هدایت شده از اندیشکده قصد
✍🏻 آیا رسیدن ایران به رتبه دوم اقتصادی جهان توهم است؟
#دکتر_عبدالملکی
⚡️ در صورت ایجاد تغییراتی اساسی در روند پیشرفت اقتصادی کشور، ایران این ظرفیت را دارد تا با بهره برداری صحیح از بخشهای #کشاورزی، #نفت_و_گاز، #اقتصاد_دانش_بنیان و اقتصاد #خدمات، در افق ۲۰۵۰ با دست یافتن به رقم ۴۳هزار میلیارد دلار تولید_ناخالص-داخلی، پس از چین، در #جایگاه_دوم جهان قرار گیرد. در ادامه محاسبات مربوط به این ظرفیتها آمده است:
🌿 الف. ظرفیت_های #بخش_کشاورزی و صنایع وابسته: هم اکنون ارزش تولیدات کشور در بخش کشاورزی حدود ۲۶۰میلیارد دلار (ppp) است. این در حالیست که از حدود ۳۸میلیون هکتار اراضی قابل کشت به روش معمول، به طور متوسط تنها ۱۵میلیون هکتار زیرکشت قرار میگیرد. درصورتیکه طی ۳۵ سال آینده سطح زیرکشت کشور به دو برابر و بهرهوری کشاورزی در کشور تنها به هفت دهم بهرهوری کشاورزی آمریکا (در سال ۲۰۱۴) برسد و از سوی دیگر با افزایش دو برابری ارزش این محصولات پس از فرآوری محصولات (طی صنایع غذایی و صنایع وابسته) ارزش تولیدات بخش کشاورزی میتواند با ۲۸ برابر افزایش به عدد ۷۲۸۰ میلیارد دلار برسد.
🏗 ب. ظرفیتهای #بخش_نفت_و_گاز و صنایع وابسته: ایران هم اکنون دارای ۶۰۰ میلیارد بشکه نفت خام اکتشافشده است که با فناوری فعلی تنها ۲۵درصد از آن قابل استحصال است. اگر با ارتقای فناوری، استحصال نفت و گاز به ۵۰درصد برسد، طی ۳۵ سال آینده امکان برداشت حداقل ۳۰۰ میلیارد بشکه نفت خام وجود خواهد داشت (بدون لحاظ میادین جدید کشف نشده). از سوی دیگر، کشورهای پیشرفته از هر بشکه نفت و گاز خام، بیش از ۲۶۰۰ دلار (PPP) تولید ارزش میکنند، در حالیکه فروش نفت خام ایران و کشورهای اپک (به دلار برابری قدرت خرید یا PPP) هم اکنون کمتر از 100 دلار فروخته میشود (یعنی یک بیست و ششم ارزش افزوده قابل استحصال!). بر این اساس درصورتیکه وابستگی کشور به فروش نفت خام تا ۳۵ سال آتی به صفر برسد و از سوی دیگر با رشد فناوری، امکان فراوری سالانه ۳ میلیارد بشکه نفت و گاز خام (تا تبدیل شدن به محصولات نهایی قابل استفاده در صنعت و ...) در کشور فراهم شود، ارزش افزودهای معادل ۷۸۰۰میلیارد دلار در سال عاید کشور خواهد شد.
🔬 ج. ظرفیت بخش #اقتصاد_دانش_بنیان: در استانداردهای بینالمللی، تعداد نخبگان که در محاسبات عمومی معادل ۵ درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی است، معیاری برای ظرفیت دانشبنیانی است. با فرض افزایش جمعیت کشور به دو برابر در سال ۲۰۵۰ و افزایش متناسب جمعیت دارای تحصیلات دانشگاهی (از ده میلیون نفر کنونی به بیست میلیون نفر دانش آموخته) تعداد نخبگان دارای ظرفیت فعالیت در بخش دانش بنیان کشور به «یک میلیون نفر» خواهد رسید. از سوی دیگر براساس یک محاسبه صورت گرفته در خصوص فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه، ارزش سرمایه ای هر فرد نخبه بیش از ۵۰میلیون دلار (PPP) در نظر گرفته شده است. با در نظر گرفتن این ارزش سرمایهای و لحاظ بهره برداری ۵ درصدی از این سرمایه، میزان تولیدات دانش بنیان کشور در سال ۲۰۵۰ می تواند به ۲۵۰۰میلیارد دلار (PPP) برسد.
🎡 د. ظرفیت_های #بخش_خدمات: در ایران و جهان، به طور متوسط حدود ۶۰درصد تولیدات مربوط به بخش خدمات و حدود ۴۰درصد مربوط به بخشهای کشاورزی و صنعت است. این بدان معناست که ارزش بخشهای خدماتی (شامل حمل و نقل، بازرگانی، بانکداری، امور مالی، بهداشت و درمان، آموزش و ...) یک و نیم برابر ارزش تولیدات بخش کشاورزی و صنعتی خواهد بود. براین اساس اگر مجموع تولیدات صنعتی و کشاورزی براساس موارد الف تا ج فوق افزایش یابد و به ۱۷۵۸۰میلیارد دلار برسد، ارزش تولیدات بخش خدمات (که متناسب با تولیدات کشاورزی و صنعتی افزایش می یابد) به ۲۶۳۷۰میلیارد دلار خواهد رسید و در مجموع تولیدناخالصداخلی کشور به رقم ۴۳هزارمیلیارد خواهد رسید.
❗️هدف از انجام محاسبات فوق، تنها معرفی ظرفیت های اقتصادی کشور است. بی شک پیشرفت در اقتصاد و رسیدن به قله ها مستلزم دو امر است: الف. وجود ظرفیت ب. برنامه ریزی صحیح. در صورتیکه مدیریت اقتصادی و فرهنگی کشور به صورت فعلی ادامه یابد، پیشبینی میشود که حتی رتبه اقتصادی کشور در افق ۲۰۵۰ تنزل یابد و از ۱۸ کنونی به ۲۵ برسد.
🔸در واقع به فعلیت رسیدن ظرفیت های اقتصادی کشور و رسیدن به جایگاه های عالی در سطح جهان ممکن و شدنی است، مشروط به اینکه نوع نگاه مسئولین، نخبگان و عموم مردم به ظرفیت های کشور تغییر یابد و همت همگان بر این امر قرار گیرد. این به معنای نیاز به یک تغییر راهبردی در نوع نگرش اقتصادی مسئولین، نخبگان و مردم ایران است.
منبع: https://b2n.ir/346527
🆔 @QasdWay
هدایت شده از اندیشکده قصد
بسم الله
🗝به عقب برنمیگردیم! [بخش دوم]
دکتر #علی_سعیدی
🔅در بخش قبلی اشاره کردم که ادامه روند فعلی ما را به بحرانی بهمراتب پیچیدهتر و لاینحلتر از بحران کرونا خواهد رساند. راهحلهای موجود هم در بهترین حالت ما را به عقب برمیگرداند. بنابراین، چارهای جز #جهش_تولید نداریم. در این بخش سعی میکنم تجربۀ صدساله اخیر در بهکارگیری راهحلهای موجود را بررسی کنم.
🔹 از زمان رضا پهلوی تلاش کردهایم با زور نفت و رشوهدادن به بخش خصوصی، شیوۀ تولید انبوه را در کشور وارد کنیم. شیوۀ تولید انبوه یعنی سرمایۀ کلان لازم است تا تولید راه بیفتد و خب ما که سرمایۀ کلان نداریم، پس باید برویم سراغ سرمایۀ خارجی. سرمایۀ خارجی هم میخواهد بیش از آنچه میآورد، از اینجا ببرد!
🔹دولت هم هر جا درآمد نفتی داشته تلاش کرده است زیرساخت تولید ایجاد کند و کارخانههای بزرگ پتروشیمی و فولاد و سیمان و خودروسازی راه اندازی کند. انقلاب اسلامی وارث چنین دولت تصدیگر بزرگی شد که با کوچکترین نوسانات بازار نفت، بالا و پایین میرفت.
🔹 بعد راه حل این شد که چون دولت ناکارآمد است، بیایید براساس «مد روز» برویم سراغ #خصوصی_سازی! خصوصی سازی هم بعد از ده پانزده سال معلوم شد ناکارآمد است! همان شرکتهای دولتی را که به هر حال داشت تولید و اشتغال ایجاد می کرد به قیمتهای بسیاری پایین واگذار کردند که بعد معلوم شد فقط زمین آن کارخانه ارزشش بیشتر از این حرفهاست.
🔹 بعد سراغ ادبیات نوآوری و الگوهای #اقتصاد_دانش_بنیان به سبک متعارف رفتیم که این هم برگرفته از مد روز بود! خواستیم فناوریهای را در کشور وارد کنیم که از تولید انبوه حمایت می کرد!
🔹حالا هم که بحث از جهش تولید میشود، باز یا باید برویم سراغ «مد روز» و ببینیم در کتابهای درسی و نهادهای بینالمللی اقتصادی چه نسخهای برای ما پیچیدهاند تا ده سالی هم اینجا تلف کنیم.
🔹جمعیت هم که از مرز جوانی بگذرد، آنقدر برای ما در ده بیست آینده مشکل ایجاد خواهد کرد که فکر جهش و تولید و رونق به کلی از سرمان بپرد و فقط به دنبال کاهش تلفات ناشی از فقر و قطحی و کمبود مواد اساسی باشیم.
📢 کرونا شاید برای ما بحران درست کرده باشد، اما با به هم ریختن نظم زندگی ما، زمینۀ ایجاد تحولات ساختاری را در کشور فراهم کرده است.
🔹 کشورهای دیگر هم که جهش اقتصادی را تجربه کرده اند عمدتا از بحران شروع کرده اند! یا جنگ یا قطحی یا استعمار یا دیکتاتوری نظامی. هیچکدام از اینها برای ما نه شدنی است و نه مطلوب است.
🔸 ما بعد از انقلاب باید این جهش را انجام می دادیم که مسائل سیاسی و امنیتی غلبه پیدا کرد و نشد.
🔸بعد از جنگ باید این جهش را انجام می دادیم که سیاستهای تعدیل اقتصادی و کنترل جمعیت و ترویج مصرفزدگی مانع از آن شد. اگر با همان روحیۀ جنگی دهۀ شصت وارد فضای تولید میشدیم می توانستیم این جهش را رقم بزنیم
🔸 در دهۀ هشتاد دوباره زمینۀ این جهش ایجاد شد. درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرده بود و این درآمدها صرف توسعۀ صنایع با رویکرد نفوذ در بازارهای جهانی شده بود. نمونۀ آن صنعت خودروسازی ایران بود که ریچارد نفیو، طراح تحریمهای اخیر علیه ایران، در کتاب هنر تحریمها تصریح می کند که تحریم خودروی ایران با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ خودروسازی ایران در بازار منطقه بود
🔸اما فتنۀ ۸۸ و مسائل بعد از آن، نگذاشت این جهش در دهۀ هشتاد هم اتفاق بیفتد و بهانۀ شروع تحریمهای بیسابقه و به قول خودشان فلجکننده شد!
🔸وقتی تمام تخممرغهایمان را در سبد برجام گذاشتیم، فکر می کردیم که با رفع موانعی که غربیها درست کردهاند میتوانیم رونقی به اقتصاد بدهیم که آن هم نشد.
🔹الان معادلۀ نفت در برابر توسعه در کشور ما به هم خورده است. از زمان رضا پهلوی، ما همیشه نفت می فروختیم و توسعه میخریدیم! اما الان حداقل در کوتاهمدت، ایران بیسروصدا از بازار نفت خارج شده است.
🔹 دو میلیون بشکه صادرات نفت ایران تقریبا به صفر رسیده است و قیمت نفت از صدوبیست دلار به بیست دلار کاهش یافته است!
🔸این یعنی ساختار اقتصادی جهانی دارد تغییر می کند و اگر ما این تغییر معادلات را متوجه نشویم و سعی کنیم با همان روشهای قدیمی عمل کنیم، بازندۀاصلی خواهیم بود.
[پایان بخش دوم]
🆔 @QasdWay