فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعالیت های جهاد سازندگی در جبهه- قسمت دوم
⏳دوران #جنگ_تحمیلی
📆 ۲۷ خرداد ۵٨ - سالروز صدور فرمان تشکیل #جهاد_سازندگی توسط امام خمینی
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
کانال "دفاع مقدس"
#بخوانید
🌷 شهید بزرگوار #حاج_قاسم_سلیمانی دربارۀ «جهاد سازندگی قدیم» دل نوشتهای دارد که متنش حاوی مفاهیم بلند و بسیار تأثیرگذار است.
به این شرح👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم
✍️ "این سنگرسازان بیسنگر دوران پر افتخار هشت سال دفاع مقدس، و این شیرمردان گمنامی که حضورشان در دفاع مقدس «طوفان معنویت» بود.
از «جهادی» نوشتن، یعنی تفسیر بر آیات جهاد نوشتن، بنابراین برای امثال من بسی سخت است دسترسی بر آن قله رفیعی که به بلندای آسمان است.
شیرمردان گمنامی که حضورشان طوفان معنویت بود. هرچه بر قلم فشار میآورم تا بتوانم او را که بر بلندای لودر و بلدوزرش بر مرگ میخندید و دهها تانک که او را نشان گرفته بود و باران گلولههایی که بر او باریدن گرفته بود ترسیم کنم، خود را عاجز و ناتوان مییابم.
من او را در عبور از «هور» دیدم؛ گردآلود، چون ماه مستتر در زیر ابر سفید، از باتلاقها عبور کرده بود؛ نیزارها را درنوردیده بود؛ و در کنار دجله خود را به محبوبش بسیجی رسانده بود، و حجله میساخت. «حجلۀ عشق» ــ «حجلۀ دفاع» ــ «حجلۀ شهادت».
فراوان او را دیدم درحالیکه خون سرخش بر زین مرکب آهنینش ریزان بود. او را کنار پل خیبر دیدم؛ او را در اروند دیدم، درحالیکه شط را از خون خود گلگون کرده بود. او را در مجنون دیدم؛ او را در دریاچۀ نمک دیدم، درحالیکه دودههای باروت بر چهرۀ چون ماهش نشسته بود؛ او را در وسط میدان مین دیدم درحالیکه زمین را از خون خود پر از شقایق کرده بود. او را در کوههای سخت و سرد کردستان در سورن دیدم.
او جلودار بود؛ آری او همیشه جلودار بود. همۀ خاکریزهای جبهه بوی او را میدهد، زیرا هر کیلومتر آن با خون دهها جهادی احداث شده است.
به کجا بنگرم تو را ببینم ای اسطورۀ جهاد و شهادت؟ همهجای جبهه، نشان از تو دارد. و هر کجا تو بودی آنجا مقاومت را دیدم. ایثار را ملاقات کردم، و شهادت آنجا میهمان بود.
تو با «صفا» همراه بودی، و محبت «طنین» تو بود.
راستی! میدانی چرا شهدای تو همه از ناحیۀ سر به شهادت رسیدند؟ چون ایستادهترین بودند.
درود بر تو ای «سنگرساز بیسنگر»!
ای همۀ معنای آیات جهاد! ای از شط خون عبور کرده و خرمن آتش درنوردیده! ای شهادت در آغوشگرفتگان و ای خاکیان خاک در هم نوردیده! تو سنگرم بودی، تو تکیهگاه سلاحم بودی، تو مقاومتم را تداوم بدادی، با تو من دشمن را به تمسخر گرفتم، و با حضور و کمک تو هشت سال افتخار ساخته شد.
چه بگویم که قلم عاجز و زبانم الکن است؟ بهتر است دم فروبندم و خاضعانه و خاشعانه بگویم: «السّلام علیک یا خاصّه اولیاء اللّه»"
ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱
#رسم_جهاد
📆 ۲۷ خرداد ۵٨ - سالروز صدور فرمان تشکیل #جهاد_سازندگی توسط امام خمینی
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 جهاد سازندگی از خود آدم باید شروع شود؛ جهاد نفس که جهاد اکبر است
▫️سخنان مهم بنیانگذار انقلاب اسلامی در مورد جهاد سازندگی
🔵 #جهاد_با_نفس
🔴 #جهاد_اکبر
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🌴 کانال "دفاع مقدس"
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
22_1_3_الحج_23_38_والضحى_ليلةعرفة.mp3
12.08M
✅ تلاوت بسیار زیبای استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد
💠 سوره حج (38_23) ضحی
🕌تلاوت استاد که به مناسبت « روز عرفه » در مسجد امام حسین علیه السلام؛ قاهره کشور مصر ، سال 1971 میلادی اجرا شده است!
#عبدالباسط #عرفه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مجلس روضه حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس در روز عرفه...
🔹سال ۹۷ مراسم خصوصی قرائت دعای عرفه با حضور شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس کنار گنبد حرم امام حسین(ع) با نوای محمدرضا طاهری برگزار شد که برای اولین بار فیلم کوتاهی از آن منتشر میشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خامنهای :
روز عرفه را قدر بدانید
از ظهـر عرفه تا غروب عرفه
ساعات مهـمّی است
لحظه لحظه ی این ساعات
مثل اڪسیر ، مثل ڪیمیا
حائز اهـمّیّت است
اینهـا را با غفلت نگذرانیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار برای نخستین بار؛ گزیدهای از بیانات رهبرانقلاب درباره دعای عرفه
🔰هر کس دعای عرفه را تا آخر بخواند متحول میشود
💠 رهبرانقلاب: دعای عرفهی امام حسین پُر از معارف است؛ یعنی واقعاً این را من با قاطعیّت به شما عزیزان عرض میکنم و بپذیرید که هر کسی مثلاً دعای عرفه را با توجّه به معنایش بخواند، از وقتی که این دعا را شروع میکند به خواندن تا به آخرش برسد، بکلّی تغییر میکند [نسبت] به آن آدمی که قبل از خواندن دعا بود؛ ولو دَهبار قبلاً خوانده باشد این دعا را؛ این جور معارفی در این دعاها هست. دعاهای صحیفهی سجّادیّه همین جور است؛ دعاهای صحیفهی سجّادیّه درس زندگی است؛ در همین دعاهایی که حضرت به حسب ظاهر، با گردن کج نشستهاند، گریه کردهاند و این دعا را خواندهاند، منش سیاسی یک آدم سیاستمدار در دنیای امروز فهمیده میشود؛ یعنی همان هویّت لازمِ یک انسان والای با شخصیّتِ قویّ فعّالِ پیشرو که در همهی زمینهها میتواند چنین آدمی پیش برود؛ در علم، در سیاست، در صنعت، در جنگ، در همه چیز. تمام این [دعاها] این هویّت را به انسان میبخشد.
دیماه ۷۹
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فِی نَفْسِی»
یکی از فرازهای متعالی دعای عرفه حضرت سیدالشهدا(ع) که یکی از مهمترین اصول تربیتی را نیز مطرح مینماید، این است که فرمود: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فِی نَفْسِی» (خدایا! غنا، ثروتمندی، دارایی، توانگری، دولتمندی، بینیازی مرا در جانم قرار ده!). در اینکه نکته شکی نیست که پیامبر خدا (ص) فرمودند: «توانگری به فراوانی مال و ثروت نیست، بلکه توانگری حقیقی توانگری نفْس است؛ و اساساً ملاک فقر و غنا، قلب انسان است و نه چیز دیگری.» لیسَ الغِنَی عن کثرَةِ العَرَضِ، ولکنَّ الغِنَی غِنَی النَّفسِ. إنّما الغِنَی غِنَی القَلبِ، وَ الفَقرُ فَقرُ القَلبِ. ؛ و به فرمایش امام صادق (ع): «غنای نفْس، بینیازکنندهتر از دریا است.»
ریشهیابی غنای نفس
اما سخن اینجاست که ریشه و منشأ غنای نفس چیست؟ و به بیان سادهتر برای اینکه انسان احساس غنای نفس نماید، چه باید کند؟ جواب این سؤال را باید در این فراز از دعای پیامبر خدا (ص) جستجو نمود که میفرمایند: «اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِالافْتِقَارِ إِلَیْک، وَ لَا تُفْقِرْنِی بِالاسْتِغْنَاءِ عَنْک»- خدایا! با نیازمندی به خودت مرا بینیاز گردان و با بینیازی از خودت مرا نیازمند مگردان؛ یعنی حقیقت غنای انسان، در افتقار الی الله و حقیقت بیچارگی و کمر شکستگی انسان، توهم استغناء از خداست.
به همین جهت است که فرمودند: «الفَقْرُ فَخْرِی وَ بِهِ أفَتَخِرُ». تمام افتخار انسان این است که عین ربط و فقر به خداست، منظور از فقر، همین افتقار الی الله است. «افتقار الی الله» یعنی ارجاع همه نیازها به سوی خدای متعال است و این افتقار، بینیازی واقعی را به دنبال دارد. اینکه انسان هر لحظه متوجه خدای متعال باشد و دست نیاز تنها به درگاه خدا دراز کند؛ این افتخار بندگی و ارتباط مستمر با خداوند، باعث رشد و کمال انسان میشود.
به همین سبب افتقار الی الله، اعظم مواهب الهی است. چراکه امام صادق (ع) فرمودند: «وَ لَا حِجَابَ أَظْلَمُ وَ أَوْحَشُ بَیْنَ الْعَبْدِ وَ بَیْنَ اللَّهِ تَعَالَی مِنَ النَّفْسِ وَ الْهَوَی وَ لَیْسَ لِقَطْعِهِمَا وَ قَتْلِهِمَا سِلَاحٌ وَ آلَةٌ مِثْلُ الِافْتِقَارِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی...». ما عین فقر و عجز و ربط به حضرت حقیم: «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»
ظلوماً جهولاً؛ بالاترین وصف انسان در قرآن
در آیه مشهور «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا.»؛ برخلاف معنای لغوی ظلوم (بسیار ستمکار) و جهول (بسیار نادان)، حضرت امام (ره) میفرمایند: «بعضی میگویند که «ظلوماً جهولًا» بالاترین وصفی است که خدا برای انسان کرده؛ «ظلوماً» که همه بتها را شکسته و همه چیز را شکسته؛ «جهولًا» برای اینکه به هیچ چیز توجه ندارد و هیچ چیز را متوجه به آن نیست، غافل از همه است.»
ظلوم و جهول بودن انسان، هر چند به ظاهر عیب و ملامت است، ولی همین ظلم و جهل، گویای قابلیت انسان برای حمل امانت الهی است؛ زیرا کسی که متصف به ظلم و جهل میشود، شأنش اتصاف به «عدل» و «عقل» و «علم» نیز هست، والا به کوه و درخت و آسمانها و زمین، «ظالم» و «جاهل» نمیگویند، چون شأنیت اتصاف به عدالت و عقل و علم ندارند؛ بنابراین انسان به خاطر اینکه شأن و استعداد علم و عدالت را دارد، ظلوم و جهول است و قابلیت حمل امانت الهی را دارد.
ظلوم و جهول یعنی فقط انسان مستعد است برای حمل امانت الهی. از طرف دیگر، انسان به خودی خود، عین فقر و نیاز و فاقد عقل و علم و عدالت ذاتی است؛ یعنی ظلوم و جهول گویای «فقر وجودی» و «افتقار الی الله» انسان نیز هست. اقیانوس هم وسعت دارد و هم عمق، «ظلوم» و «جهول» نیز، نماد وسعت و عمق اقیانوس فقر انسان است.
از لطایف قصه قرآنی حضرت موسی(ع) این است که تا فرمود «رَبِّ إنّی لِما أنْزَلْتَ إلَیَّ مِن خَیرٍ فَقیرٌ» حضرت شعیب(ع) او را فراخواند و برای مقام کلیم اللهی آمادهاش کرد. درباره ظلوم و جهول بودن انسان این نکته هم قابل توجه است که از مرحوم آیتالله شاهآبادی- استاد عرفان امام راحل(ره)- نقل است: ظلوم و جهول بر وزن «فعول» است و این وزن، صفت معدنی است؛ یعنی اگر شما گفتید که خداوند غفور است، یعنی معدن غفران است؛ اگر گفتید خداوند صبور است، معدن صبر است. این وزن، معدن و منبع این صفت است. اگر خداوند در این آیه میگوید انسان ظلوم و جهول است، یعنی انسان معدن ظلم و جهل است.
بنابراین راه رسیدن به این طلب متعالی که سیدالشهدای(ع) در دعای عرفه میفرمایند: «اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنای فی نَفْسِی»، همین افتقار است که حضرت ولیّ عصر (عجل الله فرجه) در زیارتنامه روز عاشورا چنین میفرماید: «أَللَّهُمَّ إِنَّ الْغَنِی مَنِ اسْتَغْنی بِک وَ افْتَقَرَ إِلَیْک، وَالْفَقیرَ مَنِ اسْتَغْنی بِخَلْقِک عَنْک»- خدایا! غنی کسی است که با تکیه بر تو بینیازی جوید و به سوی تو افتقار یابد؛ و اینجاست که انسان معنای «غنای نفس» دعای عرفه را میفهمد.
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار // کائن کرامت سبب حشمت و تمکین من است
به تعبیری، «دعای عرفه، کربلای نظری و کربلا، دعای عرفه عملی» حضرت سیدالشهدای (ع) است. امام حسین (ع)، هر چه در دعای عرفه فرمودند، در کربلا عمل کرد و در کربلا هر چه کرد، در دعای عرفه حرفش را زده بودند.
«لا مَعرِفَةَ إلاّ بِعَمَل»
انسان برای رسیدن به سعادت و خوشبختی حقیقی و جامع دنیوی و اخروی، باید به حقیقت این معرفت (افتقار الی الله) برسد. نه اینکه فقط این معرفت را بداند؛ بلکه باید این معرفت، در اعتقاد و عمل انسان تجلی نماید و داناییاش به داراییاش تبدیل شود: (لا مَعرِفَةً إلاّ بِعَمَلٍ و برای اینکه انسان به حقیقت این معرفت (افتقار الی الله) برسد، گاهی آیاتی پدید میآید که یادآور ضعف و احتیاج انسان به حضرت غنی بالذات باشد و زمینه رشد معنوی وی گردد و که همین نکته یکی از زوایای نگاه به پدیده شیوع کرونا است.
اجتناب از رذیله عُجب؛ تجلی عملی غنای نفس
بالاجمال بدانیم که تجلی عملی «غنای نفس» و «افتقار الی الله»، اجتناب از رذیله «عُجب» است. عُجب بزرگترین تجلی و نُمُود ظلمات نفس است. با اینکه خودش رذیلهای است ولی در حقیقت اُمُّ الرذائل و اصل شجره خبیثه و مایه حیات طاغوت درونی همین عُجب (منیت، انانیت، خودبینی، خودبزرگبینی، حبّ نفس) است. مرحوم ملأ احمد نراقی در معراج السعاده: «و بدان که عُجب با وجود آنکه خود از صفات خبیثه است، منشأ آفات و صفات خبیثه دیگر میشود.»مخصوصاً اهل علم خیلی باید متوجه این معنا باشند. اینکه گفتهاند «العلم حجابُ الاکبر»، منظور همین علم عُجبآور و مَنیّتزا است. پیامبر اعظم (ص) فرمودند: علمی که تو را به گریه نیندازد، خاشعت نکند، تو را از خودت نگیرد، وزر و وبالت میشود و گرفتارت میکند. مَنْ أُوتِیَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَا یُبْکیهِ لَحَقِیقٌ أَنْ یَکونَ قَدْ أُوتِیَ عِلْمَ مَا لَا یَنْفَعُه
دعای عرفه- ترجمه روان.pdf
1.82M
✅ متن pdf «دعای عرفه»
🔹بر اساس «جمله بندی» و ترجمه ساده
🤲 التماس دعا
2_1152921504609900077.mp3
36.34M
#صوت_دعای_عرفه
🌷#سماواتی
🌸 یک آمادگی متفاوت برای دعای عرفه
چقدر #لذت_بخش است از زبان اباعبدالله الحسین(ع) با خدا مناجات کنیم.
🌷 من همیشه در #دعای_عرفه گفته ام: خدایا! من نیامده ام #دعا بخوانم.
🌹 آمده ام دعا خواندن امام حسین(ع) را تماشا کنم و با اشک ریختنش، اشک بریزم. با ناله های او همنوا بشوم. لابد هر عنایتی به حسینت بکنی، به ما هم خواهی داشت.
🌼 انشاءلله یک روز در همین دعای عرفه، آنقدر خدا گناهانمان را ببخشد، و بدیهایمان را جبران کند؛ که برای لحظه ای هم که شده #صدای حسین فاطمه(س) را بشنویم، وقتی که دارد با خدا #مناجات میکند...
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
التماس دعا 🤲
┄┅☫🇮🇷 دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪️ ما با #اسراییل وارد جنگ خواهیم شد....
📢 فرازهایی از آخرین سخنرانی #حاج_احمد_متوسلیان :
🎙آن زمان که افراد و کشورها علیه کفر یعنی اسرائیل بجنگدند ما نیز با آنها همراه و همکار خواهیم بود .
ما با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد.
باشد كه ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم ؛ همچون عقابان تیزپروازى كه شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد آنجایى به هم برسیم كه با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیستها به جهانیان ثابت كنیم كه ما به اتكا به سلاح ایمانمان مىجنگیم ؛ نه به اتكاى هواپیما ، نه با موشكهاى سام ، نه با تانك ، نه با توپ ، نه با آتش جنگافزارهاى مادىمان...
هر كس با ماست ؛ بسمالله !
هر كس با ما نیست ، خداحافظ..!
⌛️صبح روز ۲۸ خرداد ماه سال ۱۳۶۱ در میدان صبحگاه پادگان زبدانی سوریه
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
🗓 خرداد ۱۳۶۱ — اعزام نیروهای محمد رسولالله (ص) به فرماندهی #حاج_احمد_متوسلیان به لبنان
🔹شرکت قوای محمدرسولالله(ص) دوشادوش مردم سوری در نماز جمعه مسجد اموی شهر دمشق بعد از مانور نظامی
⏳ ۲۸ خرداد ۱۳۶۱
🗓۲۸ خرداد ۱۳۶۷
⭕️ تهاجم منافقین به مهران (عملیات چلچراغ)
🔺یک لشکر پیاده مکانیزه ارتش عراق و 3000 نفر نیرو از سازمان منافقین که در 15 گروه سازماندهی شده بودند از ساعت 11شب مورخه 28 خرداد 67 تهاجم خود را به مهران آغاز کرد. در حالی که نیروهای خودی ، در مواضع مسلط و دارای دید و تیر مناسب مستقر بودند.
🔥پیش از آغاز درگیری، عراق با اجرای آتش سنگین توپ خانه در محور قلاویزان و شلیک گلوله های منور در محور کنجان چم، زمینه نفوذ گروهی از منافقین را به منطقه فراهم کرد که لباس سربازان ارتش جمهوری اسلامی ایران را پوشیده بودند. بدین ترتیب گروه های سازماندهی شده منافقین توانستند در حد فاصل تپه 270 تا پاسگاه مرزی تعان از نقاطی که پوشش دفاعی مناسبی نداشتند، به عقبه ها نفوذ کرده، منتظر دریافت دستور بمانند. با این مقدمه ،عملیات دشمن آغاز شد. پس از اجرای آتش تهیه ، دشمن توانست با ایجاد رخنه در خط پدافندی لشکر16 زرهی قزوین ، از آن عبور و با بستن جاده مواصلاتی و تنگه کنجان چم، لشکر امیرالمومنین را محاصره کند.
🔴 در همین زمان، گروه های سازماندهی شده منافقین که از مدتی قبل در عمق منطقه پخش شده بودند، با پشتیبانی ارتش عراق به مهران حمله کردند. در ساعت 8:30 روز 29 خرداد 1367 شهر برای سومین بار اشغال شد. منافقین سپس نیروهای خود را در منطقه گسترش دادند و از تنگه کنجان چم تا حوالی شهرک ملکشاهی و از سه راهی صاحب الزمان تا شیار آبزیادی را تصرف کردند. در اشغال سوم مهران، حدود 250 نفر از رزمندگان اسلام شهید یا اسیر شدند که طی روزهای اشغال، منافقین تعدادی از اسیران را سر بریدند و بقیه را به اردوگاه های منافقین در عراق منتقل کردند.
امروز مهران فردا تهران !!
در ۲۹ خرداد ماه ۱۳۶۷ ارتش عراق در اقدامی مشترک با منافقین، به مهران حمله و این شهر را به اشغال خود درآوردند. پس از آن نیروهای منافقین با برخورداری از حمایت یگانهای دشمن، طی عملیات «چلچراغ» با شعار «امروز مهران، فردا تهران» وارد شهر شدند.
اما در همان ساعات اولیه اشغال شهر، نیروهای مردمی عشایر، بسیج و لشکر۱۱ امیرالمؤمنین(ع) در منطقه حاضر شده و نیروهای منافقین را در تنگه کنچانچم و سهراهی مهران- دهلران- ترشابه متوقف کردند. در ادامه با اضافه شدن شمار قوای خودی، در روز یکم تیر ۶۷ متجاوزان تا پشت مرزهای بینالمللی عقب رانده شدند.
📸 لحظه ورود منافقین و سقوط مهران
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🎨 #پوستر l چراغ های بی فروغ
🔹از آفتاب تا چلچراغ و فروغ جاویدان
مسعودرجوی و سازمانش در ۲۸ خرداد ماه سال ۶۷ با پشتیبانی ارتش عراق و با شعار "امروز مهران، فردا تهران" به مهران حمله کردند؛ اما چند روز هم نتوانستند دوام بیاورند و با اجرای پاتک رزمندگان ایرانی مجبور به ترک مهران شدند. منافقین چهل روز بعد با هدف تصرف تهران، عملیات فروغ جاویدان اجرا کردند، اما دچار شکست سختی شدند و در دستیابی به اهداف خود ناکام ماندند. #روایت_جنایت
26.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند "به نام خلق"
🎤 روایت اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق از ابتدای شکل گیری تا کنون
🔴 نحوه شکل گیری،فعالیت های قبل و بعد از انقلاب اسلامی و فعالیت های حال حاضر این گروهک تروریستی
⛔️ایجاد ارتش آزادی بخش ملی و انجام عملیاتهای آفتاب و چلچراغ توسط منافقین علیه ایران در دوران جنگ تحمیلی
🎞 👆 تصاویر و فیلم های دیده نشده و همچنین گفتگو با افراد مرتبط با این کروهک منحط
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🌴 به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
30.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #از_دریچه_دوربین_مجاهدین_خلق
🎥 فيلم جديد منتشر نشده منافقين از عمليات مرصاد
🎞 اين فيلم، در سال 1367 و از روي كليپ تبليغي سازمان مجاهدين خلق برداشته شده كه در آن مي توان صحنه هاي درگيري منافقين با نیروهای ايراني رو مشاهده كرد...
لازم به ذكر هست، در عمليات مرصاد، چند هزار نفر از منافقين، با هماهنگی ارتش صدام، از مرزهای غربی وارد کشور شده و با عبور از سرپل ذهاب و اسلام آباد غرب قصد تصرف تهران را داشتند.
نیروهای اسلام، منافقان مزدور را در تنگه مرصاد به دام انداختند و با آتش سنگین از هوا و زمبن مضمحل نموده و تلفات سنگینی به آنان وارد ساختند.🔥🔥🔥
ا🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴
منافقین دو ماه قبل از هم یعنی دز تاریخ ۲۹ خرداد ۶۷ با هماهنگی ارتش عراق نیز به مهران حمله کرده و آن را به اشغال خود درآوردند.
شعارشان این بود👇👇
🔵 امروز، مهران فردا، تهران !!
. . . . که در آنجا نیز با کمک نیروهای مردمی عشایر، بسیج و لشکر۱۱ امیرالمؤمنین(ع) متجاوزین در تنگه کنچان چم و سهراهی مهران- دهلران- ترشابه متوقف شدند. .... و در ادامه، با اضافه شدن شمار قوای خودی، در روز یکم تیر ۶۷ مزدوران تا پشت مرزهای بینالمللی عقب رانده شدند.
دوران #جنگ_تحمیلی
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🌴 کانال "دفاع مقدس"
فلسفه قربان
سر بریدن نیست
دل بریدن است ؛
دل بریدن از هر آنچه که
به آن تعلق داریم ...
#وداع
#عید_قربان
#اعزام_به_جبهه
ابراهیم خلیل(ع)
یک اسماعیل به قربانگاه بُرد
ندا آمد بازگرد!
اما پدران شهداء
دسته گلها به مقتل فرستادند
گاهی فقط پیکر میآمد
گاهی اِرباً اِربا میآمد
و گاهی همان هم
دیگر نمیآمد...
#وداع_پدرانه
#شهید_حسین_جامد
#قربانی_حج_در_دوپازا...!!
🌷در گردان بودم، بنده خدایی آمد پیش من و گفت: «من «سیدمهدی قادری»، از بچهمحلهای شهید «امیر وفایی» هستم. من شنیدم هر کس با شما رفیق شود، شهید میشود!» گفتم: «کی گفته حالا؟» گفت: «میگویند دیگر! آمدم باهات رفیق شوم تا شهید بشوم!» گفتم: «برو بابا! مسخره کردی ما را.» البته حق هم داشتند؛ اینقدر رفیقهای نزدیکم شهید شده بودند که من دیگر تابلو شده بودم. چند روزی با او مشکل داشتم که برادر، برو بابا! سر به سرم نگذار. آخر یکی از بچهها آمد و گفت: «چهکارش داری؟ بگذار وارد دستهی ما شود. شما هم کاری به کارش نداشته باش.» بالاخره وارد دسته شده و آنقدر پاپیچم شد تا با هم رفیق شدیم و عقد برادری هم خواندیم.
🌷شب عملیات «نصر ۷» مصادف بود با شب عرفه. پدر و مادر سیدمهدی رفته بودند مکه و اعزامشان مصادف شده بود با سالی که حجاج بیگناه به خاکوخون کشیده شدند. سیدمهدی به من گفت: «داشعباس! نمیدانم پدر و مادرم در این کشتار زنده هستند یا شهید شدند، ولی فردا روز عرفه است و پسفردا هم عید قربان. از خدا میخواهم که قربانیشان را اینجا قبول کند.» شب برای عملیات اعزام شدیم. ما زودتر از بقیهی بچهها به نقطهی رهایی رسیدیم. دستور آمد بنشینید تا بقیهی گردانها هم در موقعیت خودشان مستقر شوند تا با هم حرکت کنیم.
🌷من آن چند دقیقهای که آنجا ماندم، داشتم از خواب دیوانه میشدم! پای کوه دوپازا، بلندترین کوه مرزی با ۲۷۵۰ متر ارتفاع، خوابی مرا گرفته بود که چشمانم را نمیتوانستم باز کنم. به معاون دسته گفتم: «من تا عملیات شروع شود، چند دقیقهای همینجا دراز میکشم. دیگر نمیتوانم چشمانم را باز نگه دارم.» گفت: «عباس! تو را به خدا بیخیال شو. آدم از خواب که پا میشود، سنگین میشود.» گفتم: «نه! دیگر نمیتوانم.» دراز نکشیده، خوابم برد. خواب دیدم هوا روشن است، همه لباس احرام پوشیدهایم و داریم «لبیک اللهم لبیک» میخوانیم و بالا میرویم. در خواب دیدم تپه را هم فتح کردیم. توی خواب سیزده پیکر کنار هم ردیف بودند که آخریش، سیدمهدی بود. به او لبخندی زدم و گفتم: «سید! خدا قربانی پدر و مادرت را قبول کرد.»
🌷بعد، از خواب بیدار شدم و آن را برای بچهها تعریف کردم. ما یک دسته بودیم که قرار بود از پشت تپه به دشمن بزنیم. در واقع ما وظیفه داشتیم دشمن را بهسمت خود بکشیم، تا آتش دشمن روی گردان متمرکز نشود و آتش پخش بشود تا گردان بتواند بالا برود و تپه را بگیرد. تخریبچیها که معبر را باز کردند، تا خود کانال بالا رفتیم و حتی یک تیر هم به سمت ما شلیک نشد! صحنهها باورکردنی نبود. ریختیم درون کانال و بچهها تقسیم شدند. تیم یک، از یک سمت و تیم دو، از سمت دیگر و من و چند نفر دیگر هم قرار شد برویم بالای تپه و درگیر شویم. باید بلند بلند شعار میدادیم که اگر در آنطرف تپه به هم رسیدیم، یکدیگر را نزنیم.
🌷نارنجکی درون سنگری انداختیم و با ندای یاحسین(ع) و اللهاکبر، درگیری شروع شد. وسط درگیری بودیم که یکدفعه متوجه شدم بچهها بهصورت خودجوش فریاد میزنند، «لبیک اللهم لبیک» و تیراندازی میکردند و جلو میرفتند. ما فکر میکردیم قرار بود دشمن ما را تکهتکه کند و گردان عملیات کند و بیاید بالا، اما به لطف الهی تا گردان برسد بالا، ما تپهی دوپازا را فتح کرده بودیم. «سیروس صابری»، فرمانده گروهان نخستین کسی بود که از سمت گردان به کانال رسید. من دستم را دراز کردم و دستش را گرفتم و کشیدمش توی کانال. یک مشت محکم زد به بازویم و گفت: «بیات! اصلاً نفهمیدیم این عملیات چه بود. آنها حتی یک تیر هم شلیک نکردند.»
🌷کمی گذشت. داشتم روی تپه راه میرفتم که دیدم چند جنازه وسط کانال افتاده است. از بچهها پرسیدم، عراقی هستند؟ گفتند: «نه! ایرانیاند.» گفتم: «پس چرا اینجوری؟ ببریدشان داخل سنگر. مجروح هم هست؟» گفتند: «بله! این یکی مجروح است!» دستش را گرفتم؛ مثل اینکه دو نفر میخواهند دست بدهند و به بچهها گفتم تا زیر کتفش را بگیرند. همین که دستش را گرفتم، احساس کردم آشناست. دلم هوری ریخت. از تاریکی که بیرون آمدیم، دیدم سیدمهدی است. بردیمش داخل سنگر و هرچه تلاش کردیم، نماند و شهید شد.
🌹خاطره ای به یاد شهیدانِ معزز سیدمهدی قادری و امیر وفایی
راوی: رزمنده دلاور عباسعلی بیات
"عید قربان"
روز گذشتن از
همه دلبستگی ها
به عشقِ محبوب مبارکباد
#باید_گذشتن_از_دنیا_بهآسانی
#اعزام_به_جبهه
#ماجراى_تكان_دهنده_ى_پدر_و_پسر....!!
🌷روز عید قربان بود! بعد از خواندن نماز عید، انجام دادن باقی اعمال با بچه ها تصمیم گرفتیم که یه سری به بهشت زهرا بزنیم! پشت موتورها نشستیم و هرکدوم دو ترك راهی شدیم! به اونجا که رسیدیم بعد زیارت قبور دوست و آشنا، کم کم راهی پاتوقمون یعنی گلزار شهدا شدیم.
🌷بچه ها داشتن جلو جلو می رفتن و من که یه خورده پام درد می كرد آروم آروم پشت اونها
راه می رفتم. همینطور که از بين قبرها داشتم مى گذشتم یه دفعه صدای ناله ی عجیبی شنیدم! با اینکه مى دونستم صدای این نوع ناله ها توی گلزار شهدا عادیه ولی این گریه بدجوری فکرم رو مشغول کرده بود!
🌷از بين یادبود و تابلو و درخت و قبرها که رد شدم، دیدم یه پیرمرد با کت سورمه ای و
یک کلاه نمدی به سرش، داشت با یه صدای عجیبی گریه مى كرد! طاقت نیاوردم و رفتم جلو گفتم: پدر جان! خوبیت نداره روز عیدی آدم اینطور گریه کنه! بخند مؤمن! بخند! یه خورده که از صحبتم گذشت، دیدم هیچ تغییری حاصل نشد که هیچ، تازه صدای ناله های پیرمرد بلندتر و جانسوزتر هم شد!
🌷رفتم و کنارش نشستم و گفتم: پدر جان! اولین باره میای گلزار شهدا؟ جوابی نداد و بعد من گفتم: من هم هر وقت میام همینطوری دلتنگ می شم! اما امروز فرق می كنه پدرم! امروز عید قربانه خوبیت نداره! صدای ناله مرد بیشتر شد انگار هر وقت من از واژه ی قربان استفاده مى كردم پیرمرد دلتنگتر مى شد!
🌷همینطور که نشسته بودم و نمى دونستم چطور آرومش کنم، چشمم به کارت بنیاد شهیدش افتاد که توی کیسه ی پلاستیکی کناره دستش بود! دقت کردم دیدم اسمش ابراهیمه! شصتم خبر دار شد که پدر شهیده! پیش خودم گفتم: حالا بهتر شد حداقل مى دونم پدر شهیده و راحتتر می تونم آرومش کنم!
🌷....برگشتم از روی سنگ قبر نگاه کنم ببینم که اسم شهیدش چیه که حداقل با صحبت کردن آرومش کنم! بعد همین که نگاهم به سنگ قبر افتاد خشکم زد! روی سنگ قبر نوشته بود: شهید اسماعیل قربانی، فرزندِ ابراهیم! پدر در سالروز شهادت پسرش به دیدنش اومده بود! تازه دوهزاریم افتاد که پدر چرا اینقدر بی تابی مى كرد....!
❌❌ هميشه اين ابراهيم ها بودن كه؛ اسماعيل هاشون رو براى قربانى به مسلخ عشق بردن. چقدر حواسمون به ابراهيم هاى زمانمون هست؟!
عید قربان است ؛
ای یاران گل افشانی کنید
گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید
#عیدتان_مبارک
#ایمانتان_ابراهیمی