رمان #بغض_محیا
قسمت صدوپنجاهوپنجم
ثابت ماند رویم...
از جا بلند شد...
نگاهی به هدي کرد...
نگاهی به هدي کرد...
صدایش آرام بود اما لحنش...
من که ترسیدم...
هدي را نمی دانم...
- بسه ...
نمایش خوبی بود...
به سمت من آمد...
ناخودآگاه کمی عقب تر رفتم...
دستش را به در گرفت و کمی به سمتم خم...
با همان نگاه مرگبارش ...
از لای دندان هاي کلید شده اش زمزمه کرد...
- اتاقت...
زود...
جا خوردم...
از لحن صحبتش با
من کجاي دعواي او وزنش بودم؟!...
برگشتم...
عمو ها و زن عموها هم به مادر و عمه ملحق شده بودند...
سالم دادم...
وچشم هایم را کمی مالیدم...
انگار تازه یادم آمده بود از خواب بیدار شدم...
زن عموها کمی عمه را دلداري دادند...
مادر هم حال خوبی نداشت میدانستم بعد از مرگ پدر تنش اذیتش میکند...
در آغوش گرفتمش...
- خوبی مادر؟!...
زیر لب گفت...
- محیا برو تو اتاقت ...
آبرومون رفت...
اخمی بر چهره نشاندم و نگاه به خود کردم...
با دیدن ساق پاهایم که برهنه بود چشمانم گرد شد...
چشمانم را با خجالت روي هم گذاشتم،داخل اتاق دویدم...
نگاهی به خودم در آینه انداختم و خودم هاج و واج ماندم...
لباس خوابی کوتاه که تا روي زانویم آمده بود...
و رنگ صورتی اش بدنم را بیش از پیش رنگ پریده جلوه میداد...
خداروشکر موهاي بلند وافشانم شانه و بازوهایم را پوشانده بود...
و خدارو شکر تنها عموها بالا آمده بودند...
و کار به جاهاي باریک نکشیده بود...
حالا میفهمم دلیل اخم وحشتناك و لحن وحشتناك ترش را...
دوباره به خودم نگاهی انداختم و لب فشردم...
شاید خودستایی باشد...
اما زیادي جذاب شده بودم با آن لباس و پوست سفید و موهاي رنگ شب و افشانم...
ناخودآگاه خنده ام گرفت...
میدانم بی جا بود با آن وضعیتی که بیرون بود...
کله ام را تکان دادم و سریع لباس مناسب پوشدیم...
و بیرون رفتم...
کسی توي راهرو نبود...
اما هنوز صداي جیغ هاي هدي می آمد و سکوت امیرعباس غوغا میکرد...
سکوتش برایم عجیب ترین بود...
او مردي نبود که بایستاد و از زنش حرف بخورد...
این هدي هم عجب شلوغ کاري بود ..دوباره خنده ام گرفت...
به خودم نهیب زدم...
'' - وقت خوشمزه بازي نبود اصلا'...
و پا یین رفتم...
نعیم ونگار و ساحل هم پایین آمده بودند...
و مادر و زن عموها در حال رسیدگی به عمه بودند...
که تقریبا از شدت گریه از حال رفته بود...
مادر هم انگار دست کمی نداشت...
و به زور سرپا خودش را نگه داشته بود...
نبودن آقاجون کمی عجیب بود برایم...
رو به نعیم کردم...
- آقاجون کو؟!...
با همان احوال مات و هاج و واجش گفت...
- ها؟!...
نمی دونم...
که نگار میان حرفش امد...
- تو اتاقش...
دریا رفته چایی ببره براش...
سري تکان دادم...
- شما چیزي خوردید؟!...
نگار گفت...
- مگه تو این خونه به جز حرص چیز دیگه ایم میشه خورد...
نگاه ملامت گري کردم...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت46 ( 3 )
🔹 ارزش پشیمانی و زشتی غرورزدگی
🔻 همچنین مولا علی (علیه السلام) درباره ارزش و آثار شرم و حیا در مقابل خدا در حکمت ۲۲۳ می فرمایند: « مَنْ كَسَاهُ الْحَيَاءُ ثَوْبَهُ لَمْ يَرَ النَّاسُ عَيْبَهُ»
" کسی که حیا لباس خودش را بر تن او پوشانده باشد، مردم عیب او را نمی بینند."
🔻در حکمت ۱۱۳ حیا را درجه اعلای ایمان می دانند و می فرمایند: « لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ » ؛ ایمانی مانند حیا و صبر نیست.
🔻 و نهایتاً در خطبه ۲۲۲ به عنوان الگوی انسان هایی که همواره از خدا احساس شرم و حیا و خجالت و از اعمال شان احساس ندامت دارند، اولیاء خدا و اهل الذّکر را معرفی می کنند و می فرمایند:
« أهلُ الذِّکْر حَمَّلُوا ثِقَلَ أَوْزَاِرِهمْ ظُهُورَهُمْ فَضَعُفُوا عَنِ الِاسْتِقْلَالِ بِهَا، فَنَشَجُوا نَشِيجاً وَ تَجَاوَبُوا نَحِيباً، يَعِجُّونَ إِلَى رَبِّهِمْ مِنْ مَقَامِ نَدَمٍ وَ اعْتِرَافٍ »
" اهل ذکر سنگینی بار گناهان خودشان را روی دوششان حس می کنند، خوب درک می کنند که نمیتوانند به تنهایی این بار را بکشند و با هم شروع می کنند به ناله کردن و گفتگو کردن، ناله دارند در درگاه خداوندشان از جایگاه انسانی که دچار پشیمانی و اعتراف به ناتوانی است. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹شرح حدیث اخلاق از حضرت_سجاد(علیه السلام) توسط رهبر انقلاب
💐آثار دنيوی و اخروی سخن نیکو:
🔸افزايش رزق
🔹تأخير در اجل انسان
🔸محبوبيت درميان خانواده
🔹ورود به بهشت
@Emam_kh
تحریم کمانه کرده است؟
🔹پیچ تحریم، در اثر تهیدستی آمریکا و کثرت استفاده از آن، هرز شده است. در این میان، تحریم روسیه، نقطه عطفی در نمایش خالی بودن دست حاکمان کاخ سفید به شمار می رود.
♦️مقاومت ایران در مقابل فشار حداکثری، اثرگذاری را از تحریم گرفت؛ و تاب آوری روسیه می تواند تحریم را به ابزاری لغو تبدیل کند. یا حتی کمانه کند و ضمن آسیب زدن به سیطره آمریکا بر غرب، موجب گریز از مرکز در اردوگاه به هم ریخته غرب شود.
🔹قیمت جهانی نفت در اثر مقاومت ایران در مذاکرات و اوج گرفتن بحران در اوکراین، در حال نزدیک شدن به 140 دلار است (صدای آمریکا) و اگر همین فشار قیمتی بر اروپا و دیگر کشورهای صنعتی شدت یابد، طبیعی است که بر شمار معترضان و تحریم شکنان به نحو چشمگیری افزوده خواهد شد.
♦️به همین دلیل هم هست که آمریکا بدون عقب نشینی اساسی، خواستار سر هم بندی توافق، و تزریق سد میلیون بشکه نفت ایران به بازار، برای جلوگیری از انفجار قیمتی و ویرانی ساختار رژیم تحریم هاست.
✍ محمد_ایمانی
@Emam_kh
💚 چطور کلسیم خانگی درست کنیم⁉️
درمان پوکی استخوان⁉️
1 لیوان شیر
1 قاشق غذاخوری پودر سنجد
1 قاشق غذاخوری شیره انگور
💥هر روز از این نوشیدنی استفاده کنید
توپک_خرمایی
موادلازم
✔️خرما 500 گرم ✔️ گردو خرد شده 1 پیمانه ✔️ فندق خرد شده نصف پیمانه ✔️شکلات سفید 200 گرم ✔️ پودر پسته برای تزئین .
⚪طرزتهیه .
هسته ی خرما هارو گرفته نیم ساعت در آب ولرم بذارید بعدش خرما هارو با دستگاه خرد کن این جا از روندو استفاده شده ، تا حالت خمیرش شود کاملا له شود گردو و فندق رو هم اضافه کرده با دست مخلوط کنید از مواد به اندازه گردو برداشته گلوله کنید اگر به دست چسبندگی داشت دستتون رو یکم خیس کنید بعدش گلوله کنید بعدش شکلات سفید رو که بنماری کردید توپک رو داخلش فرو ببرید و در بیارید روی ورق روغنی بذارید و نیم ساعت در یخچال بذارید و حالا میتونید با پودر پسته تزئین کنید و سرو کنید
📸 | تصویری از حضور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در حرم حضرت اباالفضل العباس(علیه السلام)
🔹️باز نشر به مناسبت میلاد_حضرت_عباس
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 باید با صحیفه_سجادیه انس بگیریم
🔺 رهبر انقلاب: «یامن تحل به عقد المکاره و یامن تدفع به حرّ الشدائد» با زبان درخواست و التماس حقیقت را بیان مىکند. انسان را به آنچه که هست و کیفیتى که باید پیدا بکند آشنا مىکند. ما باید با صحیفهى سجادیه انس بگیریم، و من خواهش مىکنم از همهى برادران و خواهران کتاب صحیفهى سجادیه را بگیرند، مطالعه کنند، بخوانند تدبر کنند، هم از توجهى که انسان از دعاى صحیفهى سجادیه به خدا مىبرد، پیدا مىکند، بهره ببرند و هم معارف عظیم این کتاب تالى تلو قرآن و نهجالبلاغه را یاد بگیرند، و باید دانشمندان و متفکرین و دانایان امور معارف روى صحیفهى سجادیه بیش از این کار کنند. ۱۳۶۶/۰۶/۲۰
@Emam_kh