‼️بیماری کلیه در حال روزه
🔷س 4005: بنده به بیماری سنگ کلیه دچار هستم. در مراجعه به پزشک، نوشیدن بسیار مایعات را تجویز نمودند. در ماه مبارک رمضان امسال چه وظیفه ای دارم؟
✅ج: اگر جلوگیری از بیماری کلیه مستلزم نوشیدن آب یا سایر مایعات در طول روز باشد، روزه گرفتن بر شما واجب نیست؛ و اگر مریضی شما تا ماه رمضان سال بعد ادامه داشته باشد، روزهها قضا ندارد؛ ولکن باید برای هر روزه یک مدّ طعام (تقریباً ۷۵۰ گرم گندم یا نان و مانند آن) به فقیر بدهید.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
@Emam_kh
رمان_مسافر_عاشق❤️
رمان_پنـجاهوپنج و پنجاه وشش
با چـادرم صورتم را پاڪ میکنم و میگویم : باور کـن نمے تونم...
و دوباره اشـک هایم سرازیر میـشوند پیـراهنت را از داخـل ساک در مے آوری و میگویی : میـخوام تو برام بـپوشے...
نگاهے بہ پیراهنـت می اندازم
با اینکہ ایـن رفتارت تماما از محـبت است اما ثانیہ ثانیہ اش وجـودم را بہ آتـش میکـشد...لبـاس رزم برازنـده ے قامـتت مـسافر من...امـا کمی هم بہ فکـر قلب بیچاره ے من باش...!
لبـخندی میزنی و دلبری هایـت شروع میـشود انگار تمام اعـضا و جوارحـت می خواهنـد از مـن خداحافظی کـنند...
لبـخند زیـبایـت را هیـچ وقـت فرامـوش نمی کنم...!
پیـراهنـت را از دسـتت میـگیرم و روبرویـت می ایـستم
دسـتانم قوت بالا آمـدن ندارنـد تمام تنم بہ لرزه می افـتـد
بہ هیـکل و صورتـت نگاه میکـنم یعنـی واقعا مـیخواهی بروی؟
بہ همـین آسانے؟
یعنـی بعد از ایـن دیگـر دست هایـت را ندارم؟ لبـخندت...صداے دلنـشینـت...گـرماے تنـت...آغـوشـت را دیگـر ندارم؟ یعنـے...
بہ همـین زودے گذشـت...؟!تمـام شد؟ آن پانزده روز...
با صـدایـت بہ خودم می آیم میـگویی : عـزیزدلم دیر میشہ ها...
همـچنان بہ لباسـت زل میزنم...میـترسم بہ چشـم هایت نگاه کنـم...میـترسم گیرایی چشـمانت عهدی را کہ بستہ ام بشـکند...
بہ آرامی دسـتم را دراز میـکنم و لبـاست را میگـیرم میـخواهم براے بار آخـرم کہ شده صـورتت را نگاه کنم...اما نمی توانم...یک طرف ایـمانم اسـت و طرف دیـگر احـساسم...
لباسـت را بہ تنـت میـکنم و یکے یکی دکمہ هایـش را میـبندم
آهاے دکمہ ها...میـدانیـد کہ همراه شـما نفـس هایم هم در حـال بستہ شدن اند...
مـراقب مسافـرم باشیـد!
#مـسافر_عاشـــق_مـن
بعـد از بستہ شـدن آخـرین دکمہ چـشمانم دوباره پر از اشـک میـشود
سـرم را بالا مے آورم و با نگاهم براندازت میـکنم دیــگر طاقت نمی آورم و خـودم را در آغوشـت می اندازم و هـق هـق گریہ هایم بلنـد میـشود...پـیشانے ام را میبوسی و سرم را بہ سینہ ات میچـسبانی...
صداے ضربان قلـبت تیر خلاصے ام بود!دیـگر طاقت این یکے را نداشـتم...
سـاکت و آرام فقـط سعے دارے مـرا آماده کنی آماده ے یک خداحافظی...
گریہ هایم لباسـت را خیس میکند
مـرا از خودت جـدا میکنی و میگویی : الهی قربونـت برم با این گریہ هات چجوری انتظار داری بعـد از رفتن نگران نشـم...آروم باش...تو قراره قوے باشے...
و بعد جلو تر می آیی و با لبخـند میگویی: بہ فکر توراهیمون باش!
اشـک هایم را از گونہ هایم پاک میکنم
و با لبخنـدی زورکے حـرفت را تایید میکنم
سـربندت را از داخـل کولہ ات بر میداری و میگـویی : مـیشہ زحـمت اینم بکشے؟!
باورم نمیشـود...یعنے بعـد از بستن سربنـدت وقت رفتن اسـت؟!
با بهـت و ناباوری بہ حرکاتت زل میزنم...سربنـدت را از دستت میگیرم و بہ نوشتہ اش نگاه میکنم...
یا زینـب...همـسفرم را بہ خـودت سپـردم...تورا بہ جـان مادرت مراقبـش باش!
روی نوشتہ اش بوسہ ای میزنم و با صلوات آن را روے پیشانی ات میبندم...تا رویـت را بر میگردانی از شدت تعجـب بہ چهره ات زل میزنم...نورانـیت عجیبے از صورتت میبارد...
یڪ زیبایی خاص کہ هیچوقت اینگونہ ندیدمـت! جلو می آیی و با لبخند میگـویی : خب حالا عکس دخترمو بـده میـخوام برم!
ایـن حـرفت مرا در اوج اشک هایم می خنداند! حتے لحظات آخر هم دسـت از شوخی برنمیداری...
برگ سونوگرافی را کہ چـند روز بعد از آمدنمان بہ مـطب رفتہ بودم از داخل کیـفم برمیدارم و روبروی صورتت میگیرم بعد از
چنـد ثانیہ میگـویم :امـروز میـخواستم جلوے رفتنت رو بگیـرم لااقل تا زمانے کہ این بچہ بہ دنیا بیاد...اما...نہ محمـد...مـریمت اینقدر بے معرفت نیسـت برو...خدا بہ همـراهـت!
لبـخندت خـشک میـشود و جـواب میدهے
رمان_مسافر_عاشق❤️
رمان_پنـجاهوهفت وپنجاه وهشت
ازت میـخوام زینبے تربیتـش کنے...مثل خـودت!
با صداے مادرت بہ خودمان مے آییم کہ میگوید : محمـدجان ساعت یکہ...
کولہ ات را بر میداری و از اتاق خارج میشویم
مـادرت با دیدن لباس نظامی ات بغضش میشکند و گریہ هایش شروع میـشود براے دلدارے اش بہ پیشـش میروی و چنـد چیز در گوشش میخوانی
برادرت کنارت می آید و دسـتش را بہ شانہ ات میزند
رویـت را برمیگردانے و با خنـده میگویی : بہ بہ...داداش گلم...
و بعـد در آغوشـت میـسپارے اش! کاملا از چهره اش پیداست کہ بہ زحمـت جلوی اشـک هایش را گرفتہ...اصلا چرا همگے اینـطور شده اند...
مـگر محمدم قرار نیـست برگردد... چـرا همہ جورے رفتار میـکنند کہ انگار بار آخـر است؟!این رفتارشان عصبانے ام میکـند...
پـوتینت را میپوشے و از پلہ ها پایین میروے...با بغض نگاهت میکنم...مـن هم چادر مشکی ام را سرم میگذارم و با کاسہ آب و قرآن از پلہ ها پایین میروم...دلم میلـرزد...
همہ با دلسوزی نگاهم میکـنند...
همہ فڪر میکنند بار آخـر است...
همہ مـیخواهنـد دلدارے ام بدهنـد...
ولے
همہ اشتباه مـیکنند محمـد میرود و مے آید
مثل بار اول...
همہ میگفـتند شهـید میشود...آرے محمـدم شهید شد! بعـد از آمـدنش یڪ شهــید شد...
ولے برگـشت و بہ قولش عمـل ڪرد!
سـوار ماشیـن میشوم...قرار شد مـن و برادرت با هم تا فرودگاه بدرقہ ات کنیم
از مـادر و پـدرت خداحافظے میکنی و سوار ماشیـن کنارم میـنشینی
دلتنگـے هایم از همـین حالا شـروع میـشود از اول راه تا آخـر راه حتے یڪ ثانیہ هم چـشم از تو بر نداشتـم...
با خنـده میگـویی : بازم دارے خاطره میـسازے؟!
ایـن بار ایـن حـرفت نہ تنها مـرا نخنـدانـد بلکہ جانم را سوزاند
بہ فرودگاه کہ میـرسیم برای بار آخر از برادرت خداحافـظی میکنی و از ماشـین پیاده میـشوے کولہ ات را از صـندوق پـشت برمیداری و روے دوشت میگذاری
برادرت در ماشیـن می ماند
ولی من با ظـرف آب و قرآن پیاده مـیشوم
بیشـتر آب داخـل کاسہ در راه روی لباسم ریختہ شد...
چـند قدمے دور میـشویم و روبرویم می ایستی بہ ساعت مچے ات نگاهے میکنے و بعد با لبخنـد بہ چشـمانم زل میزنی
از خجـالت سرم را پایین می اندازم...
آنـقدر حال درونم خـراب اسـت کہ اصـلا توان حرف زدن را هم ندارم
اما در چهـره ے تو فـقط آرامـش و ایمان دیده میـشود
از داخـل جـیبت پاکـت کوچکے را در می آوری و میـگویی: ایـنو یادتہ؟!
بہ پاکت نگاه میکنم کمے فکر میکنم اما چیزے بہ ذهنم نمیرسد سرم را بہ علامت منفے چپ و راست میکنم
دسـتت را زیر چانہ ام میگذارے و سرم را بالا می آوری و میگویی : بزار ببیـنم چشـماتو مریم...باهام حـرف بزن بزار صـداتو بشنوم...
این صـحبت هایت قلبم را بہ درد می آورد بغـض گلویم راه صحـبتم را بستہ است
از سـکوتم نـفس عمیقے میکشے و میگـویی : خیلے خـب...این همـون چیزیہ کہ مشـهد خریدمـش گذاشـتم این مـوقع بدمـش بهت!
و پاکت دیگرے هم از آن یکی جیـبت بیرون می آوری و ادامہ میـدهے : یکی دیگہ هم مال من...هر وقـت دلمون برای هم تنگ شد نگاهشـون کنیم قبولہ؟!
بہ پاکت های توی دسـتت خیره میـشوم...دهانم را باز میکنم تا چیزی بگویم اما واقعا بغـض گلویم راه حـرف زدنم را بستہ بود...
تمـام کارم براے اینکہ روحیہ بگیرے این بود کہ با تمـام وجودم لبـخند بزنم! بہ چشـمانت زل زدم و خنـدیدم...نمی دانم چطور؟! اما بہ لطف خـدا این هم انجام شد!
از لبخـندم انرژے میگیری و تو هم مـیخندی و میـگویی : الهی قربون خنده هاے ماهت بشـم...بخـند...بخـند خانومم...باشہ؟!
در همـان حالت لبـخند چشـمانم پر از اشـک میـشود
بہ ساعت مچے ات نگاهی می اندازی و میگویی : داره دیر میـشہ باید برم...
و بعد دوباره سـرت را بالا می آوری و کولہ ات را روی دوشت جا بہ جا میکنی
سـرت را پایین مے آوری و با خنده میگویی : آهاے تو! نبیـنم مامانتـو اذیت کنیـا...!!
قـطره ے اشـکم روے صورتم میچـکد ولے از حرکـتت خنده ام میگـیرد...
بلنـد میـشوی و با حالت عجـیبے نگاهم میکنی و قطره ے اشـکم را از روی گونہ ام پاک میکنی...!بر روے قرآن توے دسـتم بوسہ ای میزنی و از زیرش رد میشوے
پاهایت را عقـب میبری و قدم قدم بہ پـشت میروے...
زبانم را باز میـکنم و با تمـام توانم میگویم :
#خـداحافـظ_بابامحـــمد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫
الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿
@Emam_kh
🔥 آگاهی یا علم ؟
✍میخواهم دو اصطلاح رو توضیح دهم که امروزه تمام مشکلات حاکم بر کشور ما به این امر بر میگردد :
📌 #آگاهی : خبر داشتن و اطلاع داشتن از موضوعی است .
📌 #علم : معرفت و شناخت تخصصی و دقیق داشتن راجع به موضوع خاصی است .
برای روشن شدن بهتر دواصطلاح فوق به این مثال توجه کنید؛
🔹️هواپیمایی که در آسمان درحال پرواز و حرکت است همه متوجه حضور و وجود هواپیما می شوند و #آگاهی می یابند که شیء پرنده هواپیما است .
ولی در این میان، افرادی که تخصص و رشته آنها امور هواپیمایی و فضایی هست، تشخیص می دهند که نوع هواپیما چیست ، شرکت سازنده آن کدام است ، از کدام مسیر می آید پس مبدا آن فلان استان است و ...
💠 ما در جامعه ی خودمان با اینجور موضوعات زیاد برخورد می کنیم اتفاق های روز مره ای که در سطح اجتماع، خانواده، دانشگاه و ... اتفاق می افتد
و این مسئله موضوعی عادی و طبیعی هست .
ولی آنجایی غیر طبیعی میشود که در کشور و جامعه امروزی ما در برخورد با این موضوعات هیچکس نمی گوید نمیدانم و اطلاعی ندارم❗️ بلکه همه دارای نظریه تخصصی و در بعضی مواقع فوق تخصصی هستند 🧐
با اینکه هیچگونه تخصصی در موضوع مورد نظر ندارند .
کافیست در جمعی امروزه درباره بیماری ایی ( مثلا #کرونا ) صحبت کنی چنان برایت نسخه پیچی می کند که حکیم بوعلی سینا میماند ...
چنان با اعتماد به نفس درباره عمران و ساخت برج میلاد می گوید که انگار مهندس سازنده آن نمی دانسته و او استاد مهندس عمران از بهترین دانشگاه دنیاست و ارشمیدس شاگرد او بوده است ...
چنان درباره #انرژی_هسته_ای ، #اقتصاد ، #سیاست ، #دین ، #احکام ، #بورس و ... نظر می دهند که انگار متخصص در همه این امور است.
برای پیشرفت در زندگی کافیست از خود شروع کنیم
یادبگیرم هرکسی در حرفه و شغل خودش تخصص دارد و می تواند نظر بدهد
گاهی در حرفه خود هم صاحب نظر نمی باشد ...
همانطور که یک نجار در حرفه خود فقط صاحب نظر است نه کاری چون آهنگری
یا همانطور که طبیب در علم طب صاحب نظر است نه چون اقتصاد ...
امیر المومنین علی علیه السلام فرمودند :
قولُ «لا أعلَمُ» ، نِصفُ العِلمِ
گفتنِ «نمى دانم»، نصف دانش است
#دل_نوشته_طلبه
#استاد_عزیزی
@Emam_kh
🔴 بچه تر که بودیم در کتاب درسی خواندیم خدیجه در ۴۰سالگی از محمدِ امین ۲۵ساله خواستگاری کرد؛
گفتند او قبل از پیامبر ازدواج کرده بود.
بعدها معلوم شد اینها تحریف تاریخ بوده؛
از روی حسادت به خدیجه و بالا بردن مقام فلان همسر پیامبر. طبق تحقیق مرحوم سید جعفر مرتضی عاملی، روایت درست و صحیح در این باره ۲۶ یا نهایتا ۲۸ سالگی است
ضمن اینکه این بانوی مکرمه قبل از پیامبر هرگز ازدواج نکرده بود
خدا رحمت کند سیدجعفر مرتضی عاملی را.
مرتضی رجائی
مدل.راه.راه.مورب
رج اول، (2زیر+2رو) داخل پرانتز را تا آخرین دانه تکرار کنید.
رج دوم و همه رجهای پشت کار تکرار بافی کنید
رج سوم، 1زیر+(2رو+2زیر) داخل پرانتز را تا اخرین دانه تکرار کنید
رج پنجم، (2رو+2زیر) داخل پرانتز را تا اخرین دانه تکرار کنید
رج هفتم، 1رو+(2زیر+2رو) داخل پرانتز را تا اخرین دانه تکرار کنید
از رج اول این هشت رج را تکرار کنید
@Emam_kh
بگذار #حزب_الله راهم مانند #سپاه
ترویست بخوانند
احمق ها نمی دانند پیکره ی #مقاومت بیدی نیست که بااین بادها به لرزهگ درآید..
#فان_حزب_الله_هم_الغالبون
🔴 #عکس_نوشت| مجلس انقلابی ؟!
🔹وقتی لایحه کنواسیونFT از لوایح FATF در دستور کمیسیون امنیت ملی مجلس بود به عنوان مدیرکل حقوقی مرکز پژوهشها در کمیسیون شرکت و عواقب الحاق به این کنوانسیون را مطرح کردم.جلسه بعد دستور رسید درجلسه حضور نداشته باشم ولایحه را تصویب کردند.
بله آقای لاریجانی ، مجلس دهم انقلابی بود در همین حد!
جلیل محبی
@Emam_kh
🌹رهبرمعظم انقلاب: همهی بیماریهای مهلک و خطرناک، یعنی منیتها، کبرها، حسدها، تعدیها، خیانتها، لاابالیگریها در ماه رمضان فرصت علاج پیدا میکنند، قابل درمان میشوند
@Emam_kh
خدایا
در این شب زیبا🌹
از ماه مبارک رمضان
دلهای دوستانم را
سرشاراز نور وشادی کن
و آنچه را که
به بهترین بندگانت
عطا میفرمایی
به آنها نیز عطا فرما...
شب بهاری تون در پناه خدا 🌹🍃
@Emam_kh
🌒 دو توصیه حضرت امیر(علیه السلام) در ماه مبارک رمضان
🔻امام علی علیهالسلام:
عَلَيْكُمْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ اَلاِسْتِغْفَارِ وَ اَلدُّعَاءِ فَأَمَّا اَلدُّعَاءُ فَيُدْفَعُ بِهِ عَنْكُمُ اَلْبَلاَءُ وَ أَمَّا اَلاِسْتِغْفَارُ فَيَمْحَى ذُنُوبَكُمْ
💎 بر شما باد در ماه رمضان به كثرت استغفار و دعا.
دعا بلا را از شما برطرف مىكند و استغفار گناهانتان را محو مىنمايد.
📚 الکافي، جلد ۴، صفحه ۸۸
•┈┈••✾••┈┈•
🌸🍃﷽🌸🍃
🔻بهشت و جهنّم همینجاست🔻
✍ قرآن کریم میفرماید: #جهنم همین الان، و در همین دنیا، گنهکاران و کافران رو احاطه کرده.🔥
یعنی گنهکاران همین الان توی #جهنم هستند، ولی خودشون نمیفهمند.🔥😱😨
🕋 إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکٰافِرِینَ (توبه/۴۹)
همانا #جهنم بر کافران احاطه دارد.
این احاطهی #جهنم به کافران، به خاطرِ احاطهی #گناهان بر وجود اونهاست:👇
❌ کسی که دروغ میگه، با این دروغ آتیش به زندگی خودش میزنه، هرچند خودش این آتیش رو نبینه.😱
❌ کسی که مالِ یتیم رو به ناحق میخوره، به فرمودهی قرآن این شخص داره آتیش میخوره، ولی خودش نمیفهمه.😰
❌ کسی که دیگران رو با زبونش آتیش میزنه و اونها رو تحتِ فشار قرار میده، این داره خودش رو آتیش میزنه و تحت فشارِ قبر قرار میده، هر چند الان نمیفهمه.😨
بعد از مرگ فقط پردهها کنار میره، و او این آتیشها رو میبینه... جهنّمی که برای خودش درست کرده رو میبینه.🔥
وگرنه #جهنم همین الان گنهکاران و کافران رو احاطه کرده.
والبته برعکسش هم هست.♻️
#بهشت هم همین الان مومنین و خوبان رو احاطه کرده.🍃🌸
مومنین توی همین دنیا، با اعمال صالح، خودشون رو توی بهشت جا میکنند.😌😇
کسی که خوش اخلاقه، کسی که دروغ نمیگه، غیبت نمیکنه، آبروی مردم رو حفظ میکنه، مردم آزاری نمیکنه و... همین الان توی بهشته.☺️
✅️ #قیامت فقط پردهها کنار میره، و این بهشت و جهنم آشکار میشه.
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرج🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لباست رو حفظ کن!
🔸بايد روی تعصب_های_منطقه ای اقليمی و فرهنگی حساس باشيم...
🔸روايتی از اميرالمومنين(علیه السلام) درمورد شبيه شدن لباس و غذای امت اسلامی به بيگانگان!
حجت الاسلام پناهيان
@Emam_kh
🔴پشت پرده عجیب خبرسازی علیه برنامه های انقلابی در صداوسیما
🔸درخواست از حراست سازمان صدا و سیما برای ورود به موضوع
🔸ماجرای ساخت خبر جعلی علیه برنامه های ثریا و جهان آرا و خانواده شهدا در بهمن ماه سال گذشته را که یادتان هست. شکایت ما به پلیس فتا ارجاع شده و به جاهای جالبی رسیده و کم کم حقیقت مشخص می شود.
🔹با اسنادی که مدیرکانال تلگرامی پس از شکایت ما در اختیار گذاشت فردی که برای انتشار خبر جعلی به کانال مربوطه پول پرداخت کرده است، شناسایی و دیروز به پلیس فتا احضار شد.
🔸خانم ۲۲ ساله ای که عامل اوامر دیگران است و برای بخشی از سازمان و همچنین دو تا از برنامه های سیما، (به صورت پاره وقت و یا پروژه ای) کار رسانه ای می کرده و با تعداد زیادی از صفحات اینستاگرام و کانال های تلگرام در ارتباط است. این ها تاسف ما را بیشتر کرد!
🔹عجیب تر آنکه پس از احضار ایشان، یکی از مجری های مشهور شبکه یک که سابقه دوستی هم با هم داریم و یکی از همان دو برنامه ایست که این خانم برایش کار میکرده، تماس گرفت و خواست پادرمیانی کند.
می گفت یکی از عوامل ما اشتباهی کرده شما گذشت کنید. گفتم اگر آن خانم، شخصی که به او پول داده و خبر جعلی ساخته و ارسال کرده را معرفی کند با ایشان کاری نداریم.
گفت شما فرض کن آن فرد من بوده ام. من گردن میگیرم!
🔸نهایتا و پس از کمی صحبت، گفت بله زبان روزه دروغ نمی گویم کار من نبوده ولی کار فردی بوده که شما هم می شناسی و چون من با او رفاقت دارم و فردی داخل سازمان است و من با او نان و نمک خورده ام، می خواهم گردن بگیرم تا مسأله حل شود!
🔹امیدوارم حراست سازمان صدا و سیما زودتر از دادگاه، فرد و یا دستگاه خاطی را در داخل سازمان (در صورت صحت اظهارات این مجری محترم) مشخص و تنبیه نماید.
🔸باید مشخص شود که چه کسی و یا چه دستگاهی (احتمالاً در داخل صدا و سیما) خبر جعلی و تهمت هزینه کردن دویست میلیون تومان توسط این دو برنامه انقلابی علیه سازمان را ساخته و برای انتشار این دروغ به کانالها پول داده است. چه کسی خبر جعلی سوء استفاده ثریا و جهان آرا از خانواده شهدا و انصراف خانواده شهدا از حمایت از این دو برنامه را در بهمن ماه سال قبل با پول دادن به رسانه ها منتشر کرده است؟! پاسخ به این سوالات و شفاف سازی با مردم طبیعتا خیلی از چیزها را مشخص می کند.
🔹خانواده شهدا هم پیام می دهند و پیگیر نتیجه شکایت ما هستند.
ما از شکایتمان عقب نمی نشینیم و در عین حال، اشتباه و بداخلاقی احتمالی یک نفر و یا یک بخش از سازمان را به حساب همه مدیران محترم سازمان نمی نویسیم، اما انتظار برخورد جدی و شفاف سازی داریم.
✍ محسن مقصودی
@Emam_kh
🔴سید حسن نصرالله: اتهام سخیفی زدهاند/ ما نه دلار برای ایران میگیریم نه برای سوریه
♦️همه حرفهایی که درباره حزبالله میزنند که میخواهد بر بخش بانکی (لبنان) مسلط شود، نادرست است.
♦️ما جنبشی اسلامی هستیم.
♦️ ما متدین هستیم و اصلا دنبال امور بانکی نیستیم که خطر ربا و این چیزها در آن است.
♦️اینکه میگویند حزبالله میخواهد ریاست بانک مرکزی را تحت سلطه خود بگیرد، حرفی مسخره و بیاساس است.
♦️اتهام سخیفی زدهاند مبنی بر اینکه این نگرانی وجود دارد که وقتی دلار تازه به بازار تزریق میشود، حزبالله میرود آن را جمع میکند و میفرستد برای ایران. [لبخند].
♦️ما نه دلار برای ایران میگیریم نه برای سوریه. بروید از صرافیها بپرسید. این اتهام کاملا بیاساس است.
♦️طرح اقتصادی، گام مهمی است که می توان بر اساس آن فعالیت کرد و البته قابل تعدیل و اصلاح است
♦️همانطور که در مقابله با ویروس کرونا موفق شدیم و همانطور که فضای مثبت و مبتنی بر همکاری میان همگان وجود داشته، بر همین اساس می توان با بحران اقتصادی مقابله کرد.
@Emam_kh
♻️ توئیت مهم حجت الاسلام ماندگاری:
سالهاست در جلسات خصوصی و عمومی به خاطر بی برنامگی و رهاشدگی فضای مجازی فریاد زدیم.
دستورات صریح رهبری را مطالبه کردیم ولی اراده نامیمونی کارشکنی و اهمال کاری میکند.
مجلس هم که .....!
مهم ترین مطالبه ما شبکه ملی اطلاعات است و متولی ای که منابع مالی از فروش اینترنت نداشته باشد.
@Emam_kh
🌙سخن نگاشت | مراقبت از دل
🔻 باید با دعاها مأنوس بشویم و قدری دلمان را نرم کنیم
🌸 پيامک ويژه سحرهای ماه مبارک رمضان؛ هر روز در👇
@Khamenei_ir
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
🔴 آیه 2 سوره بقره
🔸ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین(2)🔸
ترجمه:آن کتاب شکی در آن نیست هدایتی برای پرهیزکاران است
🌸ذلک الکتاب یعنی آن کتاب
چرا اینجا ذلک (آن)می گوید؟
ذلک اسم اشاره به دور است یعنی عظمت قرآن دست نایافتنی است و به خاطر همین آن کتاب گفته می شود.
الکتاب یعنی نامه یعنی کتاب
🌸لا ریب فیه یعنی شکی در آن نیست هیچ شکی در قرآن نیست زیرا از سوی خدا نازل شده است و اگر شکی در کار باشد به خاطر سوء ظن و لجاجت و کوردلی افراد است.
🌸هدی یعنی هدایت کننده در آیات دیگر هدی للناس آمده یعنی هدف قرآن هدایت مردم است نور قرآن مانند خورشید بر همه می تابد ولی تنها افرادی از آن بهره می برند که متقین باشند
متقین یعنی پرهیزکاران یعنی افرادی هستند که خودشان را از گناهان و زشتی ها حفظ می کنند.
🔹پیام های آیه 2 سوره بقره🔹
✅قرآن برای هدایت متقین است
✅ هیچ شکی در قرآن نیست
تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
‼️فرو رفتن غذای باقی مانده بین دندانها
🔷س 4013: در یکی از روزهای ماه رمضان روزه گرفتم ولی دندانهایم را مسواک نزدم، و بدون اینکه باقیمانده غذاهای لابلای دندانها را عمداً ببلعم، خودبهخود بلعیده شده است. آیا قضای روزه آن روز بر من واجب است؟
✅ج: اگر علم به وجود باقیمانده غذا در بین دندانهایتان و یا علم به رسیدن آن به حلق نداشته اید و فرو رفتن آن هم عمدی و با التفات نبوده، قضای روزه بر شما واجب نیست.
📕منبع: leader.ir
@Emam_kh