eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
10.1هزار ویدیو
837 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹خاطره ای از گفتگوی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی با رهبر عزیزمان ✍️یک‌بار آقا مرا صدا زدند و اشاره کردند که جلو بیا. وقتی نزدیک رفتم، کتابی را که در دستان‌شان بود، باز کردند و عکس چند تن از شهدا را نشان من دادند؛ شهید باکری، شهید باقری و شهید زین‌الدین. یکی از عکس‌ها، عکس خودم بود. آقا به من گفتند که عکس شما با بقیۀ عکس‌ها چه مطابقتی دارد؟ من هم از این‌که عکس دوران جوانیم بود، عرض کردم ما هم سن و سال بودیم. آقا فرمودند: آن‌ها وظایف خود را انجام دادند و رفتند. مصلحت خداوند بر این بود که شما بمانید و باشید و کاری که چه بسا سخت‌تر از کار آن‌هاست، انجام دهید. اگر شما نباشید، چه کسی می‌خواهد این کار را انجام دهد؟
🚩یا حضرت عشق ... مــا گــُم شـدگــانیـم که انـدر خـَــم ِ دنیــا... تنـهــا هنـَــر ماست ، که مَجنـــون حسینیـم... از دور ســـلام ...
⭐️ شهید سید مرتضی آوینی
⭐️ شهید قاسم سلیمانی
⭐️ شهید سید مرتضی آوینی
❣️ 🔹کی فکرش را میکرد یک دختر ساده ی مذهبی که آن روز تا دوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده، یک روزی به این فکر کند که به شوهر آینده اش به مهدی بگوید دلش میخواهد مهریه اش فقط یک کلت باشد؟ برادرم هر دومان را خوب میشناخت .آمد به من گفت:"زندگی کردن با مهدی خیلی سخت است ها صفیه." گفتم:خودم میدانم. گفت مطمئنی پشیمان نمیشوی؟ گفتم، با اطمینان کامل "نه". شاید فکر مهریه هم از همینجا توی ذهنم شکل گرفت که باید ساده باشد.آنقدر ساده که هیچکس نتواند فکرش را بکند.مهدی هم به همین فکر میکرد.وقتی گفت "یک جلد کلام الله و یک قبضه کلت" شادی در چشم هر دومان و در سکوتی که در حرف مهدی پیش آمد موج میزد.چون من باز با اطمینان گفتم: "اگر غیر از این میگفتی شاید قضیه فرق میکرد.من هم خیلی وقت است که به کلت فکر میکنم" از همین جا بود که ایمان پیدا کردم مهدی رفتنی است. 🔸یک بار خودکاری از وسایلش برداشتم تا نمیدانم چه چیز مهمی را یادداشت کنم .تا دید نگذاشت از آن استفاده کنم. گفتم:"فقط چند کلمه" گفت:"اگر خودکار خودم بود حرفی نبود.مال مردم است" گفتم :"یعنی حتی برای چند کلمه هم نمیتوانم.؟" گفت:"حتی یک کلمه" یا آن بار که نان نداشتیم بهش گفتم:"عصر زودتر بیا خانه.نان هم یادت باشه حتما بخر!" زود که نیامد هیچ نان هم نخرید.تازه گفت:"امشب مهمان هم داریم.جلسه مهم مان را مجبور شدم بیاورم اینجا" گفتم:با کدام نان؟ گفت:راست میگویی آ. فرستاد بروند از تدارکات لشگر نان بیاورند.آنها هم که آرزوشان بود مهدی از آنها چیزی بخواهد سریع رفتند آوردند.فکر کنم پنج شش تایی بود.خودش رفت ازشان گرفت.توی پله ها نگاه مرا به نان دید.حتی دید دست دراز کرده ام بگیرمشان.گفت:"تو حق نداری از این نان ها بخوری صفیه!" گفتم چرا؟ گفت:این نان ها مال رزمنده هاست.فقط آنها حق دارند ازشان استفاده کنند. گفتم:من هم خب زن یک رزمنده ام. گفت: نمیشود اینقدر اصرار نکن. باورتان میشود من آن شب را با نان خرده های خشک شده ی ته سفره مان گذراندم؟ از زبان همسر شهید
⭐️ شهید محمد نصرالهی
مدرسه نقده 9 شهریور ماه 65 قبل از با چفیه در تصویر حضور دارد
31.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی برادر حاج محمد فرد در شب 13 رجب سال 1366 در جمع بچه های تخریب
💠 تبادل👇👇👇
هدایت شده از یاد ایام
واد فارسی.mp3
2.73M
🔊 🌴 شبا شبای عشق عاشقیه روضه . . . 🎤 حاج محمدجواد فارسی
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🌹 🔹کربلا طلب کردم....💔 🎤 حاج محمد جواد فارسی 📆 محرم الحرام ۱۴۴۳
هدایت شده از یاد ایام
فارسی).mp3
2.61M
🔹حسین، یادته ادب کردم کربلا طلب کردم....💔 🎤 حاج محمد جواد فارسی
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ🚩
شهید حاج قاسم سلیمانی: پایه دیگر جبهه اخلاق بود،یک اجتماع عظیم ۳ هزار روزه،یعنی ۳ هزار شبانه روزانسانهای متفاوت، در سنین مختلف، درسطوح گوناگون، از جغرافیای متفاوت،کنار هم قرار بگیرند و همه مسلح،بخواهند بجنگند و کوچکترین دعوایی، توهینی،سخن درشت وناراحتی بوجود نیاید. هیچ درجه ای نبود،نه کسی سردار بود، نه سرهنگ،نه سرگرد،اینها نبود کسی به این درجات فکرنمیکرد. کلمه ی متداول آنجا برادر بود. هیچ بالاتر و پایین تری وجود نداشت. تمردی نبود، ادب در جبهه‌ها حاکم بود.
💠 تبادل 👇👇👇
هدایت شده از عکس‌هاے زیرخاکے
💠 📷 چادرنشینی خانواده‌های مستمند در نزدیکی میدان آزادی (شهیاد آن زمان) ⏳ اوایل دهه 50 🆔 @Axe_zirkhakiI ✔️JOIN 📸مجموعہ عڪس‌ها و فیلم‌هاے قدیمے و زیرخاڪے📽
هدایت شده از عکس‌هاے زیرخاکے
🔸تصویر بسیار زیبا از دکه کفاشی در سال ۱۳۵۳ کفاش از فرط خستگی سر بر روی زانوها گذاشته و خوابیده 🆔 @Axe_zirkhakiI ✔️JOIN 📸مجموعہ عڪس‌ها و فیلم‌هاے قدیمے و زیرخاڪے📽
هدایت شده از عکس‌هاے زیرخاکے
👈 کانال: "عکسهاے زیرخاکے" @Axe_zirkhakii 🔹 ایتا: http://eitaa.com/Axe_zirkhakii 📽 مجموعہ عڪس‌ها، فیلم‌ها و فایل‌هاے صوتے قدیمے 📢
📸 تصویر کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در زمان دفاع مقدس
📸 تصویر کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در زمان دفاع مقدس مکان: احتمالا دریاچه زریوار- مریوان کردستان
حاج قاسم عزیز با شهادتت روضه‌های زیادی را برایمان زنده کردی. از روضه علمدار، تا بدن إرباً إربای علی اکبر..... اما فعلاً وقت گریه کردن نیست، وقت است... در این انقلاب،خون هیچ شهیدی بی‌ثمر نبوده و نخواهد بود. شهادت تو به روح جهاد و استکبار ستیزی مردم جان تازه‌ای دمید و به زودی انتقام سختی از عاملان این حادثه خواهیم گرفت،انتقامی که شاید تصورش هم در ذهنشان نگنجد که چه عاقبت سخت و پشیمان‌کننده‌ای در انتظار آنان است. حاج قاسم، برای تو دسته عزا نه، بلکه لشکر انتقام راه خواهیم انداخت.... و حرف آخر : وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد....