eitaa logo
دلتنگیات...
250 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
686 ویدیو
9 فایل
دلتنگ که می شوی دیگر انتظار معنا ندارد یک نگاه کمی نامهربان یک واژه ی کمی دور از انتظار یک لحظه فاصله میشکند دیوار فولادی بغضت را بامن حرف بزن🥲🌿 https://harfeto.timefriend.net/17328960996410
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچه عاشق پیرتر عشقش جوانتر ای عجب ! دل دهد تاوان اگر تن ناتوان است ای پری ...!
دیـــــر آشناتـــر از تـــو ندیدم ولی چه سود بیگـــــانـه گشتی ای مــه دیر آشنای وای
که‌ گفته‌ است‌ نشان رضایت‌ ست‌ سکوت؟! سکوت، حوصله ی قلب‌ های بیزارست '!
... گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید؟ راستش زور من ِ خسته به طوفان نرسید... گر چه گفتند بهاران برسد مال منی قصه آخر شد و پایان زمستان نرسید... من گذشتم که به تقدیر خودم تکیه کنم جگرم سوخت ولی عشق به عصیان نرسید... کلِ این دهکده فهمید که عاشق شده ام خبر اما به تو ای دختر چوپان نرسید... در دل مزرعه بغضم سله بسته است قبول! گندمم حوصله کن نوبت باران نرسید… نان عاشق شدنم را پسر خان می خورد لقمه ای هم به منِ بچه ی دهقان نرسید... تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس حیف دستم سر آن موی پریشان نرسید…
عشقی که درد عشق وطن بود درد او او بود مرد عشق که کس نیست مرد او چون دود شمع کشته که با وی دمیست گرم بس شعله‌ها که بشکفد از آه سرد او بر طرف لاله زار شفق پر زند هنوز پروانه تخیل آفاق گرد او او فکر اتحاد غلامان به مغز پخت از بزم خواجه سخت به جا بود طرد او آن نردباز عشق که جان در نبرد باخت بردی نمی‌کنند حریفان نرد او هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق عشقی نمرد و مرد حریف نبرد او در عاشقی رسید به جایی که هرچه من چون باد تاختم نرسیدم به گرد او از جان گذشت عشقی و اجرت چه یافت مرگ این کارمزد کشور و آن کارکرد او
اشک من نامه نویس است و بجز قاصد راه نیست در کوی تو نامه رسانی ...💌
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی کاهش جان تو من دارم و من می‌دانم که تو از دوری خورشید چه‌ها می‌بینی
گفته بودم بی تو می میرم ، ولی این بار نه گفته بودی عاشقم هستی ، ولی انگار نه هرچه گویی دوستت دارم،به جز تکرار نیست خو نمی گیرم به این ، تکرارِ طوطی وار نه تا که پا بندت شوم از خویش می رانی مـرا دوست دارم همدمت باشم ، ولی سربار نه دل فروشی می کنی ، گویا گمان کردی که باز با غرورم می خَرَم آن را ، در این بازار نه قصد رفتن کرده ای ، تا باز هم گویم بمان بار دیگر می کنم خواهش ، ولی اصرار نه گه مـرا پس می زنی ، گه باز پیشم می کشی آنچه‌دستت داده‌ام نامش دل است،افسار نه
  من کزین فاصله غارت شده‌ی چشم تواَم چون به دیدار تو افتد سرو کارم چه کنم
عشق یعنی گم شدن پیدا شدن عشق یعنی غرق در رویا شدن عشق یعنی حسرت دیدار تو عشق یعنی من شوم بیمار تو
«هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه؟»
با چشم تو از هر دو جهان گوشه گرفتیم ماییم و تو ای جان که جگر گوشه مایی