𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
جگرم پارھ نکن پای نکش روی زمین ..! به خدا پشت و پناهم کمرم تا شدھ است ..💔😭
چون که در بین حرم خوش قد و بالا بودی ؛باورم نیست که اینگونه سرت وا شدھ است !😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
چون که در بین حرم خوش قد و بالا بودی ؛باورم نیست که اینگونه سرت وا شدھ است !😭
چقدر فاصله افتاد به ابروهایت ..
از چه رو خوردھ به هم حالت گیسوهایت!😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
چقدر فاصله افتاد به ابروهایت .. از چه رو خوردھ به هم حالت گیسوهایت!😭
برادر ؛ چقدر شبیه بابا شدھ ای !💔😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
چقدر فاصله افتاد به ابروهایت .. از چه رو خوردھ به هم حالت گیسوهایت!😭
خواستم بعد ظفرهای تو تکبیر کشم ..
مرهمی بر جگر مادر بےشیر کشم ..💔
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
حال باید بنشینم به کنار بدنت .. با دلے سوخته از چشم ترت تیر کشم!😭
ماندھ ام فرق تو با تکه عبایے بندم ؛
یا که از پیکر تو نیزھ و شمشیر کشم !😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
باید اینبار به زینب عوض پاسخ خود ، جسم صد چاک در آیینه به تصویر کشم!😭💔
کودکان تا خبر از حال عمو پرسیدند ؛
عکس شیر حرمم بسته به زنجیر کشم!💔
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
تیر ها یک به یک از پای درت آوردند .. ای برادر چه بلایے به سرت آوردند؟😭
دیگه از اینجا انگار که ارباب، علمدار رو سفت تر بغل مےگیرن ..
برای بار آخر ، یک بار دیگر با ناله برادر رو صدا مےزنن میگن بدون تو نمےتونم عباسم ..
انگار همون بیت هاست که ارباب صدا میزنن : اویان ؛ اویان ای یار وفاداریم ..
اویان ..!💔😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
تیر ها یک به یک از پای درت آوردند .. ای برادر چه بلایے به سرت آوردند؟😭
باز برخیز که در معرکه گرداب کنے!
لب خشکیدھ بر علقمه سیراب کنے!
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
باز برخیز که در معرکه گرداب کنے! لب خشکیدھ بر علقمه سیراب کنے!
پاشو برادرم ! اویان عباس ِ زیبایم !💔😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
پاشو برادرم ! اویان عباس ِ زیبایم !💔😭
پا بچسبان به رکاب! علمت را بردار؛
تا که مشک حرم و قلب مرا آب کنے😭
چشم بر راھ تو بر خیمه رباب است هنوز؛
تا به آغوش خودت اصغر او خواب کنے!😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
پا بچسبان به رکاب! علمت را بردار؛ تا که مشک حرم و قلب مرا آب کنے😭 چشم بر راھ تو بر خیمه رباب است هنو
چقدر این بیت قشنگه ..((:
ارباب نمےگن: «تا به علےاصغر (؏) آب بدی!»
میگن: «تا علےاصغر (؏) رو تو آغوشت بخوابونے!»
یعنے میگن: «عباسم! دیگه علےاصغرمم آب نمےخواد؛ تو رو مےخواد! پاشو برادرم! پاشو تو خیمه همه منتظرتن!😭💔»
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
پا بچسبان به رکاب! علمت را بردار؛ تا که مشک حرم و قلب مرا آب کنے😭 چشم بر راھ تو بر خیمه رباب است هنو
شک ندارم که قرار است تو در نخلستان،
داغ خود را وسط سینه من قاب کنے!💔
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
شک ندارم که قرار است تو در نخلستان، داغ خود را وسط سینه من قاب کنے!💔
بمیرم برای آقام ..!😭💔
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
شک ندارم که قرار است تو در نخلستان، داغ خود را وسط سینه من قاب کنے!💔
درصدد بود که دشمن بزند هست تو را ..
قرعه افتاد که اول بزند دست تو را ..!😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
درصدد بود که دشمن بزند هست تو را .. قرعه افتاد که اول بزند دست تو را ..!😭
دستے نداری تا بگیرم از زمین پاشے !💔
میشه دوباره باز علمدار حرم باشے؟😭
این بچه ها دیگه نمےخوان آب ؛
تو رو مےخوان !
میشه براشون باز سقاشے؟😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
درصدد بود که دشمن بزند هست تو را .. قرعه افتاد که اول بزند دست تو را ..!😭
التماست بکنم تا نروی از بر من ..😭
ای امید حرم و قوت بال و پر من ..!
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
التماست بکنم تا نروی از بر من ..😭 ای امید حرم و قوت بال و پر من ..!
پاشو برگرد خیمه ای کس و کارم !
منو تنها مگذار ای علمدارم ..!😭💔
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
التماست بکنم تا نروی از بر من ..😭 ای امید حرم و قوت بال و پر من ..!
تا که با قامت خم سوی تو را افتادم ؛
هو کشیدند مرا! ساقی آب آور من ..!💔
باید اینبار تو را جمع کنم بین عبا ..
ارباً اربا شدهای مثل علے اکبر ِ من!😭
Mahmood karimi - Ab Be Khieme Nareside (320).mp3
11.04M
بیابرگرد خیمه ای کس و کارم !
منو تنها نگذار ای علمدارم ..!😭💔
#محمود_کریمی
_
˹➺@Delltang_128˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از علقمھ گذشت .
ولی ماهِ کاملم نزدیک خیمہ ها
نرسیده خسوف شد 💔'