eitaa logo
دختران نظامی
630 دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
6هزار ویدیو
145 فایل
بسم‌رب‌الشہید ‌مشخصات کانال و‌قسم‌بہ‌خستگے‌چشمانت! ‌ ‌شروع‌خادمے:1400/11/4 پایان‌خادمۍ: انشاءالله‌شہادٺ _‌کپے؟! ‌ +صلوات‌یادت‌نره‌مؤمن:) برای حرفای قشنگتون... :) https://daigo.ir/secret/6203690599
مشاهده در ایتا
دانلود
پیام یه هم وطن :))
دستگیری عامل بمبگذاری خیابان استقلال ترکیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کنار دریچه فاضلاب خوابیدن که یخ نزنن از سرمای شبونه سانفرانسیسکو برای حسرت یک زندگی معمولی...
یه زمانی یامین پور گفت روسری به چوب زدن تهش میشه شرت به چوب زدن بعضیا مسخره کردن حالا ببینید مصی پولی‌نژاد برای دختری که با دامن بسیار کوتاه به خیابان اومده چی نوشته : فکر نکنید طرف خرابه همین طوری عادی سازی میکنن تا تهش برسه به همجنسبازی و ازدواج محارم و... این دّره انتهایی ندارد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یوزهای ایرانی، در راه :) ✌🏻😎 بچه ها برید بترکونین دعای ما راهتون 🔻 @seyyedoona
خواهرم سرم رفت تا روسریت نرود... |شهید محسن حججی|
مارو میترسونن از سه روز فراخوان یکی نیست بگه حاجی ما ۴۳ ساله از کل جهان فراخوان میزنن برامون عین کوه وایسادیم😏✊ مارو از چی میترسونید؟ شمافقط هرروز با شهید کردن جوونای ما کثیف بودن عنقلابتونو ثابت میکنید
هدایت شده از خاطراتانه
#ارسالی_شما حرفای دلمم روی این برگه ها نوشتم و توی کیفم گذاشتم، هرجا یک خانم رو ببینم که حجابش رو برداشته بهش این برگه رو میدم 🧡من یه نارنجی ام 🤭 @maroofane3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| -نوشته‌بود.. سربازامام‌زمان(عج)اونیه‌که‌تواوج‌هم گمنام‌باشه..💚 ⁉️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشمات واکن گوش کن پر ادعا پوشالی زن زندگی آزادی میگن آفتاب میزنن مردای با غیرت نماد اقتدار میزنن زن های با عفت مدال افتخار میهن #ایران_تنم 🇮🇷🇮🇷 #ایران_حرم🇮🇷🇮🇷
داعش و سعودی نشنال دو روی یک سکه عکس سمت چپ از داعشی‌هاست که ریختن توی موزه موصل عراق و همه آثار باستانی رو خراب میکنن عکس سمت راست مجری سعودی نشنال است که از تخریب مفاخر ایران سعدی و حافظ حمایت می‌کند. پ‌ن : البته که اصلا عجیب نیست وقتی کارفرمای جفتشون بن سلمانه :)
🌠 ۳۳ "نغمه اسماعیل" 🔹این بار که علی رفت جبهه، من نتونستم دنبالش برم ... 🔸 دلم پیش علی بود اما باید مراقب امانتی های توی راهی علی می شدم ... ⭕️ هر چند با بمباران ها، مگه آب خوش از گلوی احدی پایین می رفت؟ ... 😕 🔸اون روز زینب مدرسه بود و مریم طبق معمول از دیوار راست بالا می رفت .. 🔵 عروسک هاش رو چیده بود توی حال و یه بساط خاله بازی اساسی راه انداخته بود ... توی همین حال و هوا بودم که صدای زنگ در بلند شد و خواهر کوچیک ترم بی خبر اومد خونه مون ... ✔️ پدرم دیگه اون روزها مثل قبل سختگیری الکی نمی کرد ... دوره ما، حق نداشتیم بدون اینکه یه مرد مواظب مون باشه جایی بریم ... علی، روی اون هم اثر خودش رو گذاشته بود...✅ 🔵 بعد از کلی این پا و اون پا کردن ... بالاخره مهر دهنش باز شد و حرف اصلیش رو زد ... مثل لبو سرخ شده بود ... - هانیه ... چند شب پیش توی مهمونی تون ... مادر علی آقا گفت ... این بار که آقا اسماعیل از جبهه برگرده می خواد دامادش کنه ... جمله اش تموم نشده تا تهش رو خوندم ... به زحمت خودم رو کنترل کردم ... - به کسی هم گفتی؟ 💢 یهو از جا پرید ... - نه به خدا ... پیش خودمم خیلی بالا و پایین کردم ... 🔹 دوباره نشست ... نفس عمیق و سنگینی کشید ... - تا همین جاش رو هم جون دادم تا گفتم .....
🎆 شب ۳۴ ❣️ دو اتفاق مبارک با خوشحالی پیشونیش رو بوسیدم ... - اتفاقا به نظر من خیلی هم به همدیگه میاید ... هر کاری بتونم می کنم ... گل از گلش شکفت ... لبخند محجوبانه ای زد و دوباره سرخ شد ... توی اولین فرصت که مادر علی خونه مون بود ... موضوع رو غیر مستقیم وسط کشیدم و شروع کردم از کمالات خواهر کوچولوم تعریف کردن ... 🔷 البته انصافا بین ما چند تا خواهر ... از همه آرام تر، لطیف تر و با محبت تر بود ... 🔸 حرکاتش مثل حرکت پر توی نسیم بود ... خیلی صبور و با ملاحظه بود ... حقیقتا تک بود ... ✅ خواستگار پر و پا قرص هم خیلی داشت... اسماعیل، نغمه رو دیده بود ... مادرشون تلفنی موضوع رو باهاش مطرح کرد و نظرش رو پرسید ... 🔷 تنها حرف اسماعیل، جبهه بود ... از زمین گیر شدنش می ترسید ... ⭕️ این بار، پدرم اصلا سخت نگرفت ... اسماعیل که برگشت ... تاریخ عقد رو مشخص کردن ... و کمی بعد از اون، سه قلوهای من به دنیا اومدن ... ✅ سه قلو پسر ... احمد، سجاد، مرتضی ... و این بار هم علی نبود ...
🎆 ۳۵ 💢 برای آخرین بار 🌷 🔸 این بار هم موقع تولد بچه ها علی نبود ... زنگ زد، احوالم رو پرسید ... گفت؛ فشار توی جبهه سنگینه و مقدور نیست برگرده ... ✅ وقتی بهش گفتم سه قلو پسره ... فقط سلامتی شون رو پرسید ... - الحمدلله که سالمن ... - فقط همین ... بی ذوق ... همه کلی واسشون ذوق کردن...🙁 - همین که سالمن کافیه ... سرباز امام زمان رو باید سالم تحویل شون داد ... مهم سلامت و عاقبت به خیری بچه هاست ... دختر و پسرش مهم نیست ... 🔷همین جملات رو هم به زحمت می شنیدم ذوق کردن یا نکردنش برام مهم نبود الکی حرف میزدم که ازش حرف بکشم... خیلی دلم براش تنگ شده بود ...😢💞 ✅ حتی به شنیدن صداش هم راضی بودم ... زمانی که داشتم از سه قلوها مراقبت می کردم ... تازه به حکمت خدا پی بردم ... شاید کمک کار زیاد داشتم ... ✔️ اما واقعا دختر عصای دست مادره ... این حرف تا اون موقع فقط برام ضرب المثل بود ... سه قلو پسر ... بدتر از همه عین خواهرهاشون وروجک!!!🙄 🔸 هنوز درست چهار دست و پا نمی کردن که نفسم رو بریده بودن ... 🔺 توی این فاصله، علی، یکی دو بار برگشت ... خیلی کمک کار من بود ... اما واضح، دیگه پابند زمین نبود ... 🌷 ✅ هر بار که بچه ها رو بغل می کرد، بند دلم پاره می شد ... ناخودآگاه یه جوری نگاهش می کردم ...😢 انگار آخرین باره دارم می بینمش ... نه فقط من، دوست هاش هم همین طور شده بودن ... ✅ برای دیدنش به هر بهانه ای میومدن در خونه ... هی می رفتن و برمی گشتن و صورتش رو می بوسیدن ... 🌹 موقع رفتن چشم هاشون پر اشک می شد ... دوباره برمی گشتن بغلش می کردن .. 🔸 همه ... حتی پدرم فهمیده بود ... این آخرین دیدارهاست ... تا اینکه ... واقعا برای آخرین بار ... رفت ...🌷
- مادر شهید گفتن که فیلم های بی پیراهن پسرم رو پخش نکنید . آرمان من هیچوقت جلوی نامحرم حتی آستین کوتاه هم نمی پوشید و خیلی اهل رعایت بود. 🌹
~🥀🕊️~ قهرمان‌ایران...💔 هفتاد نفر‌زمینش زدند،هزاران نفر‌بلندش‌کردن...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ💔🚶🏻‍♂
💌 مانتو هر چقدرم بلند و گشاد باشه، آخرش چادر نمیشه! میراث خاکی حضرت زهرا چادره! یاد شهدا با ذکر صلوات🍃
برسه به دست خواهران افغانستانی . . .😍❤️
‌میدونے اولین‌کسی‌که‌پروفایلتو‌میبینه امام‌زمانه! میدونے اولین‌کسی‌که‌بیوتومیخونه امام‌زمانه! میدونے اولین‌کسی‌که‌استوری‌هاوضعیت‌هات‌و پستاتومیبینه امام‌زمانه! تصورکن‌الان‌کنارته ‌میبـینه‌‌به‌چیاتـوگوشـی‌نگاه‌میکنے؟ بیایم به‌حرمت‌امام‌زمان پروفایل‌ها،استوری‌ها، وضعیت‌ها، بیوها، پستامون‌وگوشیمون‌جوری‌باشه‌‌که وقتی‌امام‌زمان‌میبینه‌لبخندبزنه...