رمان #بغض_محیا
قسمت صدوهشتادونهم
عمه با مهربانی رو به محسن کرد...
- محسن جان اینبار فرق میکنه...
میدونی مادر خودت...
اینبار هر دوشون میخوان به زندگیشون سامون بدن...
لجبازي رو کنار گذاشتن...
رو به من کرد...
- مگه نه مادر؟!...
دهان باز کردم که تایید کنم...
که چشم غره ي مادر دهانم را بست...
مادر به جاي من جواب داد...
" - مرجان میدونی مثل خواهرمی...
و امیرعباسم که برام با محسن فرقی نداره...
تو خودت جاي من بودي میدادي دخترتو؟!...
به واالله اگر میدادي...
امیرعباس خوبی و جوونمردیش تو کل بازار و محل زبونزده...
اما تو خونش به زنش بدجوربد کرد...
براي محیا مرداي بهتري هست...
من میخوام دخترم حداقل براي بار دوم خوشبخت بشه...
شاید الان خودشم راضی باشه اما عاشقی کورش کرده...
نمی دونه داره چیکار میکنه...
صالح اینه که همون دختر دایی پسر عمه بمونن...
دیگه نه ما و نه خودشون تحمل داغ شدن نداریم...
بازي تازه تموم شده رو دوباره شروع نکنیم...
تازه آرامش برگشته به خونه بزاریم بمونه"...
امیرعباس گلویی صاف کرد...
و نگاه کردم به سویش...
"- زن دایی حرف شما متین...
محیا دیگه محیاي قبل نیست...
منم دیگه اون امیرعباس قبل نیستم...
من میخوام با محیا زندگی بسازم آروم بشم کنارش...
..."
چون دیگه فهمیدم جز محیا کنار هیشگی آروم نمیگیرم
گونه ام سرخ شد از بی پروا حرف زدنش...
ادامه داد...
" - میخوام عمرمو کنارش بگذرونم...
میدونم شما تجربه تلخی داشتید...
داماد خوبی براتون نبودم...
شوهر خوبیم برا محیا نبودم...
راستش زندگی نبود زندگی قبلیمون...
اما زندگی میخوام بسازم الان کنارش"...
رو به محسن کردو گفت...
" - محسن تو برادر منی و خواهرمو دستت امانت سپردم...
و الحق که کم نذاشتی...
میدونم امتحان پس دادم و بدجور رد شدم...
اما یه بار ازتون فرصت میخوام به خاطر من به خاطر محیا...
که سامون بدیم به زندگیمون"...
مادر با اخم گفت...
- والاچی بگم امیرعباس جان...
مثل اینکه تو و محیا همه قرارا و قولاتونو گذاشتید...
نه زن دایی اگه قراري بود که الان همگی اینجا ننشسته بودیم...
من الان از شما فقط یه فرصت میخوام...
که بتونم زنمو خوشبخت کنم ،جبران کنم...
آنقدر احترام داشت میان خانواده...
که روي صحبتش کسی حرفی نزند...
حتی مادر و محسن که اخم هاي درهمشان نشان می داد ناراضی بودنشان را...
مادر دنبال حرف امیرعباس گفت...
" - والا چیزي نمیشه گفت با این صحبتات امیرعباس جان...
مثل اینکه محیام راضیه...
حالا هرچقدر من و محسن بگیم...
شما کار خودتونو میکنید"...
امیرعباس چیز دیگري نگفت...
و آقاجون ادامه داد...
- دخترم به نظرم یه مدت نامزد باشن...
که شما و محسن هم دلتون راضی بشه...
مادر ناراضی تکیه داد...
- والا چی بگم...
ایشاال که خوشبخت باشن...
انگار که همگی با این حرف مادر نفس راحتی کشیدند...
و آن جو سنگین کمی سبک شد...
صحبت میان بقیه گل انداخت...
و من همچنان لال شده سر جایم خشک شده بودم...
با صداي مادر به خودم آمد و به سمتش برگشتم...
که آرام زمزمه کرد...
"- محیا اینبارم کار خودتو کردي...
اما بدون راه برگشتی واست دیگه تو خونه ي من نیست...
انتخاب کردي هرچیم شد پاي انتخابت وایمیسی...
من دیگه پشتت نیستم"...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت54 ( 2 )
🔹 اهمیت عقل و ادب و مشورت
5⃣ نکتهٔ دیگری که مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه، پیرامون ادب دارند این است که:
راهبرد ادب چیست؟ اگر خواستیم مؤدب بشویم چه کنیم؟
🔻حضرت میفرماید: " کافی است از هر چیزی که در دیگران نمیپسندی، خودت اجتناب کنی."
این نکته را در حکمت های ۳۶۵ و ۴۱۲ ، با عبارت های بسیار نزدیک به هم بیان کردند.
6⃣ یکی از تکالیفی که بر عهده پدر هست نسبت به فرزندان، حُسن تأدیب و حُسن ادب است. در حکمت ۳۹۹ میخوانیم: « حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ یُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ یُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ » ؛
" حق فرزند بر پدر این است که اسم نیکو برای فرزندش بگذارد، خوب و نیکو ادبش کند و قرآن را به او بیاموزد. "
7⃣ نکتهٔ دیگری که مولا علی (علیه السلام) میفرمایند این است که بر همین اساس یکی از حقوقی که مردم بر گردن رهبر دارند، تأدیب مردم است تا از جهالت خارج شوند. لذا حضرت علی (علیه السلام) در خطبه ۳۴ می فرماید: « فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ ...وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا » ؛ " حقّ شما مردم بر من این است (که بعد از چند نکته میفرمایند) شما را تأدیب کنم تا آنچه لازم هست یا نیاز دارید را بدانید. "
8⃣ نکتهٔ پایانی هم این است که کسی که به ادب کردن خودش اقدام میکند و با ادب عملی دیگران را دعوت به خوبی ها میکند، ارزشمندتر و لایق احترام تر است تا کسی که با زبان، مردم را دعوت به خوبی ها میکند و خودش هم عمل نمیکند.
🔻 لذا در حکمت ۷۳ مولا علی (علیه السلام) فرمود: آن کسی که خودش را تعلیم میدهد و تربیت میکند، ارزش احترامش بالاتر از کسی است که دیگران را تعلیم میدهد و کسی که با عمل خودش دیگران را دعوت به خوبی ها میکند، بهتر از کسی است که با زبان خودش مردم را به خوبی ها دعوت میکند.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ رهبر انقلاب: پروردگارا! تو را به مهدی موعود، تو را به آن کسی که «بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَریٰ وَ بِوُجودِهِ ثَبَتَتِ الاَرضُ وَ السَّماء» سوگند میدهیم همهی جوانان کشور را، همهی ملّت بزرگ ایران را در سایهی لطف و عنایت خود محفوظ بدار؛ ملّت ایران را بر دشمنانش پیروز کن.
@Emam_kh
پس از روسیه، ایران هم نفت خود را با ارز ملی میفروشد
🔹روزنامه نیوایندین اکسپرس: منابع آگاه میگویند که ایران میخواهد بهزودی یک نرخ مبادله و ارزشگذاری بین ریال و طلا ایجاد کند که باعث تشویق روی آوردن مشتریان نفت و گاز این کشور به استفاده از ریال یا طلا شود. این تصمیم ایران میتواند ضربه دیگری به دلار آمریکا باشد.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید حاج قاسم سلیمانی: این را دقت کنید؛ غرور، تکبر، نخوت؛ آفت هرگونه اثر تربیتی و اخلاقی و هرگونه مسئولیتی است
@Emam_kh
🔵ماه رمضان به سه قسمت تقسیم میشه.
١-دهه اول رحمت
٢-دهه دوم مغفرت
٣-دهه سوم اجابت
💠پس دهه اول را دعا کنیم رحمت خدا نصیب حال ما بشه و کلمه طیبه را زیاد بخوانیم لا اله الا الله.
💠دهه دوم را استغفار بخوانیم تا عفو شویم.استغفرالله و اتوب الیه.
💠دهه سوم برای طلب بهشت و رهایی از جهنم دعا کنیم: اللهم اجرنی من النار.اللهم ادخلنی الجنه
#الَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
@Emam_kh
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐🎥تبلیغ بین المللی ماه مبارک رمضان
📱سخنرانی انگلیسی استاد پورآقایی در مورد حقوق بشر و قرآن(قسمت چهارم)
#ماه_مبارک_رمضان
@Emam_kh