eitaa logo
دفاع مقدس
4.6هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
14.7هزار ویدیو
1.2هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
🟣 روزهای اول جنگ ✍ظـهـر روز ۳۱ شهریورماه ۵۹ بعد از نماز همراه شهید از نمازخانه افسری به اتاق های مان برمی‌ گشتیم که صدای غرش هواپیما و سپس چند انفجار را شنیدیم. 🔹نمی ‌دانستیم چه خبر شده است. من به اتاقم رفتم و شهید هم به اتاق خودش. ایشان ارتباطات خوبی داشت. در تماس با سایر یگان ‌ها متوجه شده بود که عراق به کشورمان حمله کرده است. چند دقیقه بعد مرا به اتاقش خواست و گفت باید سریع آماده بشویم و به خوزستان برویم. 🔸من فرماندهان گردانِ تیپ را جمع کردم. سه گردان داشتیم. دو گردان سال سومی که قرار بود به ‌زودی افسر شوند و یک گردان سال دومی که یک سال تحصیلی دیگر در پیش داشتند. ♦️این سه گردان را تبدیل به پنج گردان سبک کردم. هر گردان ۲۰۰ و خرده ‌ای نفر داشت. خلاصه ستاد تیپ را با ستاد دانشگاه ترکیب کردیم و یک ستاد پشتیبانی تشکیل دادیم و ظرف ۴۸ ساعت نیرو‌ها آماده اعزام شدند. 🔹 روز دوم مهرماه به فرودگاه مهرآباد رفتیم و با حدود ۱۲ فروند هواپیمای سی- ۱۳۰ به اهواز پرواز کردیم. تعدادی از دانشجو‌ها به رفتند و آنجا مقاومت جانانه‌ ای انجام دادند. من از همان دوم مهرماه تا آخرین روز جنگ در ها ماندم و خدمت کردم. ﴿راوی: امیر سرلشکر حسین حسنی سعدی﴾