فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان تکان دهنده ذاکر اهل بیت حاج مهدی رسولی در مورد بحران جمعیت شیعه.
@Emam_kh
‼️ فاصله بین زن و مرد در نماز
🔷 بنابر احتیاط واجب باید میان زن و مرد در حال نماز (در غیر مسجد الحرام)، حداقل یک وجب فاصله باشد و در این صورت اگر زن و مرد محاذی (برابر) یکدیگر بایستند یا زن جلوتر از مرد بایستد، نماز هر دو صحیح است و فرقی نمی کند که زن و مرد، محرم یا نامحرم باشند.
✅ منبع: رساله نماز و روزه مسأله ١١٢
@Emam_kh
تلنگر
✴️ سیم خاردارِ نفس می دونی یعنی چی⁉️
یعنی :
👈🏻واردِ هر کانالی نشیم🚫
👈🏻واردِ هر گروهی نشیم🚫
👈🏻واردِ هر پیوی ای نشیم🚫
👈🏻واردِ هر بحثی نشیم🚫
و در یک جمله
☘ هر فضایی که از خدا دور مون کنه 😓
🖐🏻 آره! تو فضای مجازی هم می تونیم جلو نفسمون رو بگیریم!!
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
@Emam_kh
🌷 " اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا ... "
#حاج_قاسم
#رفیق_خوشبخت_ما
-أللّٰهـُمَّعَجـِّللِوَلیِڪَالفــَرَج ؛🌱'
🇮🇷@Emam_kh
خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله ی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگماردهاند؟»گفت:....
میدانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.»خواستم بپرسم: «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...» نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی پایش کشیم و به تهِ چاله باز گردانیم!
عبیدزاکانی
@Emam_kh
رمان #بغض_محیا
قسمت صدوچهلویکم
بعدنم میشه دوباره...
خودش را سرگرم ناخن هایش کرد...
و من همانطور مات نگاهش میکردم...
خندید و بشکنی رو به روي صورتم زد...
- حالام پاشو کمک کن حاضر شم بریم بیرون...
ببینیم چی میتونیم بخریم واسه این جشن...
و من با هم متعجب نگاهش میکردم...
چه راحت حرفش را زد و آب پاکی را روي دستم ریخت...
و حاال هم چقدر قشنگ حرف را عوض کرد...
ضربه اي به بازویم زد...
- با توام دختر پاشو...
تکانی به خودم دادم از جا بلند شدم...
بی آنکه اشاره اي به حرف هایی که میانمان زده شد اشاره اي بکنم...
خودم حاضر شدم هدي را هم حاضر کردم...
کمی سخت بود جا به جا کردن صندلی هدي...
اما به لذت با او بودن که نمی چربید...
با هم راهی پاساژ شدیم...
حرف میزدیم و میخندیدیم...
مطمئنا هر کس مارا می دید حتی فکرش را هم نمی کرد ما روزي هووي هم بوده ایم...
همانطور که بستنی مان را میخوردیم و قدم میزدیم...
به ویترین مغازه ها هم نگاهی می انداختیم...
که هدي گفت...
- محیا ببین اون لباسه چه شیکه...
نگاهی کردم به لباس بلند دکلته اي که تا زانو چاك داشت...
و قرمز خوشرنگش بدجوري تو چشم میزد...
- مسخره نشو هدي ...
من اینو روم نمیشه نگاه کنم،چه برسه به این که بپوشمش...
- حرف نزن بابا...
بریم ببینم چی داره...
و خدا می داند چطور با آن لباس کذایی مرا بزور داخل پرو کرد...
به تن کردم و خودم خیره ي خودم شده بودم ..عجیب تضاد رنگ قرمز با پوست سفیدم به چشم
میزد و زیبا بود...
اما لختی بودنش کمی اذیت میکرد...
ولی انگار از دوخت زیباي لباس هم نمیشد گذشت...
هدي در زد و الي در را باز کرد...
همانطور خیره خیره نگاهم میکرد...
لب زدم...
- خوبه؟!...
خوبه؟!...
عالیه دختر...
سري تکان دادم و بیرون آمدم...
هدي هم لباس گلبهی رنگ گشادي را انتخاب کرده بود...
که حتی پروش هم نکرد...
اما آن هم بسیار زیبا بود...
از مغازه که بیرون آمدیم رو به من کرد...
رو به من کرد...
- عجب پوستی داري دختر...
همینکه من چشم امیرعباسو پر نمیکنم...
پس بگو از کجا آب میخوره...
چپکی نگاهش کردم...
شوخی میکرد و خودش هم میخندید...
منهم به خنده انداخت...
وقتی لباسم را جلوي زن عموها و عمه و مادر پوشیدم هم...
همه نظر مثبت داشتند...
و عمه به نگار گفت تا برایم اسپند دود کند...
و گفتم به همه سلیقه هدي بود...
مادر هم که اخم کرده بود وگله میکرد از لختی بودن لباس...
که عمه گفت...
- مژگان جان تلخی نکن دیگه...
بچم تو ذوقش میخوره...
مجلس که زنونست...
مادر سري تکان داد...
- چی بگم مرجان...
آخه درسته دختره تازه مطلقه شده همچین لباسی بپوشه، مردم چی میگن...
کمی دلم شکست از حرف مادر...
که به حرف مردم بیشتراز من و خوشحالیم دل میداد...
اخمی به چهره نشاندم...
ساحل دنبال حرف مادرش را گرفت...
- راست میگه مامانم زن دایی به کسی چه آخه...
مادر سري تکان داد...
- وااالله چی بگم...
از خوشگلیت که هزار برابر شده میترسم چشم بخوري مادر...
خندیدم...
و من چقدر دلم تنگ شده بود براي این دور هم جمع شدن هاي بی غم زنانه ي مان...
غم که بود...
اما انگار فراموش کرده بودیم همه...
ادامع دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت43 (10)
🔹الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران)
🔻 و مسأله دیگر اینکه خداوند جهاد را واجب کرده برای چه ؟ در حکمت ۲۵۲ درباره فلسفه جهاد حضرت می فرمایند : « فَرَضَ اللَّه الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ » ؛
خدا جهاد را واجب کرد تا اسلام عزیز و نفوذ ناپذیر و شکست ناپذیر باشد.
🔸مطلب سوم درباره جهاد، بحثِ اسوه های جهاد است؛ مولا علیه (علیه السلام) در خطبه ۱۱۶ ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) را اسوه جهاد معرفی می کنند و می فرمایند: «جَاهَدَ (نبی) فِي اللهِ أَعْدَاءَهُ غَيْرَ وَاهِنٍ وَ لَا مُعَذِّرٍ» ؛ " پیامبر خدا در راه خدا جهاد کرد، با دشمنان خدا بدونِ آنکه بترسد، سستی نشان بدهد و یا عذری بی جا درباره جهاد بیاورد. "
یکی از اسوه ها همین خباب بن ارت است که مولا می فرمایند: «یرحمُ الله خباب بن الارت عاشَ مجاهِداً»
🔻سوم شهدا هستند، مولا علی وقتی از جفای یاران شان به ستوه می آیند، در بند دوم خطبه ۱۲۱، درباره شهدا می فرمایند: «أین القوم الذین هیجوا الی الجهاد فولهوا و له اللقاح الی اولادها» ؛ «کجایند آن مردانی که هر وقت به جهاد برانگیخته می شدند، مانند شوق شتر به فرزندانش به سوی جهاد می آمدند.»
🔻آخرین نکته هم درباره جهاد، یک نکته تربیتی است که در حکمت۴۷۴ نهج البلاغه است و آن نکته این است که اجر مجاهد در راه خدا، از پاداش آن کس که در برابر گناه عفت می ورزد بیشتر نیست؛ می فرمایند:
«مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ» ؛
" پاداشِ مجاهدِ شهيد در راه خدا، بزرگ تر از پاداش عفيفِ پاكدامنی نيست كه قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی گردد. همانا نزدیک بود عفيفِ پاكدامن، فرشته ای از فرشته ها باشد. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
💢پیشرفت همراه با معنویت
🔻مقام معظم رهبری مدظلّه العالی: امروز در دنیا کشورهای توسعه یافته بسیارند، اما در آن ها عدالت وجود ندارد؛ این ها الگوی نظام جمهوری اسلامی نیستند. الگوی نظام جمهوری اسلامی، الگوی اسلامی است؛ یعنی الگوی پیشرفت و توسعه و رفاه، همراه با عدالت و برادری و محبت و عطوفت بین قشرها و پر شدن شکاف بین فقیر و غنی در جامعه.
پیشرفت جامعه به این شکل که با معنویت همراه است، مورد نظر اسلام است.
📚١٣۸۴/۰۲/۱۸
@Emam_kh
🔴 دولت انقلابی و مفتخوری سلبریتی ها
آقای وزیر ارشاد شما خیلی اشتباه کرده اید که پیشنهاد ادامه معافیت مالیاتی هنرمندان را به مجلس ارائه نموده اید!
هنرمندانی که بسیاری از آن ها همان سلبریتی های مفتخور و حرّافی هستند که آبروی هنر و هنرمند اصیل را برده اند و نمونه کوچکی از آن ها را در جشنواره فجر شاهد بودیم.
در این وانفسای اقتصادی ، چرا سلبریتی ها نباید مالیات بدهند و هر روز از سرِ سیری ، آروغ روشنفکری بزنند و به ارکان دین و مملکت حمله کنند؟!
چطور از ملت مستضعفی که در حال له شدن زیر بار فشار اقتصادی هستند ، خجالت نمی کشید؟!
به خدای احد و واحد قسم اگر قرار باشد در برخی عرصه ها (بخصوص در تعامل با سلبریتی های پرتوقع و پرمدعا) ، تفاوت این دولت با دولت قبل فقط یک واژه "انقلابی" بدون تغییرات اساسی باشد ، نامردیم اگر بخاطر جناح و جناح بازی ، در برابر غلط های اضافه ، ساکت بمانیم ...
#دولت_انقلابی
#جهاد_تبیین
#نفوذ
✍ قاسم_اکبری
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خانه داری را تحقیر نکنید!
❤️فاطمه زهرا علیهاالسلام با اینکه رتبه ای نزدیک به امامت داشت اما در خانه فرزندان داری و خانه داری میکرد.
@Emam_kh
💟 کاهش_استرس_اضطراب
⚛•⇦ ۱۵ گرم گیاه رازک را در یک لیتر آب جوش بریزید تا حدود ۱۰ دقیقه بجوشد
📝•⇦ اجازه دهید خنک شود سپس آن را صاف کرده و روزانه ۲ تا ۳ فنجان میل کنید
☘☘☘☘☘
مدل_چمنی👇
ﺗﻮﺟﻪ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺑﺮاﻱ ﺑﺎﻓﺖ اﻳﻦ ﻃﺮﺡ تعداد دانه ها ﺑﺎﻳﺪ مضربی از ۱۱ باشد. مثلا ۳۳ یا ۴۴ یا ......
رج اﻭﻝ:( طرف روی کار اﺳﺖ) .
* یک ﮊﺗﻪ / دود انه را باهم ﺑﻪ زیر ﻳﻜﻲ ﻛﻨﻴﺪ /۹ دانه زیر ببافید و از قسمت ستاره را تا انتهای اﻳﻦ رج تکرار کنید.
رج دو و تمام رج های پشت (ﻛﻪ ﺭﺟﻬﺎﻱ ﺯﻭﺝ ﻫﺴﺘﻨﺪ) : ﻫﻤﻪ ﺩاﻧﻪ ﻫﺎ رو ﺑﺎﻓﺘﻪ ﻣﻴﺸﻮﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻓﻘﻄ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺭﺟﻬﺎﻱ ﻓﺮﺩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻴﺸﻮﺩ (ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﻛﺎﺭ اﺳﺖ) .
رج سه: * یک دانه زیر / یک ﮊﺗﻪ / دو دانه را باهم ﺑﻪ زیر ﻳﻜﻲ ﻛﻨﻴﺪ / ۸ دانه زیر ببافید. از قسمت ستاره تا انتها را تکرار کنید.
رج پنج: * دو دانه زیر / یک ﮊﺗﻪ / دو دانه را باهم ﺑﻪ زیر ﻳﻜﻲ ﻛﻨﻴﺪ / ۴ دانه زیر / ﺩﻭ دانه را باهم ﺑﻪ زیر ﻳﻜﻲ ﻛﻨﻴﺪ / یک ﮊﺗﻪ / یک دانه زیر ببافید و از قسمت ستاره را تا انتها تکرار کنید.
رج هفت:* سه دانه زیر / یک ﮊﺗﻪ / دودانه را باهم ﺑﻪ زیر ﻳﻜﻲ ﻛﻨﻴﺪ / دو دانه زیر / دو دانه را باهم ﺑﻪ زیر ﻳﻜﻲ ﻛﻨﻴﺪ / یک ﮊﺗﻪ / دو دانه زیر ببافید و از قسمت ستاره به بعد را تا انتها تکرار کنید.
رج نه: * ۶ دانه از زیر / دودانه را باهم ﺑﻪ زیر ﻳﻜﻲ ﻛﻨﻴﺪ / یک ﮊﺗﻪ / سه دانه زیر ببافید و از قسمت ستاره به بعد را تا انتها تکرار کنید.
و ﺑﺮاﻱ ﺗﻜﺮاﺭ ﻃﺮﺡ ﺑﻌﺪ اﺯ ﺑﺎﻓﺖ ﻳﻚ ﺭﺝ ﺭﻭ ﺗﻮﺿﻴﺤﺎﺕ ﺭا اﺯ ﺭﺝ اﻭﻝ ﺗﺎ ﻧﻬﻢ ﺗﻜﺮاﺭ ﻛﻨﻴﺪ.
این مدل برای لباس نوزاد،پلیور،پتوی نوزاد...
مناسب است
🔰ترویج جاهلیت اولی، تلاش دستگاههای سیاسی غرب
🔺رهبرانقلاباسلامی: آنچه امروز دستگاههاى سیاسى غرب ترویج میکنند، همان جاهلیتى است که بعثت پیغمبر براى زدودن آن - از محیط زندگى بشر - بهوجود آمد. نشانههاى همان جاهلیت، امروز در دنیا، در این تمدن رایج فاسد غربى، مشاهده میشود؛ همان بىعدالتى، همان تبعیض، همان نادیده گرفتن کرامت انسان، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى.
🗓۱۳۹۳/۰۳/۰۶
@Emam_kh
✨﷽✨
داستانک_معنوی
✍روزی ابراهیم ادهم از بازار بصره عبور می كرد. مردم اطراف او را گرفتند و گفتند: یا ابراهیم! خداوند در قرآن می فرماید: «مرا بخوانید تا شما را اجابت كنم» ما دعا می كنیم اما دعای ما اجابت نمی شود، چرا؟ابراهیم گفت: ای مردم بصره علت آن ده چیز است؛
١_ خدا را شناخته اید، ولی حق او را ادا نكرده اید.
٢_ قرآن را می خوانید، ولی عمل نمی كنید.
٣_ ادعاي محبت رسول خدا را دارید، در حالی كه با اولاد او دشمنی می كنید.
٤_ ادعاي دشمنی با شیطان دارید و حال آنكه در عمل با او موافقید.
٥_ مي گوييد بهشت را دوست داریم، اما برای رسیدن به آن عملی انجام نمی دهید.
٦_ اظهار ترس از جهنم می كنید، ولی خود را در آن انداخته اید .
٧_ مشغول عیب گويي مردم شده اید و از عیب خود غافل مانده اید.
٨_ ادعاي بیزاری از دنیا دارید، ولی در جمع آن حرص می ورزید .
٩_ اعتقاد به مرگ و قیامت دارید، ولی خود را آماده نكرده اید.
١٠_ مردگان را دفن می كنید، ولی از مرگ آنها عبرت نمی گیرید.
@Emam_kh
🌹سهشنبههایجمکرانی💚
چِقَدَر خوب میشود وقتی
عضو مستان بی کران باشم...
و به یاد رخ تو مشغول
ذکر یاصاحب_الزمان باشم...
میشود من نماز را پشتت،
موقع گفتن اذان باشم؟
در پی یک نشانه آمده ام،
میشود لایق نشان باشم؟
هر سه شنبه بهانه ام باشی...
من ز خُدام جمکران باشم؟
🌹اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌘 هر شب ماه رجب این ندا میآید
👤 قدرشناسی از فرصت بینظیر ماه رجب در بیان مرحوم آیتالله حقشناس (ره)
♨️ دو سوم از رجب گذشته...😔
📿 ندای ملک داعی را لبیک بگو...
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از غم عشق با تو می گویم
و نفس هایم به شماره می افتد،
چقدر تو برایم کافی هستی،چقدر عشقت شیرینست
چه اندازه بی ارزش می شود همه چیز و همه کس
وقتی آتش عشق تو در دلم شعله ور می شود.
مهربانم چگونه مرا آفریدی که بی تو هیچم
و هیچ و با تو دنیایی در مقابلم به زانو می افتد.
من خوب یاد گرفتم که فقط با عشقت کامل میشم
پس همیشه مواظبم باش که این
رنگارنگ های دنیا، هیچ وقت و
هیچ زمان و مکانی یاد تو را از دلم نبرد.
⭐شبتون آرام و در پناه خداوند مهربان🍃🌸
@Emam_kh
عَنْ اَبى عَبْدِاللّه ِ عليه السلام قالَ
مَنْ اُعْطِىَ الشُّكْرَ اُعْطِىَ الزِّيادَةَ، يَقُولُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ; لَئِنْ شَكَرْتُمْ لاََزيدَنَّكُمْ. ;
امام صادق عليه السلام فرمود
كسى كه توفيق شكر يابد، افزايش نعمت هم نصيب او خواهد شد خداوند متعال مى فرمايد; اگر سپاسگزاى كنيدزياد خواهم كرد.;
بحارالأنوار، ج 71، ص 40 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 در این روز زیبا
🌸 سلام به خدا
سلام به زندگی
سلام به قلبهای مهربان
سلام به شما خوبان
صبح همگی بخیر
روزی سرشار از عشق
پر از خیر و برکت
برای شما عزیزان آرزومندم
🌸 امیدوارم چهار شنبه تون
🌸 پر از اتفاقهای قشنگ و
🌸 سر ریز ازنعمتهای الهی باشه..
@Emam_kh
🌹خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و پنجاه و دوم
❇️ ملاقات با خوارج
🔸ملاقات با عبداللهبنودیعه انصاری
[ در ادامهٔ مسیر با عبداللهبنودیعهانصاری ملاقات کردم و از او نیز پرسیدم: ]
🔻دربارهٔ کار ما چه شنیدهای؟ مردم چه میگویند؟
[ او گفت: برخی مردم خوشحالاند و برخی دیگر ناراحت. مردم همانگونهاند که خداوند فرموده است: { وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ}
(وآنها همواره اختلاف دارند). پرسیدم: ]
🔻صاحبنظران چه میگویند؟
[ او پاسخ داد: میگویند علی جمع بزرگی در اختیار داشت؛ ولی آنان را پراکنده ساخت. او دژی استوار داشت؛ ولی آن را ویران کرد و چقدر زمان لازم است تا بتواند آن دژ ویرانشده را از نو بسازد و چگونه خواهد توانست آن جمعی را که پراکنده ساخته است، بار دیگر جمع کند! میگویند بهتر و عاقلانهتر این بود که علی با همراهی افراد فرمانبٓر خود به مقابله با کسانی میپرداخت که از فرمان وی خارج شده بودند، چه در این نبرد پیروز میشد و چه نابود.
به وی گفتم: ]
🔻من ویران کردم یا آنان ویران کردند؟ جمع را من پراکنده کردم یا آنان پراکنده ساختند؟ دربارهٔ اینکه میگویند بهتر و عاقلانهتر این بود که با همراهی افراد فرمانبٓر خود، به مقابله با کسانی میپرداخت که از فرمان وی خارج شده بودند، چه در این نبرد پیروز میشد و چه نابود، باید بگویم به خدا سوگند که این دیدگاه از نظر من پنهان نبود. من در گسستن از این دنیا و رفتن به استقبال مرگ بسیار گشادهدست بودم و هستم.
🔻من تصمیم به جنگ هم گرفتم؛ اما به این دو، حسن و حسین، نگریستم که قبل از من آمادهٖ رفتن به میدان جنگ بودند. میدانستم که اگر این دو به شهادت برسند، نسل محمد صلیاللهعلیهوآله از میان این امت برچیده میشود، و این برایم خوشایند نبود که امت اسلام از وجود این دو بیبهره شوند. به خدا سوگند، اگر از این پس بار دیگر با دشمنی روبهرو شوم، حتماً این دو همراه من نخواهند بود.
🔸ملاقات با حرببنشُرَحبیلالشبامی
[ در ادامهٔ مسیر، به منطقهٔ «ثورهمدان» رسیدیم. صدای گریه به گوشم رسید. علت آن را پرسیدم. گفتند: این گریه برای کشتگان در صفین است. گفتم: ]
🔻آری، من شهادت میدهم هر یک از آنها که با ایستادگی در راه حق کشته شده باشد، شهید در راه خدا محسوب میشود.
[ به منطقهٔ «شبامیّین» که رسیدیم، صدای گریهٔ شدید و نالههای جانسوز شنیدیم. حرببنشرحبیلالشبامی که بزرگ آن منطقه بود، به استقبال ما آمد. به وی گفتم: ]
🔻آیا زنان شما بر شما غالب آمدهاند؟ چرا آنها را از این شیون و ناله بازنمیدارید؟
[ او پاسخ داد: یا امیرالمؤمنین، اگر یک یا دو یا سه خانه بود، میتوانستیم آرامشان کنیم؛ اما فقط از این یک قبیله صدوهشتاد تن کشته شدهاند! و دیگر خانهای نمانده است که در آن سوگواری نباشد. ولی ما جماعت مردان گریه نمیکنیم و از اینکه آنان توفیق شهادت در رکاب شما را پیدا کردهاند، شادمانیم. برای دلداری وی گفتم: ]
🔻خداوند کشتگان و درگذشتگان شما را رحمت کند.
🔸سخنانی چند با ساکنان دیار باقی!
[ به کوفه نزدیک شده بودیم. گذار ما به قبرستان کوفه افتاد. در کنار قبرها ایستادم و خطاب به آنان گفتم: ]
🔻ای ساکنان خانههای وحشت و محلههای تهی و گورهای تاریک، ای درخاکخفتگان، ای غریبان، ای تنها ماندگان، ای وحشتزدگان، شما در رفتن بر ما پیشی گرفتید و ما از پی شما میآییم و به شما خواهیم رسید.
[ اگر بخواهید از آنچه پس از شما گذشت مطلع شوید، بدانید که: ]
🔻خانههایتان را دیگران تصرف کرده و در آن سکونت گزیدهاند؛ همسرانتان به ازدواج دیگران درآمدهاند؛ اموال شما در میان دیگران تقسیم شده است. اینها خبرهایی بود که ما داشتیم. حال، شما چه خبر دارید؟
[ و روی به اصحابم کردم و گفتم: ]
🔻بدانید، اگر اینان اجازهٔ سخنگفتن داشتند، به شما خبر میدادند که «بهترین توشهها تقواست».
📚منابع:
۱. قرآنکریم، سورهٖهود، آیه۱۱۸
۲. وقعةصفین، ص۵۲۹
۳. تاریخطبری، ج۲، ص۴۳
۴. الکامل، ج۳، ص۳۲۲
۵. الفصولالمهمة، ص۹۹و۱۰۰
۶. نهج البلاغه، حکمت ۱۳۰
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...