eitaa logo
دکتر انوشه و دکتر الهی‌ قمشه‌ای
45.6هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
43هزار ویدیو
69 فایل
انتقادات و پیشنهادات👇🏼 @Eliiee کانال تبلیغات پر بازده الی،😍👇 https://eitaa.com/joinchat/484311305Cfe54506cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روانشناسی میگه: برای اینکه خوشحال باشی، باید بیخیال چیزایی که رفته بشی ...! قدر چیزایی رو که مونده بدونی و منتظر چیزایی که قرار اتفاق بیفته بمونی ...! 🖌 @Dr_anoosheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسئله ی اصلی و اساسی این هست که من رو برای اشتباه و شکستم آزاد بگذارید ...! و مسئله ی مهم تر این است که تنها راه رشد و تکامل فقط از جاده اشتباه و شکست میگذره ! 🖌 @Dr_anoosheh
22.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تفاوت زن و مرد در مسائل جنسی 🎙 اینستاگرام ما👇 @Dr_anoosheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکتر انوشه در این کلیپ درس بسیار بزرگی به شما خواهد داد! اگر این هرگز ها را در زندگی سرلوحه زندگیتان قرار دهید، هرگز پشیمان نخواهید شد! 🎙 اینستاگرام ما👇 @Dr_anoosheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذهن انسان شبیه یک لیوانه ... در این لیوان, آب افکار مثبته و هوا افکار منفیه ...! ما به هردوش نیاز داریم هم افکار مثبته هم افکار منفی ...! 🎙 اینستاگرام ما👇 @Dr_anoosheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن پیراهنش ریخت و پیر مرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد : «ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.» پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کردو می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت. پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود. نتيجه گيري مولانا از بيان اين حكايت:‌ تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه 🎙 اینستاگرام ما👇 @Dr_anoosheh