eitaa logo
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
6.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
159 ویدیو
1 فایل
اولین و تخصصی ترین مجموعه شخصیت شناسی در ایتا🤩 اینجاییم تامسیرخودشناسی رو براتون هموارتر کنیم✌🏻 @EnneaTest :کانال راهنما @Eema_tab :تبلیغ‌وتبادل @Chatrooom :ارتباط باما صفرتاصد تولیدمحتوای‌ ایما؛ کپی بهرشکلی🚫 ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ بریم سراغ ادامه تحلیل تایپهای انیاگرام ENFPها این قسمت: های این enfp ها ارتباط خیلی خوبی با دنیای درون خودشون دارن. شهود اونها معمولا خیلی قدرتمند تر از سایر هم تایپی هاشونه و جایی که هیچ کس چیز خاصی نمیبینه برای اونها مملو از ایده و الهام و پتانسیله! @Eema_Ennea |
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
‌ بریم سراغ ادامه تحلیل تایپهای انیاگرام ENFPها این قسمت: #ENFP های #type4 این enfp ها ارتباط خیلی
‌ادامه‌ی: های این enfpها اغلب زیاد دچار سوتفاهم میشن. اونها اغلب شروع به بیان و توصیف ضعف های خودشون و ظلم هایی که بهشون شده میکنن و وقتی دیگران متقابلا این کارو انجام ندن حس بدی بهشون دست میده. درواقع میشه گفت اونها به نوعی با حسادت دست و پنجه نرم میکنن و وقتی احساس کنن دیگران به اندازه اونها درگیر ساید دارک وجودشون نیستن، ناراحت میشن. @Eema_Ennea |
‌ ‌ برامون بگید تاحالا یه ENFP تیپ چهار دیدین یا نه🥲👇 https://daigo.ir/pm/VS6aXB ‌ 👈🏻| توصیف بیشتر ازشخصیت افراد با تیپ چهار رو اینجا بخونید | 👉🏻 👈🏻| توصیف بیشتر ازشخصیت افراد ENFP رو اینجا بخونید | 👉🏻 ‌
این قسمت: های این enfpها فوق العاده درونگراتر از سایر هم تایپی هاشون به نظر میرسن. اونها عاشق کند و کاو و دنبال درک معنای جهان هستن. علاقه خاصی به جمع اوری داده دارن و از این داده ها برای برخورد موثر با دنیای اطرافشون استفاده میکنن🤓 @Eema_Ennea |
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
‌ این قسمت: #ENFP های #type5 این enfpها فوق العاده درونگراتر از سایر هم تایپی هاشون به نظر میرسن. ا
‌ ‌ادامه‌ی: های اتاق اونها پر از کتابهای نصفه نیمه و پروژه های مختلفه که در اطراف پراکنده شده. درسته که این enfpها برونگرا هستن اما از تعامل زیادم اجتناب میکنن و وقتی از یه حدی بیشتر با مردم در ارتباط باشن احساس خستگی میکنن😔 @Eema_Ennea |
‌ ‌ برامون بگید تاحالا یه ENFP تیپ پنج دیدین یا نه🥲👇 https://daigo.ir/pm/VS6aXB ‌ 👈🏻| توصیف بیشتر ازشخصیت افراد با تیپ پنج رو اینجا بخونید | 👉🏻 👈🏻| توصیف بیشتر ازشخصیت افراد ENFP رو اینجا بخونید | 👉🏻 ‌
این قسمت: های این enfpها خودشونم نمیدونن چی میخان! از طرفی به شدت عاشق حس استقلالن و از طرفی دوس دارن بخشی از یه گروه باشن.😁 @Eema_Ennea |
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
‌ این قسمت: #ENFP های #type6 این enfpها خودشونم نمیدونن چی میخان! از طرفی به شدت عاشق حس استقلالن و
‌ ‌ادامه‌ی: های درسته که این enfpها حس بدگمانی خاصی دارن و میتونن بدترین احتمالات ممکن رو از نظر بگذرونن، اما در عین حال به خوبی میتونن احتمالات خوش بینانه رم لحاظ کنن. اونها به طور ذاتی میفهمن دیگران کی نگرانن و میدونن چطور میتونن به آرامششون کمک کنن😍 @Eema_Ennea |
‌ ‌ برامون بگید تاحالا یه ENFP تیپ شش دیدین یا نه🥲👇 https://daigo.ir/pm/VS6aXB ‌ 👈🏻| توصیف بیشتر ازشخصیت افراد با تیپ شش رو اینجا بخونید | 👉🏻 👈🏻| توصیف بیشتر ازشخصیت افراد ENFP رو اینجا بخونید | 👉🏻 ‌
_تابان.mp3
6.54M
• داستان عاقبت 🔹پیتر دونالد @Eema_Ennea |
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت پنجاهم: شارلوت از این‌که بالاخره قرار بود این‌ها را برای یک‌نفر تعریف کند، بسیا
عاقبت 🔹پیتر دونالد پارت پنجاه و یکم: - خب، تو پرورشگاه خیلی چیزا منو آزار می‌داد. تصور این‌که همین بچه‌ها قراره روزی عضوی از یک جامعه بزرگ‌تر بشن، و اون‌جا هم همین بلاها رو سر هم بیارن، باعث می‌شد دلم نخواد هیچ‌وقت بزرگ بشم! یا اقلا اگر شدم، بتونم اون‌قدر قوی باشم که از عده‌ای‌شون محافظت کنم، و عده‌ایشون رو که قراره طغیان کنن، تحت امر خودم در بیارم و مهار کنم! قدم اول اون بود که از اون جنگل فرار کنم. پس خوب درسمو خوندم که تو یه دبیرستان شبانه‌روزی خوب قبول بشم. و شدم! خب، اولش واقعا خوش‌حال بودم. تصور می‌کردم این همون پنجره‌ایه که منو به رویاهام وصل می‌کنه! ولی هرچی گذشت بیش‌تر حس کردم که وای! این‌جا و آدماش هم چقدر حقیرن! @Eema_Ennea |
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• #داستان عاقبت 🔹پیتر دونالد #3w2 پارت پنجاه و یکم: - خب، تو پرورشگاه خیلی چیزا منو آزار می‌داد.
• داستان عاقبت پارت پنجاه و دوم: می‌دونید تو دبیرستان اصلا دوست نداشتم هیچ‌کس بفهمه از پرورشگاه اومدم‌ و... . سخت بود اما موفق شدم! آدمای مختلفی‌ام کمکم کردن. مثلا، یکی‌شون راننده تاکسی‌ای بود که قبول کرد نقش راننده شخصی پدرم رو اجرا کنه! اون بعضی آخر هفته‌ها دنبالم میومد تا منو به منزل‌مون و دیدن پدرم ببره. اما در واقع اون‌وقت‌ها به مسافرخونه می‌رفتم و آخر هفتم رو اون‌جا می‌‌گذروندم. چون ماهیانه‌ای که از پرورشگاه بهم می‌دادن خیلی کم بود، باید مثلا دو سه ماه خرج‌هام رو مدیریت و پس‌انداز می‌کردم که بتونم برای یک آخر هفته پول مسافرخونه و غذا و هدیه‌ای که مثلا پدرم برام گرفته بود رو در بیارم. برای همین باید سناریویی می‌چیدم که توش این آقایِ پدر زود به زود دنبالم نیاد! @Eema_Ennea |