eitaa logo
ایما | شخصیت شناسی MBTI
32.6هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
18 فایل
اولین و‌تخصصی ترین مجموعه شخصیت شناسی در ایتا🤩 اینجاییم تامسیرخودشناسی رو براتون هموارتر کنیم✌🏻 B2n.ir/s42083 :تست رایگان @MBTItest :کانال راهنما @Eema_tab :تبلیغ‌ وتبادل @Chatrooom :ارتباط باما صفرتاصد تولیدمحتوای‌ ایما؛ کپی بهرشکلی🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر همیشه ببارند ابر های جهان نمی‌رسند به آن اشک‌ها که زینب ریخت |وفات اسوه‌ی صبر و استقامت تسلیت بآد🕯| @Eema_MBTI | تیم شخصیت شناسی ایما
ایما | شخصیت شناسی MBTI
چطور #ENTJ و #ESTJ رو از هم تشخیص بدیم؟ 🧐 3.گرایش به نوآوری و نظم و ثبات _ اشخاص ENTJ دوست دارن که
چطور و رو از هم تشخیص بدیم؟ 🧐 4.روش تصمیم‌گیری _ افراد تایپ ENTJ بیشتر از منطق و استدلال برای گرفتن تصمیمات استفاده می‌کنن و کارآیی و اثربخشیِ اون تصمیم براشون مهمه.😌 _ در عین حال تصمیمات ESTJها بیشتر بر اساس اصول و قواعد اخلاقی یا سنتی استواره و اونا علاقمندن بر اساس مراجع موجود عمل کنن.🤨 ⠇ 🕸 ══════════════ ⠇ @Eema_MBTI
ایما | شخصیت شناسی MBTI
• تایپ زنان تاثیر گذار در تاریخ 📚 ملکه الیزابت اول #ENTJ من می دانم که جسم زنانه ی ضعیف و بی بنیه ا
• تایپ زنان تاثیر گذار در تاریخ 📚 ملکه الیزابت اول بخش دوم: سلطنت الیزابت اکثراً به عنوان یکی از موفق‌ترین دوره های تاریخ انگلستان در نظر گرفته می‌شه. اون ثبات اقتصادی رو به کشور برگردوند و جایگاه بین المللیش رو افزایش داد. همچنین الیزابت با تأسیس کلیسای انگلستان به درگیری های مذهبیِ کشور پایان داد. اگرچه اون تو زمان خودش یه شخصیتِ پرحاشیه و بحث‌برانگیز بود اما تا به امروز هم همچنان به پرحاشیه بودنش ادامه داده. اون یقیناً فردی بلندپرواز و آینده نگر بود. بعضی از افراد الیزابت رو یکی از بزرگترین پادشاهان تاریخ می‌دونن، در حالی که افراد دیگه‌ای معتقدن که اون یه قانون‌گذار ستمگر بود که آسیب زیادی به رعایاش وارد کرد. @Eema_MBTI |
برای ها 📑📚 1⃣ علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات: 👩🏻‍💻 این رشته‌ها پر از مسائل منطقی و پیچیده‌س که INTJها از حل کردنشون لذت می‌برن. می‌تونن تو این حوزه خلاقیت به خرج بدن و سیستم‌های جدید طراحی کنن. مثل: - برنامه‌نویسی - هوش مصنوعی - امنیت سایبری 2⃣ مهندسی: 👷🏻‍♂ رشته‌های مهندسی به INTJها این امکان رو می‌دن که با تفکر استراتژیک و خلاقیتشون پروژه‌های بزرگ طراحی کنن. مثلاً: - مهندسی نرم‌افزار - مهندسی برق - مهندسی صنایع ❄️ ══════════════ ⠇ @Eema_MBTI
⠇🍩🍫دسرهایی که وایب تو رو میده ⠇❄️ ══════════════ ⠇ @Eema_MBTI
یه چه جوریاس و از چه نوع بازی هایی خوشش میاد؟ 🎮. پارت یک افراد INTJ برنامه‌ریزی‌های بلند مدت می‌کنن و آینده نگر هستن. INTJ ها ذهن خلاق و پیچیده‌ای دارن و همیشه به موضوعات مختلفی فکر می‌کنن. اون‌ها علاقه دارن بازی‌هایی رو تجربه کنن که به اون‌ها اجازه بده از قدرت ذهن استفاده کنن و اتفاق‌هایی که توی بازی قراره اتفاق بیفته رو پیش‌‌بینی کنن. به بازی‌های رومیزی که با استفاده از سرنخ‌ها معما‌ها رو حل می‌کنن، علاقه دارن. بعضی از بازی‌های رومیزی که بازیکنا توی بازی با حدس زدن امتیاز کسب می‌کنن هم براشون جذابه. به علاوه، اکثر بازی‌های ژانر فانتزی و بردگیم‌هایی که از روانشناسی استفاده می‌کنن هم براشون لذت‌بخشه. افراد این تایپ دوست دارن در طول بازی از منطق و استدلالشون استفاده کنن و با استفاده از استراتژی‌های منحصر‌به‌فردشون، بازی رو ببرن. 🪴 ══════════════ ⠇ @Eema_MBTI‌
ایما | شخصیت شناسی MBTI
‌ داستان برگزیده امروز تموم شد؛ اما منتظر داستان‌های بعدی -که‌به‌قلم‌خودتون‌هست- هم باشید! ‌
‌ سلام- ویدیویی که قرار بود باهاش سناریوی جنایی بنویسید رو یادتونه...؟ امروز قراره کار یکی دیگه از بهترین شرکت‌کننده‌ها رو براتون بذاریم- پس زود به زود آنلاین بشین و کانال رو چک کنین تا از دستش ندینD; ‌
ایما | شخصیت شناسی MBTI
‌ سلام- ویدیویی که قرار بود باهاش سناریوی جنایی بنویسید رو یادتونه...؟ امروز قراره کار یکی دیگه از
سناریو جنایی~ 🩸🔪 پارت ۱ خودم کسی که عاشقم بود کسی که از مرگت خوشحال شد کسی که جسدمو پیدا کرد کسی که مسئولیت پرونده رو برعهده گرفت کسی که مظنون به قتله کسی که قاتل واقعیه _از زبان istp روز اول تحقیقات : روز گذشته جسد مقتول esfj را در خانه‌ی خودش پیدا کردیم. البته که جسد توسط نیرو های پلیس پیدا نشد. بلکه از طریق تماسی که از entp بود متوجه حضور مقتول شدیم. ساعت ۸ شب روز ۳۰ دسامبر در ایستگاه پلیس در حال خوردن لیوانی قهوه با یکی از نگهبانان بودم که تماسی به دفتر گرفته شد. صدای شوک زده‌ی entp را از پشت خط میتوانستم بشنوم. تنها چیزی که زبان آورد آدرس خانه و گزارش شرایط بود و قبل از تماس با پلیس به اورژانس زنگ زده بود و تقریبا نیروهای پلیس و نیروهای اورژانس هم زمان با هم رسیده بودند. زمانی که وارد خانه شدیم entp تنها بالای سر مقتول ایستاده بود تا شرایط محیط قتل را بر هم نزند. ناگهان صورت مقتول را که دیدم انگار که دنیا بر سرم خراب شد. این همه آدم. آخر چرا esfj . . . ⠇ 🕶✨️ ══════════════ ⠇ @Eema_MBTI
ایما | شخصیت شناسی MBTI
سناریو جنایی~ 🩸🔪 پارت ۱ خودم #esfj کسی که عاشقم بود #esfp کسی که از مرگت خوشحال شد #intp کسی که جسد
سناریو جنایی~ 🩸🔪 پارت ۲ او تنها کسی بود که شاید در کنارش احساس می‌کردم دنیا رنگ و بوی شکلات داغ را برایم دارد. ۵ روز پیش دیده بودمش. یک درصد هم فکر نمیکردم که شاید پنج روز بعد او را با صورتی سفید و لبانی کبود ببینم. او برایم چیزی فراتر از دوست بود. نمیدانم شاید عاشقش بودم. اما او کس دیگری را دوست داشت و شرایط را برایم سخت کرده بود. حالا که دیگر نیست میخواهم کاری را برایش انجام دهم که شاید کمی در دنیای دیگر عاشقم شود. من میخواستم مسئولیت پرونده را برعهده بگیرم. تمام این مدت که در این فکر بودم مسئولان جنایی پلیس آگاهی تمام شواهد را برداشته و مسئولان اورژانس هم مرگ را اعلام کرده و مسئولان پزشکی قانونی برای بررسی های تکمیلی او را به مرکز منتقل کردند. و من به پیش گروهبان میروم تا درخواست خودم را برای پذیرفتن پرونده اعلام کنم‌ ⠇ 🕶✨️ ══════════════ ⠇ @Eema_MBTI
ایما | شخصیت شناسی MBTI
سناریو جنایی~ 🩸🔪 پارت ۲ او تنها کسی بود که شاید در کنارش احساس می‌کردم دنیا رنگ و بوی شکلات داغ را
سناریو جنایی~ 🩸🔪 پارت ۳ _از زبان esfp ساعت ۱۰ شب روز ۳۰ دسامبر بود. درحال لباس پوشیدن بودم. میخواستم esfj را غافلگیر کنم. آخر این سال نو اولین سال نویی بود که باهم پارتنر بودیم. کریسمس را باهم گذرانده بودیم البته یسری از دوستانمان هم بودند و از آن روز به بعد همدیگر رو ندیده بودیم و فقط باهم تماس تلفنی داشتیم. آخرین تماس ساعت ۱۲ شب بود که وارد ۳۰ دسامبر می‌شدیم و گفت که میخواهم ۴۸ ساعت دیگر هم بهت زنگ بزنم و مانند الان دوباره عشقم را نسبت به تو دقیقا شب سال نو به زبان بیاورم. اما زمانی که این ها را میگفت فکر نمیکردم که‌قرار است آن تماس لعنتی را ساعاتی بعد دریافت کنم. خلاصه که ناگهان تلفنم زنگ خورد. estp پشت خط بود و فقط گریه میکرد. خیلی تعجب آورد بود. اولین باری بود که estp گریه میکرد. ⠇ 🕶✨️ ══════════════ ⠇ @Eema_MBTI
ایما | شخصیت شناسی MBTI
سناریو جنایی~ 🩸🔪 پارت ۳ _از زبان esfp ساعت ۱۰ شب روز ۳۰ دسامبر بود. درحال لباس پوشیدن بودم. میخواست
سناریو جنایی~ 🩸🔪 پارت ۴ به همین دلیل احتمال دادم اتفاق بسیار دردناکی برایش افتاده باشد که گفت esfj ما را ول کرد. که ناگهان دنیا بر سرم خراب شد. خودم را به سردخانه رساندم. پدر و مادرش هم آنجا بودند ولی برایم مهم نبود. دل را به دریا زدم و ابتدا پارچه‌ی سفیدی را که رویش کشیده بودند کنار زدم و بدن سردش را در آغوشم فشردم. کاش که تمام این ها برایم کابوسی بود و بیدار میشدم و میامد بغلم میکرد و میگفت هیچی نیست فقط یک خواب بد بود. ولی نه همه‌ی اینها یک دروغ بود. او الان پیشم نیست ولی دلم میخواد برای آخرین بار طعم شیرین لبانش را حس کنم. لبانی که همیشه بدون هیچ تغییری به رنگ توت های بهاری و به شیرینی عسل و به گرمی یه لیوان قهوه داغ بود حالا به کبودی بلوبری و به سردی یک لیوان آب پرتغال تگری در وسط تابستان شده بود. آرامش و غمی که مرا فرا گرفته بود وصف نشدنی بود اما مجبور بودم آن حس خلسه را رها کنم و این مرگ روح من بود . . . ⠇ 🕶✨️ ══════════════ ⠇ @Eema_MBTI