eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
10.1هزار ویدیو
837 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
که من به ‌ديدار خدا مي‌روم! عصر پنج‌شنبه 15 مهر 1361 از جادۀ آسفالتۀ سومار و رودخانۀ کنار آن گذشتيم. يکي از نيروها دم مي‌داد و بقيه در جوابش مي‌خواندند: دسته جلویی مي‌خواندند: کرب‌وبلا مدرسۀ عشق و شهادت حماسۀ خون شهيدان، استقامت بگو تو با الله پيام ثارالله که من به ‌ديدار خدا مي‌روم به جمع پاک شهدا مي‌روم دسته بعد در جواب می گفتند: ما همه سرباز وفادار خمینی از دل و جان پیرو افکار حسینی بگو تو با دشمن بریز تو خون من که من به ‌ديدار خدا مي‌روم به جمع پاک شهدا مي‌روم در ادامه هم به‌شوق شرکت در عمليات مي‌خوانديم: حسين حسين حسين جان جان‌ها همه فدايت ما مي‌رويم از اين‌جا به سوي کربلايت چادرهاي گردان سلمان، در کنار چادرهاي تيپ عاشورا، آن طرف آب، در محوطه‌اي بسيار باز قرار داشتند. حدود 10 چادر پر از نفرات، کنار هم به‌چشم مي‌خوردند. فرمانده بلندگوي دستي قرمزي به‌دست گرفت و تا گفت: - بسم الله الرحمن ... ناگهان صداي سه انفجار شديد، همه‌مان را ميان زمين و هوا معلق کرد. تا آن زمان چنان انفجار مهيبي نديده بودم. بدجوري ترسيدم. مانده بودم چه شده! در صورتم سوزشي عجيب احساس کردم. گوش‌هايم درد شديدي داشتند و مدام زنگ مي‌زدند. خواستم دستم را روي گوشم بگذارم که متوجه شدم چيزِ خيسي کف دستم است. کمي که گرد و خاک و دود کنار رفت، باوحشت ديدم مغز يکي از بچه‌ها روي دستم پاشيده. چادرها در آتش مي‌سوختند. نالۀ مجروحان، از هرطرف به‌گوش مي‌رسيد. چشمانم را که به اطراف چرخاندم، وحشت سراپاي وجودم را گرفت. بسياري از آنهايي که تا لحظاتي قبل اطرافم نشسته بودند، به شديدترين وجه ممکن تکه‌تکه شده و روی زمين پراکنده بودند. ناگهان به‌ياد آن که لحظاتي قبل ما را به چادرشان دعوت کرد، افتادم. جلويم دَمرو درازکش شده بود روی زمين. خودم را بالاي سرش رساندم. با دست که بر شانه‌اش گذاشتم تا رويش را برگردانم، از ترس بدنم به‌لرزه افتاد. صورتش از وسط بيني به بالا، کاملا رفته بود. دوستش را که بغلش افتاده بود، برگرداندم؛ سر او هم کاملا از گردن متلاشي بود. تازه فهميدم آن مغزي که کف دستم پاشيده بود، مال يکي از اين دونفر بود. هواپيماهای عراقی منطقه را بمباران کرده‌ بودند. آنهايي که در چادرها سينه‌زني مي‌کردند، در آتش مي‌سوختند و فقط فرياد و ضجه‌شان به‌گوش مي‌رسيد. مهمات داخل چادرها که قرار بود براي حملۀ آن شب استفاده شود، منفجر مي‌شد و به کسي اجازۀ نزديک شدن نمي‌داد. همه جا پر بود از خون و تکه‌های بدن. ناگهان از جمع شهدا يک‌نفر برخاست و به طرف‌مان آمد. قد بلندي داشت و زيرپيراهن سفيدش، از خون سرخ بود. هردو دستش از کتف قطع شده و رگ و پي‌هايش آويزان و خون‌ريزان بود. جلو رفتم تا کمکش کنم. با حرکاتش سعي کرد خود را از دستم بربايد. با لهجۀ غليظ آذري، با پرخاش و عصبانيت گفت: - من که چيزيم نيست ... بريد سراغ اونايي که اون جلو هستند. و با چشم اشاره به چادرها کرد و با طمانينه به‌طرف آمبولانس رفت. يکي از بچه‌ها در را برايش باز کرد و او با خون‌سردي سوار شد؛ بي آن‌که ذره‌اي درد در چهره‌ و صدايش پیدا باشد. آن روز، بیش از 150 نفر از بچه ها ارباً اربا شدند. 📚 نقل از کتاب "دیدم که جانم میرود" ✍️نوشته حمید داودآبادی - نشر شهید کاظمی 𝐣𝐨𝐢𝐧➘:‎‌‌‎ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🪴 نشر مطالب،صدقه جاریه است🪴
کسی چه داند که بر حالِ زار ما چه می‌گذرد؟ جامانده‌ایم و حوصلهٔ شرح قصه نیست ▪️در عملیات مسلم‌ بن‌ عقیل رزمندگان در چندین چادر قرار داشتند. من هم به‌ همراه عده‌ای از بچه‌ها در بیرون از چادرها بودیم، که ناگهان در حد فاصل یک پلک به هم زدن صدای «میگ» عراق به گوش‌مان خورد و چادر رزمندگان بمباران شد. از رزمندگان داخل چادرها نه تنها یک نفر زنده نماند بلکه جنازه‌ها هم تکه‌تکه شده بود. ▪️کربلایی شده بود! فضا بهم ریخته بود. که ناگهان گریه‌ و فریاد چند نوجوان همه را به خود جلب کرد. جلو رفتم و دیدم تعدادی از بچه‌محل‌ها یکی از دوستانشان را از دست داده بودند و فریاد می‌زدند مگر قرار نبود با هم باشیم؟ با هم شهید شویم؟ چرا تو رفتی؟ کارت شناسایی دوست‌شان را در دست گرفته و ناله می‌کردند. در حالی که همه منقلب شده بودند من عکاسی می‌ کردم و این عکس بسیار موردِ استقبال قرار گرفت. ▪️این کارت شناسایی متعلق است به "شهید قادر اسدی" طلبه نوزده ساله‌ای که قبل از شروع عملیات در آن بمباران به شهادت رسید و از او فقط همین کارت باقی ماند. تصویر در سومار، رودخانۀ کُنگیر به تاریخ ۱۲مهر ۱۳۶۱ ثبت شده است. عکاس : علی فریدونی (ع)
📆 امروز ۱۵ مهرماه، سالروز شهادت خلبان یحیی شمشادیان 💢 ویژگی بارز خلبان شجاع هوانیروز، جدای از مهارت خاص وی در پرواز، حضور فعال و تأثیرگذار بیست و سه‌ماهه در جریان جنگ ایران و عراق و نحوه شهادت اوست🕊🕊 🌱ولادت: ۱۳۳۲ قصرشیرین 🌷شهادت: ۱۳۶۱ سومار ⚪️یگان: هوانیروز کرمانشاه 💠محل دفن: باغ فردوس کرمانشاه ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
🔰خلاصه‌ای از زندگینامه شهید خلبان یحیی شمشادیان به مناسبت سالروز شهادت او: 🔹وی در منطقه قصرشیرین در کرمانشاه متولد شد. تحصیلات ابتدایی و هنرستان را در همان شهر به پایان رساند و با دیپلم برق در سال ۵۲ در هوانیروز مشغول به خدمت شد. پس از گذراندن دوره‌های نظامی و زبان در تهران، جهت یادگیری پرواز بالگرد به دانشکده مرکز آموزش هوانیروز اصفهان اعزام گردید. خلبان شمشادیان دوره‌های پرواز با بالگرد جنگده کُبری و موشک «تاو» را با موفقیت پشت‌سر گذاشت و با درجه ستوان سومی به پایگاه هوانیروز کرمانشاه منتقل شد. در سال ۵۷ در حالی که بیست ودوساله بود، زندگی مشترکش را در همسایگی زاینده رود با دختری که از همسایگی منزل پدرش بود، شروع کرد و مقارن با ۲۲ بهمن همان سال، مشعوف از پیروزی انقلاب، دخترش به دنیا آمد. 🔹عمده عملیات‌هایی که یحیی شمشادیان در آنها حضور داشت مربوط به غرب ایران بود. شمشادیان بارها پادگان ابوذر و شهرستانهای سرپل ذهاب و گیلانغرب را از سقوط نجات داد. او نقش بسزایی در عقب راندن احزاب مسلح کرد در دوران جنگ هشت ساله داشت. مقاومت او در جبهه‌های سومار و سرپل ذهاب آنچنان از لحاظ نظامی حائز اهمیت بود، که با ۱۸ سال ارشدیت درجه تشویقی دریافت کرد. 🔹او از یاران شیرودی و کشوری و هادیان و دیگر خلبانان بی‌باکی بود که تا پای جان و شهادت در مقابله با دشمنان داخلی و خارجی به مقابله پرداخت. او در عملیات‌های مسلم‌بن‌عقیل و فتح و میمک در حالیکه فرماندهی تیم پروازی را بر عهده داشت به همراهی دیگر اعضای تیمش موفق شد در ارتفاعات۴۰۲ و دیگر مناطق عملیاتی ۱۳ تانک و شمار زیادی از نیروهای دشمن را منهدم و هلاک کند. 🔹آخرین مأموریت او در تاریخ ۱۳۶۱/۷/۱۵ همراه یک تیم سه فروندی بالگرد در ارتفاع ۴۰۲ منطقه سومار می‌باشد. او و تیمش در آن عملیات که به منظور پشتیبانی نیروهای زمینی و مقابله با ضدحمله دشمن وارد عمل شده بودند موفق می‌شوند ضمن سرکوب پاتک، تلفات و خسارات سنگینی به دشمن وارد کنند. 🔹در آن عملیات، خلبان شمشادیان و هم‌پروازش خلبان واعظی در ساعت ۱۵ و ۳۰ بعدازظهر و پس از یک ساعت‌ها مبارزه در ارتفاع ۴۰۲ هدف گلوله مستقیم تانک قرار می‌گیرند و سقوط می‌کنند. در آن سقوط خلبان شمشادیان که یک پایش قطع شده بود بلافاصله شهید و خلبان واعظی جانباز می‌شود. یحیی با درجه سرلشگری در «گلزار شهدا» باغ فردوس کرمانشاه به خاک سپردند. 🔹او بی آنکه بداند، پدر کودکی بود که در بطن همسرش در حال رشد بود و هرگز تولد فرزند دوم خود رضا را ندید. اما رضا شمشادیان، پدر را در میان روایت دلاوری‌ها و تصاویر به جا مانده از پدر، بار‌ها بیرون کشید و به نام و یاد درخشان او افتخار کرد. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
کسی چه داند که بر حالِ زار ما چه می‌گذرد؟ جامانده‌ایم و حوصلهٔ شرح قصه نیست ▪️در عملیات مسلم‌ بن‌ ع
تا به حال دیده اید: یک بسیجی در یک بیل جا شود؟! ۱۵ مهر ۱۳۶۱ بمباران منطقه سومار همه اندام بدن یک بسیجی در یک بیل! من از همان روز تا الان - یعنی حدود چهل سال - فکر اینم که اون عزیز رو از روی چی شناسایی کردند؟! و هنگامی که پدر و مادرش درخواست کردند روی فرزندشان را بهشون نشون بدن، چه فاجعه ای پیش آمده؟! تا حالا فکر میکردم: اربا اربا یعنی چی؟! قربونت برم آقا چی کشیدی وقتی علی اکبرت رو جلوت اربا اربا کردند! و از اون شدیدتر وقتی خواهرت زینب بهت‌ گفت: میخوام روی علی اکبرم رو ببینم! واسه همین بود وقتی بالای بدن پسرت رسیدی، دست به کمر گرفتی و گفتی: علی جان، بعد از تو اوف بر دنیا همچین که هزار و چهارصد ساله آدم ‌و عالم‌ دارند صدات رو می‌شنوند.
▫️رفیقانم دعا کردند و رفتند ▫️مرا زخمی رها کردند و رفتند 💕 🌷
دفاع مقدس
▫️رفیقانم دعا کردند و رفتند ▫️مرا زخمی رها کردند و رفتند #لشکر_ویژه_۲۵_کربلا 💕 #همیشه_
🌴 شب بدنیا اومد. اسمش راگذاشتند . گذشت و گذشت و تو جبهه شد فرمانده‌ی لشکر ... حاج حسین بصیر بعد ۷ سال حضور در جبهه و شرکت و در ۲۲ عملیات در سال ۱۳۶۶ رسید. . 📩 از شهید حاج حسین : گريه كردن اگر در راه خدا و براي امام حسين (ع) و اهل بيتش باشد خوب است، گريه كردن براي مظلوميت امام حسين (ع)، گريه كردن براي مظلوميت حضرت زهرا (س) شايسته است ... گريه براي كسي نيست مگر اينكه انسان به مراد مطلوب خود نرسد انسان بايد براي خودش گريه كند چون كه وضعيت خودش معلوم نيست كه، چطور مي ميرد !!!!! .
یاد سفره های خالی از زرق و برق و پُر از صفای فرماندهان جبهه بخیر . 📷 چادر لشکر ویژه ۲۵ _ حاج حسین ، احمد ، صمد ، ناصر ، سبزعلی و .... .
🔷 شهید آوینی: «جنگ هشت ساله اگرچه تحمیلی بود، اما باعث شد تا حقیقت قدسی انقلاب ظاهر شود و به همین علت بود اگر جنگ، که در همه جا جز ویرانگری و براندازی کاری نمی کند، در اینجا به تحکیم مبانی انقلاب و تثبیت ارکان نظام اسلامی انجامید.» 🔸منبع: کتاب «حلزون های خانه به دوش»، مقاله «تحلیل آسان»
جنگ جنگ تا پیروزی ...✌️ 📸 انتشار برای اولین بار رزمایش رزمندگان اسلام ورزشگاه تختی تبریز اوایل دهه ۱۳۶۰ عکاس: حسین جباری پور
کی خسته است دشمن 🇺🇸
62.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ای جان نثاران، حسین یارتان ... 📽 تصاویری دیدنی از یگان های ویژه رضوان حزب‌الله لبنان با نوحه ای حماسی و شنیدنی از حماسه خوان جبهه ها ای جان نثاران حسین یارتان باشد خداوند نگهدارتان این جبهه چون جبهه ی کربلاست دلها ز عشق حسین با صفاست در دشت و صحرا به پا خیمه هاست دشمن هراسان ز پیکارتان باشد خداوند نگهدارتان آماده باشید به گاه نبرد صاحب زمان هست جلودارتان ای جان نثاران حسین یارتان باشد خداوند نگهدارتان.... ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 امروز هم گره کار دست حضرت زهرا سلام الله علیها است 🌷 کجاست حسین خرازی که بگه تورجی زاده رو پیدا کنید که کار گره خورده است. 🏴 تورجی زاده روضه حضرت زهرا(س) بخوان شیعه با این توسلات کار را جلو برده است. 💠 در جنگ خندق وقتی مرتضی علی(ع) به جنگ آن حرامی رفت، حضرت رسول الله فرمود: خدایا همه اسلام در مقابل همه کفر قرار گرفته است. 🕌 رسول خدا (ص) یک دست به محاسن خویش و یک دست به سمت آسمان بلند کرد و برای مولا دعا کرد.🤲 ⚪️ یا صاحب الزمان(عج) به نظر می‌رسد امروز هم کار گره خورده است و مسلمانان مظلومانه در فلسطین و لبنان قتل عام می‌شوند. 🔴 بار دیگر همه اسلام مجددا مقابل همه کفر قرار گرفته است. 💢 همه جا را دشمنان فرا گرفته و باید از امام زمان عجل الله مدد گرفت و گفت: آقا جان؛ به حق مادرت حضرت زهرا سلام الله علیها یک عنایتی کن... 🌴 کفار باید بداند که اگر دنیا هم پشتتان آنها باشد ما پنج تن آل عبا را داریم. ▫️ اگر آنها سنگر شکن دارند، ما خیبر شکن داریم 👇👇
12-roze.mp3
482.7K
🎙 // مداحی شهید تورجی زاده در مدح حضرت زهرا(س)
دفاع مقدس
💠 ای جان نثاران، حسین یارتان ... 📽 تصاویری دیدنی از یگان های ویژه رضوان حزب‌الله لبنان با نوحه ای ح
🌷شهید نصرالله مصداق پیروزی 🎞 چهره شهید حسن نصرالله در جنگ ۸ سال دفاع مقدس ایران ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌷 ۱۵ مهر -- سالروز شهادت بسیجی مخلص، شهید یعقوبی 💠 شهید محمد حسن یعقوبی: امروز جریانات صدر اسلام تکرار شده و ما اهل کوفه نباشیم 🌷 شهید محمد حسن یعقوبی در۳ فروردین ۱۳۳۰ تربت حیدریه استان خراسان رضوی چشم به جهان گشود. ▪️شهادت: ۱۵ مهر ۱۳۶۵ در حاج‌عمران عراق به شهادت رسید. (یکی از فرزندانش هم در سال ۸۰ و در مبارزه با اشرار در تربت جام شهید شد.) ✍ بخشی از وصیت نامه شهید محمد حسن یعقوبی: ▫️پدر جان و مادر عزيز، تا مى‌توانيد و قدرت داريد از امام و ولايت فقيه پشتيبانى كنيد. ▪️ امروز جریانات صدر اسلام، تکرار شده است، ما باید از اسلام دفاع کنیم، اگر چنانچه کوتاهی کنیم به یک بلایی گرفتار می شویم که اهل کوفه گرفتار شدند» دوران جنگ تحمیلی