eitaa logo
دفاع مقدس
3.6هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
9.8هزار ویدیو
809 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🕊🕊 یکم مرداد ۱۳۶۷ - سالروز شهادت حاج سعید تراب 🌿 فرمانده گردان امام حسن(ع) - لشگر سیدالشهداء (ع) ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🚩 به یاد علمدار "یک دست" گردان امام‌حسن (ع) سهمیه‌ی حاج سعید از عملیات الی بیت المقدس ،دست راستی بود که از پیکر افتاد.. در جبهه شاخص شناسایی حاج سعید آستین خالیش بود و در عملیات‌هـا همه حیران بودند که این رزمنده تک‌دست چگونه با تیربار و آرپی‌ جی به دشمن حمله می‌کند!! مگر با یک دست و آن هم دست چپ می‌توان قلب دشمن را نشانه رفت .... 🌷شهید حاج سعید تراب🌷 فرمانده گردان امام‌حسن(ع) لشکر۱۰ سیدالشهداء شهادت: ۱۳۶۷/۵/۱ ،جاده اهواز_خرمشهر ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
💠 روایتی از آخرین روزهای جنگ 🌷 شهادت حاج سعید تراب 31 تیرماه سال 67 بود که دشمن بعثی به جهت اشغال اهواز و خرمشهر با ستونی از ادوات رزهی به سمت جاده اهواز و خرمشهر یورش برد. لشگر سیدالشهداء(ع) ماموریت پیدا کرد که با تیپ حضرت زهرا (س) دشمن را در سه راهی کوشک سرکوب کند و گردان امام حسین (ع) اولین گردانی بود که ساعت 5 صبح روز اول مرداد 67 خود را به محل درگیری رساند و طی درگیری سختی توانست ستون زرهی دشمن را متفرق کند و با تعقیب دشمن از سه راهی کوشک به طرف خرمشهر به نبرد با دشمن پرداخت. طرح دشمن این بود که بخش اعظم توان رزهی، برای تصرف اهواز به کار گرفته شود و از مسیر جاده اهواز خرمشهر به پیشروی به سوی اهواز ادامه داد و گردان امام حسن (ع) به فرماندهی حاج سعید تراب مامور شد جلوی دشمن را سد کند و رزمندگان این گردان بعد از پادگان حمید و بر روی جاده اهواز خرمشهر در حوالی ظهر با دشمن درگیر شدند. آفتاب در وسط آسمان بود و گرمای بیش از ینجاه درجه. درگیری بر روی زمین داغ و تعقیب و گریز. فاصله بچه ها با دشمن چند متری بیشتر نبود به طوری که منافقین همراه دشمن بعثی با بلندگو از بچه های گردان امام حسن(ع) می خواستند که تسلیم شوند. آنقدر درگیری نزدیک بود که کار به پرتاب نارنجک کشید. تا اینکه سعید تراب با قبضه آربی چی از خاکریز بالا رفت و تانک دشمن را مورد هدف قرار داد و فریاد میزد دشمن را به کناره جاده بکشانید و خودش هم با بخشی از بچه های گردانش به سمت راست جاده حرکت کردند. تعدادی تانک و نفربر دشمن هم به دنبال آنها تغیر مسیر دادند. سعید و یارانش توانستند دشمن را قبل از سه راه جفیر معطل کنند تا نیروی کمکی برسد. ساعت یک بعد از ظهر روز عرفه بود که تانکها و نفربرهای زرهی که تیربارهای سنگین بر روی آن نصب بود سعید و یارانش را به محاصره خود درآوردند و به آنها حمله کردند و عده ای از آنها به شهادت رسیده و تعدادی را نیز اسیر کردند. سعید نیز جزء شهدای این نبرد نابرابر بود. گردان امام حسن (ع) توانست دشمنی که قصد داشت قبل از ظهر به اهواز برسد تا ساعت 3 بعد از ظهر بین سه راه جفیر تا سه راهی صاحب الزمان در جاده اهواز-خرمشهر مشغول کند. تا اینکه سایر گردانهای لشگر ده و سایر یگان ها و جوانان اهواز هم به کمک آمدند و ورق برگشت و دشمن پا به فرار گذاشت. کسی از سرنوشت بچه های گردان امام حسن و حاج سعید خبر نداشت تا اینکه آنها را در بین خاکریزهای قرارگاه مهندسی ارتش بعد از پادگان حمید پیدا کردند. پیکر بی جان علمدار بی دست گردان امام حسن(ع) در حالی پیدا شد که آثار شکنجه بر بدنش پیدا بود و دشمن کینه توز به تلافی مقاومت سعید و یارانش صورت این جانباز شهید را با ضربات لگد و شلیک گلوله خرد کرده بود و اینگونه حماسه عاشورایی رزمندگان گردان امام حسن (ع) در روز عرفه و شب عید قربان در تاریخ به ثبت رسید و پیکر مطهر سردار جانباز شهید حاج سعید تراب در قطعه 29 گلزارشهدای بهشت زهرا مهمان خاک شد و فرزندان خردسالش سلمان و سجاد را برای همیشه تنها گذاشت. ✍️ راوی: ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
اول مرداد ۱۳۳۸ -- سالروز ولادت محسن دین شعاری, جانشین واحد تخریب لشگر ۲۷ محمدرسول الله ﷺ 🌷شهادت: سال ۶۶ 🔴 در حین خنثی سازی مین ضد تانک در منطقه سردشت 🌴مزار مطهر شهید: تهران ▫️ قطعه ۲۹، ردیف ۳، شماره ۹ ▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ 🌱 متولد: ۱۳۳۸ -- (محله درخونگاه - تهران) در کوچه پس کوچه های تو در توی این محله قدیمی، کودکی رشد و نمو یافت که بعدها در سنین جوانی، معبرهای مین را برای راهیابی رزمنده ها به خطوط مقدم دشمن، می گشود. او در دوران نهضت، از جمله جوانان پرشور و فعال بود و در ماه های پیش از پیروزی انقلاب، به همراه برادر خود در پزشکی قانونی به تلاش شبانه روزی در جهت شناسایی و جابه جایی پیکر مطهر شهدا می پرداخت. بعد از پیروزی، پیرو درخواست امام مبنی بر بازگشت سربازان، خود را به محل خدمتش معرفی نمود. او در پادگان، برای سربازان برنامه شناخت ایدئولوژی گذاشته بود و به آگاهی بخشی افرادی که در انجام واجبات دچار سستی شده بودند، کمک می کرد. سال ۶۰ وارد سپاه شد و در سلک تخریبچی های لشکر ۲۷ درآمد. سال ۶۳ به خانه خدا مشرف شد. برای بار دوم نیز در سال ۶۶ ؛ عازم این سفر معنوی بود که به دلیل مسئولیت های سنگینی که در جبهه به عهده داشت، منصرف شد . . . و در همین ایام بود آسمانی شد🕊🕊 🌴عملیات های طریق القدس و کربلای یک، شاهد حضور دلاور مردی های این سردار رشید و گشاده رو بود.
درکِ زَهـۜـرا شهید می‌خواهد مادرِ ما شهید پرور بود ... السلام‌علیک یافاطمة‌الزهرا شهید حاج‌محسن دین شعاری فرمانده تخریب لشکر27 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
وصیت نامه شهید حاج محسن دین شعاری بسم رب الشهدا و الصديقين السلام عليک يا اباعبدالله و علي‌الارواح التي حلت بفنائک عليک مني سلام‌الله ابداً ما بقيت و بقي‌اليل و النهار و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتکم، السلام علي الحسين و علي علي‌بن‌الحسين و ……. با سلام و درود به رهبر کبير انقلاب اسلامي ايران و تمامي شهداي اسلام و امت شهيدپرور ايران و با سلام به خانواده محترم و درود و رحمت به روح پدر و مادرم. شهادت يعني انتقال يافتن از زندگي مادي به زندگي معنوي و الهي و شهادت در مکتب اسلام يک مسأله انتخابي است که انسان کامل با تمام آگاهي آن را انتخاب مي‌کند و با شهادت خويش شمع راه انسان‌هاي پاک و نوراني مي‌شود . من با انتخاب آگاهانه راه شهيدان را تا رسيدن به ساحل سعادت ادامه خواهم داد؛ اگر لياقت شهادت داشته باشم .بنابراين من راهم را انتخاب کرده ام .اميدوارم که شما هم ‌خط مرا (ولايت فقيه و برگزيدن راه شهادت) را انتخاب کنيد. برادران در زماني که اسلام در خطر است همانطوريکه امام عزيز قلب تپنده امت فرمود‌ : به کسانيکه توانايي داشته باشند واجب مي‌شود که براي پاسداري از حريم اسلام و قرآن به مقابله با دشمن برخيزند و مواظب باشيد که اين جنايتکاران هر روز براي نابودي جمهوري اسلامي ايران نقشه مي‌کشند .اما شما همانطوريکه تا به حال نقشه آنها را با اتکال به الله نقش بر آب کرده ایيد؛ حالا هم هوشيار باشيد که انشا‌الله کاري از دستشان ساخته نيست. اما نگذاريد ريشه بگيرند و چند جمله از جملات گهربار امام امت و مسئولين کشور که مي‌فرمايند بايد فراموش نکنيم که در جنگ با آمريکا هستيم و ما متکي به خدا هستيم و با اتکال به خدا از هيچ ابرقدرتي ترسي نداريم و ما مثل امام حسين (ع) در جنگ وارد شويم و مثل حسين (ع) بايد به شهادت برسيم و تا آنجايي در خاک عراق پيش مي‌رويم که خواسته‌هايمان را بگيريم و هرگز زير بار ذلت نخواهيم رفت. هيهات من الذله. در آخر از رزمندگان مي‌خواهم که جبهه را گرم نگاه داشته و گوش به فرمان رهبر و تا آخرين نفس استقامت کنيد که الان استقامت لازم است. در آخر وصاياي شخصي من….. وسايل نظامي من از قبيل لباس و غيره را بعد از شهادتم کسي که از خانواده به منطقه مي‌رود استفاده کند در غير اين صورت به مراکز سپاه تحويل دهيد. مقدار پولي هست براي کفن و دفن که انشا‌الله لازم نمي‌شود؛ چون آرزويم اين است که در صحنه نبرد تکه تکه شوم تا در روز قيامت در پيش سالار شهيدان اباعبدالله و ساير شهدا سرافکنده نباشم….. درمراسم عزاداري من روضه بي‌بي حضرت زهرا (س) خوانده شود چون من از داشتن مادر و پدر محروم بوده‌ام. در آخر از همه خواهران و برادران و آشنايان مي‌خواهم که اگر از من بدي ديده‌اند حلال کنند برادران از استغفار و دعا دور نشويد (دعاي کميل و نماز جمعه) که بهترين درمان براي تسکين دردها است.امام را تنها نگذاريد که او حسين زمان است و هرکس او را تنها گذارد؛ امام زمان را تنها گذاشته است. محسن دین شعاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نماهنگ تخریبچی برگرد 🎤 با نوای زیبای حاج صادق آهنگران ا⚪️🔹⚪️🔹⚪️🔹⚪️ 🌷 یادبود سردار شهید حاج محسن دین شعاری 🌿 علمدار دلاور گردان تخریب لشکر۲۷محمدرسول اللهﷺ ۱ مرداد ۱۳۳۸ -- سالروز ولادت محسن دین شعاری, جانشین واحد تخریب لشگر ۲۷ محمدرسول الله ﷺ 🌷شهادت : ۱۵ مرداد ۶۶ -- عملیات نصر ۷ در حین خنثی سازی مین ضد تانک در منطقه سردشت ا🌿▫️🌿▫️🌿▫️🌿▫️🌿▫️🌿▫️🌿 شراب عشق را جز در نبرد نمی دهند ولاجرم مستان می الست را بایددر جبهه هایافت و شهید مصداق اکمل مستان بحق پیوسته است کانال دفاع مقدس
😊 از شهید حاج محسن دین شعاری 🍁 پاییز سال ۱۳۶۵ نیروهای لشکر ۲۷ در «اردوگاه کرخه» مستقر بودند. محل استقرار بچه های گردان تخریب با اردوگاه، مقداری فاصله داشت. یک روز می خواستم به آنجا بروم تا به چند نفر از بچه محل هایمان سر بزنم. کنار جاده خاکی ایستادم. اتوبوسی از سمت تدارکات و خدمات که حمام هم آنجا بود، آمد. دست بلند کردم و ایستاد. گفتم: برادر کجا می روید؟ گفت: میریم صفا... کوچه وفا... پلاکش هزار... اهلشی بیا بالا...! — جا خوردم. از این لات بازی ها در جبهه ندیده بودم!! به اجبار سوار شدم. غیر از او و راننده، کسی دیگری توی ماشین نبود. به چشم های او که نگاه کردم، احساس کردم خیلی آشناست. هر چه فکر کردم نتوانستم او را به یاد بیاورم. اتوبوس در دست اندازهای جاده شنی، بالا و پایین می شد و او می خندید و با همان لفظ حرف می زد! وقتی دید بدجوری نگاهش می کنم، با خنده گفت: مشتی، ما رو نشناختی؟ گفتم: نه. گفت: بابا منم، حاج محسن. گفتم: حاج محسن! فهمید هنوز نشناختمش، گفت: منم گفتم: جل الخالق! به حق چیزهای ندیده! معاون گردان تخریب، آن هم با این قیافه! پس آن همه ریش حنایی چی شد؟! او را اولین بار اوایل سال ۱۳۶۴ در گردان تخریب با همان ریش بلند دیده بودم. هر موقع برای دیدن دوستانم می رفتم، او را هم می دیدم و سلام و علیک داشتم. دین شعاری برخلاف قیافه اش با آن تیپ و ریشش که بعضی ها فکر می کردند خشن و باجذبه است، خیلی آدم خوش مشربی بود. چون فضای گردان باز و اردوگاهی بود و ساختمان نداشت، وقتی در چادر می نشستی همه را می دیدی که چه کسی می رود یا می آید. دین شعاری آدم فعال و پر جنب و جوشی بود و همیشه در مقر دیده می شد. او کسی نبود که در چادر بنشیند و فرماندهی کند. همیشه بین بچه ها بود و به خصوص با آن قیافه، بین همه شاخص بود. هر وقت آنجا می رفتم با اینکه من جزو آن گردان نبودم، اصلاً انگار نه انگار، برخوردش خیلی عادی بود. از همان جا قیافه و آن ریش بلندش در ذهنم مانده بود. (راوی: حمید داودآبادی) 🥀شهید حاج محسن دین شعاری، معاون گردان تخریب لشکر حضرت رسول (ص) که در پانزدهم مردادماه سال ۶۶ مطابق با عید سعید قربان به هنگام خنثی سازی مین ضد تانک در سردشت به شهادت رسید. پیکر مطهرش در قطعه ۲۹ بهشت زهرا(س) آرام گرفته است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 با شهید حاج محسن دین شعاری 🌱 از ولادت در درخونگاه تا شهادت در 🌷 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
❇️حاج محسن یه سوت داشت همیشه گردنش بود؛ تو اردوگاه صبح ها برای نماز صبح میامد دم چادر ها و شروع میکرد به سوت زدن و این شعر معروف را برای بچه ها میخواند : "صبح که سحر می کند خدا نظر می کند بنده چقدر بی حیاست خواب سحر می کند." شهید محسن دین شعاری، جانشین تخریب لشگر ۲۷ محمد رسول الله (,ص) 📡کانال دفاع مقدس
1 - سید محمدرضا دستواره 2 - حاج محسن دین شعاری
شهید محسن دین شعاری، معاون گردان تخریب در حال مشایعت بچه هایی که عازم خط مقدم اند. این عکس این طرف کانال ماهی گرفته شده و کانال پرورش ماهی و سیم خاردار و نبشی و موانع داخل آن مشخص است. خط مقدم آن طرف کانال بود. تویوتا وانت های تخریب (در این عکس نشان داده شده) و اسماعیل اصغری راننده یکی از این ماشین های پر از مواد منفجره بود که هنگام حمل مهمات به خط به شهادت رسید. کمی جلوتر دست چپ جاده خاکی پر حادثه روی کانال ماهی بود. محل انفجار ماشین و شهادت اسماعیل. عراق پشت خط خود دکل های بلندی به اسم دکل رازیت داشت که تحرکات ما را با سیستمی مخابراتی کنترل می کرد. با بزرگ کردن عکس دو تا از این دکل ها دیده می شود. تصویر دکل ها بر روی آب کانال ماهی افتاده است. سه راه شهادت تقریبا منتها الیه این عکس در گوشه بالا و سمت راست عکس است. عرض کانال ماهی حدود ۸۰۰ متر بود و جاده خاکی روی کانال ماهی وقتی به آنطرف می رسید تبدیل به سه راه می شد به اسم سه راه شهادت. شش هزار قبضه توپ و خمپاره عراق فقط برای این نقطه (سه راه شهادت) آتش می ریخت.(طبق اسناد مرکز تحقیات سپاه - کتاب از فاو تا شلمچه) این عکس در آرامش قبل از طوفان شلمچه هست .
💠 ماجرای دزد قالیچه و علی اکبر ابوترابی (سید و رهبر معنوی آزادگان سرفراز در زندانهای رژیم بعث عراق) ▫️نجف بودیم. صدای «آی دزد آی دزد» که بلند شد، رفتم داخل کوچه. دزدی قالیچه ای از منزل سید علی اکبر زیر بغل داشت که به تور مردم افتاد. مرحوم ابوترابی با عجله خود را کوچه رساند. دست سارق را گرفت و گفت: آقا جان! چرا بدون خوردن صبحانه رفتی؟! به آن افراد هم گفت: این شخص مهمان ماست و من خودم قالیچه را به او دادم. کاری به او نداشته باشید. با هم به منزل آمدند. سارق شرمنده نشسته بود و منتظر بود که آقای ابوترابی تحویل پلیسش دهد. همسر سید، صبحانه ای از بهترین سر شیرهای نجف تهیه کرده بود. اما خبری از پلیس نبود. موقع رفتن, آقای ابوترابی قالیچه را زد زیر بغلش، قبول نمی کرد. گفت: اگر نبری همسایه ها می فهمند، شما صاحب این قالیچه نبوده ای. با شرمندگی قالیچه را برد. صبح روز بعد با گریه و شرمندگی آمده بود در خانه سید. توبه کرده بود. می گفت: شما هدایتم کردید. می خواهم دستم را بگیرید. (راوی: اسماعیل یعقوبی قزوینی) منبع: کتاب «فرزند ابوتراب (ع)»؛ برگ هایی از زندگی مرحوم سید علی اکبر ابوترابی، پدید آورنده: مؤسسه فرهنگی خاکریز ایمان و اندیشه، ناشر: خیزش نو، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۵؛ صفحه ۳-۲٫ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
خنده هم پیش لب های تو کم آورده است! شهیدِ خنده‌روی ما ....❤️ 📸 شهید کاظمی در دوران دفاع مقدس 🌱 سالروز تولد 🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱ا همیشه بخندید،خنده بد نه، لبخند.😊 لبخند برگرفته از صفا، صمیمیت، عشق، علاقه به کار . . . ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
🌱 ۲ مرداد - سالروز تولد سردار سرافراز سپاه اسلام، شهید احمد کاظمی
‍ 🌿 شرح مختصری از زندگی و مجاهدت های شهید شهید کاظمی سردار سرلشکر پاسدار شهید احمد کاظمی ۲ مرداد سال ۱۳۳۸ در شهرستان نجف آباد استان اصفهان دیده به جهان گشود و همچون سایر جوانان سرگرم تحصیل گردید.با پیدایش جرقه های انقلاب اسلامی دوشادوش ملت به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداخت.این شهید بزرگوار در سن ۱۸ سالگی پس از اتمام تحصیلات دوره دبیرستان و اخذ دیپلم رشته ماشین آلات کشاورزی در صف مبارزین جبهه های جنوب لبنان حضور پیدا کرد و مبارزه با استکبار و اشغالگران را آغاز نمود.وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی جزو اولین کسانی بود که به سپاه پاسداران پیوست.در بیست و یکمین بهار زندگی خود که مصادف با سال ۵۹ و درگیری های خونین کردستان بوده است،به آن منطقه شتافته تا با رزمی بی امان،دشمنان داخلی انقلاب را منکوب نماید.او دوران جوانی خود را با لذت حضور در جبهه های نبرد از کردستان تا جای جای جبهه های جنوب در صف مقدم مبارزه با متجاوزان بوده است.شهید کاظمی با شروع جنگ تحمیلی همراه گروه ۵۰ نفره در جبهه های آبادان حضور یافت و مبارزه را با دشمن متجاوز آغاز نمود.وی فرمانده بزرگ جبهه آبادان و نیز یکی از محورهای عملیاتی،عملیات حصر آبادان بوده است.از مسولیت های او در هشت سال دفاع مقدس:فرماندهی لشکر هشت نجف اشرف. و بعد از دفاع مقدس فرماندهی لشکر چهارده امام حسین (ع)،فرماندهی قرارگاه حمزه سید الشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پس از آن پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه می باشد. رزمندگان و ایثارگران بسیاری خاطراتی بس شیرین و به یادماندنی از رشادت ها و شجاعت های این دلاور زمان به یاد دارند.حضور مستقیم در خط مقدم جبهه و ارتباط صمیمانه با پاسداران و رزمندگان بسیجی تا بدانجا بود که از ناحیه پا،دست و کمر بارها مجروح گردید و یک بار نیز انگشتش قطع شد و از جانبازان ۵۵ درصد جنگ تحمیلی محسوب می گردید. او در پایان جنگ تحمیلی همان گروه ۵۰ نفره روز اول جنگ را تبدیل به یکی از لشکرهای قوی و مهم سپاه کرد و لشکر را با سلاح های به ِغنیمت گرفته شده از عراقی ها به یک لشکر زرهی با صدها تانک و نفربر و توپخانه و ماشین آلات تحویل نظام داد. سردار کاظمی همچنین در سال ۱۳۷۲ با حضور در منطقه شمال غرب کشور به عنوان فرمانده منطقه شمال غرب حکم فرماندهی را از دست مقام معظم رهبری دریافت کرد.مقام معظم رهبری در همان دوران مسولیت وی، با حضور در منطقه آذربایجان غربی و کردستان از برقراری امنیت منطقه توسط این سردار بزرگ تقدیر به عمل آورد.در سال ۱۳۷۹ حکم فرماندهی نیروی هوایی سپاه را از جانب رهبر معظم انقلاب دریافت کرد و نیرو هوایی را از نظر سازمان،ساختار و سازماندهی و سازمان موشکی ارتقا داده تا جایی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران از توانمندی موشکی کشور حیرت زده بودند.او فرماندهی شجاع،پرانرژی،مدیر و خلاق بود که این امر سبب دریافت حکم مسولیت های فراوان از دست مبارک مقام معظم رهبری گردید. در طی سال ها با استفاده از مجال هایی،از عشق به تحصیل بهره جست و کارشناسی خود را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی گذراند و موفق شد دانشجوی دکترا در رشته دفاع ملی گردد.کفایت و شجاعت آن بزرگوار تا بدانجا بود که مقام معظم رهبری ۳ مدال فتح بر سینه ی پر عطش شهادت ایشان نصب نمود. وی پس از ۵ سال خدمت ارزنده در نیروی هوایی سپاه،اواسط سال ۱۳۸۴ حکم فرماندهی نیروی زمینی را از معظم له دریافت نمود و طی سه ماه فعالیت شبانه روزی بیش از ۱۰۰ سفر به تمامی یگان های نیروی زمینی داشت تا وضعیت یگان های نیروی زمینی را از نزدیک بررسی کند.سردار شهید احمد کاظمی محور عمده فعالیت های نیروی زمینی را تقویت و ارتقای یگان های صفی نیروی زمینی سپاه اعلام داشته و در این زمینه،خدمات ارزنده ای را ارائه داد.این فرمانده قهرمان در آخرین دیدار خود با محبوب خویش،فرمانده معظم کل قوا تقاضای دعا برای شهادت خویش نمود،زیرا مرغ جانش بیش از این ماندن بر این کره خاکی نداشت.وی در شب شهادت خویش طی جلسه ای با ابراز حسرت که چرا شهید نگردیده و یاران او رفته اند سفارش کرد شهدا خیلی به گردن ما حق دارند باید تلاش زیادی کنیم.باید در اردوهای راهیان نور از همه شهدا(ارتش،سپاه،بسیج) بگویید،از خودتان نگویید از نیروی هوایی ارتش از هوا نیروز ارتش از شهدای ارتش و جهاد بگویید. سرانجام در ماموریتی صبح روز نوزده دی ماه سال ۱۳۸۴ مصادف با روز عرفه به همراه ده تن دیگر از همراهان خویش که عازم منطقه شمال غرب کشور(ارومیه) گردیده بود هواپیمای آن ها دچار نقص فنی شده و سقوط می کند و هر ۱۱ تن آن ها به شهادت می رسند.پیکر مطهر ایشان در گلستان شهدای اصفهان آرام گرفت. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه شهید احمد کاظمی: 💠 سختی ها را تحمل کنید تا آینده تأمین شود ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 👆🎙 در آستانه عملیات بدر // ۱۲ اسفند ۶۳ جزیره مجنون شمالی// جلسه شهید کاظمی با نیروهای اطلاعات عملیات لشکر۸ نجف اشرف ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🌱 دوم مرداد - سالروز تولد سردار سرافراز سپاه اسلام، شهید احمد کاظمی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای ماندگار؛ ✅ امروز مؤمنین در راه جهاد از هر روزی محکم‌تر شده‌اند 🔔 سخنرانی سردار شهید احمد کاظمی برای اولین بار منتشر شد 🗓تاریخ سند: 1364/11/19 🔴 عملیات: عملیات والفجر 8 📌 سخنرانی برای رزمندگان زرهی لشکر 8 نجف اشرف ادامه مطلب👇 http://www.defamoghaddas.ir/2704 سردار شهید احمد کاظمی: امروز مجاهدین بیشتر به خودشان آمادگی می‌دهند که مقاومـت کننـد و امـروز خودشـان را برای مقاومت بزرگ‌تری آماده می‌کنند چون خودشان می‌دانند که برای کفار خیلی سخت بود که ما بـه این شکل هرروزی به‌گونه‌ای پُرجمعیت‌تر در جبهه شرکت بکنیم و جبهه‌مان را رونق بدهیم
48.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 سخنرانی شهید احمد کاظمی در عملیات نصر 5 در ارتفاعات حوالی سردشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷باکری ‌در حال محاصره دشمن، خطاب به ‌شهید کاظمی: احمد، اینجا من ‌چیزی ‌می‌بینم، اگر بیایی، دیگر نخواهی ‌رفت! ▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 👆🎙 آخرین مکالمات بیسیمی شهید باکری، چند دقیقه قبل از شهادت، خطاب به شهید احمد کاظمی : ▪️ احمد حالت چطوره؟ ▫️ دعاگوتم، دعاگوتم! ▪️ کاشکی اینجا بودی می دیدی چه جای با صفاییه! ▫️من خب پهلوی تو نشسته بودم این مصطفی منو برد ▪️خلاصه وقت کردی بیا، بیا تماشاکن!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 سفارش سردار شهید احمد کاظمی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید کاظمی و مسئولین لشگر ۸ نجف در سنگر فرماندهی عملیات کربلایی ۴ / زمستان ۶۵ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄