eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
11.3هزار ویدیو
941 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
🕊 ۱۸ بهمن ۱۳۶۱ 🌷شهادت محمود ثابت نیا فرمانده گردان کمیل - لشکر ۲۷ محمد زسول الله (ص) کسی که مردانگ
💠 شهید محمود ثابت نیا؛ 🌿 فرمانده گردان كميل از لشكر ٢٧ محمد رسول الله(ص) 🌱 تاریخ تولد :١٣٣٥ 🌷 تاریخ شهادت : ۱۸ بهمن ماه ١٣٦١ محل تولد : /تهران /فیروزآباد محل شهادت :فکه ⚪️ قبل از اینکه او قدم به دنیای فانی بگذارد مادر بزرگوارش جهت سالم به دنیا آمدن طفل او را نذر حضرت ابوالفضل (ع) کرده بود. زندگی آنها ساده و به دور از هر تکلفی بود. احمد برادر دیگرش، هشت سال پس از او، در سال ١٣٤٣ به دنیا آمد. پس از آغاز تهاجم ارتش بعث عراق به میهن اسلامی، وی به جبهه رفت و ‌هفت ماه در کردستان و یک سال هم در سر‌پل ذهاب، بازی دراز و سومار با متجاوزان بعثی جنگید و پس از آن برای‌ دادن آموزش نظامی به نیروهای مردمی سپاه و بسیج به تهران برگشت. در این زمان خبر شهادت برادر كوچكترش احمد را به او دادند. او بعد از خاکسپاری برادرش و انجام مراسم مرسوم مجدداً به جبهه برگشت. وقتی در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه گردان کمیل در محاصره قرار گرفت، محمود که فرماندهی گردان را به عهده داشت، با معدود نیروهایی که سالم مانده بودند، به جنگ نابرابر خود با ارتش متجاوز بعث ادامه دادند و پاتک‌های متعدد تیپ‌های زرهی عراق را، در هم کوبیدند. سرانجام پس از چند روز جنگ نابرابر که بین محمود و نیروهایش از یک سو و مهاجمان تا بن دندان مسلح بعثی از سوی دیگر جریان داشت، مظلومانه در قتلگاه فکه جنوبی به شهادت رسیدند و پیکرهای پاک آنها در منطقه باقی ماند.... اردیبهشت سال ٧١ بود که سعید قاسمی به همراه شماری از بسیجی‌های لشکر ٢٧ محمد رسول‌الله به فکه می‌رفتند. فکه را بعد از ده سال می‌دیدند؛ منطقه‌ای بکر و دست نخورده. تجهیزات بچه‌ها،‌ سنگرها، موانع و همین طور پیکرهای مطهر شهدا اینجا و آنجا به چشم می‌خورد. صدای بچه‌های گردان کمیل را می‌شنیدند که (فرمانده لشگر) را صدا می‌زدند: حاجی، سلام ما را به امام برسان، بگو عاشورایی جنگیدیم‌ . . . و گریه‌ همت را که ملتمسانه سوگندشان می‌داد تو را به خدا تماستان را قطع نکنید. با من حرف بزنید. حرف بزنید. عطاءالله بحیرایی را می‌دید که با آن پای نیمه فلج مدام زمین می‌خورد؛ اما دوباره بر‌می‌خاست و پیش می‌دوید. کریم نجوا را که از کنار بچه‌ها می‌دوید و می‌خندید بچه‌ها دیر و زود داره، اما سوخت و سوز نداره. یکی می‌افتاد، یکی بلند می‌شد، یکی آب می‌خواست، زمین تشنه بود، آسمان تشنه بود... بچه‌ها آب می‌خواهند 💠 . . . و اين بود حكايت گردان كميل . . . 🌴 کانال دفاع مقدس تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است 👇👇
دفاع مقدس
⚪️ ناخنِ انگشتِ کوچکِ تو....‼️ 🔹در عملیات فتح المبین، با گوش‌های خودم جمله به یاد ماندنی شهید بزرگوار ابراهیم را نسبت به "حاج احمد متوسلیان" (فرمانده تیپ حضرت رسول-ص) شنیدم؛ که با قلبی مالامال از عشق می گفت: 💠 من ناخن انگشت کوچیکه حاج احمد متوسلیان هم نمی‌شوم!! (راوی: رزمنده، علی چرخکار) ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱 شهید همت با آن عظمتش به متوسلیان ارادت می ورزید❤️ متوسلیان هم که تحت امر شهید بروجردی بود و مرید او محسوب می شد💕 بروجردی هم که خود عاشق امام و رهبر بود💚 🌱کلُّهُم نور عَلی نور 🌴 . . . و این تنها است که در طول تاریخ شیعه، سلسله جنبان کاروان عشق و شهادت🌷جهاد و ايثار 🌴و شور و دلدادگی💕 بوده است . . . ▫️ کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊 ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دشمن در صبح روز _1362 یکبار دیگر حمله خود را آغازکرد این بار، حمله دشمن با استفاده از ابراز و تسلیحات، شدیدتر و وسیع تر بود. در مقابل، وضع جبهه خودی بسیار حاد و مهمترین مسئله، بود. در حالی که به شدت به مهمات نیاز بود، یکی از فرماندهان ارتش اعلام کرد: «در کل، 1300 عدد گلوله 130 میلی متری در اختیار داریم.» همچنین،برادر غلامعلی رشید از داخل جزیره پیام داد که اگر نیروهای (لشکر۲۷) نرسند، احتمال سقوط خط این لشکر زیاد است. عراقی ها نیز از جنگ روانی استفاده کرده و به نیروهای ایرانی اعلام کردند، اگر جزایر را خالی نکنند، آنجا را به موشک بسته و به شدت بمباران می کنند. در این روز، دفتر امام به طور مستمر در تماس با قرارگاه، تحولات جنگ را پیگیری می کرد.چ ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ بروایت جعفر طهماسبی: ۴۰ سال قبل 17 اسفند سال 1362 جزیره مجنون جنوبی پد شرقی شبی بود که تا به صبح نخوابیدیم در سنگر تا به صبح از سرما لرزیدیم عروس شهادت اطرفمان پرسه میزد... چشم بر هم نگذاشتیم چون لحظه ای خواب مبطل وضو بود دوست داشتیم اگر گلوله و یا ترکشی نصیب ما شد وقت شهادت با وضو باشیم یاد اون روزهای خوب بخیر یاد دلاور مردهای دل و جیگر داری که آماده رزم با دشمن میشدند و باکی از مرگ نداشتن... 40 سال از اون روزهای میگذرد امروز اگر به پایان برسد آسمانیان آمده اند را با خود ببرند.... آنقدر ریخت و پاش شدند و مشغول شدند که کسی نفهمید کجا رفت و به کجا بردند یادش بخیر روزی که همت به مقام شهادت رسید و آسمانی شد
🌓 شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱ — جلسه حاج احمد متوسلیان، فرمانده تیپ ۲۷ با گردان‌های تحت امر 🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴ا 🔵 اهمیت فوق العاده 🔴 روزهای حساس عملیات بیت المقدس ✍️ با اتمام سه مرحله‌ از عملیات سنگین بیت المقدس، دیگر نه توانی برای ادامه‌ عملیات باقی ماند و نه نیروی کارآمدی برای بازسازی گردان‌ها وجود داشا، به گونه‌ای که فرماندهان در تصمیم‌گیری نهایی با مشکل و تردید مواجه شدند. شهبد همت؛ جانشین تیپ ۲۷ در این خصوص می‌گوید:👇👇 «… برادران عزیز، بسیجیان با ایمان! 📑 به خدمت شما عرض کنم که در آن وضعیت بحرانی، بعد از آن همه درگیری، دیگر مغزها خسته شده بود! یعنی برای مرحله‌ی نهایی عملیات الی بیت المقدس هیچ کدام از فرماندهان نمی‌دانستند چه تصمیمی بگیرند. با آن شرایطی که پیش آمده بود، تردید داشتند که آیا داخل خونین ‌شهر بشوند یا نشوند؟ از طرف دیگر؛ چون تلفات داده بودیم، کیفیت نیروهایمان به شدّت افت کرده و همین امر باعث شده بود که همه‌ی ما دودل شویم که آیا به داخل خونین شهر برویم یا نرویم؟ اگر برویم، آیا ضربه نخواهیم خورد دیگر هیچ کس قدرت تصمیم‌گیری نداشت. تا این که قرار شد برادران عزیزمان محسن رضایی و صیّاد شیرازی به محضر حضرت امام شرفیاب بشوند. این دو برادر خدمت امام رسیدند و به ایشان عرض کردند که ورود به خرّمشهر داری چنین سختی‌هاست. ما هرچه پیش‌بینی می‌کنیم، می‌بینیم نیروی ما برای اجرای مرحله‌ی نهایی عملیات کافی نیست. استحکامات دشمن فوق‌العاده زیاد است و ما نمی‌توانیم به او حمله کنیم؛ ولی باز در عین حال قادر به تصمیم‌گیری نهایی هم نیستیم. شما نظر بدهید که ما چه باید بکنیم؟ حمله بکنیم یا نکنیم؟ 🔺تمام این صحبت‌ها را که مطرح کردند، در جواب آن‌ها فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد❗️ 💠 در این لحظه برادران ما – و – دیگر ننشستند و سریع حرکت کردند به سمت جنوب؛ کلّ فرماندهان لشکرها و تیپ‌ها را احضار کردند و به آن‌ها گفتند ما مسایل و مشکلات‌مان را با امام مطرح کردیم و ایشان در جواب ما فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد! 🍃 این موضوع در روحیه‌ی برادرها خیلی تأثیر گذاشت، طوری که آن‌جا برادرها همه به گریه افتادند و می‌گفتند: لابد توکّل‌مان ضعیف است دیگر، لابد توکّل نداریم که امام چنین صحبتی فرموده! این شد که همه عزم‌شان را جزم کردند تا با توکّل به خدا، خودشان را برای اجرای مرحله‌ی پایانی عملیات آماده کنند.» ا🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴 📄 بعد از ابلاغ پیام امام، نیز با پای گچ گرفته و عصا به دست، وارد منطقه می‌شود و به کمک و ، با سرعت هر چه تمام‌تر سازمان رزم تیپ ۲۷ را تمام می‌کنند. او در جلسه توجیهی قبل عملیات، در ۲۴ اردیبهشت اهمیت حیاتی آزادسازی را یادآور شده و دستورات لازم را به معاونین و مسئولین تیپ می دهد. ⚪️ صحبت های حاج احمد متوسلیان در شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱، در جلسه فرماندهان گردان‌های تیپ ۲۷ 👇👇 🔸… برادرها، باید به خدمت شما عرض کنم که لازم است سریعاً کارها را شروع کنیم؛ و آماده‌ عملیات بشویم؛ عملیات برای آزادسازی 💢 باید بدانید که عملیات به هیچ وجه لغو شدنی نیست. ولو این که حتّی یک نفر هم زنده نماند، لغو عملیات نخواهیم داشت؛ مرگ با آزادی خرّمشهر. من دیشب هم خدمت تعدادی از برادرها عرض کردم: الآن دیگر به عنوان یک نمادِ مطرح شده و ما در حال حاضر به شدّت در یک تنگنای سیاسی هستیم و حیات سیاسی این مملکت بستگی دارد به آزاد شدن خرّمشهر. همین‌طور، حیات سیاسی رژیم عراق هم بستگی به حفظ خرّمشهر دارد. گردان‌هایی که من الآن اسامی آن را ذکر می‌کنم باید بازسازی شوند و نیروهای خودشان را از برادر دستواره – مسؤول پرسنلی تیپ – تحویل بگیرند . . . 🔸پس از خاتمه‌ی جلسه، همه‌ رده‌های ستادی و فرماندهی تیپ ۲۷ متفقاً دست به کار شده تا کار آماده‌سازی تیپ را انجام دهند. ⚪️ دوران جنگ تحمیلی ------------------------------------------- 📡 کانال "دفاع مقدس" (ایتا، روبیکا) اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱 انتشار مطالب، صدقه جاریه است
💠 5️⃣ °○☆🍃 الی بیت المقدس 🍃☆○° 🔖 تمام این صحبت‌ها را که مطرح کردند، امام در جواب آن‌ها فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد❗️ 💠 در این لحظه برادران ما – و – دیگر ننشستند و سریع حرکت کردند به سمت جنوب؛ کلّ فرماندهان لشکرها و تیپ‌ها را احضار کردند و به آن‌ها گفتند ما مسایل و مشکلات‌مان را با امام مطرح کردیم و ایشان در جواب ما فرمودند: تا توکّل‌تان چقدر باشد! 🍃 این موضوع در روحیه‌ی برادرها خیلی تأثیر گذاشت، طوری که آن‌جا برادرها همه به گریه افتادند و می‌گفتند: لابد توکّل‌مان ضعیف است دیگر، لابد توکّل نداریم که امام چنین صحبتی فرموده! این شد که همه عزم‌شان را جزم کردند تا با توکّل به خدا، خودشان را برای اجرای مرحله‌ی پایانی عملیات آماده کنند.» 📄 بعد از ابلاغ پیام امام، نیز با پای گچ گرفته و عصا به دست، وارد منطقه می‌شود و به کمک و ، با سرعت هر چه تمام‌تر سازمان رزم تیپ ۲۷ را تمام می‌کنند و متوسلیان در جلسه توجیهی قبل عملیات، در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱، در شامگاه جمعه فرماندهان گردان‌های تیپ ۲۷ را چنین مورد خطاب قرار می‌دهد: 🔸… برادرها، باید به خدمت شما عرض کنم که لازم است سریعاً کارها را شروع کنیم؛ و آماده‌ی عملیات بشویم؛ عملیات برای آزادسازی . 💢 باید بدانید که عملیات به هیچ وجه لغو شدنی نیست. ولو این که حتّی یک نفر هم زنده نماند، لغو عملیات نخواهیم داشت؛ مرگ با آزادی خرّمشهر. ⇦ ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | ایثار، صلابت و ازخودگذشتگی بسیجیان به روایت شهید محمد ابراهیم 🌿 دوران 🗓 انتشار به مناسبت هفته بسیج ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم | شهید در حال گفتگوی بی‌سیم با شهیدلشگری 🔺 | – پاییز 🔹سنگرفرماندهی لشگر27 محمدرسول‌الله(ص) 🔸نیکبخت مسئول مخابرات لشگر در کنار همت نشسته‌ است ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ▪️ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ▪️ تلگرام https://t.me/DefaeMoqaddas2 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
رهبر انقلاب: شهید طهرانی مقدم سراپا اخلاص بود من ۶-۲۵ ساله ایشان را از نزدیک می‌شناسم. خیلی بلندی داشت افقهای خیلی بلندی را می‌دید. یکی از خصوصیات برجسته ایشان بود. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ▪️ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ▪️ تلگرام https://t.me/DefaeMoqaddas2 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
💠 بسیجی‌ها امانت‌های مردم ما هستند ▫️یک‌بار هم حاج همت به چادر ارکان گردان حبیب آمد و صحبت‌ها و ارشاداتی کرد.از جمله به ما گفت:مبادا به بسیجیان به‌عنوان تنبیه بگویید که بدو بالای تپه و دستت را به آنجا بزن و برگرد.این بسیجیان؛امانت‌های مردم در دست ما هستند،نباید آن‌ها را اذیت کنیم. (راوی: سید محمدجعفر آل آقا) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ در طی ۸ سال دفاع مقدس، یکی از اقشاری که با حضور داوطلبانه خود در جنگ، شورونشاطی وصف‌ناپذیر؛ توأم با معنویت، جذابیت، شجاعت و ایثارگری را به میدان‌های نبرد داده بود، طیف بسیجیانی بودند که غالباً به دلیل جوانی و سن و سال کمتر، برجسته‌تر از سایر اقشار درصحنه‌های مختلف جنگ, نقش‌آفرینی می‌کردند. ازجمله این طیف رزمندگان، بسیجیان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله بودند که خاطرات جذاب و ماندگاری از دوران اعزام و آموزش خود در این لشکر به یادگار گذاشته‌اند.... ⚪️ خاطره‌ای از رزمندگان بسیجی لشکر ۲۷ :👇 💢 به همان میزان که شناخت فرماندهان نسبت به منطقه عملیاتی افزایش می‌یافت، بر شدت سخت‌گیری به نیروهای بسیجی و اجرای مانورهای قوی آموزشی افزوده می‌شد. گرچه؛ در جریان همین سخت‌گیری‌های ضروری نیز، باز قلب دریادلان به عشق بسیجیان, لشکرش می‌تپید و نگران بود که مبادا رده‌های عملیاتی در جریان اجرای آن مانورها، از خط باریک میان سخت‌گیری و بی‌رحمی، عبور نمایند و بسیجیان را بیازارند!! ⚪️ سید محمدجعفر آل آقا؛ معاون گروهان دوم گردان حبیب بن مظاهر، با اشاره به توصیه‌های فرمانده لشکر ۲۷ در این باب، گفته است: 🎙آن چیزهایی که در جلسات توجیهی، از طرف مسئولین لشکر به ما گفته می‌شد، این بود که منطقه عملیاتی آینده، منطقه‌ای صعب‌العبور و بعضاً پرخطر است. به همین خاطر؛ نیروها باید آمادگی مقابله با هرگونه مقاومتی را داشته باشند...حتی خیلی وقت‌ها پیش می‌آمد که حاج همت شخصاً به گردان می‌آمد و برای رزمنده‌ها صحبت می‌کرد. یک‌بار که ایشان برای سخنرانی به اردوگاه گردان حبیب آمده بود، قرار شد من قبل از سخنرانی، قرآن را تلاوت کنم. چون نمی‌توانستم هم میکروفن را به دست بگیرم و هم قرآن را، این شد که حاج همت میکروفن را جلوی دهان من نگه داشت و من آیات قرآن را تلاوت کردم. یک‌بار هم حاج همت به چادر ارکان گردان حبیب آمد و صحبت‌ها و ارشاداتی کرد. از جمله به ما گفت: مبادا به بسیجیان به‌عنوان تنبیه بگویید که بدو بالای تپه و دستت را به آنجا بزن و برگرد. این بسیجیان؛ امانت‌های مردم در دست ما هستند، نباید آن‌ها را اذیت کنیم. منبع: بابایی، گلعلی، کوهستان آتش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نشر بیست‌وهفت بعثت، تهران ۱۳۹۹، ص ۱۵۶ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌿 | اردوگاه قلاجه - حضور شهید همت در مقر تاکتیکی لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) ا🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 ❄️ سرمای قلاجه و اورکت حاج همت 🌷خاطره ای از شهید عبادیان مسئول تدارکات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص): 💠 سال62 ما از پادگان به اردوگاه (گردنه بین اسلام آباد-ایلام) منتقل شدیم. در اردیبهشت ماه هوای قلاجه مقداری سرد بود. ما اورکت هایی که در پادگان داشتیم، برای استفاده برادرها به آنجا انتقال دادیم. حاج یک شب به قلاجه آمده بود و ما در خدمت ایشان بودیم. او از سرمای قلاجه می لرزید. پیشنهاد دادم که یک اورکت بیاوریم تا تنتان کنید. او گفت که هر وقت من چشمم به این بسیجی ها افتاد و بین آنها یک نفر بدون اورکت نبود آن وقت من هم اورکت می پوشم. تا توی تن این برادرها اورکت نباشد من به خودم اجازه نمی دهم به عنوان فرمانده لشکر اورکت تنم کنم. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🕊 ۱۸ بهمن ۱۳۶۱ 🌷شهادت محمود ثابت نیا فرمانده گردان کمیل - لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) کسی که مردانگ
💠 شهید محمود ثابت نیا؛ 🌿 فرمانده گردان كميل از لشكر ٢٧ محمد رسول الله(ص) 🌱 تاریخ تولد :١٣٣٥ 🌷 تاریخ شهادت : ۱۸ بهمن ماه ١٣٦١ محل تولد : /تهران /فیروزآباد محل شهادت :فکه ⚪️ قبل از اینکه او قدم به دنیای فانی بگذارد مادر بزرگوارش جهت سالم به دنیا آمدن طفل او را نذر حضرت ابوالفضل (ع) کرده بود. زندگی آنها ساده و به دور از هر تکلفی بود. احمد برادر دیگرش، هشت سال پس از او، در سال ١٣٤٣ به دنیا آمد. پس از آغاز تهاجم ارتش بعث عراق به میهن اسلامی، وی به جبهه رفت و ‌هفت ماه در کردستان و یک سال هم در سر‌پل ذهاب، بازی دراز و سومار با متجاوزان بعثی جنگید و پس از آن برای‌ دادن آموزش نظامی به نیروهای مردمی سپاه و بسیج به تهران برگشت. در این زمان خبر شهادت برادر كوچكترش احمد را به او دادند. او بعد از خاکسپاری برادرش و انجام مراسم مرسوم مجدداً به جبهه برگشت. وقتی در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه گردان کمیل در محاصره قرار گرفت، محمود که فرماندهی گردان را به عهده داشت، با معدود نیروهایی که سالم مانده بودند، به جنگ نابرابر خود با ارتش متجاوز بعث ادامه دادند و پاتک‌های متعدد تیپ‌های زرهی عراق را، در هم کوبیدند. سرانجام پس از چند روز جنگ نابرابر که بین محمود و نیروهایش از یک سو و مهاجمان تا بن دندان مسلح بعثی از سوی دیگر جریان داشت، مظلومانه در قتلگاه فکه جنوبی به شهادت رسیدند و پیکرهای پاک آنها در منطقه باقی ماند.... اردیبهشت سال ٧١ بود که سعید قاسمی به همراه شماری از بسیجی‌های لشکر ٢٧ محمد رسول‌الله به فکه می‌رفتند. فکه را بعد از ده سال می‌دیدند؛ منطقه‌ای بکر و دست نخورده. تجهیزات بچه‌ها،‌ سنگرها، موانع و همین طور پیکرهای مطهر شهدا اینجا و آنجا به چشم می‌خورد. صدای بچه‌های گردان کمیل را می‌شنیدند که (فرمانده لشگر) را صدا می‌زدند: حاجی، سلام ما را به امام برسان، بگو عاشورایی جنگیدیم‌ . . . و گریه‌ همت را که ملتمسانه سوگندشان می‌داد تو را به خدا تماستان را قطع نکنید. با من حرف بزنید. حرف بزنید. عطاءالله بحیرایی را می‌دید که با آن پای نیمه فلج مدام زمین می‌خورد؛ اما دوباره بر‌می‌خاست و پیش می‌دوید. کریم نجوا را که از کنار بچه‌ها می‌دوید و می‌خندید بچه‌ها دیر و زود داره، اما سوخت و سوز نداره. یکی می‌افتاد، یکی بلند می‌شد، یکی آب می‌خواست، زمین تشنه بود، آسمان تشنه بود... بچه‌ها آب می‌خواهند 💠 . . . و اين بود حكايت گردان كميل . . . ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ 💠 فرازي از وصیت نامه شهید محمود ثابت نیا: 🌷 اڪنون با توڪل بر خدا مےروم. یا پیروز بر‌مے‌گردم و یا شـ‌هید، ڪه پیروزے معنوے است و در هر حال رضاے خدا در آن است و زیانے در آن نیست. از هیچ قدرتے نمے‌ترسم، چون بالاتر از ڪشته‌شدن چیزے نیست و ڪشته‌شدن در راه خدا سعادت ابدے است. پس چرا بترسم؟ انشاءالله ڪاخ ستمگران را خراب خواهیم ڪرد و انشاءالله خدا یارے‌مان مےڪند و مےتوانیم راه ڪربلا را بگشاییم و بعد از آن ره قدس را. ما شیعیان امام علے (ع) هستیم باید پا جاے پاے آن بزرگوار بگذاریم تا دنیا با این زرق و برق، نتواند ما را بفریبد. به همه سفارش مے‌ڪنم ڪه دست از حمایت ولایت فقیه برندارید‌. امیدوارم ڪه امام زمان (عج) از همه ما راضے باشد. ؛ 🍃علمدارِ غریبِ کمیل ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است 👇👇