✍ خواندن کتاب ‹ریاضیات زیبا›(۱) برای:
▫️پژوهشگران اقتصاد،
▫️دوستانی که روی شبکهها و ارتباطات، از حیث فلسفی و نظری کار میکنند،
▫️و دوستانی که به جامعهشناسی از حیث فهم کنش انسانها علاقهمندند،
👈قطعی، لازم و ضروریست. و از همه مهمتر:
🔸 بر دغدغهمندان اثبات منطقی #علم_دینی، واجب بوده؛
🔸 و برای آنها که مایلاند فرایند رساندن ‹ایده› به ‹دکترین› را عینیتر لمس کنند بهشدت مفید است.
📚 نام کتاب: ریاضیات زیبا ـ جان نش، نظریهی بازیها و جستوجوی رمز طبیعت.
▫️نوشته: تام زیگفرید
▫️مترجم: مهدی صادقی- تهران، نشر نی، چاپ چهارم: ۱۳۹۴
🗃نشر آثار استاد #حسن_عباسی
🆔 @hasanabasi
✳️✳️عالم شگفتانگیز 1✳️✳️
✳️ما در جهانی عجیب و با ‹فیزیک›ی شگفتآور زندگی میکنیم؛ جهانی که نهتنها میتواند ‹حدسها و ذهنیات فیزیکال›مان بلکه حتی ‹گرایشها و باروهای ایمانی›مان را هم در خود هضم کرده و پوشش علمی دهد!
⏸حرف عجیبی است! مگر میشود جهان فیزیکال، بتواند باورها را نیز کاور کند؟ بله؛ و همین نکته، بنیاد ‹امکان تولید علوم متنوع، از #علم_سکولار تا #علم_دینی› است.
◀️با یک مثال دقیق، بحث را پیش خواهم برد:
❇️لطفاً لحظاتی به این پرسشها فکر کنید: زمان چیست؟ آیا زمان، امری است مستقل از حرکت؟ آیا زمان، امری است مستقل از ذهن؟
⏹تأمل فرمایید...
⏭ارسطو به ما یاد داد که زمان، اولاً تابعی است از حرکت، و اگر حرکتی وجود نداشته باشد، زمان موضوعیت ندارد؛ و ثانیا زمان هرگز امری جدای از انسان یا به اصطلاح او، ‹نفس شمارنده› نیست: زمان، شمارش آنات حرکت است توسط نفس؛ و ما برای حفظ شمارش زمان، آن را به آنات یک حرکت چرخشی و بزرگ، یعنی حرکت زمین، وصل کردهایم. اکنون سؤال دوم مطرح میشود: علم طبیعی چیست؟ آیا امری است مجزای از جهان؟ آیا امری است مجزای از نفس انسان؟
⏯بگذارید اینبار نیز رجوعی کنم به یونان: پرداخت متفکران یونان به مسألهی جهان، با دو اصطلاح صورت میگرفت: کاسموگونیا و کاسمولوگیا.
⬅️کاسموگونیا، ترکیبی بود از کاسموس (جهان) و گِنِسیس (پیدایش). ‹جهانپیدایی› اما امری ورای انسان است؛ چه از لحظهی آغاز پیدایش که اصلا انسانی وجود نداشته است تا شاهد چگونگی پیدایش جهان باشد و چه بعد از آن، که اساساً انسان، دسترسی مستقیمی به چگونگی پیدایش جهان نداشته است.
⬅️کاسمولوگیا اما ترکیبی بود از کاسموس (جهان) و لوگیا (شناخت/منطق)؛ از این رو، ‹جهانشناسی› اساساً و ماهیتاً امری است انسانی، که در فرایند آن، تمامی باورها و عقایدی که به آنها ایمان دارد و نظریاتی که آنها را درست میپندارد و بغضها و نفرتهایش از خیلی چیزها، و حبها و عشقهایش به بسیاری امور، همه و همه در شناختش از جهان، تأثیر میگذارند و به ذهن او جهت میدهند تا قوهی تفکر و منطقش، عالم را آنگونه خوانش کند قوهی قلب و تعقلش دوست میدارد! و این، حقیقتی است که در هیچ دانشگاه و حوزهی علمیهای به جوان دانشجوی ما نمیگویند نکند قداست ‹ساینس› نزد او خدشهدار شود!
◀️بر این مقدمات، همانگونه که ارسطو ‹زمان› را محصول عمل ترکیبی و مشارکت ‹نفس› و ‹جهان متحرک› میدانست، ‹کاسمولوژی› نیز علمی است محصول تعامل ‹ذهن› و ‹جهان›؛ بر این اساس، فیزیک مدرن، ماحصل خوانش اذهانی است ملحد، که زیرساختهای اتمی و زیراتمی جهان را اموری صرفاً مادی و مرده تلقی کرده و فرایند ترکیب و پیدایش جهان را نیز بر اساس تصادف، و بدون هیچ طرح پیشینی و هوشمندانهای، توصیف و تبیین کردهاند.
✳️حال سوال اینجاست که اگر پیشفرضهای بنیادین فیزیکدانان را مبتنی بر آموزههای دین اسلام و اخبار رسیده از فرایند خلقت، تغییر داده و عناصر بنیادین عالم (هرچه که هستند) را اموری زنده و صاحب عقل و اراده تلقی کنیم و تلاش نماییم قوانین ارادهی آنها و چگونگی دستورگیری و عوامل مؤثر بر آنها را از طریق پژوهشهای دقیق و تجربی، رصد و تبیین نماییم، آیا علمی که تولید میشود همین علم فیزیک موجود است یا علم #فیزیک_اسلامی؟
ادامه...
🗃نشر آثار استاد #حسن_عباسی
🆔 @hasanabasi
✳️✳️عالم شگفتانگیز 2✳️✳️
❎اما مسأله اینجاست که چگونه ممکن است ‹یک جهان›، دارای ‹چند قانون› باشد؟ در پاسخ، به اعتقاد من، خداوند به طور شگفتانگیزی، قوانین این جهان را به شکل ‹لایههای پیاز› طراحی کرده است؛ و تاریخ علم، عبارت است از داستان سیر انسان از بیرونیترین لایهی پیاز، به سوی انکشاف اعماق و لایههای دورنی آن. اگر شما همانند یونانیان، در باب علت سقوط اشیاء، معتقد باشید که اجسام، دارای ‹حیّز طبیعی› هستند، به قوانینی از فیزیک و مکانیک دست مییابید که میزانی از پیشبینی را نیز به شما اعطاء میکنند. جلوتر که میروید ممکن است از حیز طبیعی دست بردارید و همانند دکارت، معتقد به نیروی فشاردهنده بر اجسام شوید و باز هم به قوانینی پیشگوییکننده برسید. جلوتر که بروید همانند نیوتن، علت سقوط را به نیروی کشندهی موجود در زمین و دیگر کرّات، نسبت میدهید و قوانین جدیدی از این برداشتتان استخراج میکنید. جلوتر که میروید به آینشتاین میرسید که مجدداً به ایدهی دکارتی بازمیگردد و نیرویی بیرونی که محصول انحنای فضاست را عامل چرخش کرّات به دور هم میپندارد و قوانین جدیدی را کشف و ارائه میکند. اما سؤال اینجاست:
⏺آیا برداشت آینشتاین از فیزیک جهان، قطعی است؟ آیا امکان ندارد با تغییر باورمان نسبت به بنیاد عالم، دیدگاهی جدید با قوانینی جدید ارائه کنیم؟ پاسخ به این سوال، برای هر فیلسوف علمی، بیشک مثبت است اما ما مسلمانان، متاسفانه فیلسوف علم مؤمنی که اینگونه بیندیشد و عمرش را بر بررسی مبانی فلسفی عالم حیّ و بنیاد ارادهمند عاقل زندهی عالم بگذارد و امکان فلسفی آن را تبیین نماید، و فیزیکدان مؤمنی که قوانین چنین موجودی را استخراج نماید نداریم!
⏹متاسفانه ما یکهزارم ایمانی که به ‹استیون هاوکینگ ملحد› داریم را به ‹محمد امین مسلمان› نداریم و حرفهای محمد از نظر ما، شعاراتی ماورایی و تخیلی است، نه حقایقی از کاسموگونیا، که میتوان یک کاسمولوگیای قوی و عمیق و دقیق را بر آنها بنیاد گذاشت!
#علم_دینی
🗃نشر آثار استاد #حسن_عباسی
🆔 @hasanabasi
✳️#علم_دینی چگونه ممکن است؟ بخش دوم✳️
❇️گام نخست: احیای علم کلام
◀️علم کلام یکی از علوم اسلامی است که درباره عقاید اسلامی یعنی آنچه از نظر اسلام باید به آنها اعتقاد داشت بحث میکند(6) و چون معارف اعتقادی در منابع اصلی دین به صورت منظم مطرح نشده، وظیفهی علم کلام و متکلمین، این است که با استفاده از متد و روش علمی خود، همهی آن مباحث را به خوبی شناسایی کرده و آن را به صورت نظاممند طرح و تبیین کنند. بر این اساس، برای مثال در وادی تولید علم روانشناسی اسلامی، گام نخست، عبارت است از بررسی کلامی آیات و روایات، و استخراج ساحتها و حالتها و قوههای نفس انسان، و سپس تبیین روابط علّی میان آنها و در نهایت، ارائهی نقشهی انسان از دیدگاه اسلام.(7) بر این اساس، علم کلام، موضع پاسخ به ‹چیستی› یک مسأله است.
(6) مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، بخش کلام، ص۱۷، انتشارات اسلامی، قم.
(7) برای تبیین بیشتر این مثال، ر.ک: استاد حسن عباسی، دورهی کلبه کرامت، رویکرد انسانمدار.
🗃نشر آثار استاد #حسن_عباسی
🆔 @hasanabasi