در آن چند روز، غذایی در کار نبود. خمیر نان روزهای قبل را جمع و پودر کرده بودیم و در هر شبانه روز به هر نفر از اسرا یک قاشق از این پودر نان خشک و نصف استکان آب می‌رسید. با این شرایط سخت، ۸ شبانه روز تحمل کردیم ولی دیگر رمقی در جان نداشنیم. سرانجام در ۸ آذرماه میله‌ها را شکستیم و معبری به محوطه اردوگاه باز شد، که در این هنگام تمام اسرا به بیرون ریختند! شب قبل، باران باریده بود و ما توانستیم آبی که در چاله چوله ها جمع شده بود را ظرفی جمع کرده و قصد داشتیم با ریشه و برگ گیاهان محوطه که کنده بودبم بخوریم تا از گرسنگی نمیریم!! مضاف بر اینکه عراقی ها در آن زمان به علت شکست هایی که از عملیات رزمندگان اسلام در جبهه ها خورده بودند، قصد آن داشتند که تلافیش را سر ما در بیاورند لذا سختگیری بیشتری می کردند!! آن روز مصادف بود با سالگرد عملیت بستان (۸ آذرماهذ ۶۰) که در طی آن بستان آزاد شده بود، لذا کینه این شکست را بر روی ما خالی می کردند!! . در همین زمان ما در محوطه بودیم و شروع کردیم به خواندن نماز ظهر و عصر که بناگاه دو گردان عراقی با چوب و چماق و کابل به ما حمله کردند و جمع نمازگزارها را تار و مار کردند. شدت ضربات آنها چنان بود که چند نفری شهید شدند و تعداد بیشتری از ناحیه‌های مختلف بدن دچار شکستکی و آسیب دیدگی شدند. بعد از آن برای این‌که مطمئن شوند که نک نک اسرا را کتک زده‌اند، شروع کردند به کتک زدن یکی یکی ما . . . و این تا شب ادامه داشت!!! سپس اسرای بسیجی و ارتشی را در دو صف قرار داده و جدا کردند. به این ترتیب پس از هشت شبانه روز مقاومت از سوی ما، توانستند هدف خود را عملی سازند. عراقی قبل از این‌که به اتاق‌ها برویم تمام شیشه‌ها را شکستند تا وانمود کنند که شورش کرده‌ایم و نیز وسایلمان را هم بیرون آوردند تا دیگر نتوانیم چیزی ذخیره کنیم. از این پس هر مقدار غذا به ما می‌دادند هم نصف شد و دیگر فقط برای به دستشویی، اجازه بیرون رفتن داشتیم. سه تا چهار ماه این شرایط را تحمل کردیم تا این‌که در عملیات والفجر در بهمن ماه ۶۱ تعداد دیگری اسیر ایرانی آوردند و با آمدن آنها، ما را از موصل ۲ به اردوگاه موصل ۳ منتقل کردند. در آنجا با حاج آقا علی‌اکبر ابوترابی آشنا شدیم و از شیوه، منش و تعالیم وی درس‌های زیادی آموختبم. امام(ره) فرموده بودند اگر سپاه نبود کشور نبود و مصداق این نکته، حاج آقا ابوترابی است که اگر ایشان در اسارت نبودند شاید اسیری در آن شرایط باقی نمی‌ماند. روش و منش و اخلاق ایشان در اسارت توانست نگهدار اسرا در اسارت باشد. مهم‌ترین شعار حاج آقا ابوترابی "سلامتی روحی و جسمی اسرا" تا پایان اسارت بود. 🌹خاطره ای به یاد سید آزادگان مرحوم حجت الاسلام‌ والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد (راوی: آزاده سرافراز ماشالله سروش) •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 📡 کانال "دفاع مقدس"
🌿 روحیه . . . عالیه 😊🌸☘️🌺 🌼 نشاط و سرزندگی 🌴 دوران جنگ تحمیلی
🌴 رزمنده ها در جبهه همیشه در حال عملیات نبودند و یرخی زمانها، اوقات فراغت شان را با ورزش های مختلف از جمله ورزش باستانی زورخانه پر می کردند. 📷 میل های ساخته شده از پوکه گلوله های توپ☝️
28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 ! ا◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️ ☝️🎥 صحبت های جالب رزمنده ای که در خطوط جبهه، با کاسه، موی سر رزمنده ها را می شوید💦💦 🔵 سفارش اکید او راجع به حفظ 🔴 آنها از یک سو با متجاوزین بیگانه می جنگیدند، و از سویی، دغدغه بانوان را در پشت جبهه داشتند . . . تا مبادا بیگانگان، مرزهای اخلاقی را پشت سر گذاشته و سنگر خواهران و مادرانشان را مورد هجوم قرار دهند.📛🚫 ⚪️ دوران •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 به کانال بپیوندید
🌷شهید مدافع حرم، محمدابراهیم ذوالفقاری: 💠 من مطمئن هستم، چشمی که به نگاه حرام عادت کند، خیلی از چیزها را از دست می دهد. 🔴 چشم گنهکار، لایق شهادت نیست!! ✍️فرازی از وصیت‌نامه شهید ذوالفقاری☝️ کانال
فرار از دست شیطان 📛 💠 خاطره ای از خلبان شهید عباس بابایی در دوران تحصیل در آمریكا و گذراندن دور آموزش خلبانی، روزی در بولتن خبری پایگاه «ریس» كه هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود كه توجه همه را به خود جلب نمود!! ⚪️ مطلب این بود: دانشجو بابایی ساعت دو بعد از نیمه شب، می دود تا شیطان را از خودش دور كند!! من و بابایی هم‌اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت:ـچند شب پیش، بی خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن پایگاه و شروع كردم به دویدن. از قضا كلنل «باكستر»، فرمانده پایگاه با همسرش از میهمانی شبانه بر می گشتند. آنها با دیدن من شگفت زده شدند. كلنل ماشین را نگه داشت و مرا صدا زد. نزد او رفتم. او گفت: در این وقت شب برای چه می دوی؟ گفتم: خوابم نمی آمد خواستم كمی ورزش كنم تا خسته شوم. گویا توضیح من برای كلنل قانع كننده نبود. او اصرار كرد تا واقعیت را برایش بگویم. به او گفتم: مسایلی در اطراف من می گذرد، كه گاهی موجب می شود با هایش مرا به گناه بكشاند و در دین ما توصیه شده كه در چنین موقعی بدویم و یا دوش آب سرد بگیریم💦💦 آن دو با شنیدن حرف من، تا دقایقی می خندیدند، زیرا با ذهنیتی كه نسبت به مسایل جنسی داشتند نمی توانستند رفتار مرا درك كنند.» 🎤 (راوی: امیر اكبر صیاد بورانی) کانال
42.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 شرح مجاهدت های رزمندگان گردان فجر از لشگر 33 المهدی (عج) {استان فارس} در دوران جنگ از زبان فرمانده وقت گردان (در اواخر جنگ) او در ضمن صحبت، از شهبدان مرتضی جاویدی (از فرماندهان اولیه گردان)، خلیل مطهرنیا، علی اکبر رحمانیان و ..... نام می برد. ا◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️ 🎞 در پایان کلیپ، جمعی از رزمنده ها در کنار آتش، دورهمی داشته و سرگرم شوخی و مزاح هستند.. دوران کانال دفاع مقدس