رمان #بغض_محیا
قسمت هفتادم
خشمگین بودم ...
عجیب خشمگین بودم ...
من و با خودت اشتباه نگیر پسرعمه...
هرچیزي لیاقت میخواد ...
به سمت در اشاره کردم ...
خوش اومدي ...
بی درنگ از در بیرون رفت و در راهم کوبید ...
چشمانم را بستم سعی کردم خودم را آرام کنم ...
روي تخت نشستم و نفس عمیق کشیدم ...
اینطور نمیشد ...
انگار هیچ جوره التهاب عصبانیتم کم نمیشد ...
لیوان ابی براي خودم از پارچ کنار تختم ریختم و یک نفس سر کشیدم ...انگار کمی آرام گرفتم ..
چند نفس عمیق دیگر کشیدم ...
بی خیال رفتن پایین و دلداري دادن به زنعمو پروانه شدم ...
کنابم را دست گرفتم و شروع کردم ...
کم مانده بود به کنکور و باید اینبار موفق میشدم ...
تنها شانسم بود ...
چند ساعتی بود که کتابم را ورق میزدم ...
کش و قوسی به تن کوفته ام دادم ...
انگار به چنتا کتاب احتیاج داشتم ...
باید تست میزدم ...
جدي تر شده بودم براي موفق شدن ...
و انگار نه که چند ساعت پیش سونامی راه افتاده بود در اتاق ...
کمی شک کردم به خودم ...
زیادي بی عار نشده بودم !!!شانه اي باالا انداختم ر به سمت سرویس رفتم و آبی به صورتم پاشیدم ...
بی انکه آرایشی کنم به همان لباس ساده ي مشکی و چادر اکتفا کردم ...
کفش هایم را دستم گرفتم و پایین رفتم ...
بی حرف به سمت در ورودي رفتم که صداي مادر را شنیدم ...
- محیا !!!مادر خوبی؟؟ داري کجا میري با این حالت ...
لبخندي زدم ...
من خوبم ...
اومدم پایین بهتون سرزدم شما مشغول زن عمو بودید...
الانم با اجازتون دارم میرم انقلاب چنتا کتاب بخرم تا شب نشده ...
سري تکان داد ...
- برو مادر ...
فقط چیزه ...
به شوهرت خبر دادي؟؟؟ بی حواب گذاشتم سوالش را ...
و خودم را به نشنیدن زدم ...
با اجازه ...
زود برمیگردم ...
اوهم دیگر حرفی نزد و من از در بیرون آمدم...
دانستنش که مهم نبود ...
بود؟ !
سوار مترو شدم ...
سریع ترین راه بود ...
نمیخواستم دیر برگردم خونه به خاطر آقاجونم...
همیشه عاشق جنب و جوش انقلاب بودم ...
داخل اولین مغازه رفتم ...
پیرمردي پشت دخل نشسته ...
صورت مهربانی داشت ...
لبخندي زدم ...
- سالم آقا...
- سالم دخترم ...
چی میخواي بابا..؟؟؟ -راستش چنتا کتاب تست خوب میخواستم...
سري تکان داد و اشاره کرد به کتابخانه ي بزرگی که پشتم بود...
- دخترم اینجا کتابخونه ي کتاب تست ها و کنکوره هرچی میخواي بردار...
تشکر کردم و با شوق به سمت کتابخانه رفتم ...
عالی بود ...
- از دیدن آنهمه کتاب به وجد آمده بودم...
غرق انتخاب کتاب ها بودم که با جیغ دختري که اسمم را صدا میزد از جا پریدم با چشمان گرد شده
...
- واییییییی محیا ؟؟؟ دختر خودتی ...
برگشتم ...
خداي من اینکه ...
مینا بود ...
دوست صمیمی دوران دبیرستانم که بعد از کنکور دیگر ندیده بودمش...
به خاطر گندي که به خودم و احساسم زده بودم از همه ي خداي من دنیا دور شده بودم...
همانطور شوك زده خیره اش شدم ...
توي سرم کوبید ...
کجایی دختر ...
به خودم آمدم ...
مینا خودتی؟؟؟ !!!و در آغوشش گرفتم ...
حاال که دیده بودمش میفهمیدم چقدر دلتنگ تنها دوستم بود ...
- وایسا ببینم چی برداشتی ...
؟؟؟ به کتاب هاي در دستم خیره شده ...
- وایییی چه خوب که داري کنکور میدي دوباره ...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت19
درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود:" آن کس که در پی آرزوی خویش بتازد، مرگ او را از پای درآورد."
🔻 یکی از موضوعات بسیار مهم و پرتکرار در نهج البلاغه، بحث آرزوها است. آرزوها وقتی سه قید داشته باشند، منفور و مورد مذمّت امیرالمؤمنین ( علیه السلام) می باشند:
1⃣ فردی، 2⃣ دنیوی، 3⃣ طولانی
🔻به این معنی که اگر آروزها صرفاً فردی بودند، نه مورد نفع جامعه؛ از آن طرف فقط دنیوی بودند و هیچ بُعد معنوی نداشتند و از طرف سوّم طولانی بودند و دور از دسترس شرایط عادی، این آرزوهایی که این سه ویژگی را داشتند منفور امیرالمؤمنین هستند. لذا امیرالمؤمنین(علیه السلام) اگر در حکمت ۳۶ می فرمایند: "کسی که آرزوهایش طولانی است، کردارش نیز ناپسند است" ؛ چون آرزوها قدرت فوق العاده ای در کشش انسان به سمت خود دارند، وقتی طولانی باشند انسان با درک شرایط و مقدورات و محدودیتهای خودش، کم کم ناگزیر میشود حلال و حرام و اخلاق و انسانیّت را زیر پا بگذارد، تا به آن آرزوی دوردست، دست پیدا کند؛ بنابراین کردارش ناپسند می شود.
🔻همچنین مولا علی( علیه السلام) در حکمت ۳۳۴ نهج البلاغه اینگونه می فرمایند که: " اگر بنده خدا اجل و پایان کارش را می دید، با آرزو و فریب آن دشمنی می ورزید" ؛ یعنی راه اینکه انسان عقلش روشن شود و فریب آرزوهای مادیِ دنیویِ فردگرایانه را نخورد، این است که بداند دیر یا زود اجل در خانه اش را می زند و به او مهلت نمی دهد. آن موقع اولاً همه آرزوها دست یافتنی نبودند و در حسرت می میرد؛ ثانیاً برای رسیدن به همان مقدارش که دست پیدا کرده، چقدر حقّ اللّه و حقّ النّاس را ضایع کرده تا توانسته به این آرزو برسد. آن موقع اجل و توجه به مرگ باعث میشود که انسان بی ارزشی این طور آرزو کردن ها را خوب درک کند و نفسش را از این سرکشی و هیجان باز بدارد.
🔻همچنین بر اساس همین مبنا یعنی توجه به مرگ و عبرت از گذشتگانی که مثل ما آرزوهای طولانیِ مادیِ فردی داشتند، اما مرگ آنها را ناکام گذاشت، حضرت در حکمت ۳۵۹ اینگونه نهیب می زنند: " ای اسیران آرزو ها بس کنید، زیرا صاحبان مقامات دنیا را تنها دندانِ حوادث روزگار به هراس افکنده، ای مردم کار تربیت خود را خودتان برعهده بگیرید و نفس را از عادتهایی که به آن حرص دارد، بازگردارید" ؛ یعنی علاوه بر اینکه مرگ خودتان را دائما یاداوری کنید، عبرت بگیرید از صاحبان جاه و مقام و ثروت در تاریخ که چگونه دندان مرگ آنها را از رسیدن به آرزوها و بهره برداری از آن همه امکانات و ثروت محروم کرد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دوران بزن و در رو تموم شد
یکی بزنی
ده تا میخوری
"وقتی غلامرضا غیرتی شد و هیچی جلودارش نبود..."
و به افتخار غلامرضاهایی که شهید شدن ولی باخت ندادن✋❤
@Emam_kh
⛔️ مناظره من با یک پیرزن بهایی!
رفته بودم حرم #حضرت_معصومه، تاکسی سوار شدم از حرم به سمت بلوار امین. یه زن جلو و یه پیرزن عقب نشسته بودن. پیرزنه با ساق پاهای برهنه!
از همون اول شروع کرد به غرغر که چقدر گرونیه.. نگاه کنید 240 کیلو طلا رو گنبده! چرا برنمیدارن خرج فقرا کنن؟!😒 ⁉️
حضرت زهرا معلوم نیست قبرش کجاست، دارن با پول ما، براش حرم میسازن!؟!⁉️
پول ما را میبرن عراق، صحن ها را بزرگ میکنن.. عراق آباد بشه‼️
زن جلویی سر تکون میداد و راننده هم هیزم تو آتیش میریخت که چقدررر گرونیه و قیمت لاستیک و صفحه کلاج و... 🔥
🔰 معمولا تو تاکسی وارد بحث نمیشم و سکوت میکنم.. ولی اسم #اهلبیت رو که برد و دیدم #زیارت رو نشونه گرفته، نتونستم سکوت کنم!
گفتم: خانم! برای حضرت زهرا #حرم نمیسازن، اسم یه #صحن تو حرم حضرت علی رو بنام ایشون گذاشتن.. 👌
کسی هم پول زور از هیچکس نمیگیره صحن و حرم بسازن، هر کی بخواد با نذر و #عشق کمک میکنه❤️
اون حرمها هم مال #عراق نیست، مال کل #شیعه و ملت اسلامه. مگه حرم امام رضا مال کل شیعیان نیست؟!
اما این طلاهای گنبد 💛 اینا را بردارن خرج فقرا کنن؟! اینا رو خود فقرا دادن که صحن و سرای اهلبیت آباد باشه..
❌ برگشت و گفت: بهایی از مسلمون بهتره، اونا به هم کمک میکنن، اگه فقیر بینشون باشه بهش میرسن‼ ‼️
(اینجا معلوم شد پیرزن مکار، #بهایی ه)
✅ گفتم: رو گنبد قبر #بهاالله تو حیفا، #اسرائیل، 12 هزار آجر طلاس! چرا ورنمیدارین خرج فقرا کنین؟!! 🤔
❌ گفت: ما مظلومیم، حق تحصیل و حق کار و هیچی نداریم.. گناه مون چیه. جز اینکه مسلمون نیستیم؟! جز اینکه یه دین مدرن و بروز داریم ⁉️
✅ گفتم: گناه تون اینه که #تشکیلات هستین. نه دین. تشکیلات میگه👈 با کی ازدواج کنین. با کی حرف بزنین، به چی فکر کنین، از بچگی #جاسوس و خائن بار میاین.. از قحطی ساختگی انگلیسیا زمان قاجار تا جلادهای ساواک همه جا شما با چنگال هاتون مردم شیعه ایران رو آزار دادین، حتی اسرائیل هم شما رو میشناسه و حق ندارین بیش از 10 روز تو #فلسطین اشغالی باشین.. اونا هم میدونن شما چقدر خائن و بدطینت هستین!!! 😒
اما، تو کدوم دین به #قبر یه آدم نماز میخونن و سجده میکنن؟! که شما به قبر بها سجده میکنین. 😕
تو کدوم دین میگن یه آدم، خداست معاذالله‼️ که بها میگه من خدا هستم ‼️
شما دم از #حقوق_زن و مدرنیته میزنین؟! عجیبه! زن بهایی حتی ارث شوهرشو نمیبره.😉 و همه ارث رو باید بدین تشکیلات ‼️ تشکیلات استالین انقدر دیکتاتوری نبود، که تشکیلات شما هست!
اونقدر عقب مونده هستید که مرد میتونه با خواهر و مادر و دختر خودش ازدواج کنه، بجز زن پدر! 😐 چون بها میخواست دست پسراش به زنش نرسه، ازدواج با زن پدرو ممنوع کرد فقط 😶 با مادر آره، با زن پدر نه ! 😑🤣
پیرزن بهایی بهت زده و عصبی نگاه میکرد.. گفت آقا نگه دار پیاده میشم 🤣😂
اینجا بود که زیر لب خوندم سوس ماس 😜
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقایقی شنیده نشده از آیتالله مدرس که تمام مسئولین باید آنها را بدانند!
پسر مدرس میگه وقتی مدرس همه کاره مجلس بود ما تقریبا هرشب گشنه میخوابیدیم!
بسیار مهم تا انتها ببینید
@Emam_kh
✅ گلو درد چرکی
✍در یک لیوان آب
مقداری نمک
جوش شیرین
نشاسته ریخته
👈همه رو خوب مخلوط کنید و با آن هر روز سه مرتبه قرقره نمایید تا بهبودی سریعاً حاصل گردد.
🌿🍂🌿🍂🌿
طرزبافت این مدل👆
2دونه زیر2دونه رو کشباف بعداز کشباف مدل رو شروع میکنیم با 4دونه زیر 2دونه روتا آخر رج.
رج2.همه دونه ها از زیر
رج 3. 4دونه زیررامدل پیچ یعنی 4دونه جابجا میشه 2دونه رو تا آخررج.
رج4. 4دونه رو 2دونه زیر تاآخررج
رج5. 4دونه زیر 2دونه رو تا آخررج
رج6.7.8.9.دونه ها همه جای خودش بافته میشه.
رج10. همه دونه ها زیر بافته میشه.
رج11. 4دونه زیر مدل پیچ و2دونه رو بافته میشه .بهمین ترتیب مدل بعدی شروع میشه الی آخر.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاطمیه نزدیک است، جریان سنی آمریکایی کار خودش را کرد و حالا منتظر است تا تشیع انگلیسی ضربه نهایی را بزند.
در میان این همه مشکلاتی که کشور دارد، جنگ مذهبی اشتباه بزرگی است.
@Emam_kh
⚜️کوری در محشر⚜️
✍️یکی از بزرگان اهل علم و تقوا نقل فرمود یکی از بستگانشان در اواخر عمرش ملکی خریده بود و از استفاده سرشار آن زندگی را می گذارند پس از مرگش او را دیدند در حالی که کور بود از او سببش را پرسیدند که چرا در برزخ نابینا هستی ؟
گفت : ملکی را که خریده بودم وسط زمین مزروعی آن چشمه آب گوارایی بود که اهالی ده مجاور می آمدند و از آن برمی داشتند و حیوانات خود را آب می دادند به واسطه رفت وآمدشان مقداری از زراعت من خراب می شد و برای اینکه سودم از آن مزرعه کم نشود و راه آمد و شد را بگیرم به وسیله خاک و سنگ و گچ آن چشمه را کور نمودم و خشکانیدم وبیچاره مجاورین به ناچار به راه دوری مراجعه می کردند ، این کوری من به واسطه کور کردن چشمه آب است
به او گفتم آیا چاره ای دارد ؟ گفت اگر وارثها بر من رحم کنند و آن چشمه را جاری سازند تا مورد استفاده مجاورین گردد حال من خوب می گردد . ایشان فرمود به ورثه اش مراجعه کردم آنها هم پذیرفتند و چشمه را گشودند پس از چندی آن مرحوم را با حالت بینایی و سپاسگزاری دیدم .
آدمی باید بداند که هرچه می کند به خود کرده است : ( لَها ما کَسَبَتْ وَعَلَیْها مَااکْتَسَبَتْ ) اگر به کسی ستم نموده به خودش ستم کرده ، اگر به کسی نیکی کرده به خودش نیکی کرده است.
📚 داستانهاي شگفت/ شهید دستغيب ص 292
@Emam_kh
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
حق الناس همیشہ پول نیست!
گاهے"دل"است!
دلےڪہ بایدبہ دست مےآوردیم ونیاوردیم!
دلےڪہ بایدمےدادیم و ندادیم!
دلےڪہ شڪستیم ورهاڪردیم!
خداازهرچہ بگذرد
از"حق الناس"نمےگذرد!
حواسمان باشد!❣
@Emam_kh
خدایا
هرگاه عاشقانه خواندمت
عاشقانه تر جواب دادی...
هرگاه خالصانه تمنایت کردم
مشتاقانه تر اجابت کردی...
چه روزها که ندیدمت ولی تو دیدی...
چه زمانها که نخواندمت ولی تو خواندی...
چه حکمتی ست در خدایی
تو که این چنین مهربانی میکنی
شبتون در پناه حق❣
@Emam_kh
عَنْ عَلِىٍّ عليه السلام قالَ
اَلصَّبْرُ، اِمّا صَبْرٌ عـَلَى الْمُصِيبـَةِ، أَوْ عـَلَى الطّـاعـَةِ، أَوْ عَنِ الْمَعْصِيَةِ وَهذَا الْقِسْمُ الثّالِثُ أَعْلى دَرَجَةً مِنَ الْقِسْمَينِ الاَْوَّلَيْنِ. ;
از امام على عليه السلام است كه فرمود
صبر يا بر مُصيبت است، يا بر اطاعت خدا، يا در مقابل معصيت است، كه قسم سوّم از دو قسم قبلى با ارزش تر است.;
ميزان الحكمه، نشر دفتر تبليغات اسلامى، 5/10101
🌸روزمان را
🌸با عطر نامهای خدا آغاز میکنیم
🌼 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم ِ🌼
🍃الهی به امیدتو🍃
🌸 یا اَللهُ یا رَحْمنُ
🌸 یا رَحیمُ یا خالِقُ
🌸 یا رازِقُ یا بارِیُ
🌸 یا اَوَّلُ یا آخِرُ
🌸 یا ظاهِرُ یا باطِنُ
🌸 یا مالِکُ یا قادِرُ
🌸 یا حَکیمُ یا سَمیع
🌸 ُیا بَصیرُ یا غَفورُ
💖روزتون پر از عشـق
🌸پر از انرژی مثبت
🌸و سرشـار از الطاف خداوند
@Emam_kh
🌹خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هشتاد و سوم
❇️ پرچم سیاه در دست محمد حنفیه
🔻[ لباس جنگی خود را خواستم و پس از پوشیدن آن، به فرزندم محمد گفتم با عمامهای کمرم را محکم ببندد. شمشیرم را نیز آماده کردم و حمایل خویش ساختم؛ سپس پرچم لشکر را به دست محمد دادم و به وی چندین سفارش کردم: ]
🔻با پرچم پیش پرو و توجه داشته باش که باید پرچم از همه همراهان تو جلوتر باشد. تو همچنان پیشاپیش حرکت کن تا بقیه از پشت سرتو بیایند و اگر کسی هم پیش بتازد و حملهای کند، باید نزد تو بازگردد.
🔻با جدیت مراقب پرچم خویش باش. هر گاه صفهای لشکر به هم ریخت و صفها درهم آمیخت، تو در جایگاه خود پابرجا بمان و در میان یارانت پرچم را استوار نگه دار که اگر تو هم یارانت را نبینی، آنها تو را خواهند دید.
🔻فرزندم، آنچه میبینی تو را به وحشت نیاندازد. من از تو کم سنوسالتر بودم که پرچم به دوش گرفتم و هرگز دشمن مرا نگران نساخت و به وحشت نیانداخت؛ زیرا در مبارزه با هر کس، با خود گفتم من پیروز میشوم و او را می کُشم.
🔻همواره به یاری خداوند امیدوار باش که بر آن پیروز میشوی. مبادا ضعف نفس یقین تو را سست کند که این بدترین شکست است.
🔻اگر کوهها از جای خود کنده شوند تو ثابت و استوار بمان. دندانهایت را بر هم بفشار، کاسه سرت را به خدا عاریت ده، پای خود را بر زمین میخکوب کن، به صفوف پایانی لشکر دشمن بنگر، از فراوانی دشمن چشم بپوش و بدان که پیروزی از سوی خدای سبحان است.
❇️ چند گزارش از رخدادهای جنگ جمل
🔻[ قسمتی از لباس جنگی من از طرف پشت پاره بود. ابن عباس وقتی متوجه آن شد، گفت: نگرانم که از پشت سر ضربهای به شما وارد کنند. به وی اطمینان خاطر دادم: ]
نگران نباش. کسی از پشت سر به من حمله نخواهد کرد. به خدا سوگند، ای فرزند عباس که در هیچ میدان جنگی پشت به دشمن نکردهام!
🔻[ دوبار شخصاً حمله کردم و صفوف دشمنان را در هم ریختم و هر بار شمشیرم کج شد، با زانوی خویش آن را راست کردم. به اصحابم که از این حملات متعجب شده بودند، گفتم: ]
به خدا سوگند، که مقصود من از این شمشیرزدنها، جز رضای خدا و آبادی خانه آخرت چیزی نیست!
🔻[ هنگامی که یار باوفایم زیدبنصوحان، زخمی بر روی زمین افتاد، به بالین وی رفتم و از او دلجویی کردم و به او گفتم: ]
ای زید رحمت خداوند بر تو باد که کمترین زحمت را برای ما داشتی و بزرگترین خدمت و یاری را نثار ما کردی.
🔻[ زید سرخویش را بلند کرد و در پاسخم گفت: ای امیرالمؤمنین، خداوند بهترین پاداش را به تو عنایت کند. به خدا سوگند که من تو را اینگونه شناختم که معرفت تمام به خدا داری و در کتابِهستی، جایگاهت رفیع و مستحکم است. خدا در اعماق وجود تو بس عظیم است. به خدا سوگند، من با آگاهی در رکاب تو جنگیدم و از امسلمه، همسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، شنیدم که آن حضرت فرمود: هر کس را که من مولای اویم، پس علی مولای اوست. پروردگارا، با دوستان او دوستی و با دشمنان او دشمنی کن، یاران اورا یاری و خوارکنندگانش را خوار فرما.
به خدا سوگند، نمیخواستم از کسانی باشم که تو را تنها گذاشتند و به یاری تو نشتافتند؛ زیرا اگر تو را تنها میگذاشتم، خدا مرا تنها میگذاشت و خوارم می کرد.]
📚منابع:
۱. الجمل، ص۳۶۸
۲. نهج البلاغه، کلام ۱۱
۳. الفتوح، ج۱، ص۱۱۹
۴. کشف الغمه، ج۱، ص۲۴۲
۵. رجال الکشی، ص۶۶
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبرانقلاب:
امیرالمؤمنین این روزها با سینه پر از غم با عزیزه خود وداع میکند
⚠️ دل او پر از غم است اما ارادهاش کم نشده
⛔️ غمهایی که کوهها را میشکند، انسان مؤمن را نمیتواند بشکند
@Emam_kh
🌹#با_شهدا|شهید سید مرتضی آوینی
✍️ شهید آوینی
▫️جعبه شیرینی رو گرفتم جلوش، یکی برداشت و گفت: میتونم یکی دیگه بردارم؟ گفتم: البته سید جون، این چه حرفیه؟ برداشت، ولی هیچ کدام را نخورد. کار همیشگیاش بود، هر جا غذای خوشمزه، شیرینی یا شکلات تعارف میکردند، برمیداشت اما نمیخورد. میگفت: میبرم با خانوم و بچههام میخورم. شما هم این کار رو انجام بدین. اینکه آدم شیرینیهای زندگیاش رو با زن و بچهاش تقسیم کنه، خیلی توی زندگیاش تأثیر میذاره...
📚 کتاب دانشجویی شهید آوینی، صفحه ۲۱
@Emam_kh
🔴 چاه ویل
اینکه مذاکره کنندگان راضی شده اند که پس از حمله صهیونیست ها به تاسیسات هسته ای کرج ، دوباره دوربین های آژانس در آنجا راه اندازی شود ، بسیار نگران کننده است :
🔹اولا آژانس خودش متهم به همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی و دیده بانی برای دشمن از طریق همین دوربین هاست.
🔹ثانیا با ادامه ممنوعیت نصب دوربین ها بدلیل حمله صهیونیست ها ، از این به بعد اسرائیلی ها برای حملات مشابه ، مورد انتقاد آژانس و اروپایی ها هم قرار می گرفتند که این گزاره با موافقت جدید منتفی شد.
🔹ثالثا اگر این اعتمادسازی ها (یا همان خودشیرینی ها) در برابر آژانس و غربی ها جواب می داد خیلی بهتر و بیشترش را ظریف و تیمش انجام می دادند که نتیجه اش چیزی نبود جز برجامِ نافرجام.
از تیم سیاست خارجی #دولت_انقلابی که تا کنون در مذاکرات عملکرد خوبی داشته به هیچ وجه انتظار ورود به این چاه ویل را نداریم ...
#نفوذ
#ایران_قوی
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
#آمریکای_پس_فردا
آمریکا دیروز: توان موشکی ایران مدام مرگ بارتر می شوند.
آمریکا امروز: پهپادهای ایران مدام مرگبارتر میشوند.
آمریکا فردا: سخته گفتنش ولی فهمیدیم کت تن کیه😂
حرفهای آمریکای پس فردا، شنیدنی تره، اگه از #فروپاشی فرار کرده باشه.
✍ محمود_باقری
@Emam_kh