eitaa logo
التیـــام؛
201 دنبال‌کننده
436 عکس
185 ویدیو
0 فایل
- گفتی که بگو از مـاھ . . آیینه من آوردم در مذهب عاشق‌ها؛ دلدار همان مـاھ است . . . . -اللّٰهم الرزُقنا هَمان که میدانی !(: میشنوم: https://daigo.ir/secret/9879725989
مشاهده در ایتا
دانلود
- آقای امام حسین ؛ تو شاهدی که من تمامِ اقیانوسِ یخ‌بسته‌ی پشت پلک‌هامُ توی هیئتت باریدم ؛ و اونقدری سبک شدم که مثلِ حُبابایِ حسنا کوچولو ؛ روحم معلق شد تو فضا . ‌ تو شاهدی که چقدر به آدمایی که الان توی کربلاتن حسادت کردم، تو در جریانی که چند بار خودمو گذاشتم به جاشون! امام حسینِ قلبم ؛ تو از تمام غلطای من خبر داری، تو اونی که همه‌ی رازامو بهت گفتم، تو خبر داری از همه‌ی فعل و انفعالات درونی‌م، فقط تویی که می‌دونی چند بار به امیدِ حقیقی شدنِ "ایشالا اربعین میام سمت حرم" خودمو سرپا نگه داشتم . . اصلا بیا یه قراری بزاریم . هر وقت کج رفتم، گوشمو بپیچون ، ولی منُ با دوری از خودت تنبیه نکن ؛ چون آدما یه وقتایی میتونن از دلتنگی هم بمیرن! :) . به قول بابام که همیشه به خدا میگه منو با بچه‌م امتحان نکن ؛ لطفا، خواهشا، ملتمسانه شما هم منو با اربعین امتحان نکن . . آقایی کن و به این دوری پایان بده :))))) .
- می‌خوام متن نامه ای که امشب برات نوشتمُ بخونم ؛ گوش میکنی بهم؟ من خیلی زیاد سرت داد زدم . خیلی وقتا تا سرِ حد مرگ اذیتت کردم. میدونم که خیلی از شبا از پشت همین گوشی دلت و به طورِ ناخاسته شکستم. تو اوجّ عصبانیتت زل زدم به چشمای مشکی و خمارت که مثل تیله‌هایِ قدیمیِ ،و از ته دلم خندیدم تا عصبی‌تر شی . . گاهی‌ام لج کردم تا حالتو بگیرم . خیلی وقتا تو اوجِ عصبانیت زدم تو گوشت جوری محکم که دستِ خودم درد گرفته ؛ و تو فقط نگام میکردی و با لبخند میگفتی بزن بازم . . و من میفهمیدم این جمله یعنی حواست بهم هست. اون وقتایی که بیخودی قضیه هارو بزرگ میکردم و خودمم نمیفهمیدم چه مرگمه؛ اما تو با دقت و حوصله راجب همش باهام حرف میزدی و قول میدادی که درست میشه ؛ یا وقتایی که اشکام و پاک میکردی و فقط سکوت میکردی . سکوت میکردی تا حرف بزنم و حالِ بدم رو میخریدی به جای دلداری دادن های مزخرف. هیچوقت یادم نمیره وقتی دستم و تو حال بدِ خودت گرفتی و با چشمای قرمزت که حتی نا نداشتی حرف بزنی ؛ بهم گفتی بیا قدم بزنیم تا بهتر بشی . . اما میدونم که میدونی قصدم چیه ؛ چون تو منُ از خودم بهتر میشناسی. خواستم بدونی با تموم اینا من حاضرم زندگیمُ بدم تا چالِ کنار لبت همیشه مشخص باشه ؛ تا همیشه اون چشما برق بزنه از خوشحالی ، خواستم بدونی هواتو دارمُ هنوز مثل دانشجوهایِ عاشقِ ادبیاتِ زمانِ انقلاب ؛ برات نامه می‌نویسم :) .