eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
17.1هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ قسمت_بیست_و_نهم 💠 در تمام این مدت منتظر بودم و حالا خطش روشن بود که چشیدن صدایش آتشم می‌زد. باطری نیمه بود و نباید این فرصت را از دست می‌دادم که پیامی فرستادم :«حیدر! تو رو خدا جواب بده!» پیام رفت و دلم از خیال پاسخ حیدر از حال رفت. 💠 صبر کردن برایم سخت شده بود و نمی‌توانستم در پاسخ پیام بمانم که دوباره تماس گرفتم. مقابل چشمانم درصد باطری کمتر می‌شد و این جان من بود که تمام می‌شد و با هر نفس به التماس می‌کردم امیدم را از من نگیرد. یک دستم به تمنا گوشی را کنار صورتم نگه داشته بود، با دست دیگرم لباس عروسم را کنار زدم و چوب لباسی بعدی با کت و شلوار مشکی دامادی حیدر در چشمم نشست. 💠 یکبار برای امتحان پوشیده و هنوز عطرش به یادگار مانده بود که دوباره مست محبتش شدم. بوق آزاد در گوشم، انتظار احساس حیدر و اشتیاق که بی‌اختیار صورتم را سمت لباسش کشید. سرم را در آغوش کتش تکیه دادم و از حسرت حضورش، دامن آتش گرفت که گوشی را روی زمین انداختم، با هر دو دست کتش را کشیدم و خودم را در آغوش جای خالی‌اش رها کردم تا ضجه‌های بی‌کسی‌ام را کسی نشنود. 💠 دیگر تب و تشنگی از یادم رفته و پنهان از چشم همه، از هر آنچه بر دلم سنگینی می‌کرد به خدا شکایت می‌کردم؛ از پدر و مادر جوانم به دست تا عباس و عمو که مظلومانه در برابر چشمانم پَرپَر شدند، از یوسف و حلیه که از حال‌شان بی‌خبر بودم و از همه سخت‌تر این برزخ بی‌خبری از عشقم! قبل از خبر ، خطش خاموش شد و حالا نمی‌دانستم چرا پاسخ دل بی‌قرارم را نمی‌دهد. در عوض خوب جواب جان به لب رسیده ما را می‌داد و برای‌مان سنگ تمام می‌گذاشت که نیمه‌شب با طوفان توپ و خمپاره به جان‌مان افتاد. 💠 اگر قرار بود این خمپاره‌ها جانم را بگیرد، دوست داشتم قبل از مردن نغمه را بشنوم که پنهان از چشم بقیه در اتاق با حیدر تماس گرفتم، اما قسمت نبود این قلب غمزده قرار بگیرد. دیگر این صدای بوق داشت جانم را می‌گرفت و سقوط نفسم را خفه کرد. دیوار اتاق به‌شدت لرزید، طوری‌که شکاف خورد و روی سر و صورتم خاک و گچ پاشید. 💠 با سر زانو وحشتزده از دیوار فاصله می‌گرفتم و زن‌عمو نگران حالم خودش را به اتاق رساند. ظاهراً خمپاره‌ای خانه همسایه را با خاک یکی کرده و این فقط گرد و غبارش بود که خانه ما را پُر کرد. ناله‌ای از حیاط کناری شنیده می‌شد، زن‌عمو پابرهنه از اتاق بیرون دوید تا کمک‌شان کند و من تا خواستم بلند شوم صدای پیامک گوشی دلم را به زمین کوبید. 💠 نگاهم پیش از دستم به سمت گوشی کشیده شد، قلبم به انتظار خبری از افتاد و با چشمان پریشانم دیدم حیدر پیامی فرستاده است. نبض نفس‌هایم به تندی می‌زد و دستانم طوری می‌لرزید که باز کردن پیامش جانم را گرفت و او تنها یک جمله نوشته بود :«نرجس نمی‌تونم جواب بدم.» 💠 نه فقط دست و دلم که نگاهم می‌لرزید و هنوز گیج پیامش بودم که پیامی دیگر رسید :«می‌تونی کمکم کنی نرجس؟» ناله همسایه و همهمه مردم گوشم را کر کرده و باورم نمی‌شد حیدر هنوز نفس می‌کشد و حالا از من کمک می‌خواهد که با همه احساس پریشانی‌ام به سمتش پَر کشیدم :«جانم؟» 💠 حدود هشتاد روز بود نگاه را ندیده بودم، چهل شب بیشتر می‌شد که لحن گرمش را نشنیده بودم و اشتیاقم برای چشیدن این فرصت در یک جمله جا نمی‌شد که با کلماتم به نفس نفس افتادم :«حیدر حالت خوبه؟ کجایی؟ چرا تلفن رو جواب نمیدی؟» انگشتانم برای نوشتن روی گوشی می‌دوید و چشمانم از شدت اشتیاق طوری می‌بارید که نگاهم از آب پُر شده و به سختی می‌دیدم. 💠 دیگر همه رنج‌ها فراموشم شده و فقط می‌خواستم با همه هستی‌ام به فدای حیدر شوم که پیام داد :«من خودم رو تا نزدیک رسوندم، ولی دیگه نمی‌تونم!» نگاهم تا آخر پیامش نرسیده، دلم برای رفتن سینه سپر کرد و او بلافاصله نوشت :«نرجس! من فقط به تو اعتماد دارم! خیلی‌ها رو خریده.» 💠 پیامش دلم را خالی کرد و جان حیدرم در میان بود که مردانه پاسخ دادم :«من میام حیدر! فقط بگو کجایی؟» که صدای زهرا دلم را از هوای حیدر بیرون کشید :«یه ساعت تا مونده، نمی‌خوابی؟» نمی‌خواستم نگران‌شان کنم که گوشی را میان مشتم پنهان کردم، با پشت دستم اشکم را پاک کردم و پیش از آنکه حرفی بزنم دوباره گوشی در دستم لرزید. 💠 دلم پیش اضطرار حیدر بود، باید زودتر پیامش را می‌خواندم و زهرا تازه می‌خواست درددل کند که به در تکیه زد و زمزمه کرد :«امّ جعفر و بچه‌اش شدن!»... ادامه_دارد...... ✍️نویسنده: فاطمه_ولی_نژاد
؟ آیا هست یاری کننده ای که مرا یاری کنــد؟ 😔 ✍ دخترک قهقهه ای بلند میزند و شال کوتاهش را که حکم بادبزن دارد مرتب جابه جا میکند . زیر این افتاب داغ یک بستنی با طعم شکلات چقدر میچسبد!🍦 دختر بستنی اش را لیس میزند و چشم های دودوزه باز به موهای طلایی که زیر شال قرمزش خودنمایی میکند، خیره شده اند .👀 آخر میدانی؟ گرگ ها همیشه به دنبال 👠💃 لبخند _آمیز روی لبهای پسری که آن سوی خیابان ایستاده است مینشیند .😋😈 و برای هزارمین بار در چشمانت حلقه میزند . آهِ بلندی از اعماق وجودت زبانه میکشد که دل آسمانها و زمین را .😔😭 لبخند روی لبهای همگان و اشک های سرد روی گونه های تو ... را روی سر میکشی و از کوچه ها عبور میکنی . یک عبور تلخ ... شاید تحمل دیدن این صحنه ها آنقدر برایت دشوار است که ندیدنشان را ترجیح میدهی ...😞 و سخت تر از همه آنکه امروز هم گذشت‼️ روزی که قولش را داده بودی . هزار سال میگذرد و هزاران روز دیگر . هزار روز و هفته و هنوز آن نفر جور نشده است ...😭😭 از ممعه های و غریب آقا که دیگر بگذارید هیچ نگویم😔😔😔 غریبی چقدر سخت است این را باید از تو پرسید آقا جان ؟ ای کاش تو هم یک داشتی .... زینبی که می شد .... زینبی که سنگ برادر را به سینه میزند ... کاش داشتی تاحداقل در این هلهله و شور و هیاهو دلت را به او خوش میکردی ...😭 یک روز هم بود و فکر همه درگیر ... شوق و ذوق همه گرفتن بلیط برای آمدن به ورزشگاه و استرسشان کم آمدن بلیط و جاماندن از بقیه ... دریغ از آنکه هیچ یک نمیدانند جاماندن از یعنی چه؟ توی این وضعیت کمتر کسی به فکر تو میماند کمتر کسی ذکر لبش « » ست . توی این شوق و شور هیجان فوتبال، شاید آمدنت خوشیهایشان را برهم زند! یعنی میتوان لذتی که در دیدن توست را به دیدن فیلم ها وعکس هایی که دشمنانت ساخته اند وعمل به برنامه هایشان فروخت؟🙁 دیدن روی ماه تو یا هوس و وسوسه شیطان؟ به راستی که قدر تورا فقط کودکی میداند که مشق شبش به جای الف، ب و بابا آب داد خمپاره و گلوله و بابایی که رفت وآغوش گرم مادرانه ای که دیگر نیست شده!😭 قدر تورا تنها میداند که پیشانی خونین پسرش را درآغوش گرفته میبوسد و انتقام خون شهیدش را به تو واگذار میکند!😭 ای کاش دعاهایمان که اگر چیز بیش از این بود امروز تیتر رسانه ها بجای حمله انتحاری و کشته شدن صدها زن و کودک این بود!👇👇👇👇          «یوسف زهرا آمـــــــــــد!» 🌹اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌹🍃 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌷 آیه 214 سوره بقره 🌸 أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَآءُ وَالْضَّرَّآءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الْرَّسُولُ وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَآ إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيب ٌ 🍀ترجمه:آیا گمان كردید داخل بهشت مى شوید وحال آنكه هنوز مانند آنچه بر پپشینیان شما گذشت به شما نرسیده است؟! آنان گرفتار تنگدستى و ناخوشى شده و چنان زیر و زبر شدند كه پیامبر و افرادى كه ایمان آورده و همراه او بودند، گفتند: یارى خدا چه وقت خواهد بود؟ آگاه باشید كه یارى خداوند نزدیك است. 🌺 شأن نزول آیه: گوید:سدی و قتادة و سايرين از اهل تفسير گویند:که این آیه در روز خندق نازل شده است. هنگامی که مسلمین در مدینه محصور شده و ترس آنها در جنگ مزبور شدید گردید و خداوند به آنها صبر و پایداری و وعده پیروزی داد. 🌺 : سختى هایى است كه از خارج به انسان تحمیل مى شود، مثل جنگ و سرقت. سختى هاى درونى است، مانند بیمارى، زخم وجراحت. این آیه یادآور تحمل سختى از سوى مؤمنان گذشته و هشدار و تسلاّیى براى است. حوادث سخت، آزمایش الهى است و مشكلاتى همچون حوادث تلخِ مالى و جانى همه براى ساخته شدن انسانهاست. در روایتى از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله مى خوانیم: بهشت با سختى ها پیچیده شده است. و در روایت دیگرى آمده: براى مؤمنان گرفتار در دنیا، چنان پاداشى است كه دیگران مى گویند: اى كاش این سختى ها با سختى بیشترى براى ما بود. آرى، مشكلات، عامل رشد و قرب و راه ورود به بهشت است. 🌺 نابرده رنج، گنج میسّر نمى شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد تأخیر استجابت ، مایه ى تردید نشود. بارها وعده داده است كه «انّهم لهم المنصورون» انبیا و بندگان ما حتماً یارى مى شوند. و «كتباللّه لاغلبنّ انا ورسلى» خداوند نوشته است كه من و فرستادگانم پیروز هستیم. به هر حال وعده ى پیروزى داده و ممكن است به دلائلى این وعده ها به تأخیر بیافتد، لكن این تأخیر نباید سبب تردید شود. 🔹 پيام های آیه 214سوره بقره 🔹 ✅ بهشت رفتن، تنها به خاطر ایمان داشتن و بدون سختى كشیدن، انتظار نادرستى است. «ام حسبتم ان تدخلوا الجنّة...» ✅ در سنّت هاى الهى، هیچ تغییرى نیست. همه ملّت ها و امتّ ها و افراد باید از كوران آزمایش بگذرند. «ولمّا یأتكم مثل الّذین خلَوا» ✅ توجّه به دیگران، عامل تسكین است. از تاریخ، عبرت و الگو بگیریم. «مستهم البأساء والضرّاء» ✅ آماده باشیم، الهى به قدرى سخت است كه بعضى مواقع انبیا را نیز مضطرب مى كند. «یقول الرسول والذین آمنوا معه متى نصر اللَّه» ✅ در سختى ها، از مردم جدا نبودند. «یقول الرسول و الذین آمنوا معه» ✅ یكى از شروط استجابتِ ، اضطرار و قطع امید از غیر خداست. «متى نصراللَّه... انّ نصر اللّه قریب» ✅ همه ى مشكلات، یاد نصرت خداوند است. «الا انّ نصر اللّه قریب» ✅ ، زمینه ى دریافت نصرت الهى است. «مسّتهم... انّ نصر اللّه قریب» تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
❣سلام_امام_زمانم❣ بیا موعود هنگام قیام است جهان مجروح یک جو التیام است زمان لبریز شوق‌و است بر رجعتت امّیدوار است ❤️الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج❤️ 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 آيه 186 سوره آل عمران 🌸 لَتُبْلَوُنَّ فِى أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذىً كَثِيراً وَإِنْ تَصْبِرُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور ِ 🍀 ترجمه: قطعاً شما در اموال و جان هاى خود آزمایش خواهید شد و از كسانى كه پیش از شما كتاب (آسمانى) داده شده اند واز كسانى كه شرک ورزیده اند، آزار بسیارى مى شنوید و اگر صبر کنید و تقوا پیشه كنید، پس قطعاً آن عزم استوار شما در كارهاست. 🌷 : یعنی امتحان خواهيد شد، آزمايش خواهيد شد 🌷 : جان هايتان 🌷 : خواهيد شنيد 🌷 : کتاب داده شده اند 🌷 : شرک ورزیده اند 🌷 : آزار 🌷 : بسیار 🌷 : کارها 🔴 : وقتى مسلمانان از مكّه به مدینه مهاجرت كردند، مشركان دست تجاوز به اموال آنان گشودند، چنانكه به هركسی نیز دست مى یافتند، او را مورد آزار قرار مى دادند. از طرف دیگر، در مدینه هم یهودیان به آنها زخم زبان مى زدند و حتّى بعضی با كمال بى شرمى براى زنان و دختران ، غزل سرایى می کردند. سردمدارى این جریان با شخصى به نام كعب بن اشرف بود كه شاعر بد زبانی بود که رسول خدا صلى الله علیه وآله و مسلمانان را اذیت می کرد و مشرکین را بر ضد مسلمانان تحریک می کرد تا اینکه محمد بن مسلمة او را به قتل رساند. این آیه ضمن تسلّى خاطر دادن به مسلمانان، از آنان مى خواهد در برابر آزار دشمنان و پیشه كنند كه مایه ى استوارى آنان در ایمان مى گردد. اين آیه همانند سایر آیات سوره آل عمران در مدینه نازل شده است. 🌸 این آیه در حقیقت می دهد که گمان نکنید حوادث سخت زندگی پایان یافته و یا با کشته شدن کعب بن اشرف شاعر بدزبان و آشوب طلب دیگر زخم زبان و سختی نخواهید دید بلکه مورد آزمایش و امتحان قرار خواهید گرفت. لتبلونّ فی أموالكم و أنفسكم: قطعاً شما در اموال و جانتان مورد قرار خواهید گرفت. مسایل اقتصادی زمینه بسیار لغزنده ای است که خیلی ها اینجا می لغزند. 🌸 و لتسمعن من الذین أوتوا الكتاب من قبلكم و من الذين أشركوا أذى كثيراً: و از کسانی که پیش از شما کتاب (آسمانی) داده شده اند و از کسانی که شرک ورزیده اند، آزار بسیاری می شنوید. از اهل کتاب که همان و هستند و از مشرکان سخنان ناراحت کننده خواهید شنید. سپس قرآن به وظیفه ای که مسلمانان در برابر این گونه حوادث سخت و دردناک دارند اشاره کرده و می فرماید: و إن تصبروا و تتقوا فإن ذلك من عزم الأمور: و اگر کنید و پیشه کنید، پس قطعاً آن عزم استوار شما در کارهاست. 🔹 پیام های آیه186سوره آل عمران 🔹 ✅ ، یک سنّت جدّى الهى است، خود را آماده كنیم. ✅ و زودگذرى دنیا، مسایل را براى انسان آسان مى كند. ✅ بیشترین ابزار ، مال و جان است. ✅ علاوه بر پذیرش خطر جان و مال، باید خود را براى شنیدن انواع سخن ها آماده كرد. ✅ شنیدن و هجو، و آزار دیدن از دشمن، یكى از وسایل آزمایش است. ✅ براى رسیدن به اهداف مقدّس، گاهى باید همه گونه سختى را تحمّل كرد. ضربه به مال، جان، حیثیّت و آبرو. ✅ زخم زبان از مخالفان، سبب آمادگى مسلمانان است. ✅ مخالفان در ضربه زدن به مسلمان ها، وحدت در هدف و گاهى وحدت در شیوه دارند. ✅ و در كنار هم رمز موفقیّت است. استقامت بدون تقوا، در افراد لجوج نیز پیدا مى شود. ✅ و ، ملازم یكدیگرند. كلمه ى «ذلك» مفرد است، در حالى كه به صبر و تقوا كه دو چیزند، اشاره دارد. تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🔰 لوح | دنیای بهشت‌آسا 🔻 رهبر انقلاب: در اعیاد موالید ائمّه، از گذشته تجلیل میکنیم؛ امّا در عید نیمه شعبان، همه‌‏ى نگاه به آینده است؛ یعنى این نگاه دو چیز را با خود دارد: یکى امید، یکى تلاش. دلهاى افسرده در نهایت گرفتارى و تنگنا، یک روزنه‌‏ى روشن و درخشانى به یک دنیاى نورانى و بهشت‏‌آسا در مقابل چشمشان مى‏‌بینند و به آینده امید دارند. ۱۳۹۴/۰۳/۱۲ 🏷 | | | @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | رهبرانقلاب: امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال آن روز را، روز فرج را، روز ظهور را به ما نشان بدهد و هر چه زودتر ان‌شاءالله اتّفاق بیفتد. ۱۴۰۰/۱۲/۱۹ 🏷 | | | @Emam_kh
🔰 امیدواریم گامها به سوی حکومت ولی‌عصر (عج) با ثبات بشود 🔺️ آیت‌الله خامنه‌ای: امیدواریم که آگاهی ملت ما وسیله‌ای برای آگاهی مستضعفان درسطح عالم بشود، و امیدواریم که گامهای مستحکم امت اسلام به سوی آینده‌ی موعود عالم و حکومت ولی‌عصر عج ‌الله فرجه گامهایی مستحکم و با ثبات بشود. ۱۳۶۲/۰۳/۰۷ 🏷 | | | 🇮🇷 @Emam_kh
🔰 لوازم‌ انتظار 🌹حضـرت (مدظله‌العالی) 💎 فـرج داشته باشید و بدانید که این فرج، محقّق خواهد شد؛ مشروط بر اینکه شما انتظارتان، انتظار واقعی باشد، عمل باشد، تلاش باشد، انگیزه باشد، حرکت باشد. ۱۳۸۴/۰۶/۲۹ 🇮🇷 @Emam_kh