eitaa logo
دفاع مقدس
4.4هزار دنبال‌کننده
22هزار عکس
14.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️ شهید سید مرتضی آوینی
⭐️ شهید قاسم سلیمانی
⭐️ شهید سید مرتضی آوینی
❣️ 🔹کی فکرش را میکرد یک دختر ساده ی مذهبی که آن روز تا دوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده، یک روزی به این فکر کند که به شوهر آینده اش به مهدی بگوید دلش میخواهد مهریه اش فقط یک کلت باشد؟ برادرم هر دومان را خوب میشناخت .آمد به من گفت:"زندگی کردن با مهدی خیلی سخت است ها صفیه." گفتم:خودم میدانم. گفت مطمئنی پشیمان نمیشوی؟ گفتم، با اطمینان کامل "نه". شاید فکر مهریه هم از همینجا توی ذهنم شکل گرفت که باید ساده باشد.آنقدر ساده که هیچکس نتواند فکرش را بکند.مهدی هم به همین فکر میکرد.وقتی گفت "یک جلد کلام الله و یک قبضه کلت" شادی در چشم هر دومان و در سکوتی که در حرف مهدی پیش آمد موج میزد.چون من باز با اطمینان گفتم: "اگر غیر از این میگفتی شاید قضیه فرق میکرد.من هم خیلی وقت است که به کلت فکر میکنم" از همین جا بود که ایمان پیدا کردم مهدی رفتنی است. 🔸یک بار خودکاری از وسایلش برداشتم تا نمیدانم چه چیز مهمی را یادداشت کنم .تا دید نگذاشت از آن استفاده کنم. گفتم:"فقط چند کلمه" گفت:"اگر خودکار خودم بود حرفی نبود.مال مردم است" گفتم :"یعنی حتی برای چند کلمه هم نمیتوانم.؟" گفت:"حتی یک کلمه" یا آن بار که نان نداشتیم بهش گفتم:"عصر زودتر بیا خانه.نان هم یادت باشه حتما بخر!" زود که نیامد هیچ نان هم نخرید.تازه گفت:"امشب مهمان هم داریم.جلسه مهم مان را مجبور شدم بیاورم اینجا" گفتم:با کدام نان؟ گفت:راست میگویی آ. فرستاد بروند از تدارکات لشگر نان بیاورند.آنها هم که آرزوشان بود مهدی از آنها چیزی بخواهد سریع رفتند آوردند.فکر کنم پنج شش تایی بود.خودش رفت ازشان گرفت.توی پله ها نگاه مرا به نان دید.حتی دید دست دراز کرده ام بگیرمشان.گفت:"تو حق نداری از این نان ها بخوری صفیه!" گفتم چرا؟ گفت:این نان ها مال رزمنده هاست.فقط آنها حق دارند ازشان استفاده کنند. گفتم:من هم خب زن یک رزمنده ام. گفت: نمیشود اینقدر اصرار نکن. باورتان میشود من آن شب را با نان خرده های خشک شده ی ته سفره مان گذراندم؟ از زبان همسر شهید
⭐️ شهید محمد نصرالهی
مدرسه نقده 9 شهریور ماه 65 قبل از با چفیه در تصویر حضور دارد
31.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی برادر حاج محمد فرد در شب 13 رجب سال 1366 در جمع بچه های تخریب
15.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واحسرتا جاموندیم از شهدا
💠 تبادل👇👇👇
هدایت شده از یاد ایام
واد فارسی.mp3
زمان: حجم: 2.73M
🔊 🌴 شبا شبای عشق عاشقیه روضه . . . 🎤 حاج محمدجواد فارسی
هدایت شده از یاد ایام
18.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🌹 🔹کربلا طلب کردم....💔 🎤 حاج محمد جواد فارسی 📆 محرم الحرام ۱۴۴۳