eitaa logo
دفاع مقدس
4.6هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
14.7هزار ویدیو
1.2هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 حسین بابازاده سورکی ( ۱۵ ساله) 🕊 : ۴ دی ۱۳۶۵ 💦 ▪️به نقل از مادر شهید :👇 «روزی دستم را گرفت و گفت: «من فردای قیامت پیش حضرت زهرا (س) از دست تو شکایت می کنم.» من گفتم : چرا! مگر من چه کار کرده ام! او در جوابم گفت: «پدر راضی به رفتن من است. تو چرا راضی نیستی؟» مادر به گریه افتاد و گفت: برادرت مرتضی رفت و شهید شد. حسن رفت و مجروح شد. تو هم یکبار رفتی.... اما فهمیدم که او مصصم است که برود. به او رضایت دادم و حسین خوشحال شد و به همراه بسیجیان و رزمندگان راهی جبهه شد و در سن ۱۵ سالگی در عملیات کربلای۴ در جزیره ام الرصاص شهید شد.
🌷 محمد طالب نژاد ویژه ۲۵ کربلا 🕊 : ۴ دی ۱۳۶۵ 💦 ▪️خواهر شهید: آخرین بار وقتی می خواست به جبهه بره به مادرم گفت: مادر من باید برم و راه برادرم یعقوب را ادامه بده م. مادرم گفت: برادرت هنوز نیامد و جنازه اش پیدا نشد صبر کن پیکز برادرت بیاید بعد برو. گفت: امکان ندارد باید بروم و سنگر خالی او را پر کنم.رفت و خودشم ۹ سال بعد پیکرش برگشت... 🌴شادی روح شهیدان طالب نژاد صلوات.🌷
📩 اسدالله لطفی( شهادت ۴ دی ۱۳۶۵ کربلای ) ، و معاون ادوات ویژه ۲۵ : . ▪️یک تذکر به آن دسته ی مردم که جبهه را جای افراد ول گرد می دانند، باید بدانند که این جوانان خالص ترین و پاک ترین افراد هستند و الان شما که در خانه تان راحت به سر می برید، این افراد بسیجی که شهید شدند و هستند و دارند می جنگند باعث شدند که شما راحت در آغوش خانواده تان بسر می برید.▪️خدایا! زمان آن رسیده که وداع کنم با دنیا و به سوی تو پرواز کنم. خدایا! بال هایم را خونین کن تا لذت وصال ات را بیشتر بچشم.خدایا! با کوله باری از گناه و با چهره ای شرم سار به سوی تو می آیم. خدایا! اگر تو دست رد به سینه ام زنی دیگر کسی را ندارم که به سوی او بروم.
💌 . ✉️ ای مردم! تاکنون چقدر شاهد پرپر شدن پاره های تن مادران بوده اید. ببینید چه تحولی در خود داشته اید. بدانید طول کشیدن جنگ از اسرار حکمت الهی بوده و بدین معنی می باشد که بهانه را از امت خود بگیرد. اگر در خدمت جبهه نمی باشید در پشت جبهه از کسانی نباشید که بلندگوی رادیوهای بیگانه هستند.صحبت من با آنهایی بوده که هنوز باورشان نیست که اسلام و اسلامیت در خطر است و می گویند جبهه ها را بسیجی ها به خاطر گرفتن پول پر کرده اند. راستی مگر غیر از کفن تاکنون چیز اضافه با خود به دیار حق برده اند؟ مردم بدانید عزت همیشه در گرو سختی هاست. پس صابر باشید که خدا با صابرین است. . 🌊 بهزاد شهرستانی اهل و لشکر ویژه ۲۵ بود که در کربلای ۴ در سن ۱۶ سالگی رسید و پیکر پاکش ۱۵ سال بعد به بازگشت
دفاع مقدس
#نهم_دی سالروز شهادت صادق لشکر کربلا . ▪️ بار اولی که به جبهه می‌رفت، تازه جنگ شروع شده بود. در حال
🌷گذری بر زندگی عرفانی شهید صادق مزدستان 🌿 فرمانده تيپ دوم و گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا 🌱در سال 1335 در شهرستان مازندران متولد شد. او هفتمين فرزند اين خانواده بود. آنها در منزلی شخصی زندگی می کردند و از وضعيت مالی متوسطی برخوردار بودند. صادق کودکی پر جنب و جوش و فعال بود. 🔹برادرش، علی که جانباز جنگ تحميلی است در باره ی او می گوید : صادق از من کوچکتر بود و از کودکی علاقه زيادی به رابطه با ديگران داشت، يعنی غريبه و آشنا نمی شناخت و به همه محبت می کرد و با همه دوست بود. ارتباط نزديکی با مادر پدر بزرگش داشت وآنها هم علاقه مفرطی به وی داشتند. با آغاز دوران وضعيت اقتصادی خانواده وی بهتر شد و او در دبستان دهقان شهرستان به تحصيل پرداخت. 🔸دوره ی ابتدايی را بدون مشکلی به پايان برد.دراين سالها را کمتر در منزل انجام می داد.بلکه آنها را سرکلاس و در اوقات فراغت به اتمام می رساند. با يک بار خواندن، درس را فرا می گرفت. در تمام اين سالها ارتباط وی با ديگران بسيار خوب بود اما در برابر ايستادگی می کرد. بيشتر با افراد باگذشت و متواضع طرح دوستی می ريخت. 🔹اخلاق صادق با ديگر خانواده تفاوت داشت و وقتی با مشکلی مواجه می شد با کسی در ميان نمی گذاشت و اظهار عجز و نگرانی نمی کرد. اوقات فراغت را بيشتر با ،مطالعه کتاب می گذراند و گاهی اوقات نیز به پدرش درفروشگاه کمک می کرد. خود را در مقاطع راهنمايی و دبيرستان ادامه داد و ديپلم نظام قديم را در دبيرستان اديب قائمشهر اخذ کرد. او فردی پر جنب و جوش، اجتماعی و معاشرتی بود. به ندرت عصبانی می شدو بسيار رئوف بود. به هنگام گرفتاری به تفکر می نشست تا چاره کار رابيابد و اگر به نتيجه ای نمی رسيد به بزرگان فاميل مراجعه می کرد. برای بزرگان و فاميل احترام خاصی قائل بود. مدتی راننده تاکسی بود و از این راه زندگی خود را تامین می کرد. 🔸با آغاز نهضت اسلامی تحولی در وی پديد آمد و تمام اوقات خود را در خدمت انقلاب و انقلابيون قرار داد. در سن 20 سالگی مبارزات و مذهبی عليه رژيم طاغوت را شروع کرد و در اين راه لحظه ای آرام و قرار نداشت و برای به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی چشمگيری داشت. در اين زمان در درگيريها و عليه رژيم شاه حضور می يافت و ديگران را به حضور در صف توصيه می کرد. به تعليمات و دستورات دينی پايبند بود. 🔹با پيروزی انقلاب اسلامی و آغاز بحران کردستان، صادق برای سرکوب شورشهای ضد انقلاب علیه مردم وانقلاب اسلامی به کردستان رفت. پس از بازگشت از در تاسيس انجمن اسلامی مسعود دهقان در مهديه قائمشهر وديگر شهرهای شرکت فعال داشت. با آغاز جنگ تحميلی عراق عليه ايران، در تاريخ 2 آبان 1359 به سوی جبهه جنگ شتافت. 🔸صادق درگروه جنگهای نامنظم دکتر چمران شرکت داشت و در درکنار او جنگيد. پس از تشکيل به اين تيپ آمد و در مدت زمانی اندک به سبب لياقت و شجاعت فرماندهی گروهان و سپس گردان صاحب الزمان (عج) از تيپ کربلا عهده دار شد. در فتح المبين، بيت المقدس و رمضان حضور داشت و چند بار مجروح شد ولی همچنان در حساس ترين مناطق حاضر بود. در عمليات نقش مهمی را ايفا کرد تا جايي که به فاتح عمليات محرم شهرت يافت و مفتخر به دريافت پاداشی از حضرت امام (ره) گرديد. 🔹مزدستان به فرماندهی به عنوان يک می نگريست و به چيزديگری غير از شهادت در راه خدا نمی انديشيد. يکبار از ناحيه گردن و گوش زخمی شد وقتی با سر و گردن باند پيچی شده به آمد و در جواب نگرانيهای خانواده گفت: «فقط يک خراش کوچک است.» همواره از ريا دوری می جست. در 27 آذر 1361 با خانم گيسو صالح پور ازدواج کرد. دو روز بعد از ازدواج به اتفاق همسر برای زيارت مرقد امام رضا (ع) به مشهد مقدس رفتند. 🔸در آنجا صادق به گفت: «اگر اين بار افتخار در جبهه نصيبم نشد خانه ای اجاره می کنم و با هم زندگی مشترک خود را آغاز می کنيم. » پس از بازگشت از به مناطق عملياتی رهسپار شد. او که لشکر 25 کربلا را به عهده داشت در منطقه فکه در يک عمليات در خط مرزی عين خوش و در جنگل عمقر در اثر صابت ترکش مين والمر به ناحيه سر در تاريخ 9 دی 1361 به رسيد. درحالی که تنها دوازده روز از ازدواجش می گذشت. 🌺 جنازه در گلزار به خاک سپرده شد. شش ماه بعد در نيمه سال 1362 در منطقه عملياتی پنجوين به شدت مجروح شد و يک چشم و بخشی از استخوانهای کاسه چشم ديگرش را از دست داد. يک سال بعد برادر ديگرش در عمليات والفجر 6 در منطقه در اسفند ماه 1362 بر اثر انفجار، شهيد و پیکرش متلاشی و مفقود الاثر شد.
دفاع مقدس
🌷گذری بر زندگی عرفانی شهید صادق مزدستان 🌿 فرمانده تيپ دوم و گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا 🌱در س
شهید صادق مزدستان فرمانده تيپ از لشگر کربلا متولد ۱۳۳۵ -- قائم‌شهر هفتمین فرزندخانواده ⚪️ با پیروزی انقلاب و شروع بحران در کردستان، بمبارزه با تجزیه‌طلبان پرداخت درپی تجاوز عراق به ایران راهی جبهه ها شد. او از فرماندهان لشگرکربلا بود و در عملیات های مختلف شرکت نمود وی درسال ۶۱ با گیسو صالح‌پور ازدواج نمود. ۲روز بعد به اتفاق برای زيارت مرقد امام رضا بمشهد مقدس رفتند 🔸درآنجا صادق بهمسرش گفت: «اگر اين بار افتخار درجبهه نصيبم نشد خانه ای اجاره می کنم و با هم زندگی مشترک خود را آغاز می کنيم.پس از بازگشت از مشهدمقدس بمناطق عملياتی رهسپار شد. او که فرماندهی تيپ۲ لشگر کربلا را به عهده داشت در منطقه فکه در يک عمليات در خط مرزی عين خوش و در جنگل امقر در اثر صابت ترکش مين والمر به ناحيه سر در ۹ دی ۱۳۶۱ به رسيد. درحالی که تنها دوازده روز از ازدواجش می گذشت ▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️ 📄دست‌نوشته شهید مزدستان ✍️ بخوان… وقتی می گذرند ماندگان ز خجلت در پناه دیوارها پنهان می شوند اما هر روز از این گذر می گذرد و من و تو هر روز در گریزیم. بنگر برادر… بنگر خواهر، هابیل است اما من و تو مسافران از ره مانده ایم، ما مانده ایم قافله رفته است، ما مانده ایم قافله می رود، ما…؟ 🌷... و می دانی ای برادر و ای خواهر که دیگر تو خود نیستی، زنده ای بر خاک که در رگهایت خون سرخ هر جاریست و بر کتاب سینه ات وصیت سرخ هر ورق می خورد.
31.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 و .... که در صحرای خوزستان خوش درخشید... . ▫️متولد ۱۳۳۰ رستم کلای بهشهر. هشت سال جنگ را در جبهه بود. نه تنها خودش در منطقه بود بلکه خانواده ش را از مازندران برد اهواز. سال ۱۳۵۹ برادرش بشهادت رسید.خودش بارها در جبهه ها مجروح شد ، اما حاضر نمی‌شد حتی برای مداوا به عقب برگردد.▫️فرماندهی گردان امام حسین(ع) لشکر ۲۵ کربلا و ▫️فرماندهی گردان امام محمدباقر(ع) ،▫️فرماندهی تیپ ۲ لشکر ۲۵ کربلا،▫️معاون عملیات سپاه چهاردهم ،پس از جنگ تحمیلی نیز ▫️فرماندهی توپخانه لشکر ویژه ۲۵ کربلا و ▫️تیپ ۳ لشکر۱۶ قدس گیلان را عهده‌دار شد. . ▫️صحرایی، فاتح نوسود و هورالعظیم و فاو بود.صحرایی با این چهره‌های اثرگذار جنگ مانند شهید همت، شهید ابوعمار، شهید طوسی، شهید بصیر، سردار مرتضی قربانی، سردار کمیل کهنسال و بسیاری از شهدای دیگر ارتباطی نزدیک داشت، اما هرگز میلی به دیده شدن خودش و مطرح شدن نامش نداشت.صحرایی جانباز ۷۰ درصد بود و پس از سالها تحمل درد و رنج و جراحت دوران دفاع مقدس در ۱۷ آبان ۱۳۹۹ بشهادت رسید. . 👆🎞 کمتر دیده شده از + پیام مرتضی سخنرانی
دفاع مقدس
💠 #اخلاص_حاج_کمیل 💉 سرداری که آمپول مُسکن نمی‌زد. . #خاطره ▪️سید اسماعیل موسوی جانباز و امدادگر دور
💢 . ▫️روایتی از حاج کمیل از روزهای سخت کربلای پنج و سردار حاج حسین ... . ▪️ عملیات کربلای پنج کانال پرورش ماهی اغلب نيروهاي ما شهيد و يا مجروح شده بودند و دشمن هم شروع به پيشروي كرد ،مقاومت بسيار سخت شد و هيچ اميدي براي حفظ كردن آن منطقه و حتي زنده ماندن نداشتيم، من يكباره صداي دلنشين و گرم حاج بصير را از آن سوي بي سيم شنيدم كه مي گفت: «📞فلاني من دارم ميام» من وقتي صداي حاجي را شنيدم چنان روحيه گرفتم كه اصلاً فراموش كردم از ايشان سؤال كنم با چند تا نيرو مي آيد؟! . ▪️يعني به محض شنيدن صداي حاجي، قوت گرفتم و ناخودآگاه با صداي بلند به بچه ها گفتم: «حاج بصير داره مي ياد»بچه ها خوشحال شدند.مدتي نگذشت كه حاجي از راه رسيد اما نيروي زيادي همراهش نبود.جنگ به نبرد نارنجك تبديل شده بود. من سريع منطقه را براي حاجي توجيه كردم و حاج بصير وقتي در جريان اوضاع قرارگرفت رو به نيروها كرد وگفت: «به نام مقدس ۵تن آل عبا(ع)، ۵تن نيرو مي خواهم. . ▪️هنوز حرف حاجي به پايان نرسيده بود كه پنج تن از بچه ها از جمع نيروهايي كه در اطراف ما بودند، بلند شدند و پشت سر حاجي كه ذكر مقدس يا فاطمة الزهرا(س) بر لبش جاري بود نيم خيز از داخل كانال رو به سوي دشمن حركت كردند. ۱۵دقيقه نگذشته بود كه حاجي به همراه آن ۵ نفر بخشي از خط سمت راست ما، كه به اشغال دشمن درآمده بود را تصرف كردند و بعد از مدتي كل خطي كه ما از دست داده بوديم را مجدداً پس گرفتن و ۲۳تن از نيروهاي دشمن را به اسارت درآوردند و فریاد الله اکبر بچه ها طنین انداز شد.
🌙 ماه رجب آمده ؛ در‌های آسمان را برای پذیرش تضرع‌‌ های عاشقانه‌‌ی بندگانِ ذات اقدس الهی می‌‌گشایند..!نگاهت به آسمان باشد ... ‌ 📷 فردین جهاندار ( ) از ویژه ۲۵ 🇮🇷
کاش می‌شد بچه‌ها را جمع کرد سنگر آن روزها را گرم کرد کاش می‌شد بار دیگر جبهه رفت جنگ عشقی کرد و تیری خورد و رفت . 📷 از نادر خدائی ( اهل ) که در تنگه ی ابوقریب مورخه‌ی ( ۱۵ ۱۳۶۳) رسید
16.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از سرزمین خونرنگ و حال و هوای رزمنده ها در عملیات عاشورایی ♦️ در زمستان ۶۵ با رمز مبارک یا زهرا (س) در منطقه عمومی انجام گردید. ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در این عملیات به حدی بود که ارتش بغث عراق و حامیان صدام را به وحشت و اضطراب انداخت!! 🎙 آوینی : ... قرن‌هاست كه فرياد «هل من ناصر» سيدالشهدا(ع) پهنه‌ی زمان را پيموده است و چون نفخات حيات‌بخش روح القدس بر هر زمين مرده‌ای كه گذشته است آن را به حيات عشق بارور ساخته و اينچنين ، همه‌ی تاريخ تو گويی روزی بيش نيست و آن روز عاشوراست. راهيان كربلا را بنگر و به ياد آر ورق‌ پاره‌های تقويم تاريخ را كه می گويد هزار و سيصد و چهل و پنج سال است كه از عاشورا ميگذرد. و تو از خود می پرسی : پس اين‌ همه شور و اشتياق و اين‌ همه شتاب در اين راهيان شيدايی كربلا از چيست؟ .... 📡 کانال
مدافع حرم سردار شهید سلیمانی: ولایت‌مداری و دینداری عملی شهید الله‌دادی از او یك اسوه تمام عیار ساخته است،وی كسی است كه مقامات مادی دنیا هیچ‌گاه در قلب او اثر نكرد و آن عزیز را از پیمودن مسیری كه بیش از 30 سال در پی آن بود یعنی شهادت فی سبیل الله باز نداشت.