eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
17.5هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 آیه 90 سوره نساء 🌸 إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ و َبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ أَوْ جَآءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاَتَلُوكُمْ فَإِن اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاَتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْاْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلا ً 🍀 ترجمه: مگر كسانى که به قومى می پیوندند كه میان شما و آن قوم پیمانى است، یا نزد شما‏ آیند در حالى كه سینه ‏هاشان از جنگ با شما یا قوم خودشان به تنگ آمده است و اگر خداوند مى ‏خواست آنان را بر شما مسلّط مى‏ كرد و آنان با شما جنگ مى ‏كردند. پس اگر آنان از شما كناره گرفتند و با شما نجنگیدند و پیشنهاد صلح و سازش دادند پس خداوند براى شما راهى براى تعرّض و جنگ با آنان قرار نداده است. 🌷 : می پیوندند 🌷 : میان شما 🌷 : میان آنها 🌷 : پیمان 🌷 : دلتنگ شدن 🌷 : سینه هایشان 🌷 : جنگ 🌷 : بر شما 🌷 : از شما کنار شدند 🌷 : از راه آشتی در آمدند 🌷 : بر آنها 🌷 : راه 🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است و در ادامه موضوع آیه قبلی است. به دنبال دستوری که در آیه قبل که درباره منافقانی که با دشمنان اسلام همکاری نزدیک داشتند که فرمود: فإن تولوا فخذوهم و اقتلوهم حيث وجدتموهم و لا تتخذوا منهم وليا و لا نصيرا: پس اگر سرپیچی کردند آنان را هر جا یافتید بگیرید و در صورت لزوم بکشید و از آنان هیچ دوست و یاوری نگیرید. در این آیه رأفت و مهربانى موج مى زند و بلافاصله دستور می دهد که بعضی از آنها مستثنی هستند که حق آزار و اذیت و تعرض به آنها را ندارید. 1⃣ إلا الذين يصلون إلى قوم بينكم و بينهم ميثاق: مگر کسانی که به قومی می پیوندند که میان شما و آن قوم پیمانی است. یعنی به سوی قوم یا ملت و سرزمینی می روند که بین شما و آن قوم یا بین شما و آن ملت و سرزمین برقرار باشد که در این صورت آن در آنجا در امان هستند اگر آنها را در آنجا دیدید حق ندارید دست به سلاح بردارید و با آنها نجنگید و آنها را نکشید. 2⃣ أو جآءوكم حصرت صدورهم أن يقاتلوكم أو يقاتلوا قومهم: یا نزد شما آیند در حالی که سینه هایشان از جنگ با شما یا قوم خودشان به آمده است. اگر کسانی از منافقان آمدند و دلتنگ و خسته و تحت فشار بودند و نخواستند با شما بجنگند و گفتند ما قصد با شما نداریم و نه توانایی همکاری با شما و مبارزه با قبیله خود داریم ولی می خواهیم در این سرزمین زندگی کنیم باز حق ندارید با آنها بجنگید و آنها را نکشید و آنها در امان هستند. 🌸 سپس برای اینکه ، مغرور نشوند و پیروزی های چشمگیر خود را مرهون قدرت نظامی و ابتکار خود ندانند و نیز برای اینکه احساسات انسانی آنها در برابر این دسته از بی طرفان جریان پیدا کند می فرماید:《و لو شآء الله لسلطهم عليكم فلقاتلوكم: و اگر خداوند می خواست آنان را بر شما مسلط می کرد و آنان با شما جنگ می کردند.》بنابراین ، همواره در پیروزی ها به یاد باشید و هیچ گاه به نیروی خود مغرور نشوید و نیز گذشت از ضعیفان را برای خود خسارت نشمرید. و در پایان آیه بار دیگر نسبت به دسته اخیر تأکید کرده و می فرماید: فإن اعتزلوكم فلم يقاتلوكم و ألقوا إليكم السلم فما جعل الله لكم عليهم سبيلا: پس اگر آنان از شما کناره گرفتند و با شما نجنگیدند و پیشنهاد صلح و سازش دادند پس خداوند برای شما راهی برای تعرض و جنگ با آنان قرار نداده است. 🔹 پيام های آیه 90 سوره نساء 🔹 ✅ به پیمان ‏هاى حتّى با كافران، باید احترام گذاشت. ✅ در جنگ ‏ها، به كسانى كه اعلام بى‏ طرفى مى‏ كنند، نشوید. ✅ باید چنان قدرتمند باشند كه مخالفان در فكر هجوم نباشند. ✅ توجّه به داشته باشید تا دچار غرور نشوید. ✅ با اراده و مشیّت ، منافقان و كافران از جنگ با شما باز ماندند. مبادا ضعف آنان را به حساب قدرت خود بگذارید. ✅ جهاد براى سلطه و تحمیل عقیده نیست، بلكه براى دفع شرّ و موانع است. پس اكنون كه آنان از شما دست برداشته ‏اند شما تعرّض بر آنان نكنید و اگر متعرّض شوید ممكن است خداوند به آنان نیرو دهد و بر شما تسلط کنند. ✅ تنها پیشنهاد از سوى دشمن كافى نیست، براى اطمینان، ترک جنگ و القاى سلام لازم است. ✅ ملاک و معیار و ضوابط جنگ و صلح را باید خدا تعیین كند. تفسير_يک_دقیقه_ای_قرآن 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🔴رهبر انقلاب: مسئولان شوراهای شهر بدانند شهرها باید به نام شهیدان مزیّن شوند رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی شهدای استان زنجان: 🔹شهر باید مزیّن شود به نام شهیدان، به یاد شهیدان؛ شوراهای شهر در شهرهای مختلف بدانند که با اسم چه کسانی این شهر مفتخر میشود. چه افتخاری برای یک شهر، برای یک خیابان، برای یک کوچه و یک گذر، بالاتر از اینکه نام شهید بزرگی، نام یک انسان فداکاری بر روی آن گذاشته بشود؛ اینها چیزهایی است که بایستی دنبال بشود. ۱۴۰۰/۰۷/۲۴ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روحانیونی که امام علی علیه السلام آن‌ها را لعنت کرد از زبان علامه حسن زاده آملی @Emam_kh
‍ پنج شنبه است و ياد درگذشتگان😔 🍃🌼اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌼🍃 🙏التماس دعا 🙏 🌿🌼🌿🌺🌿🌼🌿🌺🌿 پنجشنبه ها چه خوشحال می شوند عزیزانی که دستشان از دنیا کوتاه است😔 و منتظر قلب پرمهرتان هستند🌹 جایشان همیشه سبز🍀 با فاتحه و صلوات و خیراتی هر چند کوچک یادآورشان باشید🌺🙏 🍁🚩زیارت اهل قبور🚩🍁 ✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨ السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ اللهِ✨ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️ معالجه زن توسط پزشک نامحرم 🔷س ۵۷۰۲: نگاه و لمس بیمار زن برای پزشک مرد چه حکمی دارد؟ ✅ ج: اگر مرد برای معالجه زن نامحرم ناچار باشد که او را نگاه کند و دست به بدن او بزند اشکال ندارد، ولی اگر با نگاه کردن بتواند معالجه کند نباید دست به بدن او بزند و اگر با دست زدن بتواند معالجه کند نباید او را نگاه کند. @Emam_kh
دخترم 8 سال بیشتر نداره صبح که از خواب بیدار شد، گفت دیشب تا دیر وقت نتونستم بخوابم گفتم چرا عزیزم گفت یه سوالی ذهنم رو مشغول کرده بود که چطور میشه خدا از اول بوده و کسی او را به وجود نیاورده؟؟ 💢 گفتم دخترم خدا کسی است که همه چیز را به وجود آورده و اگه کسی دیگه اون رو به وجود آورده باشه دیگه بهش خدا نمی گن که!!! 🔰 گفت بله بابا منم همین ذهنم می اومد اما باز هر کاری می کردم که بتونم بفهمم چطور میشه که خدا از اول باشه دوباره به هیچ نتیجه ای نمیرسیدم؟!! ⭕️ گفتم برای این که بهتر بفهمی به این سوالم جواب بده؟ 2 ضرب در 2 چند میشه؟؟ گفت خب معلومه؛ چهارتا دیگه گفتم حالا به من بگو از چه زمانی 2 ضرب در 2 میشه چهارتا گفت از اول چهار تا بوده گفتم میتونی بگی یه زمانی 2 ضرب در 2 پنج تا میشده و از یه زمانی به بعد شده چهار تا خندید و گفت نه بابا اینجوری که نمیشه آخه!!! ♨️ گفتم خدا هم از اول بوده و نمی توان گفت که از یک زمانی به بعد بوجود آمده!! ⁉️ گفتم یه سوال دیگه: نمک چه مزه ای هست؟؟ گفت خب شوره دیگه!!! گفتم از چه زمانی شور شده؟؟ کمی فکر کرد و گفت از اول شور بوده گفتم دخترم خدا هم از اول بوده و نمیتونیم بگیم از کی به وجود آمده گفت بابا یعنی به همین سادگی حل شد!!!😁😁 گفتم دخترم ذهن و عقل ما محدوده و همه چیز رو نمیتونه درک کنه و بفهمه برای همین هم پیامبر و امامان ما از فکر کردن در مورد ذات خدا نهی کردن مثلا یه روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله نزد عدّه اى كه مشغول بحث و گفتگو بودند، آمد و فرمود: درباره چه بحث و گفتگو مى كنيد؟ گفتند: درباره آفرينش خداوند عزّ و جلّ مى انديشيم. حضرت فرمود: همين كار را بكنيد؛ درباره آفريدگان او بينديشيد، اما درباره خودش (ذات خدا) انديشه نكنيد.[تنبيه الخواطر : 1/250 .] گفت ممنونم باباجونم همون مثال رو که زدی ذهنم آروم شد. استاد محمدی @Emam_kh
🌹خدانورآسمانهاوزمین‌است 🚨ما فکر می‌کنیم دو رکعت نماز می‌خوانیم یا اشکی می‌ریزیم، یا یک ، یک کاری خوبی انجام می‌دهیم، دیگر از همه موجودات بالاتر شدیم!! ⬅️ در حالی که دست و پای ما سجده می‌کند، چشم ما سجده می‌کند، گوشت و پوست و استخوان و ابرو و تمام ذرات وجود ما، در مقابل خدا می‌کند همین حالا و هر لحظه. ☀️ "ونُورُ النَّهارِ وَضوْءُ الْقَمَرِ"، نور روز، خورشید، تمام این روشنایی‌ها در مقابل خدا سجده می‌کنند، چرا؟ ⚡️چون احساس می‌کنند که از خودشان چیزی ندارند، محتاجند، فقیرند، خداست که هر لحظه به آنها حیات می‌دهد، قدرت می‌دهد، 🔻ولی ما ، ما می‌گوییم قدرت مال ماست. 🔻ما کجا بود؟ من کجاست؟ این من را پیدا بکنیم. مراد از من یعنی ؟ این جسم که مال ما نیست، مراد است؟ روح که مال ما نیست، روح و جسم مال خداست، آسمان و زمین . 🔻اینها را تا حالا فهمیدیم؟ تا حالا فکر کردیم؟ یک عمری دعا خواندیم و رد شدیم، اگر خواندیم آیا تفکر کردیم؟ آیا درس گرفتیم؟ اگر درس گرفتیم آیا عملی کردیم یا نه فقط در و به سر می‌بریم، به تعبیر قرآن«صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ‌» 🔻 کسی که کور است، 🔻کسی اللَّهُ نُورُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ را مشاهده نکند کور است، اگر چه چشمش هم عینک نخواهد و اولین چشم دنیا را هم داشته باشد. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان قسمت نوزدهم نمیتونم محیا رو ول کنم آقا جون ... چون ... صدایش انقدر آرام بود که به زور شنیده میشد ... - چون ما ... زن و شوهر شدیم ... سرم گیج رفت ... ناخن هایم را در گوشتم فرو بردم ... او داشت چه میگفت به آقاجون ... آقاجون اخم درهم کشیده بود منتظر تا حرفش تمام شود... حاضرم عقدش کنم حتی... اما بعد از عروسیم با هدا ... نمیتونم از هدا دست بکشم... سیلی که آقا جون باتمام قدرت توي صورتش کوبید بدجور روي دلم چنگ انداخت ... دستم را جلوي دهانم گذاشتم و هینی کشیدم ... هنوز سرش پایین بود خون از گوشه لبش جاري بود... هدا ... پس نامش هدا بود... آنکه اینگونه دل و دینش را برده..،، و به اندازه ي تمام دنیا به هدا نامی که خوشبخت ترین بود ... حسودي کردمقلبم بدجور زخمی بود ... زخمی تر از همیشه ... او مرا نمیخواست ... تا ابد نمیخواست مرا ... و این خواستنش به اندازه ي تمام نخواستنهایش قلبم را شکست... آقا جون سعی میکرد کنترل کند تن صدایش را ... - میفهمی چی میگی پسر ؟؟؟؟ اصال حالیته این که کنارش وایسادي و عین یه تیکه گوشت بی ارزش راجع بهش حرف میزنی ... دختر داییته ... ناموسته ... تف انداخت روي زمین ... - بی غیرت ... نزدیکش شد... و اشاره زد به من... رو به امیر عباس گفت..،، همین امروز میریم صیغه رو فسخ میکنیم ... تو لیاقتشو نداري ... بیشعور ... کی انقدر بی صفت شده بودي و من خبر نداشتم ... تمام عضالتم منقبض شده بوداي کاش که جرعت داشتم و فریاد میزدم که من مجبورش کردم ... او که حتی نگاهم هم نمیکرد... من او را دراین مخمصه انداختم... و حاال جرئت نداشتم که آبروي خودم را بریزم ... سیلی دوم که به گوشش خورد ... دیوانه شدم ... اشک هایم بی امان میبارید دست آقاجون رو گرفتم ... - نزنین آقا جون ... نزنین ... تقص... صداي پر تحکمش حرفم را قطع کرد... - ساکت شو محیا ... هنوز هم سرش پایین بود ... - آقاجون ... من شرمنده ام ولی صیغه رو فسخ نمیکنم ... زنمه... آقاجون دوباره جوشید... - غلط کردي ... پسره یاستغفروااالله ... اصال نیازي به تو نیست محیا بخواد کافیه ... رو به من کرد ... - محیا برو حاضر شو... دوباره صدایش درآمد... - آقاجون محیا هم به این جدایی حاضر نیست... ابروهایم باال پرید ... از طرف منهم حرف میزد... آقا جون با اخم به سمتم برگشت... -آره محیا؟؟؟؟ سرم را پایین انداختم ... نمیخواستم انقدر خوار باشم که خودم را به زندگی دونفر دیگر بچسبانم... بشوم ملکه ي عذاب دختري که با هزاران آرزو به خانه بخت میرود... - نه آقاجون من راضیم ... میرم حاضر بشم ... سرش را باال آورد ... انقدر سریع که صداي تق گردنش را شنیدم ... - وایسا سرجات محیا... جلوي آقاجون هم دستور میداد.. ادامه دارد... 💖 🧚‍♀●◐○❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا