📿~📿رمان-ایمان-عشق-شهادت📿~📿
•بسم رب شهدا•
^فصل اول ^
#44
من: زهرا چجوری میتونم به خدا نزدیک بشم البته میدونم شاید سوال احمقانه ای باشه و لی برای من یه سوال مهمه
زهرا: خوب باید باهاش حرف بزنی دردو دل کنی وقتی دلت میگیره دردو دلاتو به اون بگی میدونی زینب خدا واقعا از ته ته قلبم میگم که خیلی مهربونه من شبا با خدا حرف میزنم در دو دل میکنم چون میدونم تنها کسی که همیشه کنارمه ارامش قلبمه و راز نگهدار رازامه خداست من وقتی مادرم رو از دست دادم شب روز همش با خدا حرف میزدم ازش کمک میخواستم خیلی روزای سختی رو گذروندم و لی همیشه امید داشتم به زندگی کردن چون امیدم خدا بود ارامش داشتم چون می دونستم که همیشه خدا کنارمه یه اهنگ هست که انگار حرف دل هر ادمی رو میزنه یکیش خودم
بعد گوشیش رو از کیفش در اورد یه اهنگ رو به ضبط ماشین وصل کرد و دکمه اُکی رو زد
یکی همیشه هست که عاشق منه
نگام که میکنه پلک نمیزنه
تنهاست خودش ولی تنهام نمی زاره
دریا که چیزی نیست عجب دلی داره
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
با گریه هام میاد غمامو حل کنه
نزدیک میشه تا منو بغل کنه
از اسمون شب خیلی پایین تره
درو که واکنم خدا پشت دره
چشمامو بستم از کنارش رد شدم
چشماشو بسته تا نبینه بد شدم
هر کاری میکنم از من نمیگذره
حسی که بین ماست از عشق بیشتره
➖➖➖➖➖➖➖
نامهربونی بادلم نمیکنه
به هیچ قیمتی ولم نمیکنه
یه قطره اشکمو که میدرخشه باز
بهونه میکنه منو ببخشه باز
چشما مو بستم از کنارش رد شدم.........
حس میکردم تمام حرف های دل منم میزنه اما من نمی دونستم که چقدر حرف از خدا توی دلمه واقعا مهربونه همیشه کنارمه و تنهام نمیزاره ولی من حالا فهمیدم که خدا منم دوست داشته و داره همیشه کنارمه و هست و خیلی چیزای دیگه اینجاش که گفت:« چشمامو بستم از کنارش رد شدم چشماشو بسته تا نبینه بد شدم » واقعا همینطور بوده من چشمامو به این همه خوبی هاش بستم اونم چشماشو به این همه گناه من بست خدا جونم خدای مهربونم بابت همه چیز و همه ی کارام ازت معذرت میخوام میدونم خیلی بهت بد کردم منو ببخش....
ادامه دارد ......
❌کپی حرام است❌
نویسنده : یازینب✍
دختران چادری 🌹
@DokhtaranehChadoory
لینک 👆👆
#یامهدی