✍برای نمازت #غیرت داشته باش
👈گاهے وقتها ما گیر در خودمان است.
ےڪ ڪسے آمد گفت: آقاے قرائتے من به راننده گفتم نگه دار #نماز بخوانم. نگه نداشت نماز من قضا شد😞 گناه ڪردم؟
گفتم: بله☝️
گفت: من ڪه گفتم نگه دار.
گفتم: چطور گفتی⁉️
گفت: رفتم گفتم آقاے راننده یک جایے نگه دارید نماز بخوانم.
گفت: بنشین صدایت میزنم. ما نشستیم صدا نزد.
گفتم: اگر #چمدانت میافتاد چه میڪردید⁉️⁉️
میگفتے: آقاے راننده لطفاً نگه دارید چمدان من افتاد. نگه دار❗️ نگه دار❗️ چه... چمدانم افتاد.
گفتم: آن غیرتے ڪه براے چمدانت دارے براے نماز نداری.❗️❌
گیر در خودت است. شما براے چمدانت نعره ڪشیدے، براے نماز نعره نڪشیدی.❕❕❕
مقید نماز اول وقت باشیم
«حلال نمی کنم کسی را که به حجاب توهین کرده است»
حضرت زهرا یک بار چادر خود را از سرش جلوی نامحرم حتی اون مرد#نابینا برنداشت چون#غیرت داشت اون مرد نبود اما زن ها هم غیرت دارند چون بانویی #بزرگ بود
ما#دخترا هستیم که می توانیم حرمت #چادر #زهرایی را نگه داریم
پس اگر از ته دل ظهور امام زمانو میخای دلت میشکنه گریه میکنی برا امام حسین اگه میگی من مسلمونم پس #حجاب تو نگه دار #چادرت رو مثل یک چیز #واجب بدان
تا خود امام#زمان و امام #حسین بیان شفاعت کنن و مخصوصا خود حضرت #زهرا
چون تو دل شو شاد کردی
به قول حاج قاسم : ما نسل امام حسینیم نسل حضرت زهرا
ازمن به تو نسیحت اگه واقعا خدارو دوست داری اماما حضرتارو دوست داری خودت رو اصلاح کن و حجابت رو نگه دار شهید شدن به همین راحتیه چون شاید با چادرت و چادرت باعث شهادتت بشه ❤️
داستان زیبا و آموزنده✨🍃
#داداشم منو دید تو
خیابون.. با یه نگاه #تند بهم فهموند برو خونه تا بیام..
خیلی ترسیده بودم.. الان میاد حسابی منو تنبیه میکنه..
نزدیک غروب رسید.. وضو گرفت دو رکعت نماز خوند
بعد از نماز گفت بیا اینجا
خیلی ترسیده بودم
گفت #آبجی بشین
نشستم
بی مقدمه شروع کرد یه روضه از خانوم حضرت #زهرا خوند حسابی گریه کرد منم گریه ام گرفت
بعد گفت آبجی میدونی بی بی چرا روشو از مولا میپوشوند
از شرم اینکه علی یدفعه دق نکنه
آخه #غیرت الله
میدونی بی بی حتی پشت در هم نزاشت چادر از سرش بیفته!
میدونی چرا#امام حسن زود پیر شد
بخاطر اینکه تو کوچه بود و نتونست کاری برا ناموسش کنه
#آبجی حالا اگه میخوای منو دق #مرگ نکنی
تو خیابون که راه میری مواظب روسری و #چادرت باش
یدفعه ناخداگاه نره عقب و یه تار موت بیفته بیرون
من نمیتونم#فردای قیامت جواب خانوم حضرت زهرا رو بدم
سرو پایین انداخت و شروع کرد به گریه کردن..
اومد سرم رو بوسید و گفت آبجی #قسمت میدم بعد از من مواظب چادرت باشی
https://eitaa.com/joinchat/836567323Cbbaf4ffc2d
یک کانال عالی مخصوص کسایی که امیدشون به خداست و تمام 💚
[ریحانه بهشتی ]🌱
#داستانک
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت:
- ببخشید آقا! من میتونم یکم به خانم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلاً توقع چنین حرفی رو نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا پرید و میان بازار و جمعیت، یقۀ جوان رو گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد:
- مردیکۀ عوضی، مگه خودت ناموس نداری…؟ خجالت نمیکشی؟؟
اما جوان،خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی بشه و واکنشی نشون بده، همان طور مودبانه و متین ادامه داد..
- خیلی عذر میخوام؛ فکر نمیکردم این همه عصبی و غیرتی بشین! دیدم همۀ بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم، که نامردی نکرده باشم…!
حالا هم یقه مو ول کنین! از خیرش گذشتم!!
مرد خشکش زد… همانطور که یقۀ جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد…
#غیرت
#امربه_معروف_ونهی_ازمنکر