eitaa logo
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
457 دنبال‌کننده
948 عکس
406 ویدیو
10 فایل
‹بسم‌اللّٰھ..!› -وَاذْکُرِاسْـمَ‌رَبِّكَ‌وتَبَتّّـل‌ْإلَیْه‌ِتَبْتِیـلاً نام‌ پروردگارت‌ رایادکن؛و ازهمه‌ گسستہ‌ وبااوپیوسته‌ شو . .🌱' - رسالتمون‌تسکین‌دادنِ‌حالِ‌شماست ؛ ➪https://daigo.ir/secret/5733420600 فرهنگِ‌فورواردرابه‌جای‌آورید!'
مشاهده در ایتا
دانلود
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
مولای من ؛ دارم اول مجلس مےخونم ..
از دو چشم ِ یاس مےخوانم ؛ بیا .. شعری از احساس مےخوانم ؛ بیا ..😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
آقا امام زمان (عج) فرمودن «هر جا که روضه‌ی عموجانم حضرت عباس (؏) رو بخونن، من خودمو مےرسونم !»
روضه حضرت عباس (؏) بخوانم ؛ مےآیید ؟✨ روی ِ دو چشمم آقا ..✋🏻 ــــــــــــــــــــ رفیق ِ هیئتے تصور کن .. دشت کربلا ؛ علمدار و ارباب ! آقا امام حسین (؏) مےخوان وداع کنن !💔
باز دور و بر ما معرڪه برپا شدھ است .. یا سر قامت رعنای تو دعوا شدھ است!😭
تو مگر وعدھ ندادی به حرم آب بری ..؟ پس چرا جایگهت سینه صحرا شدھ است؟😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
تو مگر وعدھ ندادی به حرم آب بری ..؟ پس چرا جایگهت سینه صحرا شدھ است؟😭
یه جا تو روضه ها هست که میگه : حضرت رقیه (س) وقتے دیدن عموشون دیر کردن ، گفتن: من دیگه آب نمےخوام ؛ بگید عموم بگردھ! من عمومو مےخوام!💔
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
یه جا تو روضه ها هست که میگه : حضرت رقیه (س) وقتے دیدن عموشون دیر کردن ، گفتن: من دیگه آب نمےخوام ؛
آقا جان ؛ برگردین! بچه ها دیگه آب نمےخوان! آقا پس چرا بین میدان موندین ..؟ آقا چرا از اسب افتادین ..؟ آقا رقیه (س) دارھ گریه مےکنه ! برگردین ..!😭💔
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
تو مگر وعدھ ندادی به حرم آب بری ..؟ پس چرا جایگهت سینه صحرا شدھ است؟😭
تیرهایے که همه از پس نخلستان ریخت ؛ با چه نظمے به میان بدنت جا شدھ است😭!
جگرم پارھ نکن پای نکش روی زمین ..! به خدا پشت و پناهم کمرم تا شدھ است ..💔😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
جگرم پارھ نکن پای نکش روی زمین ..! به خدا پشت و پناهم کمرم تا شدھ است ..💔😭
میگن آقا اباعبدالله دولا دولا از میدان برگشتن سمت خیمه ها ..😭 عمود خیمه علمدار رو روی خاکا گذاشتن .. همه فهمیدن عمو دیگه برنمےگردھ ! همون موقع که ارباب صدا زدن : الان انڪسر ظهری !😭💔
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
جگرم پارھ نکن پای نکش روی زمین ..! به خدا پشت و پناهم کمرم تا شدھ است ..💔😭
چون که در بین حرم خوش قد و بالا بودی ؛باورم نیست که اینگونه سرت وا شدھ است !😭
حال باید بنشینم به کنار بدنت .. با دلے سوخته از چشم ترت تیر کشم!😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
حال باید بنشینم به کنار بدنت .. با دلے سوخته از چشم ترت تیر کشم!😭
ماندھ ام فرق تو با تکه عبایے بندم ؛ یا که از پیکر تو نیزھ و شمشیر کشم !😭
باید اینبار به زینب عوض پاسخ خود ، جسم صد چاک در آیینه به تصویر کشم!😭💔
تیر ها یک به یک از پای درت آوردند .. ای برادر چه بلایے به سرت آوردند؟😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
تیر ها یک به یک از پای درت آوردند .. ای برادر چه بلایے به سرت آوردند؟😭
دیگه از اینجا انگار که ارباب، علمدار رو سفت تر بغل مےگیرن .. برای بار آخر ، یک بار دیگر با ناله برادر رو صدا مےزنن میگن بدون تو نمےتونم عباسم .. انگار همون بیت هاست که ارباب صدا میزنن : اویان ؛ اویان ای یار وفاداریم .. اویان ..!💔😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
پاشو برادرم ! اویان عباس ِ زیبایم !💔😭
پا بچسبان به رکاب! علمت را بردار؛ تا که مشک حرم و قلب مرا آب کنے😭 چشم بر راھ تو بر خیمه رباب است هنوز؛ تا به آغوش خودت اصغر او خواب کنے!😭
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
پا بچسبان به رکاب! علمت را بردار؛ تا که مشک حرم و قلب مرا آب کنے😭 چشم بر راھ تو بر خیمه رباب است هنو
چقدر این بیت قشنگه ..((: ارباب نمےگن: «تا به علےاصغر (؏) آب بدی!» میگن: «تا علےاصغر (؏) رو تو آغوشت بخوابونے!» یعنے میگن: «عباسم! دیگه علےاصغرمم آب نمےخواد؛ تو رو مےخواد! پاشو برادرم! پاشو تو خیمه همه منتظرتن!😭💔»