دفاع مقدس
🌷 ۲۲ دی ۱۳۶۵ - سالروز شهادت جواد حاجابوالقاسم صراف (معروف به: جواد صراف) 🔹معاون گردان مالک 🔹فرمان
📷 خوزستان - اردوگاه کنار رود کارون
🚩 عقبه منطقه عملیات والفجر 8
🚩 اعزام مسولین گردان مالک اشتر لشکر 27 برای شناسایی منطقه از روی دیدگاه
🔴 بیاد شهدای گردان ، شهیدان محمود پیربداغی،احمد کریم زاده،مقداد امیری، عبدالرضا اثباتی ،حسین کردبچه و جواد صراف
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌷 ۲۲ دی ۱۳۶۵ - سالروز شهادت جواد حاجابوالقاسم صراف (معروف به: جواد صراف) 🔹معاون گردان مالک 🔹فرمان
📷 بچه جنوب شهر دهه ۴۰ و ۵۰ - دلاورمرد دهه۶۰
💠روزی که جواد صراف اُسرا را لخت کرد!
🔹به اعتراف بچه های گردان، جواد صراف به جسارت، دلاوری و روحیه شاداب در صحنه نبرد معروف بود
وی درمیدان جنگ چنان روحیه ای داشت که انگار نه انگار به مصاف دشمن تا بن دندان مسلح می رود...او مرگ را به بازی گرفته بود
▫️عملیات آزادسازی مهران (تیر۱۳۶۵)، از جمله کارزارهایی بود که ابهت دشمن را شکست.او درکنار قاطعیت وصلابت،مهربان نیز بود حتی با اسرای دشمن!...که تصاویر فوق به خوبی این را نشان می دهد
نرمش ومهربانی اش با دشمنی که تا دقایقی قبل با گلوله مستقیم تانک نفرات او را شکار می کرد و حالا اسیر اوست
فرمانده، اسرا را دلداری می دهدکه خطری شما را تهدید نمی کند...!
لباس هایتان را دربیاورید تا کمی خنک شوید! پاهایتان توی پوتین داغ شده! آنها را هم در بیارید تا هوا بخورد
... وبعد هم کلمن آب تگری برایشان آورده و یکایک آنها را در آن ظهر گرم تابستان سیراب می کند💦
صراف،فرمانده جسور و دلاورگردان در این عملیات زنده ماند،ولی در۲۲ دی۶۵درعملیات کربلای5 شهیدشد🕊
دفاع مقدس
📷 بچه جنوب شهر دهه ۴۰ و ۵۰ - دلاورمرد دهه۶۰ 💠روزی که جواد صراف اُسرا را لخت کرد! 🔹به اعتراف بچه ه
💠 خاطره ای از شهید جواد صرّاف
🔹تیرماه سال ۱۳۶۵ در جبهة مهران و روی ارتفاعات قلاویزان بودیم. گردان برای سومین بار متوالی به خط دشمن زده بود؛ ولی این بار برخلاف همة عملیاتها که در تاریکی شب انجام میشد، درست همزمان با نماز ظهر و در گرمای شدید میبایست سنگرهای باقیماندة دشمن را به تصرف در میآوردیم. البته علت این امر، جلوگیری از پاتکهای احتمالی دشمن برای بازپسگیری مناطق آزادشده در شبهای گذشته بود که در آنصورت، زحمات شبهای قبل به هدر میرفت.
من در آن عملیات، بیسیمچی گروهان شهادت بودم. آنروز بنده و مسئول گروهان و دو بسیجی دیگر که کمک بیسیمچی بودند، در لابهلای تپهماهورهای پرپیچ و خم قلاویزان، بچهها را گم کردیم؛ امّا به مسیر خود ادامه دادیم تا اینکه پس از طی مسافتی طولانی متوجه شدیم از روبهرو و پشت سر در محاصرة تیراندازان دشمن هستیم. در این لحظه تصمیم به بازگشت به محل قبلی گرفتیم، و سرانجام با زیرکی خاص و پشت سر گذاشتن مسائل و مشکلات طول مسیر، خودمان را به بچههای گردان رساندیم.
در آنجا متوجه شدیم که بچهها نتوانستهاند پیشروی کنند و به علت شدت آتش دشمن، در همانجا زمینگیر شدهاند. هنگام نماز ظهر بود. قرار شد بچهها نمازشان را بخوانند تا در صورت امکان مجدداً به دشمن حمله کنیم. بچهها هم تیمم کردند و با پوتین به حالت نشسته و چسبیده به خاکریزی که هر لحظه با برخورد تیرهای مستقیم و تیرتراش دشمن کوتاهتر میشد، نمازشان را خواندند؛ امّا در این اثنا متوجه کسی شدیم که در مرکز خاکریز هلالیشکلی که ما در آن قرار داشتیم، به حالت ایستاده مشغول خواندن نماز است. بچهها همه به او اعتراض میکردند؛ امّا او بدون توجه به اطراف خود، در حال راز و نیاز با خدای خود بود. باران تیر و خمپاره به سر او میبارید و او در همین حال، در قنوتی بسیار طولانی سرگرم دعا بود. آتش هر لحظه شدیدتر میشد و وحشت و اضطراب خاصی سراسر خاکریز را فرا گرفته بود. همه نومید شده بودند و فکر میکردند دیگر هیچ راهی برای برای پیشروی وجود ندارد. در همین لحظه و درست همزمان با اتمام نماز او، قفل عملیات باز شد و کسی اعلام کرد که خط دشمن شکسته شده است. بچهها به سمت جلو فرا خوانده شدند و در اندک زمانی، تمام سنگرهای باقیماندة دشمن در روی ارتفاعات قلاویزان به دست نیروی ما افتاد. تنها یک سنگر تا دقایقی بعد همچنان مقاومت میکرد که افراد داخل آن هم پس از لحظاتی به اسارت نیروهای ما در آمدند.
جواد صرّاف دلاورمردی که با به بازی گرفتن مرگ، همچون سید و سالار شهیدان در نماز ظهر عاشورا، با راز و نیاز مخلصانهاش گره از مشکل یک گردان کُپکرده در پشت خاکریز باز کرد، هر چند در آن عملیات، خالی از آن همه تیر و ترکش برنداشت، شش ماه بعد در کربلای شلمچه به خدایش پیوست.
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌷 ۲۲ دی ۱۳۶۵ - سالروز شهادت جواد حاجابوالقاسم صراف (معروف به: جواد صراف) 🔹معاون گردان مالک 🔹فرمان
🌷فرمانده دلاور گردان شهادت، جواد صراف
🌈 شهادت: ۲۲ دی ۱۳۶۵ - شلمچه - عملیات کربلای ۵
🔹مزار شهید: بهشت زهرا(س) تهران - ، قطعه ۲۶ ، ردیف ۸۳ ، شماره ۴۹
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
💠 خاطرات فرزندان شهید محمد اسلام نسب
🎤 بابا هر از گاهی که یکی از رفقایش شهید می شد، اگر می توانست برای مراسم ختمش حتماً به شیراز می آمد و گاهی در مراسم شهدا سخنرانی می کرد.
یک روز که از خط برگشته بود، گفت: ابوذر، فردا مراسم فلان شهید است، من می خواهم برم شیراز، میای؟
من که مدت ها بود به شیراز نیامده بودم، از خدا خواسته گفتم: چرا که نه!
با هم به میدان چهار شیر اهواز آمدیم. نمی دانم چه مناسبت یا ایامی بود که اصلأ ماشین برای شیراز پیدا نمی شد. چند دقیقه ای که بی نتیجه ایستادیم، متوجه بابا شدم که سر به سمت آسمان کشید و گفت: خانم، یا حضرت زهرا، من را شرمنده این شهید نکن، کمک کن به مراسم ختمش برسم!
خدا شاهد است، سرش را که پائین آورد، به دقیقه نکشید، یک ماشین آریا جلو پای ما ترمز زد؟
-کجا؟
- شیراز!
- تا گچساران میرم!
بابا کمی فکر کرد و گفت: توکل به خدا، ابوذر سوار شو.
سوار ماشین شدیم. توی راه بابا گفت: آقا حالا مسیرت شیراز نیس!
- نه آقا، من گچساران میرم.
به گچساران رسیدیم. یک دفعه راننده برگشت و گفت: برادر، منصرف شدم خودم شما را تا شیراز می رسانم!
بعد هم ما را به شیراز رساند و پدر به موقع به مراسم آن شهید رسید.
(به روایت ابوذر اسلام نسب)
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
🌷در جریان بمباران پادگان ابوذر در سر پل ذهاب، ترکشی یا شیشه ای، مثل خار بر چشم محمد وارد شده و آن را بد جوري پاره کرده بود. خبردار شدم در اصفهان بستری است. خواستم به اصفهان بروم که گفت: نیا، من اینجا نمی مانم.
از اصفهان به منطقه برگشته بود. چند روزی مرخصی گرفتم و به اهواز رفتم. دیدم پنبه و باندی روی چشم زیر عینکش گذاشته است.
گفتم: وضع چشمت چه جوره؟
خندید و گفت: نگران نباش، خوبه، مشکلی نداره!
مدتی بعد برگشت شیراز و در بیمارستان خلیلی چشمش را به متخصصان چشم پزشک نشان داد. پزشکان پس از معاینه گفتند: امیدي به برگشت بینایی و بهبود چشم شما نیست!
غم سنگینی بر دل محمد نشسته بود، دوري از جبهه و هدف بزرگ زندگیش، مثل کوهی از درد بر سینه اش سنگینی می کرد. چند روز بیشتر از قطع امید پزشکان نگذشته بود که دوباره به بیمارستان برگشت. با اصرار کادر پزشکی را راضی کرد تا چشمش را عمل کنند. می گفت: شما با رمز یا فاطمه الزهرا (س) جراحی را شروع کنید. هرچه از دستتان بر می آید انجام دهید، کاری هم به نتیجه عمل نداشته باشید.
بالاخره یکی از پزشکان، توکل کرد و راضی به این عمل شد. چند روز بعد از عمل، وقتی بانداژ چشمان محمد باز شد، بینایی مجددش، اشک حیرت را به چشم همه پزشکان نشاند. نتیجه عمل با آنچه آنها تصور می کردند قابل مقایسه نبود. هنوز پانسمان چشمش را کامل برنداشته بودند که دوباره عازم منطقه شد.
(به روایت علی اسلام نسب)
📚منبع: ستاره سهیل ( روایت هایی از سردار شهید محمد اسلام نسب)
ا🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷
هدیه به سردار شهید محمد اسلام نسب صلوات🌿
"شهدای فارس"
↘️
شهید اسلام نسب - تولد:28/12/1333- روستای لایزنگان- داراب- فارس
آخرین سمت: فرمانده گردان امام رضا(ع)
شهادت:4/10/1365- شلمچه- عملیات کربلای4
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فیلم | مصاحبه شهید محمد اسلام نسب
🌿 به خاطر عرض اراداتش به بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها، او را "سردار زهرایی" می نامیدند💕
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🎥 #فیلم | مصاحبه شهید محمد اسلام نسب 🌿 به خاطر عرض اراداتش به بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها، ا
عملیات کربلای 4 به اتمام رسیده بود.
اطلاع یافتم که دشمن تعدادی از شهدا را در زیر خاک های گرم و سوزان شلمچه دفن کرده است.
جمعی از اسرای عراقی را برای تفحص از جسد این عزیزان در منطقه نگه داشتیم. مدتی را به جستجو پرداختند، اما اثری نیافتند.
ناامیدانه دست از تلاش بر داشتند و آستین به عرق خیس کردند.
در راه رفتن به اردوگاه بودند که ناگهان فریاد یکی از آنها به هوا خواست و مفهوم کلام عربی اش این بود که من جای دفن شهدا را به خاطر آوردم، برویم تا نشانتان بدهم.
برادران را به پای تپه ای برد که پرچم عراق بر روی آن نقاشی شده بود ...
زمین را حفر کردند و اجساد را بیرون آوردند.
از قبل به مسئول تعاون لشکر تأکید کرده بودم که اگر جسد شهید اسلامی نسب پیدا شد به من اطلاع بده.
همین طور هم شد.
سریعاً خود را به معراج شهدا رساندم،
حیرت و شگفتی غیر قابل وصفی بر چهره ام گل انداخت وقتی آن پیکر مجروح را تازه و معطر دیدم.
اصلاً انگار نه انگار که پانزده روز در زیر خاک های گرم و سوزان آرمیده بود.
خدایا! خیلی عجیب بود.
جنازه عراقی ها که یکی دو روز از آن می گذشت بوی تعفنش بلند می شد اما شهید ما هنوز بعد از سه ما پیکرش سالم بود.
بعد از سه ماه و هشت روز که شهید اسلامی نسب را برای خاکسپاری آورده بودند پهلوی این شهید شکافته بود و خون تازه بیرون می آمد.
به اين شهيد به دليل آنكه علاقه بسيار زياد به معناي واقعي به حضرت زهرا(س) داشت دوستانش بهش مي گفتند سردار زهرايي......
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌿 سردارِ زهرایی، شهید محمد اسلام نسب
💠 فرمانده آموزش لشکر ۱۹ فجر، (استان فارس), فرمانده گردان امام رضا(ع)
دفاع مقدس
عملیات کربلای 4 به اتمام رسیده بود. اطلاع یافتم که دشمن تعدادی از شهدا را در زیر خاک های گرم و سوزان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خاطره کوتاه از سردار زهرایی، شهید محمد اسلام نسب - مسئول آموزش لشکر ۱۹ فجر و فرمانده گردان امام رضا(ع) در دوران دفاع مقدس
🎥 راوی: سردار غیب پرور، از فرماندهان وقت لشکر ۱۹ فجر و سپاه فجر استان فارس
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
روزشمار دفاع مقدس – 23 دی 1364.pdf
1.44M
روزشمار دفاع مقدس – 23 دی 1364
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
روزشمار دفاع مقدس – 23 دی 1366.pdf
196.2K
روزشمار دفاع مقدس – 23 دی 1366
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
به یاد
دلسوخته مادر پهلو شکسته
مداح اهل بیت
شهید حسن اردستانی
شهادت: عملیات کربلای ۵ ، شلمچه
گردان عمار
لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص)
🌷 شهید حسن اردستانی متولد: ۱۵خرداد ۱۳۴۷ شهادت: ۲۳دی ۱۳۶۵عملیات کربلای ۵ شلمچه.
خاکسپاری ۱۴بهمن ۱۳۷۵ مزار: بهشتزهرا(س) قطعه ۲۶ردیف ۶۹مکرر شماره ۵۳
صَلی اَللهُ عَلیکْ یا اباعبدلله (ع)
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
به یاد دلسوخته مادر پهلو شکسته مداح اهل بیت شهید حسن اردستانی شهادت: عملیات کربلای ۵ ، شلمچه گرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿 به یاد شهید حسن اردستانی
🎥 ۲۳ دیماه۱۳۶۵ شلمچه ساعاتی قبل از آغاز عملیات کربلای ۵ عزاداری حسینی رزمندگان و نوحه خوانی شهید اردستانی
شهید حسن اردستانی متولد: ۱۵خرداد ۱۳۴۷ شهادت: ۲۳دی ۱۳۶۵عملیات کربلای ۵ شلمچه.
🌓 شب قبل از شهادت🌷 شبِ مردان حق
.... و نسیمی جانفزا که
سالهاست آغاز گر روایتِ
سید مرتضی شده است .
🌱 گردان عمار
لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص)
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌿 به یاد شهید حسن اردستانی 🎥 ۲۳ دیماه۱۳۶۵ شلمچه ساعاتی قبل از آغاز عملیات کربلای ۵ عزاداری حسینی ر
الغیبتُ عجب کیفی داره
تقصیر خودش بود. شهید شده که شده. وقتی قرار است با ریختن اولین قطرهی خون، همه گناهانش پاک شود، خیلی بخیل و از خود راضی است اگر آن کتکهایی را که من بهش زدم، حلال نکند!
تازه، کتکی هم نبود. دو سه تا پسگردنی، چهار پنج تا لنگه پوتین، هفت هشت ده تا لگد هم توی جشن پتو!
خیلی فیلم بود. دستِ به غیبت کردنش عالی بود. اوایل که همهاش میگفت:
- الغیبتُ عجب کیفی داره.
جدی نمیگرفتم. بعداً فهمیدم حضرت آقا، اهل همهجور غیبتی هست. اهل که هیچ، استاده. جیم شدن از صبحگاه، رد شدن از لای سیمخاردار پادگان و رفتن به شهر، و از همه بدتر، غیبت در جمع و پشتسر این و اون حرف زدن.
جالبتر از همه این بود که خودش قانون گذاشت. آنهم مشروط. شرط کرد که:
- اگر غیبت از نوع اول (فرار از صبحگاه و ...) را منظور نکنید، از آن ساعت به بعد هرکس غیبت دیگران را کرد و پشت سرشان حرف زد، هر چندنفر که در اتاق حضور داشتند، به او پسگردنی بزنند.
خودش با همهی چهار پنج نفرمان دست داد و قول داد.
هنوز دستش توی دستمان بود که گفت:
ـ رضا تنبلی رو به اوج خودش رسونده و یک ساعته رفته چایی بیاره ...
خب خودش گفته بود بزنیم، و زدیم. البته خداییش را بخواهید، من بدجور زدم. خیلی دردش آمد؛ همان شد که وقتی اواخر بهمن 1364 در ادامه عملیات والفجر 8 در جاده فاو – ام القصر دیدمش، باهاش روبوسی کردم و بابت کتکهایی که زده بودم، حلالیت طلبیدم. خندید و گفت:
- دمتون گرم ... همون کتکهای شما باعث شد که حالا دیگه تنهایی از خودم هم میترسم پشتسر کسی حرف بزنم. میترسم ناخواسته دستم بخوره توی سرم.
حسن با گردان عمار آمده بود جلو. با هم داخل سنگر نشستیم و به ذکر خیر دوستان. در آن میان از دهنم پرید:
- این بچه های گردان هم گندش رو درآوردن ...
که حسن پس گردنی محکمی بهم زد. با تعجب گفتم:
- واسه چی می زنی؟
خندید و گفت:
- مگه قرار نبود هرکی غیبت کرد، بقیه بهش پس گردنی بزنند؟!
وقتی فهمیدم حسن در عملیات کربلای پنج مفقودالاثر شده و ده سال بعد استخوانهایش بازگشت، هم خندیدم هم گریستم.
حسن جان!
نمی خوای بیایی بهم پس گردنی بزنی؟
غیبت هام خیلی زیاد شده!
حسن اردستانی متولد: 15 خرداد 1347 شهادت: 23 دی 1365 عملیات کربلای 5 شلمچه. خاکسپاری 14 بهمن 1375 مزار: بهشتزهرا (س) قطعه 26 ردیف 69 مکرر شماره 53
حمید داودآبادی
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌿 به یاد شهید حسن اردستانی 🎥 ۲۳ دیماه۱۳۶۵ شلمچه ساعاتی قبل از آغاز عملیات کربلای ۵ عزاداری حسینی ر
🌈 یاد اون روزهای خوب بخیر
موتور هندای سی جی داشتن برای خودش یه کلاسی داشت
این ها از جبهه اومدن مرخصی و رفتن گلزار شهدای تهران سری به رفقای شهیدشون بزنن
احتمالا 4 ترکه هم رفتن
همشون هم زیر 20 سال هستن
تصویر هم احتمالا برای تابستان سال 63 است
از سمت راست
🔸برادر آقا جعفر حیدریان #تخریبچی_لشگر_10 که در #عملیات_بدر در حالیکه ماموریت انفجار پل دشمن روی دجله رو داشت اسیر شد
🌹#شهید_محمدرضا_عرب_سرخی که دوتا برادر هاش قبل از خودش شهید شدند و او هم در کربلای 5 شهید شد و
🌹#شهید_حسن_اردستانی. حسن ذاکر اهل بیت(ع) بود و با محمد رضا در کربلای 5 شهید شد و فیلمی هم از نوحه خوانی او در شب عملیات هست.
🔸و نفر آخر که به تمام قد ایستاده حاج علی زاکانی است و دست راستش به گردن آویزون است. داش علی در این تصویر تازه از بستر بلند شده و 19 سال سن داره..
🔶 چقدر زیباست این تصویر که شهدا با مزار شهدا گرفته اند و یادش بخیر هندای CG .
یادش بخیر آراستگی جوونا..
پیراهن های روی شلوار .
.. و صورت هایی که تازه سبز شده بود.
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
به یاد دلسوخته مادر پهلو شکسته مداح اهل بیت شهید حسن اردستانی شهادت: عملیات کربلای ۵ ، شلمچه گرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌈 نسیمی جانفزا می آید
بوی کرب و بلا می آید...
🎞 مداحی شنیدنی از
🌷شهید حسن اردستانی
لحظاتی قبل از شهادت🕊🕊
مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🔺بزرگترین شکارچی تانک
شهید محمدعلی صفا در دفاع مقدس به تنهایی در یک هفته ۱۶۴ تانک را مورد هدف قرار داد و حتی در روز شهادتش ۳۴ تانک را منهدم کرد. طوری که حتی خود عراقیها هم در حیرت بودند و صدای صدام نیز درامد و خرمشهر را گورستان تانکهای خود نامید
محمدعلی صفا دورههای رزمی مختلف، دورههای چتربازی، دوره تکمیلی تکاوری، دوره شکار تانک و ... را با امتیاز عالی سپری کرده بود. تلاشهای او موجب شده بود تا مدرک تخصصی شکار تانک از پایگاه تکاوری رویال مارین انگلستان دریافت کند. او برای آموزش تخصصی انهدام ناوهای جنگی در قبل از انقلاب به پایگاه تکاوری جان.اف.کندی آمریکا اعزام شده بود و بعنوان اولین ایرانی مدرک تخصصی انهدام ناو جنگی را دریافت کرد
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
.
🌓 شب های جبهه
شبهایی كه ملائكهی خدا نازل می شدند و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی كه با نور فرش شده بود به معراج ميبردند...
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
.
صادق_آهنگران_شب_است_و_سکوت_است_و.wma
964.8K
📢 صوت | حاج #صادق_آهنگران
🍀 شب است و سکوت است و ماه است و من
🌸 فغان و غم و اشک و آه است و من
🌼 شب و خلوت و بُغضِ نشکُفتهام
🌿 شب و مثنویهای ناگفتهام
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
صبحانهی عشق هم صفایی دارد
چایی ز محبت و کمی نان و پنیر
🌿 مردان بی ادعا
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌗شامگاه ۲۴ دی ماه ۱۳۶۵ - شهادت محمد عبادیان، مسئول تدارکات و پشتیبانی لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌗شامگاه ۲۴ دی ماه ۱۳۶۵ - شهادت محمد عبادیان، مسئول تدارکات و پشتیبانی لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) 🌴
🌷شهید #محمد_عبادیان
▫️متولد بهشهر، مازندران (سال۱۳۳۱)- از اوان کودکی قرآن خواندن را آموخت- به علت تغییر شرایط شغلی پدر، به تهران مهاجرت نمود. در دوران طاغوت بر علیه ظلم و ستم رژیم پهلوی دست به مبارزه زد.
با آغاز نا آرامی در شمالغرب کشور از طرف واحد بسیج محل کارش (کارخانه کفش ملی ) عازم سردشت شد. او همچنین در واحد نظارت و پیشگیری منطقه مرکزی #سپاه
و نیز واحد نظارت وپیگیری #سپاه_۱۱_قدر به انجام وظیفه پرداخت. سپس به دستور شهید همت مسئولیت تدارکات #لشکر_۲۷ را به عهده گرفت و در عملیاتهای #والفجر_یک ، #والفجر_سه ، #والفجر_چهار ، #خیبر، #بدر، #والفجر_هشت و #کربلای_یک
مسئول مهندسی رزمی لشکر شد.
🌱🌷🌷🌷🌱ا
📝 قسمتی از وصیت نامه:
"اگر بعد از من میخواهید راه بنده را ادامه دهید و روح من از شما راضی و خوشنود باشد همیشه در خط اسلام و در خط ولایت فقیه که همان خط اسلام است حرکت بکنید.
همیشه در این راه کوشا باشید تا دهها هزار شهیدی که داده ایم راهشان را ادامه دهیم."
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپی از سخن و کلام شهید محمد عبادیان
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
❂○° پنج تن آل عبادیان°○❂
💠 خاطره ای از شهید محمد عبادیان فرمانده لجستیک و مهندسی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
🌴 هر وقت جلسه ویژهای پیش میآمد شهید #عبادیان پا به پای #حاج_همت در جلسات بود. اولین نفری که در جلسات فرماندهان حضور داشت عبادیان بود. هر جلسه پا به پای همت فعالیت داشت. تمام کارهای تدارکات را هم برای انجام عملیا ت از قبل برنامهریزی میکرد که مثلا تدارکات این مقدار نیرو میخواهد، فلان مقدار وسایل میخواهد و در فلان منطقه هم مقر خود را برپا میکند. بعد کار و فعالیت تک تک نیروهای تدارکات را برای فرماندهان توضیح میداد. از طرف دیگر هم کارها را با نیروهای تدارکات از قبل هماهنگ کرده بود و بحث و چانه زنی را با آنها انجام داده بود به نتیجه رسیده بود.
▫️در همه عملیاتها، قبل از شروع کار ما با بچههای اطلاعات و بعضی از مواقع با نیروهای تخریب میرفتیم و منطقه را چک میکردیم. در مرحله بعد نزدیک آنها بنه میزدیم. بنه رزمی را جایی قرار میدادند که مثلا یک گردان یا واحد یا معاونت میآمدند که آنجا استقرار پیدا کنند، ما آنجا باید باشیم. اگر منطقه سرد سیر بود بخاری و نفت به راه باشد. چتعداد نیروهای حاضر در منطقه را باید میدانستیم تا امکانات را برای آنها آماده کنیم. حاجی خیلی هوشمندانه عمل میکرد.
▫️همین خوش رفتاری حاجی با نیروهای زیردستش باعث شده بود که ما هم از جان و دل برای او کار کنیم. برای نمونه پنج نفر بودند که واقعا کاری زیادی در تدارکات انجام میدادند. به همین دلیل هم به « پنج تن آل عبادیان» معروف شده بودند. آقایان شهید نصیری، مرتضی قربانی، حسن صالحی، حسن ملکی، حسین لطیفیان بود. اگر یک نفر از این افراد شهید میشد، فرد دیگری جایگزین او میشد. ما هر نفرمان به اندازه سه چهار نفر کار میکردیم. این هم به خاطر اخلاق حاجی بود، او خیلی به ما جنم و بها داده بود.
🌷راوی: مجید برهمن، از یاران شهیدعیادیان
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 صوت| شرح زندگی
شهید حاج محمد عبادیان، مسئول تدارکات و پشتیبانی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
🌗 شهادت: شامگاه ۲۴ دی ماه ۱۳۶۵ - عملیات کربلای۵ - شلمچه
ا🌱🌿🌱🌿🌱
✍️ نویسنده: لیلا یارعلی
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas